امور مالی غیرمتمرکز؛ گامی برای افزایش شفافیت
دنیای اقتصاد : دیفای نسل جدید از فناوریهای مالی با عملکرد مشابه کارکردهای سیستمهای سنتی است و در حال حاضر دامنه خدمات آن محدود به دارندگان ارز دیجیتال است و تاثیری بر تقاضای پول یا ارز خارجی ندارد. بنابراین اثر مستقیم دیفای بر ارزش پول کشورها با توجه به سازوکار فعلی قابل صرفنظر کردن است. با وجود این، ظهور ساختارهای غیرمتمرکز تامین مالی و مبادلات ضمن ایجاد ظرفیتهای مالی جدید به کاهش ریسک درونی نگهداری رمزارزها کمک زیادی کرده است و با افزایش تقاضا میتواند ارزش رمزارزها را در مقابل پول ملی کشورها تقویت کند.
با این حال، آنچه از ارزش پول ملی کشورها مد نظر است، نسبت تبدیل آنهاست، نه نسبت آنها با رمزارزها. به عبارت دیگر سیاستهای پولی هر کشور و تغییر در توابع عرضه و تقاضا در گذر زمان است که نسبت تعادلی میان ارزش پول کشورها را رقم میزند و رمزارزها تابع و وابسته به این فرآیند هستند و قابلیت تاثیرگذاری بر واقعیتهای پولی را ندارند. از سوی دیگر با وجود رشد تقاضا و استقبال از رمزارزها هنوز نسبت مجموع ارزش بازارها به مجموع ذخیره پولی کشورها عدد بسیار کوچکی است. در همین راستا مدیرعامل «آبانتتر» با اشاره به سرعت رشد فناوری در جهان گفت: هماکنون با توجه به افزایش رشد دانش و تکنولوژی، شاهد تغییرات لحظهای در تمامی امور مالی و اقتصادی هستیم. اما باید توجه کرد که ارزشهای جدید نابودگر ارزشهای قبلی نیستند، بلکه در امتداد آنها شکل میگیرند. در همین راستا امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) نیز میتواند در جهت پوشش نقاط ضعف پول ملی عمل کند. به گفته رضا شوهانی، نگریستن به دیفای با دید بسته و محدود مطلوب نیست؛ چرا که مباحث مختلف مالی با یکدیگر همپوشانی دارند و نباید آنها را جدا از هم تلقی کرد. همچنین دیفای میتواند باعث افزایش رشد اقتصادی کشورها شود. وی در ادامه فواید دیفای را مطرح کرد و گفت: دیفای میتواند یکی از عوامل جلوگیری از فساد سیستمهای مالی باشد. عدم شفافیت گردش منابع سپردهگذار در سیستمهای مالی متمرکز باعث ایجاد رانت و فساد میشود که در دیفای این امکان وجود ندارد؛ زیرا دارای الگوریتمها و سازوکارهای شفاف و مشخص است. همچنین راهاندازی این سیستم به سهولت امکانپذیر است و میتواند در مقایسه با دیگر سیستمهای مالی مطلوبیت بیشتری داشته باشد.
مخاطرات بیتوجهی به امور مالی غیرمتمرکز (دیفای)
شوهانی درباره فسادزدایی دیفای اظهار کرد: اصولا فساد در سیستمهای مالی ناشی از مداخله افراد برای کسب منفعت در خارج از ضوابط تعریفشده است. سیستمهای مالی دارای دو مخاطره هستند. یک مخاطره ناشی از طراحی و مدلی است که بر آن استوار شدهاند که سعی شده تا حد امکان این مدلها در طول زمان بهینه شوند. مخاطره دوم ناشی از مداخله انسان در اصول حاکم بر ساختارهای پولی و مالی است. مدیرعامل آبانتتر در ادامه افزود: اصولا بسیاری از مخاطرات، چه از نوع آگاهانه که از آن، با نام فساد یاد میشود و چه از نوع خطای انسانی و اشتباه میتوانند به خسارت ذینفعان این ساختارها منجر شوند. مساله تمرکز و شفافیت ناقص نیز از مواردی است که در بسیاری از سیستمهای مالی وجود دارد و نوعی مخاطره درونی است، درحالی که اصولا اولین مبنای فناوری دیفای که روی بلاکچین ایجاد شده، تعامل میان ذینفعانی است که به یکدیگر اعتماد ندارند. این ساختارها به صورت غیرمتمرکز و در قالب قراردادهای هوشمند که تماما کدهای برنامهنویسی هستند بنا شدهاند. شفافیت، عدم تمرکز و غیرقابل مداخله و تغییر بودن این ساختارها مهمترین نقطه قوت آن است که مخاطرات پیشگفته را به صورت کامل رفع میکند. بنابراین امکان فساد به کمترین میزان میرسد. وی در ادامه گفت: پروژههای دیفای خالی از مخاطره نیستند، ولی این مخاطرات میتوانند ناشی از خطاهای برنامهنویسی باشند که به مرور زمان کمینه میشوند. مدیرعامل آبانتتر در توضیح هزینههای دیفای افزود: پروژههای دیفای تقریبا میتوانند هزینههای عملیاتی و تامین مالی را به کمترین میزان ممکن برسانند؛ زیرا همه عملیاتهای مالی به صورت خودکار روی بلاکچین صورت میگیرند. وی در بخش پایانی صحبتهایش گفت: در ایجاد پروژههای دیفای باید به یک نکته توجه کرد که اندازه این ساختارها از اندازه کشورها بزرگتر است؛ زیرا برای اینکه این سیستمها برای هر دو طرف (عرضه و تقاضا) جذاب باشند، باید حداقلی از نقدینگی را در خود جای دهند. دلیل اصلی افزایش و استقبال از پروژههای دیفای در چند سال اخیر این است که بازیکنان جریان اصلی و سنتی درگیر در ارائه خدمات پولی و مالی به ایجاد چنین سیستمهایی روی آوردهاند و بسیاری از موسسات مالی سطح بالا شروع به پذیرش دیفای کردهاند. به عنوان مثال، ۷۵بانک از بزرگترین بانکهای جهان در حال آزمایش فناوری بلاکچین برای سرعت بخشیدن به پرداختها به عنوان بخشی از شبکه اطلاعات بین بانکی هستند که از سوی JP Morgan، ANZ و رویالبانک کانادا هدایت میشوند.
