الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی به بیانی ساده
تحلیل تکنیکال یک روش کارآمد جهت تحلیل انواع بازارهای مالی می باشد، به جهت کسب سود مارکت هایی مانند فارکس، ارزدیجیتال، بورس ایران باید از یک سری اصول استفاده کرد. از قواعد کارآمد در تحلیل تکنیکال که بسیار حائز اهمیت هستند، الگوهای قیمتی می باشند، این الگوها نشان دهنده ی تغییر روندهای صعودی به نزولی و بالعکس هستند. به صورت کلی الگوهای قیمتی به دو نوع تقسیم بندی می شوند، بازگشتی و ادامه دهنده. برای مطالعه ی بیشتر همراه یار سرمایه باشید.
الگوهای ادامه دهنده (Continuation Patterns)
این الگوها اصولا زمانی تشکیل می شوند که در مسیر روند، یک توقفی ایجاد می شود و سپس روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد و الگوهای ادامه دهنده شکل می گیرند. به عبارت بهتر گاهی در میان مسیر یک روند، الگویی شکل می گیرد که باعث نوسان قیمت شده و سپس در ادامه ی مسیر روند به مسیر قبلی خود ادامه می دهد.
نکات مهم در الگوی ادامه دهنده
- معمولا بازیگران سهم، برای ادامه ی روند، در محدوده های ایجاد شده توسط الگوهای ادامه دهنده به اصطلاح استراحت می کنند یا نفس می گیرند.
- در صورتی که الگوی ادامه دهنده در حال شکل گیری است ولی هنوز تکمیل نشده، نمی توان به صورت قطعی گفت که روند ادامه می یابد، یا برگشت قیمت رخ می دهد. برای تشخیص روند سهم بعد از الگوی شکل گرفته باید به خطوط روند بسیار توجه نمود، تا بتوان تشخیص صحیحی نسبت به رشد قیمت به بالا یا پایین داد.
- صرف نظر از اینکه روند حاکم بر بازار صعودی یا نزولی است، در صورتی که تحرکات قیمت بزرگتر، زمان شکل گیری و تکمیل الگو بیشتر شود، حرکت بعدی قیمت در خارج از الگوی ادامه دهنده نیز با شدت بیشتری خواهد بود.
- در تحلیل تکنیکال توصیه می شود روند را ادامه دار بدانیم، مگر برگشت قیمت رخ دهد.
الگوهای بازگشتی (Reversal Patterns)
به الگویی که در روند فعلی تغییر ایجاد می کند، الگوی بازگشتی می گویند، با تشکیل این الگو، روند قبلی متوقف شده و در مسیری خلاف جهت روند قبلی حرکت می کند. به عنوان مثال با شکل گیری این دسته از الگوها در یک روند صعودی، روند فوق متوقف شده و در نهایت، روند نزولی را ایجاد می کنند. در صورتی که بازگشت قیمت در کف بازار اتفاق افتاد، با خرید مصرانه و هیجانی خریداران مواجه می شود. اما در صورتی که بازگشت قیمت، در سقف بازار اتفاق افتاد، با فروش سهام داران، مواجه می شود که اصطلاحا به این الگوها، الگوهای توضیعی (Distribution Patterns) می گویند.
نکته: مانند الگوهای ادامه دهنده، هرچه زمان تشکیل الگوها زیاد باشد، حرکت بعدی قیمت پس از شکست حمایت یا مقاومت آشنایی با الگوهای بازگشتی با شدت بیشتری خواهد بود.
کندل چکش چیست؟ + الگوی چکش معکوس، اعتبار و تایید
کندل چکش یکی از محبوبترین الگوهای بازگشتی Candlestick است که نسبت به الگوی چکش معکوس یا وارونه سیگنال معتبرتری صادر میکند. تشکیل الگوی تک کندلی Hammer در انتهای یک روند نزولی، میتواند بیانگر شروع یک روند صعودی باشد. اگر شما هم جزء علاقهمندان معامله بر اساس پرایس اکشن هستید قطعا آشنایی با الگوهای کندل استیک جزء قدمهای اولیه برای شماست. تمامی این الگوها در ظاهر چیزی جزء یک تعریف ساده نیستند اما اگر با مفاهیم آن آشنا شوید به درک مطلوبی از احساسات تریدرها و روانشناسی بازار خواهید رسید. برای مثال اگر یک کندل شامل بدنهای کوتاه و سایه پایینی بلند باشد به آن کندل چکش میگوییم. در ادامه مفاهیمی از همین تعریف ساده را خدمت شما تشریح میکنیم تا متوجه شوید که آموزش تحلیل تکنیکال نیازمند درک عمیق اصول و مفاهیم است نه صرفا یادگیری تعاریف. خواهشا خط به خط این مقاله را با دقت مطالعه بفرمایید.
