استراتژی واگرایی


بریک اوت همراه با افزایش شدید حجم معاملات

آموزش واگرایی

یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار مهم و قدرتمندی است.

واگرایی و همگرایی چیست؟

همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.

وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.

سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟

چرا این بحث اهمیت دارد؟

ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.

بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.

که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.

واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.

به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.

افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.

درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.

واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟

بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.

اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.

تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.

اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.

این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.

در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.

واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:

  1. سقف بالاتر داشته باشیم
  2. کف پایینتر داشته باشیم
  3. سقف دوقلو داشته باشیم
  4. کف دوقلو داشته باشیم

اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.

من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.

اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.

به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.

شکل1 - آموزش واگرایی

چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟

وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.

یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.

واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.

معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.

یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.

عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.

این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.

واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:

  1. وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
  2. وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
  3. وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.

اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.

واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.

به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.

به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.

سایر روش ها برای تایید واگرایی:

یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.

و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.

همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).

خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.

یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.

یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.

اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.

همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.

در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.

همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.

هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.

چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟

هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.

واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.

واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.

واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.

در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.

همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.

تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.

در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.

پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.

استراتژی RSI (بخش اول)

اندیکاتور RSI مخفف عبارت Relative Strength Index و به معنی شاخص قدرت نسبی در نمودارهای قیمتی شناخته می‌شود. یکی از ساده‌ترین و پرکاربردترین مفاهیم ابتدایی که هر معامله‌گری، در دنیای بازارهای مالی با آن آشنا می‌شود، همین مفهوم RSI است. در واقع بهتر است بگوییم که بیشتر معامله‌گران در بازار، حتی آن‌ها که خود به‌صورت حرفه‌ای ترید می‌کنند، خیلی از مواقع درک درستی از استراتژی RSI ندارند.

در این مقاله سعی می‌کنیم قوانین و استراتژی‌های معاملاتی که بر مبنای RSI در بازار تعریف و مورد استفاده قرار می‌گیرند را برای شما توضیح دهیم.

تاریخچه RSI

فرمول اندیکاتور RSI حدود پنچاه سال قبل توسط یک مهندس هوافضا به نام آقای ویدلر (J. Welles Wilder)، ابداع شد. این اندیکاتور درواقع به ما مومنتوم قیمت (قدرت و جهت قیمت) را نشان می‌دهد.

مفاهیمی که امروزه در ادبیات کلاسیک بیان می‌شود، آموزه‌هایی نیست که آقای ویدلر منتقل کرده باشند. امروزه شاهد به‌وجود آمدن استراتژی‌های معاملاتی عجیب و غریب بر مبنای مفهوم RSI هستیم که حتی بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای در بازار نیز آن اشتباهات را تکرار می‌کنند. در ادامه مقاله، چند مورد از استفاده‌های ناکارامد از مفهوم RSI را با هم مرور می‌کنیم.

نحوه محاسبه RSI

ابتدا باید ببینیم که فرمول RSI چطور به‌دست می‌آید و اصلا چگونه عمل می‌کند:

شاخص قدرت نسبی (RSI) با استفاده از یک محاسبه دو بخشی به‌دست می‌‌آید که فرمول بخش اول آن به‌این‌صورت است:

میانگین سود یا زیان استفاده شده در محاسبه، درصد متوسط سود (Gain) یا زیان (Loss) در یک بازه زمانی، در گذشته است. فرمول از مقادیر مثبت برای میانگین زیان استفاده می‌کند. این فرمول برای اولین‌بار در بازه ۱۴ دوره‌ای، برای محاسبه ارزش اولیه مقدار RSI استفاده شد، که امروزه آن‌را به‌صورت یک استاندارد تعریف می‌کنند. به‌عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته را با افزایش سود با میانگین یک درصد گذرانده باشد. هفت روز انتهایی را نیز با متوسط زیان ۰/۸ درصد بسته شده است. دراین حالت، بخش اول RSI به صورت زیر محاسبه می‌شود:

حال که داده‌های دوره ۱۴ روزه را داریم، می‌توانیم بخش دوم فرمول را نیز به‌صورت زیر محاسبه کنیم:

بررسی استراتژی RSI: نزدیک شدن به کف و سقف (اشباع خرید و فروش)

همان‌طور که در فرمول محاسبه پیداست، RSI همراه با افزایش تعداد و اندازه دوره‌‌های صعودی بالا می‌‌رود و همراه با افزایش تعداد و اندازه دوره‌‌های نزولی کاهش می‌‌یابد. همچنین بخاطر نوع فرمول، RSI همواره بین بازه صفر تا ۱۰۰ حرکت می‌‌کند.

بعضا بعضی از افراد کم اطلاع در بازار، بدون این‌که مفهوم RSI را درک کرده باشند، این نوسانات را بین دو عدد ۳۰ و۷۰ دسته‌بندی ‌کردند و زمانی که مقدار RSI به سمت 30 میل می‌کرد آن را "ناحیه اشباع فروش" و همچنین زمانی‌که به سمت ۷۰ میل می‌کرد را "ناحیه اشباع خرید" نامیدند!

