اندیکاتور میانگین متحرک (MA)
اندیکاتور میانگین متحرک MA (یا موینگ اوریج moving average) یکی از ساده ترین ، پر کاربردترین و متداول ترین اندیکاتور های طراحی شده است که از گروه اندیکاتور های روند (trend) می باشد.
برای تسلط کامل به مطلب پیشنهاد می کنیم ابتدا مقاله اندیکاتور بورس را در کاریمو آکادمی مطالعه بفرمایید.
مهم ترین کاربرد این اندیکاتور تشخیص روند است که در تحلیل شروع روند ، پایان روند و بازگشت ها کمک بسیاری دارد اما از سیگنال های خرید و فروش آن نیز می توان استفاده کرد همچنین در فرمول دیگر اندیکاتور ها مانند باند های بولینگر نقش اساسی و کلیدی ایفا می کند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
ساختار و انواع اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک از تقسیم مجموع آخرین قیمت ها بر تعداد آنها بدست می آید. برای مثال میانگین متحرک ۵ ، قیمت (پایانی٬آغازین و یا آخرین) ۵ دوره اخر را جمع می کند سپس عدد بدست آمده را تقسیم بر ۵ می کند و در نمودار ثبت می کند همینطور در دوره بعدی هم قدیمی ترین دوره حذف می شود و دوره جدید محاسبه می شود.(دوره می تواند هفته ، روز ، ساعت و … باشد).
اعداد بدست آمده توسط یک خط به هم متصل می شوند و نمودار اندیکاتور به نمایش در می آید. در تصویر زیر میانگین متحرک ۳۰ دوره ای نماد همراه را مشاهده می کنید که با خط قرمز به نمایش در آمده.
هر چقدر عدد دوره اندیکاتور کوچکتر باشد نمودار اندیکاتور حساسیت بیشتری دارد و نوسانات بیشتری می کند و در کل به قیمت ها نزدیک تر است و هر چقدر عدد دوره بزرگتر باشد اندیکاتور حساسیت کمتری داشته و حرکت های کند تر و کمتری به نسبت قیمت داشته و فاصله آن با قیمت ها زیاد می شود.
انواع اندیکاتور میانگین متحرک:
- ساده (sma)
- خطی وزنی (lma)
- نمایی(ema)
- ملایم یا صاف شده (smma)
تفاوت بین انواع میانگین متحرک ها در مقدار ارزش و اهمیت قیمت ها در محاسبات است٬ بطوریکه در خطی وزنی و نمایی به قیمت ها در دوره های اخیر وزن و ارزش بیشتری به نسبت دوره های قدیمی تر داده می شود که این باعث می شود اندیکاتور بیشتر به قیمت نزدیک شود اما در ma ساده قیمت تمامی دوره ها به یک اندازه در محاسبات ارزش دارد.
سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک:
بطور ساده هر گاه قیمت کمتر از میانگین متحرک می شود سیگنال فروش و هر گاه قیمت به بالای ma می رود سیگنال خرید صادر می شود به تصویر زیر نگاه کنید:
همانطور که می بینید در روند های صعودی همواره قیمت بالاتر از ma قرار دارد و در روند های نزولی به زیر خط ma آمده برای همین وقتی قیمت زیر اندیکاتور است به معنی روند نزولی و کاهش قیمت و سیگنال فروش می باشد و هر گاه قیمت بالاتر از خط ma برود به معنی روند صعودی و افزایش قیمت به همراه سیگنال خرید می باشد.
هر چه عدد دوره اندیکاتور کمتر باشد نوسانات و برخورد های نمودار قیمت و اندیکاتور بیشتر می شود و درصد خطای آن بالا می رود همچنین اگر عدد میانگین متحرک را بزرگ در نظر بگیریم با کند شدن اندیکاتور و نوسان کمتر آن سیگنال های کمی صادر می شود و احتمالا موقعیت های خرید و فروش زیادی را از دست می دهیم پس عدد انتخابی برای دوره باید مناسب باشد.
همچنین برای رفع این مشکل و همچنین کاهش ریسک و تایید روند و استفاده از موقعیت های مناسب می توان از ۲ یا ۳ میانگین متحرک استراتژی میانگین قیمتی بصورت هم زمان استفاده می کرد.
استفاده از ۲ میانگین متحرک:
در این روش هر گاه اندیکاتور سریعتر با دوره کمتر اندیکاتور کند تر را قطع کند و به سمت بالا حرکت کند سیگنال خرید و هر گاه ma سریعتر ma بزرگتر و کند تر را قطع کند و به سمت پایین آن حرکت کند سیکنال فروش صادر می شود.
در این روش معمولا از ma با دوره های ۱۰ و ۵۰ یا ۵ و ۲۰ استفاده می شود.
خط آبی ma کند تر و با دوره ۵۰ است و خط قرمز ma سریعتر و با دوره ۱۰ است در مناطقی که نشانه گذاری شده سیگنال های خرید و فروش را مشاهده می کنید. هرگاه خط قرمز خط آبی را قطع کند و به بالای آن برود سیگنال خرید و هر گاه خط قرمز خط آبی را قطع کند و به پایین آن برود سیگنال فروش می باشد.
