تحلیل بنیادی چیست؟
سرمایه گذاری مستقیم در بازار بورس به گونهای است که تمامی تصمیمات اعم از انتخاب سهم، خرید و فروش و . ، توسط خود شخص صورت میگیرند بنابراین معاملهگر باید از دانش کافی در حوزههای تحلیل بازار بورس برخوردار باشد. مهارتهای مورد نیاز برای تحلیل بازار بورس به 3 دسته کلی تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی تقسیم میشوند. حال این سوال پیش میآید که تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل بنیادین یا تحلیل فاندامنتال یکی از روشهای تحلیل بازار بورس است که در آن معاملهگران باید صورتهای مالی، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری را تحلیل کنند.
تحلیل فاندامنتال (بنیادی) چیست؟
تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال) مجموعه فعالیتهایی است که تغییرات ارزش سهام را در بلندمدت بررسی میکند و ابزار تصمیمگیری درست برای خرید یا فروش سهام در آینده است. این تحلیل با آنالیز صورتهای درآمدی، ترازنامهها، گردش پول و سایر اسناد در دسترس عموم برای تجزیه و تحلیل سلامت مالی یک شرکت انجام میشود. با این حال اطلاعات دیگری نیز ممکن است روی آن تاثیر داشته باشند. با یک تحلیل بنیادی که طبق اصول انجام شده باشد، به راحتی میتوان یک شرکت ضعیف را از شرکت قوی تشخیص داد و شرکتهایی را پیدا کرد که با کاهش یا افزایش ارزش واقعی سهام خود، تجارت میکنند.
اصول اساسی تحلیل بنیادی
تمامی معاملهگران برای آموزش تجلیل بنیادی باید درک اساسی از چگونگی عملکرد تحلیل بنیادی داشته باشند. موارد زیر فاکتورهای اساسی هستند که باید هنگام تحلیل بنیادی در نظر گرفت:
- درآمد شرکت چقدر است؟
- آیا شرکت در حال رشد است و سودآوری دارد؟
- آیا شرکت بدهیهای خود را میپردازد؟
- نرخ گردش مالی آنها چقدر است؟
- آیا مدیران از کارمندان در این شرکتها مراقبت میکند؟
همه اینها به تعریف یک ارزش ذاتی عددی میپردازند که میتواند با قیمت فعلی سهام یک شرکت مقایسه شود تا مشخص شود که آیا ارزش آن بیش از حد ارزیابی شده یا پایین آمده است.
پیش از آغاز آموزش تحلیل بنیادی، چه چیزهایی باید یاد بگیریم؟
تحلیل بنیادی دید بسیار وسیعی نسبت به آینده یک شرکت ارائه میدهد بنابراین برای تکنیکال یا فاندامنتال؟ انجام آن باید با بسیاری از حوزههای مرتبط آشنا باشید.
مبانی حسابداری
از آن جایی که سهام شرکتها زیر شاخهای از علم حسابداری هستند، برای درک بهتر اطلاعات مالی تحلیلگر باید به مبانی حسابداری آشنا باشد. در واقع بدون حسابداری، حتی سادهترین اتفاقات بازار و تحلیل اتفاقات روتین مانند تحلیل جریان وجوه نقد، نقطه ورود و خروج از بازار و . بسیار سخت خواهد شد.
مبانی مدیریت مالی
از آن جایی که سهام اساسا ارزشهای مالی هستند، بدون شک داشتن دانشی حداقلی در مورد مدیریت مالی یکی از مسائلی است که در بلندمدت بارها به آن نیاز پیدا خواهید کرد.
- در صورت آشنایی کامل با مدیریت مالی، میتوانید انواع روشهای ارزشگذاری را بشناسید و بدانید که ارزش اسمی، ارزش دفتری، ارزش انحلال، ارزش ذاتی و ارزش بازار چه تفاوتهایی با هم دارند.
- از دیگر مسائلی که در آموزش تحلیل بنیادی بارها به آن برخورد خواهید کرد، مفاهیمی مانند ریسک و بازده، حاشیه سود و . است که تمامی این اصطلاحات، ریشه در مدیریت مالی دارند.
مبانی اقتصاد
اقتصاد و بازار بورس دو روی یک سکه هستند و بسیاری از اتفاقات بازار بورس، از فضای کلی اقتصاد تاثیر میپذیرند. مثلا اگر اقتصاد یک کشور دچار بحران شود، بازار بورس نیز از آن تاثیر میپذیرد و ارزش سهام بسیاری از شرکتها دچار کاهش ارزش شده و سهام برخی دیگر از شرکتها دچار افزایش میشود.
مدیریت شرکت
اگر بتوانید نسبت به نحوه مدیریت شرکتها و تصمیمهای سرنوشتساز مدیریت آشنایی پیدا کنید، خواهید فهمید که چه شرکتی از بحرانهای مالی جان سالم به در خواهد برد و چه شرکتی حتی در بهترین شرایط اقتصادی کشور نیز فقط رشد موقتی دارد و در آینده عملکرد ضعیفی خواهد داشت.