امور مالی غیرمتمرکز (دیفای)
سرمایهگذاری ۳۰۰ میلیون دلاری ترون در پروژههای GameFi
بنیاد ترون در بیانیهای اعلام کرد ۳۰۰ میلیون دلار به صندوق Tron Arcade اختصاص داده است تا امکان توسعه بازیهای…
طلوع نسل سوم ارزهای دیجیتال در قرنطینه کرونایی
به آینده خوش آمدید، جایی که رمزنگاری پادشاه است. با جاری شدن هزاران سکه در بازار ارزهای دیجیتال و ایجاد…
کاربردهای دیفای Defi چیست؟
· خرید بدون واسطه با کمک دیفای شما ارزدیجیتال مورد نظر را انتخاب می کنید . فروش ارزدیجیتال مورد نظر…
خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب درآمد از آن
صرافی ارز دیجیتال یا اکسچنج (Exchange) بستری است که در آن اشخاص میتوانند ارزهای دیجیتال خود را معامله و به…
ورود سریع، آسان و ایمن به دنیای ارزهای دیجیتال
از همان اولش به فکر آخرش باش بدون تعارف، قبل از هر اقدامی در بازار ارزهای دیجیتال، به فکر…
آینده تامین سرمایه شرکت ها و تامین مالی استارتاپ ها و بازار ارزهای دیجیتال
دنیا به سرعت در حال تغییر و به روزرسانی یا بهتر بگوییم، آپگرید است. مخصوصاً از سال 2020 به بعد…
کجا سرمایه گذاری کنیم؟ بورس، بیتکوین، ملک، دلار و ارز، طلا و سکه یا استارتاپ؟
بنام خدا قبل از هر اقدامی اول باید ببینید که به دنبال چه هستید؟ آیا امور مالی غیرمتمرکز هدف شما از سرمایه گذاری،…
چه فناوریها و پیشرفتهایی، آیندۀ زندگیها و کسب و کارها را تحت تاثیر قرار می دهند؟
بنام خدا هوش مصنوعی هوش مصنوعی در لوازم منزل، خودروها، نرم افزارها و انواع محصولات و خدماتِ آینده، فراگیر خواهد…
در ارزاخبار با ارائه اخبار دنیای ارز های دیجیتال و آموزش های مربوط به شما کمک کنیم تا ورودی صحیح و آگاهانه به دنیای سرمایه گذاری و معامله گری در ارزهای دیجیتال داشته باشید
امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) چیست؟
امور مالی غیرمتمرکز (Decentralized Finance) یا همان دیفای به مجموعهای از برنامههای کاربردی اشاره دارد که میتوانند امور مالی مهمی مانند دریافت وام و معاملات مالی را بهصورت غیرمتمرکز و بدون نیاز به واسطه انجام دهند. بهعبارت دیگر، دیفای یک پروژه نیست، بلکه یک اکوسیستم از صدها پروژه گوناگون است که همه آنها خدمات مالی غیرمتمرکز ارائه میدهند.
مزیتهای اصلی DeFi چیست ؟
سیستم مالی سنتی فعلی، نیازمند وجود نهادهای متمرکز مانند بانک است. اما پلتفرمهای حوزه دیفای به چنین واسطههایی نیاز ندارند. این پلتفرمها، کدهای کامپیوتری هستند که هرگونه اختلاف احتمالی را حل و فصل کرده و کنترل و نظارت بر دارایی را برای کاربران خود به ارمغان میآورند. این امر باعث میشود هزینهها و کارمزدهای استفاده از سرویسهای مالی کاهش یابد و ایجاد یک سیستم مالی بدون اصطکاک را ممکن سازد.