استفاده از ۳ میانگین متحرک:
در این روش ۳ ma کوتاه مدت میان٬ مدت و بلند مدت بطور نسبی استفاده می شود و زمانی سیگنال خرید صادر می شود که ma کوتاه مدت که سریعتر است در بالاترین سطح و بعد از آن ma میان مدت و پس از آن نیز در پایین ترین سطح ma کندتر و بلند مدت فرار بگیرد و زمانی سیگنال فروش صادر می شود که maسریعتر در پایین ترین سطح و در بالای آن ma میان مدت و در بالاترین سطح ma کند تر قرار بگیرد.
سیگنال های خرید و فروش در روش ۳ ma نیز در محل تقاطع صادر می شود.
در روش ۳ میانگین متحرک معمولا از دوره های ۴ و ۹ و ۱۸ استفاده می شود. در واقع ma میان مدت تایید کننده ای برای سیگنال ها است.
روش ۳ ma نوع پیشرفته روش ۲ ma است که اشتباهات آن کاهش یافته.
خط قرمز میانگین متحرک ۴ دوره ای خط زرد میان مدت و ۹ دوره ای و خط آبی کند و ۱۸ دوره ای است. مشاهده می کنید هر گاه خط قرمز بالاتر از همه سپس خط زرد و در پایین تر از این دو٬ خط آبی قرار گرفته روند صعودی همراه با افزایش قیمت حاصل شده و وقتی خط قرمز ۲ خط دیگر را قطع کرده و در پایین ترین سطح بوده و پس از آن خط زرد و در بالای آنها خط آبی با روند نزولی مواجه شدیم.
آموزش کامل نحوه باز کردن اندیکاتور میانگین متحرک در نرم افزار مفید تریدر
مانند تصویر زیر ابتدا در تولبار بالای نرم افزار از قسمت insert به indicators رفته و در trend گزینه moving average را انتخاب می کنیم.
سپس پنجره زیر باز می شود که در قسمت اول تعداد دوره های ma را انتخاب می کنیم و در قسمت دوم نوع میانگین متحرک تعیین می شود که simple ساده ، exponential نمایی ، linear weighted خطی وزنی ، smoothed ملایم می باشد ، در قسمت ۳ نیز نوع قیمت محاسبه ای در فرمول را انتخاب می کنید که می تواند قیمت آغازین ، قیمت نهایی ، قیمت پایانی ، میانگین هر ۳ و …. باشد در قسمت ۴ نیز رنگ نمودار اندیکاتور٬ نوع خط آن و ضخامتش را انتخاب می کنید.
برای آگاهی بیشتر درباره نرم افزار های تحلیل تکنیکال پیشنهاد می کنیم این مطلب را از دست ندهید: ۵نرم افزار تحلیل تکنیکال در ایران
حمایت و مقاومت میانگین متحرک:
میانگین متحرک می تواند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت نیز در نظر گرفته شود بطوریکه در روند های صعودی نقش سطح حمایت و در روند های نزولی نقش سطح مقاومت را ایفا می کند. در مورد خاصیت حمایتی و مقاومتی میانگین متحرک ها می توان گفت که همانند سطوح حمایت و مقاومتی می شکنند و تبدیل به یکدیگر می شوند یعنی وقتی روند نزولی شکسته شود و قیمت به بالای ma رود٬ ma که در روند نزولی خط مقاومت محسوب می شد در روند جدید خط مقاومت محسوب می شود و برعکس.
در حمایت و مقاومت اندیکاتور میانگین متحرک ممکن است سطحی قوی و سطحی ضعیف باشد. هرچه دوره ma بزرگتر باشد اعتبار حمایت و مقاومت آن بیشتر است.
این مطلب نیز می تواند برای شما مفید باشد: حمایت و مقاومت چیست؟!
نکات اندیکاتور میانگین متحرک:
اندیکاتور میانگین متحرک یک تعقیب کننده روند است و برای پیش بینی حرکت نمودار مناسب نیست و تاخیر زیادی دارد که هیچ گاه اختلاف زمانی آن با نمودار قیمت به ۰ نمی رسد چون همواره نیاز به اطلاعات قیمتی دارد که پس از انجام معاملات بدست می آید.
ma در بازار های پر نوسان به مشکل می خورد و در بازار های رنج کاربردی ندارد بلکه تنها در مواقعی که بازار دارای روند می باشد می توان از آن استفاده کرد.
دوره های اندیکاتور میانگین متحرک را بر اساس استراتژی معاملاتی و تایم فریم تان می توانید از یک دقیقه و ساعت و روز و هفته تا حتی ۲۰۰ روز و… تعیین کنید.
اندیکاتور میانگین متحرک را همانند دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال نمی توان به تنهایی به کار برد و باید در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی استفاده کرد تا در کنار کاهش ریسک و افزایش سطح اطمینان سود بیشتری به شما برساند.
معرفی بهترین استراتژی معاملاتی روزانه ارز دیجیتال
معاملهگری (Trading) یکی از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان آنرا با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت. ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (معاملات Short trading). معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری با هم تفاوت دارند. تریدها معمولا در دوره ماهانه تا سالانه انجام میشود. تریدرها ممکن است از ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده کنند. استراتژی ترید روزانه (Day Trading) به سبکی از ترید گفته میشود که تریدر در طول یک روز، پوزیشن معاملاتی را باز کرده و میبندد. به عبارت دیگر در استراتژی ترید روزانه، معاملهگر دارایی خود را برای روز بعد نگه نمیدارد و ترید را در عرض حداکثر چند ساعت انجام میدهد.
