تفاوت اسپات و فیوچرز در معاملات بازار های ارز دیجیتال
در بازار های مالی راه های مختلفی برای معامله کردن وجود دارد که یکی از آنها اسپات و دیگری فیوچرز است. در این بخش به صورت کامل تفاوت اسپات و فیوچرز را با هم بررسی کردیم.به طور کلی در بازار ارز دیجیتال معاملات به دو دسته اسپات (نقدی) و فیوچرز (آتی) تقسیم میشوند. تفاوت اصلی اسپات و فیوچرز در این است که اسپات روش سنتی معامله است اما فیوچرز آینده ترید و روشی نوین است که کامل تر درباره این دو در آموزش ارز دیجیتال رایگان صحبت کرده ایم. در ادامه با پاورآپ ترید همراه باشید.
معاملات اسپات (Spot)
در بخش اول تفاوت اسپات و فیوچرز میریم سراغ معاملات اسپات! معاملات اسپات که از جمله ساده ترین معاملات هستند به این معنا هست که شما کالا یا در بازار های مالی سهام یا ارز دیجیتالی را خریداری میکنید و آنچه که خریداری کرده اید برای شما ثبت میشود.
در مثال ساده تر می توانیم خریداری دلار را بررسی کنیم. معامله اسپات به این معنا است که هنگامی که دلار 15000 تومان است 1000 دلار خریداری کنید. شما به صراف 15000000 تومان میدهید و همان لحظه دلار ها به شما داده میشوند. شما باید دلارها را نگه دارید. چنانچه قیمت دلار بالا برود سرمایه شما بیشتر میشود و هنگامی که قیمت دلار پایین بیاید سرمایه شما کاهش پیدا میکند.
در چنین معاملاتی تنها در صورتی که قیمت دلار افزایش پیدا کند شما سود خواهید کرد در غیر این صورت ضرر میکنید و از سرمایه شما کم میشود. با مثالی که زدیم متوجه میشویم که تمام صرافی هایی که در ایران هستند فقط از معاملات اسپات پشتیبانی می کنند و امکان معامله فیوچرز حداقل برای افراد عادی وجود ندارد.
اصطلاحات معاملات اسپات
Spot trading: سبک معاملاتی اسپات
Spot price: قیمت لحظه ای که برای خرید و فروش استفاده میشود
Spot market: بازاری که تمام معاملات آن نقدی است مثل صرافی های کشور ایران
جمع بندی اسپات
معاملات اسپات نقدی هستند و شما هر آنچه که خریداری کرده اید تحویل میگیرید. این نوع معاملات یک طرفه هستند و شما قادر هستید فقط از افزایش قیمت آن ها سود بگیرید. معاملات اسپات با قیمت لحظه ای معامله می شوند و قیمت هر تغییری كند دارایی شما اگرچه ارزشش کم یا زیاد میشود اما کمیت آن تغییری نمیکند.
معاملات فیوچرز (Futures)
حالا در تفاوت اسپات و فیوچرز نوبت به معاملات فیوچرز میرسد. معاملات اسپات دقیقا نقطه مقابل بازار های اسپات هستند زیرا در بازار های اسپات شما هر آنچه که خریداری کرده اید را تحویل میگیرید اما در معاملات فیوچرز شما در قرارداد زمانی را در آینده برای تحویل آنچه که خریداری کرده اید معین میکنید و مبلغی را به عنوان ضمانت نامه پرداخت میکنید.
به زبان ساده تر میتوانید از نوسانات بازار درآمد داشته باشید به شرطی که به اندازه کافی آموزش دیده باشید و بتوانید به بهترین صورت ممکن آینده قیمتی بازار را پیش بینی کنید. در این بازار افرادی که بهتر اموزش دیده اند و در تحلیل و پیش بینی بازار توانایی بالاتری دارند همیشه از سایرین موفق ترند در نظر داشته باشید اگر می خواهید بازار ارز های دیجیتال را کامل آموزش ببینید، حتما آموزش رایگان ارز دیجیتال را مشاهده کنید.
در معاملات فیوچرز یا آتی مفهومی به نام اهرم یا لوریج وجود دارد که به این معنی است که صرافی به شما مقدار مشخصی پول قرض میدهد به عنوان مثال 50000 دلار از صرافی میگیرد و با آن یک بیت کوین خریداری میکنید زمانی که قیمت بیت کوین به 60000 دلار رسید میفروشید و 10000 دلار شما سود کرده اید.
البته همه چیز به این سادگی که گفته شد نیست و قوانین و شرایط خاص خودش را دارد اما روال کلی معاملات با لوریج به این صورت است.به یاد داشته باشید برخلاف بازار اسپات که دارایی شما ثابت است وفقط ارزش آن تغییر میکند در بازار فیوچرز احتمال به صفر رسیدن حساب شما و از دست دادن سرمایتون وجود دارد به همین دلیل است که تمامی افراد اصرار به آموزش کافی قبل از ورود به این بازار را دارند.
اصطلاحات معاملات فیوچرز
- Long Position: به معنی ورود به پوزیشن خرید(buy)
- :Short Position: به معنی ورود به پوزیشن فروش (sell)
- Leverage: ضریب اهرمی که سرمایه شما را چندین برابر میکند و به سبب آن سود و زیان شما نیز به نسبت ضریب اهرمی آن افزایش میابد.
- Call margin: کال مارجین یا اصطلاح رایج تر آن لیکویید شدن به این معنا است که ضرر های شما بیشتر از سرمایه شما است و صرافی حساب شما را میبندد و سرمایه شما عملا به صفر میرسد.
در معاملات فیوچرز اصطلاحات دیگری نیز وجود دارد که مربوط به چارت قیمتی است که میتوانیم به چند مورد اشاره کنیم:
Sell stop: محدوده مشخصی است در روند نزولی بازار که اگر بازار به آن محدوده برسد مطمئنا از آن محدوده پایین تر نیز می رود پس این پوزیشن را تنظیم می کنیم تا بعد از آن محدوده وارد پوزیشن فروش شود.
