پردازندههای گرافیکی ما قادر به استخراج ارزهای دیجیتال هستند. اگرچه ما به میزان تأثیرگذاری بر تقاضای کلی پردازندههای گرافیکی خود دید محدودی داریم.
گزارش اجماع تحلیل گران
چیرگی “خوشبینی بر واقع بینی” یا “تغییر پارادایم های ارزشگذاری” در بازار سهام؟
۹۱ نهاد مدیریت دارایی آخرین پیش بینی خود از سودآوری شرکت های مطرح بازار سهام را مجددا به روز کرده اند. اعداد و ارقام، نشان دهنده شکل گیری دوره ای استثنایی و تجربه نشده در بازار سهام ایران است. برخی از مهمترین نتایج حاصل از این گزارش به قرار زیر است:
ثبات انتظارات سودآوری بنگاه ها علی رغم تشدید کرونا: با وجود آنکه نسبت به آخرین دوره برنامه اجماع در اوایل اسفند، بیماری کرونا بنگاهها را به میزان بسیار بیشتری تحت تاثیر قرار داده است، اما تحلیلگران سود مورد انتظار خود از شرکت های بزرگ بورسی را برای سال۱۳۹۹ نسبت به آخرین پیش بینی خود در اسفند ماه ۱۳۹۸ کم نکرده و حتی ۶ درصد نیز افزایش داده اند. در کنار انتظار برای تداوم سطوح پایین قیمت کالاهای پایه جهانی در سال ۱۳۹۹ ، انتظار برای رشد دلار نیما و آزاد سبب شده انتظارات اجماع بازار انتظارات اجماع بازار تا سطح سودآوری بنگاه ها برای سال جدید تقریبا بدون تغییر نسبت به گذشته پیش بینی شود.
واگرایی بی سابقه رشد سود مورد انتظار از شرکت ها و بازدهی سهام : بازار سهام در حالی ۱۲۰ درصد نسبت به آخرین دوره اجماع در اسفند ماه گرانتر شده که سود مورد اجماع تحلیلگران برای سال ۹۹ در این فاصله تنها ۶ درصد رشد را نشان داده و سود پیش بینی شده برای سال ۱۴۰۰ نیز ۲۰ درصد از سود سال ۹۹ بالاتر پیش بینی شده است. به عبارت دیگر، واقعیت بنگاه ها، – رشد انتظارات سودآوری بنگاه ها- بازدهی ایجاد شده را توجیه نمی کند. این سطح از واگراییِ بازدهی شرکت ها و رشد سود مورد انتظار، تاکنون در هیچ یک از ۱۵ دوره گذشته سابقه نداشته است.
ارزشگذاری بازار ۲٫۵ برابر گران تر از گذشته ی ۱۰ ساله: بر اساس نتایج این گزارش، نسبت قیمت به درآمد فوروارد بازار در ۲۴ خردادماه سال ۱۳۹۹ به عدد ۱۴٫۳ رسیده؛ وقتی این عدد را با میانگین این نسبت در افق زمانی ۱۰ ساله – عدد ۶- و میانگین این نسبت از سه سال گذشته (شروع برنامه اجماع)، -عدد ۵٫۷ – مقایسه می کنیم به عجیب بودن آن پی می بریم.
آیا خوش بینی بر واقع بینیِ لازم در بازارهای مالی، چیره شده است یا پارادایم ارزشگذاری در بازار سهام ایران به کلی تغییر کرده است؟
انتظارات تورمی محدود: تحلیگلران انتظار دارند دلار آزاد در انتهای سال ۱۴۰۰ به عد ۲۳ هزار تومان برسد؛ ۲۰ درصد گرانتر از رقم پیش بینی شده برای انت های سال ۱۳۹۹ . همچنین، تورم سال ۱۳۹۹ در محدوده ۲۶ درصد پیش بینی شده است. این پیش بینی ها، حاکی از انتظار وجود شرایط نرمال- نه شرایط ابر تورمی- در اقتصاد ایران در سال آینده از منظر تحلیلگران بازار سهام است. به عبارت دیگر آنچه بازدهی سه ماه گذشته را توضیح می دهد نه انتظارات تورمی شدید، بلکه اقبال عمومی و بی سابقه آحاد سرمایه گذاران و همچنین حمایت های مستقیم و غیر مستقیم دولت از این بازار بوده است.
فوروارد P/E شرکت های کوچک همچنان مورد توجه: میانگین شرکت های بزرگ (یک سوم بالای شرکت های مورد بررسی از نظر ارزش بازار ) به ۱۱٫۷و P/E شرکت های کوچک به ۲۵ واحد رسیده است. تفاوت ۱۳ واحدی نسبتِ بین این دو گروه، در دوره اسفندماه به عدد ۶ و به طور میانگین در طول سه سال برگزاری این برنامه، در محدوده ۳ بوده است. حتی اگر تغییر چارچوب های کلان ارزشگذاری بازار سهام را برای شرکت های بزرگ بپذیریم و نسبت قیمت به درآمد در محدوده ۱۱ را به تغییر پارادایم ارزشگذاری در بازار سهام نسبت دهیم، نسبت قیمت به درآمد ۲۵ را به سختی در این چارچوب، میتوان تفسیر کرد.
در دوره ای از بازار سهام بسر میبریم که از نظر بسیاری از آمار و ارقام، بی سابقه و استثنایی است. به نظر می رسد عوامل بنیادین مربوط به ارزشگذاری بازار در سه ماه گذشته تغییرات جدی یافته اند و به همین دلیل، گذشته بازار چراغی برای آینده آن نیست. در دوره ای که چراغ “گذشته بازار” برای هدایت تحلیلگران در بازار پر خم و تاپ کم فروغ شده است، ترجیح می دهیم علاوه بر چراغ لرزان خوشبینی، نورافکن واقع بینی را نیز روشن نگاه داریم.
اجماع تحلیل گران : پیش بینی سود سال مالی ۱۳۹۹
* برای همه نمادها، سود سال ۱۳۹۹ به صورت تلفیقی پیش بینی شده است.
** مقدار پیشبینی شده برای متغیرهای کلان (به جز قیمت دلار آزاد) و قیمتهای جهانی کالاهای پایه، میانگین این مقادیر در مقاطع سال مورد پیشبینی است.
