متنوع کردن (diversification) سبد سرمایه گذاری و مزایای آن
متنوع کردن سبد سرمایه گذاری به معنی داشتن تعداد بیشتری از سهام یا انواع دارایی در سبد سرمایهگذاری است. افراد با تجربه و متخصص و همچنین شرکت های سرمایه گذاری همواره برای سرمایهگذاری تشکیل سبد (Portfolio) میدهند و هیچگاه کلیه سرمایه خود را بر روی یک دارایی سرمایهگذاری نمیکنند. در حقیقت متنوع کردن سبد سرمایهگذاری مصداق ضرب المثل همه تخم مرغ ها را در یک سبد نگذاشتن است. دو دلیل اصلی برای متنوع کردن سبد سرمایهگذاری وجود دارد:
۱) جلوگیری از فاجعه
متنوع سازی سبد سرمایه گذاری از بازدهی های بسیار منفی یا حتی فاجعه بار جلوگیری میکند. اگر تمام سرمایه در یک دارایی سرمایهگذاری شود و اتفاق بدی برای آن دارایی بیفتد ممکن است نه تنها تمام سودی که از دارایی عاید شده از میان برود بلکه زیان سنگینی را متوجه سرمایهگذار کند.
شرکت انرون (Enron) در آمریکا در دهه ۹۰ میلادی به کارمندان بازنشسته خود پیشنهاد میداد تا در ازای دریافت وجه بازنشستگی سهام شرکت را دریافت کنند. شرکت انرون از موفق ترین شرکتهای آمریکایی در آن دوران بود و در بازه سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ به صورت متوسط سالیانه ۲۷ درصد بازدهی برای سرمایهگذاران داشته که در مقایسه با شاخص S&P500 که از مهمترین شاخص های بازار بورس آمریکاست و در همین بازه به صورت متوسط سالیانه ۱۳ درصد بازدهی داشته بود، بسیار بهتر عمل کرده بود. برای درک بهتر این موضوع نمودار زیر نشان میدهد که اگر شما یک دلار در سال ۱۹۹۰ در انرون و یک دلار در S&P500 سرمایهگذاری میکردید در سال ۲۰۰۰ چه میزان پول داشتید.
مقایسه بازدهی انرون و شاخص S&P500 از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰
با توجه به عملکرد فوق العاده شرکت در این مدت بسیاری از کارکنان این شرکت بخشی یا تمام دریافتی زمان تنوع بخشی سبد سهام بازنشستگی خود را سهام دریافت کردند. همانگونه که از شکل زیر دیده میشود، بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۲ در پی ورشکستگی شرکت انرون قیمت سهام این شرکت از ۹۰ دلار به صفر دلار سقوط کرد و کسانی را که تمام سرمایه خود را در این سهم سرمایه گذاری کرده بودند با فاجعه مالی رو به رو کرد.
کاهش قیمت سهام انرون به صفر در مقایسه با نزول اندک شاخص S&P500
بسیاری دیگر از سرمایهگذاران نیز در نقاط مختلف جهان این درس مهم را با پرداخت بهایی گزاف آموخته اند:
تمام تخم مرغ ها را در یک سبد نگذارید یا به عبارت بهتر “سبد خود را متنوع کنید”
علاوه بر اینکه تشکیل سبد متنوع از دارایی از فاجعه احتمالی مالی جلوگیری میکند، میتواند بدون کاهش بازدهی سرمایهگذار، ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد. لازم به ذکر است دو نوع ریسک در بازارهای مالی وجود دارد. ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. تنوع بخشی به سبد سرمایهگذاری میتواند ریسک غیر سیستماتیک را کاهش دهد اما نمیتواند ریسک سیستماتیک را از میان ببرد.
