من با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوانم نتایج مستمر و ادامهداری رقم بزنم..
روانشناسی ترید و بازارهای مالی
همواره انسان ها در هنگام انجام امور روزانه خود دچار احساسات بسیاری می شوند که اغلب شاید به آن ها توجه خاصی نکنند اما ما در معاملات خود نمی توانیم بروز احساسات را نادیده بگیریم.
اغلب تریدر های جوان در هنگام معاملات خود و یا قبل و بعد معاملات خود دچار بروز احساسات شدید می شوند.
این احساسات اگر تحت کنترل معامله گر نباشند میتوانند به روند معاملاتی شخص لطمه وارد کنند.
احساساتی از قبیل ترس ، طمع ، اجتناب از حقایق و. میتوانند برای یک معامله گر مبتدی بسیار ظربه زننده باشند و به کل قدرت تمرکز و تفکر شخص را از بین ببرند.
در بازارهای مالی معامله گران علاوه بر حوزه های فنی به امور خودشناسی نیز می پردازند زیرا میدانند بازار چیزی غیز از خود آن ها نیست.
اغلب معاملگران هستند که تحلیلی درست را پیش گرفته اند ولی به علت مداخله احساسات در اخر با ضرر از معامله خارج شده اند.
راه حل این موضوع در روانشناسی بازار و خود شناسی فردی است.
پس نتیجه میگیریم که کنترل احساسات تا حد قابل توجهی مانند دیگر مهارت ها برای ورود به بازار های مالی نیاز است.
روان شناسی ترید چیست؟
روانشناسی دانشی است که به بررسی رفتار و برایند های رونانی می پردازد .
از انجا که هر دانشی به دنبال اهدافی است علم روانشناسی به دنبال پیشبینی و تعیین و توصیف حالات رفتاری و روانی افراد در موقعیت های مختلف است.
وقتی صحبت از روانشناسی بازار و ترید می شود پس ما به دنبال شناخت و پیشبینی رفتار های احساسی و روانی خود در موقعیت های معاملاتی هستیم.
از انجا که بخش روانشناسی بازار و خودشناسی فردی بسیار تخصصی تر و کسترده است نمیتوان با خواندن یک مقاله به آن مسلط شد و گاها بسیاری از اشتباها و ضرر های رفتاری معامله گران تماما از روش اشتباه زندگی آن ها و عادت های بد آن ها از کوکی به حال است.
پس برای حل این مسئله نیاز به تلاش و پشت کاری بیشتر است.
اهمیت روانشناسی ترید و بازار
گاها معامله گران با داشتن دانش تحلیل کافی و همچنین نقاط ورود به معامله خوب دچار ضرر می شوند و نمیتوانند مشکل را بیابند.
اما اگر خوب به بررسی داده ها و برنامه معاملاتی خود بپردازند متوجه می شوند که کاملا مشکل اصلی و بزرگ آن ها روان خودشان است.
و بسیاری از افراز با شناسایی این مشکلات ، گاه نمیتوانند از پس حل کردن آن ها بربیاییند چون آن ها در میان اخلاق و روفتار و تعصبات شما خود را پنهان کرده اند.
البته این پنهان کاری ها یک نوع سیستم دفایی روانی است که برای جلوگیری از نا امیدی شکست ها و روحیه دهی استفاده می شود ولی در کل میتوانن انسان را اسیب پذیر کنند.
و مسئله بعدی این است که رفتار انسان را احساسات آن تقریبا کنترل میکند و مشکلات ، عادت های بد و مشکلات روانی و همچنین احساسات رابطه تنکا تنگی باهم دارند.
پس میتوان گفت هرچقدر افراد بر روی احساسات خود مسلط تر شوند میتوانند در هر جنبه ای به خصوص معامله گری ، موفقیت های بیشتری کسب کنند.
از انجا که در هنگام معاملات احساسات از قبیل ترس ، امید ، خشم و ناامیدی به حداکثر خود می رسند کنترل کردن آن ها نیاز به مهارت دارد و کار دشواریست البته برای شروع.
به طور کلی میتوان گفت معامله گران با انواع احساسات در هنگام معامله دست و پنجه نرم میکنند که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم .
ترس یکی از معمول ترین احساسات در بین معامله گران است.
ترس به اشکال گوناگون میتواند باعث ضرر خیلی از معامله گران شود.
ترس میتواند از یک ضرر بزرگ در گذشته باشد ، ترس از بازگشت بازار و از بین رفتن سود ، ترس از وارد شدن به معالمه و ضرر در آن و . باشد.
بروز این احساسات میتواند روند تصمیم گیری منطقی شما را از بین ببرد و به طور کل خارج از اصول تحلیلی و روان شناسی معامله گر معاملاتی خود عمل کنید و این اولین قدم برای ضرر است.
در هنگام ترس باید تمام رفتار با تفکر باشد ، سعی در بازیابی تمرکز و همچنین پیروی از برنامه معاملاتی و تحلیلی خود کنید.
طمع احساس همیشه همراه با تمام معامله گران است.
اگر شما در زندگی همیشه محتاط یاشید و ارز فرصت ها استفاده نکنید هیج وقت موفق روان شناسی معامله گر نمی شوید.
اما طمع بیش از حد میتواند در بازارهای مالی چیزی جز ضرر های بزرگ برای معامله گر نداشته باشد.
زیر پا گذاشتن اصول مدیریت سرمایه شخصی و دوری از مدیریت ریسک میتواند شروع طمع یک معامله گر باشد.
طمع ذهنیت یک قمار باز را در معامله گر می پروراند و بی پروا تن به هر ریسکی به دور از هر نوع برنامه ریزی میدهد.
امید همیشه همراه معامله گران موفق است .
ترس و امید همیشه به دنبال هم بوده اند ولی امید بیش از حد میتواند معامله گر را به اشتباه بی اندازد.