استراتژیهای ترید روزانه
در استراتژی ترید روزانه معاملات در طول چند دقیقه تا چند ساعت انجام میشود و به همین خاطر، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست. پس معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز دارند. همچنین برای افزایش قدرت خرید، تریدرها از اهرم معاملاتی (لوریج) و مارجین استفاده میکنند تا با وارد کردن سرمایه بیشتر در یک معامله سود بیشتری بدست آورند. در حالت صحیح، همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حدضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان مییابد. در این مقاله به معرفی چند استراتژی مهم و اولیه در ترید روزانه میپردازیم.
ترید روزانه بر اساس تحلیل حجم معاملات
حجم معامله به تعداد سهام یا کوینی که در یک بازه زمانی مشخص معامله میشود، میگویند. این شاخص به شما دید با ارزشی نسبت به میزان فعال بودن خریداران و فروشندگان در یک بازار، مثلا بازار بیت کوین میدهد. با استفاده از حجم معامله در استراتژی ترید روزانه میتوانید چیزهایی را درباره میزان تقاضای یک سهام، سرعت تغییر قیمت آن و این که چه زمانی یک روند معکوس میشود، متوجه شوید. Volume اندیکاتوری است که تعداد معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان میدهد. اما در اکثر مواقع تریدرها به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفادهای از آن نمیکنند. در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار میتواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معاملات خودش را به حداقل برساند.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) این امکان را به تریدر میدهد که قوی بودن یا ضعیف بودن روند را تشخیص دهد.
استراتژیهای ترید روزانه بر اساس حجم، تعداد بالایی دارد و مطرح کردن تمام آنها زمانبر است و در این مقاله استراتژی ترید براساس حجم در Breakouts یا شکست قیمتی را که مهمترین و کاربردیترین استراتژی مبتنی بر حجم است را مطرح میکنیم. حجم مثل هر اندیکاتور دیگری در بازار میتواند سیگنال خرید و فروش بدهد و یا سیگنالهای خرید و فروش را تایید کند. جهت درک بهتر مفهوم تاثیر حجم معاملات در شکست قیمتی به این مثال توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید در نقطه A بیت کوین افزایش قیمت خوبی را تجربه کرده است اما بلافاصله در دو کندل بعدی با اصلاح زیادی مواجه شده است در صورتی که به حجم معاملات توجهی نداشته باشیم این وضعیت نشان دهنده شکست قیمت و آغاز یک روند نزولی میباشد اما توجه به حجم معاملات نشان میدهد که مجموع حجم معاملات انجام شده در دو کندل قرمز رنگ کمتر از حجم معاملات در کندل سبز رنگ قبلی خود است که این نشان دهنده ضعیف بودن روند نزولی است.
توجه داشته باشید که در حالت شکست قیمت اگر در استراتژی ترید روزانه خود، روند بازار را در نظر بگیرید، 33 درصد احتمال درست بودن تحلیل شما وجود دارد و اگر حجم معاملات را وارد تحلیل خود کنید میزان احتمال صحت تحلیل شما به 66 درصد خواهد رسید و با در نظر گرفتن عوامل دیگر از جمله میانگین متحرک، این میزان افزایش پیدا میکند.
ترید روزانه با میانگین متحرک ساده
میانگینهای متحرک(Moving Avarage)، قیمت متوسط یک رمزارز یا سهام را در طی یک دوره زمانی مشخص نشان میدهد. با این حال، روشهای مختلفی برای محاسبهی این میانگینها وجود دارند و به همین دلیل است که انواع مختلفی از میانگینهای متحرک را در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال مشاهده میکنید و حتی میتوانید میانگین متحرک سفارشی خود را ایجاد کنید. دلیل نام متحرک نیز این است که، همانطور که قیمت حرکت میکند، دادههای جدیدی در محاسبات میانگین متحرک وارد میشود و بنابراین میانگین دائماً تغییر پیدا میکند. به عنوان مثال، در محاسبه میانگین متحرک ساده 30 روزه (Simple Moving Avarage)، قیمتهای پایانی 30 روز آخر با هم جمع و بر عدد 30 تقسیم میشود و برای محاسبه میانگین متحرک 15 روزه نیز، قیمتهای پایانی یک دوره 15 روزه با هم جمع و سپس بر 15 تقسیم میکنیم. فرض کنید اعداد زیر قیمت بیت کوین در ده روز پیاپی باشد:
9800$; 9855$; 9900$; 9810$; 9900$; 9980$; 10050$; 10400$; 10950$; 11500$
جهت محاسبه میانگین متحرک ساده 10 روزه مجموع این اعداد را محاسبه میکنیم و بر 10 تقسیم میکنیم.
که میانگین متحرک ساده 10 روزه برای این دادهها 10215 میشود.
پس از درک مفهوم میانگین متحرک حال یک استراتژی ترید روزانه واقعی بر اساس میانگین متحرک را بررسی میکنیم. نمودار زیر نشان دهنده تغییرات قیمت بیت کوین در طول چند ساعت است.
