تاکنون بیش از 160 تیم تحت حمایت شتابدهنده شریف قرار گرفتهاند که 34 مورد موفق به عقد قرارداد با سرمایهگذار شدهاند.
دلایل سرد شدن رابطه
دلایل سرد شدن رابطه چیست؟ سرد شدن رابطه موضوعی جنجان برانگیز به خصوص در دو دهه اخیر است. جملاتی مانند “دیگر مثل گذشته از بودن با همسرم خوشحال نیستم”، ” ما آنطور که باید همدیگر را درک نمی کنیم”، ” برای صحبت با هم زمان کافی نمی گذاریم و یا حرف زیادی برای زدن نداریم”.
دلایل شایع سرد شدن رابطه
در این بخش می خواهیم از شایع ترین دلایل سرد شدن رابطه صحبت کنیم. یکی از موارد بسیار مهم این است که زن و مرد تسلط کافی بر روی مسائل جنسی ندارند. تکنیک های جنسی از موضوعات بسیار مهمی است که اگر به درستی تحلیل نشود مشکل ساز میشود. بی میلی جنسی با عدم آگاهی در مورد لذت بردن از رابطه جنسی متفاوت است. در صورتی که سرد شدن رابطه توسط یکی از زوجین رعایت نشود، به مرور زمان به سردی کشیده می شود. رابطه جنسی سالم از ملاک های مهم پایداری عشق و احساس است. تکنیک عدم شناخت کافی از سهمها های کلامی و لمسی در این زمینه بسیار مهم هستند.
موضوع بعدی که باز هم در مسیر جنسی بررسی شده است چرخه پاسخ جنسی است. در واقع افراد نمی توانند انعطاف پذیری خوبی در برابر نیازهای هم داشته باشند و یا روش خود را بهترین گزینه می دانند به طوری که مسیر جنسی برایشان تکراری می شود و این موضوع سبب دلزدگی شده و مشکلات زیادی ایجاد می کند.
این روزها زندگی به آسانی گذشته نیست،تجملات زیاد است و سطح درامدزایی محدود است به این ترتیب مشکلات اقتصادی بر روی ذهن و تصور افراد فشار می آورد و مشکلات زیادی ایجاد می کند به طوری که دیگر نمی توانند از زندگی خود لذت ببرند و به نوعی رابطه به سردی کشیده می شود. تنش های زندگی روزمره باید کنترل شده باشد و البته که سطحی از زناشویی را مدنظر قرار می دهد.
زن و مرد گاه شناخت کافی نسبت به هم ندارند. بارها شنیده می شود که فرد پس از ازدواج معتقد است که همسرش آن فردی که می خواست، نیست! این موضوع به شکلی دنبال می شود که شوکه کننده بوده و نیاز به مشاوره های حرفه ای دارد. در فضای سرد شدن رابطه بسیار مهم است که توقعات دسته بندی درستی داشته باشد. اینکه زن و مرد نسبت به هم توقعات زیادی دارند خود مشکل ساز خواهد شد. این توقعات سبب می شود که روحیه زن و مرد دچار اختلال شود و اعتماد به نفس از افراد گرفته شود. اینکه اندام همسر خود را با فرد دیگری مقایسه کنید و یا ارزش های آنان را مدنظر قرار دهید. علایم افسردگی نیز در این راستا دیده می شود.
دلایل پنهان سرد شدن رابطه
یک سری موارد وجود دارد که می تواند در نهایت به سرد شدن رابطه منجر شود اما از دید پنهان است. یکی از این موارد دور بودن زن و مرد از هم است. مثلاً مرد دارای شغلی است که ساعت زیادی را دور از شهر و محل زندگی خود حضور دارد و یا زن بیشتر زمان خود را با دوستان خود سپری می کند به این ترتیب سبب می شود که از نظر زمانی بین زن و مرد فاصله ایجاد شود.
یک سری تکنیک های مدیریت زمان نیز وجود دارد که می تواند این موضوع را تا حد زیادی حل نماید.
بسیاری از مواقع و زن و مرد متوجه رفتارهای اشتباه خود نیستند. مثلاً ضعف زیادی در برابر معذرت خواهی دارند و در این زمینه احساس ناتوانی یا غرور می کنند. گاه دیده می شود که در پذیر اشتباه بسیار سخت هستند و فکر می کنند همیشه خودشان درست می گویند. بسیار دیده می شود که زن و مرد دچار غرور و لجبازی می شوند.
مثلاً نگاه از بالا به پایین به همسر بخش مهمی از دلایل سرد شدن رابطه محسوب می شود. خشونت های خانگی و یا عواملی مانند حسادت و قضاوت نیز بخشی از شرایط سرد شدن رابطه محسوب می شود.
نوبت گذاری در ابزار علاقه
یکی از موضوعاتی که بیشتر بانوان درگیر آن هستند اینکه فکر می کنند همیشه مرد باید اولین نفر در ابزار علاقه باشد و یا در عوامل جنسی نیز این موضوع بسیار دیده می شود. این تصور اشتباه است و به طور کلی نباید مورد بررسی قرار بگیرد. در صورتی که ابراز عشق رویکرد خوبی نداشته باشد افراد از هم دور می شوند.
میزان رضایت جنسی طرفین در افزایش کیفیت رابطه عاطفی بررسی می شود و به طور کلی ناکامی های بین زن و مرد را برطرف می سازد. سرد مزاجی در رابطه جنسی بسیار مشکل ساز است.