معامله ای را تصور کنید که در ضرر است و شخص معامله گر می داند با بستن معامله از ضرر بیشتر خود می تواند جلو گیری روان شناسی معامله گر کند ولی امید به برگشت روند بازار دارد و زمانی به باور می رسد که میزان ضرر قابل توجه را باید به بازار بدهد .
یا مانند معامله گرانی که امید دارند در زمانی کوتاه با سود های کلان بار خود را در بازار ببندند.
شما زمانی که می خواهید وارد بازار شوید نیاز به امید دارید اگر شخص معامله گر به امید کسب سود وارد نشود پس اصلا وارد نمی شود.
خستگی
ممکن است فکر کنید مگر خستگی یک احساس جسمانی نیست ؟
بله ولی وقتی روان و فکر شخص معامله گر خسته شود میتواند دچار خطا شود و در تصمیم گیری ها به صورت غیر منطقی تصمیم بگیرد.
بسیاری از معامله گران موفق به استراحت و خواب خود بیش از حد اهمیت می دهند زیرا ارزش آن را به خوبی درک کرده اند.
نا امیدی
ناامیدی احساسیت که پس از اتفاقات فوق برای شما ایجا می شود.
احساس ناامیدی باعث می شود شخص معامله گر دست به معاملاتی انتقامی و خارج از برنامه بزند و یا در برخی از موارد به طور کل از بازار برای همیشه خدافظی کند.
احساس نا امیدی میتواند تمام الگوهای رفتاری را تشدید کند.
در پایان.
امیدوارم که میزان خودشناسی را در هنگام معامله درک کرده باشید و فهمیده باشید که کنترل احساسات چقدر میتواند در موفقیت شما تاثیر گذار باشد.
باید گفت که کنترل احساسات تقریبا نیاز به تمرین و تجربه دارد و شما میتوانید با بررسی حالات و رفتار خود در هنگام معامله از پس این کار بر بیایید.
مرز میان منطق و احساسات ماننده مویی باریک است که گاها خود فرد هم متوجه نخواهد شد که در حال حاضر خود تصمیم گیرنده است یا احساسات ولی میتوان با بررسی و مطالعه این مشکلات را حل کرد
روانشناسی معامله گر
کاربرد قانون ۸۰/۲۰ یا اصل پارتو در معاملات فارکس
آیا تا به حال شنیدهاید که بیشتر حجم پول در جهان در اختیار اقلیت مردم است؟ و یا در مورد…
آیا واقعا لیاقت رسیدن به موفقیت در معاملهگری را دارید؟
مهم نیست در مورد جمله تیتر مقاله چه فکری میکنید. این جمله حقیقت دارد و اگر به خواندن ادامه دهید…
چگونه فومو (FOMO) را با جومو (JOMO) در معاملات جایگزین کنیم؟
فومو (FOMO) در مقابل جومو (JOMO): شاید در نگاه اول خندهدار به نظر برسد اما همین اختلاف در یک حرف…
نظم در معامله گری به نقل از وارن بافت
مقالهای که پیشرو داریم توسط اندرو واکر (Andrew Walker)، مدیر پورتفولیوی Rengeley Capital درباره نظم در معامله گری به رشته…
تفاوت معامله در فارکس با قمار
تعریف قمار یا همان «گمبلینگ» ، شرطبندی روی رخدادی احتمالی است که خروجیاش تصادفی بوده و در اغلب موارد بازده…
چگونه مانند یک مدیر هج فاند معامله کنیم؟
شاید این حرف تعجببرانگیز باشد اما تفاوتهای زیادی بین شما و یک مدیر حرفهای هج فاند (Hedge Fund) یا صندوق پوشش…
آنچه که اسطوره معاملهگری جورج سوروس میتواند به ما بیاموزد!
جورج سوروس (George Soros) در دنیای معاملهگری یک اسطوره است، یک اسطوره واقعی. اگر معاملهگر هستید و نام او را…
علت شکست ۹۵ درصد معامله گران در فارکس چیست؟
اخیرا با یکی از دوستان قدیمی در مورد پول و ثروت صحبت میکردم و اینکه چرا برخی آن را دارند…
۱۰ اصل معامله گری که مارتی شوارتز را به جادوگر بازارهای مالی تبدیل کرد
مارتی شوارتز (Marty Schwartz) معاملهگری است که توانست با موفقیت در بازارهای مالی ثروت هنگفتی بدست بیاورد. او هم بصورت…
چرا دیگر نمیتوان به روش وارن بافت، بازار را شکست داد؟
اگر امیدوارید که وارن بافت بعدی باشید، خبرهای بدی برای شما داریم. و اگر امیدوارید به یک متخصص سرمایهگذاری در…
۱۲ توصیه معاملهگری از کتابهای مارک داگلاس
متأسفانه مارک داگلاس، یکی از بزرگترین مؤلفان درزمینهٔ روانشناسی معاملات در دوره ما، چند سال پیش از دنیا رفت. از اودو کتاب فخیم به نام های «تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی» و «معامله گرمنظم» به یادگار مانده است. دوست داشتم مقالهای را به وی تقدیم کنم و مقاله حاضر، به برخی از مهمترین آموزههای وی دربارهی ابعاد ذهنی معاملهگری میپردازد. هنوزم بارها و بارها دوره “چگونه مانند یک معاملهگر حرفهای فکر کنیم” را میبینم و چیزهای جدید یاد میگیرم. فرقی نمیکند الآن در بازار بورس خودمان فعال باشید یا در هر بازار مالی دیگر، شک نکنید توصیههای مارک داگلاس همانند معدن جواهری است که مشابه آن وجود ندارد! نکتهها و حرفهای داگلاس کاملاً منحصربهفرد است.
در این مقاله، میخواهیم ببینیم که چطور میتوانیم این نکات را در معاملاتمان پیاده کرده و به هنگام معامله آنها را اهرم سازی کنیم تا درنهایت، بتوانیم بهصورت مستمر از بازار سود کسب کنیم. به نظرم این مطلبِ ۲۷۰۰ کلمهای که برای خودش یک کتابچه محسوب میشود، یکی از خوشمزهترین مطالب سایت است…
شکاف واقعیت را پرکنید!