اما مزیت استفاده از بلاک چین در DeFi چیست؟ از آنجایی که دیفای بر بستر بلاک چین پیادهسازی میشود، بسیاری از مشکلات مربوط به امنیت دیگر معنا نخواهند داشت. تمام دادههای مربوط به این اکوسیستم روی Blockchain ثبت شده و برای هزاران گره شبکه ارسال میشوند. بنابراین، سانسور دستکاری و یا حتی خطر متوقف شدن سرویسهای این اکوسیستم دیگر وجود نخواهند داشت.
یکی دیگر از مزیتهای مهم اکوسیستم آزادی مانند دیفای، سهولت دسترسی به آن برای افرادی است که در حال حاضر به هر دلیلی (مانند تحریمها) برای دسترسی به سرویسهای مالی محدودیت دارند. از آنجایی که سیستم مالی سنتی فعلی، متکی به واسطههایی است که از این طریق کسب سود میکنند، خدمات آنها معمولا در مکانهای دارای قشر کمدرآمد، وجود ندارد. اما در مقابل، DeFi منجر به کاهش قابل توجه هزینهها میشود و دست واسطهها را کوتاه میکند. به همین دلیل، طیف گستردهای از مردم به راحتی میتوانند از خدمات این حوزه استفاده کنند.
اما باید بدانید که دیفای هم مانند هر چیز دیگری بی نقص نیست و در کنار مزایای آن معایبی هم دارد که در ادامه آنها را بیان میکنیم. دیفای امکان دسترسی کامل و مدیریت مستقیم سرمایه را برای مردم فراهم کرده و افراد زیادی از این موضوع راضی هستند. اما این دسترسی ریسک کار را بالا میبرد. برای مثال:
- فراموشی رمز عبور
- تایپ اشتباه آدرس گیرنده
و سایر مشکلاتی که احتمال گم شدن ارز دیجیتال کاربران را افزایش میدهد.
طبق آمار رسمی، در حال حاضر بیشتر از یک پنجم بیت کوینهای موجود گم شدهاند و این رقم همچنان در حال افزایش است. علاوه بر این، قراردادهای هوشمند دیفای، فضا را برای هکرهایی که در قراردادهای عادی حضور ندارند فراهم میکند. در تاریخچه این قراردادهای هوشمند، افراد زیادی هستند که طی یک معامله ارز دیجیتال خود را از دست دادهاند.
با این حال دیفای نقش خود را در سرمایهگذاری غیرمتمرکز پررنگ کرده است، به گونهای که میتوان بهراحتی از معایب آن چشمپوشی کرد و از کاربرد آن نهایت استفاده را داشته باشیم.
برنامههای دیفای کجا اجرا میشوند؟
هسته اصلی حوزه امور مالی غیرمتمرکز قرارداد هوشمند است، چون برنامههای غیرمتمرکز بهوسیله آن کار میکنند. بنابراین، بلاک چینهایی که میزبان قراردادهای هوشمند هستند، میتوانند میزبان برنامههای دیفای هم باشند.
درحالیکه قراردادهای معمولی برای مشخص کردن رابطه افرادی که درگیر قرارداد هستند از مواد قانونی استفاده میکنند، یک قرارداد هوشمند از کدهای کامپیوتری بهره میبرد.
بهلطف بلاک چین، یک قرارداد هوشمند پس از پیادهسازی ضمانت اجرایی خواهد داشت. توسعهدهنده شرایط اجرای قرارداد را در کد تعیین میکند و پس از ثبتکردن آن روی بلاک چین، حتی خود او هم نمیتواند جلوی اجرای قرارداد را بگیرد.
استفاده از قراردادهای هوشمند سریعتر و آسانتر است و ریسک کمتری برای طرفین دارد. از طرف دیگر، قراردادهای هوشمند هنوز با چالشهای حقوقی دستوپنجه نرم میکنند و بهعنوان مثال، هنوز مراجع قانونی یک قرارداد هوشمند مالکیت خانه را به رسمیت نمیشناسند. همچنین، ازآنجاکه قراردادهای هوشمند قابلتوقف نیستند، وجود باگ یا کد مخرب میتواند موجب خطر شود.
اتریوم درحالحاضر بزرگترین پلتفرمی است که پروژههای دیفای میتوانند روی آن کار کنند. بدون اغراق میتوان گفت در مقطع فعلی بلاک چین اتریوم میزبان بیش از ۷۰٪ کل اکوسیستم دیفای است.
امور مالی غیرمتمرکز یک حوزه گسترده است که تلاش میکند با حذف واسطهها خدمات مالی موردنیاز افراد را ارائه کند. با کمک این حوزه میتوانیم بهسمت یک سیستم مالی آزادتر حرکت کنیم؛ سیستمی که در تمام جهان قابلدسترس است و مانع از فساد، سانسور و تبعیض میشود.