*** در مورد ال پی جی، میانگین قیمت فوب خلیج فارس، در مورد اوره، نرخ صادراتی توسط شرکتهای ایرانی، در مورد متانول، نرخ سی اف آر چین، و در مورد پلی اتیلن HDPE، سنگین فوب خلیج فارس مورد پرسش، قرار گرفته است.
اجماع تحلیل گران : پیش بینی سود سال مالی ۱۴۰۰
* برای همه نمادها، سود سال ۱۴۰۰ به صورت تلفیقی پی شبینی شده است.
** مقدار پیشبینی شده برای متغیرهای کلان (به جز قیمت دلار آزاد) و قیمتهای جهانی کالاهای پایه، میانگین این مقادیر در مقاطع سال مورد پیشبینی است.
*** در مورد ال پی جی، میانگین قیمت فوب خلیج فارس، در مورد اوره، نرخ صادراتی توسط شرک تهای ایرانی، در مورد متانول، نرخ سی اف آر چین، و در مورد پلی اتیلن HDPE سنگین فوب خلیج فارس مورد پرسش، قرار گرفته است.
تغییر در مکانیسمهای اجماع و تاثیر آن بر فروش Nvidia
مدیر مالی انویدیا گفت که کاهش قیمت کریپتو و تغییرات در مکانیسمهای اجماع در گذشته بر تقاضا برای محصولات آن و توانایی شرکت برای تخمین آن تأثیر گذاشته است. کولت کرس ، مدیر مالی شرکت Nvidia. غول کارتهای گرافیک میگوید که این شرکت قادر به تخمین کاهش تقاضای استخراج کریپتو بر نتایج سه ماهه دوم آن نبوده است. این مقدار در روز چهارشنبه کمتر از انتظارات تحلیلگران بود.
این شرکت نتایج مالی خود را برای سه ماه منتهی به ۳۱ ژوئیه منتشر کرد. آمار نشان داد درآمد سه ماهه ۱۹ درصد کاهش یافته و به ۶.۵ میلیارد دلار رسیده است. در حالی که درآمد خالص با ۵۹ درصد کاهش، ۶۵۶ میلیون دلار بود. درآمد بخش بازی، که شامل فروش پردازندههای گرافیکی پیشرفتهاش میشود، با ۴۴ درصد کاهش درآمد نسبت به سه ماهه قبل به ۲.۰۴ میلیارد انتظارات اجماع بازار دلار رسید. انویدیا این موقعیت را به «شرایط چالشبرانگیز بازار» نسبت داد.
کرس که به عنوان معاون اجرایی این شرکت نیز فعالیت می کند، گفت که انویدیا در مورد اینکه چگونه بازار کریپتو بر تقاضا برای محصولات بازی آنها تأثیر می گذارد، دید محدودی دارد:
پردازندههای گرافیکی ما قادر به استخراج ارزهای دیجیتال هستند. اگرچه ما به میزان تأثیرگذاری بر تقاضای کلی پردازندههای گرافیکی خود دید محدودی داریم.
او افزود:
ما نمیتوانیم به طور دقیق رابطه میزان کاهش استخراج ارزهای دیجیتال و کاهش تقاضای بازیها را تعیین کنیم.
واحدهای پردازش گرافیکی (GPU) این غول تراشه برای اهداف بازی طراحی شدهاند. اما تقاضای بالا برای فعالیتهای استخراج کریپتو در چند سال گذشته به افزایش ۳۲۰ درصدی قیمت سهام شرکت در پنج سال گذشته کمک انتظارات اجماع بازار کرده است. کرس گفت، با این حال، کاهش قیمت کریپتو و تغییرات در مکانیسم اجماع در گذشته بر تقاضا برای محصولات و توانایی برآورد آن تأثیر گذاشته است.
با برنامه ریزی ادغام اتریوم برای ۱۵ سپتامبر، تغییر اجماع شبکه به اثبات سهام (PoS) می تواند تقاضا برای سخت افزار استخراج کریپتو را کاهش دهد. این می تواند برای محصولات استخراج ارز دیجیتال مانند CMP170 HX انویدیا که در حال حاضر حدود ۴۶۹۵ دلار قیمت دارد، مشکل ایجاد کند. قیمت سهام انویدیا در ۵ روز گذشته در بازار نزدک نیز ۵.۸۹ درصد کاهش یافته است.
برای مطالعه اخبار مرتبط با رمزارزها در ایران و جهان، وبلاگ و کانال خبری ما را دنبال کنید.
اخبار تجارت برای مبتدیان – نحوه مدیریت ریسک در معاملات فارکس
هر روز معاملاتی با طیف گسترده و حتی گیج کننده ای از رویدادهای مالی مشخص می شود، و این موضوع را برای معامله گران مبتدی فارکس در اولویت قرار می دهد که به طور مداوم با منابع خبری معتبر و نظرات اجماع کارشناسان در تماس باشند. از جمله، خواندن اخبار مالی به درک جهت اقتصاد
هر روز معاملاتی با طیف گسترده و حتی گیج کننده ای از رویدادهای مالی مشخص می شود، و این موضوع را برای معامله گران مبتدی فارکس در اولویت قرار می دهد که به طور مداوم با منابع خبری معتبر و نظرات اجماع کارشناسان در تماس باشند.
از جمله، خواندن اخبار مالی به درک جهت اقتصاد و پول ملی کمک می کند. به طور مشابه، سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار می توانند با تحولات در شرکت های بورسی همراه باشند. کسانی که طرفدار این نوع تحلیل بنیادی هستند اغلب ممکن است تا حدی تصمیمات تجاری و سرمایه گذاری خود را بر اساس تحولات جدید قرار دهند، و مهم است که به مدیریت ریسک توجه یکسانی داشته باشند.
مدیریت ریسک یک راه عالی برای انطباق با شرایط دائما در حال تغییر بازار است که در آن چیزی به عنوان چیز مطمئنی وجود ندارد. اگر این را از ابتدا درک کرده باشید، به کاهش استرس ناشی از معامله و سرمایه گذاری در چیزی که اساساً یک نتیجه آینده است کمک می کند. بله، سوابق تاریخی وجود دارد که حرکت داراییها را شفافتر میکند، و تکنیکهای نموداری که از آمار برای پیشبینی و مدلسازی جهت بالقوه قیمت استفاده میکنند، اما وقتی نتیجه غیرمنتظره باشد چه اتفاقی میافتد؟
انتظار غیر منتظره را داشته باشید
راز مدیریت ریسک انتظار چیزهای غیرمنتظره است.
