درک تعادل اقتصادی


تدابیر مقابله با رکود تورمی در بخش مسکن

یک استاد دانشگاه با اشاره به شرایط اقتصادی کشور در حوزه مسکن، تامین مالی بافت فرسوده و تقویت توان مالی خانه اولی ها و تولید واحدهای میان متراژ را سه اقدام موثر بانک مسکن برای ایجاد تعادل بخشی درحوزه اقتصاد مسکن توصیف کرد.

به گزارش پایگاه خبری بانک مسکن-هیبنا، سلمان خادم المله، کارشناس اقتصاد مسکن و استاد دانشگاه با بیان اینکه بسته اعتباری تدوین شده از سوی بانک مسکن نشان از هوشمندی طراحان برنامه در درک چارچوب اولویت های نظام و توجه به مشکلات روز اقتصادی خصوصا در حوزه اقتصاد مسکن دارد، اظهار کرد: با توجه به عواملی همچون افزایش نرخ ارز، وضعیت سیستم بانکی و نرخ سود بانکی و احتمال تشدید فشارهای بین المللی، ممکن است اقتصاد کشور را در وضعیت رکود تورمی قرار دهد و بخش مسکن از جمله بخش های اقتصادی است که از این تغییرات بی نصیب نخواهد ماند.

وی ادامه داد: در چنین وضعیتی بدون توجه به وضعیت حمایتی خصوصا در بخش مسکن اجتماعی و کمک به نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده، با تثبیت قیمت دلار در بازار آزاد طبیعتا بر افزایش قیمت نهاده های تولید اثر مستقیم خواهد گذاشت و باعث افزایش هزینه های تولید خواهد شد و به تبع آن با افزایش این هزینه ها بهای تمام شده تولید بالا خواهد رفت و این افزایش بهای تمام شده تولیدکنندگان در بخش های مختلف صنعت را وادار به افزایش قیمت فروش محصول نهایی خواهد کرد. انتظار افزایش در قیمت فروش محصولات نهایی با توجه به وضعیت به نسبت رکودی چند سال گذشته (کاهش در تولید، درآمد، اشتغال و تجارت) و عدم تغییر جدی در وضعیت درآمدی و به تبع آن تقاضای مصرفی در سطح جامعه احتمال تشدید رکود تورمی در حوزه های مختلف را بالا خواهد برد. به این ترتیب تدبیر بانک عامل بخش مسکن برای تقویت و حمایت از عرضه در حوزه بافت فرسوده قابل توجه است.

خادم المله با بیان اینکه در شرایط رکود تورمی سیاست گذار باید دو معضل رکود و تورم را به صورت همزمان مدیریت کند، گفت: ایجاد هماهنگی میان این دو بخش دشوار است چراکه کاهش نقدینگی به عنوان ابزاری که برای کاهش تورم به کار می رود به رکود دامن می زند و شکست رکود نیز ازطریق تزریق منابع مالی و نقدینگی به تورم می انجامد و این چرخه اگر شکسته نشود، «تورم رکودی یا رکود تورمی» بزرگ و بزرگ تر می شود. برخلاف شرایط عادی اقتصادی که برای وضعیت رکودی، سیاست های انبساطی و برای وضعیت تورمی سیاست انقباضی پیشنهاد می شود، برای حل این معضل پیچیده نسخه از قبل نوشته شده ای وجود ندارد و با توجه به شرایط روز اقتصاد هر کشور باید برای آن چاره ای اندیشید.

این صاحبنظر اقتصادی با اشاره به برنامه های حمایتی بانک مسکن در حوزه مسکن اجتماعی و نوسازی و بهسازی بافت فرسوده تصریح کرد: برای کارآیی و اثر گذاری بیشتر مبتنی بر توجیه اقتصادی این سیاست باید بر حمایت بر تسهیل و تسریع مسکن دهک های میانی نیز تمرکز کرد. تجربه چند ماه گذشته تحرک نسبی در بخش مسکن شهر تهران نشان داد، با تثبیت نسبی شرایط اقتصادی و نشان دادن چراغ سبز برای تقویت تقاضا در بخش مسکن، دهک های میانی آمادگی استقبال از این شرایط را دارند و توانمندسازی دهک های میانی اثرگذارتر و دارای توجیه اقتصادی بیشتری نسبت به سایر دهک های جمعیتی است.

خادم المله به حوزه تامین مالی مبتنی بر تقویت عرضه و تقاضای ساختمان از بازار سرمایه و استفاده از ظرفیت های این بازار به عنوان ابزارهای مکمل اشاره کرد و افزود: ابزارها و نهادهایی مثل صندوق سرمایه گذاری زمین و ساختمان (تقویت طرف عرضه)، صندوق سرمایه گذاری املاک و مستغلات (تقویت طرف تقاضا)، انواع صکوک (تقویت طرف عرضه و تقاضا)، اوراق رهنی مسکن (تقویت طرف تقاضا)، صندوق پس انداز مسکن (تقویت طرف تقاضا)، شرکت تامین سرمایه در حوزه مسکن (تقویت طرف عرضه و تقاضا)، صندوق های سرمایه گذاری نیکوکاری در بافت فرسوده (تقویت طرف عرضه) و صندوق سرمایه گذاری تملک و تنظیم مجدد زمین (تقویت طرف عرضه) از جمله ابزارها و نهادهای نوین پولی و مالی است که با هدف تقویت عرضه و تقاضای ساختمان طراحی شده و بستر قانونی آن نیز تعریف شده است.

درک تعادل اقتصادی

جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

تعریف اقتصاد کلان:

اقتصادکلان بررسی فعالیت های اقتصادی در سطح یک کشور می باشد. در اقتصاد کلان به دنبال پاسخ به این سئوال هستیم که امکانات محدود یک کشور مثل سرمایه، بودجه، زمین و . چگونه تخصیص یابد تا برای رسیدن به اهداف جامعه همچون تولید، اشتغال، بهبود توزیع درآمد، ثبات قیمت ها و تعادل تراز پرداخت ها و . بیشترین کمک را بنماید.

البته دقت داشته باشید که اهداف جامعه در کوتاه مدت ممکن است با یکدیگر ناسازگار باشند، یعنی اتخاذ یک سیاست ممکن است به تولید کمک نماید ولی به توزیع درآمد لطمه بزند. ناسازگاری بین اهداف اقتصادی جامعه به پیچیدگی سیاست گذاری در اقتصاد کلان می افزاید.

کارگزاران اقتصادی و وظایف آنها در اقتصاد کلان:

فعالیت های اقتصادی در جامعه توسط کارگزاران اقتصادی صورت می گیرد. کارگزاران اقتصادی اشخاصی هستند که فعالیت اقتصادی انجام می دهند. در اقتصاد کلان کارگزاران اقتصادی را به 4 دسته تقسیم می کنند: خانوارها ؛ بنگاه ها ؛ دولت ؛ خارجیان.

در اقتصاد کلان برای هر کدام از کارگزاران نقش ها و وظایف زیر را قائل می باشند: خانوارها صاحبان عوامل تولید (نیروی کار، زمین، سرمایه و . ) می باشند. خانوارها عوامل تولید را در اختیار بنگاه ها قرار می دهند و به ازای آن درآمد کسب می کنند. سپس این درآمد را صرف خرید کالاهای مصرفی (مخارج مصرفی) و پس انداز می کنند. بنگاه های عوامل تولید را از خانوارها می گیرند و کالاها و خدمات تولید می کنند، سپس این کالاها و خدمات را بفروش می رسانند. نقش اقتصادی دولت نیز این است که مالیات دریفات می کند و آن را خرج می کند. خارجیان نیز اشخاصی هستند که در خارج از مرزهای ملی با آنان روابط اقتصادی (صادرات و واردات) داریم.

برای اینکه از مدل ساده ای شروع کنیم، ابتدا فرض می کنیم که در جامعه ای فقط خانوارها و بنگاه ها وجود دارند. به چنین مدل یا اقتصادی، مدل (اقتصاد) دوبخشی گفته می شود. اگر دولت را نیز وارد کنیم، با مدل (اقتصاد) سه بخشی و در صورت در نظر گرفتن خارجیان در مدل، با مدل (اقتصاد) چهاربخشی یا اقتصاد باز سروکار داریم.

