پنج مهارت اصلی معامله گر


برای هر خواننده ای جالب و حیرت آور خواهد بود اگر بداند که ویلیام دلبرت گن با استفاده از حرکت ستاره ها و سیارات در آسمان سهام های بازار را تحلیل میکرده است.

معرفی مهارت های هفت گانه آرایش و پیرایش زنانه

آرایش و پیرایش زنانه یکی از رشته های آموزش آرایشگری است که در آن مهارت های مختلفی تدریس می شود و هنرجویان را برای برطرف کردن بسیاری از نیازهای مشتریان آماده می کند. در این رشته تمرکز فقط روی یک تخصص خاص نیست و به گونه ای برنامه ریزی شده است که چندین مهارت مهم آرایشگری به هنرجو آموزش داده شود. هدف از این دوره آموزشی این است که هنرجو به مهارت های پایه ای و مهم آرایشگری مسلط شده و بتواند سالن آرایشگری خود را تاسیس کند. بنابراین، آرایش و پیرایش تنها رشته ای است که با گرفتن مدرک فنی و حرفه ای آن می توانید برای تاسیس آرایشگاه خود اقدام کنید.

اما ممکن است در ذهن بسیاری از علاقمندان این سوال ایجاد شود که این مهارت های هفت گانه که در این رشته از آن نام برده می شود شامل چه رشته هایی است؟ قرار است در این دوره چه مباحثی را آموزش ببینیم و در سالن زیبایی خود دقیقا چه خدماتی را باید ارائه دهیم. برای یافتن پاسخ این سوال ها تا انتهای مطلب با ما همراه باشید. ما در این مقاله مهارت های هفت گانه آرایش و پیرایش را به شما معرفی می کنیم و ویژگی هریک را بیان می کنیم.

مهارت های هفت گانه آرایش و پیرایش

سرفصل هایی که سازمان فنی و حرفه ای برای این رشته در نظر گرفته شامل آموزش اصلاح صورت و ابرو،‌ کوتاهی مو، آرایشگری و شینیون مو، رنگ کردن مو، مانیکور، آرایش صورت، و پاکسازی صورت است. در ادامه به تفصیل درباره هریک از این رشته ها توضیح می دهیم.

۱. اصلاح صورت و ابرو

با اینکه امروزه روش های بسیاری برای برداشتن ابرو و اصلاح صورت در منزل وجود دارد، اما همچنان بسیاری از خانم ها ترجیح می دهند برای این کار به یک آرایشگر ماهر مراجعه کنند. به همین دلیل بسیار مهم است که یک آرایشگر به روش های مختلف اصلاح صورت مانند بند انداختن و وکس صورت مسلط باشد، روش های ابرو برداشتن مانند تیغ، موچین، یا بند را بداند، با انواع فرم ابرو آشنا باشد و بتواند ابروها را متناسب با فرم صورت مشتری حالت دهد و آن ها رنگ کند. شما در دوره آرایش و پیرایش به خوبی به تمامی این موارد مسلط خواهید شد.

۲. کوتاهی مو

در دوره کوتاهی مو شما با انواع فرم صورت آشنا می شوید و یاد می گیرید که هر مدل مویی برای چه فرم صورتی مناسب است. همچنین با کوتاهی پایه مو، انواع مدل کوتاهی، پیتاژ کردن مو، کم کردن حجم مو، کوتاه کردن چتری مو و … آشنا می شوید.

۳. آرایشگری و شینیون مو

برای مدل دادن به موها روش های مختلفی وجود دارد مانند براشینگ مو، شینیون مو، و بافت مو. درست است که برای تمام این مهارت ها دوره های آموزش تخصصی جداگانه ای وجود دارد، اما هنرجویان در دوره آرایش و پیرایش نیز با این مهارت ها آشنا می شوند تا بتوانند به نیازهای مشتریان خود پاسخ بدهند. یک آرایشگر باید کار با سشوار، اتو مو و سایر ابزارهای حرارتی مو را بلد باشد، در صاف و فر کردن موها استاد باشد، و بتواند موهای مشتری را به بهترین شکل شینیون کند. برای اینکه در این زمینه ها به طور حرفه ای و تخصصی تر آموزش ببینید، می توانید در دوره های هریک به طور جداگانه شرکت کنید.

۴. رنگ کردن مو

شما در دوره آرایش و پیرایش با انواع ترکیب رنگ مو، کاتالوگ خوانی رنگ مو، انواع روش های رنگ کردن مو مانند رنگ پایه، مش، هایلایت، ریشه گیری، رنگساژ مو، دکلره کردن مو و … آشنا می شوید. هنرجو در پایان این دوره باید به تمام تکنیک های رنگ مو بر اساس نیازهای مشتری مسلط باشد.

۵. مانیکور

مانیکور ناخن شامل سوهان کشیدن، مرتب کردن و فرم دادن به ناخن و تمیز کردن پوست و گوشت های اضافی اطراف آن، و در نهایت آرایش ناخن مانند لاک، ژلیش، یا حتی یک برق ناخن ساده است. دقت کنید که با شرکت در دوره آرایش و پیرایش با کاشت و طراحی ناخن با طور تخصصی آشنا نمی شوید و فقط مراحل مانیکور ساده ناخن را آموزش خواهید دید. برای آموزش حرفه ای در این زمینه ها می توانید در دوره های آموزش کاشت ناخن و طراحی ناخن شرکت کنید.