رقابت در بازار
رقابت به صورت کلی یک مفهوم تاثیرگذار بر دنیای بورس است و در تحلیل بنیادی نیز نقش مهمی ایفا میکند. بررسی رقبا در تحلیل بنیادی به موارد زیر بستگی دارد:
- بررسی سهم بازارهای شرکتها
- منحصر به فرد بودن محصول هر شرکت
- محصولات جایگزین در هر شرکت
- مقدار انحصاری بودن هر شرکت
- میزان همکاری با رقبا
شناخت صنعت
بدون شک زمانی که 2 شرکت را با هم مقایسه میکنید، هر 2 شرکت باید در یک صنعت حضور داشته باشند به این علت که هر صنعت، شاخصها و عملکردهای مخصوص به خود را دارد. برخی از صنایع با یک سخنرانی از سوی مقامات سیاسی زیر و رو میشوند و برخی دیگر از شرایط اقتصادی و فرهنگی تاثیر بیشتری میگیرند. شناخت تکنیکال یا فاندامنتال؟ جایگاه صنایع در بازار جهانی نیز به شما کمک میکند که تحلیل بنیادی مناسبی داشته باشید و با اطمینان خاطر روی صنایعی سرمایهگذاری کنید که در حال رشد هستند یا ضرر مالی آنها را تهدید نمیکند.
آشنایی با ابزارها
در تحلیل فاندامنتال، از نرمافزارها و سایتهای مختلفی استفاده میشود که معاملهگر باید دانش و توانایی کار با این ابزارها را داشته باشد. این ابزارها عبارتند از:
اکسل و فرمولنویسی: در تحلیل بازار بورس، معاملهگر با حجم عظیمی از دادهها مواجه میشود که استخراج دادهها، از طریق افزونهها یا فرمولنویسی امکانپذیر است. یک فرد بنیادی کار باید فرمول نویسی ساده با اکسل را بلد باشد تا بتواند اطلاعات را داخل ترازنامهها و گزارشات مالی استخراج کند. همچنین برای استخراج مالی شرکتها در سایت بورس ایران (که اصلیترین سایت اطلاع رسانی در مورد ارزش سهام بورس در ایران است) به فرمول نویسی نیاز است.
سایت کدال و سایتهای کارگزاریها: آشنایی با این سایتها برای ورود به بازار بورس الزامی هستند زیرا از این طریق میتوانید با بازارهای بدهی آشنا شده یا سهام بنیادی را بشناسید.
قوانین مالی و تجاری
قوانین یکی از اصلیترین مولفههای تاثیرگذار بر بورس و ارزش سهام در ایران هستند. بسیاری از شرکتها با تصویب یک قانون کشوری با کاهش یا افزایش ارزش سهام مواجه میشوند. سهام و اوراق بهادار برخی دیگر از شرکتها نیز تحت تاثیر یک قانون صنفی یا داخلی دچار تغییر ارزش میشوند. شاید اگر بدانید گاهی حتی برگزاری مجمع های عمومی نیز میتواند باعث افزایش یا کاهش ارزش سهام شود!
همچنین باید با قوانین مالیات عملکرد، قوانین تجارت شرکتهای ایرانی با شرکتهای خارجی نیز آشنا شوید تا با استفاده از آنها، تصویری واقع بینانه از وضعیت یک شرکت به دست آورید.
مفاهیم تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی باید 3 عبارت زیر بررسی شوند که هر کدام دارای انواع مختلفی هستند:
صورتهای مالی
صورتهای مالی گزارشهایی هستند که جزییات اطلاعات مالی یک شرکت را به صورت عمومی اعلام میکنند. 3 نوع از مهمترین صورتهای مالی عبارتند از:
ترازنامه
ترازنامه که به آن صورت وضعیت مالی نیز میگوند، نشانگر داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام در پایان یک دوره است.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان یک نوع از صورتهای مالی است که اطلاعاتی از قبیل درآمدها، هزینهها و سود یا زیان شرکت برای یک مدت زمان مشخص را گزارش میکند.
صورت جریان وجوه نقد
صورت جریان وجوه نقد یک نوع از صورتهای مالی است که وضعیت و حرکت پول نقد شرکت را گزارش میدهد. این صورت مالی دارای 3 بخش اصلی است که عبارتند از:
- جریان نقدی حاصل از عملیات
- جریان نقدی حاصل از سرمایه گذاری
- جریان نقدی حاصل از تامین مالی
سود به ازای هر سهم (EPS)
سود به ازای هر سهم (Earnings Per Share) مقدار سودی است که برای هر سهم شرکت محقق شده است یا در آینده محقق خواهد شد. در واقع اگر EPS شرکتی عدد بزرگتری را به خود اختصاص دهد، سودآوری آن شرکت بیشتر بوده و آن سهم از شرایط بنیادی بهتری برخوردار است.
نسبتهای مالی
از صورتهای مالی میتوان اعدادی استخراج کرد که به نسبتهای مالی معروف هستند. از مهمترین کاربردهای نسبتهای مالی میتوان به ارزیابی نقدینگی، میزان سودآوری و نرخ بازده شرکت اشاره کرد. 4 نوع از مهمترین نسبتهای مالی عبارتند از:
نسبت قیمت بر درآمد (P/E)
نسبت قیمت بر درآمد (P/E)، حاصل تقسیم قیمت بر سود پیشبینی شده شرکت است که بیانگر زمان بازگشت سرمایه یا دارایی است.
نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام (D/E)
نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام (D/E)، نشان میدهد که یک شرکت برای تامین مالی داراییهای خود از چه مقدار بدهی نسبت به ارزش سهام صاحبان سهام استفاده میکند. هر چقدر این نسبت عدد بالاتری را نشان دهد، بدهی شرکت بیشتر است.
حقوق صاحبان سهام / کل بدهیها = نسبت بدهی به صاحبان حقوق سهام
نسبت جاری (نسبت سرمایه در گردش)
نسبت جاری، ارتباطی میان میزان داراییهای جاری یک شرکت با میزان بدهیهای جاری آن برقرار میکند. در واقع، این نسبت میزان توانایی و قدرت شرکت در بازپرداخت بدهیها و تسویه آنها را بررسی میکند.