برنامههای غیرمتمرکز دیفای روی بلاک چینهایی که میزبان قرارداد هوشمند هستند، اجرا میشوند. اتریوم درحالحاضر بزرگترین میزبان دیفای است.
پتانسیل دیفای برای رقمزدن آیندهای متفاوت بهشدت بالا است؛ آیندهای که ما بدون نیاز به بانکها و شرکتهای واسطه امور مالی خود را مدیریت میکنیم و بر دارایی خودمان اختیار کامل داریم.
دیفای چیست؟ آشنایی با دنیای فایننس غیرمتمرکز (Defi)
شاید شما هم طی چند سال اخیر واژه دیفای در حوزه کریپتوکارنسی و تکنولوژی بلاک چین را به دفعات شنیده باشید و از خود بپرسید defi چیست، چه کاربردی دارد و نحوه سرمایهگذاری و کسب درآمد از طریق آن چگونه است؟ اگر میخواهید بیشتر در این باره بدانید، با ما در ادامه این مقاله همراه باشید.
دیفای (DeFi) چیست؟
واژه دیفای از ترکیب انگلیسی Decentralized Finance گرفته شده که به معنای فایننس غیرمتمرکز است. این مفهوم، برای توصیف هرگونه خدمات مالی غیرمتمرکز، از ارز دیجیتال گرفته تا بلاکچین، به کار میرود و هدف اصلی آن، از بین بردن واسطههای مختلف در معاملات رمزارزها است. در حقیقت DeFi زیرمجموعهای از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (DApp) محسوب میشود که به طور ویژه بر امور مالی مبتنی بر قراردادهای هوشمند تمرکز دارد. امروزه اکثر پروژه های دیفای در بستر بلاکچین اتریوم و زنجیره هوشمند بایننس فعالیت دارند که در ادامه بیشتر با آنها آشنا میشویم.
«دیفای مجموعهای از اپلیکیشنهای کاربردی برای انجام امور مالی غیرمتمرکز است که به سرمایهگذاران کمک میکند دسترسی بهتری به دارایی خود داشته باشند.»
منظور از فایننس غیرمتمرکز یا متمرکز چیست؟
متمرکز بودن امور مالی یک کشور، به این معناست که بازار مالی آن تحت مدیریت کامل مقامات و بانک مرکزی قرار دارد. در دنیای امروز، فایننس غیرمتمرکز شرایطی را برای سرمایهگذاران فراهم میکند که باعث کمرنگتر شدن سیستمهای مالی سنتی و دخالت دولتها میشود. بنابراین با ظهور این نوآوری سیستمهای مالی، مستقل از دولت و بانک مرکزی عمل میکنند. به طوری که سرمایهگذاران کنترل مستقیم بر دارایی خود دارند. به این خدمات مالی، فایننس (وثیقه) یا امور مالی غیرمتمرکز گفته میشود.
دیفای از تکنولوژی نهفته در ارزهای دیجیتال یعنی بلاکچین الهام گرفته است که در آن موجودیهای مختلف، آمار تراکنشها و تاریخچه آنها در دسترس است و توسط یک شخص یا نهاد خاص اداره نمیشود. این موضوع در کیفیت معاملات اهمیت زیادی دارد؛ زیرا استفاده از سیستمهای متمرکز و نیروی کار انسانی، باعث کندی معاملات شده و به کاربران دسترسی کمتری برای مدیریت مستقیم سرمایه خود میدهد.
مزایای سیستم های مالی غیر متمرکز
به طور کلی برنامههای DeFi در چهار جنبهی مختلف بر بازارهای جهانی تاثیرگذارند:
امروزه افراد بسیاری در کشورهای توسعهیافته، به دلیل دسترسی آسان به خدمات مالی، اهمیت این موضوع را دست کم میگیرند. در حالی که در برخی کشورها اگر مردم علاقهای هم به امور مالی داشته باشند، به راحتی به آنها دسترسی نخواهند داشت. دیفای، شرایطی را ایجاد کرده تا تمام مردم جهان فارغ از نژاد، کشور یا مقدار سرمایهای که در اختیار دارند، بتوانند دسترسی یکسانی به امور مالی غیرمتمرکز داشته باشند. آینده دیفای از این جهت بسیار قابل توجه است.
- مبلغ کم برای انتقال بینالمللی وجوه
موضوع دیگری که شاید نادیده گرفته شود، هزینه انتقال وجه به سایر کشورهاست. این مشکل توسط مهاجرانی که برای خانواده خود پول میفرستند، بیشتر قابل درک است. در سیستمهای مالی سنتی، برای انتقال وجه به سایر کشورها واسطههای زیادی درگیر میشوند. در نتیجه هزینه انجام تراکنش بالا میرود. اما با کمک دیفای، هیچ واسطهای در کار نیست. بنابراین، هزینه این تراکنشها به مقدار چشمگیری پایین میآید و تمام اقشار جامعه در کشورهای مختلف میتوانند بهراحتی از آن استفاده کنند.