در بین زوجین یک سری مشکلات ارتباطی و بد رفتاری دیده می شود به طوری که زن و شوهر همدیگر را نادیده می گیرند و یا منتظر هستند تقاضاکننده، فرد روبرو باشد و خودشان هرگز آغاز کننده نیستند. منفعل بودن زن در رابطه جنسی بسیار مشکل ساز است و مشخص است که اگر زن تنها دلیل از رابطه جنسی را تولد فرزند خود بداند هرگز از رابطه لذت نمی برد و همینطور لذت مورد نظر را به مرد نمی دهد. از سوی دیگر خودخواهی مردان در امر جنسی باز هم منجر به سرد شدن رابطه می شود. یک سری موضوعات مهم وجود دارد که پاسخ های جنسی را دچار اختلال میکند، مثلاً اینکه زن و مرد به بدن هم آشنایی کامل ندارند و این امر متاسفانه مشکل ساز خواهد شد. رابطه جنسی باید دوطرفه باشد و افراد اعضای بدن هم را به خوبی شناسایی کنند. در این زمینه نیاز است که نیازهای زنانه و مردانه به شکل ایده آل بررسی شود.
نبودن اعتماد به نفس و سرد شدن رابطه
بانوان اغلب از اندام جنسی خود حس رضایت کامل ندارند. تصویر ذهنی نامناسبی که زن از بدن خود دارد باعث می شود که در طول رابطه دائماً خود را پایین بیاورد و مضطرب باشد و این موضوع سبب می شود که لذت لازم به او داده نشود و دچار آسیب شود. از سوی دیگر آقایان نیز گاه این موضوع را نسبت به اندام های جنسی خود از نظر سایز دارند و سرخورده می شوند. شماتت در زندگی بسیار آسیب رسان است، اینکه افراد بخواهند همسر خود را سرزنش کنند و یا یک سری شک و تردید ایجاد کنند که فرد دچار اضطراب شود. این موضوع اغلب از سوی زن به مرد وجود دارد و سبب می شود که کیفیت عملکرد جنسی زیر سوال برود.
عدم رعایت بهداشت و سرد شدن رابطه
شاید بگویید چطور ممکن است نظافت شخصی اینقدر در رضایت از ارتباط بین زن و مرد تاثیر دارد؟ باید بگوییم بسیار زیاد! زن و مرد هر دو باید به بدن خود رسیدگی کنند و هر نوع آلودگی را از خود دور نمایند. یک سری باورهای غلط اجتماعی وجود دارد مبنی بر اینکه تنها زن باید به نظافت خود رسیدگی کند و مرد نیاز به این امر ندارد. این تصور اشتباه است و زن و مرد هر دو باید بتوانند مسائل جانبی را رعایت کنند. استحمام درست سبب می شود که بدن حالت طراوت به خود بگیرد.
بی احترامی و سرد شدن رابطه
زن و مرد هر دو به احترام نیاز دارند. بی احترامی سبب می شود زندگی دچار آسیب شود و زن و مرد هر دو به یک اندازه از هم دور می شوند. نیاز است که احترام به روحیات زن و مرد در ابعاد مختلف در نظر گرفته شود و البته که جنس و نوع احترام به زن با مرد فرق دارد. تعادل در زندگی بسیار مهم است و الگوبرداری های مشخصی را در نظر می گیرد. در هر صورت نیاز است که مسائل خانوادگی به شکلی حل و فصل شود که هر دو نفر رضایت کامل داشته باشند.
مشاوره برای جلوگیری از سرد شدن رابطه
بررسی عدم شناخت کافی از سهمها الگوهای برطرف سازی روابط از دست رفته موضوعی تخصصی است و نیاز به مشاوره های عمیق و کاربردی دارد. شما می توانید با شماره گیری 02188881984 و رزرو نوبت مشاوره از راهکارهای دکتر لیلا جبلی استفاده نمایید. همیشه پیش گیری بهتر از درمان است اما اگر زندگی تان به سردی کشیده شده است هنوز هم دیر نشده و روش های جدید ابزار علاقه می تواند سهم خوبی در رشد زناشویی داشته باشد.
لیست بهترین شتابدهندههای ایران
با افزایش رشد و پیشرفت استارتاپها در کشور، شاید شما هم جزو افرادی باشید که در فکر اقدام برای راهاندازی یک استارتاپ باشید.
تا بهحال شده برای راه اندازی و یا رشد کسب و کار خودتان ایده مناسب و انگیزه کافی داشته باشید اما بهخاطر عدم شناخت دقیق و مناسب از محیط کار و نداشتن دانش لازم موفق به اجرای کسبوکار خود نشده باشید؟
در این شرایط است که شتابدهنده به کمک شما میآید. اما چطور؟
برای پاسخ دادن به این پرسش نیاز است ابتدا تعریف مختصری از شتابدهنده داشته باشیم.
در این مطب به موارد زیر خواهیم پرداخت:
- شتاب دهنده چیست؟
- خدمات شتابدهنده
- بررسی لیست شتابدهندههای کشور
تا انتهای مطلب همراه ما باشید تا به بررسی لیست بهترین شتابدهندههای ایران بپردازیم و خدماتی که هریک ارائه میدهند را باهم بررسی کنیم.
شتابدهنده چیست؟
شتابدهنده، مرکزی است که امکان رشد سریع و اصولی شرکتهای استارتآپی را مهیا میسازد.
[ برای آشنایی با بهترین استارتاپهای ایرانی اینجا را بخوانید ]
خدمات شتابدهندهها
شتابدهندهها به کسبوکارهای نوپا و تازه تاسیس خدمات مورد نیاز برای رشد و بقا را ارائه میدهند و در ازای خدمات ارائه شده درصدی از سهام کسبوکار مربوطه را دریافت میکنند.
برخی خدماتی که شتابدهندها ارائه میدهند عبارتند از:
- فضای کار اشتراکی و تجهیز شده
- آموزشهای لازم مربوط به هر کسبوکار
- مشاوره و راهنمایی
- سرمایه اولیه
- ارتباط با شبکه سرمایهگذاران و تامین منابع مالی
حالا که با شتابدهندهها و خدماتی که ارائه میکنند آشنا شدیم، به بررسی چند مورد از لیست شتابدهندههای ایرانی و خدماتی که هریک بهطور تخصصی ارائه میدهند میپردازیم:
لیست شتابدهندههای ایرانی موفق
- شتابدهنده شریف:
شتابدهنده شریف فعالیت خود را بهطور رسمی از سال 1393 بهعنوان نخستین شتابدهنده دانشگاهی ایران آغاز کرد. این شتابدهنده که یکی از نهادهای زیرمجموعه پارک علم و فناوری دانشگاه شریف است، با هدف اصلی پرورش ایدههای خلاقانه دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه شریف شروع بهکار کرد. این شتابدهنده از استارتاپهای مبتنی بر فناوری در حوزههای فناوری اطلاعات و ارتباطات، فنی و مهندسی و سختافزاری حمایت میکند.