مارک داگلاس در کتابها و سمینارهایش اغلب به مقوله شکاف واقعیت (یا شکاف سود) اشاره میکند و منظورش، تفاوت میان سود بالقوهای که در صورت رعایت روش معاملاتیتان میتوانستید به دست آورید و آنچه درواقعیت به دست آوردهاید، است.
تریدرها عموماً معاملاتشان را با روشی که به آنها وعده و امیدواری زیادی میدهد آغاز میکنند. آنها میخواهند درآمدی مستمر برای خودشان درست کنند. اما، این مسئله تنها در صورتی ممکن است که شما از یک روش کارا بهصورت منظم و مستمر استفاده کنید؛ اغلب افراد اصولاً اینچنین عمل نمیکنند و درنتیجه، همان شکاف سود که مارک داگلاس بدان اشاره میکند را تجربه میکنند.
نکته اصلی مربوط به این شکاف این است که معاملهگران عموماً سعی میکنند تا این فاصله را با یادگیری و شناخت بیشتر بازار، تغییر روش و یا صرف زمان بیشتر مقابل کامپیوترهایشان پر کنند. اما آنچه واقعاً باید انجام دهند، شناخت بیشتر خودشان و نحوه واکنششان در بازار است. درواقع، آنها باید مهارتهای ذهنی صحیح و مناسب برای معامله بر اساس روش معاملاتیشان را به دست بیاورند و با تکیه بر آن، این شکاف را پر کنند.
بُرد و کسب سود دو مقوله متفاوتاند
هرکسی، حتی یک بچه ۵ ساله، میتواند در یک معامله سود کند. برای خوششانس بودن و کسب سود در معامله، به هیچ مهارت خاصی نیاز ندارید؛ شما فقط باید سایت معاملات آنلاین کارگزاری خودتان را بازکنید و چند دکمه را فشار دهید و اگر بخت یارتان باشد، در چند روز، پول خوبی به جیب خواهید زد!
به همین دلیل، طبیعی است که برخی از تازهکارها که هنوز مهارتهای معاملاتیشان را تکمیل نکردهاند، و از این خوششانسیها میآورند، فکر کنند کسب درآمد و خرج زندگی از طریق معاملات نباید کار سختی باشد.
بسیاری از معاملهگران به این طریق، شروع حرفه معاملاتیشان را رقم میزنند. البته فکر میکنم نیاز به گفتن نباشد که درست به همین طریق، خیلی زود، حتی سریعتر از زمانی که بهطور شانسی سود به دست آورده بودند، سرمایهشان را هم به باد میدهند.
کسب سود از معاملات، نیازمند داشتن مهارتهای ذهنی، شناخت و درک این حقیقت است که هر معامله، نتیجهای تصادفی دارد؛ ضمن اینکه معاملهگر تا آخرین لحظه و پایان کار، نمیداند چه نتیجهای در انتظارش است. معاملهگری که سود میکند، این حقیقت را میداند و آگاه است که باید طی زمان و انجام تعداد کافی از معاملات و البته نادیده گرفتن وسوسهها و احساسات نشاءت گرفته از معاملات، به معاملاتش بپردازد. آنها به دلیل تمرکزشان روی هدف بزرگتر، قادرند این کار را انجام دهند. حقیقت بزرگتر این حقیقت است که اگر آنها بدون خطا متد معاملاتیشان را در سریهای معاملاتی پیاده کنند، درنهایت، سود خواهند کرد.
مهارتهای ذهنی کلید موفقیت در معاملات
نکته مهمی که مارک داگلاس بر آن تأکید بسیاری داشت این است: حتی اگر متد معاملاتیتان احتمال سود بالایی را برایتان محقق میسازد، برای اجرا و پیادهسازی صحیح آن به مهارتهای ذهنی مناسب نیاز دارید؛ در غیر این صورت، حتی یک استراتژی موفق هم شمارا بهجایی نخواهد رساند!
مهارتهای ذهنی مواردی از این قبیل هستند: متمرکز ماندن بر فرایند، متد و روشتان و عدم نگرانی درباره عواقب نتیجه ندادن اینیک معامله. اگر شما مهارتهای ذهنی مناسب برای حفظ تمرکزتان بر فرایند معاملات و اجرای دقیق کارهایی که باید سریعاً، بدون ترس یا تعلل انجام دهید را روان شناسی معامله گر نداشته باشید، نمیتوانید از بازار سود کسب کنید.
بسیار مهم است که به خاطر داشته باشید هرچقدر هم که مهارت تکنیکال شما در تولید معاملات سود ده خوب باشد، تبدیل آن معاملات سود ده به جریان دائم درآمدی، به توانایی انجام/عدم انجام برخی کارهایی نیاز دارد که متد ما در آنها به ما کمکی نمیکند. متد نمیتواند ما را بهپیش تعریف ریسکمان، یا اشتباه جابهجا کردن حد ضررمان وادارد؛ متد نمیتواند ما از تعلل و دیر وارد شدن یا بیشازحد معامله کردن یا از سریع خارج شدن از معاملهای سود ده بازدارد. هرچقدر هم که متدتان خوب باشد، اگر مهارتهای ذهنی مناسب نداشته باشید، ضرر خواهید کرد.
مهارتهای ذهنی مانند نظم و انضباط به معنای توانایی کنترل خود و خصوصاً، اقداماتتان در بازار در مقابل وسوسهی مداوم بازار است. شما به هنگام معامله، در حال جنگیدن با خود هستید تا ببینید کدام بخش از مغزتان کنترل بیشتری دارد؛ بخش قدیمیتر، احساسی و اولیه مغز (ضمیر ناخودآگاه) یا بخشهای منطقی و برنامهریز.