۶. گریم و آرایش صورت

یکی از موارد بسیار مهمی که در دوره آرایش و پیرایش یاد می گیرید، گریم و آرایش صورت است. شما در این دوره با انواع لوازم و ابزار آرایشی آشنا می شوید، نحوه صحیح کار با آن ها را می آموزید، با انواع فرم چهره، نوع پوست، و رنگ پوست آشنا می شوید، و بر تکنیک های آرایشی مانند کانتور صورت، آرایش چشم، آرایش لب و … مسلط می شوید.

۷. پاکسازی پوست

پاکسازی و فیشیال پوست یک رشته بسیار حرفه ای و تخصصی است که یک دوره مبتدی و پیشرفته جداگانه برای آن در نظر گرفته شده است. اما شما در دوره آرایش و پیرایش هم به صورت مبتدی با انواع ماسک های آبرسان و لایه بردار صورت و نحوه استفاده از آن ها بر روی پوست مشتری آشنا می شوید. نکته مهم برای ساخت و استفاده از این ماسک ها شناخت نوع پوست و مشکل آن است تا بتوانید بهترین و مناسب ترین ماسک را بر اساس نوع و مشکل خاص پوست مشتری خود انتخاب کنید.

آشنایی با آموزشگاه آرایشگری دترلند

آموزشگاه آرایشگری دترلند تمام دوره های آرایشگری مانند بافت مو، پدیکور، براشینگ مو، میکروبلیدینگ و … را در سطوح مبتدی و پیشرفته برگزار می کند. این آموزشگاه با سال ها تجربه در زمینه آموزش ارایشگری توانسته است تا کنون هنرجویان بسیاری را تعلیم داده و آن ها را به بازار کار حرفه ای معرفی کند.

تمام سرفصل ها در دترلند بر اساس سرفصل های استاندارد و تعیین شده از سوی سازمان فنی حرفه ای ویژه بازار کار تعیین می شوند. همچنین آموزش ها در محیطی کاملا حرفه ای، به کمک مربیان مجرب و کارآزموده، و با رعایت کامل اصول بهداشتی ارائه می شوند.

علاوه بر این، مباحث دروس تئوری به صورت جزوه های آماده در اختیار هنرجویان قرار می گیرد تا آن ها را برای آزمون آموزشگاه و همچنین آزمون هماهنگ فنی و حرفه ای آماده کند. هنرجویان در انتهای دوره آموزش و در صورت قبولی در آزمون ها، علاوه بر دریافت مدرک فنی و حرفه ای می توانند تا ۶ ماه از پشتیبانی آموزشگاه برای گرفتن مشاوره و رفع اشکال برخوردار شوند.

شما‌ ‌عزیزان‌ ‌می‌ ‌توانید‌ ‌در‌ ‌هر‌ ‌ساعت‌ ‌از‌ ‌شبانه‌ ‌روز‌ ‌نسبت‌ ‌به‌ ‌تکمیل‌ ‌فرم‌ ‌ثبت‌ ‌نام‌ ‌آنلاین‌ ‌در‌ ‌سایت‌ ‌دترلند‌ ‌به‌ ‌آدرس‌ Deterland.com‌ ‌‌اقدام‌ ‌نمایید‌ ‌و‌ ‌یا‌ ‌در‌ ‌ساعات‌ ‌کاری‌ آموزشگاه‌ ‌با‌ ‌شماره‌ ‌تلفن‌ ‌۰۲۱۲۲۹۰۳۵۷۲‌ ‌برای‌ ‌مشاوره‌ ‌و‌ ‌ثبت‌ ‌نام‌ ‌تماس‌ ‌بگیرید.‌

زندگیِ اسرارآمیزِ افسانه ی تجارت: ویلیام دلبرت گن

شاید بتوان گفت ویلیام دلبرت گن مرموز ترین معامله گر مشهور در تاریخ دنیا است. مردم او را با القابی مانند متخصص در هندسه، استاد طالع بینی٬ استاد ریاضیات باستانی و یا حتی پیش گو می شناسند. ویلیام دلبرت گن معامله گری تکنیکالیست بود و قواعد٬ دستوارت و آموزش هایش نیز در ارتباط با تحلیل تکنیکال بود.

برای پیش بینی حوادث بازار و وقایع تاریخی، استراتژی های تجاریِ گن امروز نیز به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، پس از مرگ وی در سال ۱۹۵۵ تا کنون استراتژی های تجاری او منسوخ نشده اند و هنوز معامله گران زیادی از آنها در دنیا استفاده میکنند.

برای هر خواننده ای جالب و حیرت آور خواهد بود اگر بداند که ویلیام دلبرت گن با استفاده از حرکت ستاره ها و سیارات در آسمان سهام های بازار را تحلیل میکرده است.

دلبرت گن

یکی از شاگردان او می گوید او یکی از موفق ترین بازرگانان سهام و کالا بوده است که تا کنون دیده ام، در حالی که منتقدان او می گویند ما حتی سند محکمی در دست نداریم که ثابت کند او یک محتکر خوب بوده است و نه یک معامله گر موفق. آیا گن واقعا یک بازرگان خوب بوده است یا فقط استادی بوده است که از فروش کتاب و اجرای سمینار سود می برده است؟

از تولد تا جوانی

ویلیام دلبرت گن در سال ۱۸۷۸ در شهر لوفکین واقع در تگزاس متولد شد. یازده سال اول زندگی اش در خانواده ای کشاورز و فقیر سپری شد. او حتی به مدرسه نرفت چون مجبور بود کنار خانواده در مزرعه کار کند.