این حمایتها شامل موارد زیر است:
- مشاوره و آموزش
- تخصیص فضای کار اشتراکی
- ارائه خدمات کارگاهی و آزمایشگاهی برای توسعه محصول
- فراهم کردن امکان ارتباط و دسترسی به سرمایهگذاران، کارآفرینان و شرکای صنعتی برای استارتاپها
- کمک به تیمهای تائید شده برای تامین نیروی انسانی مورد نظر بهمنظور رسیدن به اهداف و توسعه تیم
- برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه فنی و تخصصی و مدیریت متناسب با هر استارتاپ
- امکان ارتباط با شرکتهای دانشبنیان و استفاده از تجربیات آنها
- فراهم کردن شرایط برای ارتباط با ستادهای معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و آزمایشگاههای تخصصی
شتابدهنده شریف، که میتوان آنرا بهترین شتابدهنده استارتاپ نیز دانست، تلاش میکند تا استارتاپها در شروع کار خود در فرآیند شتابدهی سه تا نه ماهه بر روی توسعه فناوری و محصول متمرکز شوند. استارتاپهای موفق خارج شده از شتابدهنده نیز میتوانند دوره سه ساله رشد را در مرکز رشد پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف سپری کنند و از خدمات آن بهرهمند شوند.
تاکنون بیش از 160 تیم تحت حمایت شتابدهنده شریف قرار گرفتهاند که 34 مورد موفق به عقد قرارداد با سرمایهگذار شدهاند.
با توجه به توضیحات فوق، شتابدهنده شریف نمره قابل قبولی را در لیست شتابدهندههای تهران دریافت میکند.
2. شتابدهنده دیموند:
شتابدهنده دیموند فعالیت خود را از سال 1393 آغاز کرد. دیموند شتابدهنده عمومی است که در زمینههای سلامت، گردشگری، حمل و نقل، خرده فروشی، و اینترنت اشیا فعالیت دارد. دیموند برای کسبوکارهای نوپا یک برنامه نُه ماهه تدارک دیده که شامل دو بخش اصلی است:
- متقاضیان ابتدا فرم درخواست خود را برای ورود به دیموند ارسال میکنند. درخواستهای ارسال شده طی چند مرحله بررسی میشوند. سپس تیمهای برگزیده به مدت چند هفته وارد مرحله پیششتابدهی شده و در این مدت از خدمات و امکاناتی که در اختیارشان قرار میگیرد استفاده میکنند.
- در مرحله یعد تیمهایی که مرحله پیششتابدهی را با موفقیت پشت سرگداشتهاند، وارد فاز شتابدهی میشوند و از سرمایههایی که در اختیار آنان قرار میگیرد نیز میتوانند استفاده کنند.
3. شتابدهنده تریگآپ:
شتابدهنده تریگآپ با هدف حمایت از استارتاپها و کارآفرینان در سال 1393 شروع به فعالیت کرد.
این مجموعه با در اختیار قرار دادن شبکهای از متخصصان، سرمایهگذاران، افراد و نهادهای مرتبط و تاثیرگذار در این حوزه، همراه کسبوکارهای نوپا در مسیر رسیدن به اهدافشان است.
تریگ آپ در سال 1396 با پیوستن به شناسا که یکی از اولین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر کشور محسوب میشود، شکل جدیدی به خود گرفت.
این شتابدهنده علاوه بر استارتاپهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، حوزههای دیگر فناوری مانند فناوریهای سلامت، مالـی، آمـوزشی، حوزه مدیریت منابع طبیعی و راهکارهای سبک زندگی را نیز پوشش میدهد.
عمده فعالیت تریگ آپ که در میان لیست شتابدهندههای ایران جایگاه خوبی دارد، در سه مرحله پیششتابدهی، شتابدهی و پساشتابدهی، در بازههای زمانی مشخص صورت میگیرد. در هر یک از این سه مرحله، خدمات مرتبط و متنوعی در اختیار تیمها قرار میگیرد.
در حال حاضر این شتابدهنده با تکیه بر دانش و تجربه و برخورداری از امکانات و زیرساختی مناسب، تلاش دارد تا با جذب تیمهای استارتاپی با انگیزه در حوزههای مختلف و حمایت از آنها، پیمودن مسیر موفقیت در کسب و کار را برایشان آسانتر نماید.
4. شتابدهنده فردوسی:
شتابدهنده فردوسی فعالیت خود را از سال 1396 آغاز کرد. این شتابدهنده در ابتدا با حمایت آکادمی نوآوری و کارآفرینی فردوسی در مرکز رشد دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان شتابدهندهای دانشگاهی شروع بهکار کرد. پس از یک سال به کمک سرمایهگذاری برسا فعالیت خود را توسعه داد و فرایند شتابدهی خود را به چهار حوزه در فناوری نرم معطوف کرد.
تمرکز این شتابدهنده بر شتابدهی استارتاپهایی با محوریت چهار حوزه زیر است:
- اطلاع رسانی و رسانههای جدید
- بازی و سرگرمی
- آموزش و صنعت محتوا
- خدمات شهری و گردشگری
در لیست شتابدهنده های ایران، شتابدهنده فردوسی را میتوان نخستین شتابدهنده دانش بنیان شرق دانست.