الگوهای قیمتی آینده را پیشبینی نمیکند
هیچکدام از متدهای تکنیکال به شما نمیگویند که حرکت بعدی بازار چیست. همانطور که مارک داگلاس میگوید آنها به ما کمک میکنند تا احتمال موفقیتمان در طول سریهای معاملاتی را بالا ببریم. البته، مفاهیم روانشناسی مهمی هم در این حقیقت دخیلاند.
نتیجه هر سیگنال مشخص، منحصربهفرد و اتفاقی است. هیچ راهی وجود ندارد که شما از قبل بتوانید نتیجه یک سیگنال خاص یا توالیهای سود و ضرر را بدانید. بهعبارتدیگر، ماهیت معاملهگری، تصادفی است. داگلاس سپس به معرفی موضوعی میپردازد که درک آن شاید در ابتدا کمی دشوار باشد اما اگر میخواهید بهطور مستمر از بازار سود کسب کنید، باید آن را درک کنید:
من با پذیرش ماهیت تصادفی معامله میتوانم نتایج مستمر و ادامهداری رقم بزنم..
در ظاهر، شاید کسب نتایج مستمری از چیزی که ماهیتی تصادفی دارد، متناقض به نظر آید. اما بیایید دقیقتر و عمیقتر نگاه کنیم:
متدها و الگوهای تکنیکی به معاملهگر همان مزیتی را میدهند که قمارخانههای جوامع غربی در مقابل بازیکنان خرد دارند. قمارخانه در هر بازی، یک لبه دارد. او میداند که با توجه به لبه معاملاتیاش، در طی زمان و سریهایی از رویدادها، تا زمانی که کسی برای بازی باشد، سود خواهد کرد. به خاطر داشتن این نکته در تغییر تفکرتان از امور قطعی بهسوی احتمالات کمک میکند؛ هیچچیز قطعی نیست.
اگر اصل تصادفی بودن را نپذیرید، درخواهید یافت که معاملهگری ترسناکترین کاری است که انجام دادهاید. شما تنها میتوانید با درک این مسئله که هر معاملهای تصادفی و منحصربهفرد است، و سپس، استفاده از این اطلاعات در کنترل خود بعد از هر معامله، در بازار بهطور مستمر سود کنید. درنتیجهی آخرین معاملهتان گیر نکنید. بهجای آن، به روش معاملاتیتان بچسبید. قبلاً این بحث را مفصلتر هم در این مطلب بیان نمودم.
ترس و نگرانی ناشی از انتظار داشتن نتایجی است که متدمان، آن را حاصل نمیکند. روشهای تکنیکال، الگوهای رفتار جمعی انسانها را شناسایی میکنند اما مشکل اینجاست که نتایج بهدستآمده همیشه با الگوی تکتک معاملات همخوانی ندارند. همیشه نباید رابطهای میان نتیجه و الگو وجود داشته باشد. هیچ ضمانتی وجود ندارد که این معامله، حتی اگر کاملاً شبیه معامله قبلی هم باشد، نتیجهای عین آن معامله حاصل کند. در عوض، این روش صرفاً به ما میگوید که اگر ما بهطور مستمر از آن استفاده کنیم، پس ازسریهای معاملاتی، میتوانیم سود کسب کنیم.
احتمالات و نه امور قطعی
یکی از نکات مورد تأکید مارک داگلاس، اهمیت وی به مقوله احتمالات بود. همانطور که قبلاً هم اشارهکردهام، اما باید بدانید که یک توزیع تصادفی از سود و ضرر در یک توالی معاملاتی وجود دارد. اندیشیدن به احتمالات به شما کمک میکند تا انتظاراتتان از معاملات را کنار بگذارید زیرا شما بر نتایج سریهای معامله و نه نتایج تکتک معاملات متمرکزشدهاید.
بازارها در ابتدا محیطهایی بودند که افراد با حضور در آنها، کالاها و سهام را با یکدیگر ردوبدل میکردند. اما امروزه، بازارها الکترونیکی شدهاند و اغلب معاملهگران هم از لپتاپهایشان استفاده میکنند. این امر، ارتباط انسانی و فردی را از حرفهای که بسیار به روابط انسانی متکی است، خارج میکند. تمامی قیمتها به دست انسانها شکل میگیرند؛ باورهای انسانی منشأ بروز تمامی اتفاقهاست. اینیکی از نکات مهمی بود که داگلاس در سمینارهایش مطرح میکرد.
معاملهگر خرد معمولی این حقیقت که معاملهگران بزرگتری وجود دارند که میتوانند بازار را تکان دهند را درک نمیکند یا راجع به فکر نمیکند؛ درنتیجه، هر حرکت قیمتی، نحوه تفکر عدهای درباره آینده را نشان میدهد و آن حرکات قیمتی همان چیزی هستند که در قابلتحلیل تکنیکال توجیه میشود. با تکنیکال شما میتوانید الگوهایی را در رفتار جمعی انسانها بیابید. این الگوها به ما نشان میدهند که بعضی اتفاقات، احتمال وقوع بالاتری نسبت به بقیه دارند.
مشکل اینجاست که این الگوها بهصورت تصادفی تکرار میشوند. حتی اگر معیار و ملاکها هم صحیح باشند، ما نمیتوانیم رفتار انسانها را پیشبینی کنیم؛ این نکته بسیار مهم است. من فرض میکنم شما در بازار آتی سکه فعال هستید؛ وقتیکه معاملهای انجام میدهید، آیا میدانید که آنطرف معامله چه کسی قرار دارد؟ بههیچوجه نخواهید فهمید. درنتیجه، وقتیکه چنین الگوهایی نمایان میشوند، ما هیچوقت نمیدانیم که پسازآن، چه کسی/کسانی وارد بازار میشوند و بر آن تأثیر میگذارند.