Sell limit: محدوده مشخصی است در بازار صعودی که اگر قیمت به آن محدوده برسد بر میگردد و دیگر بالاتر نمیرود پس این پوزیشن را تنظیم میکنیم تا زمانی که به این محدوده رسید وارد پوزیشن فروش شود.
Buy stop: محدوده مشخصی است در روند صعودی بازار که اگر بازار به آن محدوده برسد مطمئنا از آن محدوده بالاتر نیز می رود پس این پوزیشن را تنظیم می کنیم تا بعد از آن محدوده وارد پوزیشن خرید شود.
Buy limit: محدوده مشخصی است در بازار نزولی که اگر قیمت به آن محدوده برسد بر میگردد و دیگر پایین تر نمی رود پس این پوزیشن را تنظیم میکنیم تا زمانی که به این محدوده رسید وارد پوزیشن خرید شود.
برای درک بهتر بازار نقطه ای چیست؟ مفاهیم بالا که شاید برای شما پیچیده باشد به عکس زیر توجه کنید:
البته در صرافی باینس کمی سفارش ها متفاوت هستند . در این صرافی شما میتوانید سفارش لیمیت برای خرید یا فروش را خودتان تنظیم کنید و از قسمت های دیگر میزان و نحوه ورود را مشخص کنید.
Stop trailing: نوعی از حد ضرر است که ثابت نیست و با بالا رفتن قیمت با فاصله معینی تغییر میکند و باعث میشود تا در صورت برگشت بازار باز هم شما سود کنید.
Stop Loss: تعیین کردن محدوده ای برای جلوگیری از ضرر بیشتر که در این بازار بسیار ضروری است.
Risk free: تغییر دادن محدوده حد ضرر و قرار دادن آن روی نقطه شروع. با این کار حتی اگر بازار برگردد شما ضرر نخواهد کرد.
جمع بندی فیوچرز
در فیوچرز سود های شما میتواند بسیار بیشتر از اسپات باشد به شرط آموزش کافی، همانطور که سود ها بیشتر است ضرر ها هم می تواند زیاد باشد. فیوچرز دوطرفه است و شما میتوانید هم از طریق فروش و هم از طریق خرید سود کنید. در این بازار امکان استفاده از لوریج یا ضریب اهرمی وجود دارد. بر خلاف بازار اسپات، در فیوچرز حساب شما میتواند به صفر برسد و سرمایه خود را از دست دهید.
نتیجه گیری
با هم درباره تفاوت اسپات و فیوچرز صحبت کردیم و هر دو نوع این معاملات مناسب هستند و افراد باید با توجه به علم و توانایی خودشان وارد این بازار ها شوند. به طور کلی درصد سود هایی که بازار فیوچرز به افرادی که اطلاعات کافی دارند میدهد بسیار بیشتر از بازار اسپات است اما حتما باید با علم وارد این بازار شد.
همانطور که سود های این بازار بیشتر است ضرر های فیوچرز نیز بیشتر است و احتمال از دست دادن سرمایتون وجود دارد. به طور کلی برای سرمایه گذاری های بلند مدت بازار اسپات بسیار مناسب است اما برای ترید و سرمایه گذاری های میان مدت و کوتاه مدت بازار فیوچرز علی رغم ریسک بالایی که دارد کاملا بستر مناسبی است.
بازار اولیه و ثانویه در بورس به همراه کاربردها و تفاوتها
اهمیت بازار اولیه و ثانویه چیست؟ چه تفاوتهایی دارند؟ ما در این مقاله از شرکت سرمایهگذاری سرمایه و دانش، بازار اولیه و ثانویه و ویژگیهای هر یک را به شما معرفی کردهایم.
ورود به بازار بورس و شروع فعالیت در آن، نیازمند دانستن مطالبی است که بدون آشنایی با آنها امکان ادامه فعالیت در بورس چه به عنوان یک سهامدار و چه به عنوان یک عرضهکننده سهام وجود ندارد. بازار اولیه و بازار ثانویه دو مفهوم ابتدایی و مهم در بازار بورس هستند. آشنایی با این مفاهیم به سرمایهگذاران کمک میکند که تصمیم درستتری برای سرمایه خود بگیرند. به همین دلیل در این مقاله قصد داریم در خصوص تفاوت بازار اولیه و ثانویه و ویژگیهای هر یک از آنها توضیح بدهیم.
مفهوم بازار اولیه و بازار ثانویه در بورس
بازار اولیه محل فعالیت شرکتهایی است که سهام خود را برای اولین بار در معرض فروش قرار دادهاند. این شرکتها به تازگی وارد بورس شدهاند و قصد دارند برای تامین سرمایه مورد نیاز خود بخشی از سهامشان را به فروش برسانند. در بازار اولیه فروش سهام از طریق پذیرهنویسی انجام میشود. به این معنا که بانک یا موسسه مجازی که نماینده شرکت است، اقدام به پذیرهنویسی اوراق بهادار میکند. توجه داشته باشید که در بازار اولیه فروشنده همان شرکتی است که سهام را برای فروش عرضه کرده است. بعد از فروخته شدن اولین سهامها، شما باید از سرمایهگذاران قبلی که سهام را خریداری کردهبودند، اوراق بهادار هر شرکت را خریداری کنید.
اینجا جایی است که بازار ثانویه شکل میگیرد. در بازار ثانویه خریداران و فروشندگان افراد حقیقی هستند؛ یعنی سرمایهگذارانی که قبلا در مرحله پذیرهنویسی سهام شرکتها را خریدهاند، برای فروش سهام خود باید از طریق این بازار اقدام کنند، تفاوت بازار اولیه و ثانویه در همینجا مشخص میشود. در اینجا دیگر شرکت به عنوان فروشنده نقشی ندارد و این سرمایهگذاران هستند که برای خرید و فروش سهام با یکدیگر طرف هستند. بر همین اساس میتوان گفت که همه معاملات به جز پذیرهنویسی در بازار بورس، در بازار ثانویه انجام میشود و افراد برای به دست آوردن سرمایه اولیه یا افزایش آن باید اقدام به معامله سهام خود در این بازار بکنند.