همانطور که گفتیم، در فایننس غیرمتمرکز، هر سرمایهگذار مسئول اصلی حفظ سرمایه خودش است و امور مالی بدون نیاز به تایید بانک مرکزی انجام میشود. این موضوع تاثیر زیادی در افزایش امنیت تراکنشها و حفظ حریم خصوصی کاربران دارد.
در دیفای هیچ بانک و نهاد مرکزی وجود ندارد که بعد از انجام معامله آن را بیاعتبار بخواند یا به هر دلیلی خدمات مالی را به برخی افراد ارایه ندهد. معاملات در بلاکچینهای دیفای به طور پیوسته انجام میشود و هر فرد در هرجای دنیا با دسترسی به اینترنت، میتواند در این معاملات شرکت کند.
این موضوع به کشورهایی که تحت سلطه رژیمهای فاسد قرار دارند کمک زیادی میکند. مردم این کشورها میتوانند از این ویژگی DeFi به نفع خود استفاده کنند تا سرمایه آنها در اختیار دولت قرار نگیرد. برای مثال خیلی از مردم ونزوئلا برای این که سرمایه خود را دور از دسترس دولت حفظ کنند، به خرید بیت کوین پناه بردهاند.
دیفای چه معایبی دارد؟
تا اینجا با مفهوم دیفای و کاربردهای آن آشنا شدیم. اما باید بدانید که این حوزه مانند هر پدیده دیگری بینقص نیست و در کنار مزایایش معایبی هم دارد. DeFi امکان دسترسی کامل و مدیریت مستقیم سرمایه را برای مردم فراهم کرده و افراد زیادی از این موضوع راضی هستند. اما این دسترسی ریسک کار را بالا میبرد. برای مثال:
- فراموشی رمز عبور
- تایپ اشتباه آدرس گیرنده
و سایر مشکلاتی که احتمال گم شدن ارز دیجیتال کاربران را افزایش میدهد.
طبق آمار رسمی، در حال حاضر بیشتر از یک پنجم بیت کوینهای موجود گم شدهاند و این رقم همچنان در حال افزایش است. علاوه بر این، قراردادهای هوشمند DeFi، فضا را برای هکرهایی که در قراردادهای عادی حضور ندارند فراهم میکند. در تاریخچه این قراردادهای هوشمند، افراد زیادی هستند که طی یک معامله ارز دیجیتال خود را از دست دادهاند.
با این حال فایننس غیرمتمرکز نقش خود را در سرمایهگذاریها پررنگ کرده است، به گونهای که میتوان بهراحتی از معایب آن چشمپوشی و از کاربرد آن نهایت استفاده را برد.
خریدی بدون واسطه با پروژه های دیفای
همانطور که گفتیم بیت کوین و بسیاری از ارزهای دیجیتال امکان خرید بدون واسطه را برای کاربران فراهم میکنند. خرید بدون واسطه فقط بین خریدار و فروشنده انجام میشود و آنها برای توقف، تایید یا ثبت معامله اختیار کامل دارند.
اما با خلق پروژههای غیرمتمرکز، دیگر خرید بدون واسطه محدود به تراکنشهای ارز دیجیتال نیست. امروزه شرکتهای بزرگ، خدمات مالی خود مانند درخواست وام، بیمه، سرمایهگذاری جمعی و مشتقات آن را به طور مستقیم (یا توسط اوراکل) انجام میدهند و این کار فقط توسط دیفای انجام میشود. از این رو، DeFi به عنوان مهمترین پدیده کشف شده برای انجام امور مالی شناخته میشود. شما با استفاده از آن میتوانید وام بگیرید، به حساب پسانداز خود پول واریز کنید، معاملههای بزرگ مالی و کارهای مختلف دیگری انجام دهید.
توجه داشته باشید که تمام این خدمات مالی در سطح جهانی و بدون هیچ واسطه، با تایید شخص خودتان انجام میگیرند. یعنی با دیفای، بدون نیاز به اجازه کسی میتوانید امور مالی مختلف خود را در سطح جهانی انجام دهید.
معرفی مشهورترین پروژههای دیفای
پروژه های دیفای مجموعهای از برنامههای کاربردی هستند که امور مالی غیرمتمرکز شما را در بلاکچینهای اتریوم (شبکه ERC-20)، زنجیره هوشمند بایننس و غیره، با استفاده از قرارد هوشمند (قراردادهایی که به طور خودکار در بلاکچین اجرا میشوند) انجام میدهند. نام برخی از بهترین پروژه های DeFi را که اخیراً توجه کاربران زیادی را به خود جلب کرده عبارتند از.