نحوه گردش فعالیت های اقتصادی در مدل دو بخشی:

مدل دو بخشی مدلی است که فقط خانوارها و بنگاه ها در آن به فعالیت اقتصادی می پردازند. هر چند این مدل بسیار ساده و غیر اقعی است، ولی برای فهم نحوه انجام فعالیت های اقتصادی توسط کارگزاران و روابط بین آنها بسیار مفید است. مدل های دیگر در حقیقت گسترش یافته مدل دو بخشی می باشد.

برای درک چگونگی انجام فعالیت های اقتصادی در مدل دو بخشی به نمودار زیر توجه کنید:

خانوارها عوامل تولید (مانند نیروی کار و زمین) خود را به بنگاه ها می فروشند و به ازاء آن درآمد بدست می آورند، به مجموع درآمدی که خانوارها از بابت فروش عوامل تولید خود بدست می آورند، درآمد ملی گفته می شود. مبادلات و خرید و فروش در بازار صورت می گیرد. بازارها را در اقتصاد بسته به نوع مبادلات به بازار عوامل تولید ؛ بازارهای مالی و پولی ؛ بازارهای کالاها و خدمات نهایی و . تقسیم بندی می شود. بنگاه عوامل تولید را به استخدام خود در می آورند و به ازاء آن پول پرداخت می کنند. به عنوان مثال پولی که بابت استخدام نیروی کار می پردازند دستمزد و پولی که بابت استخدام سرمایه های فیزیکی مثل زمین، ساختمان و . می پردازند، اجاره نام دارد. بنگاه ها با استفاده از عوامل تولیدی که استخدام نموده اند کالاها و خدمات نهایی تولید می کنند و از طریق بازار کالا و خدمات نهایی آن را بفروش می رسانند. به ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی یک دوره (معمولاً یکسال) تولید مدلی گفته می شود.

خانوارها درآمدی که از طریق فروش عوامل تولید خود بدست آورده اند (درآمد ملی) را به دو طریق مصرف می کنند:

1) مقداری از آن را صرف خرید کالاها و خدمات مصرفی می کنند. پولی که خانوارها بابت خرید کالاها و خدمات مصرفی می پردازند، مخارج مصرفی نامیده می شود.

2) خانوارها بقیه درآمد را پس انداز می کنند. این پس انداز در بازار مالی صورت می گیرد، که پس انداز انجام گرفته از طریق وام دادن به بنگاه ها، سرف سرمایه گذاری خواهد شد. سرمایه گذاری یعنی خرید کالاها و خدمات سرمایه ای توسط بنگاه ها.

مخارج مصرفی ( C ) ؛ درآمد ملی ( Y یا IN ) ؛ پس انداز ( S ) ؛ سرمایه گذاری ( I ) ؛ مالیات ( T ) ؛ مخارج دولتی ( G ) ؛ صادرات ( X ) ؛ واردات ( M ).

نقطه چین ها نشان دهنده جریان فیزیکی کالا و فلش هایی که در خلاف جهت گردش عقربه های ساعت است نشان دهنده جریان های پولی می باشند.

نحوه گردش فعالیت های اقتصادی در مدل سه بخشی:

در مدل سه بخشی در مقایسه با مدل دو بخشی، دولت نیز وارد شده است. دولت در اقتصاد کشورها، وظایف متعددی را انجام می دهد. ولی در مدل ما فرض می شود که نقش دولت این است که فقط از خانوارها مالیات دریافت کند و درآمدهای حاصل از جمع اوری مالیات را خرج خرید کالاها و خدمات می کند، که مخارج دولتی نامیده می شود.

مالیات دریافتی توسط دولت خالص مالیات را نشان می دهد، یعنی مالیات منهای یارانه پرداختی به خانوارها که با علامت NT نشان داده می شود.

نحوه گردش فعالیت های اقتصادی در مدل چهار بخشی:

مدل چهاربخشی مدلی است که خانوارها، بنگاه ها، دولت و خارجیان در آن وجود دارد. به این مدل، مدل اقتصاد باز نیز گفته می شود. اقتصاد با خارج از خود به شکل های مختلفی ارتباط دارد، ولی در اینجا برای درک تعادل اقتصادی پرهیز از پیچیدگی فرض می شود که رابطه اقتصاد کشور با خارج فقط به شکل صادرات و واردات کالاها و خدمات می باشد. یعنی خارجیان کالاهای ما را می خرند (صادرات) و ما هم کالاهای خارجیان را می خریم (واردات).

به هر فعالیتی که باعث خروج پول از جریان اقتصاد گردد، نشت و هر فعالیتی که باعث ورود پول به جریان اقتصاد گردد، تزریق گفته می شود. به عنوان مثال پس انداز کردن، باعث می شود که پول از جریان فعالیت اقتصادی خارج شود، بنابراین پس انداز کردن نشت است و سرمایه گذاری، باعث ورود پول به جریان فعالیت های اقتصادی می شود پس سرمایه گذاری تزریق است. به نشت، تراوش، هرز، برداشت و ریزش گفته می شود.

باتوجه به مطالب فوق و نمودارهای رسم شده، می توان گفت که نشت در نمودار دو بخشی، پس انداز است؛ در نمودار سه بخشی، پس انداز و مالیات ؛ در نمودار چهار بخشی، پس انداز و مالیات و واردات می باشد.

تزریق در مدل دو بخشی برابر است با سرمایه گذاری ؛ در مدل سه بخشی برابر است با سرمایه گذاری و مخارج دولتی و در مدل چهاربخشی برابر است با سرمایه گذاری و مخارج دولتی و صادارت.

تقاضای کل ( AD یا ):

تقاضای کل مجموع تقاضای عاملین اقتصادی از کالاها و خدمات نهایی طی یک دوره می باشد. در مدل دو بخشی فقط خانوارها و بنگاه ها وجود دارند، بنابراین تقاضای کل شامل تقاضای خانوارها از کالاها و خدمات نهایی و تقاضای بنگاه های از کالاها و خدمات نهایی می باشد. در مدل سه بخشی مخارج دولت نیز به تقاضای کل اضافه می شود و در مدل چهار بخشی خالص تقاضای خارجیان نیز اضافه می گردد. خالص تقاضای خارجیان همان خالص صادرات ( ) می باشد، زیرا صادرات تقاضای خارجیان از کالاهای ما و واردات تقاضای ما از کالاهای خارجیان می باشد که تفاضل آن خالص صادرات یا خالص تقاضای خارجیان نام دارد.

عرضه کل مجموع کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی یک دوره در یک اقتصاد می باشد، که در همه مدل ها همان تولید ملی و یا با فرضی ساده کننده می توان گفت عرضه کل همان درآمد ملی است. زیرا ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده به صورت درآمد به دست خانوارها می رسد.

تعادل در اقتصاد کلان:

تعادل به وضعیتی گفته می شود که انگیزه یا محرک و نیرویی را برای تغییر رفتار اقتصادی وجود نداشته باشد. در اقتصاد خرد هرگاه عرضه و تقاضای کالایی با یکدیگر برابر باشد گفته می شود بازار کالا در تعادل است زیرا اگر اضافه تقاضا و یا اضافه عرضه وجود داشته باشد باعث تغییر قیمت درک تعادل اقتصادی و در نتیجه تغییر مقدار عرضه و تقاضا خواهد شد. دراقتصاد کلان برای برقراری تعادل باید شرایط زیر حاکم باشد:

بنابراین می توان شرط تعادل در مدل های دوبخشی، سه بخشی و چهاربخشی را به شکل زیر خلاصه نمود:

سه شرط ارائه شده در بالا برای تعادل در اقتصاد کلان، همیشه همزمان برقرار است، یعنی اگر عرضه کل برابر تقاضای کل باشد، حتماً نشت نیز برابر با تزریق است و موجودی ناخواسته در انبار نیز صفر خواهد شد.

به تغییر ناخواسته در موجودی انبار، سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده ( ) نیز گفته می شود. بنابراین می توان گفت که شرط برقراری تعادل در اقتصاد کلان این است که باشد.