در اینجا برای ترید از میانگین متحرک ساده 30 دقیقه ای استفاده کردهایم(نمودار آبی رنگ). همانطور که مشاهده در منطقه A سقفهای قیمتی و کفهای قیمتی تشکیل شده همگی بالاتر از میانگین متحرک ساده قرار گرفته است که این یک سیگنال قوی برای تریدرها میباشد و نشان دهنده یک روند صعودی خوب میباشد که در منطقه B مشاهده میکنید. بنابراین تریدر با آغاز استراتژی ترید روزانه در نقطه A حداقل سود 6 درصدی به دست میآورد.
در استفاده از میانگین متحرک ساده دقت داشته باشید که، استفاده از تعداد زیادی میانگین متحرک سفارشی شده، باعث ایجاد پیچیدگی و آشفتگی در تصمیمگیریها خواهد شد.
ترید روزانه با مکدی (MACD)
میانگین متحرک همگرا واگرا (Moving Average Convergence Divergence) توسط جرالد اپل فیزیکدان و محقق آمریکایی در اواخر سال ۱۹۷۰ طراحی شد. مکدی در گروه نوسانگرها قرار میگیرید و اخیرا یکی از پر استفادهترین اندیکاتورها در بین تحلیلگران میباشد. همانطور که از اسم این اندیکاتور مشخص است، از میانگین متحرک در محاسبات این اندیکاتور استفاده شدهاست لذا بر خلاف برخی از نوسانگرها از فرمول محاسباتی پیچیدهای برخوردار نیست.
از اندیکاتور مکدی در استراتژی ترید روزانه برای به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود.
اندیکاتور مکدی با دو ظاهر متفاوت و با نامهای مکدی کلاسیک و مکدی در بین تریدرها مورد استفاده هست. در نظر داشته باشید که عملکرد هر دو یکسان است و صرفا در ظاهر تفاوتهایی با هم دارند. اندیکاتور مکدی شامل یک هیستوگرام (خطوط عمودی قرمز و سبز) و دو خط است که در اینجا این دو خط با آبی و قرمز نشان داده شدهاند. خط قرمز رنگ با نام خط سیگنال و خط آبی رنگ با نام خط MACD شناخته میشوند.
سیگنال اندیکاتور مکدی (MACD)
در استراتژی ترید روزانه، سیگنال مکدی معمولا از تقاطع خط مکدی و خط سیگنال صادر میشود. زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه زیر صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از پایین به بالا قطع میکند (الگوی دسته فنجان) سیگنال خرید صادر میشود. همچنین زمانی که خط مکدی (خط آبی) از ناحیه بالای صفر، خط سیگنال (خط قرمز) را از بالا رو به بالا قطع کند در آن صورت سیگنال فروش صادر خواهد شد. سیگنالهای صادر شده توسط مکدی را در تصویر زیر که تغییرات قیمت بیت کوین را طی 3 ساعت نشان میدهد، مشاهده کنید.
مکدی در کنار سادگی، امکان بررسی همزمان قدرت روند و قدرت بازگشت را دارد که همین ویژگیهای مثبت آنرا بین اندیکاتورها محبوب کردهاست و تقریبا تمام تریدرها در استراتژی ترید روزانه از اندیکاتور مکدی در کنار سایر اندیکاتورها استفاده میکنند.
سخن پایانی
رشد ارزهای دیجیتال فرصتی مناسب برای ایرانیان مشتاق به معاملهگری ایجاد کرده زیرا محدودیتهای بسیار کمتری در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد و یک شخص عادی به سادگی و بدون داشتن شرایط خاص میتواند خرید و فروش ارز دیجیتال را انجام دهد. با استراتژی میانگین قیمتی این حال، شروع استراتژی ترید روزانه در این بازار فرایند پیچیدهتری نسبت به بورس دارد. با وجود این که این کار سختیهای بسیاری دارد اما به دلیل مزایایش مورد توجه بسیاری افراد به خصوص تازه واردها قرار گرفته است. معامله گرانِ رمزارزها، برای انجام ترید روزانهی خود نیازمند عملکرد و واکنشهای سریع هستند؛ از طرفی بررسی طیف گسترده ای از اندیکاتورها فرایندی دقیق میباشد و نیازمند داشتن اطلاعات کافی در مورد تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال میباشد.
آموزش معاملهگری با استفاده از شناسایی تقاطع طلایی (Golden Cross)
تقاطع طلایی (The Golden Cross)، یک سیگنال معاملاتی برجسته بر اساس میانگینهای متحرک است که هر دو گروه تحلیلگران تکنیکال و بنیادی با آن آشنا هستند. زمانی که تقاطع طلایی رخ میدهد، معاملهگران انتظار افزایش شدید قیمت را دارند. همتای معکوس این سیگنال، تقاطع مرگ (Death Cross) است. زمانی که تقاطع مرگ رخ میدهد، معاملهگران انتظار سقوط شدید قیمت را دارد. اگرچه این نامها ممکن است نمایشی به نظر برسند، اما ارزش معاملاتی قابل توجهی برای معاملهگران از خود ارائه میدهند. در این آموزش، نحوهی استفاده از استراتژی تقاطع طلایی برای معاملات با پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد. تمرکز این آموزش برای سادگی بر روی تقاطع طلایی است، اما اصول مورد بحث در مورد تقاطع مرگ نیز اعمال میشود.