بسیاری از معامله‌گران مبتدی بازار هم که گول این اسامی را خوردند، در ابتدا به دنبال خرید در ناحیه ۳۰ و فروش در ناحیه ۷۰ رفتند و به اصطلاح در ناحیه ۳۰-۷۰ گرفتار شدند. این دسته از معامله‌گران هیچگاه سودی نکردند و در آخر همه تقصیرهای آن را نیز بر سر بازارهای مالی خرد کردند.

اما افرادی که کمی با تجربه‌تر بودند، برای این‌که در دام ناحیه ۳۰-۷۰ گیر نیافتند، با جابجایی مرزهای علمی ناحیه خرید خود را به ۲۰ و همچنین ناحیه فروش خود را نیز به ۸۰ تغییر دادند. احتمالا این دسته از افراد هم، هم‌اکنون به شغل‌های دیگری در دنیا مشغول هستند.

اما رده پیشرفته‌تر از معامله‌گران مبتدی در بازار گزینه‌های دیگری را نیز با موارد بالا ترکیب کردند. این دسته از معامله‌گران صبر می‌کردند تا اندیکاتور به بالا و یا پایین ناحیه خرید و فروش نفوذ کند، به‌عنوان مثال پس از ورود اندیکاتور به ناحیه بالای ۷۰ ، صبر می‌کردند تا در روز بعد مقدار آن به زیر این ناحیه نفوذ کند، در آن زمان با اعتماد به نفس کامل که هیچ‌کس جلودارشان نیست، وارد معامله می‌شدند و در نهایت باز‌هم ضرر می‌کردند.

این داستان همچنان ادامه داشت و انواع و اقسام معامله‌گران مختلفی در بازار این اشتباهات را تکرار کردند. نکته مهمی که همه این‌گونه معامله‌گران به آن توجه نداشتند، این بود که مفهوم RSI را درست درک نکرده بودند. زیرا در RSI همواره مومنتوم قبل از قیمت به ناحیه فروش و یا خرید آن‌ها می‌رسد. به‌عبارتی دیگر توانایی عزم مومنتوم برای عبور از ناحیه ۷۰ یا ۳۰ نشان از قدرت خرید یا فروش در آن ناحیه را دارد و نه ضعف!

اشتباه آنها این بود که همواره در نقطه‌ای که به اصطلاح موتور قیمت برای حرکت روشن می‌شد، وارد معامله‌ای غیر منطقی ‌می‌شدند!

همواره به‌یاد داشته باشید که معامله‌گری با اتکا بر اندیکاتورها ممکن است در مواقعی سودآور باشد، اما اگر آن را ادامه دهید در نهایت چیزی بدست نخواهید آورد!
بیایید جز دسته معامله‌گران منقرض شونده نباشیم

بررسی استراتژی RSI: واگرایی‌ها

واگرایی‌ها یکی از معروفترین و محبوب‌ترین تکنیک‌ها در استفاده از اندیکاتور RSI هستند. درواقع واگرایی‌ها زمانی رخ می‌دهند که قدرت حرکات قیمتی در بازار، از سوی RSI تائید نشوند. به عبارتی دیگر با توجه به نوع فرمول، همواره افزایش قیمت منجر به زیاد شدن مقدار RSI نمی‌شود. به‌عنوان مثال زمانی‌که قیمت درحال تشکیل سقف‌های بالاتر قیمتی است، اندیکاتور RSI در حال کاهش و تشکیل کف‌های جدید است.

انواع واگرایی‌ها:

واگرایی‌ها به‌طور کلی به دو دسته تقسیم‌بندی می‌شوند:

  • واگرایی‌های صعودی
  • واگرایی‌های نزولی

واگرایی‌های صعودی

این نوع از واگرایی‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که اولا نموادر قیمت، در حالت نزولی باشد. در این حالت، قیمت در حال کشف کف‌های پایینتر بوده، اما در اندیکاتور RSI مقدار آن معکوس قیمت و درحال افزایش است. این موضوع به معنی ضعف، در قدرت فروشندگان به‌حساب می‌آید. عکس شماره(۵)

عکس شماره (۵) نمونه‌ای از واگرایی‌های صعودی را به وضوح نشان می‌دهد.

واگرایی‌های نزولی

همان‌طور که مشخص است، این نوع واگرایی‌ها دقیقا نقطه مقابل واگرایی‌های صعودی هستند. یعنی زمانی اتفاق می‌افتد که نمودار قیمت، در حالت صعودی باشد. در این حالت قیمت در حال تشکیل قله‌های بالاتر است، اما در اندیکاتور RSI مقدار آن معکوس قیمت و در حال کاهش است. دوراقع RSI سقف‌های قیمتی را تائید نمی‌کند. این موضوع نیز، به معنی ضعف در قدرت خریداران به‌حساب می‌آید. عکس شماره (۶)

عکس شماره (۶) نمونه‌ای از واگرایی‌های نزولی را به وضوح نشان می‌دهد.