برای نشان دادن این موضوع با جزئیات بیشتر، اجازه دهید سناریویی را در نظر بگیریم که در آن بریتانیا در آستانه گزارش آخرین نتایج سه ماهه تولید ناخالص داخلی (GDP) خود است. هنگام تحقیق در مورد نتیجه احتمالی، انتظارات اجماع بازار ممکن است با اجماعهای مختلف بازار از سوی آژانسهای رتبهبندی مانند مودی یا اجماع تحلیلگرانی که توسط خبرگزاریهایی مانند رویترز و داو جونز نیوز جمعآوری شدهاند مواجه شوید. علاوه بر این، سازمان های دولتی پیش بینی های رشد سالانه را منتشر می کنند که به عنوان مبنایی برای محاسبات تحلیلگران استفاده می شود. نمونه هایی از اجماع بازار را می توان در تقویم فارکس ما مشاهده کرد که در وب سایت Admirals موجود است.
همانطور که می بینید، نظر بازار برای تصمیم گیری شما در مورد تجارت پوند استرلینگ در طول نتایج رشد اقتصادی بریتانیا کم نیست. در حالی که تخصص زیادی به پیش بینی های بازار وارد می شود و نتایج می توانند دقیق باشند، همیشه احتمال انحراف از انتظارات وجود دارد.
اگر اجماع بازار بر این بود که اقتصاد بریتانیا در سه ماهه دوم 2 درصد رشد داشته باشد و نتیجه واقعی 1.95 درصد باشد، برای ایجاد نگرانی در مورد ارزش پوند در جامعه معاملات فارکس، انحراف کافی است. ممکن است در این ارز گرانی وجود داشته باشد، به این معنی که با وجود اینکه شما انتظار رشد ۲ درصدی را انتظارات اجماع بازار داشتید و موقعیتی را برای افزایش ارزش پوند باز کردید، اما ارز سقوط کرد زیرا نتیجه واقعی کمتر از حد انتظار بود.
تنظیم سطوح توقف ضرر
شکی وجود ندارد که راه حل این نوع سناریوهایی که در بالا در مورد آن صحبت کردیم این است که همیشه یک استاپ ضرر تعیین کنید تا در صورت فروش در زمانی که انتظار عکس آن را داشتید، گرفتار نشوید. همانطور که نظرات زیادی در مورد نتیجه یک رویداد معاملاتی یا سرمایه گذاری وجود دارد، نظرات زیادی در مورد محل تعیین سطوح توقف ضرر شما نیز وجود دارد.
یکی از مکتبهای فکری معتقد است که مؤثرترین تکنیک این است که در صورت بروز هر چیز غیرمنتظرهای، سطح توقف ضرری را تعیین کنید که خیلی دور از موقعیت ورودی شما نباشد، ایده این است که در اسرع وقت از معامله خارج شوید. روش دیگر این است که توقف ضرر را بر اساس درصد خاصی تنظیم کنید که نشان دهنده اشتهای ریسک شما باشد. روش سوم این است که آخرین سطح پشتیبانی ابزار را بررسی کنید و حد ضرر را در همان ناحیه تنظیم کنید.
محافظت از موقعیت شما
اصل پوشش ریسک شامل نگاه کردن به یک معامله از جنبه های مختلف است. فرض کنید که فردا اعلامیه حقوق و دستمزد غیرکشاورزی (NFP) است و انتظار بازار این است که این گزارش رشد قوی در بازار کار ایالات متحده را نشان دهد. این یک فرض منصفانه است که اگر نتایج واقعی مطابق با انتظارات بازار باشد، دلار ممکن است افزایش یابد.
روی دیگر انتظارات اجماع بازار سکه این احتمال وجود دارد که نتایج ممکن است کمتر از انتظارات باشد.
طلا و دلار آمریکا همبستگی معکوس دارند، به این معنی که اگر دلار آمریکا افزایش یابد، قیمت لحظه ای طلا اغلب کاهش می یابد زیرا این دارایی ها به عنوان پناهگاه های امن تلقی می شوند و به عنوان ذخایر بین المللی استفاده می شوند. دلار آمریکا هنگامی که اقتصاد ایالات متحده نشانه هایی از رشد را نشان می دهد، مانند یک بازار کار قوی، مطلوب است. در این شرایط، یک معاملهگر ممکن است تصمیم بگیرد که با گرفتن یک موقعیت نسبت به طلا با استفاده از CFD در حساب تجاری Admirals، تجارت دلار خود را پوشش دهد.
در این سناریو، یک پوشش ریسک به این صورت است که برای افزایش قیمت طلا و دلار، موقعیت خرید (خرید) طولانی و شامل توقف ضرر برای هر دو دارایی پایه در نظر گرفته شود. اگر اعداد NFP کمتر از حد انتظار باشد، دلار ممکن است سقوط کند و معامله در موقعیت توقف ضرر خارج شود. در همین حال، ابزار طلا ممکن است افزایش یابد زیرا معامله گران ریسک پذیری امن خود را به فلز گرانبها تغییر می دهند و معامله می تواند مطابق انتظار عمل کند.
همانطور که از مثالهای بالا میبینید، تجارت نیازمند تحقیق و دانش است و در Admirals ما زیرساختی با منابع آموزشی، وبینارها و تحلیل بازار داریم که برای شروع به آن نیاز دارید.
Admirals طیف گسترده ای از وبینارهای آموزشی و تحلیلی را ارائه می دهد. برای ملاقات و تعامل با معامله گران خبره، به وبینارهای رایگان ما بپیوندید!
در وبینارهای زنده که توسط کارشناسان تجارت ما برگزار می شود، هماهنگ شوید
این مطالب حاوی توصیههای سرمایهگذاری، توصیههای سرمایهگذاری، پیشنهاد یا درخواست برای هرگونه معامله در ابزارهای مالی نیست و نباید تفسیر شود. لطفاً توجه داشته باشید که چنین تحلیل معاملاتی یک شاخص قابل اعتماد برای عملکرد فعلی یا آتی نیست، زیرا ممکن است شرایط در طول زمان تغییر کند. قبل از تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، باید از مشاوران مالی مستقل مشاوره بگیرید تا اطمینان حاصل کنید که خطرات را درک می کنید.