تقاطع طلایی (The Golden Cross) چیست؟
اگر اولین بار است که در مورد تقاطع طلایی میشنوید، نگران نباشید چراکه درک این مبحث بسیار آسان است. بازیگران اصلی در تقاطع طلایی دو مورد زیر:
- یک میانگین متحرک یا همان مووینگ اوریج (Moving Average) میان مدت.
- یک میانگین متحرک بلند مدت.
دورههایی که عموما برای این میانگینهای متحرک استفاده میشود، به ترتیب برای میان مدت و بلند مدت، ۵۰ و ۲۰۰ است.
به طور خلاصه، تقاطع طلایی زمانی رخ میدهد که دو خط میانگین متحرک میان مدت و بلند مدت در نمودار برخورد و یکدیگر را قطع کنند.
به عنوان مثال زمانی که میانگین متحرک ۵۰ دوره از میانگین متحرک ۲۰۰ دوره عبور میکند یا اصطلاحاً آن را به سمت بالا قطع میکند. دوره میانگینهای متحرک میتواند روزانه، هفتگی و … باشد.
تقاطع طلایی میانگین متحرک ۵۰ دوره و ۲۰۰ دوره
تقاطع طلایی در نمودار بالا همانطور که مشاهده میشود، به عنوان یک سیگنال و هشدار خرید عمل کرده است. اما در ادامهی این آموزش خواهیم دید که چرا یک معاملهگر پرایس اکشن، باید کمتر بر استفاده از تقاطع طلایی به عنوان سیگنال خرید تمرکز کند.
آیا تنظیمات میانگینهای متحرک ثابت هستند؟
پارامترهای میانگینهای متحرک الزاماً ثابت نیستند، بنابراین معاملهگر می تواند آنها را تغییر دهد. با این حال، برای هدف معاملاتی در این مقاله، دو اصل باید اعمال شود:
- هر دو میانگین متحرک باید از اثرات کوتاه مدت قیمت مصون باشند. یعنی از استفاده از میانگینهای متحرک کوتاه مدتی که به تغییرات قیمت به سرعت واکنش نشان میدهند، خودداری شود.
- باید بین دورههای میانگینهای متحرک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ۵۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره مناسب است، اما ۱۸۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره جوابگو نخواهد بود.
برای یک رویکرد معتبر تقاطع طلایی نیز توجه این دو اصل ضروری است:
- اساسا تقاطع طلایی، حرکات بلند مدت قیمت است.
- تعامل بین دو میانگین متحرک، تحلیل معناداری را ارائه می دهد.
میانگین متحرک ساده یا نمایی؟
در مشاهدهی تقاطع طلایی، برخی از معامله گران از میانگینهای متحرک ساده (SMA) و گروهی دیگر از میانگینهای متحرک نمایی (EMA) استفاده میکنند. علت استفادهی این گروه از میانگینهای متحرک نمایی (EMA)، پاسخگویی بالای آن به حرکات قیمت و واکنش مناسب به نوسانات قیمتی است.
مقایسهی میانگین متحرک نمایی و ساده
با این حال، هدف در اینجا، تمرکز بر سیگنالهای پایدار برای تجزیه و تحلیل کلان است. از این رو، پاسخگویی میانگینهای متحرک ملاک اصلی نیست. در حقیقت اگر میانگین متحرک نسبت به حرکات کوتاه مدت قیمت سریعتر واکنش نشان دهد، تحلیل بلند مدت را سختتر خواهد کرد. از این رو در این آموزش از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده خواهیم کرد.
از تقاطع طلایی به عنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل کلان استفاده میکنیم و به دنبال معامله کردن با سیگنالهای آن نیستیم. از این رو واکنش نسبت به حرکات اخیر قیمت، مزیت محسوب نخواهد شد. با این وجود در عمل، تا زمانی که معاملهگر تحلیل را بر پایهی پرایس اکشن و حرکات قیمت بگذارد و تنها به سیگنالهای تقاطع طلایی تکیه نکند، استفاده از میانگین متحرک نمایی نیز قابل قبول است.
در نهایت مهم این است که معاملهگر به تفسیر یک نوع میانگین متحرک عادت کند و در تفسیر مداوم آن ثبات داشته باشد.
دستورالعملهای پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی
برای یک معاملهگر پرایس اکشن کار، استفاده از میانگینهای متحرک یک مشکل شایع است، چرا که او را از حرکات قیمت منحرف میکنند. برای رفع این مشکل، در ابتدا چند قانون اساسی تعیین میکنیم.
اول، استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید. اگر تمرکز خود را در یافتن جهشهای قیمت از میانگینهای متحرک معطوف کنید، در نهایت با همان میانگینهای متحرک هم معامله خواهید کرد. این یک مشکل است زیرا آنچه که در اینجا نیاز داریم، معامله با پرایس اکشن، حرکات و واکنشهای قیمت است.