میزان کاهش ریسک سرمایهگذاری از طریق تشکیل سبد به همبستگی دارایی های انتخاب شده وابسته است. اگر دارایی های انتخاب شده کاملا همبسته باشند به این معنی که افزایش و یا کاهش در قیمت آنها کاملا همزمان و هم اندازه صورت بگیرد ریسک سرمایهگذاری کاهش پیدا نخواهد کرد. اما اگر دارایی های انتخاب شده کاملا همبسته نباشند، میتوان بدون اینکه بازدهی سرمایهگذاری کاهش پیدا کند، ریسک را کاهش داد و این مهمترین نکته تشکیل سبدی از دارایی برای سرمایهگذاری است. به عنوان مثال دو سبد سرمایه گذاری با ترکیب دارایی های زیر را در نظر بگیرید:
این دو سبد میتوانند به صورت بالقوه بازدهی نزدیکی داشته باشند، اما سبد شماره دو به دو دلیل اصلی به سبد شماره یک برتری دارد. سبد شماره دو هم تعداد دارایی بالاتری دارد و هم دارایی های آن همبستگی پایین تری داشته و در نتیجه ریسک پایین تری را متوجه سرمایهگذار میکند. دقت داشته باشید که در سبد شماره یک اگر اتفاقی در فضای اقتصاد بیفتد که صنعت پتروشیمی را تحت تاثیر قرار دهد، کل سبد سرمایهگذاری تحت تاثیر قرار میگیرد اما سبد شماره دو به مراتب کمتر تحت تاثیر مشکل صنعت پتروشیمی قرار خواهد گرفت.
از آنجا که شرکتهای سرمایهگذاری با سرمایه دیگران اقدام به سرمایهگذاری میکنند، مایلند تا جایی که ممکن است ریسک را کاهش دهند و از این رو یافتن دارایی هایی که همبستگی کمتری با یکدیگر داشته باشند برای کاهش ریسک در تشکیل سبد تا حد ممکن، برای آنها امری حیاتی است. یکی از راه های کاهش ریسک و متنوع کردن سبد دارایی خرید صندوق شاخصی برای بخشی از یا تمامی سبد است.
مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس
حتی با وجود رشد چشمگیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در تنوع بخشی سبد سهام بازار بورس، تفکر منطقی با برنامهریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معاملهگری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسکهای ممکن را شناسایی و با در نظر گرفتن آنها اقدام به سرمایهگذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معاملهگران لمس میکند.
مدیریت سرمایه چیست؟
دانش و مهارت سرمایهگذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه مینامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلیترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک مینامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسکپذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام میشود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسکپذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.
قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، میتواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایهگذار در برابر درجه ریسکپذیری خود در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایهگذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روشهای مختلفی وجود دارد. این روشها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه وجود دارند.
مدیریت ریسک چیست؟
مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معاملهگر بهترین کار این است که ریسک را به خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به جای ترسیدن میتواند به کنترل ریسک بپردازد.
همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل این که ریسک از نظر برخی از معاملهگران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که میتوان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسکهایی را باید در نظر بگیرید و برای آنها برنامهریزی کنید.
در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را میپذیرند و یا اصلا ریسک را نمیپذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب میشود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی میتواند فرصتهای خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را میتوان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک را میتوان زیرمجموعه این دو ریسک محسوب کرد. ریسکها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشوند.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی میشود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی میتواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر میکند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک میتوانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماههای نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایهگذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایهگذار خارج است، آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز مینامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسکهایی هستند که در دسته ریسکهای سیستماتیک قرار داده میشوند و اجتناب از آنها ممکن نیست.
ریسک غیر سیستماتیک
دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک مینامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار میگیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر قرار میگیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکتها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز میگردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.
برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع میتواند هزینهها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین تنوع بخشی سبد سهام این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمیتواند تأثیر منفی روی شرکتهای دیگر یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز مینامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.
با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک میشود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونهای از انواع ریسکهای غیر سیستماتیک محسوب میشوند.
چطور میتوانیم ریسک را مدیریت کنیم؟
در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسکهای موجود در شرکت و حتی ریسکهای موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسکهای هر دارایی موجود در سبد دارایی باشیم. حتی پس از شناسایی فرصتها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیمگیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروریترین بخشهای مدیریت ریسک است. معاملهگر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و فروش سهم اقدام کند و وارد سهم شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمدهاند که آشنایی با آنها از الزامات معاملهگری در بازار سرمایه است
تعادل در ریسک چگونه ایجاد میشود؟
برای رسیدن به تعادل در سرمایهگذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را میتوان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهمهای گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهمها و شناسایی ریسکهای موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایهگذاری خود کاهش دهیم. برای این کار میتوانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسکهای مشابه هستند، در سبد سرمایهگذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش میکشد.