درنهایت، وقتیکه دستور انجام معامله را میگذارید، برای اینکه بتوانید در آن معامله سود کنید، به افرادی نیاز دارید که باقیمتی کمتر از قیمت شما، دست به خرید یا فروش بزنند. درنتیجه، اگر معاملهای را روی ۱۰ تنظیم کردید، باید فردی باشد تا بخواهد به قیمت ۱۱ یا ۱۲ آن را بخرید تا شما سود کنید. ازآنجاییکه شما نمیدانید آیا چنین چیزی روی خواهد داد یا نه، پس نمیتوانید نتیجهای معامله را پیشبینی کنید. یادتان باشد، همه معاملات تحت تأثیر رفتارهای انسانی و رویدادهایی هستند که شما هیچ کنترلی روی آنها ندارید. استراتژی معاملاتی شما این است که از احتمالات در طی سریهای معاملاتی به نفع خود استفاده کنید؛ شما نمیتوانید سودتان در معاملات را تضمین کنید.
ذهن من باید آزاد باشد
برای اینکه بدون اشتباهات و خطاهای ذهنی معامله کنید، باید ذهنتان را آزاد کنید؛ نباید با خودتان فکر کنید که این معامله باید سود ده باشد. معاملهگر معمولی با خود انتظار دارد که این معامله باید به سود منتهی شود، در غیر این صورت اصلاً نباید آن را انجام دهم. اما اگر شما واقعاً میخواهید از بازار سود مستمری کسب کنید،نباید اینطور فکر کنید. بهمحض اینکه تصمیم گرفتید از هر معامله انتظار سود داشته باشید، خودتان را به لحاظ احساسی درگیر آن معامله میکنید؛ درحالیکه شما باید بدانید که یک معامله بهتنهایی اهمیتی ندارد؛ بلکه، سریهای معاملاتی و توانایی حفظ انضباط در معاملهگری مهم است.
حرفهای فکر کنید
باید نحوه تفکرتان نسبت به بازار را تغییر دهید؛ معاملهگر حرفهای با خود فکر نمیکند که آیا این معامله سود میدهد یا خیر زیرا آنها از مؤلفه انسانی موجود در معاملات آگاهاند؛ آنها به ریسک فکر میکنند؛ من، قبل از اینکه بقیه معاملهگران وارد ماجرا شوند و اوضاع را به نفع من تغییر دهند، تا کجا مایلم اجازه دهم که معاملهام خلاف انتظارم پیش رود؟
به نتیجه معامله فکر نکنید و در عوض، به ریسک و نقطه خروجتان بیندیشید، نه اینکه آیا این معامله سود ده خواهد بود یا خیر.
صفر و یکی نباشید!
پیشتر هم گفته بودم که ما انسانها عادت کردهایم تا مسائل را با منطق ارسطویی و بهصورت صفر و یکی حل کنیم، درحالیکه این غلط است! مسئله در مورد درست یا غلط بودن نیست؛ بلکه همهچیز به احتمالات مربوط میشود. یک سیگنال معاملاتی به شما نمیگوید شما تصمیم درست یا غلط میگیرید، بلکه صرفاً الگویی است که نشان میدهد احتمالات به نفع شما هستند.
با تغییر این تفکر به سمت احتمالات، شما میتوانید پتانسیل ناامید شدن توسط بازار را به صفر برسانید. وقتیکه در معاملهای زیان ده قرار دارید، تنها معنیاش این است که اکثر معاملهگران با شما در این برهه از زمان همعقیده نیستند. پس راهتان را بکشید و برید. اجازه ندهید درست یا غلط بودن روان شناسی معامله گر تصمیمتان بر اعتمادبهنفستان تأثیر بگذارد.
اگر فکر میکنید درباره معاملهای درست تصمیم گرفتید، و بازار خلاف شما حرکت کرد، احساسی به شما خواهد گفت که شما درست تصمیم گرفته بودید و باید اطلاعاتی که این درستی را ضعیف میکند، نادیده بگیرید و درست در همینجا شما اشتباه خواهید کرد. وقتیکه میخواهید تصمیمتان درست از آب دربیاید، آنچه دوست دارید را در بازار خواهید یافت و نه آنچه در حقیقت اتفاق میافتد. بااحساس نیاز به تائید تصمیماتتان، خودتان را از دیدن حقایق محروم نکنید.
اگر مستعد ناامید شدن باشید، این مسئله بر برداشت شما از اطلاعات بازار تأثیر خواهد گذاشت که در غیر این صورت، میتوانست منجر به کاهش ضررتان گردد.
حساب آزمایشی چیزی به شما القا نمیکند
معامله در حساب آزمایشی به شما نشان میدهد که چطور فکر میکنید.آیا شما در معاملات آزمایشی سود کردید و بهسرعت، وقتیکه با پول واقعیتان وارد بازار شدید. پولتان را از دست دادید؟ اگر اینچنین است، باید بدانید که بسیاری از معاملهگران چنین چیزی را تجربه میکنند.
معاملهگران به درست یا غلط بودن تصمیماتشان در محیط آزمایشی اهمیتی نمیدهند زیرا میدانند که سود و زیانی در کار نیست. بنابراین. تمرکزشان را به مواردی که واقعاً مهم است، معطوف میکنند؛ رعایت صحیح و آهسته روش معاملاتیشان و ایجاد یک حساب معاملاتی در طی زمان بدون عجله.
اگر راهتان را گم کردید و حسابتان را به باد دادید، مجدداً معامله در محیطهای آزمایشی را برای مدتی ادامه دهید تا ببینید چه احساسی دارید و چطور معامله میزنید. با روان شناسی معامله گر پول واقعی هم باید به همین طریق معامله کنید اما یادتان باشد که حساب آزمایشی چیزی را القا نمیکند، به همین دلیل است که در مطلبی جداگانه از اثرات کشنده فعالیت طولانیمدت در حساب آزمایشی گفتیم.
شما به یک استراتژی معاملاتی نیاز دارید
مارک داگلاس معتقد است یکی از اولین مواردی که باید در قامت یک معاملهگر بیاموزید، نحوه استفاده از احتمالات در مسیر موفقیتتان است. بهعبارتدیگر، شما به یک لبه معاملاتی با احتمال مناسب نیاز دارید. اما یادتان باشد که لبه معاملاتی صرفاً یک احتمال بالاتر از وقوع یک مسئله در مقایسه با مسئلهای دیگر در طی سریهای معاملاتی است و کسب پول و سود در بازار را برای شما تضمین نخواهد کرد. شما باید لبه معاملاتی را با مهارتهای ذهنی مناسب ترکیب کنید.