بدهیهای جاری / داراییهای جاری = نسبت جاری
مدلهای ارزشگذاری
ارزشگذاریها مبنای مفاهیم دیگری مانند رویکردهای مختلف (رویکرد تنزیلی، رویکرد نسبی، رویکرد ترازنامهای و. ) نیز هستند که با فراگیری مدیریت مالی و جنبههای مختلف آن، با این مفاهیم نیز آشنا میشوید.
تفاوت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال
تحلیل فاندامنتال تفاوتهای اساسی با تحلیل تکنیکال دارد چرا که روی نوسان قیمت لحظهای تمرکز ندارد و دید کلیتر و وسیعتری را ارائه میدهد. در واقع تحلیلگر تکنیکالی، به بررسی تاریخچه و حجم معاملات یک سهم میپردازد و مطابق آن آینده سهم را پیشبینی میکند ولی تحلیلگر بنیادی به بررسی صورتهای مالی و نسبتهای مالی شرکتی که سهم را عرضه کرده است پرداخته و آینده بلند مدت سهم را پیشبینی میکند. بنابراین برای دستیابی به بهترین نتیجه، باید از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال به طور همزمان استفاده کنید.
مزایای تحلیل بنیادی
- مناسب برای سرمایهگذاری بلند مدت
- درک کامل و مناسب از تجارت و انواع دستهبندی سهام در گروههای صنعتی مختلف
- آشنایی با شرکتهایی با داراییهای ارزشمند، ترازنامه قوی، درآمد پایدار و .
معایب تحلیل بنیادی
- زمانگیر بودن به منظور تحلیل صورتهای مالی، نسبتهای مالی و مدلهای ارزشگذاری
- تخصصی بودن
- منحرف کردن معاملهگران به سمت تکنیکال یا فاندامنتال؟ شرکتهای بزرگ و غفلت از شرکتهای کوچک
- به منظور اطلاع از زمان مناسب برای ورود به سهم، باید از تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی استفاده کنید.
جمعبندی
بدون شک تحلیل بنیادی یکی از مهمترین و اساسیترین کلیدهای موفقیت در بازار بورس است. هر کسی که بتواند به خوبی تحلیل بنیادی را یاد بگیرد، میتواند به راحتی وضعیت یک شرکت را تحلیل کند، میزان قدرت و تواناییهای مدیریتی آن را تشخیص دهد و تفاوت ارزش واقعی با ارزش ذاتیرا بسنجد. بدیهی است کسی که چنین دانشی دارد به راحتی میتواند در بازار عمل کند و سهام مورد نظر خود را خرید و فروش کند.
اصلیترین نکته پیش از ورود به بازار بورس، داشتن دانش نسبت حسابداری، مدیریت مالی، بازارهای اقتصادی و نحوه عملکرد آنها، آشنایی با ابزارها و قوانین مربوطه است. شما نیز اگر قصد دارید وارد دنیای پرتلاطم بورس شوید، عجله را کنار بگذارید و نسبت به یادگیری مطالب گفته شده اقدام کنید تا در بازار با شکست مواجه نشوید.
آشنایی با کلیدیترین تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بورس
برای تمامی افراد علاقه مند به حضور در بازار بورس ایران و خارج آشنایی به تحلیل تکنیکال و بنیادی یکی از کلیدیترین دانشهایی است که افراد باید قبل از حضور در بورس آن را کسب کنند. تحلیل تکنیکال و بنیادی یکی از دانشهایی است که کسب آن میتواند افراد را از روند انجام معاملات آشنا سازد و سبب گردد افراد حضور قدرتمندی در بورس داشته و بتوانند از انجام معاملات مبتنی بر تحلیلهای علمی، سودهای کلانی برای خود به دست آوردند.
مقاله پیشنهادی : سیو سود در بورس
افراد مبتدی ممکن است تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی را کاملا درک نکنند. برای آشنایی با تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی مثال سادهای میزنیم. همانطور که از نام تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی معلوم است تحلیل تکنیکال بر پایه تکنیکهای فنی و مالی به ارزیابی قیمت یک سهام در بازار میپردازد اما تحلیل بنیادی بر پایه تحلیلهای اساسی به ارزیابی ارزش ذاتی سهام میپردازد و اینگونه شرکت مناسب سرمایهگذاری را تشخیص میدهد.
فرض کنید که قصد دارید در منطقهای به صید ماهی بپردازید. یک صیاد تکنیکال به فرد یاد میدهد چه ابزارهایی برای ماهیگیری، چه منطقهای و چه فصلی برای ماهیگیری مناسب هستند. یک صیاد بنیادی شما را در مورد این که گوشت کدام ماهی خوشمزهتر است، کدام ماهی گرانتر است و یا کدام ماهی خریداران بیشتری دارد، آموزش میدهد. علیرغم نظرات افراد مختلف بهتر است بدانید که تحلیل تکنیکال و بنیادی مکمل یکدیگر هستند و برای خرید سهام پر ارزش بایستی به هر دو مورد تحلیل تکنیکال و بنیادی توجه شود.
ویدیو پیشنهادی : فیلترنویسی در بورس
تحلیل تکنیال یا بنیادی:
یک تریدر یا معاملهگر سهام بورس بایستی بداند که هر کدام از روشهای تحلیل تکنیکال و بنیادی به تنهایی ممکن است باعث ضرر چشمگیر در خرید و فروش سهام شود. یک معاملهگر برای خرید سهام بایستی ابتدا با کمک تحلیل تکنیکال و بنیادی ارزش سهام را مشخص ساخته و شرکتهای مناسب را تشخیص دهد و با فکر وارد معامله شود. چنین تریدری هیچگاه با شکست مواجه نخواهد شد.