کندل چیست؟
همانطور که در مقالات قبلی گفته شد 3 نوع نمودار معروف در تحلیل تکنیکال وجود دارد: خطی، میلهای و شمعی. کندلها به عنوان اجزاء تشکیلدهنده نمودارهای شمعی – ژاپنی، شامل 4 داده قیمتی “Close, Open, High, Low Price” هستند. شکل زیر مفهوم کندلها را نشان میدهد که شامل بدنه (Body) و سایه (Shadow) است. تفاوت در طول بدنه و سایه به همراه رنگ بدنه کندلها، باعث شکلگیری الگوهای مختلف Candlestick میشود. در واقع اگر مفهوم Candle را بدرستی درک کنید حتی نیازی به یادگیری انواع الگوهای کندل استیک ندارید! چرا که الگوهای مختلف صرفا بیانگر ویژگیها و مفاهیم کندل ها هستند.
کندل چکش (Hammer) چیست؟
کندل چکش یکی از معروفترین الگوهای بازگشتی صعودی است. بدینصورت که تشکیل آن در انتهای یک روند نزولی میتواند نوید اتمام روند نزولی و شروع رشد قیمت باشد. دقت بفرمایید که الگوی Hammer باید در انتهای یک روند نزولی شکل بگیرد. مشخصات ظاهری این الگو به صورت زیر است:
- بدنه کندل کوچک است.
- سایه پایینی بلند است. (حداقل 2 تا 3 برابر بدنه کندل)
- سایه بالایی خیلی کوتاه است یا اصلا وجود ندارد.
- رنگ بدنه میتواند هم سبز باشد هم قرمز. (کندل چکش قرمز قدرت برگشتی کمتری دارد)
دلیل نامگذاری آن به “چکش – Hammer” بخاطر شکل ظاهری آن است که دقیقا تداعی کننده یک چکش واقعی است!
مفهوم الگوی کندل استیک چکش
بلند بودن سایه پایینی بیانگر این نکته است که فروشندگان در طول بازار تلاش میکنند در قیمتهای پایینتری اقدام به فروش کنند. اما نزدیک بودن قیمت پایانی به قیمت آغازین نشان میدهد که این تلاش ناموفق بوده و خریداران با معامله در قیمتهایی نزدیک به قیمت آغازین، قدرت بیشتر خود را نشان میدهند. در واقع تریدرها به کاهش بیشتر قیمت اعتقادی ندارند و امیدوارند این نقطه به عنوان کف حمایتی باشد.
سوال: الگوی چکش در روند صعودی بیانگر این نکته است که تریدرها به افزایش بیشتر قیمت اعتقادی ندارد؛ دقیقا برعکس مفهوم کندل چکش در روند نزولی! چرا؟! پاسخ این پرسش در درک صحیح Candle است که در ادامه همین مقاله خدمت شما ارائه میشود اما قبل از مطالعه خودتان تحلیل کنید.
اعتبار و تایید الگوی Hammer
- رنگ بدنه از اهمیت چندانی برخوردار نیست! در واقع بدنه کندل چکش هم میتواند سبز باشد هم قرمز! اما بدنه سبز بیانگر قدرت بیشتر این الگوی بازگشتی است. کندل Hammer با سایه پایینی بلندتر به همراه رنگ بدنه سبز، سیگنال صعودی قویتری صادر میکند.
- تشکیل کندل چکش در کف و حوالی محدوده حمایتی باعث افزایش اعتبار و دقت این الگو میشود.
- افزایش حجم معاملات هنگام تشکیل این الگو میتواند بر اعتبار آن بیفزاید. در این شرایط احتمال بازگشت روند نزولی قوت بیشتری میگیرد.
- هنگام مشاهده الگوی چکش منتظر بمانید تا کندل بعدی شکل بگیرد. اگر با قیمتی بالاتر از قیمت پایانی کندل چکش بسته شود تاییدکننده آن خواهد بود. در واقع اگر قیمتها بعد از الگوی چکش، گارد صعودی نگیرند این الگو فاقد اعتبار خواهد بود.
تذکر: دوباره یادآوری میکنیم که الگوی Hammer بایستی در انتهای روند نزولی (Downtrend) مشاهده شود در غیر اینصورت فاقد اعتبار به عنوان الگوی برگشتی صعودی است.