این حالت تعادلیترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایهگذاری به وجود میآید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهمها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایهگذاری کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار دادهایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.
البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایهگذاری در حوزههای مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود میتواند جذاب باشد. در این شرایط میتوان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایهگذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایهگذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسیهای لازم را انجام دهد و شرایط آنها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز میگردد.
نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید
پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیههای رایج در این زمینه را بررسی کنیم:
_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین کنید.
_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پلهای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایهگذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات میاندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که میدانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایهگذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیتهای معاملاتی را شکار کرد. این نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایهگذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دورههای آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.
حداکثر چند سهم در سبد سهام خود داشته باشیم؟
برای بررسی و پاسخ دادن به سوال ” چند سهم در سبد سهام داشته باشیم؟ ” بهتر است که اول تعریف مختصری از سبد سهام و پرتفوی داشته باشیم. پرتفوی یا سبد سهام به منظور به حداقل رساندن ریسک و ضرر است و صاحبان سهام میتوانند با استفاده از سبد سهام یا پرتفوی به صورت اصولی و درست سهام و دارایی هایشان را نگه داری کنند. سبد سهام یا پرتفوی در واقع ترکیبی از سهام یا دارایی هایی است که یک سرمایه گذار آنها را خریداری کرده است و با انتخاب نماد شرکت های متفاوت میتوانید یک سبد سهام مناسب داشته باشید. برای موفق بودن در بازار سرمایه و بورس بهتر است که نماد و سهم شرکت های متفاوت را خریداری کنید زیرا یکی از ویژگی های خوب سبد سهام و پرتفوی این است که تنوع بخشی بالایی دارد و اگر این اصل را رعایت کنید، سبد سهام مناسبی خواهید داشت.
چند سهم در سبد سهام داشته باشیم؟
یک مثل قدیمی است که میگویند ” همه تخم مرغ هایت را دراخل یک سبد نچین” و این مثل میتواند در موضوع سبد سهام بسیار به صاحبان سهام و سرمایه گذاران در بورس و فرابورس کمک کند تا در معاملات خود خیلی هوشمندانه تر عمل کنند و اگر از سبد سهام یا پرتفوی استفاده میکنند، این موضوع را بدانند که با انتخاب 5الی 10 سهم از صنعت های مختلف، ضرر و ریسک را به حداقل رسانده اند و با توجه به رخ دادن اتفاقات بزرگ سیاسی و اقتصادی و… جلوی ضرر راگرفته اند. به صورت کلی هرچه سهامداران و سرمایه گذاران داخل سبد سهام خود تنوع بیشتری از سهام های مختلف از صنایع و شرکت های مختلف داشته باشند بسیار موفق تر هستند.
بنابراین هیچ گاه تک سهم نشوید، حداقل 5 سهم و حداکثر 10 سهم در سبد خود داشته باشید (به غیر از عرضه اولیه ها). انتخاب چند سهم از یک صنعت تفاوتی با تک سهم شدن ندارد. میزان سرمایه گذاری در سهام را منطقی انتخاب کنید مثلا این که سهمی 70 درصد سبد و 5 سهم دیگر 30 درصد سبد شما را تشکیل دهند منطقی نیست و ریسک را افزایش می دهد.
باید به این نکته اشاره کنیم که هر سهامدار یا سرمایه گذار بهتر است که سرمایه و دارایی خود را به وزن و درصد مناسب تقسیم کند. به طور مثال، اگر یک سرمایه گذار یا سهامدار 20 درصد از سرمایه و دارایی خود را به هر سهم از 5 سهم انتخابی تخصیص دهد، ریسک و ضرر را برای سرمایه خود به حداقل رسانده است.
نکته دیگر این است که باید سهم هایی را در سبد خود قرار دهید که با یکدیگر همگرا نباشند مثلا اگر شما سهام 3 شرکت پتروشیمی را بخرید ریسک سبد خود را کاهش نداده اید زیرا هر خبری که روی صنعت پتروشیمی تاثیر گذار باشد روی کل سبد شما تاثیر خواهد گذاشت.