5. شتابدهنده سیمرغ:
شتابدهنده سیمرغ یک شتابدهنده عمومی و وابسته به مرکز نوآوری یاس است. مرکز نوآوری یاس یک نهاد خصوصی تسهیلگر در حوزه استارتاپ و کارآفرینی است و با چهار واحد «سیمرغ»، «هما»، «هدهد» و «ققنوس» مشغول به فعالیت است.
شتابدهنده سیمرغ با ارائه خدمات و امکانات مناسب به صاحبان کسبوکارهای نوپا، آنها را در راه رسیدن به هدف موردنظرشان همراهی میکند.
برگزاری دورههای شتابدهی و پیششتابدهی نیز از دیگر خدمات ارائه شده به تیمها توسط شتابدهنده سیمرغ است.
برخی از شتابدهیهای ارائه شده شتابدهنده سیمرغ عبارتند از:
- محلی جات (فروشگاه اینترنتی محصولات محلی)
- هنرانه (ساختارهای گیمفیکشن)
- دانشکار (پلتفرم کارآموزی و استخدام)
- مهره (پلتفرم آموزش خیاطی)
سخن آخر
کارآفرین بودن یکی از بزرگترین و بهترین راهها برای ایجاد جهانی بهتر است. کارآفرینان در دنیای امروز عدم شناخت کافی از سهمها نقش مهمی را ایفا میکنند. آنها با ایدههای خلاق و تفکر نابشان باعث تغییر و رونق دنیای کسبوکار میشوند. زمانی که افراد ایدههای خود را ارائه میدهند و تلاش میکنند ایده مورنظرشان را به یک کسبوکار دائمی تبدیل کنند، طبیعتا با موانع و چالشهای زیادی روبهرو خواهند بود.
وجود شتابدهندههای کسبوکار امری ضروری برای رشد و توسعه کسبوکارهای نوپا است. در این مطلب چند شتابدهنده از میان لیست شتابدهندههای ایرانی موفق را به شما ارائه دادیم.
با استفاده از شتابدهندهها میتوانید از آموزشهای تخصصی حوزه کسبوکار و بازاریابی و فروش، جهت شناسایی بهتر مشتریها و افزایش درصد موفق کسبوکار خود بهرهمند شوید.
کدام کشور دقیقترین شناخت را از ایران دارد؟
محمود سریع القلم در یادداشتی می نویسد: تجربۀ این نویسنده با ۱۱۴ کشور جهان از نزدیک، این مشاهده علمی را نشان میدهد که سه کشور هند، مصر و ژاپن، مستقل از اینکه چه میزان شناخت از ایرانِ امروز دارند، ، به راستی ایران را چه در سطح حاکمیت ها و چه در سطح مردم خودشان قبول دارند و به ایران و ایرانی، تمدنی مینگرند هر چند به خاطر فشار غرب فعلاً فاصله می گیرند. اما در سطح منطقه ای، ایران کشوری فوق العاده خاص است و غریب و نتوانسته منافع خود را با کشوری قفل کند. به همین دلیل راحت تحریم می شود چون با کشوری منافع استراژیک ندارد.
دیپلماسی ایرانی: ضمن اینکه در انتهای این مطلب، به ترتیب اهمیت، لیستی از کشورها آمده اما دلیل کانونی که انگلستان، دقیقترین شناخت را دارد بخاطر این است که در پی تغییر در ایران نیست. ابتدا «شناخت» و «دقیقترین» را تعریف میکنیم. منظور از شناخت، فهم یک پدیده یا جامعه آنگونه که «هست» نه آنگونه که «باید باشد.» شاید هیچ ملتی به اندازه انگلیسیها، کنجکاوی برای فهم پدیدههای «متفاوت و متضاد» را نداشته باشد. حکومت و محقق انگلیسی این توان فکری را دارد که سوژه مورد مطالعه را از نظام باورها و آرزوهای خود تفکیک کند: سعی میکند سوژه را آنگونه که هست و با منطق خودِ سوژه بدون آنکه آن را قبول کند بفهمد. در فرایند این شناخت، او در پی تغییر سوژه نیست. تئوری تغییر انگلیسی بر این اصل استوار است که: اصولاً چرا باید دیگران را تغییر داد؟ مگر یک عدم شناخت کافی از سهمها هندی یا چینی یا قطری می تواند در عوالم ذهنی و عینی یک انگلیسی ورود کرده و سیر کند؟ این چه کاری است که برای تغییر جوامع دیگر باید پول و منابع هزینه کرد. با این روش، انگلیسی به سراغ دالانهای هزارتوی (Labyrinth) ذهن سوژه می رود تا با جامعه شناسی و روانشناسی، نظام «کنش-واکنش» او را واکاوی و استخراج کند. او به دنبال خوب و بد، غلط و درست، عاقل و نادان، موفق و غیر موفق و امثالهم نیست. شناخت دقیق یعنی: مخاطب به چه میاندیشد؟ چه امری برای او مهم است؟ محرکه عصبانیت او چیست؟ عامل خوشحالی او چه می تواند باشد؟ اولویتبندی ذهن او چگونه است؟ منابع رضایت و عدم رضایت او کدامند؟ و شاید از همه عدم شناخت کافی از سهمها مهمتر، تعریف سوژه از زندگی چیست؟ انگلیسی تلاش میکند به طور دقیق و با دقت عینی و مستقل از ذهنیت خود، به پاسخهای مطمئن دست یابد چون بسیار سخت و بلکه محال است حال و هوا، آداب، سنتها و باورهای ملّتهای دیگر را تغییر داد و شبیه خود کرد. هدف از شناختِ عمیق اجتماعی و روانی سوژه چیست؟ هدف این است که دایرهای شکل داد تا خود و مخاطب در آن دایرهی مشترک، منافع مشترکی را تعریف کرده و آنها را با درصدهای مختلف تحقق بخشند.