- صرافی یونی سواپ (Uniswap)
- چین لینک (LINK)
- رپد بیت کوین (Wrapped Bitcoin)
- آوه (Aave)
- پنکیک سواپ (CAKE)
- پروژه استیبل کوین دای (Dai)
- کامپوند (Compound)
- یرن فایننس (Yearn finance)
- یام فایننس (Yam finance)
- کرو فایننس (Curve finance)
دیفای و استقلال در دنیای مالی
در این مقاله سعی داشتیم به معرفی دیفای (وثیقه مالی غیر متمرکز) بپردازیم. بدون شک بلاکچین اتریوم بهعنوان پیشگام در قراردادهای هوشمند و تنوع داشتن در پلتفرمهای معاملات رمز ارزها و NFT، درصد بالایی از اپلیکیشنهای غیرمتمرکز را به خود اختصاص داده است. از طرفی زنجیره هوشمند بایننس به عنوان اصلیترین رقیب اتریوم، از نظر سرعت و کارمز تراکنش، شرایط به مراتب بهتری را نسبت به بلاکچین اتریوم دارد.
به نظر شما با توسعه زنجیره هوشمند بایننس و ظهور بلاکچینهای جدید، آیا کماکان اتریوم میتواند جایگاه خود را بهعنوان پادشاه پروژههای فایننس غیرمتمرکز حفظ کند؟
سوالات متداول
در یک جمله هدف DeFi، خلاص شدن از شر اشخاص ثالثی است که در تمام تراکنشهای مالی دخیلند و موجب کندی و هزینه بر شدن معاملات میشوند.
بیت کوین یک ارز دیجیتال است ولی DeFi برای استفاده از رمزارزها در اکوسیستم خود طراحی شده است. بنابراین بیت کوین میتواند به بخشی مهمی از این وثیقه مالی غیر متمرکز بدل شود.
منظور از ارزش کل دارایی قفل شده (TVL) در دیفای، تمام رمزارزها اعم از وامها و سپردهها در استخرهای DeFi است. در حال حاضر کل ارزش قفل شده در پلتفرمهای DeFi برابر با ۱۷۸/۴۷۹ میلیارد دلار است.
دیفای(DeFi) چیست؟ امور مالی غیرمتمرکز
به نظر نمی رسد این مورد باشد. ما امور مالی غیرمتمرکز نمی توانیم به سادگی به هیچ بانکی برویم و تاریخچه ثبت شده هر تصمیم مالی را که بانک گرفته است بخواهیم. نحوه عملکرد موسسات مالی تا حد زیادی از کاربر عادی پنهان است. آنها متمرکز هستند، به این معنی که شما باید به مرجع، بانک، در این مورد، امور مالی غیرمتمرکز به عنوان رسانه ای که تراکنش های مالی را انجام می دهد اعتماد کنید. مقامات متمرکز مانند بانک ها ملزم به افشای هر تصمیم کوچکی که می گیرند برای عموم مردم نیستند.
آیا ممکن است که هر تراکنش مالی را بتوان برای همیشه ثبت کرد و هرگز تغییر نداد تا همه به طور کامل آن را مشاهده کنند؟ شاید بله و شایدم نه. اما با رشد نجومی مالی غیرمتمرکز، این چشم انداز از یک دنیای مالی بی اعتماد به پذیرش گسترده نزدیک تر شده است.
بیت کوین: آغاز امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)
اگرچه بیت کوین از نظر فنی یک ارز رمزنگاری شده است و نه یک برنامه مالی غیرمتمرکز، اما DeFi از طریق ایده های پایه گذاری که از ورود بیت کوین در سال 2009 به صحنه جهانی آمد، امکان پذیر شد.
تصور کنید که کل عرضه پول یک کشور بر روی یک بلاک چین شفاف و غیرمتمرکز کار کند. دیدن هر دولتی که دقیقاً نحوه تخصیص مالیات شهروندان به زیرساختها، ارتش، آموزش، علم و غیره کشور را آشکار میکند و همچنین میبیند که کل اقتصاد چگونه پول خود را تا آخرین سنت خرج میکند، منظرهای جالب خواهد بود. .
شاید تصادفی نباشد که بیت کوین در سال 2009، درست پس از بحران مالی 2007-2008 اختراع شد. پس از کاهش اعتماد به مقامات مرکزی مانند دولتها، بانکها و شرکتها، اعتماد آنها به مدیریت پول نیز کاهش یافت. ساتوشی ناکاموتو، خالق مرموز بیت کوین، به دنبال فناوری بود که نحوه تعامل جهان با ارزها را تغییر دهد. بیت کوین برای عملکرد به هیچ مرجع مرکزی نیاز ندارد. این بر اساس پروتکل ریاضی، رمزنگاری و کد خود عمل می کند.
آن فقط شروعش بود. بی اعتمادی به امور مالی سنتی تنها ریشه در ارز ندارد. سیستمهای مالی مکانیسمهای دیگری مانند وام، صندوقهای شاخص، مشتقات و بیمه دارند که برخی معتقدند تحت یک پروتکل غیرمتمرکز بهتر است. تأمین مالی غیرمتمرکز صرفاً استفاده از دارایی ها برای ایجاد نسخه غیرمتمرکز مکانیزم های مالی سنتی نیست. مانند روشی که بیت کوین پول را غیرمتمرکز کرد، DeFi نیز قصد دارد اجزایی را که دنیای مالی امروز ما را تشکیل می دهند، غیرمتمرکز کند.