با تشکیل یک سبد خوب ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهید
حتما درباره ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک در بازار سرمایه شنیده اید. ریسکی که مربوط به کل بازار است و نمی توان آن را حذف یا مدیریت کرد ریسک سیستماتیک نامیده می شود که بر همه صنعت ها بصورت یکسان تاثیر می گذارد و در مقابل ریسک غیرسیستماتیک را داریم که ناشی از ریبسک یک شرکت یا صنعت خاص است و با تشکیل یک سبد خوب و بهینه از چند سهام مناسب می توان ریسک غیرسیستماتیک را تا حد زیادی کاهش داد.
باید دقت کنید که سبد شما از سهام چند شرکت از چند صنعت تشکیل شود و انتخاب چند سهم در یک صنعت لزوما ریسک پرتفوی شما را کاهش نمی دهد.
نحوه انتخاب بهترین سهام
و حال سوالی که مطرح میشود این است که چگونه بهترین سهام را انتخاب کنیم تا سرمایه و دارایی خود را به درست بر روی آن سرمایه گذاری کنیم؟
افرادی که در بازار بورس فعالیت می کنند میتوانند با بررسی وضعیت بنیادی سهم، صورت های مالی شرکت، تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت، عملکرد تجاری، میزان سود نقدی هر سهم، ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری و … بهترین سهم را به منظور سرمایه گذاری انتخاب کنند.
پرتفولیو و اهمیت آن در بازار بورس
پرتفوی یک واژه فرانسوی و بهظاهر خیلی پیچیده است، اما مفهوم کاملاً واضحی هم در بازار سرمایه داردکه به مجموعه یا سبد داراییهای مالی گفته میشود.
تمامی معاملگران در بازار سهام باید سرمایه ای را برای انجام معاملات خود در نظر بگیرند در واقع سرمایه گذاری کنند.
و در مقابل آن باید از بازار بازدهی را کسب و دریافت کنند. که همان مفهوم ریسک به ریوارد است.
درواقع میزان میزان سرمایه گذاری آنها وابسته به به میزان ریسک درنظر گرفته آنها می باشد. به طور مثال اگر دوشرکت را در نظر بگیرید
که در حال تولید محصولی یکسان هستند و در مقطعی از زمان شرکت اول دچار بحران میشود
و شرکت دوم در حال بازدهی بیش از حد ناشی از تولید و کسب سهم بیشتری از بازار میباشد و یا برعکس این قضیه اتفاق بیفتد.
با فرض بر این که سرمایهگذاری قصد خرید سهام یکی از دوشرکت را دارد لذا برای این خریدار دو حالت وجود دارد:
حالت اول : اقدام به خرید سهام تنها یکی از شرکتها
حالت دوم : بخشی از سرمایه خود را به خرید سهام شرکت اول و بخشی دیگر را به شرکت دوم اختصاص دهد.
در حالت اول ممکن است که سرمایهگذار بازده قابلتوجهی (با توجه به افزایش ارزش سهم شرکت) را کسب کند،
ولی از طرفی ممکن است که شرکت دیگر اقدام به اصلاح سازوکار داخلی خود کند تا بتواند در رقابت با شرکت مقابل پیروز شود
و درنتیجه شرکت اول دچار کاهش شدید قیمت سهام خود شود.
در حالی که در حالت دوم به دلیل اینکه سرمایهگذار در تخصیص سرمایههای خود به شرکت برتر، به صورت یکجا و کامل عملنکرده
و پیشبینی رشد شرکت رقیب را در نظر گرفته است،
پس سرمایه گذار اقدام به کاهش ریسک سرمایهگذاری خود نموده است به معنی ساده پرتفولیو
درواقع سرمایهگذار با خرید بخشی از سهام دو شرکت اقدام به تشکیل پرتفوی سبد سهام ،
سبد سرمایهگذاری به طور عام و سبد سهام از ترکیب داراییهای سرمایهگذاری می شود که توسط یک سرمایهگذار ایجاد می شود .
پـرتفوی به صورت مستقیم توسط سرمایه گذاران نگهداری می شود و یا به وسیله سبد گردانان حرفه ای مدیریت میشود.
بازده سرمايه گذاري در پرتفوی معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود ؛
اما ريسك پرتفوی در غالب موارد كمتر ازمتوسط ريسك سهام داخل سبد است
و ميزان آن بستگی به تاثير متقابل اتفاقات بر سهام داخل سبد دارد.