دیدهبانی بورس از بازارهای ۹۸
آخرین پیشبینی مورد اجماع تحلیلگران از سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال پیش رو منتشر شد.
رشد انتظارات تورمی و به دنبال آن افزایش بازدهی بازارهای ریسکمحور وجه تمایز این گزارش با پیشبینی قبلی است. در عین حال گسترده شدن دامنه مورد انتظار برای متغیرهای کلان اقتصادی از عدم قطعیتهای متعدد در سال آینده پرده برمیدارد. نسبت قیمت به درآمد فعلی سهام، انتظار برای عقبنشینی از سیاستهای ناکارآمد ارزی و رشد محسوس سودآوری شرکتهای بزرگ در سال ۹۸، پتانسیلهای قدرتمند صعود سهام را به تصویر میکشند.
چهارمین نوبت از گزارش سود مورد اجماع شرکتهای بورسی منتشر شد. موعد پیشین این گزارش در آذر ماه در اختیار عموم قرار گرفت. از مهمترین تفاوتهای گزارش اخیر با برآورد پیشین، باید به رشد قابلتوجه انتظارات تورمی اشاره کرد. سقف انتظارات از بازدهی بازارهای سرمایهگذاری رشد ملموسی را نسبت به برآورد مورد اجماع قبلی نشان میدهد. در این میان سقف بازدهی پیشبینیشده برای شاخص کل بورس نسبت به تحرکات سایر بازارها رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. افزایش انتظارات تورمی، رشد نرخ ارز و موضع محتاطانه سهام نسبت به این تغییرات سبب شده تا برخی تحلیلگران پتانسیلهای صعود سهام را از دیگر بازارها قدرتمندتر ارزیابی کنند. با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال ۹۷، برآوردها از سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال مالی جاری همگرایی بیشتری پیدا کرده است. در عین حال انتظارات از بازدهی بورس در سال آتی نسبت به برآورد قبلی تحلیلگران رشد قابل توجهی را نشان میدهد. در آخرین گزارش اجماع که با همکاری ۴۱ گروه تحلیلی و به همت مدیریت سرمایه کیان جمعآوری شده است، پیشبینی تحلیلگران حاکی از انتظار رشد ۳۱ درصدی سودآوری شرکتهای بزرگ بورسی در سال آینده نسبت به سال مالی ۹۷ است.از زاویهای دیگر برآورد سودآوری این شرکتها در سال آینده، نسبت به موعد قبلی پیشبینیها رشد ۳ درصدی را نشان میدهد. بررسی متغیرهای تعیینکننده نشان میدهد بهبود نسبی سودآوری عمدتا از انتظارات تورمی و رشد نرخ ارز نشات میگیرد.
نمود عدم قطعیتها در رابطه با متغیرهای کلان
متغیرهای کلانی که در گزارش اجماع تحلیلگران مطرح میشوند از یکسو وضعیت تورمی را در بازه مورد نظر نشان میدهد؛ از جنبهای دیگر بازدهی مورد انتظار سهام و همچنین بازارهای موازی را در همین بازه برآورد میکنند و نهایتا متغیرهای مستقیما اثرگذار در سودآوری شرکتهای بورسی را شامل میشوند. دامنه متغیرهای کلان در آخرین گزارش مورد اجماع تحلیلگران گستردگی به مراتب بیشتری را نسبت به موعد پیش نشان میدهد. به علاوه میانگین شاخصهای کلان اقتصادی همچون نرخ تورم، نرخ ارز و همچنین بازدهی بازارهای مختلف نیز با رشد محسوس نسبت به انتظارات قبلی همراه شده است.بازه مورد انتظار تورم سال آینده دامنه ۱۵ تا ۵۰ درصدی را در بر میگیرد. میانگین تورم مورد انتظار کارشناسان در سال آینده در حدود ۳۳ درصد است که نسبت به پیشبینی آذر ماه و انتظار تورم ۲۵ درصدی رشد محسوسی را نشان میدهد.همچنین در این نوبت از گزارش اجماع، میانگین نرخدلار نیمایی در سال آینده در حدود ۱۰ هزار و ۲۰۰ تومان برآورد شده که نسبت به پیشبینی آذر ماه رشد ۵/ ۸ درصدی را نشان میدهد. دست پایین انتظارات از نرخ نیمایی دلار در سال آتی، ۸۵۰۰ تومان است.
از دیگر سو رشد نرخ دلار در بازار آزاد طی سال آتی در حد تورم برآورد شده است. روند سیاستگذاریهای اخیر و تاکید بر سمت و سوگیریهای پرمناقشه این شائبه را به وجود آورده که رویه چند نرخیسازی ارز در سال آینده بار دیگر در دستور کار دولت قرار گیرد. پیش از دوران پر تلاطم اخیر و حتی طی یک سال گذشته این رویه توسط بسیاری از مسوولان مورد نقد قرار گرفته، با وجود این شباهتهای تاریخی رفتارها باعث تقویت این نظریه میشود که بار دیگر فضای چندنرخیسازی ارز ایجاد شود.سقف انتظارات از بازدهی شاخص کل بورس، با رشد قابلتوجه نسبت به پیشبینی قبلی، ۹۸ درصد پیشبینی شده است. این در حالی است که حداکثر بازدهی مورد انتظار بورس در گزارش مورد اجماع آذر ماه ۴۰ درصد بود. رشد نرخ ارز و جاماندگی بازار سهام از واکنش به تغییرات تورمی و نرخ ارز از جمله مواردی است که در برآورد چنین بازدهی مورد تاکید قرار گرفته است. تحقق چنین سناریویی احتمالا مستلزم برخی گشایشهای سیاسی و همچنین سیاستگذاریهای منطقیتر اقتصادی خواهد بود.