تفاوت سرمایه و سرمایه گذاری:

سرمایه هر شرکت در زمان t ، برابر با مجموع سرمایه گذاری هایی که از ابتدای تأسیس شرکت تا سال t صورت گرفته است.

به تغییرات موجودی سرمایه، سرمایه گذاری گفته می شود. (سرمایه گذاری خالص برابر است با سرمایه گذاری ناخالص منهای استهلاک).

به زبان ریاضی انتگرال سرمایه گذاری همان سرمایه است و مشتق سرمایه نسبت به زمان، سرمایه گذاری است.

به تعبیری دیگر می توان گفت که سرمایه متغیره انباره یا موجودی و سرمایه گذاری یک متغیر روانه یا جریان است. متغیرها را در اقتصاد به انباره و روانه تقسیم می کنند متغیر انباره متغیری است که در یک لحظه زمانی قابل اندازه گیری باشد ولی متغیر روانه متغیری است که در یک دوره زمانی قابل اندازه گیری است.

بهترین نظریه های اقتصادی که حتما باید آن ها را بشناسید

بهترین نظریه‌های اقتصادی

اقتصاددانان نقش مهمی در مطالعه توزیع منابع و نتایج اجتماعی دارند. این افراد مفاهیم ارزشمندی از روندهای اصلی اقتصادی، رفتار مصرف‌کننده و تحولات بازارهای مالی را ارائه داده‌اند. برای مطالعه این مفاهیم، نیازی نیست متخصص باشید، بلکه ما سعی کردیم به زبانی ساده مهم‌ترین نظریه های اقتصادی را برای شما شرح دهیم. مرور این مطالب مفید است و می‌تواند درک روشن‌تری از امور اقتصادی در دوره‌های مختلف و بازه‌های تاریخی به شما بدهد.

نظریه اقتصادی چیست؟

بهترین نظریه های اقتصادی

نظریه های اقتصادی مجموعه‌ای از ایده‌ها و اصولی هستند که نحوه عملکرد اقتصاد را مشخص می‌کنند. با توجه درک تعادل اقتصادی به نقشی که بر عهده دارید، ممکن است از نظریه های اقتصادی برای اهداف مختلف استفاده کنید؛ برای مثال برخی نظریه‌ها با هدف توصیف پدیده‌های مهم مانند تورم، عرضه و تقاضا و چرایی آن‌ها به وجود آمده‌اند.

دیگر نظریه های اقتصادی نیز فضای فکری را ایجاد می‌کنند که به اقتصاددانان اجازه می‌دهد رفتارهای بازارهای مالی، صنایع مختلف و عملکرد دولت‌ها را تحلیل، تفسیر و پیش‌بینی کنند. با این حال بیشتر متخصصان حوزه اقتصاد سعی می‌کنند از نظریه‌ها برای به دست آوردن توضیح مناسب و راه‌حل‌هایی بالقوه برای مشکلات استفاده کنند.

انواع نظریه های اقتصادی

برای شناخت بهتر این موضوع بهتر است به معرفی مهم‌ترین نظریه های اقتصادی بپردازیم که در موقعیت‌های مختلف به کمک متخصصان آمده است. این نظریه‌ها بیشتر هنگام تجزیه و تحلیل فعالیت‌های اقتصادی در دسترس قرار می‌گیرند. در اینجا می‌خواهیم به معرفی 11 نظریه مهم بپردازیم.

1- عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا یکی از نظریه های اقتصادی در زمینه اقتصاد خرد است که مدلی مناسب برای تعیین قیمت‌ها ارائه می‌دهد. این نظریه بیان می‌کند که قیمت واحد برای یک کالا یا خدمات در مواقع مختلف متفاوت است؛ بنابراین سه شکل متفاوت قیمتی برای محصول ارائه می‌دهد که عبارت‌اند از:

  1. قیمت کالا یا خدمات زمانی که در تعادل اقتصادی قرار دارند.
  2. قیمت کالاها و خدمات زمانی که تقاضا برای آن‌ها بسیار بیشتر است.
  3. قیمت کالا و خدمات زمانی که عرضه آن بسیار بالا باشد.

احتمالاً این الگو را در بسیاری از موارد روزمره مشاهده کرده باشید؛ برای مثال در فصل زمستان قیمت محصولاتی مانند گوجه‌فرنگی افزایش پیدا می‌کند؛ زیرا از فصل برداشت آن فاصله زیادی گرفته‌ایم؛ بنابراین عرضه بالا سبب کاهش قیمت‌ها و تقاضای زیاد موجب افزایش قیمت کالا و خدمات می‌شود.

2- اقتصاد کلاسیک

اقتصاد کلاسیک، یکی دیگر از نظریه های اقتصادی بوده که توسط متفکران اقتصادی و سیاسی اولیه مانند آدام اسمیت و جان استوارت میل ایجاد شده است. یکی از اولین نظریه های اقتصاد کلاسیک می‌گوید اقتصاد بازار بنا به تعریف، سیستمی است که توسط قوانین تولید و مبادله اداره شده و به‌صورت خودتنظیمی فعالیت می‌کند؛ پس می‌توان گفت خودتنظیمی و تحولات بازار سرمایه‌داری اساس این اقتصاد را تشکیل می‌دهند.

نظریة اقتصاد کلاسیک اندکی پس از تولد سرمایه‌داری غربی و انقلاب صنعتی توسعه پیدا کرد. اقتصاددانان کلاسیک بهترین تلاش خود را برای توضیح عملکرد درونی سرمایه‌داری ارائه کردند. انتشار کتاب ثروت ملل توسط آدام اسمیت در سال 1776 برخی از برجسته‌ترین تحولات اقتصاد کلاسیک را برجسته کرد. روشنگری‌های او حول محور تجارت آزاد، بیانگر مفهومی به نام «دست نامرئی» بود که به‌عنوان نظریه‌ای برای مراحل آغازین عرضه و تقاضای داخلی و بین‌المللی عمل کرد. مطالعات اسمیت به ترویج تجارت داخلی کمک کرده و به قیمت‌گذاری‌های کارآمدتر و منطقی‌تر در بازارهای محصول براساس عرضه و تقاضا منجر شده است.

برای مثال هنگامی که شما برای نفع شخصی خود تلاش می‌کنید، امکان بیشتری دارد که به جامعه هم منفعت برسانید. تا زمانی که مستقیم برای منفعت خود جامعه تلاش می‌کنید. البته این در شرایطی بوده که جامعه شرایط برابری برای رقابت افراد را فراهم کرده باشد.

3- اقتصاد کینزی

بهترین نظریه های اقتصادی

اقتصاد کینزی متشکل از نظریه‌ها و مدل‌های اقتصاد کلان متعددی است که توضیح می‌دهد چگونه تقاضای کل بر پدیده‌هایی مانند تولید اقتصادی و تورم تأثیر می‌گذارند. این تئوری نشان‌دهنده شیوه جدیدی از نگاه به مخارج، تولید و تورم است. ایده اصلی تفکر کینزی این است که تقاضای کل ذاتاً معادل ظرفیت تولید یک اقتصاد نیست، بلکه عوامل مختلفی چه دولتی و چه خصوصی آن را تعیین می‌کنند. با این کار، روش‌های اقتصادی کینزی از سیستمی پشتیبانی می‌کنند که در آن نوسانات تقاضای کل می‌تواند به تغییر در اشتغال و تولید منجر شود، اما بر قیمت‌ها تأثیری ندارد.

پیش از این، مفهومی که کینزی به این تغییرات هم می‌توانند سبب پیشرفت اشتغال شوند و هم فرصت‌های سودآوری فراهم کنند؛ بنابراین افراد و کارآفرینان می‌توانند از این فرصت‌ها استفاده کنند و سبب ایجاد نوآوری و مشاغل جدید شوند. در این صورت تعادل‌نداشتن در اقتصاد برطرف می‌شود.