در سال ۱۹۵۰ هری مارکوئیتز مدل اساسی پرتفولیو را ارائه کرد که مبنایی برای تئوری مدرن پرتفوی قرار گرفت. قبل از مارکوئیتز سرمایهداران با مفاهیم ریسک و بازده آشنا بودند ولی نمیتوانستند آن را اندازهگیری کنند.
سبدگردانی (Separately managed account)
همانطور که از نامش پیداست، چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد مشخص است که مالکیت آن کاملاً متعلق به سرمایهگذار است
و میزان هر یک از داراییها و زمان خرید و فروش آنها نیز بهدقت توسط سبدگردان تعیین می گردد .
ارائه این خدمت «سبدگردانی» به سرمایهگذاران در جهان قدمتی بیش از نیمقرن دارد،
اما در بازار ایران پس از تجربه ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، اخیرا مورد توجه بیشتری قرار گرفته است.
سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد حرفه ای در سرمایهگذاری با همکاری تیمی از تحلیلگران و براساس خصوصیات،
سطح ریسکپذیری و سرمایه هر سرمایهگذار، سبدی مناسب از داراییهای مختلف برای او تشکیل داده و بهصورت مستمر بر آن نظارت و مدیریت میکند.
همچنین، با توجه به تغییر عوامل تاثیر گذار بر محیط سرمایهگذاری،
تصمیمات لازم در جهت رسیدن به اهداف و افزایش ارزش پرتفوی از طرف مدیر اتخاذ میشود.
اهمیت سرمایه گذاری پورتفولیو در چیست؟
برای موفقیت در بازار سهام شرکتها مانند هر بازار اقتصادی دیگری نیاز به انتخاب یک رویکرد مناسب و حفظ انسجام و نظم فکری داریم .
بدون استراتژی، سرمایه گذاری تنها خریدوفروشهای بدون برنامهای خواهد بود که سرمایه و سود یا زیان سرمایهگذار را تحت تاثیر قرار میدهد.
سرمایهگذاری پورتفولیو یک تصمیم حساس و حیاتی برای اشخاص حقیقی و حقوقی به شمار میرود
اینگونه سرمایه گذاری ها در دو دهه اخیر با جهانی شدن اقتصاد، جریانی از نوآوریهای مالی،
به کمک نهادهای مالی شتافته و برای کاهش ریسک و بهبود رقابت پذیری آنها در بازارهای مالی بسیار کاربردی است
و سرمایه گذاران به طور گسترده از آن استفاده میکنند.
تنوع بخشی پرتفوی یعنی چه؟
تنوع بخشی سبد سهام یک تکنیک برای مدیریت ریسک و سرمایه است.
برای استفاده از این تکنیک ابتدا باید انواع مختلفی از ابزارهای سرمایه گذاری را در یک پرتفوی را با هم ترکیب کنید
تا تأثیری را که هر یک از این ابزارها بر عملکرد کل پرتفوی خواهد داشت به حداقل برسانید.
ابزارهای سرمایه گذاری شامل سهام، صندوق های سرمایه گذاری، اوراق مشارکت، سپردههای بانکی، طلا و ارز میشود.
بنابراین تنوع بخشی ریسک پرتفوی را کاهش میدهد. مدیران مالی با فرمولهای مشکل و پیچیدهای به شما نشان می دهند
روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پورتفوی
برای مشارکت و سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار تنها کافی است کد بورسی دریافت کنید. این کد که توسط شرکتهای کارگزاری صادر میشود کلید ورود به دنیای سرمایهگذاری بورس است. از آن پس شما میتوانید در سبد سهام خود که اصطلاحا آن را پورتفوی مینامند؛ اقدام به خرید و فروش سهمهای مختلف کنید اما مدیریت پورتفوی بر چه اساس و اصولی استوار است؟ شما از دو طریق میتوانید در بازار بورس و اوراق بهادار مشارکت داشته باشید. روش اول، روش مستقیم است. یعنی فرد سهامدار، خود مدیریت پورتفوی را بر عهده دارد و اقدام به خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف میکند. بر این اساس فرد باید اطلاعات و دانش کافی را نسبت به بازار سرمایه کسب کند و زمان لازم برای مدیریت سبد سهام خود را مهیا سازد.