تا آن زمان تمام دانسته های ویلیام دلبرت گن تنها از کتاب مقدس بود که به وسیله ی آن تلاش می کرد تا خواندن را بیاموزد. بعدها از پدر بزرگش که ستاره شناس بوده درباره ستاره ها مطالبی را آموخت که در بزرگسالی او را تبدیل به معامله گری افسانه ای کرد.بعد ها او در انبار پنبه در مورد تجارت کالا چیز هایی را یاد گرفت. او با کار کردن به عنوان کارگزارِ شرکت در شهر تکسارکنا شغل خود را آغاز کرد و شب ها به مدرسه ی کسب و کار می رفت.

خواندن این موضوع می تواند برای شما مفید باشد: نکته های ارزشمند جسی لیور مور برای کسب سود از بورس

دلبرت گن

نیویورک

در سال ۱۹۰۳ یک سال پس از این که گن شروع به کار در بازار های سهام و کالا کرده بود، او برای کار در شرکت کارگزاری وال استریت به شهر نیویورک نقل مکان می کند. او به سرعت شرکت کارگزاری خود را با نام W.D. Gann & Company. افتتاح کرد.

در سال ۱۹۱۹ گن انتشار روزنامه ی بازار به نام The Supply and Demand Newsletter را شروع کرد. که شامل اخبار در مورد سهام و کالا و پیش بینی سالانه در مورد بازار بود. در سال ۱۹۲۳ او یک انتشاراتی دیگر به نام The Busy Man’s Service را راه اندازی کرد که در آن پیشنهادات تجاری خاص را ارائه می داد.

همچنین ویلیام دلبرت گن در طول زندگی خود کتاب های زیادی نوشته است که شاید معروف ترین آنها The Tunnel Thru the Air و ۴۵Years In Wall Street باشند. او در اواخر کار خود یک دوره ی استادی برای دانش آموزان خصوصی تالیف کرد که با قیمت پنج هزار دلار به فروش می رسید که تقریبا معادل پنجاه هزار دلار امروز می باشد.

دلبرت گنشناسایی و معامله گری چرخه ها

گن اغلب از آیه ی نهمِ فصل یکِ کتاب مقدس نقل قول می کند: “آنچه که بوده است چه خواهد شد، آنچه که انجام شده است چه خواهد شد و هیچ چیز جدیدی زیر خورشید وجود ندارد.” او معتقد بود هر چیز که در بازار در حال اتفاق افتادن است یک نقطه مرجع تاریخی دارد.

اساسا هر چیزی که در گذشته اتفاق افتاده است نهایتا دوباره تکرار می شود. او به مطالعه ی هندسه ی باستانی و طالع بینی پرداخت تا متوجه شود که وقایع بازار و شماره های دقیق چگونه در چرخه های مختلف زمانی تکرار خواهند شد.

در این چرخه ها او اظهار داشت: که برای موفق شدن شما باید دائما سوابق پیشین را دنبال کنید، چرا که بازار آینده در اصل یک تکرار از گذشته است. اگر اطلاعات کافی داشته باشید، می توانید با مطالعه ی چرخه ها به طور قطعی بگویید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد. محدود بودن پیش بینی بر اساس قوانین دقیق ریاضی تنها به خاطر عدم شناخت از اطلاعات صحیح در مورد تاریخ گذشته است.

دلبرت گن

او اهمیت تعدادی از چرخه های زمانی را تشخیص داد، و چرخه ی ۶۰ ساله را به عنوان چرخه ای بسیار مهم مورد توجه قرار داد. ویلیام دلبرت گن اظهار داشت که این بزرگ ترین و مهم ترین چرخه نسبت به سایر چرخه ها به حساب می آید که هر شصت سال یک بار یا در انتهای سومین بیست سال تکرار می شود.

این چرخه های ۶۰ ساله از سه چرخه بیست ساله تشکیل میشدند که هر ۲۰ سال اتفاقی اثر گذار در دنیا و بورس دنیا و مخصوصا آمریکا را رقم میزدند. اگر از سال ۱۸۶۱ که امریکا وارد جنگ های داخلی شد و بر بازار بورسشان اثر منفی زیادی گذاشت را بخواهیم به عنوان یک نقطه مهم در نظر بگیریم ۶۰ سال بعد از آن در سال های ۱۹۲۱ تا ۱۹۲۹ بزرگترین صعود بازار های مالی آمریکا را شاهد بودیم. این رشد تا جایی بود که قیمت بورس نیویورک تا ۴۰۰ درصد افزایش یافت.

درست بعد از گذشتن ۴ دوره ۲۰ ساله از تاریخ ۱۹۲۱ در سال ۲۰۰۱ حادثه ۱۱ سپتامبر و جنگ های بعد از آن شروع شد که باز هم اثر منفی زیادی بر بورس امریکا و جهان گذاشت.البته اتفاق مهم تری که در این سال ها افتاد رکود و آشفتگی بزرگی بود که سهم های دات کام در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ بر سر بورس آمریکا آوردند.