در عین حال و در حالت بدبینانه افت ۵ درصدی شاخص کل طی سال آتی مورد انتظار برخی تحلیلگران است. سناریوهای محافظهکارانه قبلی افت ۱۵ درصدی شاخص کل در سال آینده را انتظار میکشیدند. میانگین بازدهی مورد انتظار بورس در اجماع اسفند ماه ۳۷ درصد است.در رابطه با بازدهی املاک سقف لحاظ شده همچنان بر بازدهی حداکثر ۳۰ درصدی تاکید دارد. با این وجود کاهش متوسط قیمت املاک از انتظارات تحلیلگران کنار زده شده است.گستردگی دامنه متغیرهای کلان نسبت به موعد قبلی پیشبینی نشان از تقویت عدم قطعیتها از وضعیت اقتصادی و سیاسی سال آینده دارد. در مقابل همانگونه که در ادامه به آن پرداخته میشود عدم قطعیتها از سودآوری شرکتهای بورسی با تغییر محسوسی همراه نبوده است. در این شرایط آنچه دادههای فوق را از اهمیت بیشتری برخوردار میسازد مقایسه جذابیت بازارها بهعنوان مقصد سرمایهگذاری در سال آینده است.
محدودههای حساس قیمتهای جهانی
در رابطه با قیمت جهانی کالاهای پایه تفاوت به اندازه متغیرهای کلان ملموس نیست. همچنین میانگین مورد انتظار از قیمت کالاهای پایه در بازارهای جهانی با افت ملایم نسبت به پیشبینی آذر ماه همراه شده است. این در حالی است که سناریوهای بازارهای جهانی در سال ۲۰۱۹ کاملا متفاوت از یکدیگر به نظر میرسد. امیدواری به پایان جنگ تجاری چین و آمریکا انتظار برای رونق دوباره این بازارها را به وجود میآورد و در سوی مقابل عدم حصول نتیجه از مذاکرات تجاری، ادامه آمارهای ضعیف اقتصادجهانی و تداوم سریال جنگهای تعرفهای در جبهههای مختلف، بهعنوان تهدیدی دیده میشود که رکود اقتصادی بینالمللی را در پی خواهد داشت. بنابراین به نظر میرسد سال جاری میلادی برای بازارهای جهانی سالی پر تنش یا پرتحرک باشد. با وجود این، برآوردهای تحلیلگران از تغییرات قیمتهای جهانی چندان این مساله را مورد اعتنا قرار نداده است. ریشه این موضوع را در دو محل میتوان جستوجو کرد. نخست آنکه دامنه در نظر گرفته شده تا حدود زیادی بر گستره تجربه شده توسط این کالاها در ماههای اخیر منطبق است و کارشناسان این بازه را بهعنوان حالتی میانه تعمیم دادهاند. از سوی دیگر به نظر میرسد منابع مورد اتکای تحلیلگران در پیشبینی وضعیت بازارهای جهانی همپوشانی زیادی دارد. مسالهای که همگرا شدن برآوردها را در پی خواهد داشت.در نهایت به نظر میرسد قیمت جهانی کامودیتیها و کالاهای ارائه شده در گزارش مورد اجماع بیش از آنکه جنبه پیشبینی داشته باشد گسترهای حساس را انتظارات اجماع بازار مشخص میکند که در صورت خروج از این محدوده باید در انتظار واکنش ملموس سهام مرتبط بود.
حرکت بورس بر لبههای ارزندگی
در آخرین پیشبینی سود مورد اجماع تحلیلگران، سودآوری ۷۸ شرکت بزرگ بورسی در سال آینده برآورد شده است. ارزش بازار ۷۸ نماد مذکور بالغ بر ۵۰۸ هزار میلیارد تومان است و در حدود ۷۰ درصد از کل ارزش بازار سهام کشور را تشکیل میدهد. بنابراین میتوان انتظار داشت که تغییرات مورد انتظار از شاخص کل بورس در تغییرات قیمتی این نمادها با تناسب قابلتوجهی نمود یابد و P/ E بازار متناسب با نسبت قیمت به سودآوری این گروه حرکت کند.
نسبت آیندهنگر قیمت به سود سهام (بر اساس میانگین سود مورد انتظار برای این نمادها طی سال مالی آتی) در حدود ۹/ ۳ است که در قیاس با نسبت حداکثر ۵ مرتبهای بازار پول از جذابیتهای نسبی بورس حکایت دارد.نسبت P/ E شرکتهای بزرگ بر اساس سود مورد انتظار در سال مالی ۹۷ را میتوان در حدود ۱/ ۵ مرتبه تخمین زد. این در حالی است که میانگین این نسبت برای بورس تهران در دوران پیش از برجام در حدود ۴/ ۵ بود. این موضوع نیز نشان از آن دارد که در یکی از محافظهکارانهترین دورههای بازار سهام قرار داریم.از دیگر سو جای تاکید دارد که به ندرت نسبت P/ E بازار سهام بهصورت باثبات پایینتر از محدوده ۴ مرتبهای قرار داشته و این مساله به آن معناست که در صورت جلوهگری محرکی قدرتمند، میتوان در انتظار صعود قابلملاحظه شاخص کل سهام بود.
قطعیت و نااطمینانیها از سودآوری شرکتها
بر خلاف دادههای مرتبط با شاخصهای کلان، در رابطه با برآورد سودآوری شرکتها در سال آینده تغییر چندانی در دامنههای مورد انتظار دیده نمیشود. میانگین انحراف از معیار پیشبینی سود شرکتها در اجماع اسفند ماه کاملا نزدیک به همین شاخص در برآورد مورد اجماع آذر ماه است. در این میان انتظارات از سودآوری شرکتهایی نظیر فولادسازان و شرکتهای سنگآهنی همگراتر شده و در مقابل دامنه سود مورد انتظار تولیدکنندگان فلزات رنگی گستردگی بیشتری یافته است. همچنین شرکتهایی که همچنان به نوعی از نرخ مرجع ارز و دلار ۴۲۰۰ تومانی متاثر میشوند با ریسک نسبتا بالاتری در پیشبینی سود همراهاند.به نظر میرسد توانایی شرکتها در فروش محصول، به خصوص در بازارهای صادراتی، نقش قابلتوجهی در شکلگیری یا کمرنگشدن میزان ریسک این گروهها داشته است. همچنین نامعلومیها از سرنوشت دلار با نرخ مرجع در بودجه سال آتی دولت، عدم قطعیتها از سودآوری شرکتهای مرتبط را کاملا توضیح میدهد. نهایتا به نظر میرسد خوشبینیها نسبت به رشد سودآوری نمادهای پالایشی بیش از سایر گروهها بوده است. سود برآورد شده نمادهای این گروه نسبت به پیشبینی قبلی رشد ۱۸ درصدی را نشان میدهد. بعد از آن تولیدکنندگان فلز روی، سنگآهن و فولادیها و همینطور متانولسازان با خوشبینی بیشتری نسبت به برآوردهای قبلی همراه بودهاند و رشد بیشتری در سود مورد انتظار برای سال آتی را نسبت به پیشبینی قبلی تجربه کردهاند.