معرفی ویژگیها و کاربردهای بازار اولیه
همانطور که گفتیم اصلیترین تفاوت بازار اولیه و بازار ثانویه در فروشندگان سهام و البته قیمت آن است. همین موضوع باعث میشود که ویژگیها و کاربردهای این دو بازار بازار نقطه ای چیست؟ نیز با یکدیگر تفاوت داشته باشند. مهمترین ویژگی بازار اولیه این است که سرمایهگذاران در آن سهام را بدون واسطه و دقیقا از خود شرکت یا نماینده مجاز آن خریداری میکنند. به همین دلیل هم هست که قیمت سهام در این بازار کمتر است. این بازار محل مناسبی برای شرکتهای تازه وارد به بورس است. این شرکتها اغلب نمیدانند که چگونه باید فعالیت خود را در بازار آغاز کرده و قیمت سهام خود را تامین کنند.
سازمانهای فعال در این بازار در خصوص ساختار مالی بازار بورس دانش کافی دارند و میدانند که چه مقداری از سهام را به چه قیمتی بفروشند. به همین دلیل سازماندهی مناسبی بر روی اوراق بهادار عرضه شده انجام میشود. علاوه بر این شرکتها با ورود به بازار اولیه مطمئن هستند که بخش مشخصی از سهام آنها با قیمت ثابت به فروش میرسد و از تامین سرمایه مورد نیاز خود مطمئن میشوند. همچنین اگر قصد عرضه اوراق بهادار جدید را داشته باشند، میتوانند مجددا از طریق نمایندگان متخصص و آشنا به ساختار بازار، این کار را انجام دهند و بدون ضرر وارد بازار مالی جدید شوند.
نقش بازار اولیه در عرضه سهام
نقش بازار اولیه در عرضه سهام یکی از بخشهای مهمی است که باعث ایجاد تفاوت در بازار اولیه و بازار ثانویه میشود. میتوان گفت که بازار اولیه دریچه ورود شرکتهای مختلف به بازار سرمایه است. این بازار را میتوان منبعی مطمئن برای تامین سرمایه مورد نیاز شرکت ها دانست. در این بازار عموما سرمایهگذاران کلان حضور دارند و اوراق به صورت عمده فروخته میشود تا سرمایه مورد نیاز شرکت در زمانی کوتاهتر تامین شود. بر همین اساس میتوان گفت که این بازار اولین محل برای ورود شرکتها به بازار سرمایه و جذب سرمایهگذاران است. قیمت سهام در این بازار به صورت اسمی بازار نقطه ای چیست؟ و مستقیما از طریق خود شرکت تعیین میشود و به همین دلیل نوسانات بازار تاثیر چندانی بر روی آن نمیگذارد.
آشنایی با وظایف و مزایای بازار اولیه
انتشار مستقیم اوراق بهادار توسط شرکت عرضهکننده سهام
کمک به شرکتها برای جذب سرمایهگذاری خارجی و رشد سرمایه برای رسیدن به اهداف تجاری
کمک به سرمایهگذاران برای پیدا کردن محلی مطمئن برای سرمایهگذاری
کنترل نقدینگی بیش از حد در چرخه اقتصاد
کمک به دولت برای جذب سرمایه از طریق فروش سهام در این بازار
شکلگیری سرمایه برای کمک به ادامه فعالیتهای شرکت
معایب بازار اولیه
ورود به بازار اولیه و انجام تحقیقات کمی زمانبر است
برای ورود به این بازار باید تحقیقات میدانی عمیق در حوزههای متعدد انجام شود تا بهترین درصد سهام و قیمت آن تعیین شود.
امکان خرید سهام تنها برای سرمایهگذاران کلان وجود دارد. چرا که سهام در پذیرهنویسی به صورت عمده به بازار عرضه میشود که برای خرید آن نیازمند سرمایه زیادی خواهید بود.
ساختار بازار ثانویه
ساختار بازار اولیه و بازار ثانویه کمی متفاوت است و این موضوع به دلیل ماهیت اصلی این دو بازار است. در بازارهای اولیه شرکتها به منظور تامین سرمایه و برای اولینبار اقدام به عرضه اوراق بهادار میکنند. پذیرهنویسی شرکتها در این بازار از طریق بانک یا شرکتهای مجاز دیگر تامین میشود. به همین دلیل میتوان گفت که بازار اولیه هنوز بخشی از بازار بورس نیست و بورس جزئی از ساختار بازار ثانویه است. تفاوت بازار اولیه و ثانویه در ساختار به محدودیت معاملات نیز برمیگردد. شرکتها در عرضه اولیه سهام تنها مجاز به عرضه بخش محدودی از سهام خود هستند. مقدار این سهام از طریق قانون تعیین میشود و قابل تغییر نیست. در روز اول عرضه سهام تنها همین مقدار محدود به فروش میرسد. این فروش محدود بازدهی خوبی برای شرکتها دارد و به تامین سرمایه اولیه آنها کمک زیادی میکند. از روز دوم همه چیز وارد ساختار بازار ثانویه میشود و سرمایهگذاران میتوانند سهامهای فروخته شده را بدون هیچ محدودیتی معامله کنند.