بعد از این کشف تاریخی از مفهوم RSI، معامله‌گران زیادی بر این باور رسیدند که می‌توانند تنها با تکا به این موضوع معامله کنند. به‌این‌ترتیب که هرگاه در نمودار واگرایی صعودی دیدیم، وارد معاملات فروش شویم و هرگاه نیز واگرایی نزولی دیدیم، پس این یک کف قیمتی مطمئن است و ما می‌توانیم با خیال راحت خرید کنیم و به این ترتیب پولدار شویم!

همان‌طور که در شکل‌های قبل دیدیم، بسیار ساده است که به گذشته نمودار نگاه کنید و بگویید که مثلا اینجا واگرایی رخ داده و بعد از آن جهت قیمت تغییر کرده. اما نکته‌ای که وجود دارد این‌ است که وقتی نمودار در لحظه درحال نشان‌دادن واگرایی است، معامله‌گران هیچ‌گاه نمی‌دانند که این واگرایی‌ها تا کجا ادامه خواهد یافت. همین نکته، به تنهایی دلیل کافی برای منقرض شدن این نسل از معماله‌گران واگرایی در اندیکاتور RSI شد.

زیرا وقتی واگرایی رخ می‌داد و آن‌ها وارد معماله خلاف جهت روند می‌شدند، معمولا همچنان واگرایی ادامه‌دار می‌شد، تا این‌که حساب معامله‌گر، کال مارجین (Call Margin) می‌شد. گروه دیگری هم که زرنگ‌تر از نوع اول بودند نیز، حد ضرر معامله برایشان فعال می‌شد و باز هم ضرر می‌کردند.

به‌طورکلی نظریه‌های دانشمندان منقرض شده، در باب معامله و ترید با اتکا به واگرایی زیاد است، که برای رسیدن به مطالب مهم‌تر در این مقاله، اکتشاف این دانشمندان عزیز را به‌عهده شما واگزار می‌کنیم.

دقت کنید در اینجا گفتیم که واگرایی‌ها در مفهوم RSI، به ما اطلاعات بسیار مفید و قابل توجهی نظیر کاهش قدرت خریداران و فروشندگان را می‌دهد. اما برای معامله‌گری به تنهایی، یکی از بهترین استراتژی‌ها برای بدست آوردن سود کم و ضررهای بزرگ است!

نقض واگرایی‌ها در نمودار پوند/دلار بیش از یک ماه نیز ادامه داشت!

در عکس فوق نمونه‌ای از نقض در واگرایی‌های نزولی را می‌بینیم. اگر شما به‌عنوان معامله‌گر بودید، کدام یک از نقاط واگرایی را برای وارد شدن در جهت خلاف روند اصلی انتخاب می‌کردید؟

بررسی تکنیک FAILURE SWINGS (نوسانات شکست)

یکی از تکنیک‌های کلاسیک، در معامله‌گری با استفاده از استراتژی RSI است. این روش به‌عنوان یکی از برترین ترکیبی‌های (شاخ غول) زمان خود شناخته می‌شد، که به دلیل عدم وجود امکاناتی نظیر شبکه‌های اجتماعی، درحقش ظلم شد و خیلی دیده نشد.

این تکنیک در راستای واگرایی‌ها به‌وجود آمد. همان‌طورکه در عکس بالا مشخص است بعد از واگرایی‌ در نمودار، معامله‌گران منتظر می‌شدند تا اولین موج برگشتی در RSI را ببینند. کف این نقطه، به عنوان نقطه شکست شناخته می‌شود. سپس صبر می‌کردند تا در موج ریزشی بعدی، مقدار RSI از کف نقطه شکست، پایین‌تر برود. در این حالت معامله‌گران انتظار داشتند که واگرایی عمل کرده و قیمت نیز به سرعت کاهش یابد.

برعکس حالت فوق نیز درحالت نزولی قیمت اتفاق می‌افتد. معامله‌گر بعد از رد شدن مقدار RSI از نقطه شکست، وارد معامله خرید می‌شدند.

نکته‌ای که باعث شکست این تکنیک شد، این بود که معامله‌گران اولین نکته مهمی که در این مقاله به آن اشاره کردیم را درست درک نکرده بودند. زیرا همواره زمانی که مقدار RSI در حال کاهش است، قیمت در نمودار می‌تواند افزایش یابد/ یا برعکس (تعریف واگرایی). به همین دلیل باز هم در دام واگرایی‌ها گیر می‌افتادند. زیرا زمانی که مقدار RSI از نقطه شکست عبور می‌کرد، قیمت همچنان خلاف جهت RSI درحال حرکت بود.

نقض سیستم شکست نوسانات

دلیل نقض سیستم شکست نوسانات، را در عکس فوق می‌توانید مشاهده کنید.