نکته: حتی در صورت تایید الگوهای کندل استیک، بهتر است از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال مثل خط روند و سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتور و… کمک گرفت. در واقع هیچ کدام از الگوهای Candlestick توانایی تعیین هدف قیمتی (Target) را ندارند و صرفا میتوانند به عنوان سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار بگیرند. بنابراین استفاده از سایر ابزارهای تحلیلی در کنار این الگوها ضروری است.
انواع کندل چکش
مدنظر داشته باشید که چیزی به اسم “کندل چکش صعودی و یا نزولی” نداریم! این تعاریف در واقع ترجمههای غلطی از مقالات انگلیسی (Bullish – Bearish Hammer) هستند که در سایتهای فارسی درج شده است! بعضی مقالات انگلیسی عبارت Bearish Hammer را به عنوان نامگذاری الگوی “Hanging Man” آشنایی با الگوهای بازگشتی آشنایی با الگوهای بازگشتی درنظر گرفتهاند که این مترادفسازی هم درست نیست. بهتر است خودتان را درگیر این نامگذاریها نکنید. بنابراین کندل چکش هیچ انواع خاصی ندارد!
تذکر: اگر کندل چکش در انتهای روند صعودی تشکیل شود اسم این الگو “Hanging Man” خواهد بود نه “Hammer” و یا “Bearish Hammer”. در ادامه به تفاوت این دو الگو بیشتر خواهیم پرداخت.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید هیچ تفاوت ظاهری بین کندل چکش (Hammer) و مرد به دار آویخته (Hanging Man) وجود ندارد! حتی هیچ اجباری به سبز یا قرمز بودن رنگ بدنه کندل وجود ندارد. البته کندل چکش سبز و Hanging Man قرمز از قدرت بیشتری برخوردار هستند ولی لزومی در کار نیست. هر دو جزء الگوهای بازگشتی CandleStick هستند اما تفاوت اصلی در روند قیمتی قبل از شکلگیری آنهاست. در واقع الگوی Hammer در انتهای روند نزولی و Hanging Man در انتهای روند صعودی تشکیل میشوند. بنابراین کندل چکش یک الگوی بازگشتی صعودی و Hanging Man یک الگوی بازگشتی نزولی آشنایی با الگوهای بازگشتی است.
کندل چکش سبز در روند صعودی، همان الگوی Hanging Man است که قدرت بازگشتی کمتری نسبت به بدنه قرمز دارد. دقت بفرمایید فریب رنگ بدنه سبز آنرا نخورید! این الگو هم برگشتی نزولی است.
میتوانید به این پرسش پاسخ دهید که چرا الگوی چکش و مرد اعدامی با شکل ظاهری یکسان، سیگنال کاملا متفاوت و دقیقا عکس یکدیگر (یکی صعودی و دیگری نزولی) صادر میکنند؟! در واقع چرا اولی بیانگر غلبه قدرت خریداران بر فروشندگان است و دومی بیانگر قدرت بیشتر فروشندگان نسبت به خریداران؟! در مقالهای جداگانه به مفهوم الگوی کندل استیک Hanging Man و پاسخ این پرسش خواهیم پرداخت.
نکته: کندل دوجی سنجاقک از نظر مشخصات ظاهری و آشنایی با الگوهای بازگشتی نوع سیگنال مشابه الگوی چکش است. تنها تفاوت کوچکی در بدنه Candle دارند. در واقع دوجی سنجاقک تقریبا فاقد بدنه است اما Hammer میتواند بدنه کوچکی داشته باشد.
تذکر: الگوی چکش به پین بار صعودی معروف است. کندل Pin Bar یکی از مهمترین الگوهای پرایس اکشن است.
کندل چکش معکوس (Inverted Hammer)
الگوی چکش معکوس یا وارونه بدینصورت است که سایه بالایی کندل دو تا سه برابر بدنه شمع است و سایه پایینی طول بسیار کوتاهی دارد. الگوی چکش وارونه نیز در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و جزء الگوهای برگشتی صعودی است. دقت بفرمایید کندل Inverted Hammer اعتبار کمتری نسبت به الگوی Hammer دارد و سیگنالهای قابل اعتمادی صادر نمیکند! همچنین کندل چکش قرمز معکوس کمترین قدرت را بین الگوهای چکش دارد.