واکنش بیش از حد در انتظارات اقتصاد کلان
نظریه انتظارات عقلانی را میتوان پایه تحلیلهای اقتصادی ارائهشده توسط تحلیلگران اقتصاد کلان در عصر کنونی دانست. بر اساس این نظریه آحاد اقتصادی انتظارات خود از آینده را بر مبنای پیشبینیهای بهینه و صحیح از متغیرهای ساختاری در بازار شکل میدهند و بر این اساس تصمیمگیری میکنند. این نظریه هرچند پایه ارائه مدلهایی با قابلیت توضیحدهندگی بالای مشاهدات بوده است اما وجود برخی عدم تطابقها در این مدلها باعث شده است تا مقالات متعددی سعی در بهبود این نظریه و تغییر آن برای توضیح نحوه شکلگیری انتظارات افراد در جامعه داشته باشند. شواهد جمعآوریشده در این مقالات نشان میدهند که میتوان تخطیهایی ساختاری را از انتظارات عقلانی در پیشبینی متغیرهای کلان و تورم، شاخص بازار سهام، سود بازارهای مالی، نرخ بهره و سود شرکتها مشاهده کرد. از توضیحاتی که برای این مشاهدات در ادبیات عنوان شده است، نظریههای عدم توجه عقلانی و تنگنای اطلاعاتی را میتوان نام برد. بر اساس نظریه عدم توجه عقلانی، هر فرد به صورت بالقوه میتواند به مجموعه اطلاعات لازم برای پیشبینی صحیح متغیرهای اقتصادی دست یابد و توان استفاده از آنها را دارد اما این با هزینه مالی و زمانی بسیاری همراه خواهد بود. بر این اساس، فرد ترجیح میدهد تا تنها از پارهای از اطلاعات که دسترسی به آنها و کار با آنها برای او راحتتر است استفاده کند. بر اساس این نظریه، پیشبینی افراد از متغیرهای اقتصادی به سبب عدم بهره بردن از همه اطلاعات موجود در اقتصاد، موجب واکنش کمتر از حد در افراد میشود که میتوان آن را در خصوص متغیرهای اقتصاد کلان مشاهده کرد.
ادبیات مالی شواهدی مبنی بر واکنش بیش از حد فعالان بازار نسبت به اطلاعات دریافتی ارائه میدهد. برای مثال، ارزش سهام نسبت به اطلاعات دریافتی از متغیرهای اساسی مربوط به یک شرکت، تغییراتی بیش از حد را نشان میدهد. همچنین به نظر میرسد که افراد اتفاقاتی را که «مشهودتر» هستند با وزن بیشتری در نظر میگیرند. منظور از دادن وزن بیشتر به اتفاق مشهودتر این است که در اثر اطلاعات و مشاهدات کنونی، وزن بیشتری از آنچه باید، توسط فرد به یک اتفاق داده میشود. این نگاه با نگاه اطلاعات محدودی که در بالا نیز به آن اشاره شد میتواند سازگار باشد اما یک تفاوت اصلی میان این دو نگاه وجود دارد و آن واکنش کمتر از حد در نگاه اطلاعات محدود و واکنش بیش از حد در این نگاه است.
این مقاله تلاش میکند به این سوال پاسخ دهد که آیا آحاد اقتصادی به صورت غالب دچار واکنش بیش از حد شده یا واکنشی کمتر از حد لازم را نشان میدهند؟ همچنین تلاش میکند تا سازوکار بروز چنین واکنشی را بررسی کند. به این منظور از دادههای مربوط به پیشبینی متغیرهای اقتصادی ارائهشده توسط شعبه فد (FED) در فیلادلفیا استفاده میشود. این پیشبینی حاصل جمعآوری پیشبینی جمعی از اقتصاددانان و فعالان اقتصادی است که به صورت تخصصی به پیشبینی متغیرهای اقتصادی میپردازند.
این داده همچنین پیشبینیهای ارائهشده توسط افراد را نیز در کنار اجماع هر پیشبینی در اختیار قرار میدهد. علاوه بر داده مربوط به فد با نام SPF که به صورت عمومی قابل استفاده است، داده ارائهشده توسط موسسه بلو چیپ (Blue Chip) نیز خریداری و استفاده میشود. نوع جمعآوری و افراد مورد مشورت برای تهیه این داده مشخص نیست و تنها برای بررسی پیشبینیهای اجماعی از آن استفاده خواهد شد. با استفاده از این دادهها، متغیرهای پیشبینی، خطای پیشبینی، اصلاح پیشبینی در هر دو سطح فردی و اجماعی محاسبه میشود.
افق پیشبینی متغیرها
متغیر خطای پیشبینی، بیانگر تفاوت پیشبینی از متغیر محققشده است و متغیر اصلاح پیشبینی، تفاوت پیشبینی فرد از یک متغیر در آینده از پیشبینی همان متغیر در همان زمان است که در دوره قبل ارائه شده است. افق پیشبینی متغیرها یکساله است و تواتر انتشار پیشبینیهای متغیرهای کلان به صورت فصلی است. به همین جهت دورهها در این مدل به صورت فصلی در نظر گرفته میشوند. بنابراین در هرزمان t از پیشبینی ارائهشده برای متغیرها در زمان t+3 و پیشبینی متغیرها در زمان t+3 که در t-1 ارائه شده است استفاده میشود. برای محاسبه رشد سالانه محققشده متغیرها از تفاوت متغیر مربوطه در دوره t+3 و t-1 استفاده میشود.