شرکت در DeFi
در شبکه متمرکز کنونی ما، تمام اطلاعات شخصی شما هنگام درخواست وام آشکار است. برای شرکت در اکوسیستم مالی متمرکز، یک بانک ممکن است صورت حساب قبلی، امتیاز اعتباری، درآمد شما و اگر تا به امور مالی غیرمتمرکز حال درخواست ورشکستگی کرده اید را در نظر بگیرد. هر جزئیات شخصی که بانک معتقد است هنگام قضاوت درباره توانایی شما قابل توجه است، بانک می تواند از آن جزئیات برای جلوگیری از دسترسی شما به ابزارهای مالی خاص استفاده کند. بانک مرجع متمرکز است.
با امور مالی غیرمتمرکز، هیچ مرجع مرکزی وجود ندارد که حریم خصوصی شما را تجزیه کند. توانایی شما برای مشارکت در اکوسیستم تنها به پروتکل های قرارداد هوشمند مشابهی بستگی دارد که سایر کاربران شبکه از آن استفاده می کنند. به این ترتیب حریم خصوصی شما را دست نخورده نگه می دارد. تنها امور مالی غیرمتمرکز چیزی که نیاز دارید، دارایی هایی است که برنامه DeFi یا Dapp به آن نیاز دارد. برای پردازش وام مورد نیاز شما نیازی به واسطه و انبوهی از مدارک نیست. بلافاصله در بلاک چین شناسایی می شود و در زمان و منابع صرفه جویی می شود. از آنجایی که پروتکلهای DeFi بر روی بلاک چین ساخته شدهاند، مسلماً مطمئنتر از بانکها هستند. بانک ها رمزنگاری را در اکوسیستم عمومی خود به کار نگرفته اند. البته، از آنجایی که DeFi نسبتاً جدید است، ممکن است چند پروژه در معرض هکرها قرار گیرند.
به غیر از مزایای آشکار حریم خصوصی و کارایی، Dapps به شما امکان می دهد وام های غیرمتمرکز از سرمایه گذاران دیگری مانند خودتان بگیرید. از آنجایی که هیچ مرجع مرکزی وجود ندارد، سرمایه گذاران دیگر کسانی هستند که در مدل استخر نقدینگی دخیل هستند. به عنوان مثال، در Compound، سرمایه گذاران توکن های خود را جمع می کنند و از وام گیرندگان استخر سود می برند. نرخ بهره بر اساس عرضه و تقاضا است. استخر وام همیشه قابل مشاهده خواهد بود، بنابراین مشخص است که آیا منابع کافی برای وام وجود دارد یا خیر. استخر به سمت وثیقه شدن بیش از حد متمایل میشود و باعث میشود که هنوز توکنهای کافی برای وامگیری در استخر باقی بماند.
برخی از ویژگی های اساسی سیستم های مالی مدرن وام دادن و قرض گرفتن است. اینها در زندگی روزمره نقش اساسی دارند. وام ها اغلب برای مواردی مانند تحصیل دانش آموز یا راه اندازی یک تجارت گرفته می شود. در امور مالی سنتی، اگر واقعاً به وام نیاز دارید، خودروی خود را به عنوان وثیقه قرار می دهید. با تامین مالی غیرمتمرکز، در صورت نیاز به وام گرفتن، می توانید از دارایی دیجیتالی مانند اتریوم یا استیبل کوین مانند دای استفاده کنید.
مانند امور مالی سنتی، موقعیت های بدهی وثیقه یا CDP ها در حال به ثمر نشستن هستند. وقتی در دنیای متمرکز با یک وضعیت اضطراری روبرو می شوید، به فروش ماشینی که پدرتان برای تولد 21 سالگی به شما هدیه داده است روی می آورید. با این حال، در کریپتو، هرچه وارد کنید، 2/3 وثیقه را پس میگیرید، که ممکن است برای برخی زیانآور باشد. اما اگر در تنگنا هستید و نیاز دارید که ارز دیجیتال خود را به سرعت نقد کنید، این می تواند بسیار مفید باشد. اگر موقعیت خود را ترک کنید، دارایی شما نقد نمیشود، مگر اینکه ارزش پولی که میگذارید کمتر از وثیقهای باشد که گرفتهاید.
درگیر شدن با DeFi بسیار ساده است. وقتی یک حساب بانکی متمرکز باز می کنید، باید با یک بانکدار صحبت کنید تا حساب شما را فعال کند و یک کارت نقدی برای شما پست کند. و وقتی این کار را انجام می دهید، شامل فرآیندی می شود که به تمام اطلاعات خصوصی و مدارک شما نیاز دارد.
بهجای تماسها و جلسات برای راهاندازی یک حساب بانکی متمرکز، که در آن به طور متوسط نرخ بهره ۰.۰۷ درصد از فیات در حال افزایش را دریافت میکنید، Dapps به شما اجازه میدهد تا حسابی را به سرعت باز کنید که در آن گزینههایی در اختیار شما قرار میگیرد. یک فضای غیرمتمرکز با بازده بسیار بالاتر.