برای ورود به بازار اولیه شرکتها باید بیانیههای عرضه سهام خود، میزان سهام مورد نظر و قیمت پیشنهادی برای هر سهم را به کمیسیون بورس ارائه کنند. شرکتها تا زمان دریافت تاییدیه از این کمیسیون مجاز به انتشار آگهیهای عرضه عمومی اوراق و پذیرهنویسی نیستند. پس از دریافت تاییدیه از کمیسیون مربوطه، شرکتها باید آگهیهای خود را به صورت عمومی منتشر کنند. توجه داشته باشید که شرکتها برای ورود به بازار اولیه و بازار ثانویه باید از تجربیات موسسات تامین سرمایه استفاده کنند تا بهترین زمان برای انتشار اوراق را به آنها پیشنهاد دهند. برخی از این موسسات خود خریدار سهام شرکت هستند و سپس خودشان آنها را به بازارهای ثانویه عرضه میکنند. این موسسات همچنین خدمات مشاوره، بازاریابی و تضمین فروش را برای شرکتهایی که قصد تامین سرمایه زیادی را دارند، ارائه میدهند.
نحوه قیمتگذاری در بازار اولیه
بخش مهم دیگر در تفاوت بازار اولیه و ثانویه، نحوه تعیین قیمت سهام است. در بازار اولیه قیمت از قبل مشخص شده است و به صورت اسمی تعیین میشود. این قیمتها با توجه به فعالیتهای شرکت و پیشبینیهایی که شرکتهای تامین سرمایه انجام میدهند و تخمین اولیه خود شرکت تعیین میشوند. توجه داشته باشید که قیمتها در این بازار معمولا ثابت است و نوسانات زیادی ندارد. در واقع اگر شرکت قصد پذیرهنویسی در چند مرحله با فاصلههای نزدیک را داشته باشد، قیمت سهام آن تغییر چندانی نخواهد داشت؛ اما در فاصلههای زمانی طولانیتر، قیمت سهام بسته به شرایط روز متفاوت خواهد بود.
نحوه قیمت گذاری در بازار ثانویه
تعیین قیمت سهام در بازار ثانویه بر اساس شرایط بازار بورس و فعالیتهای شرکت تعیین میشود. در مواردی ممکن است وضعیت کلی کشور بر روی قیمت سهام همه شرکتها در بازار بورس تاثیر بگذارد و باعث افزایش یا کاهش ناگهانی آن شود. این شرایط معمولا نادر است و تنها در شرایط خاص اقتصادی به وجود میآید. در حالت عادی قیمت سهام در این بازار بر اساس فعالیتهای خود شرکت و میزان عرضه و تقاضای آن تعیین میشود. نوسانات قیمت در بازار ثانویه به صورت روزانه و حتی ساعتی خواهد بود و این موضوع نشان میدهد که برای کسب سود در این بازار و جلوگیری از ایجاد زیان، باید به صورت مداوم قیمتها را چک کنید یا این کار را به شخصی کاردان و آگاه بسپارید.
البته رفتار سهامداران فعلی نیز میتواند بر روی قیمت سهام شرکت موثر باشد. به عنوان مثال سهامداران احساس میکنند که شرایط یک شرکت رو به بهبود است و در آینده ارزش سهام آن بالا خواهد رفت. در نتیجه به صورت گسترده برای خرید سهام آن اقدام میکنند. همین اقدام باعث بالا رفتن تقاضای سهام یک شرکت شده و ارزش آن را افزایش میدهد. در نقطه مقابل فروش ناگهانی سهام یک شرکت باعث افت قیمت آن شده و بر روی قیمت آن در بازار ثانویه اثر میگذارد.
دلایل اهمیت بازار ثانویه چیست؟
اگر نگاهی به ویژگیها و کاربرد بازار اولیه و ثانویه بیندازیم، متوجه میشویم که ریسک سرمایهگذاری در بازار ثانویه بسیار کمتر است. چرا که در این بازار شما محدود به خرید سهام یک شرکت خاص نیستید و در هر لحظه امکان فروش سهام فعلی و خرید سهام جدید را خواهید داشت. در این بازار حجم نقدینگی در گردش بسیار بیشتر است و به همین دلیل امکان افزایش ارزش دارایی مالی بیشتر خواهد بود. اگر فردی قصد خروج کامل از بازار بورس و تبدیل سهام به نقدینگی را داشته باشد، باید در این بازار اقدام به فروش سهام و اوراق بهادار خود کند و نمیتواند از شرکت مبدا برای دریافت سهام خود طلبی داشته باشد.
اصلیترین ویژگی بازار ثانویه قانونی بودن آن است. شما میتوانید در این بازار با خیال راحت و بدون نگرانی از کلاهبرداریها، سرمایه خود را وارد کرده و فعالیت کنید. در بازار ثانویه میتوانید بدون هیچ محدودیتی سهام خود را خرید و فروش کنید. یکی از تفاوتهای اصلی بازار اولیه و بازار ثانویه در این است که در بازار اولیه امکان فروش نرفتن سهام وجود دارد؛ اما در بازار ثانویه این احتمال بسیار کم است. بازار ثانویه کمکی برای افزایش سرمایه شرکتهای تازهکار و جذب سرمایهگذار است. این ویژگی کمک زیادی به رشد اقتصادی میکند و شرکتها میتوانند بدون نگرانی از بابت تامین منابع مالی به پیشرفت خود ادامه دهند.
نقش بازار ثانویه در عرضه سهام
میتوان گفت که بازار ثانویه محل اصلی برای عرضه سهام است. در این بازار افراد با سرمایههای خرد وارد میشوند و همین موضوع باعث میشود که حجم خرید و فروش روزانه در آن بسیار بالا باشد. در بازارهای ثانویه این کارگزاریها هستند که وظیفه انجام معاملات را بر عهده دارند. البته اشخاص با تجربه میتوانند به صورت شخصی نیز برای انجام معاملات اقدام کنند. در این بازار دیگر با شرکتهای عرضهکننده سهام طرف نیستید و به نوعی میتوان گفت که عرضه سهام به صورت شخصی و توسط سرمایهگذاران انجام میشود. سهام و اوراقی که در این بازار عرضه میشود، ممکن است قبلا بارها و بارها معامله شده باشد. قیمت آنها نیز به شدت تحت تاثیر شرایط بازار و کشور بوده و به صورت روزانه تغییر خواهد کرد.