خواندن این مطلب می تواند برایتان آموزنده باشد: نگاه وارن بافت به سهم های حوزه فناوری اطلاعات

همچنین او تاکید ویژه ای بر چرخه ی ۹۰ ساله دارد که طرفداران گن می گویند او پیش بینی هایی داشته است که بحران مالی بالقوه در سال ۲۰۱۹ را نشان می دهد. امسال ۹۰ سال پس از بحران مالی سال ۱۹۲۹ خواهد بود که که خودش تقریبا ۹۰ سال پس از بحران سال ۱۸۳۷ رخ داده است. و یک چرخه ی کوچکتر ۱۴۴ ماه نیز با ۲۰۱۹ هماهنگ است.( ۱۴۴ ماه فاصله بین سال ۲۰۰۷ (جدید ترین بحران مالی بزرگ) و ۲۰۱۹ وجود دارد.)

مثال برای چرخه ها

اگر بخواهید درباره این بازه ها بیشتر بدانید باید در ارتباط با گردش سیارات مختلف به دور خورشید اطلاعات بیشتری بدست بیاورید. برای مثال چرخه برخی از صنعت ها را با مریخ در ارتباط است و برخی دیگر با اورانس.

برای مثال گن اطلاعات مربوط به قیمت پنبه در ۶۰ سال اخیر را جمع آوری می کرد و میدید که هر دوسال یک بار جهت قیمت پنبه عوض می شود. از طرفی بعد از بررسی متوجه می شد که مریخ نیز هر دو سال یکبار به دور خورشید میگردد. با این بررسی ها به این نتیجه می رسید که پنبه مریخی بود یعنی تغییر روند قیمتی پنبه با سیاره مریخ همبستگی دارد.

امروزه برخی از نظرات ویلیام دلبرت گن که ابهام کمتری دارند به طور معمول در ابزار های تحلیل تکنیکال استفاده می شود، که اغلب در برنامه های نموداری و معامله وجود دارد. طرفداران گن مثال ساده ای از روش های او می زنند که شامل مجموعه ای از خطوط مورب به نام زاویه ی گن می شود. این زاویه ها بر روی نمودار قیمت قرار می گیرند تا سطوح پشتیبانی بالقوه و پایداری را نشان دهند.

دلبرت گنطرفداران گن به افسانه ای بودن او ایمان دارند

یکی از قوی ترین عوامل تقویت شهرت گن به عنوان استاد معامله گری، مقاله ی تیکر و خلاصه ی سرمایه گذاری ویلیام دلبرت گن است که در سال ۱۹۰۹ توسط Richard D. Wyckoff یکی از شخصیت های مطرح وال استریت در آن زمان منتشر شد.

در این مقاله عملکرد گن توسط شخص مستقلی مطرح می شود:

در طول ماه اکتبر سال ۱۹۰۹ در بیست و پنجمین روز بازار، گن با حضور نماینده ی ما دویست و هشتاد و شش معامله را در سهام های مختلف انجام داده است و این معاملات در هر دو حالت کوتاه مدت و طولانی مدت انجام شده است. دویست و شصت و چهار مورد از این معاملات موفق به کسب سود شده اند و تنها بیست و دو مورد شکست خورده اند. سرمایه ای که او با آن کار می کرد ده بار دو برابر شده است که ما به التفاوت سود وی در آخر ماه نزدیک یک هزار درصد از سرمایه ی اصلی پیشرفت کرده است.

منتقدان سر سخت گن

در طرف مقابل Alexander Elder در کتاب خود به نام Trading for a living در سال ۱۹۹۳ نظرات مشکوک تری را مطرح کرده است، که بعد ها برای منتقدان گن به عنوان سند مورد استفاده قرار گرفته است.

بسیاری از افراد فرصت طلب دوره های گن و برنامه های او را به فروش می رسانند و ادعا می کنند که گن یک از بهترین بازرگانان دنیا است که پنجاه میلیون دلار دارائی از خود به جا گذاشته است و از این قبیل حرف ها. من با پسر گن John L. مصاحبه کرده ام، او می گوید پدر من نمی توانست از پس مخارج خانواده بر آید و تنها با فروش دوره های درسی می توانست از پس خود برآید.

وقتی که گن در سال ۱۹۵۰ درگذشت دارائیش که شامل خانه اش می شد، کمی بیشتر از صد هزار دلار می ارزید. افسانه ی گن، غول تجارت توسط افرادی که دوره ها و برنامه های آموزشی او را به مشتریان ساده لوح می فروشند، ادامه خواهد یافت.

طرفداران گن جواب می دهند که Johnبه دلیل خاطره ی تلخی که از دخالت وی در کسب و کار پدرش داشته است، این مصاحبه را انجام داده است.

اگر توسط موتور های جستجو وارد این صفحه شده اید بهتر است از اینجا شروع کنید: افراد موفق در بورس الگویی برای معامله گری

دلبرت گن

کلام آخر

در نهایت نمی توان موفقیت های گن را زیر سوال برد. گن اولین نفر در تاریخ آمریکا و دنیا بود که برای خودش هواپیمای شخصی داشت.