بسیاری از تازه واردان بازار سرمایه و بورس گمان میکنند که بایستی تنها از یک مورد تحلیل تکنیکال و بنیادی برای خرید و فروش سهام استفاده کنند و آموزش روشهای تحلیل دیگر کارساز نیست. این تلهای است که اغلب افراد در آن دچار شده و در همان لحظه ورود ممکن است ضررهای مالی فراوانی کنند. بنابراین توصیه میشود در این پست با ما همراه باشید تا از کلیدیترین تفاوتهای تحلیل تکنیکال و بنیادی آگاه شده و سپس با علم کافی و با کمک هر دو تحلیل تکنیکال و بنیادی حضور موثری در بازار معاملاتی سهام بورس ایران داشته و انتخاب مطمئن و پرسودی برای خود رقم بزنید. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال و بنیادی شرکت در آموزشهای رایگان وبسایتهای آموزش بورس و تحلیل تکنیکال و بنیادی میتوان شرکت کرد و قبل از ورود به بورس با دانش کافی روند انجام معاملات و تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار بورس ایران و خارج را بررسی کرد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال:
در ادامه میخواهیم به تفاوتهای تحلیل تکنیکال و بنیادی بپردازیم ولی باید این را بدانیم که هیچ کدام از این روشها بر دیگری برتری ندارند و هر دو روش لازم و مکمل یکدیگر هستند.
همانطور که متوجه شدید تحلیل بنیادی بر روی ارزش ذاتی سهام انجام میشود. عوامل مختلفی از جمله عوامل محیطی، عوامل صنعتی و عوامل درون سازمانی موجب اثرگذاری بر روی قیمت همان شرکت میشوند. این عوامل تاثیرگذار در قیمت سهام بر تصمیم معامله گران بنیادی تاثیر می گذارد.
مقاله پیشنهادی : انواع بازارهای مالی
اما نکات کلیدی در تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال این امر است که چنانچه ارزش ذاتی سهمی از ارزش فعلی آن در بازار بورس بیشتر باشد، این سهم در آینده رشد بیشتری خواهد داشت و بهترین گزینه برای خرید میباشد. اما از سوی دیگر چنانچه ارزش ذاتی یک سهم از ارزش فعلی آن در بورس کمتر باشد، این سهم اصطلاحا گران بوده و گزینه مناسبی برای فروش میباشد. تمامی درک این پروسهها به دید سرمایهگذار و میزان دانش معاملاتی وی وابسته است. در حالت سوم ممکن است ارزش ذاتی سهمی برابر با ارزش فعلی آن سهم در بورس باشد که در چنین شرایطی با خرید و فروش آن سهم سودی نصیب سرمایه گذار نخواهد شد.
نمونهای از تحلیل بنیادی:
برای مثال ارزش سهمی در بازار معاملاتی برابر ۲۵۰۰ تومان است یعنی در حال حاضر در بورس ایران با این قیمت خرید و فروش میشود. یک تحلیل کار بنیادی به سراغ تحلیلهای شرکتی این سهام رفته و عوامل مختلف اثرگذار بر سهام این شرکت را استخراج کرده و در نهایت میبیند که ارزش ذاتی این سهم برابر با ۳۰۰۰ تومان است. در چنین شرایطی معلوم است که این سهام در آینده رشد خواهد کرد و در نتیجه بهتر است از آن به میزان کافی خریداری نمود تا سود قابل توجهی در آینده نصیب فرد سرمایهگذار شود.
از سوی دیگر چنانچه ارزش ذاتی این سهم ۲۰۰۰ تومان بود بنابراین این میتواند هشداری برای معاملهگر فرض شده و در نتیجه بهتر است چنین سهامی فروخته شود تا از ضرر بیشتر در آینده جلوگیری شود. البته با آشنایی به دانش مالی و فرق تحلیل تکنیکال و بنیادی خواهید دانست که انجام این دو تحلیل به آسانی نبوده و در نتیجه ممکن است افراد نظرات گوناگونی داشته باشند.
تمامی این تحلیل تکنیکال و بنیادی به دید سرمایهگذار بستگی دارد و ممکن است افراد در محاسبه ارزش ذاتی سهام دچار اختلاف نظر شوند. برای مثال اگر شرکتی بازگو کند که در سال جاری ۲۰ درصد افزایش فروش داشته باشد، ممکن است افرادی تشخیص دهند که این افزایش فروش به سودآوری منجر خواهد شد ولی افراد دیگری چنین فرض خواهند کرد که این افزایش فروش منجر به افزایش هزینه خواهد شد و در نتیجه سودآوری برای شرکت حاصل نخواهد شد.
ویدیو پیشنهادی : آموزش بورس از صفر تا صد
تریدرها چه زمانی موفق میشوند؟
تحلیلکاران بنیادی مبتدی بایستی بتوانند پس از کسب آموزشهای لازم تحلیل تکنیکال و بنیادی بتوانند روندهای شاخص اقتصادی از قبیل میزان رشد تولید ناخالص داخلی، نرخ بیکاری، نرخ تورم، میزان عرضه و تقاضای پول، میزان ارزش داراییهای تحت مالکیت شرکت، سیاستهای خارجی کشور، فرصتهای رشد و سرمایهگذاری موجود، فضای رقابتی موجود در داخل و خارج، رشد تکنولوژی و عوامل دیگری را به درستی تحلیل کند و وضعیت حقیقی یک شرکت را بدون اغراق تشخیص دهد.