استراتژی سطوح حمایت و مقاومت RSI

برخی از اساتید و کتاب‌های تحلیل تکنیکال، دیده شده که برای RSI سطوح حمایت و یا مقاومت تعیین کرده‌اند. وقتی دقیق‌تر پای حرفشان می‌نشینیم، می‌بینیم که سطح ۵۰ را برای مقدار RSI، به عنوان نقطه عطف این حمایت و مقاومت تعیین می‌کنند. به‌این‌ترتیب که، وقتی مقدار RSI از زیر ۵۰ به بالای آن نفوذ می‌کند، یعنی قیمت دارای قدرت لازم برای صعودهای بیشتر است. وقتی هم که از بالای ۵۰ به زیر آن نفوذ می‌کند، یعنی قیمت نزولی است.

اما به کسی این نکته اشاره‌ای نمی‌کند که سطح ۵۰ تنها یک خط فرضی است که هر لحظه ممکن است قیمت به آن نفوذ و یا مجددا از آن برگردد. در واقع قیمت به آن سطح هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. تنها خاصیت سطح ۵۰ در مفهوم RSI این است که، به شما می‌گوید در آن لحظه مقدار قدرت خریداران بیشتر/کمتر از قدرت فروشندگان است. البته این نکته را هم باید اضافه کنم که این برتری لحظه‌ای است و هر لحظه امکان تغییر آن وجود دارد.

تا این‌جا با چند مورد از موارد اشتباهی که اکثر معامله‌گران در برخورد با RSI از آن برداشت می‌کنند، آشنا شدیم. در قسمت دوم موارد بیشتری از این اشتباهات در معامله‌گری با استراتژی RSI را به شما توضیح می‌دهیم و درک می‌کنیم که از استراتژی RSI چگونه به‌صورت صحیح استفاده کنیم.

اگر مطلب فوق برایتان مفید بوده لطفا آن‌را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

همچنین سوالات خود را می‌توانید در زیر همین مقاله طرح نمایید.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.

استراتژی «موازنه تهدید» و امنیت دولت‌های اسلامی منطقه خاورمیانه

در استراتژی کلان هر دولت، «امنیت ملی» به عنوان اصلی بنیادین به حساب می‌آید. در دهه‌های اخیر، دولت‌های اسلامی منطقه خاورمیانه و جهان اسلام متحمل هزینه‌های سنگینی شده‌اند. چالش‌های منازعه میان اعراب و اسرائیل و مداخلات فزاینده قدرت‌های فرا‌منطقه‌ای (امریکا) و قدرت منطقه‌ای (اسرائیل)، و همچنین به دلیل ناکارآمدی برخی از دولت‌های عربی وابسته به غرب در تأمین امنیت منطقه‌ای، موجب شده است امنیت ملی ایران نیز به مخاطره بیفتد. سؤال اساسی که در این پژوهش مطرح می شود این است که ایران به عنوان یک قدرت مهم و برتر منطقه‌ای و نیز سایر دولت‌های اسلامی منطقه و جهان اسلام، چه استراتژی کارآمدی را می‌توانند اتخاذ کنند تا از واگرایی به همگرایی و اتحاد نایل آیند و در نتیجه امنیت ملی آنها به‌طور پایدارتری تأمین شود؟ پژوهش حاضر در پی ارائه این استراتژی است که با توجه به دومینوی انقلابات در کشور‌های عربی، دولت ایران با همراه‌سازی سایر دولت‌های اسلامی منطقه خاورمیانه و با به‌کارگیری رویکرد نظری «موازنه تهدید»، خواهند توانست در مقابل مداخله‌گرایی امریکا- اسرائیل بازدارندگی ایجاد کنند، در غیر این صورت باید وضعیت ناامنی موجود در جهان اسلام را برای آینده‌ای نامعلوم تحمل کنند. رهیافت پژوهشی این اثر به روش تبیینی و با استفاده از مدل هندسی تدوین شده است.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

"Balance of Menace" Strategy and the Security of Islamic State in Middle East

نویسنده [English]

  • Ali akbar jafari

To consider the importance of national security is considered the basic principle and major strategy of a state for foreign policy. Middle States and Islamic World, in the recent decades, cost overrun for the protection of national security in Middle East. The inefficiency of Arabs States against Israel for assuring the regional security and the intervention of transregional powers (US) and regional power (Israel, endangered the national security of Iran. Under the existing circumstances, the main question is that, Iran as the most important power in the region and the Middle East state, what efficient strategy can take for the persistent national security? This article tries to indicate that Islamic States of Middle East with the axis of Iran and with the utilizing of "Balance of Menace" approach can balance against US- Israel intervention in the region. We used explanatory style and geometrical model for the analyzing issue.

حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات + استراتژی معاملاتی

به عنوان یک معامله گر در بازارهای مالی مانند بازار ارزهای دیجیتال ، بورس بین الملل و فارکس باید هر روز حجم معاملات را بررسی کنید. اما استراتژی واگرایی حجم معاملات در بازارهای مالی دقیقا چیست؟ در معامله گری چه کمکی به ما میکند؟ چگونه میتوانیم از بررسی حجم معاملات روزانه یا هفتگی سیگنال بگیریم؟ حجم معاملات روزانه بیتکوین را از کدام مرجع دنبال کنیم؟

در این سری مقالات سعی داریم به اینگونه سوالات پاسخ دهیم.