براساس ساختار کینز از این نظریه به اصطلاح کلاسیک،‌ اگر تقاضای کل در اقتصاد کاهش پیدا کند، ضعف تولید و مشاغل به کاهش قیمت‌ها و دستمزدها منجر می‌شود. سطح پایین‌تر تورم و دستمزدها نیز کارفرمایان را وادار می‌کند تا سرمایه‌گذاری‌های مختلفی انجام دهند و افراد بیشتری را استخدام کنند. همین مسئله سبب احیای رشد اقتصادی می‌شود.

مصداق واقعی این موضوع را می‌توانیم در کشورهایی با اقتصاد قوی ببینیم. هرچه میزان تورم در یک کشور پایین‌تر باشد، سرمایه‌گذاری‌های بیشتری نیز در آن کشور انجام می‌شود. همچنین مشاغل جدید به وجود می‌آید و همین موضوع سبب شکوفایی اقتصادی می‌شود.

4- اقتصاد مالتوس

اقتصاد مالتوس یکی دیگر از نظریه های اقتصادی است که به این ایده اشاره دارد که اگرچه رشد جمعیت ممکن است تصاعدی باشد، رشد و عرضه مواد غذایی و سایر منابع خطی است. این تئوری می‌گوید وقتی یک جمعیت در طول زمان رشد می‌کند و از توانایی جامعه برای تولید منابع پیشی می‌گیرد، سطح زندگی آن ممکن است کاهش پیدا کند و باعث رویداد بزرگ کاهش جمعیت شود.

مثال این تئوری را می‌توانید در طول تاریخ با پدیده‌هایی مانند طاعون و غیره تجزیه و تحلیل کنید که سبب کاهش شدید جمعیت شدند. درباره طاعون آمارهای زیادی وجود داشته، اما برخی از آن‌ها می‌گوید بعد از طاعون سیاه برخی از قبیله‌ها و تمدن‌ها به‌طور کامل نابود شدند.

با این کار، اقتصاد مالتوس از تلاش‌های کنترل جمعیت برای جلوگیری از نرخ رشد کنترل‌نشده حمایت می‌کند. مکاتب مختلف فکری تا حد زیادی مالتوسیسم را به‌دلیل ارتباط آن با تولیدات کشاورزی زیر سؤال برده‌اند، اما گفتمان پیرامون تخریب محیط‌زیست،‌ کاهش منابع و کمبود آن همچنان ادامه دارد.

5- مارکسیسم

بهترین نظریه های اقتصادی

نمی‌توان از مهم‌ترین نظریه های اقتصادی صحبت کرد و نامی از مکتب مارکسیسم نبرد. این مفهوم نوعی نظریه اجتماعی- اقتصادی بوده که تأثیرات سرمایه‌داری را بر توسعه،‌ کار و بهره‌وری اقتصاد تفسیر می‌کند. این نظریه بیان می‌کند یک جامعه سرمایه‌داری شامل دو طبقه اجتماعی- اقتصادی است. در این جامعه بورژواها طبقه حاکم بوده و پرولتاریا طبقه کارگر است. براساس نظریه مارکسیسم، کنترل ابزار تولید در دست بورژوازی است و پرولتاریاها مالک نیروی کار هستند و کالاهای اقتصادی باارزش را تولید می‌کنند.

ا این دسته‌بندی، بورژوازی تمام تلاش خود را می‌کند تا طبقه کارگر با بیشترین میزان توان کار کرده و کمترین دستمزد را دریافت کند؛ بنابراین نوعی تعادل اقتصادی استثمارگرانه ایجاد می‌شود. اقتصاددانان حوزه مارکسیست استدلال می‌کنند که این نابرابری اقتصادی به انقلاب منجر خواهد شد.

یکی از مثال‌های روشن این نظریه را می‌توانید در انقلاب فرانسه ببینید. طبقه اشراف فرانسه قبل از انقلاب، فئودال‌هایی بودند که افراد ضعیف جامعه باید برای آن‌ها با کمترین دستمزد کار می‌کردند. در ادامه این اتفاق نیز انقلاب فرانسه سبب برچیده‌شدن این سیستم و تغییر حکومت به سمت جمهوری شد.

6- سرمایه‌داری Laissez- faire

این نظریه اقتصادی که نوعی از سرمایه‌داری بازار آزاد است، به‌طورکلی با مداخله دولت از طریق راه‌هایی مانند یارانه‌ها، حداقل دستمزدها، محدودیت‌های تجاری و مالیات شرکت‌ها مخالف است. این نظریه بیان می‌کند رونق اقتصادی در سیستم‌هایی که دولت آن را به حال خود رها می‌کند، شکوفایی اقتصادی بیشتری دارد.

از آنجا که خودتنظیمی طبیعی بهترین روش برای تنظیم‌کردن امور بوده، اقتصاددانان لسه‌فر استدلال می‌کنند نیازی به پیچیده‌شدن امور تجاری و صنعتی با دخالت دولت‌ها نیست. سرمایه‌داران موافق هم این نظریه را به‌عنوان مسیری برای دستیابی به شکوفایی اقتصادی می‌دانند، اما هیچ حمایت ذاتی را برای قشر آسیب‌پذیر جامعه ارائه نمی‌کنند.

نقدهایی فراوانی به این نظریه وارد است و آن را یکی از عوامل بحران اقتصادی آمریکا در نظر می‌گیرند. شرکت‌های بسیاری که به دولت آمریکا متصل هستند، اما در سند بودجه نامی از آن‌ها نبوده است، در زیر این پوشش می‌توانند شروع به مصادره اموال عمومی کنند. همین موضوع قدم اول برای به وجود آمدن بحران اقتصادی است.

7- سوسیالیسم بازار

سوسیالیسم بازار که اغلب اوقات به نام سوسیالیسم لیبرال شناخته می‌شود، نشان‌دهنده سازش بین برنامه‌ریزی سوسیالیستی و سرمایه‌گذاری آزاد است. در این حالت شرکت‌ها مالکیت عمومی دارند، اما تولید و مصرف توسط نیروهای بازار هدایت می‌شوند.

شکلی از سوسیالیسم بازار در یوگسلاوی در دهه 1960 و در تمایز با سوسیالیسم متمرکز اتحاد جماهیر شوروی پذیرفته شد. تحول مشابهی هم در اواخر دهه 1960 و اوایل 1970 در مجارستان رخ داد.

در نظام سوسیالیستی بازار، سرمایه به‌صورت تعاونی مالکیت دارد، اما نیروهای بازار به‌جای نظارت دولت، تولید و مبادله را تعریف می‌کنند. مدل‌های مختلف این نظریه اقتصادی، سود تولیدشده توسط شرکت‌های دارای مالکیت اجتماعی را به سمت کانال‌های متفاوتی مانند پاداش کارکنان، تأمین مالی عمومی یا سود اجتماعی هدایت می‌کنند.

8- پول گرایی

بهترین نظریه های اقتصادی

پول‌گرایی یکی دیگر از نظریه های اقتصادی زیرمجموعه اقتصادی کلان بوده و این ایده را ترویج می‌دهد که دولت‌ها می‌توانند با کنترل عرضه پول به ثبات اقتصادی دست پیدا کنند. پول‌گرایی یک مکتب فکری اقتصادی بوده که بیان می‌کند عرضه پول در یک اقتصاد، محرک اصلی رشد اقتصادی است. با افزایش در دسترس بودن پول در سیستم، تقاضای کل برای کالاها و خدمات افزایش پیدا می‌کند. افزایش تقاضای کل، سبب ایجاد شغل شده و نرخ بیکاری کاهش می‌یابد.

اصل کلیدی پول‌گرایی این است که کل مقدار پول در گردش در یک اقتصاد، عامل اصلی تعیین‌کننده رشد آن است. پول‌گرایی تا حد زیادی بر نظریه کمیت پول متکی است. مفهومی که به‌عنوان بخشی از اقتصاد کینزی نیز وجود دارد. در این مفهوم فرض می‌شود عرضه پول (M) ضرب در سرعت (V) که نرخی بوده که یک اقتصاد با آن هرسال پول مبادله می‌کند، با مخارج اسمی آن برابر است.