تفاوت الگوی چکش وارونه و ستاره ثاقب
کندل Shooting Star (ستاره ثاقب) از نظر مشخصات ظاهری دقیقا مشابه الگوی Inverted Hammer است. تنها فرق بین چکش معکوس و ستاره ثاقب این است که کندل Shooting Star به عنوان یک الگوی برگشتی نزولی، در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. اما چکش وارونه در انتهای روند نزولی، بیانگر شروع صعود قیمتهاست.
اهمیت تایم فریم در الگوهای کندل استیک
در مقالات قبلی به اهمیت انتخاب تایم فریم مناسب در تحلیل تکنیکال پرداختیم. اگر جزء تریدرهای پرایس اکشن هستید قطعا استفاده از مولتی تایم فریم باعث افزایش دقت و اعتبار بیشتر تحلیل شما میشود. در چارت M30 هر کندل بیانگر اطلاعات قیمتی 30 دقیقه قبل و در نمودار H1 (1 ساعته) هر کندل شامل اطلاعات قیمتی 1 ساعت قبل است. بنابراین ترکیب هر 2 کندل در نمودار M30 بیانگر 1 کندل در چارت H1 است.
اهمیت این موضوع ساده زمانی مشخص میشود که 2 کندل کنار یکدیگر نشاندهنده هیچ الگوی خاصی نباشند اما با ترکیب آنها در قالب 1 کندل، یک الگوی Candlestick خواهیم داشت! بنابراین تحلیل همزمان نمودار در تایم فریم بالاتر میتواند باعث تشخیص الگوهای کندل استیکی شود که شاید در چارت اصلی قابل مشاهده نباشد.
یک نکته دیگر در بطن مفاهیم پاراگراف قبلی وجود دارد! بخاطر دارید ابتدای این مقاله به شما گفتم “اگر مفهوم کندلها را درک کنید دیگر نیازی به دانستن الگوهای Candlestick ندارید” این نکته در اینجا کاملا مشهود است. وقتی چند کندل را کنار یکدیگر مشاهده میکنید باید توانایی تشخیص و استخراج الگوهای شمعی – ژاپنی از دل آنها را داشته باشید! البته آشنایی با الگوهای مشهور و پرکاربرد میتواند باعث افزایش سرعت تحلیل شما شود اما از تحلیل مفاهیم موجود در این الگوها غافل نشوید!
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث الگوهای کندل استیک را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون الگوهای کندل استیک در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
آشنایی با الگوهای کلاسیک و نحوه استفاده از آنها در بورس و ارزهای دیجیتال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام و ارزهای دیجیتال با آن مأنوس میشوند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال ، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معامله گرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگی های ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونه ای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیش بینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال به ترتیب عبارتند از:
سر و شانه، پرچم، مثلث، دره، الماس، فنجون و دسته، مستطیل . تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دو دسته ادامه دهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتی ها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می گیرند. طبق بررسی های انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیع تری دست یابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلند مدت باشد.
الگوی سرشانه از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکالی کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک به حساب می آید، هنگامی که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند. حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یک روند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد. برای تشکیل آشنایی با الگوهای بازگشتی این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اجزای تشکیل دهنده الگوی سرشانه:
- سر (دارای بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه که ممکن است درصورتی که ایده آل باشند، اندازه یکسان داشته و میتوانند هم سطح یا غیر هم سطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه حاصل از به هم پیوستن یکسر و یک شانه را به هم می رساند و ملاک ما برای تشخیص دقیق الگو است.)
حال به بررسی الگو میپردازیم، این الگو در حالت ایده آل به شکل زیر است:
برای حالت نزولی نیز برعکس همین حالت صادق است. به مثال های زیر توجه کنید:
الگوی سرشانه صعودی:
الگوی سرشانه نزولی:
گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایت های پیشین و سایر حمایت ها یا مقاومت ها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود.
همانطور که پیشتر برایتان توضیح دادیم، این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد؛ ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چرا که خط گردن با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است!
سؤال : آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی می بینیم؟
با توجه به شکل زیر دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردن شکسته نشده است.
سقف دوقلو
این الگو نیز همانند الگوی سرشانه یک الگوی بازگشتی است، برای شناسایی این الگو کافی است الگوی همانند شکل زیر را در نمودارهای خود پیدا کنیم.آشنایی با الگوهای بازگشتی
همانطور که مشاهده میکنید، در صورت وجود روند صعودی و ایجاد چنین الگویی، درصورتی که سهم از نقطه A به سمت پایین خارج شود و به بیان دیگر خط گردن را با حجم زیاد قطع کند، هدف قیمتی را بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن خواهد داشت.