نکته کلیدی در بحث فوق این است که تا چه میزان یک کشورظرفیت ادراک و تحلیل از مخاطب را خارج از تعصبات، ارزشها و قالبهای خود کسب کرده است. شناخت دیگران صرفاً از لِنز خود باعث مخدوش شدن شناخت می شود (Predispositions or Pre-conceived Notions). ترسیم کردن دنیای دیگران و وصل کردن نقاط رفتاری در نقشه بزرگ ذهن یک فرد یا ملت، خود تخصص است. مدتهاست که گفته میشود جهان، جهان دادهها و اطلاعات است. اما شاید بتوان نکتهی به مراتب با اهمیت تری را مطرح کرد: پردازش اطلاعات از خود اطلاعات برجسته تر است (Information Processing). انگلیسیها ضمن اینکه نسبت به آنچه معرف آنهاست اعتماد به نفس دارند، ولی وقتی با تفاوتها و تناقضات در محیط بینالمللی روبه رو میشوند در پی هضم آن در قالب منافع خود هستند. برای آنکه اطلاعات در مورد کشورها و جریانها را مطالعه کنند، حتیالمقدور نظام باورهای خود را کنار گذاشته و از زوایای درونی جهان مخاطب سعی میکنند او را بفهمند. از این رو، طی چند قرن عملکرد بینالمللی انگلستان، انگلیسیها به دنبال دموکراتیک کردن دیگران نبودهاند. در تاریخ قاجار آمده که سفیر جدید انگلستان در ایران در بازار کاشان قدم می زده و ناگهان صدای اذان شنیده میشود. از مترجم ایرانی میپرسد: این صدای چیست؟ می گوید: دعوت مردم برای ادای نماز ظهر در مسجد است. باز میپرسد: این با منافع بریتانیای کبیردر تضاد است؟ جواب میآید: خیر، اینها سنن و آداب مذهبی هستند. سپس با آرامش میگوید: ما کاری با سنت اذان و آداب عبادت و مسجد نداریم. اینها مسائل محلی هستند. اگر فهم و پردازش اطلاعاتِ یک مخاطب فرضی، صرفاً مبتنی بر نظامِ فکری پردازش کننده باشد، تعدد خطاها بیشتر میشود. حتی باراک اوباما در سال آخر ریاست جمهوری خود در ماه مه 2016 طی مصاحبهای با مجله آتلانتیک به خطاهای سیاست خارجی و مشکل پردازش اطلاعات اشاره میکند. این درحالی است که به واسطه فناوری، هیچ کشوری به اندازه آمریکا بر دادهها در کل نظام بینالمللی تسلط و دسترسی ندارد، اما این دسترسی به اطلاعات، ضرورتاً به توانایی در پردازش منجر نمیشود. معمولاً گفته می شود پردازش دادهها محتاج تحصیل و مدرک دانشگاهی است ولی داشتن متدولوژی از داشتنِ صرفِ مدرک به مراتب کلیدیتر است. تفکیک میان آنچه هست و آنچه باید باشد، به انبوهی از مهارتهای روشی و در عین حال نیاز به احاطۀ عمیق بر نظریههای انسان شناسی دارد. یکی از نمادهای انسانشناسی نزد انگلیسیها این است که دشمن را نباید صد در صد شکست داد چون ممکن است در مقطعی استفادهای داشته باشد. از منظر تئوریک نیز، هیچ انسان و جامعهای دوست ندارد کاملاً شکست بخورد. نحوۀ برخورد با دشمن خود یک تخصص است که ضرورتاً با گرفتن مدرک و دکترا به دست نمی آید. ضعیف ترین روش، روش کلامی و یا امروزی آن توییتری است. چینی ها بعد از انگلیسی ها، توانمند ترین کشور در برخورد با دوست و دشمن هستند. Sun Tzu می گوید: وقتی دشمن مشغول اشتباه است نباید مزاحم او شد. انگلیسی ها و چینی ها، آرام ترین سیاست مداران و خاورمیانه ای ها عصبانی ترین ها را دارا هستند. عموماً ریشۀ عصبانیت و هیاهو چه فردی و چه سیاسی، در ضعفِ اعتمادِ به نفس است.
در دوران پس از رنسانس، انگلیس و فرانسه 155 بار باهم جنگیدهاند و هم اکنون نیز در محافل خصوصی، سخنان نه چندان خوبی نسبت به هم میگویند ولی منافع عظیمی را در دایرهای مشترک تعریف کردهاند. اصولاً انسانها و جوامع به سختی یکدیگر را تائید می کنند، اما منافع است که آنها را به یکدیگر پایبند میکند. از این رو، شاید در کلِ متونِ علوم انسانی، هیچ شناختی با اهمیتتر از شناخت «طبع بشر» نباشد. وقتی دست اندرکاران دیپلماسی ایران به اعرابِ خلیج فارس میگویند: شما امنیت خود را میخرید، این چند ضعف شناختی را دنبال میکند. اول اینکه این افراد، تاریخ نخواندهاند و با مسائل یک صد سال گذشته جزیرة العرب آشنایی ندارند. دوم اینکه با ساخت اجتماعی و طایفگی این منطقه ناآشنا بوده و سوم اینکه اصولاً این کشورها کدام منابع داخلی برای تامین امنیت ملّی خود را دارند که بتوان چنین انتظاری را از آنها داشت؟ همین بی دقتی ها در حرف زدن، زمینۀ بسیاری بدبینی ها شده است. آیا می توان گفت که رعایت روان شناسی کلام و مدیریت با حوصلۀ واکنش ها در سیاست خارجی ایران درحداقل خود است؟ ممکن است خواننده محترم این نقد را مطرح کند که نتیجه این بحث، حفظ وضع موجود و فقدان تغییر میشود. جواب این نقد اینگونه است که تغییر در بستر خاص خود امکان پذیر است. اگر آن بسترهای فکری و اجتماعی و ساختاری آماده نباشند و اقناع نشوند، تغییر محقق نمیشود. دولت فدرال آمریکا، حدود 16000 زیرمجموعه دارد و به همین دلیل تغییر در سیاستگذاریهای آن، آهسته پیش میرود (Inertia) در حالی که در کشوری مانند چین یا روسیه، تغییر در سیاست خارجی نتیجۀ تبادلات و محاسبات در گروههای بسیار کوچک است و تابع بوروکراسی های گسترده نیست. دلیلِ علمی شکست برجام، شناخت دستاندرکاران از نظام بینالملل بر اساس قالبهای ذهنی داخلی بود. در عین حال، عدم آشنایی رسانههای داخلی با تاریخ و تار و پود بینالمللی، سبب پایکوبی و جشنهای زودرس شد. یکی از بنیانهای تئوریک جنگ و تضاد و تقابل های تمام نشدنی در خاورمیانه بخاطراین است که عموماً همه میخواهند دیگران را شبیه خود کنند و نمی توانند دایره های مشترک ایجاد کنند.