مشارکت در DeFi مستلزم خرید ارزهای رمزپایه، معمولا اتریوم (ETH) است. در برخی از برنامه ها، بهتر است از استیبل کوین ها استفاده کنید، سکه هایی که توسط ارزهای فیات پشتیبانی می شوند مانند USD. اگرچه برای Dapps استفاده از سکههایی که توسط فیات پشتیبانی میشوند، غیرمعمول به نظر میرسد، اما اغلب اوقات، ارزهای رمزپایه مانند اتریوم میتوانند بیثبات باشند و شما به یک دارایی پایدار برای استفاده برای برنامههای غیرمتمرکز نیاز دارید. استفاده گستردهتر از استیبلکوینها به فضای DeFi اجازه میدهد تا رشد کند، زیرا انگ نوسان را در چیزی که قرار است آینه غیرمتمرکز دنیای مالی ما باشد، کاهش میدهد.
یکی از مواردی که کاربران DeFi باید به آن امیدوار باشند، بیمه خوب برای قرار دادن دارایی ها در DeFi است. یکی از مواردی که رشد بازارهای سهام را در طول دهه 1800 تقویت کرد، اجرای مسئولیت محدود بود. با مسئولیت محدود، اگر پول خود را در بازار سهام قرار دهید، اگر مشخص شود شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید دارای عملیات مخفی کارتل مواد مخدر است، مسئولیتی نخواهید داشت. به طور مشابه، برای رشد مالی غیر متمرکز، باید یک شبکه ایمنی وجود داشته باشد که به سهولت کاربران در فضا کمک کند. در هر فضایی که تازه شروع به رشد کرده است، باید ریسک پذیری را تشویق کرد. هر چه خطرات بیشتر تشویق شوند، اکوسیستم بیشتر به سمت نوآوری سوق داده می شود و موانع کاهش می یابد.
با حفظ حریم خصوصی، کارایی و سهولت دسترسی، DeFi این پتانسیل را دارد که تعداد زیادی از مردم را قادر سازد تا به ابزارهای مالی دسترسی داشته باشند که در غیر این صورت برای آنها غیرقابل دسترس خواهد بود. بر اساس مطالعه بانک جهانی، 1.7 میلیارد نفر در جهان خدمات بانکی ندارند. ارتباط گروه قابل توجهی از مردم از چیزی که بسیاری آن را یک ضرورت مالی می دانند قطع شده اند. این به تنهایی نشان می دهد که DeFi می تواند به فناوری تبدیل شود که به مردم در سراسر جهان کمک می کند.
خطرات DeFi
از آنجایی که اکوسیستم جدید است، سیستم مالی غیر متمرکز ممکن است برای کسی که به تازگی وارد این فضا شده است پیچیده به نظر برسد. اگر مراقب نباشید، ممکن است به سرعت پول خود را از دست بدهید. اتصال Metamask خود به هر برنامه DeFi و شروع به جمع آوری هزینه ها، کار ساده ای است. اگر مقدار قابل توجهی ارز دیجیتال در Metamask خود دارید و آن را به یک برنامه DeFi متصل می کنید، حتما به امنیت توجه کنید. این کمک می کند که در مورد تفاوت های ظریف هر پروتکل قبل از اینکه به مقدار قابل توجهی پول اعتماد کنید، بدانید.
تا زمانی که پروتکل اتریوم هزینه های بالای گس را در آینده رفع نکند، ممکن است در این فکر باشید که آیا سرمایه گذاری در DeFi ارزش آن را دارد یا خیر. از این گذشته، اتریوم پرکاربردترین پلتفرم قرارداد هوشمند برای برنامه های غیرمتمرکز است و شما اغلب باید بیش از 100 دلار برای هر تراکنش بپردازید. اینجاست که استیبل کوین ها برای نجات روز به کار می روند. تا زمانی که ویتالیک و تیمش راهی برای انتقال ETH قابل دسترسی برای افراد عادی پیدا نکنند، استفاده از استیبل کوین ها در این زمینه منطقی تر است.
یکی از جنبههای پروژههای DeFi که ممکن است برای برخی افراد خوب نباشد، این است که آنها ارتباط نزدیکی با موسسات مالی متمرکز دارند. این مؤسسات متمرکز هستند که دارای برخی قراردادهای هوشمند غیر متمرکز هستند. تلاش بایننس برای ترکیب مالی غیر متمرکز و متمرکز احتمالاً بسیاری از افراد ناب را که معتقدند روش های قدیمی باید به طور کامل کنار گذاشته شوند، عصبی کرده است.
در مجموع، امور مالی غیرمتمرکز باید علاقه هر کسی را که مشتاق انتقال دنیای متمرکز کنونی ما به یک بلاک چین است، برانگیزد. چه کسی می داند، شاید آیندههای مالی ما روی شبکههایی بر روی شبکههای دفتر کل دیجیتال رمزگذاری شوند.
دیدگاه شما