یکی از تحلیلهای بنیادی بسیار موثر در بحث شرکتها میزان ثبات سودآوری آنها است. این مقوله در تحلیل تکنیکال و بنیادی جهت خرید و فروش سهام بسیار حائز اهمیت است.
مقاله پیشنهادی :منظور از نوسانگیری در بورس چیست؟
بهتر است بدانید تحلیلکاران بنیادی زمانی در بازار بورس موفق خواهند شد که ارزش ذاتی سهام و تبعات ناشی از تغییر قیمت سهم را زودتر از سایرین تحلیل کرده و نسبت به خرید و فروش سهام اقدام کنند. بسیاری از شرکتها بودجه و وضعیت مالی سال آینده خود را زودتر انتشار میکنند، در این شرایط کسانی که بتوانند وضعیت فروش سهام و ارزش ذاتی آن را زودتر تحلیل و پیش بینی کنند، در آینده در خرید سهام بورس شرکتهای تولیدی و صنعتی بسیار موفقتر از دیگران عمل خواهند نمود.
سهامهای بنیادی کدامند؟
یک نکته کلیدی در تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بر این اصل استوار است که در میان صدها هزار شرکت بورسی کدام صنعت برای سرمایهگذاری بهترین گزینه است. تنها نمیتوان با توجه به جذاب بودن صنعتی و یا شناخته شده بودن کمپانی نسبت به خرید سهام آن اقدام کرد چون در بازار متزلزل امروزی معلوم نیست چه بر سر شرکتها میآید بنابراین بایستی با دانش کافی تحلیل تکنیکال و بنیادی وارد بازار سرمایهگذاری بورسی شد.
به دلیل درگیر بودن تحلیل بنیادی در بررسی عوامل مالی از جمله سودآوری شرکت، میزان فروش، نرخ مالیات، گردش دارایی، حاشیه سود و متغیرهای حسابداری صورت میگیرد در نتیجه میتوان اینگونه ارزش ذاتی سهام را مشخص کرد و رتبه شرکت را از لحاظ صنعتی و تولیدی معلوم ساخت.
مرحله بعدی در تحلیل بنیادی تعیین پتانسیل شرکت در حوزه رقابتی، بهرهگیری از تکنولوژیهای روز، قدرت مدیریتی و حضور در بازارهای خارجی است. این عوامل در اختیار شرکت قرار دارند و در واقع کمپانی میتواند در هر کدام از این متغیرها سرآمد رقیبان خود در بازار باشد و اینگونه بتواند دارای سهام در حال رشد باشد.
مقاله پیشنهادی :اصلهای مهم سرمایهگذاری
مراحل تحلیل تکنیکال:
دومین و فنیترین تحلیل شاخصهای بورسی بر تحلیل تکنیکال تکیه دارد. این تحلیل بر اساس نوسانات قیمت سهم در بازار به پیش میرود. به عبارتی مبنای تحلیل تکنیکال استفاده از روند تغییرات قیمت سهام در گذشته برای پیشبینی قیمت در آینده است.
در این تحلیل معاملهگر از روابط ریاضی و نمودارها برای پیش بینی قیمت آینده سهام استفاده میکند. در این تحلیل با استفاده از نمودارهای نوسانات قیمت، اگر برداشت شود که در آینده قیمت سهم افزایش خواهد یافت، خرید آن سهم به صرفه خواهد بود. اگر نمودارها کاهش قیمت در آینده را نشان دهند، سهامداران سهامهای مربوطه را بهتر است به فروش برسانند.
ویدیو پیشنهادی : آموزش کامل اندیکاتور ایچیموکو
موافقان تحلیل تکنیکال بر این باورند که صرف نوسانات قیمت یک سهم بازگو کننده تمامی موارد موثر در حیطه آن شرکت میباشد و دیگر نیازی نیست که از عواملی موثر بر قیمت مانند نرخ تورم، رقبا، سیاستهای داخلی، میزان فروش اطلاعات کاملی به دست آورد. از سوی دیگر تمامی این عوامل برای تحلیل کاران بنیادی با ارزش بوده و تنها با اتکا به این موارد قادرند نسبت به خرید و فروش سهام در بورس ایران اقدام کنند. همانطور که گفته شد این دو روش تحلیل در کنار یکدیگر برای آشنایی کامل نسبت به روند بازار سهام مورد نیاز میباشند و در نتیجه بایستی تریدرها دانش کافی در مورد تحلیل تکنیکال و بنیادی را کسب کنند.
مفروضات اساسی تحلیل تکنیکال:
مفروضات اساسی تحلیل تکنیکال در سه اصل زیر خلاصه می شود:
- نمودار قیمت نشان دهنده همه چیز است.
- تاریخ تکرار خواهد شد.
- قیمت سهام در تمامی شرکت در عوامل محیطی مشابه مطابق روند مشخصی حرکت میکنند.
به توصیه کارشناسان حاضر در بازار معاملاتی بورس بهترین تحلیل روش ترکیبی است. یک سرمایهگذار ماهر و باتجربه بایستی بتواند از این روش تحلیل برای انتخاب سهم جهت خرید یا فروش استفاده کند. بایستی جزئیات تک تک سهام موجود در سبد سرمایهگذاری به طور کامل مشخص شود و تصمیم نهایی اتخاذ گردد. بسیاری از شرکتها همواره سیر صعودی را تجربه میکنند اما گاهی با اعمال سیاستهای خارجی از قبیل تحریم و یا تغییر عوامل درون صنعتی، نزول یکباره سهام این شرکت در بورس اتفاق میافتد. بنابراین تحلیل تکنیکال بدون تحلیل فاندامنتال یا برعکس تحلیل بنیادی بدون تحلیل تکنیکال اثربخش نیست.