برای مثال در بازار ارزهای دیجیتال این موضوع بسیار حساس تر می باشد چرا که در دوره های مختلف ممکن است حجم بیتکوین

در بازه ای بین 50 تا 75 درصد از حجم کل بازار نوسان کند و این موضوع بسیار حائز اهمیت است زیرا به همان میزان که حجم پول و نقدینگی بازار به سمت بیتکوین رود، به همان میزان ارزهای دیجیتال دیگر حجم از دست داده و افت قیمت پیدا میکنند.این موضوع در حوزه کریپتوکارنسی بسیار بسیار تاثیر گذار است زیرا میتوانیم شاهد ریزش آلتکوین ها باشیم.

حجم معاملات در بازارهای مالی چیست؟

به تعداد سهم خرید و فروشی که در یک بازه زمانی (مثلا یک روز) بر روی یک ارز دیجیتال یا سهم انجام میگیرد حجم معاملات آن سهم یا ارز میگویند. به تعداد معاملات خرید و فروش کل بازار (برای مثال بازار ارزهای دیجیتال یا بورس) در یک بازه زمانی مشخص، حجم معاملات بازار در آن بازه زمانی، مثلا یک روزه گفته می شود. حجم معاملات را میتوان برای یک سهم یا ارزدیجیتال خاص مانند بیتکوین مورد بررسی قرار داد.

یکی از مهمترین نکاتی که باید درباره حجم معاملات به آن توجه کنید این است که حجم معاملات باید تایید کننده روند حرکتی بازار باشد و این نکته میتواند مهمترین نکته ای باشد که تحلیلگران تکنیکال هر روزه از آن استفاده می کنند. برای مثال زمانی که حجم معاملات سنگین می شود حاکی از تمایل فشار فروش بیشتر یا افزایش تمایل خریداران بر روی سهم یا ارزی خاص است که هم جهت روند حرکتی قیمت می باشد. اگر روند برای یک سهم یا یک ارز صعودی باشد لازم است که حجم هم در آن بازه زمانی سنگین تر باشد و بالعکس، اگر روند نزولی باشد فشار فروش بیشتر می شود حجم معاملات در آن کندل (مثلا یک روزه) قرمز خواهد شد یعنی فروشنده در نهایت زور بیشتری داشته و بیشتر فروخته است و توانسته کندل را منفی کند. به همین دلیل همیشه میگویند حجم معاملات باید تایید کننده روند حرکتی بازار باشد.

حجم معاملات و قانون سوم وایکوف

وایکوف یکی از تحلیلگران تکنیکال برتر قرن بیستم می باشد او مانند دیگر تحلیلگران شاخص مانند الیوت، گن، داو متد اختصاصی خود را دارد.

قانون سوم وایکوف :

The rising in volume over a top (or over an average) shows a consistent changing of the Effort on market. It shows how a higher numbers of transactions can affect the market.

به زبان ساده میتوان گفت افزایش حجم معاملات نسبت به متوسط حجم معاملات نشان دهنده تغییر تلاش برای تغییر روند بازار می باشد. این نشان می دهد که چگونه حجم بیشتری از معاملات می تواند بر بازار تاثیر بگذارد

نکته 1:در قانون سوم وایکف هر تلاشی یک نتیجه ای دارد و هر افزایش ناگهانی حجم میتواند نتیجه ای در روند ایجاد کند.

نکته دوم: در قانون سوم وایکوف هر تلاشی نتیجه خاص خود را دارد و اگر تلاش خلاف نتیجه باشد باید انتظار تغییر روند داشته باشیم.

در نمودار ، حجم معاملات دو رنگ (سبز یا قرمز ) که رنگ سبز نشانه افزایش حجم معاملات نسبت به حجم قبل و رنگ قرمز نمادی از کاهش حجم معاملات نسبت به حجم معاملاتی قبل است می باشند که معمولا به صورت ستون های عمودی نشان داده می شود . البته این رنگ ها ممکن است در اندیکاتور ها و نرم افزار های دیگر معانی دیگری داشته باشند.

به نمودار زیر توجه کنید تا با توجه به قانون سوم عرضه و تقاضا وایکوف بیشتر آشنا شوید.

قانون سوم وایکوف در حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال

اندیکاتور volume

ساده‌­ترین، معروف­ترین و یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای حجم مورد استفاده برای معامله گران تکنیکال، اندیکاتور حجم معاملا‌ت (volume) است که در نمودارها به صورت میله­‌های سبز و قرمز نشان داده می­‌شود. میله های سبز نشان دهنده افزایش حجم در بازه زمانی مورد نظر و میله­‌های قرمز نشان دهنده کاهش حجم در آن بازه زمانی نسبت به قبل است.