در خاتمه، میخواهیم کتاب معاملهگری در محدوده از مارک داگلاس را به شما پیشنهاد دهم؛ این کتاب به فارسی تحت عنوان «تحلیل تکنیکال، بنیادی با ذهنی» توسط خانم ریحانه هاشمپور ترجمهشده است. کتاب فوق بیشتر به ابعاد ذهنی معاملهگری و نه استراتژی، میپردازد. وقتیکه اصول معاملاتی ذهنی داگلاس را با یک استراتژی معاملاتی خوشسابقه ترکیب نمودید، به سلاح معاملاتی مجهز شدهاید که شمارا در میدان جنگ (بازار) پیروز خواهد ساخت.
روانشناسی معامله گری در فارکس + نکات مهم
روانشناسی معامله گری در فارکس به عنوان مهمترین مهارت و ویژگی در معامله گران فارکس شناخته میشود که با نداشتن مهارت های آن ، حتی با داشتن استراتژی های سود ده هم امکان ماندگاری در این بازار مالی را نخواهید داشت. در این مقاله قصد داریم تا به صورت کامل به مبحث روانشناسی معامله گری در فارکس پرداخته و راهکارها و نکات مهمی در این رابطه را به شما آموزش دهیم.
روانشناسی معامله گری چیست؟
روانشناسی معامله گری، مهمترین مهارت و جنبه در بازارهای مالی بوده که هر معامله گری حرفه ای در هرکدام از بازارهای مالی باید به آن، مسلط باشد. در مبحث روانشناسی معامله گری، داشتن طرز فکر درست در رابطه با بازارهای مالی، روش کنترل احساسات و فرایند های تصمیم گیری از مهمترین بخش های این موضوع میباشد. موضوعی که به اهمیت روانشناسی معامله گری اشاره دارد این است که با استفاده از همین مهارت ها، شانس یک معامله گر حتی با داشتن سبک های معاملاتی ضعیف تر نیز افزایش پیدا میکند.
با وجود گسترده بودن مبحث روانشناسی معاملاتی یا معامله گری، هنوز هم به صورت کلی در جهان، چند مورد از احساسات افراد باعث انجام معاملاتی و رفتارها در این بازارها میشود:
روانشناسی معاملاتی در فارکس چیست؟
روانشناسی معامله گری در فارکس را میتوان مهمترین بخش مهارت های یک معامله گر فارکس دانست. در مهارت رواشناسی معامله گری در فارکس که اهمیت آن بسیار زیاد است، اگر شما به عنوان یک معامله گر فارکس، به انواع استراتژی های سود ده و مهارت های مفید دیگر مجهز باشید، اگر نتوانید در بازار پر نوسانی مانند فارکس، بر روی احساسات خود کنترل مناسبی داشته باشید، با اینحال دچار ضرر و زیان های بسیاری خواهید شد.
قطعا با تکنیک ها و روش های مربوط به روانشناسی معامله گری، شانس شما برای موفقیت در معاملات فارکس افزایش پیدا کرده و در کمترین زمان ممکن، میتوانید درست ترین تصمیم را بگیرید. همان طور که گفته شد، فارکس یک بازار پرنوسان بوده و تصمیم های شما در لحظه باید گرفته شود. همین کم بودن زمان و بالا بودن سرعت در فارکس، نیازمند داشتن ذهنی آرام و سریع میباشد که با روش های روانشناسی معامله گری در فارکس قابل انجام است.
احساس ترس و خشم در فارکس
قطعا داشتن ترس و خشم در هر فرد جزئی از وجود اوست و خداوند نیز انسان را با همین ویژگی ها خلق کرده است. اما نکته مهم در مورد این دو ویژگی در انسان و یک معامله گر در فارکس این میباشد که یک معامله گر باید بتواند با روش های مختلف بر روی این دو ویژگی کنترل مناسبی در هنگام معاملات داشته باشد. در رابطه با ترس حتما در بازارهای مختلف دیده اید که افراد با مشاهده ریزش کل بازار، دچار ترس شده و سریعا اقدام به فروش سهام یا بستن معاملات خود در فارکس میکنند.
در رابطه با موضوع خشم نیز، هنگامی که معامله گر دچار ضرر و زیان های زیادی شده، دچار خشم شده و به نیت انتقام از بازاری مانند فارکس، بدون داشتن دید بی طرفانه از بازار فارکس، اقدام به خرید و فروش جفت ارزهای مختلف میکند که در اینجا احساسات بر او غلبه کرده و تصمیم و تحلیل درستی نمیگیرد.
همان طور که در بالا مطالعه کردید، عوامل تحریک احساسات خود را در این دو موضوع مطلع شده اید و قطعا به این موضوع رسیده اید که یک معامله گر فارکس باید به دنبال دلایل به وجود آمدن این دو احساس در خود باشد. برای کنترل ترس و خشم در فارکس، نیازمند داشتن تمرینات ذهنی بوده تا کنترل این دو ویژگی را در خود افزایش دهید.
طمع روان شناسی معامله گر و بی صبری در فارکس
پس از دو ویژگی احساسی ترس و طمع در روانشناسی معامله گری فارکس، به سراغ طمع و بی صبری در فارکس میرویم. این دو ویژگی ذهنی معامله گر فارکس، برخلاف دو مورد قبلی، به دلیل ایجاد شرایط مثبت و لذت بخش در فارکس به وجود میآید. از جمله باورهای اشتباه در رابطه با فارکس این است که افراد تازه کار در آغاز ورود خود به این بازار، به سودهای کلان و فوق العاده دست پیدا میکنند. با وجود اینکه ما در بازارهای فیزیکی تنها به دنبال سودهای کم و مستمر هستیم، اما در بازارهای مالی از این ویژگی مثبت غافل بوده و به دنبال یک شبه پولدار شدن هستیم.