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی و تاثیر آن در روند تحلیل تکنیکال بازار معاملاتی:
تحلیل بنیادی یا همان تحلیل فاندامنتال از جمله تحلیلهایی است که با کمک متغیرهای مالی، شاخصهای اقتصادی و شرایط ملی و بین المللی ارزش یک دارای مشخص میشود. تمامی جوانب و عوامل تاثیرگذار بر روی یک برند یا دارایی و یا یک سازمان و شرکت همه در تحلیل فاندامنتال مورد ارزیابی قرار میگیرند.
بر فرض مثال فردی در یک وبسایت مخصوص مانند سایت آمازون شاهد انتشار خبری مثل پذیرش ارزش دیجیتال بیت کوین باشد و سپس اقدام به خرید سهام این شرکت کند چون تشخیص داده است با نشر این خبر قیمت بیت کوین افزایش خواهد یافت، چنین تحلیلی بر پایه تحلیل فاندامنتال انجام شده است.
بهتر است بدانید که سرمایهگذاری در بورس شامل سرمایه گذاری بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت میشود. بر اساس تجربه اگر افراد از تحلیل تکنیکال برای سرمایهگذاری کوتاه مدت استفاده کنند، ممکن است به سودآوری خوبی برسند اما اساس سرمایهگذاریهای میان مدت و بلند مدت را تحلیل بنیادی تشکیل میدهد. البته این تحلیل در کنار تحلیل تکنیکال برای تکنیکال یا فاندامنتال؟ این سرمایهگذاریها کاربرد دارد.
عوامل موثر بر عرضه و تقاضای سهام:
عوامل موثر بر عرضه و تقاضای سهام موجود در تحلیل فاندامنتال به چهار بخش عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بحرانی طبقهبندی میشوند. تحلیل بنیادی به دلیل متغیر بودن لحظهای این عوامل بسیار پیچیده و حیاتی است. زیرا شرایط اقتصادی و سیاسی در هر روز در حال تغییر است و کارکرد تجاری شرکتهایی که در حال رقابت با بازارهای داخلی و خارجی هستند را دگرگون میکند.
ویدیو پیشنهادی :آموزش پرایس اکشن
عواملی از قبیل تراز پرداختها در کشور میتواند نقش عمدهای در عرضه و تقاضای ارز محلی داشته باشد و بدین صورت ارزش ذاتی سهام را بالا ببرد. هر چقدر کشور در حال ورود سرمایه به داخل مرزهای خود باشد، بدین نحو تقاضای ارز محلی افزایش یافته و در نتیجه ارزش ذاتی سهام شرکتهای در حال صادرات بالا خواهد رفت. از دیگر شاخصهای اقتصادی میتوان به نرخ بهره اشاره نمود. هر چقدر میزان نرخ بهره در کشوری بالا باشد،سرمایهگذاران خارجی سرمایه خود را وارد آن کشور میکنند و از سوی دیگر سرمایهگذاران داخلی تقاضای ارز محلی را بالا میبرند و بدین شکل تحلیلهای بنیادی رشد سهام یک شرکت در آینده را نشان خواهند داد.
تحلیل تکنیکال و بنیادی
به صورت سنتی دو روش برای تحلیل قیمت سهام در بازارهای مالی وجود دارد: تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. به افرادی که با استفاده از تحلیل تکنیکال، قیمت آتی سهام را پیشبینی میکنند، اصطلاحاً تحلیلگر تکنیکال و به افرادی که با استفاده از دادههای اقتصادی و صورتهای مالی شرکت به پیشبینی میپردازندتحلیلگر فاندامنتال میگویند. همیشه اختلافاتی بین تحلیلگران تکنیکال و بنیادی در خصوص پیشبینی قیمت سهام وجود داشته است. باید خاطر نشان کرد که هر یک از این روشها دارای نقاط ضعف و قوت مخصوص به خود هستند که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. همچنین به نظر میرسد بهترین کاردر این بین استفاده ترکیبی از هر دو روش است.
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
در تحلیل بنیادی، سهامدار با تجزیه و تحلیل دادههای مربوط به صورتهای مالی و بررسی پارامترهای اقتصادی کلان کشور و همچنین وضعیت صنعت مورد نظر، صورتهای مالی و طرحهای توسعهای خود شرکت، وضعیت سهام یک شرکت را بررسی میکند تا ارزش ذاتی سهم را شناسایی کند. بر اساس نظریه بنیادی، قیمت در بلند مدت به سوی ارزش ذاتی میل میکند. در نتیجه هرگاه در فرآیند ارزشگذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکافی بین ارزش ذاتی محاسبه شده و قیمت روز سهم مشاهده شود، از این قضیه برای نتیجهگیری در مورد ارزندگی یا عدم ارزندگی و در نتیجه خرید یا فروش سهم استفاده میشود.هدف تحلیل بنیادی برقرار ساختن رابطه علت و معلول بین حرکات قیمت و اخبار اقتصادی است. مثلاً اگر سرمایهگذار ارزش ذاتی سهم ایرانخودرو را 300 تومان برآورد کند و قیمت سهم ایرانخودرو در حال حاضر در بازار 150 تومان باشد، بر اساس اصول تحلیل بنیادی، سهام ایرانخودرو خریدنی است چون پایینتر از ارزش ذاتی خود در بازار معامله میشود.
یکی از ایرادات وارده به تحلیل بنیادی، مشخص نبودن زمان مناسب برای خرید یا فروش سهام و همچنین مدت زمان مورد انتظار برای رسیدن قیمت سهم به ارزش ذاتی خود است.دومین ایراد وارده این است که اتکای زیاد این روش به اخبارر و اطلاعات و عدم شفافیت اطلاعاتی در بین شرکتها در ایران، برآورد ارزش ذاتی سهام را مشکل میسازد.
تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمتها وحجم مبادلات سهم در گذشته، حرکتهای آینده قیمت سهم پیشبینی میشود. اساس این تحلیل بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی استوار است تا بدین نحو با کشف روندهای تغییر قیمت، فرصتهای خرید و فروش مشخص شود. برای انجام تحلیل تکنیکال به هیچ اخبار و اطلاعاتی بجز نمودار قیمت سهام احتیاج نداریم. بررسی رفتار قیمت و تشخیص حمایتها و مقاومتها و الگوهایی که وجود دارند و انها با همدیگر، باعث میشوند شناخت سرمایهگذاران نسبت به ساختار بازار و چگونگی معاملات در قیمتهای مختلف بیشتر شود.
تحلیل تکنیکال بر سه فرض اساسی بنیان نهاده شده است: اول اینکه همه اطلاعات در قیمت لحاظ شده است؛ دوم اینکه تاریخ تکرار میشود؛ سوم اینکه تغییرات قیمت دارای نظم و الگوی خاص و قابل تفسیر است.
نقاط قوت تحلیل تکنیکال
* زمان مناسب ورود به معاملات را به ما نشان میدهد. همچنین برای معاملات میتوان برآورد زمانی انجام داد.
* این روش تحلیل در بازههای زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معاملهگران چند روزه و کوتاه مدت و چه خریداران میانمدت و چه افرادی که در بازههای زمانی طولانی مشغول خرید و فروش هستند، میتوانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند.
* یکی دیگر از نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف است. تحلیلگر تکنیکال به راحتی میتواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر اطلاعاتی راجع به بنیاد آن بازار و سهم نداشته باشد. در واقع تحلیلگر تکنیکال فقط نمودار را نگاه میکند و کاری به نم سهم، صنعت و صورتهای مالی شرکت ندارد.
معایب تحلیل تکنیکال
* پایه این روش بر احتمال است که ممکن است تمام پیشبینیها درست از آب درنیاید.
* در صورتی که از یک دارایی مالی یا غیر مالی سابقه قیمتی در دسترس نباشد، تحلیل تکنیکال عملاً کاری نمیتواند انجام دهد. مثلاً تحلیلگران تکنیکال در پیشبینی قیمت شرکتهایی که به تازگی عرضه اولیه شدهاند، ناکارآمد هستند.
روش ترکیبی
در این روش ابتدا ارزندگی سهام یک شرکت با روش تحلیل بنیادی مورد تایید قرار میگیرد و سپس با تحلیل تکنیکال زمان مناسب خرید یا فروش تشخیص داده میشود؛ یعنی در صورتی برای یک شرکت از تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم که آن سهم قبلاً با پارامترهای تحلیل بنیادی تایید شده باشد.
سهامداران از حیث بهرهبرداری از از سهام بورس به دو گروه تقسیم میشوند:
* تعدادی از سهامداران از سود سهام استفاده میکنند؛ یعنی شرکت در ابتدای سال پیشبینی میکند که مبلغ خاصی به ازای هر سهم، سود سهام نقدی بپردازد و عدهای نیز به خاطر سود سالانه مزبور این سهام را خریداری میکنند. نیازی نیست که سهامدار، یکسال کامل مالک سهام باشد تا بتواند از سود سالانه سهام استفاده کند، هر فردی که در تاریخ برگزاری مجمع عمومی عادی، سهامدار شرکت بوده باشد، سود یکساله به او تعلق میگیرد.
* عدهای دیگر از سرمایهگذاران از رشد قیمت سهام استفاده میکنند؛ یعنی به تکنیکال یا فاندامنتال؟ دنبال منفعت سرمایه هستند، مثلاً چنانچه قیمت سهامی 400 تومان باشد و بعد از 4 ماه به 900 تومان برسد، دارنده آن با فروش آن سهام مبلغ 500 تومان سود خواهد کرد.
کسانی که قصد خرید سهام را دارند بهتر است ابتدا استراتژی سرمایهگذاری خود را مبنی بر اینکه از کدام شیوه میخواهند بهره ببرند (نوسان قیمت یا سود هر سهم) مشخص کنند. نسبت سود تقسیمی نشاندهنده سیاست شرکت در جهت تقسیم درآمد یا استفاده از آن به منظور توسعه شرکت، فقط قسمت کمی از درآمد را تقسیم کرده و بقیه را به حساب اندوخته منظور کند، نسبت مزبور کاهش مییابد، همچنین در صورتی که این نسب بیشتر از عدد یک تکنیکال یا فاندامنتال؟ باشد، شرکت مزبور قسمتی از سود پرداختی را از محل اندوخته سالهای قبل تامین کرده است.
تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال برای مشاهده بازار فارکس از طریق تحلیل نیروهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. تحلیل بنیادی (فاندامنتال) در ارزیابی هر چیزی از سهام شرکت ها و املاک نقشی اساسی دارد. معامله گران فارکس از طریق تحلیل بنیادی می توانند تصمیمات آگاهانه ای برای معامله های خود بگیرند.
تحلیل بنیادی عواملی مانند اخبار اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که بر بازار فارکس تاثیر میگذارد را مورد بررسی قرار می دهد. طبق این تحلیل ها اگر کشوری از نظر اقتصاد قدرتمند است باید ارز آن کشور هم ارزش بالایی داشته باشد و سرمایه گذاری خارجی را به سمت خود جذب می کند.