در روش دوم که روش غیر مسقیم نام دارد، فرد سهامدار یا اقدام به خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری میکند یا سراغ شرکتهای سبدگرانی و مدیریت دارایی میرود. در ادامه، به بررسی روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پرتفوی میپردازیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی از انواع سهام است که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. از این رو، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!
استراتژیهای مدیریت پورتفوی
برای مدیریت پورتفوی به طور کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
استراتژی منفعل یا انفعالی
در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است. در استراتژی منفعل نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت. استراتژی منفعل به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز معروف است.
چگونه پرتفوی انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میشوند.
روش نمونهگیری: در روش نمونه گیری مدیر پرتفوی تنها سهامی را میخرد که در شاخص مبنا حضور دارد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
این استراتژی عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی مدیر پرتفوی به صورت دائم در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی نیز سه نوع استراتژی وجود دارد:
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند تنوع بخشی سبد سهام تنوع بخشی سبد سهام نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی) سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز تنوع بخشی سبد سهام متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است با این تفاوت که واحد مورد نظر بهجای سهام، صنعت است.
عوامل موثر در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی
اما چه عواملی باعث میشود مدیر پورتفوی استراتژی خود را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؟ به چند مورد آن اشاره میکنیم.
شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولا استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام
برای مدیریت بهینه سبد سهام سه اصل اساسی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم:
اصل اول: تک سهم نشوید
توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران ریسکپذیر هستید و قصد تک سهم شدن را دارید توصیه میکنیم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایهگذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمیرسد.
اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد.
فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب کردهایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالا تمامی سهمها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.
اصل دوم: توزیع مناسب وزنهای سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی
پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دورهای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار میتواند وزندهی اولیه شما را تغییر دهد.
برای تخصیص دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایهگذاریها را به صورت کمّی دستهبندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آنها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر میکنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.
اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید مدیریت پرتفوی خود را نیز به نسبت آنها تغییر دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص داراییهای خود بخش کوچکی را به سهامهای پرریسکتر اختصاص دهید.
اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزندهی موقعیت خود، به کدام طبقه از داراییها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری دادهاید.
اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک
بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در مدیریت پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام داراییها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، میتواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه میکنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروهها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید.
نکته: از هیجانات و شایعات دوری کنید! در نظر داشته باشید که بازار بورس نوسانهایی دارد و باید در مواجهه با این فراز و نشیبها، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنید. این نوسانات ممکن است به دنبال برخی از تصمیمگیریهای سیاسی در کشوری دنیا و … به وجود آمده باشند اما اگر شما با استراتژی معاملاتی صحیح خود گام برداشته باشید جای نگرانی نیست و فقط باید در مسیر معاملات خود ثابت قدم باشید.
آشنایی با خدمات مدیریت دارایی
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادیم، مشخص شد که برای مدیریت سبد سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بازار، باید دانش و مهارت کافی داشته باشید و زمان زیادی را صرف رصد بازار و بازنگری سبد سهامتان کنید. در غیر این صورت دچار ضرر و زیان خواهید شد. اگر نمیتوانید این شرایط را برای خود مهیا کنید، استفاده از خدمات مدیریت دارایی بهترین گزینه تنوع بخشی سبد سهام برای شما است.
مدیریت دارایی در بازار بورس به دو روش انجام میشود:
• سبدگردانی اختصاصی
• صندوقهای سرمایهگذاری
همانطور که در مطلب سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ذکر شد، سبدگردانی یعنی خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز یکی دیگر از خدمات مدیریت دارایی هستند. هر صندوق سرمایهگذاری یک نهاد مالی است که نقدینگی مردم را جمع و در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکند. افراد به میزان سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
کارکرد صندوقها با سبدگردانی اختصاصی متفاوت است. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، مدیریت پورتفوی به صورت خاص برای هر فرد برنامهریزی میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسکگریزی و افق زمانی او در سبد سهام نظر گرفته خواهد شد.
در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را در اختیار دارد و در واقع سرمایهگذاری با نام او و بر اساس اهداف و میزان ریسکپذیری او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها به صورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند.
برای آشنایی با خدمات مدیریت دارایی، کلیک کنید:
سخن آخر
در انتها باید گفت برای انتخاب استراتژی مدیریت پورتفوی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است. به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایهگذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیاد حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت میکند.
دیدگاه شما