بنابراین عرضه پول عامل تعیین‌کننده نرخ اشتغال، تورم و تولید است؛ برای مثال در کشورهایی که پول بیشتر در دسترس افراد بوده، آن‌ها تمایل به خریدهای بیشتری داشته و کسب و کارها به‌دلیل این نیاز شروع به گسترش می‌کنند. تأسیس شعب جدید سبب استخدام نیروهای کار بیشتر هم خواهد شد.

9- تراژدی منابع مشترک

تراژدی منابع مشترک نظریه‌ای بوده که یک مشکل اقتصادی مربوط به مصرف منابع و بهره‌برداری بیش‌ازحد از منابع را که توسط نهادهای رسمی حکومتی تنظیم نشده، توضیح می‌دهد. این نظریه بیان می‌کند افرادی که دسترسی نامحدودی به یک منبع دارند، احتمالاً در راستای منافع شخصی خود عمل می‌کنند و از طریق اقدام جمعی ممکن است منبع را به‌طور کامل تخلیه کنند.

صحت این نظریه موضوعی بوده که در میان اقتصاددانان مورد بحث است و برخی معتقدند ممکن است کاربرد آن بسیار محدود باشد. برای بروز چنین مشکلی، منبع موردنظر باید اساساً کمیاب باشد. این نظریه به گفتمان‌های پیرامون شیوه‌های توسعه پایدار، حفاظت از محیط‌زیست و تنظیم منابع دسترسی آزاد مانند ماهیگیری و جنگل کمک کرده است.

10- نظریه رشد جدید

تئوری «رشد جدید» یکی دیگر از نظریه های اقتصادی بوده که بیان می‌کند تمایل و خواسته‌های نامحدود انسان، سبب افزایش بهره‌وری و رشد اقتصادی می‌شود. ایده کلیدی که پشت این نظریه وجود دارد، این فرض است که رقابت سبب کاهش سود می‌شود؛ پس افراد را مجبور می‌کند به‌دنبال روش‌های بهتر و کارآمدتر برای انجام کارها یا اختراع محصولات جدید باشند.‌ این نظریه بر اهمیت کارآفرینی، دانش، نوآوری و پیشرفت فناوری به‌عنوان انگیزه‌های رشد اقتصادی متمرکز است.

این نظریه استدلال می‌کند که نوآوری و فناوری‌های جدید، به‌صورت تصادفی اتفاق نمی‌افتند. بلکه به تعداد افرادی که به‌دنبال نوآوری‌ها یا فناوری‌های جدید هستند، بستگی دارد. اگر انگیزه سودآوری به اندازه کافی بزرگ باشد، مردم رشد سرمایه انسانی را انتخاب می‌کنند و بیشتر به‌دنبال نوآوری‌های جدید خواهند بود.

یکی از جنبه‌های مهم این نظریه اقتصادی این است که دانش به‌عنوان یک دارایی برای رشد تلقی می‌شود و مانند سایر دارایی‌ها یعنی املاک و مستغلات مشمول محدودیت در بازدهی نیست. دانش یک کیفیت نامشهود است و می‌تواند منبعی برای رشد در یک سازمان یا صنعت باشد. مصداق بارز این موضوع را در زمینه‌های مختلف به‌خصوص بازار ارزها مشاهده می‌کنید. به‌دلیل آزادبودن رقابت در این عرصه، نوآوری‌ها، توکن‌ها و سیستم‌های جدیدی روزانه در حال شکل‌گیری هستند.

11- نظریه خطر اخلاقی

بهترین نظریه های اقتصادی

«خطر اخلاقی» یک پدیده اقتصادی بوده که در طول در تاریخ بسیار تکرار شده است. در این پدیده، یک طرف قرارداد حسن‌نیت نداشته یا اطلاعات گمراه‌کننده‌ای را درباره دارایی‌ها، بدهی‌ها یا ظرفیت مالی خود بیان کرده است. علاوه بر این می‌تواند به این معنا باشد که یکی از دو طرف قصد دارد تا قبل از اتمام قرارداد، ریسک‌های پرخطری انجام دهد؛ زیرا قرار نیست تا عواقب حاصل از آن ریسک را تحمل کند؛ بنابراین هر زمان که یک طرف داستان مجبور نباشد پیامدهای احتمالی خطر را تحمل کند، ریسک این اتفاق بیشتر هم می‌شود.

در چنین شرایطی طرف دیگر معامله معمولاً هزینه‌های آن ریسک را متحمل می‌شود. برای درک بهتر اصطلاح خطر اخلاقی حالتی را در نظر بگیرید که شما بخشی از سرمایه خود را به فرد جاه‌طلبی می‌دهید تا در ازای کارکردن با آن، به شما سود پول را بدهد. اگر هم شرایط بازار نامساعد بود و دچار ضرر شدید، آن فرد نیازی به پرداخت هیچ جریمه‌ای ندارد. در چنین موقعیتی اگر شما آگاهی کاملی از بازارهای مالی نداشته باشید، به‌دلیل بلندپروازی‌های آن شخص دچار ضررهای مالی سنگینی می‌شوید.

سخن پایانی

صحبت از نظریه های اقتصادی اینجا به پایان نمی‌رسد، بلکه می‌توان برای توصیف کامل هریک از آن‌ها چندین جلد کتاب نوشت. با این حال درک مفهوم کلی آن‌ها می‌تواند تا حد زیادی ذهن شما را روشن کند و درصورت تمایل به مطالعات دقیق و گسترده‌تر در این زمینه سوق دهد. از بین نظریه های اقتصادی گفته‌شده با کدام یک از آن‌ها از قبل آشنا بودید؟ نظرات خود را در کامنت با ما در میان بگذارید.

پرسش‌های متداول

ضعف نظریه اقتصادی کینزی در چیست؟

در دیدگاه کینزی، تقاضای کل لزوماً برابر با ظرفیت تولیدی اقتصاد نیست. در عوض تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می‌گیرد و گاهی اوقات رفتار نامنظمی دارد؛ بنابراین روی تولید، اشتغال و تورم تأثیر می‌گذارد.

آثار مثبت مارکسیسم چیست؟

اگر مارکسیسم به‌طور کامل عملی شود، روی مراقبت‌های بهداشتی، آموزش رایگان و برابری جنسیتی تأکید می‌کند. شاید جالب باشد بدانید تفکر مارکسیسم به‌شدت موافق از بین بردن کلیشه‌های جنسیتی است. علاوه بر این می‌تواند برای رفع برخی از مشکلات سرمایه‌داری مناسب باشد.

چرا نظریه خطر اخلاقی مهم است؟

به این دلیل که روی آگاهی هر دو طرف از ضرر و زیان تمرکز دارد؛ بنابراین در یک معامله دوسویه، فردی که متحمل ضرر کمتری می‌شود، دست به ریسک‌های خطرناک نخواهد زد.

درک تعادل اقتصادی

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / قانون عرضه و تقاضا چیست؟ بررسی رابطه بین عرضه و تقاضا همراه با نمودار

قانون عرضه و تقاضا چیست؟ بررسی رابطه بین عرضه و تقاضا همراه با نمودار

پیش از این مطالبی درباره تعریف عرضه و تقاضا در بازار سهام که یکی از اساسی‌ترین مفاهیم و رکن مهم اقتصاد بازار بورس بشمار می رود منتشر نمودیم امادر این مقاله قصد داریم شما را با قانون عرضه و تقاضا در بورس و رابطه بین این دو و سوالاتی که ممکن است در این باره برایتان پیش بیاید بپردازیم.

در تحلیل تکنیکال که یکی از مهم ترین روش های آنالیز سهم می باشد باید مقدار عرضه و تقاضا و علت تغییرات قیمت شناخته شود تا بتوانیم نمودار قیمت و تغییرات آن را بدست آوریم و متوجه شویم که در سهم مورد نظر چگونه حجم عرضه و تقاضا موجب نوسان قیمت می شود.

تعریف عرضه و تقاضا

تقاضا به مقدار محصول یا خدماتی اطلاق می‌شود که برای خریداران مطلوب باشد در واقع مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدماتی است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند.

و عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته می‌شود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است در واقع عرضه نشان‌دهنده‌ی مقدار آورده‌ی بازار است.