از جمله ویژگی های مثبت یک معامله گر حرفه ای در فارکس این است که او به صورت مداوم به دنبال سودهای کم ولی مستمر بوده و بی صبری و طمع را در خود کنترل میکند. قطعا یک معامله گر مبتدی، با نداشتن صبر در معاملات فارکس، به سودهای کم راضی نبوده و با افزایش ریسک معاملات خود، به دنبال سودهای بزرگ است که همین عامل باعث ایجاد ضررهای بزرگ برای او میشود.
طمع نیز به عنوان یک از شخصیت های ذاتی ما انسان ها بوده و در ضرب المثل ها هم گفته میشود که آدم طماع هفت کیسه دارد, هر هفت تا هم خالی! این مثال به این معنی است که طمع در انسان باعث ضررهای بسیار برای او میشود. این ویژگی در انسان نیز باعث ایجاد ضررهای روان شناسی معامله گر بزرگ میشود. دلیل آن هم این است که بازارهای مالی مانند فارکس به صورت مداوم دارای روند نبوده و افراد با طمع زیاد به دنبال گرفتن تمامی موقعیت های معاملاتی در فارکس هستند. اما این بازار در برخی اوقات دچار نوسانات شدیدی نیز میشود که طمع باعث از دست رفتن سودهای شما خواهد شد.
روش های بهبود روانشناسی معامله گری در فارکس
پس از بررسی ویژگی های شخصیتی در فارکس، به سراغ روش های بهبود آن ها در مبحث روانشناسی معامله گری در فارکس میرویم. با این نکات تا حد زیادی میتوان بر روی این موارد کنترل بهتری داشته باشید.
بررسی شخصیت خود در فارکس
دانستن و کشف شخصیت خود یکی از مهمترین بخش های روانشناسی معامله گری در فارکس میباشد. قطعا شما روان شناسی معامله گر به عنوان یک معامله گر دارای شخصیت های مختلف هستید که با دانستن اینکه آیا بر روی ترس و طمع خود کنترل دارید یا خیر، میتواند در انجام معامله و اعتماد به آن به شما کمک زیادی کند. با بررسی شخصیت و درک آن، در شرایط پرنوسان فارکس نیز سربلند بیرون خواهید آمد.
داشتن برنامه معاملاتی در فارکس
داشتن یک برنامه معاملاتی در فارکس بسیار کمک کننده بوده و به شما کمک میکند تا استراتژی معاملاتی خود را به صورت دقیق پیاده سازی کنید. این برنامه همچنین از فراموش موارد مهم مانند : ورود به معاملات با حجم مناسب و همچنین بررسی دقیق حد سود و حد ضرر در فارکس به معامله گر فارکس کمک میکند.
به دنبال ثروت یک شبه در فارکس نباشید!
راز موفقیت در فارکس و هر بازار مالی دیگر، کسب سودهای مستمر و کوچک بوده و شما به جای کسب سودهای کلان در کمترین زمان ممکن، باید به دنبال معاملات مستمر باشید. قطعا در دنیای واقعی نیز به مشاغل مختلف مشغول هستید و نحوه کسب درآمد را دیده اید. در این مشاغل هیچکس به دنبال کسب سود سریع نبوده و درآمد امروز او، نتیجه تلاش و استمرار او در آن کار و حرفه بوده است.
حریص و طمع کار در فارکس نباشید!
قطعا این نکته در فارکس برای شما کمی ساده به نظر خواهد رسید. اما با بررسی همین نکته میتوان موارد مختلفی را مشاهده کرد که سرمایه خود را به دلیل عدم کنترل طمع در بازار فارکس از دست داده اند. معامله گران فارکس بدون برنامه شخصیت خود در بخش طمع در روانشناسی معامله گری، معمولا به دنبال ورود بیش از حد در معاملات فارکس بوده و بیش از حد بر روی تحلیل های خود تعصب دارند. فارکس و هر بازار مالی دیگری به صورت مداوم در حال تغییر بوده و ما به عنوان یک معامله گر در این بازارها نباید تعصبی رفتار کنیم.
قطعا مواردی که در بالا برای روانشناسی معامله گری گفته شد، کامل نبوده و این مبحث دارای نکات بسیار زیادی در فارکس میباشد. امیدواریم از توضیحات داده شده لذت ببرید و اگر در این رابطه سوالی دارید از بخش نظرات این صفحه امکان ارسال آن را دارید. موفق باشید.
راهنمای روانشناسی معاملات
روانشناسی معاملات اغلب نادیده روان شناسی معامله گر گرفته میشود اما بخش مهمی از مهارتهای یک معاملهگر حرفهای را تشکیل میدهد.
روانشناسی معاملات چیست
روانشناسی معاملاتی یک اصطلاح گسترده است که شامل تمام احساسات روحی، روانی و احساساتی است که یک معاملهگر معمولی هنگام معامله با آن روبرو میشود. برخی از این احساسات مفید هستند و باید پذیرفته شوند در حالی که برخی دیگر مانند ترس، طمع، عصبی بودن و روان شناسی معامله گر روان شناسی معامله گر اضطراب باید مهار شوند. روانشناسی معاملات پیچیده است و تسلط کامل در آن به زمان نیاز دارد.
در حقیقت، بسیاری از معاملهگران بیشتر از جنبههای مثبت، آثار منفی روانشناسی معاملات را تجربه میکنند.
به عنوان مثال ترس از دست دادن سود باعث میشود در اغلب موارد معاملهگران پوزیشنهای خود را زودتر ببندند یا اینکه طمع و حرص بیش از حد در معامله باعث ضررهای سنگینی میشود.