ویژگیها و مزایای بازار ثانویه
امکان ایجاد سرمایه در گردش و نقدینگی در بازار
استمرار معاملات میان سرمایهگذاران در بازار
امکان برقراری ارتباط مستقیم میان خریداران و فروشندگان
فروش و خرید سهام در بستری کاملا قانونی و به دور از کلاهبرداری
امکان پسانداز پول در بستری ایمن
شاخصی مناسب برای تخمین وضعیت اقتصادی کشور
امکان تبدیل سرمایه به پول نقد از طریق معامله مستقیم سهام
امکان کسب سود از پول ساکن
امکان خرید و فروش سهام برای سرمایهگذاران خرد و کلان
معایب بازار ثانویه
تاثیر مستقیم شرایط شرکت و کشور بر روی قیمت سهام شرکتها و سود و زیان سهامداران
تاثیر مستقیم عرضه و تقاضا بر روی قیمت سهامها
تفاوت بین بازار اولیه و بازار ثانویه
تا اینجای کار متوجه شدید که بازار اولیه و بازار ثانویه هر دو محلی برای عرضه سهام هستند؛ اما فروشندگان آنها متفاوت است. هر شخص حقیقی که قصد دارد معاملات خود در بازار بورس را آغاز کند، باید وارد بازار ثانویه شود. مگر اینکه اولین سهام خود را از طریق پذیرهنویسی شرکتهای مختلف خریداری کرده باشد. ساختار بازار ثانویه به این صورت است که در آن شرکتهای عرضه کننده سهام نقشی ندارند و تنها سرمایهگذاران برای خرید یا فروش سهام اقدام میکنند؛ بنابراین بخش اعظمی از معاملات بورسی در این بازار انجام میشود. در بازارهای ثانویه اشخاص باید بر روی میزان رشد سهام مختلف شرکتها مطالعه داشته باشند و بررسی کنند که در حال حاضر خرید یا فروش کدامیک از اوراق فعلی به نفع آنهاست و با فروش کدامیک میتوانند از ضرر خود جلوگیری کنند.
تصویر تابلوی معروف بازار بورس که قیمت شاخصهای مختلف و میزان رشد یا افت آنها را نشان میدهد، در چنین بازاری به کار میآید. این بازار امکان نقدشوندگی و معامله سهام را برای سرمایهگذاران فراهم کرده و به تداوم معاملات در بازار بورس کمک میکند. شرکتها بعد از گذر از بازار اولیه به طور خودکار وارد بازار ثانویه میشوند. در واقع سرمایهگذاران بعد از خرید سهامهای اولیه میتوانند آنها را به افراد دیگر بفروشند. برای خرید سهام در این بازار باید وارد بازار بورس شوید. میتوان گفت که کاربرد بازار اولیه و ثانویه تکمیلکننده یکدیگر است و تعریف هر بازار بدون حضور دیگری ممکن نیست.
مشخص است که بازار بورس بدون حضور بازار اولیه و بازار ثانویه معنایی نخواهد داشت. میتوان گفت اصلیترین تفاوت بازار اولیه و ثانویه در عرضه کننده سهم است. در این بازارها، ابتدا شرکتها به عنوان فروشنده وارد کار میشوند و سپس سرمایهگذاران هستند که با یکدیگر معامله میکنند. حضور در هردوی این بازارها به حفظ نقدینگی در بازار بورس و کمک به افزایش سرمایه شرکتها کمک بزرگی خواهد کرد. تاثیر این بازارها در افزایش سرمایه به گونهای است که در بعضی مواقع حتی دولتها نیز برای تامین سرمایه خود از پذیرهنویسی و فروش سهام در آنها استفاده میکنند.
منظور از بازار اولیه در بورس چیست
ساعد نیوز: در علم اقتصاد تعاریف متعددی برای بازار ارائه شده است.در تعاریف اولیه، بازار به یک مکان فیزیکى اطلاق می شد که خریداران و فروشندگان براى مبادله کالا و خدمات درآن دور هم جمع مىشدند.اما در تعاریف بعدی چنین بیان شد که بازار نباید لزوماً وجود فیزیکی داشته باشد و فضای مشخصی را در بر گرفته باشد، حقیقت بازار شامل تمام خریداران و فروشندگانى است
در علم اقتصاد تعاریف متعددی برای بازار ارائه شده است.در تعاریف اولیه، بازار به یک مکان فیزیکى اطلاق می شد که خریداران و فروشندگان براى مبادله کالا و خدمات درآن دور هم جمع مى شدند.اما در تعاریف بعدی چنین بیان شد که بازار نباید لزوماً وجود فیزیکی داشته باشد و فضای مشخصی را در بر گرفته باشد، در حقیقت بازار شامل تمام خریداران و فروشندگانى است که در حال دادوستد کالاها یا خدمات خاصى هستند. برای مثال بازار معاملات سهام در سطح جهانی، بازاری است که عملیات خرید و فروش در آن از طریق شبکه های مخابراتی بین المللی صورت می پذیرد و مکان معینی ندارد. در حقیقت بازار یک مکانیزم است این امکان را به خریداران و فروشندگان می دهد تا به معامله دارایی های خود بپردازند. این دارایی ممکن است فیزیکی (مانند املاک) یا مالی (مانند اوراق بهادار) باشد.
بر اساس تعریف دومنیک سالواتوره بازار مکان و یا موقعیتی است که در آن خریداران و فروشندگان، کالا، خدمات و منابع را خرید و فروش می کنند. برای هر کالا، خدمت یا منبع که قابلیت معامله داشته باشد، بازاری وجود دارد. در تعریف سالواتوره هم مشاهده می شود که بازار می تواند یک محل مادی و فیزیکی باشد یا آنکه موقعیتی برای انجام معامله باشد.