بررسی قانون عرضه و تقاضا

رابطه‌ی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطه‌ی تقاضا معروف است و ارتباط میان قیمت (P) و مقدار محصول (Q) یا خدمت عرضه‌ شده به بازار، رابطه‌ی عرضه می‌گویند؛ بنابراین، قیمت هر چیزی بازتابی از عرضه و تقاضای آن ست. در ادامه قانون عرضه و قانون تقاضا را بصورت مجزا مورد بررسی قرار می دهیم.

قانون عرضه

قانون تقاضا در واقع نشان دهنده این است که در صورت برابر بودن عوامل دیگر، هر چه قیمت یک کالا افزایش یابد، متقاضی آن کالا کاهش پیدا می کند. مقدار کالایی که خریداران با قیمتی بالاتر می‌خرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینه‌ی فرصت خرید آن کالا نیز بالا می‌رود.

در نتیجه، مردم بطور طبیعی از خرید محصول چشم‌پوشی خواهند کرد. در نتیجه، افراد به طور طبیعی از خرید محصولی که آنها را مجبور کند تا از مصرف محصولات دیگری که ارزش بیشتری دارد صرف نظر کنند، اجتناب می کنند.

نمودار زیر نشان دهنده رابطه بین میزان قیمت با میزان تقاضا است که شیب منحنی به سمت پایین حرکت می‌کند و بدین معناست که هر چه قیمت بالاتر رفته میزان تقاضا کمتر و بلعکس هر چه قیمت پایین تر باشد میزان تقاضا بیشتر تر می باشد.

در نقطه‌ی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطه‌ی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان می‌دهد. (نقطه‌ی A) و هرچه قیمت پایین‌تر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر می‌شود (نقطه‌ی C).

عوامل تاثیرگذار بر تقاضا کدامند؟

برای تقاضای یک محصول، عواملی مانند کیفیت و هزینه یک محصول و… تاثیرگذار است. تعداد محصولات جایگزین‌ در دسترس، میزان تبلیغات و تغییرات در قیمت محصولات مکمل نیز روی میزان تقاضا تاثیر می‌گذارد.

قانون عرضه

قانون عرضه هم همانند قانون تقاضا نشان‌دهنده‌ی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش می‌رسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطه‌ی عرضه شیب رو به بالا دارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر می‌شود. تولیدکنندگان در قیمت‌های بالاتر عرضه را بیشتر می‌کنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر خواهد کرد.

در نقطه‌ی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.

زمان و عرضه

رابطه‌ی عرضه بر خلاف رابطه‌ی تقاضا، عنصری از زمان به شمار می رود. زمان در عرضه اهمیت زیادی دارد، زیرا تأمین‌کنندگان باید سریعا به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه برای همیشه؛ این موضوع مهم است که آیا تغییر قیمتی در نتیجه‌ی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.

بررسی رابطه بین عرضه و تقاضا

فرض کنیم به دلیل شدت برف در زمستان، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول کاپشن است. تأمین‌کنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا مردم باشند.

اما اگر این بارش های مداوم در نتیجه‌ی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به کاپشن نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار می‌رود تغییر در تقاضا و قیمت طولانی ‌مدت باشد؛ در نتیجه تأمین‌کنندگان، تجهیزات و زیرساخت‌های تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانی‌مدت تغییر خواهند داد.

عوامل تاثیرگذار بر عرضه کدامند؟

مثال فوق، فقط عرضه توسط یک کسب و کار را در نظر گرفته است. در دنیای واقعی، عرضه توسط فاکتورهای بسیار زیادی تعیین می‌شود. عواملی مانند ظرفیت تولید، هزینه تولید مانند حقوق نیروی کار، مواد اولیه و تعداد رقبا، به طور مستقیم روی میزان تولید و عرضه آن کسب و کار تاثیر می‌گذارند.

عوامل فرعی مانند در دسترس بودن مواد اولیه، آب و هوا و قابل اتکا بودن زنجیره عرضه نیز می‌توانند روی عرضه یک محصول تاثیر بگذارند.

رابطه‌ی عرضه و تقاضا

در مطالب فوق با معنا و مفهوم عرضه و تقاضا آشنا شدید حال به بررسی تأثیر عرضه و تقاضا بر قیمت می پردازیم.درک تعادل اقتصادی

بررسی رابطه بین عرضه و تقاضا

فرض کنید که یک گیتار با قیمت ۷۰۰هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیل‌های پیشینِ شرکتِ تهیه‌کننده‌ی گیتار مشخص شده بود که مشتریان گیتار را با قیمتی بالاتر از ۷۰۰ هزار تومان خرید نمی‌کنند، تنها ۱۰ گیتار عرضه شد، چرا که هزینه‌ی فرصت آن برای تهیه‌کننده در تولید بیشتر بسیار بالاست.

با این حال، اگر این ۱۰ گیتار مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطه‌ی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا می‌رود. در پی آن، با توجه به رابطه‌ی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا گیتار بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.

در مقابل، اگر ۳۰ گیتار تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست.

در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرف‌کننده با خرید گیتارها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیه‌کنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایین‌تر باعث می‌شود افرادی که به نظر آنها هزینه‌ی فرصت خرید گیتار با قیمت ۷۰۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید گیتارها جلب شود.

تعادل

وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع می‌کنند و به نقطه‌ی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل می‌گویند.

در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضه‌شده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ این شرایط اقتصادی مورد قبول همگان است.

در یک قیمت مشخص، عرضه‌کنندگان همه‌ی کالاهای تولیدشده را به فروش می‌رسانند و مصرف‌کنندگان همه‌ی کالای مورد تقاضای خود را به دست می‌آورند.

همان‌طور که در نمودار می‌بینید، تعادل در نقطه‌ی تقاطع منحنی‌های عرضه و تقاضا رخ می‌دهد که نشان می‌دهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطه‌ی تعادل، قیمت کالاها *P و مقدار آن *Q خواهد بود. این اعداد به قیمت تعادلی و مقدار تعادلی معروف است.

این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمت‌های کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.

بررسی عدم تعادل در بازار

عدم تعادل زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یا مقدار برابر با *P یا *Q نباشد.

۱. مازاد عرضه

اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ می‌دهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.

در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضه‌ی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرف‌کنندگان می‌خواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف می‌شود.

عرضه‌کنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرف‌کنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر می‌خرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.

۲. مازاد تقاضا

مازاد تقاضا زمانی به وجود می‌آید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرف‌کنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازه‌ی کافی تولید نکرده‌اند.

در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرف‌کنندگان در این قیمت Q2 می باشد. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرف‌کنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد.

همچنان که مصرف‌کنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا می‌کشد و باعث می‌شود عرضه‌کنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطه‌ی تعادل نزدیک‌تر کنند.

انتقال و حرکت

در اقتصاد، “حرکات” و “تغییرات” در ارتباط با منحنی های عرضه و تقاضا پدیده های مختلف بازار را نشان میدهند:

۱. حرکت

یک حرکت، به تغییر در امتداد منحنی اشاره می کند. در منحنی تقاضا، یک حرکت، نشان دهنده ی تغییر در هر دو کمیت قیمت و مقدار تقاضا شده از یک نقطه به نقطه ی دیگر روی منحنی می باشد. حرکت این نکته را می رساند که رابطه ی تقاضا، ثابت است.

در واقع یک حرکت در این نمودار زمانی رخ میدهد، که تغییر در مقدار تقاضا شده فقط بدلیل تغییری که در قیمت اتفاق افتاده است، ایجاد شود و برعکس. منحنی زیر نشان دهنده ی حرکت بر روی منحنی تقاضا می باشد.

یک حرکت در امتداد منحنی عرضه نیز بیان می کند که رابطه ی عرضه هم همانند منحنی تقاضا ثابت است.

از این رو، حرکت در امتداد منحنی عرضه زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت محصول تغییر کند و مقدار عرضه شده نیز براساس تابع عرضه ی اصلی تغییر درک تعادل اقتصادی یابد. به عبارت دیگر، یک حرکت در این منحنی زمانی رخ میدهد، که تغییر در مقدار عرضه شده تنها به دلیل تغییر در قیمت بوجود آمده است و برعکس.