همانطور که در نکته اول قانون سوم وایکوف اشاره شد هر تلاشی یک نتیجه به همراه دارد. پس اگر قیمت ها در یک روند رو به بالا حرکت کنند حجم نیز باید در خال افزایش باشد و یا بالعکس.

طبق نکته دوم قانون وایکوف اگر رابطه بین حجم و قیمت روبه زوال رفت معمولا نشانه ضعف در روند خواهد بود و در اصطلاح به آن واگرایی میگویند.

نکات مهم در استفاده از اندیکاتور حجم معاملات (Volume)

بر پایه قوانین وایکوف در تحلیل تکنیکال به استخراج چند نکته همراه توضیحات تصویری می پردازیم

1.حجم معاملات و بازارهای مالی:

افزایش قیمت همراه با افزایش حجم، صعودی بودن بازار را تایید می کند

حجم معاملات در بازارهای مالی باید در یک بازار رو به رشد، بالا باشد. بایستی با زیاد شدن خریداران، قیمت ها هم به سمت بالا حرکت کنند. افزایش قیمت ها و کاهش حجم معاملاتی یک هشدار برای معکوس شدن احتمالی روند است.
اگر قیمت ها صعودی باشد و کاهش جزئی در حجم مشاهده شود، سیگنال قوی برای معکوس شدن بازار نیست. در حقیقت افزایش یا کاهش قیمت با حجم استراتژی واگرایی خیلی زیاد یک سیگنال قوی را صادر می کند.

حجم معاملات و بازارهای مالی: حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

۲- حجم معاملات و معکوس شدن بازار:

بر طبق نکته دوم قانون وایکوف حجم معاملات در بازارهای مالی نقش مهمی در نشان دادن علایم معکوس شدن بازار ایفا می کند. زمانی که حجم معاملات کاهش پیدا می کند و قیمت ها هم نزولی هستند، آنگاه یک سیگنال صعودی صادر می شود. به طور مشابه وقتی حجم معاملات کاهش می یابد و قیمت ها رو به بالا هستند، این وضعیت نشان دهنده سیگنال نزولی است.

به نمودار زیر دقت کنید

۲- حجم معاملات و معکوس شدن بازار: حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

صعودی بودن قیمت همراه با کاهش خجم حجم نشانه ی معکوس شدن روند است.

۳- بریک اوت (شکست) در مقایسه با بریک اوت های نادرست :

شکست یا بریک اوت اولیه از محدوده رنج یا الگوهای چارت همراه با افزایش حجم معاملات در بازارهای مالی بیانگر یک حرکت قدرتمند می باشد. تغییرات کوچک یا کاهش حجم معاملات در بریک اوت نشان دهنده بریک اوت یا شکست نادرست است.

 بریک اوت همراه با افزایش شدید حجم معاملات حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

بریک اوت همراه با افزایش شدید حجم معاملات

معرفی حجم معاملات بیتکوین

برای به اطلاع داشتن از حجم معاملات ارزهای دیجیتال در تمامی صرافی ها میتوانید به وبسایت coinmarketcap.com وارد شوید و در قسمت بالا آن مانند تصویر زیر حجم معاملات را در 24 ساعته گذشته مشاهده کنید و همچنین میتوانید درصد حجم معاملات بیتکوین را در بازار ارزهای دیجیتال در 24 ساعت گذشته نیز مشاهده کنید. به لینک زیر بپیوندید

معرفی حجم معاملات بیتکوین حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

حجم معاملات بیتکوین

چرا حجم معاملات اهمیت زیادی دارد؟

چنانچه در بالا توضیح داده شد، در تحلیل تکنیکال از حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال برای تایید خط روند و پترن های چارت استفاده می شود. قدرت تمام تغییرات قیمت از طریق حجم معاملات اندازه گیری می شود.

۱- حجم معاملات و الگوهای چارت :

حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال نقش مهمی در تایید الگوهای چارت چون مثلث ها (triangles)، سر و شانه (head and shoulders)، پرچم ها (flags) و غیره دارد. اگر افزایش حجم معاملات همراه با این پترن ها رویت نشود، سیگنال معاملاتی ارائه شده چندان قابل اعتماد نیست. به مثال زیر توجه کنید.

۱- حجم معاملات و الگوهای چارت : حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

حجم معاملات و الگوهای چارت

۲- حجم معاملاتی قبل از قیمت سیگنال می دهد :

تحلیلگران تکنیکال از نزدیک حجم معاملات بیتکوین را آنالیز کردند تا ببینند استراتژی واگرایی عمل معکوس شدن کی اتفاق می افتد. زمانی که حجم معاملات در خط روند صعودی، کاهش می یابد بیانگر سیگنال معکوس شدن فوری روند است. البته این را خودتان هم با توجه به قانون سوم وایکوف میتوانید تحلیل کنید.

واگرایی در حجم معاملات

طبق تعریف واگرایی، هر زمان که روند نمودار با روند اندیکاتور همسان نباشند واگرایی ایجاد میشود.