بررسی اولیه پیشبینیهای ارائهشده نشان میدهد که طی زمان، خطای میانگین پیشبینیهای ارائهشده برابر با صفر است. به بیان دیگر، اقتصاددانان به صورت ساختاری در پیشبینی متغیرها دچار اشتباه نمیشوند. همچنین مشاهده میشود که پراکندگی فراوانی میان اقتصاددانان در پیشبینیها و اصلاحات پیشبینیها مشاهده میشود. در نهایت مشخص میشود که تحلیلگران به صورت مکرر پیشبینیهای خود را اصلاح میکنند اما این اصلاح در جهتی متفاوت از پیشبینی اولیه و متفاوت از یکدیگر رخ میدهد. این مشاهدات نشان میدهد که مدل مناسب برای توصیف انتظارات، مدلی است که در آن افراد برای پیشبینی متغیرها و بهروزرسانی انتظارات خود به منابع اطلاعاتی متفاوتی توجه میکنند یا مشاهدات متفاوتی انجام میدهند که میتواند ناشی از دسترسی به منابع متفاوت، استفاده از مدلهای اقتصادی متفاوت یا هر دو باشد. برای مثال حضور افراد در مکانهای مختلف میتواند دسترسی آنها به منابع اطلاعاتی را تغییر دهد و وزنی را که به هر خبر میدهند تحت تاثیر قرار دهد.
تبیین این نکته که تخطی از انتظارات عقلانی و بهتبع آن اصلاح پیشبینیها به سبب واکنش بیش از حد یا کمتر از حد به اطلاعات رخ میدهد نیازمند اطلاع از مجموعه اطلاعات در دسترس پیشبینیکننده (اقتصاددان) است. بدین منظور در این مقاله از اصلاح پیشبینی استفاده میشود. اصلاح پیشبینی همانگونه که بیان شد برابر با اختلاف پیشبینی متغیر در دوره t+3 که دوره t انجام شده است پیشبینی همان متغیر در دوره t+3 که در زمان t-1 صورت گرفته است.
این اصلاح پیشبینی، اطلاعاتی را که فرد طی دوره گذشته به دست آورده و استفاده کرده است، نمایندگی میکند. به این ترتیب برای تخمین اینکه فردی نسبت به اطلاعات بهدستآمده واکنش بیش از حد یا کمتر از حد نشان میدهد، خطای پیشبینی انجامشده در دوره t نسبت به مقدار محققشده متغیر در دوره t+3، بر روی متغیر اصلاح پیشبینی، رگرس (روند نزولی) میشود. در این تصریح اگر فردی واکنش بیش از اندازه داشته باشد، بدین معنی است که پیشبینی خود را بیش از حد لازم نسبت به دوره گذشته تغییر داده است. در این شرایط مقدار خطای پیشبینی او رابطهای منفی با اصلاح انجام شده پیدا میکند. برای مثال فرض کنید که فردی سود سهام را کمتر از آنچه باید پیشبینی کرده است و با آمدن اطلاعات مثبت جدید، پیشبینی خود را بیش از حد لازم افزایش میدهد. به این ترتیب اختلاف مقدار محققشده از پیشبینی او مقداری منفی خواهد بود که رابطهای منفی با مقدار اصلاح انجامشده دارد. به همین ترتیب اگر فردی واکنشی کمتر از حد لازم نشان دهد، اصلاح انجامشده رابطهای مثبت با خطای پیشبینی خواهد داشت.
بررسیهای مقاله نشان میدهد که اجماع پیشبینیها دارای واکنش کمتر از حد است. رابطه خطای پیشبینی با اصلاح پیشبینی برای پیشبینی اکثر متغیرها مقداری مثبت و معنیدار است که نشاندهنده واکنش کمتر از حد است. این پدیده را مقالاتی که از نظریه کمتوجهی عقلانی برای اصلاح انتظارات عقلانی استفاده کردهاند نیز توضیح میدهند. لازم به ذکر است که این پدیده بیشتر برای پیشبینی متغیرهای کلان و نرخهای کوتاهمدت مشاهده میشود.
پیشبینی نرخهای بلندمدت واکنش بیشتر یا کمتر از حد را نشان نمیدهند. این واکنش کمتر از حد در سطح اجماع میتواند ناشی از واکنش کمتر از حد تکتک افراد یا جمع کردن پیشبینیها رخ دهد. به بیان دیگر اگر هر فرد بخشی از اطلاعات کل جامعه را دریافت کند و بر اساس آن واکنشی بیش از حد نشان دهد، همچنان این امکان وجود دارد که در سطح اجماع پیشبینیها واکنشی کمتر از حد را مشاهده کنیم. برای بررسی چگونگی تغییرات انتظارات در سطح فردی، از دادههای SPF برای هر اقتصاددان استفاده میشود. نتیجه بررسی این بخش نشان میدهد که در سطح فردی شاهد واکنش بیش از حد افراد به اطلاعات هستیم و اصلاح انجامشده توسط هر فرد رابطهای منفی با خطای پیشبینی او دارد. این امکان وجود دارد که این اقتصاددانان برای جلوگیری از تخریب اعتبار خود، تلاش میکنند تا پیشبینیهای خود را به سمت خاصی تغییر دهند، هرچند این توضیح نیازمند وجود اریبی در پیشبینیهای افراد به صورت میانگین است که چنین چیزی در داده مشاهده نمیشود. همچنین میتوان عنوان کرد که افراد در پیشبینیهای خود از پیشبینیهای سایر متخصصان نیز اثر میپذیرند. در این توضیح، باید شاهد کمواکنشی فردی باشیم در صورتی که در سطح فردی شاهد واکنش بیش از حد هستیم. توضیحی دیگر در این خصوص میتواند تلاش افراد برای هموارسازی اصلاحات انجامشده در پیشبینیهای آنها باشد. این پدیده موجب همبستگی اصلاحات پیشبینیها بوده که در داده مشاهده نمیشود.
پدیدههای واکنش بیش از حد به اطلاعات در سطح فردی و واکنش کمتر از حد در سطح اجماع، نیازمند نظریهای است که بتواند هر دو پدیده را بهطور همزمان توجیه کند. این مدل از انتظارات تشخیصی بدین منظور استفاده میکند. در مدل انتظارات تشخیصی (Diagnostic Expectations) هر فرد در هر دوره اطلاعاتی را در خصوص متغیرهای اقتصادی دریافت میکند که بخشی از آن را نویز و بخشی دیگر را روند حقیقی اقتصادی تشکیل میدهد. برای مثال رشد اقتصادی روندی را مبتنی بر ساختار اقتصاد طی میکند، بخش روندی اطلاعات دریافتی را تشکیل میدهد و در هر دوره در اثر وقایعی نظیر بارش باران، انتظارات اجماع بازار سخن یک سیاستمدار، سرمای بیش از حد و. نوساناتی در رشد محققشده ایجاد میشود که بخش نویز اطلاعات دریافتی را تشکیل میدهد.