دوم، روی سیگنالهای تقاطعها (کراسها) تمرکز نکنید. این واقعیت که یک تقاطع طلایی در قیمت رخ بدهد، برای تجزیه و تحلیل ما مناسب است، اما نباید به عنوان یک سیگنال ورود به آن نگاه کرد. محل دقیق رخ دادن تقاطع طلایی رابطهی مستقیمی با حرکات فعلی قیمت ندارد. بنابراین با استفاده از الگوهای پرایس اکشن در قیمت میتوان ورودیهای کم خطر را پیدا کرد.
و سوم، هنگامی که در مورد جهت بازار شک دارید، به تحلیل پرایس اکشن اعتماد کنید. به مثالهایی در این باره، در ادامهی مبحث توجه کنید.
تشخیص فازهای مختلف بازار با استفاده از تقاطع طلایی
توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار برای معامله گران پرایس اکشن بسیار مهم است. برای استفاده از استراتژی تقاطع طلایی در تجزیه و تحلیل کلان، به نمودارهای زیر توجه کنید.
فاز روند
تقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال برای رشد و پیشرفت دیدگاه صعودی محسوب میشود. در مثال زیر دو سقف متوالی مشخص شده قبل از تبدیل شدن به سطوح حمایتی، به عنوان مقاومت نقطهای شکسته شدند. ساختار و روند بازار نیز از فرض صعودی بودن آن، همانطور که تقاطع طلایی نیز به آن اشاره دارد، پشتیبانی می کند. اگر تمرکز معاملهگر بر روی جهش قیمت از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) بود، معاملهگر احتمالاً از چرخش قیمت غافل میشد.
فاز روند در قیمت بر اساس تقاطع طلایی
شکاف فزایندهی بین دو میانگین متحرک نیز مومنتوم (اندازهی حرکت) روز افزون بازار را برجستهتر میکند.
فاز سرگردانی
فاز سرگردانی با چند مشخصه تعیین میشود. در این فاز تقاطعهایی متوالی (هم تقاطع طلایی و هم تقاطع مرگ) در سطوحی تقریباً هم قیمت اتفاق میافتند. عدم موفقیت در ادامهی حرکت قیمت، پس از پرتاب اولیهی آن به دور از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) نیز مشخصهی دیگری است که در مثال زیر مشخص شده است.
فاز سرگردانی در قیمت بر اساس تقاطع میانگینهای متحرک
در فاز سرگردانی، قیمت گاهی بین دو میانگین متحرک انباشته میشود و با کمی دقت میبینیم که سیگنالهایی که تقاطع طلایی و تقاطع مرگ در این فاز از خود صادر میکنند، معکوس انتظاری است که از آنها داریم. این مساله توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار را دو چندان میکند.
نمونههای معاملاتی
استراتژی معرفی شده یک رویکرد تحلیلی اختیاری است و بررسی نمونه های بیشتر به کمک معاملهگر خواهد آمد. دو نمونه را برای فهم بیشتر مطلب در زیر تحلیل میکنیم. از طریق این نمونهها خواهید دید که چگونه می توانید بازار را با استفاده از تقاطع طلایی به عنوان نقطه آغازین تحلیل، بررسی کنید.
نمونهی معاملاتی اول
نکاتی که در نمونهی تحلیلی زیر بارز هستند به شرح زیر است:
نمونهی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان
۱. در ابتدا تقاطع طلایی از آغاز احتمالی روند صعودی خبر میدهد.
۲. به حملات قیمت به زیر میانگین متحرک سادهی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) توجه کنید. بازار بدون تقلای زیادی آنها را نقض کرده و به مسیر اصلی خود پایبند بوده است. اگر این موارد را نمونههای فاز سرگردانی مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که کندلهای قیمتی بین سقفها و کفها در ناحیهی بین دو میانگین متحرک همپوشانی بیشتری باهم نسبت به این فاز دارند. در واقع در فاز سرگردانی قیمت کف و سقفهای جدید مرتباً کفها و سقفهای قبل خود را نقض و به آنها نفوذ میکنند و در دل آنها قرار نمیگیرند.
۳. بعد از تقاطع طلایی شکاف و فاصلهی قیمتی قابل قبول و تثبیت شده بین دو میانگین متحرک به وجود آمده است. این موضوع نشانهای از افزایش مومنتوم (اندازه حرکت) در روند محسوب میشود.
۴. ما به دنبال ورود به بازار با تقاطع طلایی نیستیم. در عوض از الگوهای پرایس اکشن در قیمت به عنوان نقاط ورودی معاملاتی استفاده می كنیم. تعدادی از این الگوها را در مقاله «سطوح عرضه و تقاضا بر اساس پرایس اکشن» میتوانید مشاهده کنید.
نمونهی معاملاتی دوم
نمونهی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان
۱. در این مثال تقاطع طلایی شکل گرفته است اما حرکات قیمت که در پی آن به وجود آمده است، کمی مبهم به نظر میرسد.
۲. خطچین قرمز سقفی را مشخص میکند که قیمت بعد از این که برای اولین بار به میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) واکنش نشان داده، به بالای آن رفته است. شکست قیمت به بالای این سطح برای تایید فاز روند قیمت حیاتی محسوب میشود. در هر صورت بازار در اطراف این سطح برای مدتی سرگردان بوده است (با این وجود این بازار همچنان مورد توجه ما قرار میگیرد، چرا که میانگین متحرک سادهی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) فاصلهی مناسبی را با میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) حفظ کرده است).