انواع بازار
در یک نگاه کلی و از نقطه نظر نوع دارایی ها، بازارها به دو نوع بازار دارایی های فیزیکی (واقعی) و بازار دارایی های مالی تقسیم می شود:
بازار داراییهای فیزیکی، بازاری است که در آن خریداران و فروشندگان به معامله دارایی هایی که ماهیت واقعی و فیزیکی دارند (مانند اتومبیل، املاک و مستغلات، و وسایل منزل) مبادرت می ورزند.
بازار داراییهای مالی به بازاری اطلاق می شود که در آن افراد اعم از حقیقی و حقوقی، می توانند در آن به معامله اوراق ضمانت مالی، کالا و دیگر دارایی های مثلی (عوض دار) با هزینه مبادلاتی پایین بپردازند. قیمت های این بازار تابع عرضه و تقاضا است. اوراق ضمانت شامل سهام، اوراق قرضه و برخی کالاها (شامل فلزات گرانبها یا محصولات کشاورزی) می شوند.
بازار ممکن است از نظر سررسید تعهدات مالی، نوع ساختار یا برحسب دارایی طبقه بندی شود.بازارهای مالی از نظر سررسید تعهدات مالی، به دو گروه عمده بازار پول و بازار سرمایه تقسیم می شود:
بازار پول (Money market)
بازار پول بازاری است برای داد و ستد پول و دیگر داراییهای مالی جانشین نزدیک پول (که سررسید کمتر از یکسال دارند) است. به بیان دیگر بازار پول، بازار ابزارهای مالی کوتاه مدت با سه ویژگی مهم زیر است:
- نقدشوندگی بالا
- کم بودن ریسک عدم پرداخت
- ارزش اسمی زیاد
ابزارهای بازار پول شامل اسناد خزانه (اوراق بهادار کوتاه مدت با سه ماه، شش ماه یا یکسال)، پذیرش بانکی (دستور پرداخت مبلغی معین در تاریخی مشخص)، گواهی سپرده (جوانترین و مهمترین)، اوراق تجاری (نوعی اوراق قرضه کوتاه مدت با سررسید ۲۷۰ روز یا کمتر)، قرادادهای بازخرید و دلار اروپایی است. از مهمترین نهادهای این بازار می توان به بانک مرکزی، واسطه های مالی بانکی مانند بانک های تجاری و مؤسسات اعتباری غیربانکی، شرکت های تجاری، دولت و مؤسسات دولتی، صندوق های سرمایه گذاری، کارگزاری ها و معامله گران و در نهایت سرمایه گذاران اشاره نمود.
بازار سرمایه (Capital market):بازار نقطه ای چیست؟
بازار سرمایه، به بازارهای مالی جهت خرید و فروش ابزارهای مالی نظیر اوراق قرضه یا اوراق بهادار، با سررسید بیشتر از یک سال و دارایی های بدون سررسید، اطلاق می شود. بازار سرمایه بزرگ تر از بازار پولی است و اهمیت بسزایی در جمع آوری و تامین منابع لازم جهت سرمایه گذاری واحدهای مختلف تولیدی دارد. بازار سرمایه از نظر مرحله عرضه اوراق بهادار، خود به دو دسته بازار اولیه (بازار دست اول) و بازار ثانویه (بازار دست دوم) تقسیم می شود.
بازار اولیه
بازار اولیه بازاری است که در آن سهام یک شرکت یا واحد اقتصادی برای اولین بار در آن عرضه و منتشر می شود. عایدی حاصل از عرضه این سهام منبعی در تامین مالی آن شرکت یا موسسه خواهد بود. از آنجا که در بازار اولیه، سهام برای بار نخست به خریداران و متقاضیان عرضه می شود، فروشنده اوراق بهادار در حقیقت همان ناشر اوراق بهادار خواهد بود.
بازار ثانویه
با اتمام عرضه اولیه ۱ یک سهم در بازار اولیه، برای ادامه معاملات آن سهم بازار دیگری وجود خواهد داشت به نام بازار ثانویه؛ بنابراین بازار دست دوم (ثانویه) به منظور ایجاد امکان دادو ستد اوراق منتشره در بازار اولیه و افزایش قابلیت نقدشوندگی آن، تشکیل شده است. در این بازار است که طرفین معامله این امکان را پیدا می کنند که علاوه بر تجدید نظر در اوراق خریداری شده، با خرید و فروش دوباره یا چندباره، تعداد آن را افزایش و یا کاهش دهند و یا اوراق دیگری در سهم دیگری تهیه نمایند. دفعات انجام معامه در بازار ثانویه محدودیتی ندارد، این ویژگی بازار ثانویه است که موجب می شود تا نقدشوندگی ابزارهای مالی با جابجا شدن مالکیت آنها، قدرت بیشتری پیدا کند.
بازار اولیه یا «primary market» محلی است که شرکت ها برای اولین بار سهام و اوراق قرضه جدیدشان را برای عموم و سرمایه گذاران به قیمت اسمی به فروش می گذارند. هر معامله ای پس از آن شامل بازار ثانویه می شود و در آن صورت می گیرد. نماد بازار اولیه در ایران، بانک و نماد بازار ثانویه، بورس است. در بازار اولیه، شرکت ها پذیره نویسی و تأسیس می شوند و در بازار ثانویه سهام شرکت های پذیرفته شده، معامله می شوند. سپس شرکت ها به طور مستقیم سرمایه مورد نیاز خود را از طریق فروش سهام به مردم تامین می کنند که این کار از طریق پذیره نویسی انجام می شود.