نمودار زیر فرآیند حرکت بر روی منحنی عرضه را نشان می دهد:

۲. انتقال

یک انتقال در منحنی عرضه و تقاضا زمانی رخ میدهد که مقدار یک محصول تقاضا شده یا عرضه شده، تغییر کند، درحالیکه قیمت آن ثابت بماند. برای مثال، اگر قیمت یک چیپس ۲ هزار تومان باشد، و مقدار تقاضا برای چیپس از Q1 به Q2 افزایش یابد، پس یک انتقال در خصوص تقاضا برای چیپس خواهیم داشت.

انتقال در منحنی تقاضا نشان می دهد که تابع اصلی تقاضا دچار تغییر شده است. به این معنی که مقدار تقاضا تحت تاثیر فاکتور دیگری از قیمت قرار گرفته است. انتقال وقتی در رابطه ی تقاضا رخ می دهد که، بعنوان مثال، چیپس تنها خوراکی قابل دسترس برای مصرف بشود! (عامل غیر قیمت برای تحت تاثیر قرار دادن تابع تقاضا).

نمودار زیر این انتقال در تقاضا را برای چیپس نشان می دهد:

در مقابل، اگر که قیمت یک چیپس ۲ هزار تومان باشد، و مقدار عرضه شده از Q1 به Q2 کاهش یابد، طبیعتا یک انتقال نیز در عرضه ی چیپس خواهیم داشت. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه، اشاره دارد که رابطه ی اصلی عرضه دچار تغییر شده است، به این معنی که مقدار عرضه شده تحت تاثیر فاکتور دیگری از قیمت قرار گرفته است.

یک انتقال در منحنی عرضه اتفاق می افتد اگر که، برای مثال خوراکی های جایگزین مانند پفک یا پفیلا بیشتر تولید شده و مورد اقبال بیشتری قرار گیرند، در این صورت تولیدکنندگان چیپس مجبور خواهند شد که چیپس کمتری با همان قیمت عرضه کنند. این حالت را می توانید در نمودار زیر نمایان است.

پاسخ به برخی از سوالات متداول درباره عرضه و تقاضا

چگونه عرضه و تقاضا باعث ایجاد یک قیمت تعادلی می‌شوند؟

قیمت تعادلی قیمتی است که در آن، تولیدکننده می‌تواند همه محصولاتی که قصد فروش دارد را بفروشد و خریدار می‌تواند همه محصولاتی که می‌خواهد را بخرد.

برای درک چگونگی کارکرد عرضه و تقاضا برای موازنه قیمت، تصور کنید یک کسب و کار، محصولی جدید را ارائه کرده است. قیمت بالاتری برای محصول در نظر گرفته می‌شود ولی خریداران کمی آنرا خریداری می‌کنند.
آن کسب و کار پیش‌بینی کرده که تعداد بیشتری از محصول را خواهد فروخت ولی به دلیل کمبود علاقه خریداران، انبارهایش پر از محصول می شود.

به خاطر وجود عرضه زیاد، آن کسب و کار قیمت محصول را پایین می‌آورد. تقاضا بالا می‌رود ولی با کاهش تدریجی عرضه، کسب ‌و کار قیمت را افزایش می‌دهد تا زمانی که یک قیمت خوب و تعادلی برای تنظیم میزان عرضه محصول و تقاضای مشتری بیابد.

آیا عرضه و تقاضا فقط روی قیمت تاثیر می‌گذارند؟

قانون عرضه و تقاضا فقط روی قیمت تاثیر نمی‌گذارد و می‌تواند برای توضیح سایر فعالیت‌های اقتصادی نیز استفاده شود.

برای مثال، بیکاری بالاست و تعداد زیادی نیروی کار وجود دارد، در نتیجه، کسب و کار تمایل به کاهش حقوق دارند.

بالعکس، وقتی نرخ بیکاری پایین است، نیروی کار نیز کم است و در نتیجه برای جلب نیروی کار، کارفرمایان تمایل به افزایش حقوق‌ها دارند. به همین ترتیب، در دنیای سرمایه‌گذاری در بورس، عرضه و تقاضا می‌تواند تعیین کننده قیمت یک سهام در بازار باشد.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

درک تعادل اقتصادی

جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

تعریف اقتصاد کلان:

اقتصادکلان بررسی فعالیت های اقتصادی در سطح یک کشور می باشد. در اقتصاد کلان به دنبال پاسخ به این سئوال هستیم که امکانات محدود یک کشور مثل سرمایه، بودجه، زمین و . چگونه تخصیص یابد تا برای رسیدن به اهداف جامعه همچون تولید، اشتغال، بهبود توزیع درآمد، ثبات قیمت ها و تعادل تراز پرداخت ها و . بیشترین کمک را بنماید.

البته دقت داشته باشید که اهداف جامعه در کوتاه مدت ممکن است با یکدیگر ناسازگار باشند، یعنی اتخاذ یک سیاست ممکن است به تولید کمک نماید ولی به توزیع درآمد لطمه بزند. ناسازگاری بین اهداف اقتصادی جامعه به پیچیدگی سیاست گذاری در اقتصاد کلان می افزاید.

کارگزاران اقتصادی و وظایف آنها در اقتصاد کلان:

فعالیت های اقتصادی در جامعه توسط کارگزاران اقتصادی صورت می گیرد. کارگزاران اقتصادی اشخاصی هستند که فعالیت اقتصادی انجام می دهند. در اقتصاد کلان کارگزاران اقتصادی را به 4 دسته تقسیم می کنند: خانوارها ؛ بنگاه ها ؛ دولت ؛ خارجیان.

در اقتصاد کلان برای هر کدام از کارگزاران نقش ها و وظایف زیر را قائل می باشند: خانوارها صاحبان عوامل تولید (نیروی کار، زمین، سرمایه و . ) می باشند. خانوارها عوامل تولید را در اختیار بنگاه ها قرار می دهند و به ازای آن درآمد کسب می کنند. سپس این درآمد را صرف خرید کالاهای مصرفی (مخارج مصرفی) و پس انداز می کنند. بنگاه های عوامل تولید را از خانوارها می گیرند و کالاها و خدمات تولید می کنند، سپس این کالاها و خدمات را بفروش می رسانند. نقش اقتصادی دولت نیز این است که مالیات دریفات می کند و آن را خرج می کند. خارجیان نیز اشخاصی هستند که در خارج از مرزهای ملی با آنان روابط اقتصادی (صادرات و واردات) داریم.

برای اینکه از مدل ساده ای شروع کنیم، ابتدا فرض می کنیم که در درک تعادل اقتصادی جامعه ای فقط خانوارها و بنگاه ها وجود دارند. به چنین مدل یا اقتصادی، مدل (اقتصاد) دوبخشی گفته می شود. اگر دولت را نیز وارد کنیم، با مدل (اقتصاد) سه بخشی و در صورت در نظر گرفتن خارجیان در مدل، با مدل (اقتصاد) چهاربخشی یا اقتصاد باز سروکار داریم.

نحوه گردش فعالیت های اقتصادی در مدل دو بخشی:

مدل دو بخشی مدلی است که فقط خانوارها و بنگاه ها در آن به فعالیت اقتصادی می پردازند. هر چند این مدل بسیار ساده و غیر اقعی است، ولی برای فهم نحوه انجام فعالیت های اقتصادی توسط کارگزاران و روابط بین آنها بسیار مفید است. مدل های دیگر در حقیقت گسترش یافته مدل دو بخشی می باشد.