۳. نفوذ صعودی قیمت به بالای سقف مذکور، بازار را از نوسانات عرضی خارج کرده و روند صعودی را تایید میکند.
۴. به بازگشتهای قیمت (پولبک) بین دو میانگین متحرک توجه کنید. دو مورد ابتدایی حرکاتی عرضی را به دنبال داشتند، اما مورد سوم روند صعودی قیمت را با قدرت تایید کرده است. این موضوع با بازگشت پر قدرت قیمت پس از اتمام پولبک قابل مشاهده است که در ادامه روند صعودی را تایید میکند.
۵. پس از تثبیت روند صعودی، به دنبال ورود به بازار با الگوهای پرایس اکشن هستیم. در این میان دو الگوی پین بار (Pin Bar) نقاط معقولی برای این امر محسوب میشوند.
با کمی دقت متوجه میشویم که پولبک سوم علاوه بر اینکه جهش قیمت از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) محسوب میشود، جهش قیمتی از خط چین قرمز که در گذشته مقاومت بوده نیز به حساب میآید. در دستورالعملهای پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی اشاره کردیم که استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید و تمرکز خود را بر روی جهش قیمت از این سطوح معطوف نکنید. در اینجا حرکت و واکنش سریع قیمت به این سطوح مدنظر قرار میگیرد.
این عوامل به عنوان مشاهدات مهم پرایس اکشن محسوب میشوند و اگر تمرکز معاملهگر تنها حول میانگین های متحرک بچرخد، به راحتی حرکات قیمت را ممکن است از دست بدهد.
جمعبندی
تقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال اولیهی تغییر در روند بلند مدت بازار، راهنمایی ارزشمند به شمار میآید. هنگامی که بازار و قیمتها به فاز روند وارد میشوند، فرصتهای معاملاتی کم ریسکی بسیاری در بازار به وجود میآید. همچنین معمول نیست که بازار برای یک دورهی طولانی در فاز سرگردانی باقی بماند. به این دلیل صبور بودن یک معاملهگر از عوامل حیاتی محسوب میشود.
تقاطع طلایی برای معاملهگرانی که به دنبال به حداقل رساندن ریسک خود برای معاملات کوتاه مدت هستند، ایده آل نیست. اما این استراتژی برای سرمایهگذارانی که به تحلیل فاندامنتال یا بنیادی تکیه می کنند یا مبنای سرمایهگذاری آنها بلند مدت است، نقاط ورود مناسب و کاربردی فراهم میکنند. برای این دسته از معاملهگران بلند مدت، نقاط ورود دقیق ضروری نیست، چرا که آنها به سیگنالی نیاز دارند که تطابق دیدگاه تکنیکال با چشم انداز فاندامنتال آنها را تایید کند. این همان تاییدی است که تقاطع صعودی آن را فراهم میکند.
در آخر نکتهی آموزشی که بیان آن خالی از لطف نیست به این صورت است که حتی به هنگام استفاده از یک استراتژی بر اساس اندیکاتور، می توان دیدگاه پرایس اکشن را نیز در نظر گرفت. این مقالهی آموزشی این رویکرد را برای تقاطع طلایی نشان میدهد. اما میتوان این رویکرد را در اکثر سیستمهای معاملاتی پیاده کرد.
در نهایت به جای تمرکز کامل بر روی اندیکاتورها یا رد کردن آنها، در تحلیل خود از ادغام کردن آنها با پرایس اکشن بهره ببرید. البته که برای جلوگیری از کامل تکیه کردن بر اندیکاتورها، باید قوانینی اساسی برای سیستم معاملاتی خود تعریف کرد.
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.
بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)
به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.
زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.
برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.
روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.
بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.
در یک روند صعودی :
- برآیند حرکت به سمت بالا است.
- روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
- در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد می شود
در یک روند نزولی:
- برآیند حرکت به سمت پایین است.
- روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
- در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.
در یک روند خنثی:
- برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
- روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
- در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود
با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟
ابزار تشخیص روند صعودی سهم
1)خطوط روند
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) استراتژی میانگین قیمتی ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
2)کانال ها و الگوهای قیمتی
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی
خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند.
کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند
تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.
نقطه شکست کانال و الگو میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
3)خطوط میانگین متحرک
میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند
طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد
میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد
همچنین استراتژی میانگین قیمتی به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد
به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.
میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.
از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.
4)اندیکاتورها
یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.
- اندیکاتور Bollinger Band
5)سیستم ایچیموکو
سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قویترین استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.
این اندیکاتور دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،
سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.
ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B میشود،
تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده میشود.
این عنوان در بسیاری از موارد میتواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .
اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
ابزار مورد استفاده در این استراتژی
- مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
- سیستم ایچیموکو
- خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
- خطوط فیبوناچی
دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.
یک روند نزولی پیدا کنید.
همون طور که مشاهده میکنید ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.
در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.
نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.
سیگنال اول صادر شد.
مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته
به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته
سیگنال دوم صادر شد.
سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.
منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.
سیگنال سوم صادر شد.
مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.