توضیح و تفسیر اخبار اقتصادی
چه عواملی حرکات قیمت را در بازار فارکس ایجاد میکنند؟ روند و جهت بازار بر اساس چه چیزی مشخص میشود و یا چه عواملی میتوانند قیمت را از حالت رنج و بلاتکلیفی در بیاورند؟
قطعا پاسخ، اخبار فاندامنتال با اهمیت و اثر گذاری بالا است؛ رویدادهای مهم اقتصادی و گزارشات منتشر شده توسط بانکهای مرکزی، ادارات آمار و موسسات تحقیقات اقتصادی و حتی سمپوزیوم هایی که با در نظر گرفتن آنها بهتر میتوانید سیستم ولیست معاملاتی خود را در بازار فارکس تعیین کنید.
اما این رویدادهای اقتصادی مهم در تحلیل فاندامنتال فارکس چه هستند؟
چه خبرهایی بیشترین تاثیر را بر بازار دارند؟ چطور از این اخبار با خبر شویم ؟ چطور معنی آنها را بفهمیم؟
یک خبر اقتصادی با اهمیت زیاد یا متوسط چطور میتواند بر بازار فارکس یا یک جفت ارز خاص تاثیر بگذارد؟
ارتباط این گزارشهای اقتصادی با هم چیست و چطور ارزش ارز یک کشور یا قیمت یک کالا و یا ارزش یک سهم یا شاخص خاص را دچار نوسانات میکند؟
این ها سوالاتی هستند که بورس استریت در بخش تحلیل تکنیکال تلاش میکند به آنها پاسخ داده و درک معامله گران و علاقه مندان بازارهای مالی و ازجمله بازار فارکس را نسبت به این اخبار و نحوه تاثیرگذاری آنها افزایش دهد. برای پاسخ گویی بهتر به این سوالات تیم بورس استریت اخبار و رویدادهای اقتصادی مهم را توضیح می دهد، در توضیح و تفسیر اخبار اقتصادی فارکس رویدادهایی بیان می شود که در این حوزه اهمیت بالایی دارد. هر کدام از رویدادهای مهم دارای عناوینی هستند که در اینجا شرح داده می شود.
تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)
کاربرد تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال برای ارزش گذاری سهام در بازار، از اهمیت بالایی برخوردار است. تحلیلگران هر گونه عواملی که برای شناسایی سهامی که معامله می شود بررسی می کنند و به جزییات ارزش سهام و عوامل موثر بر آن می پردازند. تحلیلگران بر اساس مطالعات عوامل جزیی مانند عملکرد فروش می توانند ارزش واقعی بازار را برای یک سهام خاص مشخص کنند. تحلیل بنیادی از سود، درآمد، رشد سهام در آینده، بازده سود صاحبان سهام و … بهره می گیرد و یک تحلیل درست را انجام می دهد.
تکنیکال یا فاندامنتال؟ مساله این است!
پاسخ همیشگی من این است: هیچکدام به تنهایی! شما به هر دو نیاز دارید. این نیاز به عقیده من از بازاری به بازار دیگر متفاوت است ولی هیچگاه یک طرف صفر و طرف دیگر یک نمی شود.
مثال بزنم: در بازار نفت هرچند تحلیل های تکنیکال بسیار جواب می دهند و اعتبار بسیاری می توانید برای الگوهای مختلف در گذشته نمودار نفت پیدا کنید، ولی تکانه های بنیادین و تاثیر اخبار جهان بر روی قیمت بسیار مشهودتر از مثلا بازار کریپتوکارنسی هاست.
و یا در فارکس و بازار جفت ارزها، “تعداد” اخباری که می تواند قیمت ها را جابجا کند به مراتب بیشتر از اخبار بازار طلا و یا باز هم کریپتوکارنسی ها هستند.
پس یکبار برای همیشه این را از من بپذیرید: پاسخ این سوال نه سیاه است نه سفید، بلکه کاملا خاکستری است.
مقایسه تحلیل گر تکنیکال و فاندامنتال
به صورت عمومی تحلیل گر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزي است که او نیاز دارد بداند و دانستن علتها و دلایل این تغییرات لازم نیست و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال همواره به علتها و دلایل تغییر قیمت می پردازد. جمله مشهور “نمودار را به من نشان بده، اخبار را خواهم گفت” دست آویز تحلیلگران تکنیکال است. اشتباه هم نیست، ولی مطلق هم نیست.
البته تحلیل گر هوشمند تکنیکال، تاثیر عوامل فاندامنتال بر روي چارت را بررسی می کند و چون همیشه تاثیر عوامل فاندامنتال در روي قیمت لحاظ می شود بنابرین بررسی فاندامنتال برای وی در درجه دوم است. ولی تحلیلگر فاندامنتال ممکن است کلا پترن ها و الگوهای نموداری را کنار گذاشته و صرفا اخبار را دنبال کند.
طرفداران نمودارهای قیمتی و تحلیلگران تکنیکال می توانند هر بازاری را که تمایل داشته باشد مورد بررسی قرار دهند و محدودیتی ندارند؛ حتی اگر دانش فاندامنتال نداشته باشد در حالی که اغلب تحلیلگران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادي اطلاعات و صورتهاي مالی را باید بررسی کنند ، چندان نمی توانند تنوعی در معاملات خود ایجاد کنند. (که البته از جهاتی بد هم نیست! تمرکز بر روی یک بازار گاهی سبب آن می شود که شما با رفتارهای آن بازار خاص خو بگیرید.)
جمع بندی اینکه تحلیل تکنیکال نوعی آزادی عمل به شما می دهد و تحلیل فاندامنتال، نوعی عمق بینش.
دیدگاه شما