از عبارت «آنچه هست و نه آنچه باید باشد»، چه نکاتی را میتوان برای سیاست خارجی و رفتار بینالمللی ایران استخراج کرد؟ کدام منافع مشترک، ایران را به منطقه متصل میکند؟ در روابط بینالملل امروز، منطقه گرایی به معنای اتصالات گسترده اقتصادی بسیار مرسوم شده است. اما این منطقه گرایی، به پیشنیازهایی در حوزه باورهای سیاسی و فرهنگی و تاریخی وابسته است و به همین دلیل ده کشور عضو آسه آن (ASEAN) در جنوب و شرق آسیا به موازات تعلقات وسیع تاریخی و اجتماعی و حتی مذهبی و هم اکنون اقتصادی، نمونه ای موفق از منطقه گرایی را رقم زده اند. یک وقت جبر جغرافیایی باعث میشود کشوری با همسایهی خود تعامل کند بدون اینکه او را قبول داشته باشد مانند کره جنوبی نسبت به چین. اما زمانی یک کشور، همسایهی خود را به دلایل مختلف در ذهن و قلب خود قبول دارد مانند کشورهای اسکاندیناوی. به نظر میرسد حتی عراقیها که اشتراکات فراوانی با ایران دارند، در نهایت با هم زبانهای خود راحتترند. پاکستان عمدتاً خود را با اعراب خلیج فارس تعریف کرده است. اعراب خلیج فارس، کانونهای مشترک فراوانی با هم دارند و با ثروت چند تریلیونی، انتخاب های فراوانی دارند و در اعماق ذهن خود، ایران را صرفاً جبر جغرافیایی می دانند. حتی جمهوری آذربایجان حلقههای مشترک بسیاری با ترکیه و اسراییل ایجاد کرده است. به نظرمی رسد ترکیه هم مرتب در پی شکار فرصت ها است. متدولوژی دولت بایدن در هفت ماه گذشته، هم گرایی خاورمیانه منهای ایران بوده و می خواهد آن را از دور مدیریت کند. آمریکا می خواهد با هم گرایی اقتصادی، واقعیت های جدید سیاسی به وجود آورد.
تجربۀ این نویسنده با 114 کشور جهان از نزدیک، این مشاهده علمی را نشان میدهد که سه کشور هند، مصر و ژاپن، مستقل از اینکه چه میزان شناخت از ایرانِ امروز دارند، ، به راستی ایران را چه در سطح حاکمیت ها و چه در سطح مردم خودشان قبول دارند و به ایران و ایرانی، تمدنی مینگرند هر چند به خاطر فشار غرب فعلاً فاصله می گیرند. اما در سطح منطقه ای، ایران کشوری فوق العاده خاص است و غریب و نتوانسته منافع خود را با کشوری قفل کند. به همین دلیل راحت تحریم می شود چون با کشوری منافع استراژیک ندارد. همچنان که این نویسنده طی کتابی پیرامون سیاست خارجی ایران در سال 1378 تبیین کرد، به نظر میرسد مهمترین منبع تامین امنیت و حاکمیت ملّی کشور در منطقۀ خاورمیانه، بسط ارتباطات گسترده اقتصادی و تجاری است، به طوریکه هندی ها با حضور 9 میلیونی خود در کشورهای خلیج فارس، حدود 35 میلیارد دلار در سال برای کشورشان درآمد تولید میکنند. اما به لحاظ شناختی و تئوریک، گسترش چنین روابط اقتصادی در منطقه بدون کاهش تنش در مناسبات بینالمللی امکانپذیر نخواهد بود. اگر هدف، کارآمدی و ثبات در زندگی مردم ایران باشد، سهمِ اهمیتِ سیاست خارجی در تدوین این دکترین، شاید به 70 درصد برسد. از این رو، دانش بینالمللی از آنچه هست و واقعیت دارد چه برای سیاستمدار، چه نویسنده، چه رسانه، برای آیندۀ ایران تعیین کننده است.
در خاتمه، 15 کشور به ترتیب بر اساس عمق شناختی که از فرهنگ، جامعه، سیاست و روانشناسی ایران و ایرانی دارند، آورده میشود. مبنای این تقسیم بندی، مطالعات علمی و مشاهده در صدها کنفرانس بین المللی نویسنده طی 25 سال گذشته به عنوان یک دانشجوی روابط بین الملل است:
گروه الف (شناخت منحصر به فرد)
گروه ب (شناخت بسیارعالی)
اسراییل
فرانسه
روسیه
گروه پ (شناخت متوسط)
هند
امارات
ژاپن
ترکیه
ایتالیا
آمریکا
آلمان
چین
سبد اختصاصی چه مزیت هایی دارد؟
یکی از مهمترین چالشهای سرمایهگذاران، بخصوص در بازار سرمایه عدم آشنایی با بورس بازار و شناخت عوامل مؤثر بر بازار است که در نتیجه، تصمیمگیری در خصوص زمان ورود و یا خروج از بازار را برای افراد دشوار میسازد. از سوی دیگر جستجوی تمام بازارها، عملکرد شرکتها و بررسی مسائل اقتصادی و سیاسی داخلی که هر یک به نوعی بر روند بازار سرمایه مؤثرند، برای سرمایهگذاران امری زمانبر و دشوار خواهد بود .