سقف سه قلو
این الگو نیز همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط بهجای دوقلو به سه قلو تبدیل میشود و به بیان دیگر بهجای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سهقلو نیز صادق است.
به مثالهای زیر توجه فرمایید:
الگوی پرچم(FLAG) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو، یکی از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است، یعنی سهم در مدار صعود وارد الگو پرچم شده و سپس با هدف مشخص قیمتی به حرکت خود ادامه میدهد.
مشابه الگوی پرچم در روندهای نزولی نیز وجود دارد.
این الگو بعضی مواقع باعث تغییر روند در یک سهم خواهد شد! زمانی که سهم وارد الگو شده و به صورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغییر روند میشود. در تصویر زیر نمونه اصلی برای یک پرچم را مشاهده میکنید، درصورتی که از نقطه A خارج شود، به صورت ادامه دهنده و در صورتیکه از نقطه B خارج شود به صورت بازگشتی عمل میکند.
همانطور که در تصاویر زیر مشاهده میکنید، در بازه آشنایی با الگوهای بازگشتی تعیین شده پرچم های متوالی و ادامه دهنده تشکیل شده است.
نکات و اهداف قیمتی:
- الگوی پرچم از یک پرچم و دسته تشکیل شده است
- در صورت شکست در ادامه روند به صورت الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت بازگشتی عمل میکند.
- هدف قیمتی اول به اندازه دسته پرچم و هدف قیمتی دوم به کانال شکل گرفته
- طول پرچم نباید از ۵۰ درصد دسته پرچم در حالت ایده آل تجاوز کند.
- این الگو بیشتر در رالی ها (صعودها و یا نزول های متوالی) رخ میدهد.
پرچم برگشتی
الگوی مثلث (Triangles) از الگوهای کلاسیک تحلیل تکنیکال
این الگو انواع مختلفی دارد، ولی به طور کلی اگر بتوانیم بهصورت همگرا دو خط را رسم کنیم که تشکیل یک مثلث بدهد، جزء این الگو به حساب میآید. این الگو میتواند به صورت بازگشتی یا ادامه دهنده باشد.
اهداف قیمتی:
اهداف قیمتی در الگوی مثلث، به اندازه ضلع H در اشکال بالاست و به این صورت است که از هر طرف مثلث سهم خارج شود، بهاندازه آن پیشروی خواهد کرد.
الگوی دره (Wedges)
این الگو همانند مثلث بوده با این تفاوت که به صورت یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
الگوی الماس (Diamonds)
این الگو برگشتی بوده و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، نزولی میشود و این الگو بهصورت برعکس نیز صادق است.
الگوی فنجون و دسته (CUP)
این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به نوعی که سهم وارد کاپ شده و اگر از آن خارج شود، بهاندازه قعر الگو رشد خواهد کرد. این الگو میتواند به صورت ساده تشکیل شود و دسته نداشته باشد، ولی معمولاً یک دسته کوچک در قسمت راست الگو تشکیل میشود. با توجه به شکل زیر سهم در مسیر صعودی وارد الگو شده و بعد از تشکیل دسته در قسمت راست خود و گذر از محدوده خط گردن به مسیر خود ادامه داده است.
الگوی مستطیل
این الگو نیز بسته به خروج سهم می تواند صعودی یا نزولی باشد، به نوعی که طبق تصویر زیر سهم پس از عبور از محدوده مقاومتی توانسته بهاندازه عرض مستطیل رشد کند.
آشنایی با الگوی چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد.در ادامه مطلب بیشتر در این باره بحث خواهیم کرد . با ما همراه باشید.
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامت هایی که می توان برای خرید یا فروش سهام و ارز روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمی تواند راهنمای کاملی آشنایی با الگوهای بازگشتی برای خرید و فروش به موقع سهام و ارز باشد اما به نوبه خود می تواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای ارزهای دیجیتال و سرمایه گذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با ما در این مطلب همراه باشید.
الگوی چکش (Hammer) چیست؟
الگوی چکش در واقع یک الگوی کندلی است که در آن قیمت بعد از شروع یک کندل، ریزش می کند ولی در همان کندل، دوباره جهش می کند و در نزدیکی قیمت اولیه (Open)، بسته می شود. با این حرکت، یک کندل شبیه به چکش به وجود می آید که اندازه سایه پایینی آن، حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل است. لازم به ذکر است که بدنه یک کندل، نشان دهنده نقاط اولیه و پایانی است، ولی سایه ها نشان دهنده سطح حداکثری و حداقلی در یک کندل هستند.