اگر چه حیطه ی دستاورد های باقی مانده از تجارت گن شفاف نیست، پر واضح است که میراث گن کم و بیش بازرگانان را مجذوب خود می کند. همیشه افرادی در بازار های مالی هستند که می پندارند با یافتن طرز کار یا استادی می توانند حرکت قیمت در این بازار آشفته را منظم کنند.

اینکه گن روش های معامله گری و تحلیل خود را قبل از مرگش از بین برده و یا آنچه امروز در کتاب های باقی مانده از وی میخوانیم تمام نوشته های گن است در هاله ای از ابهام است.

اگر به سبک معامله گری گن علاقه مند شدید و به ریاضیات و هندسه هم علاقه دارید میتوانید روش گن را برای آگاهی بیشتر دنبال کنید و ادامه دهید.

5 درس روانشناسی بازار فارکس

5 درس روانشناسی بازار فارکس

داشتن تخصص در تجزیه و تحلیل بازار یا داشتن دانش گسترده در مورد فارکس تنها عاملی نـیست که موفقیت یک معامله گر فارکس را تعیین می کند. ممکن است صدها استراتژی موفق را بشناسید و در استفاده از همه شاخص ها خوب باشید، اما اگر روانشناسی بازار فارکس را که بسیار مهم است یاد نگیرید، برای پول درآوردن در فارکس مشکل خواهید داشت.

درس اول : هنگام معامله ، احساسات خود را کنترل و مدیریت کنید:

روانشناسی بازار فارکس اغلب نادیده گرفته می شود یا کاملاً نادیده گرفته می شود، اما این چیزی است که هر معامله گر فارکس باید در آن استاد باشد. این مهارت مدیریت احساسات خود است و بخشی از روانشناسی معاملات فارکس است. وقتی نمی دانید چگونه با احساسات کنار بیایید، می تواند روز معاملات شما را خراب کرده و به میزان از دست دادن مقدار زیادی پول به حساب تجاری شما آسیب برساند. دلیل آن ساده است؛ وقتی عصبانی، افسرده یا حریص هستیم، تصمیمات عجولانه و غیر منطقی می گیریم.

معامله گران باتجربه چگونه احساسات را کنترل می کنند؟

روانشناسی معامله گران با تجربه بسیار قوی است و احساسات خود را به خوبی کنترل می کنند. آن ها دقیقاً می دانند چه زمانی بازار را معامله کنند و چه زمانی بهتر است معامله نکنند. در زیر روش هایی برای کنترل احساسات آورده شده است:

درس دوم : هرگز از روی حرص معامله نکنید:

معامله گران با تجربه از بسیاری از چیزهایی که باعث ایجاد واکنش احساسی استرس زا می شود اجتناب می کنند. و اگر آن ها واقعاً ترس دارند یا تمایل به معامله ندارند، به سادگی از انجام معاملات خودداری می کنند. این کار بهتر از انجام معامله ی اجباری و از دست دادن پول است، درست است؟

درس سوم : هیچ تحلیل صد در صدی وجود ندارد :

معامله گران باتجربه از عدم اطمینان در بازار فارکس آگاهی دارند. این فقط یک حقیقت در فارکس است، مهم نیست که تحلیل شما چقدر خوب است، بازار می تواند در هر زمان به طور غیر منتظره بر خلاف تحلیل و پیش بینی شما حرکت کند. اگر هنگام انجام معامله به وضوح این را درک کنید، وقتی معامله منجر به ضرر شود، شوک نخواهید داشت. تنها کاری که باید انجام دهید این است که آمادگی کامل برای مقابله با ضرر را داشته باشید. یک ضرب المثل وجود دارد؛ به بهترین ها امیدوار باشید اما برای بدترین ها آماده شوید. شما باید از نظر ذهنی آماده باشید تا باختی را که با آن روبرو هستید بپذیرید. این مطمئناً تأثیر احساسات منفی را کاهش می دهد. آگاهی از عدم قطعیت یکی از موارد مهمی است که هنگام صحبت از روانشناسی معاملات فارکس مطرح می شود.

درس چهارم : انتظار یک شبه پولدار شدن غلط است:

این نیز مربوط به حرص است. معامله گران مبتدی فارکس وقتی می خواهند پول سریع کسب کنند، چه می کنند؟ آن ها فقط معاملات با حجم لاتیج بزرگ و تعداد زیادی را انجام می دهند. اما وقتی اندازه بزرگ زیادی را انتخاب می کنید، مقدار زیادی پول را نیز به خطر می اندازید. معامله گران فارکس مبتدی که این کار را انجام می دهند تنها یک احتمال را در نظر می گیرند و با فکر کردن در مورد این که اگر معامله به خوبی پیش رود چقدر می توانند درآمد کسب کنند، کور می شوند، اما احتمال دیگری را کاملاً فراموش می کنند یا نادیده می گیرند اگر معامله آن طور که انتظار می رفت پیش نرود، مقدار زیادی پول از دست خواهند داد همچنین، در چند معامله دیگر کل سرمایه خود را از دست می دهند. معامله گران باتجربه هرگز این کار را نمی کنند! آن ها همیشه از مدیریت سرمایه ی منطقی پیروی می کنند. به طور خلاصه، درک چهار نکته مهم در مورد روانشناسی معاملات فارکس می تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. استراحت در زمانی که بیش از حد احساسی هستید، همیشه از عدم قطعیت در بازار فارکس آگاه هستید و مدیریت ریسک عاقلانه را تمرین می کنید.