واگرایی منفی استراتژی واگرایی در حجم معاملات: زمانی که روند صعودی باشد ولی حجم معاملات روبه کاهش باشد اصطلاحا واگرایی منفی حجم معاملات ایجاد شده و انتظار تغییر روند را می توانیم داشته باشیم.

واگرایی مثبت در حجم معاملات: زمانی که روند نزولی باشد و حجم معاملات روبه افزایش باشد در این صورت بازار واگرایی مثبت دارد و میتوان انتظار رشد قیمت را داشت.

واگرایی در حجم معاملات حجم معاملات چیست؟ آموزش جامع حجم معاملات و استفاده از اندیکاتورهای حجم معاملات و سیگنال گیری از این اندیکاتور، حجم معاملات در بازار بورس و ارزهای دیجیتال

واگرایی مثبت در حجم معاملات در بورس و ارزهای دیجیتال

واگرایی در تحلیل تکنیکال | انواع واگرایی‌ها و ویژگی‌های آنها در بورس و بازارهای مالی

واگرایی‌ها یکی از مفاهیم معاملاتی مورد علاقه تریدرها (معامله‌گران) هستند زیرا در صورت ترکیب با سایر ابزارها و مفاهیم مالی، سیگنال‌های تجاری کیفیت بالایی را ارائه می‌دهند. واگرایی و همگرایی دو مفهوم بسیار مهم و کاربردی در انواع تحلیل‌ها به شمار می‌روند و در این مطلب قصد داریم به طور خاص در مورد واگرایی در تحلیل تکنیکال صحبت کنیم.

واگرایی در rsi

تعریف واگرایی به زبان ساده

بیایید با واضح‌ترین پرسش شروع کنیم و واگرایی را به زبان ساده توضیح دهیم و از دلایل اهمیت واگرایی در تحلیل تکنیکال پرده برداریم. به واقع واگرایی تغییرات بازار سرمایه را در بورس نشان می‌دهد و بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد که تریدرهای بازار بورس در گام نهایی دچار تردید شده و سهم روند قبلی خود را تغییر دهد و برخلاف آن حرکت کند.

هنگامی که واگرایی در بازار بورس اتفاق می‌افتد با درصد بسیار بالایی می‌توان به آن تکیه کرد. این در حالی است که واگرایی در تحلیل تکنیکال معتبرترین نوع واگرایی در همه تحلیل‌ها به شمار می‌رود. واگرایی زمانی رخ می‌دهد که قیمت دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند نوسان‌ساز یا برخلاف سایر داده‌ها در حال حرکت است. واگرایی به تریدرها هشدار می‌دهد که ممکن است روند فعلی قیمت تضعیف، و در برخی موارد منجر به تغییر جهت قیمت شود.

یکی از اندیکاتورهای کلیدی برای پیدا کردن واگرایی اندیکاتور MACD است. اگر با مکدی آشنایی ندارید میتوانید به پستِ آموزش اندیکاتور مکدی به زبان ساده مراجعه کنید.

انواع واگرایی را بهتر بشناسید

در دنیای بورس، دو نوع واگرایی وجود دارد؛ واگرایی مثبت و واگرایی منفی. واگرایی مثبت نشان می‌دهد که حرکت افزایشی قیمت دارایی امکان پذیر است. واگرایی منفی اما نشان می‌دهد که حرکت نزولی قیمت دارایی امکان پذیر است.

اما اگر بخواهیم دقیق‌تر به واگرایی در تحلیل تکنیکال بپردازیم، به سه نوع واگرایی معمولی، واگرایی مخفی و واگرایی زمانی خواهیم رسید که هر کدام از آنها دو نوع مثبت و منفی تقسیم می‌شوند (به غیر از واگرایی زمانی که به دو نوع معمولی و هوشمند تقسیم می‌شود).

واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال (Regular Divergence)

واگرایی معمولی عمدتا در انتهای یک روند (Trend) به وجود می‌آید و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم با اندیکاتور دو جهت مختلف از یکدیگر را نشان دهند. پس از مشاهده واگرایی معمولی که نشان از بازگشت قیمت سهم را دارد، روند قیمت سهم متوقف شده و تمایل به حرکت خلاف آن را پیدا می‌کند. این نوع واگرایی در بازار بورس که با عبارت RD نشان داده می‌شود به دو نوع مثبت و منفی طبقه‌بندی می‌شود.

واگرایی معمولی مثبت یا +RD

واگرایی معمولی مثبت نشان از نزدیک شدن قیمت سهم به خط حمایت است و از طرف دیگر قدرت زیاد خریداران و تضعیف قدرت فروشندگان را به تصویر می‌کشد. در این واگرایی قیمت سهم و اندیکاتور از دو کف تشکیل می‌شوند؛ که در نمودار قیمتْ کف اول بالاتر از کف دوم و در نمودار اندیکاتورْ کف اول پایین‌تر از کف دوم قرار گرفته‌اند. با این اوصاف اندیکاتور توانایی ایجاد کف جدید را نخواهد داشت.