اما مورد توجه قرار دادن این مورد از مزایای سبدگردانی برای کسانی که دانش تخصصی یا زمان کافی برای ارزیابی و تحلیل بازار سرمایه و عوامل تأثیرگذار بر این حوزه را ندارند، بسیار مناسب است، چرا که به راحتی و بدون صرف اندک زمانی در این باب و با استفاده از دانش افراد متخصصی که مدیریت سبد داراییشان را به عهده دارند، از سود بازار سرمایه منتفع خواهند شد .
مدیریت حرفهای
از دیگر مزایای سبدگردانی، داشتن تیم مدیریت حرفهای در سبدگردانی است و این عاملی است که تفاوت عمده سبدگردانی با روش سرمایهگذاری مستقیم را به نمایش میگذارد. مدیران حرفهای سبدگردانی به دلیل بهرهمندی از دانش بالای مالی متخصصان بازار سرمایه، دائماً در حال ارزیابی بازارهای داخلی و خارجی هستند و بر این اساس، از اطلاعات جامعی جهت سرمایهگذاری بهتر و کسب سود بیشتر برخوردارند. این متخصصان با تجربهی سالها فعالیت در بازارهای مالی، توانستهاند شناخت و تسلط قابل پذیرشی بر صنایع و شرکتها داشته و به دور از شایعات و هیجانات و با تکیه بر واقعیات حاصل شده از تحلیلهای حرفهای، سرمایهگذاری امنی برای سرمایهگذاران فراهم آورند .
عدم وجود تضاد منافع
از دیگر مزایای سبدگردانی که عامل مهمی میان شرکت سبدگردان و شخص سرمایهگذار محسوب میشود، عدم وجود تضاد منافع است؛ یعنی شرکت سبدگران نمیتواند تحتتأثیر منافع و سود بیشتر، تصمیمات و رفتارهای حرفهای خود را – که نسبت به آنها مسئول است – تغییر دهد، چرا که کارمزد متغیر شرکت سبدگردانی، در گرو سودآوری بیش از نرخ بهرهی بدون ریسک است .
معافیت از مالیات
یکی دیگر از مزایای سبدگردانی، معافیت مالیاتی است. از آنجا که بازار سرمایه میتواند نقدینگی را به سمت تولید و اشتغال حرکت دهد و منجر به افزایش انگیزه موجود در حوزه فعالیت و توسعه بازار شود، بسیار مورد حمایت دولتها است و دولتها برای حمایت از این بازار، قانون معافیت خدمات بازار سرمایه از مالیات را تصویب کردند. بدینترتیب سود حاصل از سبدگردانی که به سرمایهگذار تعلق میگیرد، معاف از مالیات خواهد بود. البته این معافیت به طور مستقیم بر سرمایهگذاران تأثیر نمیگذارد، اما باعث میشود که انگیزه فعالین جهت توسعه بازار بیشتر گردد .
داراییهای سبد سرمایهگذاری میتواند متنوع و انعطافپذیر باشد.
در سبدگردانی اختصاصی این قابلیت وجود دارد که ترکیب متنوعی از داراییهای مالی خریداری و سرمایهگذاری شود. بدین صورت سرمایهگذار جدا از سرمایهگذاری در سهام، میتواند ترکیبی از اوراق بهادار، صندوقهای طلا، گواهیهای کالایی را نیز در سبد خود داشته باشد و در آنها سرمایهگذاری کند.
گزارش هیچ.
✨وقتی به صدای کسی معتاد میشوی
باید به چه پناه برد؟
دیگر نیکوتین هم جوابت را نمیدهد..
وقتی سلام کسی در تو الکل ۸۰٪ میریزد
هیچ دودی نمیتواند هوای دلت را ابری کند یا صاف!
فقط خود جنس را میخواهی.
امان از وقتی که نرسد؛
به در و دیوار میزنی
تمام تنت را کبود میکنی تا کمی در تو ریخته شود
تا جان بگیری
تا جانت به لب آید
تا کام نگیری
آرام نداری!
آه.
وقتی تزریق میشوی دیگر چه بخواهم
بیا در گوشم زمزمه کن
تا لالایی هیچ کس مرا خواب نکند
خام نکند.
صدایت مخدر است
دوست دارم هر صبح و هر شب با چشمان بسته
در جایی که هیچ نوری نیست
تو مرا روشن کنی.
عنوان شعر دوم : سهم هر انسانی!
گاهی به هم رسیدن
همین است که به هم برخوردیم
و چشمهایمان همدیگر را دیدند
از میان میلیاردها انسان
و پانصد میلیون کیلومتر مربع زمین
ما در یک لحظه
در یک مکان
بودیم
و سرهایمان برنگشت تا دیگری را ببینیم
و هم را دیدیم
از کنار هم رد شدیم ولی ساده از هم عبور نکردیم
از همه این روزها و شب ها و زیر همه جای این آسمان
ما در یک نقطه بهم رسیدیم؛
این معجزه است.
بقیه داستان وهم است
تنها واقعیت داستان همین است که
میگویی؛
“تو همونی هستی که سالهاست منتظرت بودم!”
و سهم هر انسانیست حداقل یک بار در عمرش این جمله را شنیده باشد.
عنوان شعر سوم : بوی تند!
به راحتی معتاد میشویم
به بوی تنِ کسی
که
نمیدانیم عطرش را از استند فروشگاهی شیک به خود زده است!
و وقتی لباسش را عوض کند
با واقعیتی روبرو میشویم
که شاید سالها
طول بکشد
تا بتوانیم بوی تندش را از یاد ببریم!
با درود و خیرمقدم به دوست ارجمند و آرزوی برخورداری شایسته و بایسته از مجال و بضاعت این گفتگوها.