جهت افتتاح حساب در بروکر قابل اعتماد با کلیک بر روی بروکر آمارکتس ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید.

درس پنجم : یاد بگیرید ، استراتژی داشته باشید، برنامه ریزی کنید:

در این جا نکته دیگری است که باید در نظر داشته باشید. از تمام راه های ممکن برای احساسات که عملکرد شما را خراب می کند اجتناب کنید. ما قصد داریم نکاتی را که به شما کمک می کند را بیان کنیم.

یک برنامه ریزی بسیار خوب داشته باشید. معامله با برنامه ریزی خوب ریسک را کاهش می دهد و همچنین مانع از این می شود که احساسات بر عملکرد شما تأثیر بگذارد. شما باید برنامه معاملاتی شخصی خود را توسعه دهید و یک استراتژی معاملاتی محکم ایجاد کنید. پس از انجام معامله، به حرکت ارز نگاه نکنید. فقط معامله را انجام دهید و تمام. اگر عادت به تماشای تجارت دارید، تسلیم وسوسه های زیادی می شوید. شما می توانید حد سود خود را به امید ادامه روند در همان جهت ادامه دهید تا زمانی که موفق شوید.

اهمیت روانشناسی فارکس

با توجه به رشد و گسترش روز افزون بازار فارکس و رمز ارز ها و همچنین افزایش توجهات به آن ها، کسب اطلاعات کافی در خصوص این نوع بازار ها امری ضروری است. حضور در این بازار با فراز و فرود های بسیاری همراه است. با توجه به این موضوع و فشار روانی که ممکن است این نوسانات بر روی فرد وارد کند بهتر است پیش از ورود به بازار فارکس با این که مفاهیم اساسی روانشناسی فارکس چیست و چه اهمیتی دارد، بیشتر آشنا شوید. با فراگیری اصول روانشناسی معامله گری برای خود یک ذهنیت مثبت بسازید.

روانشناسی فارکس چه اهمیتی دارد؟

به طور کلی آغاز هر نوع فعالیت جدید مالی ، همراه با سختی و فشار روحی است. اگر قبل از شروع هر کاری تحت آموزش های مناسب در جهت کنترل احساسات خود قرار بگیرید، قطعا عملکرد بهتری در رسیدن به موفقیت از خود نشان خواهید داد. به دلیل نوع ساختار فارکس شاید قادر باشید در مدت زمان کوتاهی سود زیادی را به دست آورید ولی برای تداوم این روند نیازمند آشنایی کامل و تسلط بر روانشناسی معامله گری است.

اصول روانشناسی سرمایه گذاری در بازار فارکس

  • ارزیابی اهداف: عدم آگاهی معامله گران از مهارت های روانشناسی معاملات، منجر به عدم کنترل احساسات در شرایط سخت بازار می شود و در نهایت نتیجه ای جز ضرر و زیان ندارد. برای اتخاذ یک تصمیم درست، اول اهداف خود را نشانه گذاری کنید، سپس با جمع آوری اطلاعات ضروری و بررسی آن ها اقدام به اتخاذ یک تصمیم درست کنید.
  • کنترل احساسات: یکی از مهمترین موارد در بازار فارکس کنترل احساسات است. احساسات افسارگسیخته مانند ترس و شادی بیش از حد می تواند منجر به شکست شما شود. استفاده از سرمایه هایی که به صورت قرض و وام تامین شده اند باعث ایجاد فشار مضاعف بر روی شما می شوند.
  • تمرین: تمرین مداوم در بازار فارکس باعث می گردد که شناخت بیشتری بر روی حرکات بازار به دست آورید. این شناخت باعث می شود که عادات معامله گری را در خود پرورش دهید.
  • اعتماد به نفس بیش از حد: برخورداری از اعتماد به نفس در هنگام انجام معاملات امری حیاتی است. حس اعتماد به نفس مبتنی بر اصول روانشناسی معاملات به شما کمک می کند که به استراتژی خود پایبند باشید. از سوی دیگر اعتماد به نفس بیش از حد و بدون رعایت روانشناسی معامله گری موجب دست زدن به معاملات با ریسک بالا می شود.
  • صبوری و دوری از طمع: انجام معاملات بازار فارکس می تواند با سود فراوانی همراه باشد. اما کم حوصلگی و بی صبری باعث انجام اعمالی از روی هیجان می شود. اعمالی مانند انجام معاملات سنگین به منظور انتقام از بازار و یا خروج کامل از بازار فارکس و… تماما از روی عدم آشنایی با اصول روانشناسی سرمایه گذاری هستند. عدم آگاهی معامله گران از مهارت های روانشناسی معاملات، منجر به عدم کنترل احساسات در شرایط سخت بازار می شود.

جمع بندی

حال که دریافتید روانشناسی فارکس چیست و چه اهمیتی دارد، باید به طور کامل بر روی افکار و احساساتتان کنترل داشته باشید. با فراگیری اصول روانشناسی معامله گری برای خود یک ذهنیت مثبت بسازید و بر اساس برآیند ها معاملات خود را ارزیابی کنید. باید بدانید که بازار همیشه در جهت مطلوب حرکت نمی کند و انتظار شرایط مختلف را داشته باشید. برای متمرکز کردن افکارتان تلاش کنید و از طمع و اعتماد به نفس بیش از حد پرهیز کنید.