در این مقاله، ابتدا روندی با خودپیوستگی درجه 1 (AR1) برای روند حقیقی متغیرهای اقتصادی در نظر گرفته میشود. نظریه عدم توجه عقلانی عنوان میکند که از آنجا که تشخیص روند اقتصادی حقیقی برای هر فرد بسیار هزینهزاست، او همه اطلاعات موجود را دریافت و پردازش نمیکند و به این ترتیب روند حقیقی را با نویزی که عنوان شد مشاهده میکند. بر این اساس میتوان این نظریه را نظریه انتظارات عقلانی نویزی نیز نامید. همچنین میتوان این نویز را ناشی از دشواری محاسباتی استفاده از همه اطلاعات و انتخاب مدل مناسب دانست؛ برای مثال اقتصاددانانی که به صورت حرفهای به پیشبینی متغیرها میپردازند بیشتر با چنین نویزهایی روبهرو هستند.
تفاوت انتظارات عقلانی با انتظارات تشخیصی
فرد عقلانی در نظریه انتظارات تشخیصی، انتظارات خود را از روند حقیقی اقتصاد، بر اساس اطلاعات دریافتشده در این دوره و مجموعه اطلاعات دورههای قبل، بر اساس قاعده بیز اصلاح میکند. همچنین در این نظریه، فرد به اتفاقات مشهودتر وزن بیشتری میدهد. در این پدیده همانگونه که بیان شد، فرد وقایعی را که احتمال رخداد آنها بر اساس اطلاعات دریافتی افزایش یافته است بیش از حد بزرگنمایی میکند و بالعکس. به این ترتیب، تفاوت اصلی انتظارات عقلانی با انتظارات تشخیصی در اعطای وزن بیشتر به رخدادهای مشهودتر است اما همچون نظریه انتظارات عقلانی بر پایه نگاه به آینده و برآورد فرد از متغیرهای حقیقی اقتصاد بنا شده است. به این ترتیب انتظارات تشخیصی باعث میشود تا افراد در سطح فردی نسبت به اطلاعات دریافتی خود واکنشی بیش از حد داشته باشند. همچنین در صورتی که نسبت نویز به روند حقیقی از حد کمینهای بیشتر باشد، میتوان شاهد واکنش کمتر از حد در پیشبینی و انتظارات اجماعی بود. برای مثال، همانگونه که بیان شد، اگر اطلاعات اقتصادی به حدی گسترده باشد که برای یک نفر امکان دریافت همه اطلاعات وجود نداشته باشد یا با همه افراد مطلع ارتباط کافی نداشته باشد یا وقایع تصادفی متعددی در اقتصاد رخ دهد، هر فرد بر اساس اطلاعات دریافتی خود واکنشی بیش از حد نشان داده است اما بر اساس کل اطلاعات موجود در جامعه، واکنشی کمتر از حد را نشان داده است، بنابراین یک اقتصاددان به صورت میانگین بر اساس اطلاعات موجود در کل جامعه واکنشی کمتر از حد را نشان میدهد. بدین ترتیب شاهد واکنش کمتر از حد در سطح اجماعی خواهیم بود. بر اساس نتایج این مقاله مشاهده میشود که بیشتر نتایج با ساختار انتظارات تشخیصی سازگار است و میتوان بخشی از مشاهدات را نیز با استفاده انتظارات تطبیقی (Adaptive Expectations) و کمتوجهی عقلانی (Rational Inattention) توجیه کرد.
نویسندگان در این مقاله، جهت بررسی بیشتر تطبیق بهروزرسانی انتظارات بر اساس نظریه انتظارات تشخیصی، مدل مربوط به روند حقیقی اقتصاد را به یک مدل با خودهمبستگی درجه 2 گسترش میدهند. در این ساختار متغیر اقتصادی در هر زمان به مقادیر دوره قبل و دوره ماقبل آن وابستگی خواهد داشت. این مدل برای متغیرهایی که نوعی از بازگشت به میانگین را نشان میدهند مناسبتر است. به بیان دیگر، اینگونه از متغیرها، بر اساس مقدار دوره قبل خود جهت میگیرند و متناسب با مقدار دو دوره قبل خود تغییر مییابند. برای مثال اگر رشد اقتصادی دوره t+2 بالا باشد، نویدبخش رشد اقتصادی بالا در دوره t+3 است؛ از طرف دیگر اگر رشد اقتصادی دوره t+1 بالا باشد، نشانگر کاهش رشد اقتصادی در دوره t+3 است به نحوی که در بلندمدت در محدودهای مشخص شاهد نوسان خواهیم بود. بر این اساس واکنش بیش از حد فردی به اطلاعات عنوان میکند که افراد در صورت دریافت اخبار مثبت در خصوص دوره بعد، برای مثال اخبار مثبت برای رشد کوتاهمدت، رشد کوتاهمدت را بیش از حد برآورد میکنند، به این ترتیب کاهش رشد و بازگشت به میانگین بلندمدت را نیز بیش از حد برآورد خواهند کرد. از طرف دیگر در صورتی که اطلاعات مثبتی در خصوص رشد میانمدت دریافت کنند، پیشبینی رشد میانمدت را نیز بیش از حد افزایش میدهند که به معنای افزایش بیش از حد پیشبینی از رشد بلندمدت نیز خواهد بود. به این ترتیب، اصلاحات پیشبینی در خصوص شرایط کوتاهمدت با خطای پیشبینی در بلندمدت رابطهای مثبت و اصلاحات پیشبینی از شرایط میانمدت با خطای پیشبینی در بلندمدت رابطهای منفی پیدا میکند. با استفاده از این تصریح مدل مشاهده میشود که نظریه انتظارات تشخیصی قابلیت بیشتری برای توضیح مشاهدات پیدا میکند و میتوان این نظریه را مکملی مناسب برای نظریه انتظارات عقلانی در مسائلی که این نظریه با کاستی همراه است در نظر گرفت.
دیدگاه شما