اگر چه عدم شناخت کافی از شعر و تجربیات عدم شناخت کافی از سهمها ادبی خانم خوشگو مانعی برای این گفتگو محسوب می شود اما به گواه آن چه پیش روی من است شاعر آن چنان که باید در این سه سال تجربه اندوزی تکیه گاه مطالعاتی و توانش علمی مطمئنی برای خود مهیا نکرده است و آن چه در بدنه ی هر سه متن ارسالی قابل دریافت است همه و همه برخاسته از دانستگی و داشته های ذوقی شاعر است که به همین امید، تلاش می کنم راهی که پیشنهاد می شود در جهت بهبود همین مولفه ها و تدارک دیگر ضرورت های ادبی باشد.
اگر این سه متن را با آن چه که در ذهن ما شعر عنوان می شود مقایسه کنیم قطعاً کمتر شباهتی به آن چه جوهره شعر نامیده می شود پیدا خواهیم کرد. داده های ذهنی شاعر باید در اتمسفر ادبیات قرار بگیرد و خروجی این آمیختگی باید شعف انگیز و شوق آور باشد. وجه تمایز شاعر و غیرشاعر در تولید همین وضعیت است. وضعیتی که با استفاده از امکانات زبانی، هم شعر و هم مخاطب را از رویکرد ادبی خود منتفع کنیم. حذف ابزار ها و آرایه های ادبی از متن الزاماً باید رویکردهای جایگزینی که قابلیت های ادبی را از متن حذف نکنند صورت بگیرد. در چنین مواقعی است که می بینیم تمایز و تفکیک شعر و نثر دشوار می شود و خود شاعر تازه کار نیز نمی تواند مسیر خود را به درستی تشخیص دهد. بنابراین سادگی گفتار نباید به تنزل زبان و شلختگی نوشتار ختم شود:
- وقتی سلام کسی در تو الکل ۸۰٪ میریزد/ هیچ دودی نمیتواند هوای دلت را ابری کند یا صاف!
- گاهی به هم رسیدن/ همین است که به هم برخوردیم/ و چشمهایمان همدیگر را دیدند/ از میان میلیاردها انسان
و پانصد میلیون کیلومتر مربع زمین/ ما در یک لحظه/ در یک مکان/ بودیم
- به راحتی معتاد میشویم/ به بوی تنِ کسی/ که/ نمیدانیم عطرش را از استند فروشگاهی شیک به خود زده است!
در هر سه بند فوق که از سه شعر ارسالی انتخاب شده اند اگر چه شعر از مشخصه ای کلاسیک شعر تهی شده است و در واقع شاعر سهولت انتقال متن را انتخاب کرده است اما حذف زبان ادبی و کلام فاخر با هیچ آلترناتیوی ترمیم نشده است و مخاطب حس می کند که در حال خواندن یک بریده روزنامه است. آن چه که از آن به عنوان جوهر شعر یاد کردیم غیرقابل یافت است و همین ملال آور و مغموم کننده است. شاعر با پیش چشم داشتن زیست فرد معتاد در تلاش است تا کیفیت عشق خود را که هم چون ماده ای مخدر بدان محتاج و وابسته است افشا کند اما آن قدر در اسباب مربوط به قصه ی اعتیاد غرق شده است که اصل ماجرا فراموشش شده است و صرفاً اکتفاء به ذکر مواردی هم چون «کام»، «الکل»، «مخدر»، « جنس»، «روشن شدن» و . نمی تواند آن حس و هیجان را منتقل کند. خانم خوشگو باید قبول کند که مخاطب از خواندن و شنیدن چنین سطرهایی صرفاً به یاد فیلم های گزارشی تلویزیون از محافل اعتیادی می افتد و بس:
- امان از وقتی که نرسد؛/ به در و دیوار میزنی/ تمام تنت را کبود میکنی تا کمی در تو ریخته شود/ تا جان بگیری
تا جانت به لب آید/ تا کام نگیری/ آرام نداری!
آیا کار شاعر گزارش است و بس؟ مطمئناً پاسخ شاعر منفی است. برای این که با یک قیاس بتوانم حرفم را درست توضیح داده باشم تا در اتفاقات بعدی به کار شاعر بیاید نمونه ای از مهدی اخوان ثالث را قید می کنم که با گوشه چشمی به قصه «مخدر» چه اثر زیبایی آفریده است بی آن که به صراحت در متن اشاره ای به اصل ماجرا داشته باشد و از مسیر تولید ادبی خارج شود:
- با تو دیشب تا کجا رفتم/ تا خدا وانسوی صحرای خدا رفتم/ من نمیگویم ملایک بال در بالم شنا کردند/ من نمیگویم که باران طلا آمد/ لیکی عطر سبز سایه پرورده/ ای پری که باد می بردت/ از چمنزار حریر پر گل پرده/ تا حریم سایههای سبز/ تا بهار سبزههای عطر/ تا دیاری که غریبیهاش میآمد به چشم آشنا، رفتم/ پا به پای تو که میبردی مرا با خویش/ همچنان کز خویش و بی خویشی/ در رکاب تو که میرفتی/ هم عنان با نور/ در مجلل هودج سر و سرود و هوش و حیرانی/ سوی اقصا مرزهای دور
تو اصیل اسب بی آرام من، تو چتر طاووس نر مستم/ تو گرامیتر تعلق، زمردین زنجیر زهر مهربان من/ پا به پای تو/ تا تجرد تا رها رفتم.
آن چه که خانم خوشگو باید بدان تمرکز کند شیوه های تولید ادبی است و توانش ذهنی و دانسته ها و تجربیات او چندان هست که بتواند به فکر انتقال شاعرانه ی آن ها باشد. به اعتقاد من مطالعه ی با مداخله در ویژگی های فردی هر شاعر و گروهی جریان های ادبی می تواند به او کمک دو چندانی کند. از او می خواهم که به تدریج و با حوصله پژوهش ارجمند تاریخ تحلیل شعر امروز از شمس لنگرودی را تورق کند و با شناخت جریان های ادبی به وضعیت ناپایدار تا پایدار شعر امروز توجه کند و از آن به نفع شعر خود سود بجوید.
دیدگاه شما