دو اصل روانشناسی

روانشناسی معاملات بخش عظیمی از پروسه و دوره تریدینگ شما شامل میشود و بسیار در اینده شما در بازارهای مالی اللخصوص فارکس تاثیر گذار است.

دو اصل روانشناسی وجود دارد که درعین سادگی واقعا میتواند برای شما تأثیرگذار و مفید باشند ؛ یک اینکه در طی بیست و یک روز میشود یک عادت جدید پیدا کرد و در نود روز میتوان یک سبک زندگی ساخت و در نهایت در کمتر از نه ماه میتوان به راحتی کل زندگی را تغییر داد! پس تبدیل قوانین روانشناسی مطمئنا نیاز به تمرین دارد و با خواندن یک مقاله و نداشتن برنامه برای تبدیل قوانین معامله گری نمیتوانید انتظار نتایجی خارق العاده در اکانت هیستوری معاملات خود باشید .

قانون دوم اینکه که اگر چیزی بیشتر از یک روز شما را ناراحت و اذیت کرد تا به روز دوم نرسیده درمورد آن با مشاوران حرفه ای آن زمینه صحبت کنید … مطمئن باشید اگر ناراحتیها نگرانیها و استرس بازار پر طلاطم را در خود نگه دارید در طول زمان اوضاع شما بد و بدتر خواهد شد پس از معاملات ضرر ده خود خجالت نکشید و آنها را با اساتید واقعی و اهل عمل که خود کارنامه موفقی دارند در میان بگذارید . درضمن اثر نوشتن در یادگیری شما بی نظیر خواهد بود از نقطه نظرات مختلف یاد داشت برداری کنید تا دوباره انها را مرور و ارزشیابی کنید .

چند تکنیک ساده روانشناسی که به شما کمک میکند در طول زمان نتایج بهتری در معاملات خود بگیرید .

چند یادآوری مهم روانشناسی

شب‌ها وقتی می‌خواهید بخوابید، اتفاقاتی را تجسم کنید که علاقمندید در زندگی شما رخ بدهد ،مارکت رافراموش کنید به معاملات روز قبل خود چه مثبت و چه منفی فکر نکنید . فکر کردن به دغدغه‌ها و مشکلات و نگرانی‌ها در تخت‌خواب، فقط باعث می‌شود تا آرامش روح و جسم به هم بریزد و نتوانید راحت بخوابید. برای همین نباید پیش از خوابیدن، اخبار را دنبال کنید. چون بیشتر خبرهایی که در رسانه ها منتشر می‌شود، منفی است و بر ذهن شما تاثیر منفی می‌گذارد. صبح‌ها هم به محض این که پنج مهارت اصلی معامله گر بیدار شدید، سریع سراغ خواندن اخبار یا چک کردن چارت معاملاتی نروید، چون ممکن است خواندن یک یا چند خبر بد،یا مشاهده یک معامله هیجان انگیز باعث شود تمام ساعات روز ذهن شما را درگیر کند. شما خودتان باید به سلامتی روح و روان‌تان اهمیت بدهید .موفق ترین افراد در بازارهای مالی به سلامت روان خود اهمیت زیادی میدهند و از تکنیکهای روزانه برای آرامش هر چه بیشتر استفاده میکنند.

تفاوت معامله گر پنج مهارت اصلی معامله گر و تحلیلگر

تفاوت زیادی بین یک معامله گر و یک تحلیلگر بازار وجود دارد. تحلیلگران به کشف حقایق می پردازند و معامله گران به مدیریت ریسک. این دو مجموعه مهارت یک دنیا از هم فاصله دارند. یک تحلیلگر و یک معامله گر توانایی همکاری با یکدیگر را دارند، اما قطعاً نقش آنها متفاوت است. یک معامله گر پول به بازار تزریق می کند و عملکرد خود را به سادگی اندازه گیری می کند؛ اما هدف اصلی یک تحلیلگر درک و کشف آن چیزی است که ممکن است در بازارها رخ دهد. او حقایق را اندازه گیری می کند. یک تحلیلگر قضاوت اشتباه خود را ضعف بازار می نامد. یک معامله گر هنگام اشتباه، معاملۀ خود را می بندد و به سمت فرصت معاملاتی بعدی حرکت می کند. اشتباه، فرض اساسی برای یک معامله گر است. یک معامله گر زمانی که اشتباه می کند و از بازار خارج می شود، مایل است به اشتباه خود اعتراف کند؛ اما تحلیلگر به موقعیت معاملاتی بازکردۀ خود می چسبد تا فقط نشان دهد که درست گفته است

هر فردی می تواند وارد بازار شود؛ اما چه کسی می داند دقیقاً چه زمانی باید خارج شود! این مثل نمونۀ بارزی از تلفیق دنیای معامله گری با دنیای تحلیلگری است. معامله گر تحلیلگر باشید.

مطلب آموزشی پیش رو ، با عنوان تفاوت معامله گر و تحلیلگر ، توسط مهدی میرزایی ، در قالب PDF و در 3 صفحه تهیه و تنظیم شده است.

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایه‌گذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه می‌شوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.

دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این دارایی‌های نوظهور و دوست‌داشتنی به‌طور لحظه‌ای تغییر می‌کند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتناب‌نا‌پذیر است. چنین نوسان قیمتی می‌تواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدت‌زمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به‌ همان اندازه هم می‌تواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.

قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال می‌شنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایه‌ها کمتر پوشش داده می‌شود. به‌ همین دلیل، برخی ممکن است بی‌گدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بی‌احتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگی‌های اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بی‌احتیاطی، خیر.

در این مقاله که به کمک مطلبی از وب‌سایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز می‌کنیم و به شما آموزش می‌دهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.

اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) به‌بیان ساده میزان سرمایه‌ای است که یک معامله‌گر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.

معامله‌گران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمی‌کنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله می‌شوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخش‌های مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد می‌کنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم به‌بیان ساده برای همه معامله‌گران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.

اولین گام، مدیریت احساسات است

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

شاید این بخش به‌اندازه بخش‌های پیش‌ رو فنی نباشد، اما به‌اندازه همان بخش‌های فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسک‌ها، احساسات فریبنده‌ای را در شما برانگیزد. نکته‌ای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جمله‌های انگیزشی مانند «انرژی هیچ‌وقت دروغ نمی‌گوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این‌ قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.

شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحت‌تأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. به‌بیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.

سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمک‌تان می‌آید و شما را از تصمیم‌گیری‌های عجولانه و هیجانی بازمی‌دارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:

۱. ریسک معاملات شما را مدیریت می‌کند.
۲. به شما کمک می‌کند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.

تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کدام‌‌اند؟ هنگام تنظیم این سیستم‌ چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟

اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابل‌اعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.

موارد زیادی از جمله افق سرمایه‌گذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که در‌این‌باره به ما کمک می‌کنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث می‌شود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.

برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارت‌اند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت می‌رسد.

تعیین اندازه موجودی معاملاتی

موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوان‌کردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایه‌ای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.

به‌عنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سخت‌افزاری دارید و قصد دارید از آن به‌عنوان سرمایه‌گذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمی‌رود.

منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایه‌تان را تقسیم‌بندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را به‌عنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.

تعیین ریسک موجودی معاملاتی

اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود می‌گذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیم‌گیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.

در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش‌ تعیین‌شده‌ای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان می‌کند معامله‌گران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.

البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به‌ کار می‌رود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگی‌هایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز می‌کند. به‌ همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.

قانون ۱ درصد

دو دلیل وجود دارد که ثابت می‌کند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایه‌گذاری‌های نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاه‌مدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب دارایی‌هایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما می‌دانیم که ارزهای دیجیتال دارایی‌های پرنوسانی هستند.

بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعال‌تری انجام دهید و یا اگر تازه‌وارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانه‌تر را به شما پیشنهاد می‌کنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.

قانون ۱ درصد حکم می‌کند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. به‌عبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کرده‌اید.

برای تکمیل‌کردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح می‌کنیم:

  • پیشنهاد می‌کنیم درصد ریسک ثابتی را برای حساب‌های معاملاتی خود منظور کنید. پیش‌تر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد می‌کنیم هر درصدی را که انتخاب می‌کنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
  • شما این امکان را دارید که از معادل‌های ریالی به‌جای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچ‌وقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.

تعیین ریسک معامله

تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیش‌نیاز کلیدی دارد: مشخص‌کردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط می‌شود.

فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جدایی‌ناپذیر معاملات (به‌خصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معامله‌گران هم همیشه درست پیش‌بینی نمی‌کنند. نکته جالب این است که معامله‌گرانی وجود دارند که پیش‌بینی‌های اشتباهشان بیشتر از پیش‌بینی‌های درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود می‌کنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها به‌دلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.

هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که می‌گوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی‌، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.

تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیل‌هایی که انجام می‌دهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیش‌بینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حساب‌تان بیشتر خواهد شد. به‌عبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژی‌های معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده می‌کنید.

حد ضرر را می‌توان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین می‌توان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین پنج مهارت اصلی معامله گر آن استفاده کرد.

برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیت‌ها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.

محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

حالا با همه پیش‌نیازهای لازم آشنا شده‌اید و می‌توانیم به‌سراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.

برای توضیح بهتر این مسئله، می‌توانیم از مثال‌های عددی کمک بگیریم. فرض می‌کنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.

فرض کنید بر اساس تحلیل‌ها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کرده‌ایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیش‌بینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر می‌کنیم. به‌عبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حساب‌مان برابر می‌شود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:

برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:

نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت

حال می‌توانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوان‌شده محاسبه کنیم.

۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )

بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.

با دنبال‌کردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، می‌توانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگ‌تر مصون بمانید. البته پیشنهاد می‌کنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علی‌الخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایین‌تر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته می‌شود که از زمان فعال‌شدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق می‌افتد].

به‌عنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.

۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )

دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دست‌کم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.

همچنین می‌توانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد می‌کنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیش‌بینی کنید که با نصف‌کردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگ‌تر می‌شود یا کوچک‌تر؟)

۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )

منطقی است که با کم‌کردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچک‌تر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که می‌بینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.

سخن پایانی

برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دل‌بخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.

همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به‌ هیچ‌ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. به‌عبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.

در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزه‌های این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.