با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) استراتژی خرید و فروش با موینگ اورج
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) استراتژی خرید و فروش با موینگ اورج میانگین متحرک یا MA یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیلتکنیکال میباشد که پایه و اساس بسیاری از ابزارهای معاملاتی را تشکیل میدهد. به عنوان مثال اندیکاتور مکدی یک نوع میانگین متحرک است، اندیکاتور استوکستیک (Stochastic) نیز یک میانگین متحرک سریع محسوب میشود و همچنین بسیاری از اندیکاتورها و ابزارهای معاملاتی دیگر که نام بردن از تمام آنها از حوصله بحث خارج است.
توضیحات فوق گواه استراتژی میانگین قیمتی بر این است که یادگیری میانگین متحرک بسیار حائز اهمیت است و میتواند کاربرد فراوانی برای تحلیلگران بازارهای مالی داشته باشد؛ لذا در ادامه توضیحاتی در مورد میانگین متحرک و انواع آن ارائه خواهیم کرد.
میانگین متحرک چیست؟
میانگین یا عمل میانگینگرفتن به معنای ” جمع کردن تعدادی داده و تقسیم کردن مجموع آن بر تعداد دادهها میباشد. ” به عبارتی شما در هنگام میانگین گرفتن حد وسط مجموعهای از دادهها را محاسبه میکنید که حاصل آن میتواند اطلاعات آماری خوبی جهت تصمیمگیریهای آینده را در اختیار تحلیلگر قرار دهد.
اندیکاتور میانگین متحرک از قیمتها به عنوان دادهها استفاده میکند و بر اساس دوره زمانی تعریف شده میانگینی از قیمتهای گذشته محاسبه میکند و آن را در قالب خطی بر روی نمودار قیمت نمایش میدهد؛ بر این اساس اندیکاتور میانگین متحرک یک اندیکاتور دنبالهروی روند است که حرکتی شبیه به حرکت نمودار قیمت را نمایش میدهد.
آموزش اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) استراتژی خرید و فروش با موینگ اورج
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average): همانطور که از نام آن پیداست سادهترین حالت محاسبه میانگین میباشد که در آن قیمتها در دوره زمانی مشخصی با یکدیگر جمع میشوند و بر تعداد دوره تقسیم میگردند. در نظر داشته باشید که انتخاب نوع قیمت به عهده شما میباشد و بر اساس استراتژی معاملاتی خود میتوانید از قیمتهای باز، بسته، پایانی و حتی بالاترین و پایینترین قیمت نیز استفاده نمایید. این روش محاسبه میانگین در عین حال که طرفداران زیادی دارد، مورد حجوم منتقدان زیادی نیز قرار گرفته است. یکی از نقدهایی که بر میانگین متحرک ساده وارد است، تفاوت قائل نشدن این روش بین قیمتهای گذشته و قیمتهای اخیر است. به عبارتی اگر میانگین ساده ۸۰ روز اخیر را محاسبه کنیم هیچ تفاوتی بین قیمت روز اول و روز هشتادم وجود ندارد.
حال تصور کنید که قیمت در روز اول ۱۰۰۰ ریال بوده است و در روز هشتادم به ۵۰۰۰ ریال رسیده است و در این مدت ۴۰۰۰ ریال افزایش یافته است و در حالت دوم تصور کنید که قیمت در روز اول ۵۰۰۰ ریال بوده و در روز هشتادم به ۱۰۰۰ ریال رسیده است و این یعنی ۴۰۰۰ ریال کاهش قیمت ولی نتیجه میانگین در هر دو حالت کاملا یکسان خواهد بود.
این مشکل سبب شد تا تحلیلگران روش دیگری را برای محاسبه میانگین قیمت طراحی کنند و آن هم روش میانگین متحرک نمایی بود.
میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average): این روش که به نام EMA نیز معروف است با هدف رفع مشکل میانگین ساده طراحی شد و به قیمتهای انتهای دوره وزن بیشتری را اضافه نمود. به عبارت دیگر در محاسبه میانگین به روش نمایی، قیمتهای اخیر تاثیر بیشتری در محاسبات خواهند داشت و این روش برای تحلیلگران از محبوبیت بیشتری برخوردار شد.
کاربرد میانگین متحرک
۱- تعیین روند نمودار: یکی از کاربردهای اندیکاتور میانگین متحرک تعیین روند نمودار است که مانند اندیکاتور زیگزاگ این قابلیت را دارد تا به دو طریق روند نمودار را تشخیص دهد.
-اولین روش بررسی جهت حرکتی میانگین متحرک است، به عنوان مثال زمانی که خط نمودار متحرک در جهت بالا حرکت میکند روند صعودی است.
-دومین روش استفاده از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت است؛ برای مثال مادامی که میانگین متحرک کوتاهمدت بالای میانگین متحرک بلند مدت در حالا حرکت باشد روند صعودی را شاهد هستیم.
۲- نمایش حمایت و مقاومتهای پنهان: میانگین متحرک میتواند نقش حمایت و مقاومتپنهان را در سهم ایفا کند و در نواحی قیمتی که تمودار قیمت نشانههایی از بازگشت را سیگنال نمیدهد اقدام به برگشت نماید. برای استفاده از این کاربرد میبایست حتما از دورهای استفاده شود که کاملا برای نمودار مناسب و بهینه باشد.
دیدگاه شما