یکی از بدترین احساسات رایج در معاملهگری ترس از دست دادن یا به اصطلاح FOMO است. زمانیکه بازار با یک حرکت ناگهانی اوج میگیرد اکثر معاملهگران تازه کار فکر میکنند که بلافاصله باید وارد معامله شوند تا این موقعیت را از دست ندهند، اما پس از مدت کوتاهی قیمت مجددا به جهت قبلی خود باز میگردد که این امر موجب استرس و فشار عصبی زیادی بر روی معاملهگران میشود.
مبانی روانشناسی معاملات
مدیریت احساسات
ترس، حرص، هیجان، اعتماد به نفس بیش از حد و عصبی بودن همه احساسات معمولی هستند که معاملهگران در برخی مواقع تجربه میکنند. مدیریت احساسات معاملاتی میتواند تفاوت بین افزایش موجودی حساب یا کاهش ارزش حساب شما باشد.
درک FOMO در روانشناسی معاملات
معامله گران باید FOMO را به محض ظهور شناسایی و سرکوب کنند. در حالی که این کار آسان نیست، معاملهگران باید به یاد داشته باشند که همیشه معامله دیگری وجود خواهد داشت و موقعیت جدیدی پیش خواهد آمد، و فقط باید با سرمایهای معامله کنند که میتوانند ضرر کنند و با از دست رفتن آن سرمایه مشکلی برای آنها پیش نمیآید.
اجتناب از اشتباهات معاملهگری
در حالی که همه معاملهگران بدون توجه به تجربهای که دارند اشتباه میکنند، درک منطق پشت این اشتباهات ممکن است اثر گلوله برفی موانع معاملاتی را محدود کند. برخی از اشتباهات متداول معاملاتی عبارتند از: معاملات در بازارهای متعدد، سایز و حجم معاملات ناسازگار و انجام معاملات بیش از حد یا over trading.
غلبه بر طمع
حرص و آز یکی از رایجترین احساسات در میان معامله گران است و بنابراین، شایسته توجه ویژه است. وقتی حرص و طمع بر منطق غلبه میکند، معاملهگران تمایل دارند معاملات خود را از دست بدهند یا از اهرم بیش از حد برای جبران ضررهای قبلی استفاده کنند. درک معاملهگران برای کنترل طمع هنگام معامله بسیار مهم است.
معاملهگران تازه کار بدنبال هر فرصت معامله در بازارهای مختلف هستند، بدون اینکه توجه کنند هر بازاری شرایط خاص خود را دارد و نیاز به یک استراتژی مدون برای هر بازار میباشد. در صورتی که تریدرها همزمان در چند بازار مختلف معامله کنند باید انتظار نتایج ضعیفی داشته باشند.
نظرات اشتباه رایج در معاملهگری
افراد اغلب تحت تأثیر آنچه میشنوند قرار میگیرند. شایعات زیادی پیرامون معاملات وجود دارد مانند: معاملهگران برای موفقیت باید حساب بزرگی داشته باشند، یا اینکه برای سودآوری، معاملهگران باید در بیشتر معاملات برنده شوند. این افسانههای تجاری اغلب میتوانند به یک مانع ذهنی تبدیل شوند و از معاملات افراد جلوگیری کنند.
پیاده سازی مدیریت ریسک
اهمیت مدیریت موثر ریسک را نمیتوان مبالغه کرد. مزایای روانی مدیریت ریسک بیپایان است. توانایی تعیین هدف و توقف ضرر، از قبل به معاملهگران اجازه میدهد تا نفس راحتی بکشند، زیرا آنها درک میکنند که چقدر مایلند برای رسیدن به هدف ریسک کنند. جنبه دیگر مدیریت ریسک شامل اندازهگیری موقعیت و مزایای روانی آن است.
“یکی از سادهترین راهها برای کاهش تأثیر احساسی معاملات خود، کاهش سایز یا اندازه معاملات شما است”
چگونه از لحاظ ذهنی یک معامله گر موفق باشیم
تفاوتهای ظریف و کوچکی در موفقیت معاملهگران حرفهای از آماتور وجود دارد، چند رویکرد رایج وجود دارد که معاملهگران در همه سطوح میتوانند به طور مداوم در استراتژی معاملاتی خود اجرا کنند.
- هر روز نگرشی مثبت به بازارها نشان دهید. این ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما در واقعیت، حفظ نگرش مثبت هنگام معاملهگری در بازار فارکس دشوار است، به ویژه پس از وقوع ضررهای پی در پی. نگرش مثبت ذهن شما را از افکار منفی که تمایل به ایجاد معاملات جدید دارند، دور نگه میدارد.
- نفس خود را کنار بگذارید. قبول کنید که معاملات شما اشتباه خواهد بود و حتی ممکن است بیشتر از آنکه برنده شوید معاملات خود را از دست بدهید. این ممکن است بد به نظر برسد، اما با نظم و انضباط و مدیریت ریسک، همچنان میتوان ارزش حساب را با اطمینان از ریسک به ریوارد و win rate مثبت بالا برد.
- به اجبار معامله نکنید. شما فقط میتوانید آنچه را که بازار به شما میدهد، بگیرید. بعضی روزها ممکن است چندین معامله انجام دهید و در موارد دیگر ممکن است به مدت یک هفته هیچ معاملهای انجام ندهید. همه چیز بستگی به این دارد که در بازار چه میگذرد و آیا ستاپ معاملاتی شما رخ داده است یا خیر.
- ناامید نشوید. اغلب افراد فکر میکنند معاملهگری راهی آسان و سریع برای بدست آوردن ثروت است، در حالیکه چنین چیزی کاملا اشتباه است. رسیدن به سود مداوم در فارکس نیازمند صبر و حوصله زیادی است.
همین دیدگاه اشتباه در موجب میشود افراد خیلی زود امید خود را از دست داده و این کار را برای همیشه ترک کنند.
روانشناسی معاملات در موفقیت معاملهگران بسیار مهم و تاثیرگذار است و نمیتوان از نقش آن صرفنظر کرد. امیدوارم که این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد. منتظر نظرات شما در پارسی فارکس هستیم.
دیدگاه شما