الگوی چکش زمانی ایجاد می شود که قیمت در یک بازه زمانی واحد، کاهش می یابد و به اصطلاح فروشندگان، تسلیم می شوند؛ ولی در همان بازه زمانی، خریداران شروع به خرید می کنند و یک باره بازگشت قیمتی رخ می دهد. در واقع الگوی Hammer، نشان دهنده یک کف احتمالی است که در آن همزمان با تسلیم فروشندگان، خریداران قدرت می گیرند.
الگوی چکش در کف، زمانی قوی تر می شود که بعد از حداقل 3 کندل نزولی، دیده شود. کندل نزولی، کندلی است که قیمت پایانی آن، پایین تر از قیمت آغازین آن باشد. این الگو، تقریباً باید شبیه به حرف لاتین “T” باشد و تا زمانی که به طور کامل تأیید نشده باشد، نمی توان روی آن حساب کرد.
تأیید الگوی Hammer نیز زمانی رخ می دهد که کندل بعدی، بالای سطح پایانی کندل چکش، بسته شود. در واقع کندل بعد، باید نشان دهنده قدرت بالای خریداران باشد. معامله گران با دیدن کندل تأیید، معمولاً وارد پوزیشن لانگ (خرید) می شوند و یا پوزیشن شورت (فروش) خود را می بندند. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که پوزیشن لانگ می گیرید، حد ضرر شما باید زیر سایه کندل چکش قرار بگیرد.الگوی چکش، هیچ گاه به صورت تنها استفاده نمی شود. در واقع این الگو و تأیید آن با یک سیگنال از اندیکاتورها یا پرایس اکشن می تواند اعتبار الگو را افزایش دهد.
الگوی چکش (Hammer)
در مثال بالا، یک چکش صعودی بی نقص را می بینید که سایه پایینی آن، چندین برابر بدنه است. سایه بالایی بسیار کوچک است و کندل بعدی هم پرقدرت و نشان دهنده تقاضای بالای خریداران است.
الگوی Hammer، یک الگوی معاملاتی صعودی است و همراه با تأیید خود، می تواند یکی از علائم ایجاد کف باشد. مخصوصاً اگر شکل آن به حالت استاندارد نزدیک باشد و به وضوح قدرت بالای فروشندگان در ابتدای کندل و سپس جذب آن توسط خریداران و بازگشت نمودار، نمایان باشد.
البته الگوی چکش نزولی که به آن چکش برعکس گفته می شود نیز وجود دارد که شکل آن دقیقاً برعکس الگوی چکش صعودی است. الگوی چکش معکوس به رنگ قرمز و در قله ها ایجاد می شود؛ سایه بالایی چندین برابر بدنه است؛ سایه پایین بسیار کوچک (یا صفر) و کندل بعدی هم نشان دهنده قدرت فروشندگان است.
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیک ها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل می شوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دوره های زمانی معاملات توسط سایه ها مشخص می شود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است . اگر قیمت باز شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگ های مشکی یا قرمز دیده می شود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمت های باز و بسته شدن قرار می گیرد، سایه ( shadow ( گفته می شود .
چه نشانه هایی اعتبار الگوی چکش را افزایش می دهد؟
در تحلیل تکنیکال باید به دنبال راه هایی برای بررسی میزان اعتبار نتایج به دست آمده بود. الگوی چکش زمانی از اعتبار بالایی برخوردار است که چند نشانه به وقوع بپیوندد که عبارت اند از:
- انتهای دم الگو نشان دهنده محدوده حمایتی قیمت دارایی است. توجه به این نکته ضروری است که هرچه طول این دم بالاتر باشد، بدون شک اعتبار این الگو بیشتر خواهد بود.
- یکی دیگر از نشانه هایی که موجب افزایش اعتبار الگوی چکش است، شکل گیری 3 کندل نزولی پیش از چکش است. منظور از کندل نزولی، آن است که سطح قیمتی کندل پایین تر از کندل قبلی خود باشد.
- مهر تأیید بر کندل چکش زمانی می خورد که کندل های بعد از آن کاملاً حالت صعودی به خود بگیرند.
با وجود سه نکته ای که در بالا اشاره شد، نمی توان با الگوی چکش به تنهایی برای خرید و فروش سهام استفاده کرد و باید به کمک سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نسبت به صحت و اعتبار نتایج اعتماد بیشتری حاصل نمود.