پذیره نویسی از طریق بانکی که نماینده شرکت است یا سایر مؤسسات مجاز صورت می پذیرد. در این بازار، فروشنده اوراق، همان شرکت عرضه کننده سهام است. عرضه عمومی اولیه یا همان IPO، نمونه ای از یک بازار اولیه است که اوراق بهادار شرکت برای اولین بار به عموم و بدون سابقه قیمت گذاری قبلی عرضه می شود. به زبان ساده تر، به روز اول عرضه سهام شرکتی که برای اولین بار وارد بورس شده است اصطلاحاً «عرضه اولیه» گفته می شود. در طول این زمان، درصد مشخصی از کل سهام یک شرکت برای نخستین بار از طریق بورس اوراق بهادار و توسط سرمایه گذاران بر اساس قیمت کارشناسی خریداری می شود. به عنوان مثال، تحلیل گران با بررسی جزئیات مالی شرکت X قیمت هر اوراق بهادار آن را ۱۸۰,۰۰۰ تومان تعیین می کنند. درنتیجه سرمایه گذاران می توانند سهام این شرکت را در زمان IPO با این قیمت و مستقیماً از شرکت صادرکننده خریداری کنند.
این اولین فرصتی است که سرمایه گذاران می توانند از طریق خرید سهام یک شرکت در سرمایه آن سهیم شوند. اما در روز عرضه اولیه سهام، هیچ نقدینگی یا منابعی به شرکت تزریق نمی شود. سرمایه سهام یک شرکت، از وجوه حاصل از فروش سهام آن در بازار اولیه تشکیل می شود. اصولا برای عرضه های اولیه در روز اول یک مقدار مشخص تعیین می کنند که نمی توان در آن روز بیشتر از این مقدار، سهام شرکت را خریداری کرد. ولی از فردای آن روز همه چیز به حالت عادی برمی گردد و آن سهام مانند بقیه سهام هایی که در بورس وجود دارند معامله خواهد شد. عرضه اولیه سهام از دید سرمایه گذاران به دلیل اینکه عموماً بازده ای جذاب – حداقل ۲۰ درصدی – را در کمترین زمان محقق می سازد از جذابیت های زیادی برخوردار است.
عرضه در بازار اولیه به دو صورت انجام می پذیرد که اولی از طریق عرضه عمومی و دومی از طریق عرضه خصوصی است.
عرضه عمومی و نحوه انجام آن
زمانی که بستری برای سرمایه گذاران عام فراهم می شود تا در هنگام شروع فروش سهام یک شرکت تازه شکل گرفته، به سرمایه گذاری در این شرکت بپردازند، عرضه عمومی شکل گرفته است. در واقع در این نوع عرضه، عموم می توانند به دسته سهام داران یک شرکت بپیوندند. همانطور که پیش تر عنوان شد، IPO یا عرضه اولیه عمومی زمانی اتفاق می افتد که شرکتی که پیش تر در بازار بورس شرکت نداشته و به تازگی قصد ورود به این بازار را دارد، بخشی از سهام خود را به عنوان اوراق بهادار به عرضه عموم می گذارد.
عرضه خصوصی
زمانی که یک عرضه کننده، اوراق بهادار خود را به گروه مشخصی از اعضا که تعداد آن ها نیز محدود است عرضه می کند، عرضه خصوصی صورت پذیرفته است. این نوع عرضه فقط مخصوص عموم و یا سهام داران قبلی شرکت نیست. آن ها می توانند اوراق جدید خود را به صورت مستقیم به موسسات مالی شناخته شده بفروشند.
در این روش شرکت ها با صرف زمان و هزینه کمتری می توانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و بر خلاف روش سنتی که عرضه عمومی بود، نیازی ندارند تا آن را در دسترس عموم مردم قرار دهند و به جای آن به طور مستقیم با سرمایه گذاران قوی تری مانند شرکت های بیمه یا بانک ها در ارتباط هستند. این حالت سریع تر بوده ولی از معایبی نیز برخوردارند، که یکی از آن ها این است که به دلیل عدم عرضه اوراق در بورس، امکان خرید و فروش آن ها وجود ندارد. همین امر موجب این می شود تا سرمایه گذار انتظار سود دهی بیشتری را از شرکت داشته باشد.
عرضه و تقاضا چیست و چه رابطهای با هم دارد؟
عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسیترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب میشود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق میشود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطهی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطهی تقاضا معروف است. عرضه نشاندهندهی مقدار آوردهی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته میشود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضهشده به بازار را رابطهی عرضه میگویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.
رابطهی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پردهی تخصیص منابع دارد. در تئوریهای اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به قانون عرضه و تقاضا میاندازیم.
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند. نمودار زیر نشان میدهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت میکند.
هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشاندهندهی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و بازار نقطه ای چیست؟ قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطهی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطهی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان میدهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین میآید (نقطهی A) و هرچه قیمت پایینتر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر میشود (نقطهی C).
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
هر نقطه روی منحنی منعکسکنندهی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطهی B، بازار نقطه ای چیست؟ مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.
زمان و عرضه
بر خلاف رابطهی تقاضا، رابطهی عرضه عنصری از زمان به حساب میآید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمینکنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجهی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.
فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمینکنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این بارانهای مداوم در نتیجهی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار میرود تغییر در تقاضا و قیمت طولانیمدت باشد؛ در نتیجه تأمینکنندگان، تجهیزات و زیرساختهای تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانیمدت تغییر خواهند داد.
رابطهی عرضه و تقاضا
حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار میدهیم.
فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیلهای پیشینِ شرکتِ تهیهکنندهی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمیکنند، تنها ۱۰ سیدی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینهی فرصت آن برای تهیهکننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سیدی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطهی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا میرود. در پی آن، با توجه به رابطهی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سیدی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.
در مقابل، اگر ۳۰ سیدی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرفکننده با خرید سیدیها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیهکنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایینتر باعث میشود افرادی که به نظر آنها هزینهی فرصت خرید سیدی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سیدیها جلب شود.
تعادل
وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع میکنند) به نقطهی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل میگویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضهشده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک قیمت مشخص، عرضهکنندگان همهی کالاهای تولیدشده را به فروش میرسانند و مصرفکنندگان همهی کالای مورد تقاضای خود را به دست میآورند.