واگرایی مثبت

واگرایی معمولی منفی یا -RD

واگرایی معمولی منفی در تحلیل تکنیکال – برخلاف نوع مثبت آن – در میان دو سقف قیمتی تشکیل می‌شود و نشان از به پایان رسیدن قیمت به خط مقاومت است. این نوع واگرایی نشان از قدرت فزاینده فروشندگان و تضعیف قدرت خریدران دارد.

در نمودار قیمت چنین واگرایی، سقف اول پایین‌تر از سقف دوم است و در نمودار اندیکاتور ْ سقف اول بالاتر از سقف دوم است؛ یعنی اندیکاتور دیگر توانان به وجود آوردن سقف جدید را ندارد.

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (Hidden Divergence)

در این نوع واگرایی، در حالی که نمودار قیمت توانایی تشکیل سقف یا کف جدید را نشان نمی‌دهد، نمودار اندیکاتور توانسته سقف یا کف جدیدی را تشکیل دهد. این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال (HD) هم به دو نوع مثبت و منفی طبقه‌بندی می‌شود.

واگرایی مخفی مثبت یا +HD

این نوع واگرایی در بین دو کف قیمتی در تحلیل تکنیکال ایجاد می‌‎شود و زمانی رخ می‌دهد که نمودار اندیکاتورْ کف اول بالاتر از کف دوم قرار بگیرد و در نمودار قیمتْ کف اول پایین‌تر از کف دوم باشد. واگرایی مخفی مثبت به افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان دلالت دارد.

واگرایی مخفی

واگرایی مخفی منفی یا -HD

این نوع واگرایی در بین دو سقف قیمتی در تحلیل تکنیکال ایجاد می‌شود و زمانی رخ می‌دهد که نمودار اندیکاتورْ سقف اول پایین‌تر از سقف دوم قرار بگیرد و در نمودار قیمتْ سقف اول بالاتر از سقف دوم باشد. واگرایی مثبت به افزایش قدرت فروشندگان و کاهش قدرت خریداران دلالت دارد.

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (Temporal Divergence)

هرگاه بین قیمت و زمان تضاد وجود داشته باشد، واگرایی زمانی رخ می‌دهد. این نوع واگرایی در بورس، در یک تِرَند اصلاحی به دست می‌آید و زمانی به وقوع می‌پیوندد که روند اصلاحی نمودار قیمت نسبت به روند قبلی ضعف داشته باشد. برای استفاده بهتر از استراتژی واگرایی زمانی می‌بایست خرید خود را زمانی که قدرت خریداران به بیشترین میزان خود رسیده انجاد داد و برای فروش زمانی که قدرت فروشندگان به بیشترین حد خود رسیده اقدام کرد.

واگرایی زمانی بر خلاف دو واگرایی قبلی به دو واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند طبقه‌بندی می‌شود که بر شرح ذیل می‌باشند.

واگرایی زمانی معمولی (Regular Temporal Divergence)

این نوع واگرایی زمانی رخ می‌دهد که تعداد کندل‌‎های روند اصلاحیِ جدید بیشتر از تعداد کندل‌های روند اصلاحی پیشین باشد. هنگامی که واگرایی زمانی معمولی رخ دهد، در واقع قدرت خریداران افزایش یافته و از طرفی قدرت فروشندگان در روند اصلاحی به پایین‌ترین حد خود رسیده است.

واگرایی زمانی هوشمند (Smart Temporal Divergence)

این نوع واگرایی زمانی رخ می‌دهد که تعداد کندل‌های روند اصلاحی جدید کمتر از تعداد کندل‌های روند اصلاحی پیشین باشد. به بیان ساده‌تر، روند اصلاحی در بورس – با واگرایی زمانی هوشمند – در مدت زمان کمتری رخ داده است.

واگرایی در مقابل همگرایی

همگرایی درست نقطه مقابل واگرایی در تحلیل تکنیکال است و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت دارایی با یک شاخص در جهت همدیگر قرار بگیرند. معامله‌گران فنی بیشتر به واگرایی به عنوان سیگنالی برای معامله علاقه دارند، در حالی که عدم همگرایی فرصتی برای آربیتراژ است.

جمع‌بندی

دانستن تک تک مفاهیمی که در این مطلب به آنها اشاره کردیم، برای هر تریدر از نان شب هم واجب‌تر است؛ اگر قصد دارید به دنیای سرمایه‌گذاری وارد شوید از همین حالا به دنبال آموزش واگرایی باشید. اندیکاتورهای مشهور زیر از بهترین اندیکاتورها برای واگرایی هستند:

  • Relative Strength Index (RSI)
  • Commodity Channel Index (CCI)
  • Moving Average Convergence Divergence (MACD)
  • Money Flow Index (MFI)

مفهوم واگرایی ممکن است روی کاغذ آسان باشد، اما هنگامی که صحبت از حجم معاملات سنگین شود، خواهید دید که تصمیم‌گیری برای نقطع ورود یا خروج از معامله آن چنان هم آسان نیست.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.