رنگ الگوی چکش
اگر الگوی Hammer صعودی به رنگ سبز باشد، نسبت به یک الگوی قرمز (نزولی)، علامت بازگشتی قوی تری است؛ زیرا نشان دهنده آن است که خریداران توانسته اند حتی در همان تایم فریم هم قیمت پایانی را بالاتر آشنایی با الگوهای بازگشتی از قیمت اولیه ببرند.الگوی چکش قرمز هم یک علامت صعودی است؛ زیرا به هر حال، خبر از قدرت بالای خریداران برای بازگشت قیمت و ایجاد سایه پایینی را می دهد. تنها تفاوت آن با نوع سبز این است که خریداران نتوانستند در همان دوره زمانی، قیمت پایانی را از قیمت اولیه عبور دهند.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل می گیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. در واقع آن ها تلاش کرده اند که قیمت ها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانسته اند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آن ها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشان دهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل می تواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا می کند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل می گیرد، قیمت در محلی پایین تر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر می رود. در نهایت قیمت سهم در نقطه ای پایین تر از صعودش بسته می شود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم می شود که در ادامه با این دو حالت آشنا می شوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل می گیرد که فروشندگان می خواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شده اند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمی دهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی می شود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل می گیرد که فروشندگان می خواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شده اند و نه تنها قیمت های فروشندگان را کنترل کرده اند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند . تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطه ای مشخص فروشندگان تلاش می کنند تا قیمت ها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمت ها و طرح فروشندگان را خنثی کرده اند و قیمت ها را مجدداً افزایش داده اند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل می گیرد . در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شده اند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
استفاده از الگوی چکش در تحلیل تکنیکال
آنچه تا اینجا در مطالعه این مقاله روشن شد، این است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال، یک الگوی امیدوارکننده و به نوعی نشانه رشد بازار است که در انتهای یک روند نزولی به وجود می آید. البته یک معامله گر حرفه ای با مشاهده این الگو در نمودار قیمت دارایی بلافاصله اقدام به خرید نمی کند؛ بلکه آن را به عنوان نشانه ای برای بررسی سایر عوامل مؤثر قلمداد می کند.به عنوان مثال می توان با بررسی اندیکاتور rsi مشخص نمود که آیا سهم در منطقه اشباع فروش قرار دارد یا خیر. اگر این اندیکاتور عدد کمتر از 30 را به نمایش گذاشت، اعتبار کندل چکش افزایش پیدا می کند.
نکته مهم دیگر آن است که شاید الگوی چکش نشانه آغاز یک روند صعودی باشد، اما به هیچ عنوان مشخص نمی کند که این افزایش قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؛ بنابراین اینجا اهمیت استفاده از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال برای رسیدن به یک دید جامع در خرید سهام بسیار مؤثر و مهم است.
محدودیت های الگوی Hammer
هنگام استفاده از این الگو، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حتی بعد از دیدن کندل تأیید هم هیچ تضمینی برای حرکت صعودی نمودار، وجود ندارد. البته رنگ کندل، اندازه سایه پایینی و شکل گیری آن در سطوح حمایتی، می تواند به قدرت این الگو بیفزاید؛ ولی در هر حال، این الگو به تنهایی قدرت چندانی ندارد.نکته بعدی این است که الگوی چکش و تأیید آن، می تواند باعث شود که نقطه ورود از حد ضرر، فاصله زیادی داشته باشد و این مورد، تأثیر منفی روی فرمول ریسک به ریوارد، بگذارد.
همچنین باید بگوییم که الگوی Hammer هیچ هدف قیمتی را تعیین نمی کند؛ بنابراین محاسبه پاداش و مقایسه با آن ریسک می تواند برای معامله گر چالش برانگیز باشد. به همین دلیل است که استفاده از الگوی چکش به صورت تنها توصیه نمی شود؛ زیرا حداقل برای نقطه خروج، باید از الگوی نمودار یا تحلیل دیگری استفاده کرد.
سخن پایانی
به طور کلی، بهتر است الگوهای کندلی، برای تأیید یک ستاپ معاملاتی در کنار دیگر ابزارها همچون اندیکاتورها یا الگوهای کلاسیک، مورد استفاده قرار بگیرد. الگوی چکش، مهم ترین و پرکاربردترین الگوی کندلی است که می توان آن را در سبک های مختلف معاملات، مشاهده کرد. مشاهده الگوی چکش در سطح حمایت یا چکش معکوس در سطوح مقاومتی، می تواند یک نشانه خوب برای ورود به پوزیشن باشد.