همانطور که در نمودار میبینید، تعادل در نقطهی تقاطع منحنیهای عرضه و تقاضا رخ میدهد که نشان میدهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطهی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمتهای کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.
عدم تعادل
عدم تعادل زمانی اتفاق میافتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد.
۱. مازاد عرضه
اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ میدهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.
در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضهی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرفکنندگان میخواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف میشود. عرضهکنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرفکنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر میخرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.
۲. مازاد تقاضا
مازاد تقاضا زمانی به وجود میآید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرفکنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازهی کافی تولید نکردهاند.
در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرفکنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرفکنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرفکنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا میکشد و باعث میشود عرضهکنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطهی تعادل نزدیکتر کنند.
انتقال و حرکت
در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنیهای عرضه و تقاضا نشانگر پدیدههای بازاری بسیار متفاوتی هستند:
۱. حرکت
حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشاندهندهی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطهی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطهی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا بازار نقطه ای چیست؟ نیز بر طبق رابطهی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ میدهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.
همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطهی عرضه پایدار میماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق میافتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطهی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق میافتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.
۲. انتقال
انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار تقاضا یا عرضهی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ میدهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطهی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرحشده، انتقال در رابطهی تقاضا در صورتی رخ میدهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.
در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضهی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضهی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.
تأمین مالی اعتباری از بورس کالا / اوراق گام چیست؟
به گزارش تجارتنیوز، قرار است اوراق گام در بورس کالا عرضه شود. علی صالح آبادی از نهایی شدن دستورالعمل استفاده از ابزارهای تأمین مالی اعتباری در معاملات بورس کالا خبر داد و گفت: از هفته آینده امکان استفاده از ابزارهایی مانند اوراق گام نیز در معاملات بورس کالا فراهم میشود.
وی ادامه داد: با این روش، خریداران کالا از بورس میتوانند از طریق اوراق گام اقدام به خرید کرده و فروشندگان نیز میتوانند اوراق دریافت شده را در بازار ثانویه به فروش رسانده یا جهت خرید مواد اولیه منتقل کنند. تأمین مالی بنگاههای تولیدی از طریق اوراق گام که روشی غیرتورمی است به بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان رسید.صالحآبادی گفت: این اوراق از اواخر سال ۱۳۹۹ راه اندازی شده و تا تیرماه
امسال حدود ۸.۸ هزار میلیارد تومان استفاده شده بازار نقطه ای چیست؟ است اما بانک مرکزی، مقررات این اوراق را در شورای پول و اعتبار تسهیل و یک بسته تشویقی ایجاد کرد و بانکها نیز دعوت شدند تا از این اوراق استفاده کنند.
رئیس کل بانک مرکزی با بیان اینکه خوشبختانه در دو ماهه اخیر بیش از ۱۳ هزار میلیارد تومان از این اوراق برای تأمین مالی بنگاههای تولیدی استفاده شده است گفت: به عبارتی در طول یک سال و نیم ۸.۸ هزار میلیارد تومان و در دو ماه اخیر ۱۳.۵ هزار میلیارد تومان از این اوراق برای تأمین مالی بنگاهها استفاده شده است.
اوارق گام چیست؟
اوراق گام یا گواهی اعتبار مولد که با هدف تامین مالی سرمایه در گردش بنگاههای تولیدی ایجاد شده است با مجوز بانک مرکزی توسط بانکها برای مشتریان تولیدکننده منتشر میشود و در اختیار تامین کنندگان مواد اولیه مشتری بانک قرار میگیرد.
اوراق گام ماهیتی مشابه با اوراق بدهی دارد که دولت در ازای بدهیهای خود به پیمانکاران واگذار میکند. تفاوت این اوراق در فرآیند اجرایی و انتشار آن است و معمولا این اوراق بدون کوپن بوده و به کسر فروخته میشود. در این روش بانک به جای پرداخت تسهیلات سرمایه در گردش به یک تولید کننده، به تامین کننده مواد اولیه یا واسط، اوراق گام میدهد تا بتواند در سررسید پول خود را طلب یا پیش از آن اوراق گام را در بازار با تنزیل بفروشد.
در این فرآیند شرکت تولیدی باید توسط بانک اعتبارسنجی شود و میزان اعتبارش در قبال تضامین و وثایق مشخص شود. بعد شرکت، تامین کننده مواد اولیه را به بانک معرفی کند، بعد از بانک میخواهد در قبال دریافت اسناد مطالبات شرکت تامین کننده مواد اولیه از وی، اوراق گام را صادر و در اختیار تامین کننده بگذارد.
این اوراق صرفا نوآوری نسبتا جدید برای تامین مالی تولید است. بانکها بدون ارائه تسهیلات صرفا به اتکای تعهدات تولید کننده در مقابل تهیه کننده مواد اولیه یا واسط، اوراق گام را تضمین و در اختیار تامین کننده میگذارد. یعنی فشار نقدینگی به بانک وارد نمیشود و به نوعی تامین مالی از طریق بازار سرمایه صورت میگیرد. همچنین در این روش پول جدید خلق نمیشود و آثار تورمی کمتری دارد.
این اوراق چه تاثیری روی بازار سرمایه دارد؟
کارشناسان بازار سرمایه عقیده دارند که این اوراق میزان نقدشوندگی بازار سرمایه را افزایش میدهد. یعنی نقدینگی تازه نفس وارد بازار میکند. از سوی دیگر صنایع نیز میتوانند صعودی شود، با مثالی ساده میتوان نحوه رشد صنایع را گفت. صنایع خودورسازی اغلب در خرید قطعات مشکل دارند که با استفاده از اوراق گام به راحتی میتوانند قطعه بخرند و سر موعد تسویه کنند. به همین واسطه صنایع به ترتیب و با آرامش رشد خود را آغار میکنند.
دیدگاه شما