برای درک چگونگی انجام فعالیت های اقتصادی در مدل دو بخشی به نمودار زیر توجه کنید:

خانوارها عوامل تولید (مانند نیروی کار و زمین) خود را به بنگاه ها می فروشند و به ازاء آن درآمد بدست می آورند، به مجموع درآمدی که خانوارها از بابت فروش عوامل تولید خود بدست می آورند، درآمد درک تعادل اقتصادی ملی گفته می شود. مبادلات و خرید و فروش در بازار صورت می گیرد. بازارها را در اقتصاد بسته به نوع مبادلات به بازار عوامل تولید ؛ بازارهای مالی و پولی ؛ بازارهای کالاها و خدمات نهایی و . تقسیم بندی می شود. بنگاه عوامل تولید را به استخدام خود در می آورند و به ازاء آن پول پرداخت می کنند. به عنوان مثال پولی که بابت استخدام نیروی کار می پردازند دستمزد و پولی که بابت استخدام سرمایه های فیزیکی مثل زمین، ساختمان و . می درک تعادل اقتصادی پردازند، اجاره نام دارد. بنگاه ها با استفاده از عوامل تولیدی که استخدام نموده اند کالاها و خدمات نهایی تولید می کنند و از طریق بازار کالا و خدمات نهایی آن را بفروش می رسانند. به ارزش پولی کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی یک دوره (معمولاً یکسال) تولید مدلی گفته می شود.

خانوارها درآمدی که از طریق فروش عوامل تولید خود بدست آورده اند (درآمد ملی) را به دو طریق مصرف می کنند:

1) مقداری از آن را صرف خرید کالاها و خدمات مصرفی می کنند. پولی که خانوارها بابت خرید کالاها و خدمات مصرفی می پردازند، مخارج مصرفی نامیده می شود.

2) خانوارها بقیه درآمد را پس انداز می کنند. این پس انداز در بازار مالی صورت می گیرد، که پس انداز انجام گرفته از طریق وام دادن به بنگاه ها، سرف سرمایه گذاری خواهد شد. سرمایه گذاری یعنی خرید کالاها و خدمات سرمایه ای توسط بنگاه ها.

مخارج مصرفی ( C ) ؛ درآمد ملی ( Y یا IN ) ؛ پس انداز ( S ) ؛ سرمایه گذاری ( I ) ؛ مالیات ( T ) ؛ مخارج دولتی ( G ) ؛ صادرات ( X ) ؛ واردات ( M ).

نقطه چین ها نشان دهنده جریان فیزیکی کالا و فلش هایی که در خلاف جهت گردش عقربه های ساعت است نشان دهنده جریان های پولی می باشند.

نحوه گردش فعالیت های اقتصادی در مدل سه بخشی:

در مدل سه بخشی در مقایسه با مدل دو بخشی، دولت نیز وارد شده است. دولت در اقتصاد کشورها، وظایف متعددی را انجام می دهد. ولی در مدل ما فرض می شود که نقش دولت این است که فقط از خانوارها مالیات دریافت کند و درآمدهای حاصل از جمع اوری مالیات را خرج خرید کالاها و خدمات می کند، که مخارج دولتی نامیده می شود.

مالیات دریافتی توسط دولت خالص مالیات را نشان می دهد، یعنی مالیات منهای یارانه پرداختی به خانوارها که با علامت NT نشان داده می شود.

نحوه گردش فعالیت های اقتصادی در مدل چهار بخشی:

مدل چهاربخشی مدلی است که خانوارها، بنگاه ها، دولت و خارجیان در آن وجود دارد. به این مدل، مدل اقتصاد باز نیز گفته می شود. اقتصاد با خارج از خود به شکل های مختلفی ارتباط دارد، ولی در اینجا برای پرهیز از پیچیدگی فرض می شود که رابطه اقتصاد کشور با خارج فقط به شکل صادرات و واردات کالاها و خدمات می باشد. یعنی خارجیان کالاهای ما را می خرند (صادرات) و ما هم کالاهای خارجیان را می خریم (واردات).

به هر فعالیتی که باعث خروج پول از جریان اقتصاد گردد، نشت و هر فعالیتی که باعث ورود پول به جریان اقتصاد گردد، تزریق گفته می شود. به عنوان مثال پس انداز کردن، باعث می شود که پول از جریان فعالیت اقتصادی خارج شود، بنابراین پس انداز کردن نشت است و سرمایه گذاری، باعث ورود پول به جریان فعالیت های اقتصادی می شود پس سرمایه گذاری تزریق است. به نشت، تراوش، هرز، برداشت و ریزش گفته می شود.

باتوجه به مطالب فوق و نمودارهای رسم شده، می توان گفت که نشت در نمودار دو بخشی، پس انداز است؛ در نمودار سه بخشی، پس انداز و مالیات ؛ در نمودار چهار بخشی، پس انداز و مالیات و واردات می باشد.

تزریق در مدل دو بخشی برابر است با سرمایه گذاری ؛ در مدل سه بخشی برابر است با سرمایه گذاری و مخارج دولتی و در مدل چهاربخشی برابر است با سرمایه گذاری و مخارج دولتی و صادارت.

تقاضای کل ( AD یا ):

تقاضای کل مجموع تقاضای عاملین اقتصادی از کالاها و خدمات نهایی طی یک دوره می باشد. در مدل دو بخشی فقط خانوارها و بنگاه ها وجود دارند، بنابراین تقاضای کل شامل تقاضای خانوارها از کالاها و خدمات نهایی و تقاضای بنگاه های از کالاها و خدمات نهایی می باشد. در مدل سه بخشی مخارج دولت نیز به تقاضای کل اضافه می شود و در مدل چهار بخشی خالص تقاضای خارجیان نیز اضافه می گردد. خالص تقاضای خارجیان همان خالص صادرات ( ) می باشد، زیرا صادرات تقاضای خارجیان از کالاهای ما و واردات تقاضای ما از کالاهای خارجیان می باشد که تفاضل آن خالص صادرات یا خالص تقاضای خارجیان نام دارد.

عرضه کل مجموع کالاها و خدمات نهایی تولید شده طی درک تعادل اقتصادی یک دوره در یک اقتصاد می باشد، که در همه مدل ها همان تولید ملی و یا با فرضی ساده کننده می توان گفت عرضه کل همان درآمد ملی است. زیرا ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده به صورت درآمد به دست خانوارها می رسد.

تعادل در اقتصاد کلان:

تعادل به وضعیتی گفته می شود که انگیزه یا محرک و نیرویی را برای تغییر رفتار اقتصادی وجود نداشته باشد. در اقتصاد خرد هرگاه عرضه و تقاضای کالایی با یکدیگر برابر باشد گفته می شود بازار کالا در تعادل است زیرا اگر اضافه تقاضا و یا اضافه عرضه وجود داشته باشد باعث تغییر قیمت و در نتیجه تغییر مقدار عرضه و تقاضا خواهد شد. دراقتصاد کلان برای برقراری تعادل باید شرایط زیر حاکم باشد:

بنابراین می توان شرط تعادل در مدل های دوبخشی، سه بخشی و چهاربخشی را به شکل زیر خلاصه نمود:

سه شرط ارائه شده در بالا برای تعادل در اقتصاد کلان، همیشه همزمان برقرار است، یعنی اگر عرضه کل برابر تقاضای کل باشد، حتماً نشت نیز برابر با تزریق است و موجودی ناخواسته در انبار نیز صفر خواهد شد.

به تغییر ناخواسته در موجودی انبار، سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده ( ) نیز گفته می شود. بنابراین می توان گفت که شرط برقراری تعادل در اقتصاد کلان این است که باشد.

تفاوت سرمایه و سرمایه گذاری:

سرمایه هر شرکت در زمان t ، برابر با مجموع سرمایه گذاری هایی که از ابتدای تأسیس شرکت تا سال t صورت گرفته است.

به تغییرات موجودی سرمایه، سرمایه گذاری گفته می شود. (سرمایه گذاری خالص برابر است با سرمایه گذاری ناخالص منهای استهلاک).

به زبان ریاضی انتگرال سرمایه گذاری همان سرمایه است و مشتق سرمایه نسبت به زمان، سرمایه گذاری است.

به تعبیری دیگر می توان گفت که سرمایه متغیره انباره یا موجودی و سرمایه گذاری یک متغیر روانه یا جریان است. متغیرها را در اقتصاد به انباره و روانه تقسیم می کنند متغیر انباره متغیری است که در یک لحظه زمانی قابل اندازه گیری باشد ولی متغیر روانه متغیری است که در یک دوره زمانی قابل اندازه گیری است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.