آشنایی با شمعهای ژاپنی و الگوهای آن - ۲۵ مهر ۹۰
مجید آشنایی با الگوهای بازگشتی حصاری
بخش سوم- تاکنون با برخی از مهمترین الگوهای بازگشتی شمعهای ژاپنی آشنا شدیم اکنون به بررسی الگوهای ادامه دهنده خواهیم پرداخت.
مجید حصاری
بخش سوم- تاکنون با برخی از مهمترین الگوهای بازگشتی شمعهای ژاپنی آشنا شدیم اکنون به بررسی الگوهای ادامه دهنده خواهیم پرداخت.
الگوهای ادامه دهنده:
الگوهای ادامه دهنده در میان یک روند یا یک موج شکل میگیرند. در میان یک حرکت گاهی اوقات بازار یک استراحت کوتاه کرده و مجددا به حرکت خود ادامه میدهد که با این استراحت آرایش این الگوها شکل میگیرد و فرصتی مناسب و کم ریسک را برای معامله کردن فراهم میکند.
1- Falling Three Methods:
در یک حرکت یا روند نزولی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند نزولی سه شمع متوالی کوچک و تقریبا هم اندازه شکل میگیرد و سپس یک شمع به اندازه شمع اول تشکیل میشود و قیمت به حرکت نزولی خود ادامه میدهد به تصویر مقابل دقت کنید.
2- Rising Three Method:
در میان یک حرکت صعودی بعد از تشکیل یک شمع قدرتمند صعودی سه شمع کوچک هم اندازه معمولا نزولی شکل میگیرد و شمع چهارم هم اندازه شمع اول تشکیل میشود و قیمت به حرکت صعودی خود ادامه میدهد.
3- Three Black Crows (یا سه کلاغ سیاه):
از این رو این الگو را به این نام میخوانند که نشان دهنده اخبار بد در بازار است و باعث ادامه کاهش قیمت و حرکت نزولی خواهد شد و ساختار آن بدین صورت است که سه شمع کاهشی با بدنه بزرگ و تقریبا مساوی پشت سر هم شکل میگیرد که نشان از قدرت و تصمیم راسخ فروشندگان برای کاهش قیمتها دارد. بسته (قیمت پایانی) این سه شمع باید نزدیک کمترین قیمت خود باشد به تصویر زیر دقت کنید.به ندرت این الگو در سقف و پیک قیمتی شکل میگیرد چنانچه این اتفاق رخ دهد میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز ایفا کند.
تصویر زیر مربوط به نمودار شاخص کل است همانطور که ملاحظه میکنید بعد از تشکیل الگوی سه کلاغ سیاه افتی در حدود 9 درصد را تجربه کرده است.
۴- Three White Soldiers(سه سرباز سفید):
دقیقا برعکس سه کلاغ سیاه در میان یک حرکت یا روند صعودی شکل میگیرد و به معنی رونق بازار و افزایش قیمتها میباشد. به تصویر زیر دقت کنید سه شمع قدرتمند پشت سر هم شکل گرفته و قیمت بسته شدن هر شمع نزدیک بالاترین قیمت خود است که نشان از قدرت خریداران و افزایش قیمت بازار دارد. به ندرت این الگو در کف و پیک قیمتی شکل میگیرد چنانچه در این محدوده تشکیل شود میتواند نقش الگوی برگشتی را نیز بازی کند.
در تصویر زیرتشکیل الگوی سه سرباز سفید در نماد پردیس نشان داده شده است همانطور که مشاهده میکنید قیمت بعد از تشکیل این الگو به حرکت صعودی خود ادامه داده و یک رشد ۱۷ درصدی را در ۱۰ روز تجربه کرده است.
5-Downside Tasuki (تاسوکی روبه پایین):
شمع اول ودوم نزولی (توپر) هستند و معمولا میان بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم شکاف قیمتی گپ وجود دارد. شمع سوم توخالی و صعودی است که شکاف میان دوشمع قبل را پر میکند. دوشمع بزرگ نزولی نشان از قدرت فروشندگان در بازار دارد و تشکیل شمع سوم نشان از شناسایی سود توسط فروشندگان در این محدوده دارد که باعث پر شدن شکاف قیمتی میشود همین صعود قیمت فرصت ورود مجدد به معاملهگران را در جهت حرکت بازار میدهد.
6-Three Line Strike (سه خط حمله )
دیدگاه شما