مفهوم بدهکار و بستانکار


حسابداری

مفهوم سرقفلی در حسابداری با مفهومی که این واژه در بازار دارد کاملا متفاوت است سرقفلی در حسابداری goodwill است و سرقفلی در مفهوم عامیانه همان key monye می باشد.

سرقفلی حق کسب و پیشه است که در دو صورت شناسائی و ثبت میشود 1) خرید سرقفلی 2)تغییر ساختار مالکیت (اما نه همیشه )

سرقفلی،عبارت است از مجموعه عواملی که موجب می شود قیمت سهام یا سهم الشرکه،بیش از ارزش دفتری آن ارزیابی شود،این عوامل عبارتند از:

1) محل یا وضعیت جغرافیایی شرکت.
2) داشتن وضعیت انحصاری یا نیمه انحصاری در تجارت یا استفاده از مزایای خاص نسبت به سایررقبا.
3) حسن شهرت تجاری یا تخصص شرکا.
4) وجود علایم تجاری موثر در جلب مشتری وتبلیغات مطلوب آن.
5) داشتن مدیریت لایق و کارکنان علاقه مند.

عوامل فوق غیر مادی و نامشهود بوده و ممکن است شرکتی به خاطر دارا بودن این عوامل سودی بیش از سود متعارف مفهوم بدهکار و بستانکار مفهوم بدهکار و بستانکار شرکتهای مشابه در صنعتی که فعالیت دارد کسب نماید . به این عوامل اصطلاحا "سرقفلی" گویند .

به عبارت دیگر سرقفلی عبارت است از مبلغی که خریدار حاضر است مازاد بر ارزش واقعی دارایی های مشهود، پرداخت نماید. سرقفلی مفهوم بدهکار و بستانکار در مواقع خاصی ثبت می شود، (مانند ورود و خروج شرکاء، فوت شریک، انحلال و تصفیه شرکت، ومواردی ازاین قسم. اگر بین شرکاء توافق شود که سرقفلی ثبت شود:

سرقفلی _ بدهکار
حساب جاری شرکاء _ بستانکار

لازم به ذکر است که منظور از شرکاء، کسانی هستند که قبل از این در شرکت سهیم بوده اند. مثلا هنگام ورود آقای x ، از سرقفلی چیزی به او نمی رسد، بلکه سرقفلی فقط به حساب جاری شرکاء قبلی منظور می شود(مگر این که آقایx مبلغی مازاد سرمایه خود مشخصا برای سر قفلی پرداخت کرده باشد، که در این صورت به همان مبلغ حساب جاری آقای x هم بستانکار می شود

سرقفلی _ بدهکار
حساب جاری شرکاء _ بستانکار
حساب جاری آقایx _ بستانکار

سریع ترین روش آموزش ثبت سند در حسابداری

سریع ترین روش آموزش ثبت سند در حسابداری

حسابداری یکی از مشاغلی است که امروزه بازار کار پر رونقی دارد. اما در عین حال این شغل تنها برای افرادی پر درآمد خواهد بود که مهارت های قوی در این زمینه داشته باشند. یک حسابدار برای پیشرفت در این مسیر باید دامنه اطلاعات خود را گسترش دهد. بیشتر مطالعه کند و آموزش ببیند و مهارت های خود را تقویت کند. تنها مفهوم بدهکار و بستانکار در این حالت است که می تواند به موفقیت های بزرگی در شغل خود دست یابد. زیرا تقریبا تمام مشاغل موجود در جامعه به یک حسابدار کاربلد نیاز دارند.

اهمیت ثبت سند در حسابداری

در این محتوا سعی داریم که طریقه ثبت سند در حسابداری را آموزش دهیم. ثبت سند در حسابداری یکی از مباحثی است که به شدت در این حرفه مهم است. اگر بخواهیم دلایل اهمیت آن را بیان کنیم کافی است به چند نکته ساده اشاره کنیم. تنظیم سند به معنی آن است که موضوعی را قابل استناد و رسمی کنیم. در حسابداری نیز به وسیله مفهوم ثبت سند تعدادی از مدارک را معتبر و دارای ارزش حقوقی می کنیم.

به طور کلی هر شرکت یک سری بدهکاری ها یا بستانکاری ها در حساب خود دارد. علاوه بر این هر شرکت نیازمند تهیه یک سری مواد اولیه است یا این که در صدد عرضه تولیدات خود به بازار است. همه این موضوعات در تعدادی فاکتور ثبت می شوند. در پایان یک مدت مشخص، موارد ثبت شده به رئیس تجارت خانه تحویل داده می شود تا به صورت دقیق بررسی گردد. این عمل در زبان حسابداری ثبت سند نام دارد.

هر شرکت یا تجارت خانه برای این که بتواند فعالیت های خود را با نظم پیش ببرد به ثبت سند نیاز دارد. زیرا در این روش تمام درآمد و دارایی و بدهی های تجارتخانه به وضوح مشخص است. اگر مشکلی در توازن دخل و خرج و دارایی تجارتخانه ایجاد شود می توانند به راحتی به وسیله این سند ها آن را شناسایی و رفع کنند. مهم ترین موضوع در بحث ثبت سند دقت و مهارت حسابدار است. وی بایستی دقت عمل بالایی داشته باشد و تمام مسائل ریز و درشت مربوط به تجارتخانه را ثبت کند. تنها در این صورت است که سند معتبر و قابل استناد در دعاوی حقوقی می شود.

آموزش تنظیم سند

حال زمان آن فرا رسیده که با یک آموزش مفید و سریع طریقه ثبت سند در حسابداری را به شما آموزش دهیم. عکس بالا نمونه ای از یک سند حسابداری است. ابتدا در قسمت بالایی سند، شماره سند نوشته شده است. طبق شماره ای که برای سند در نظر گرفته اید آن را شماره گذاری کنید مثلا سند شماره 20. در قسمت پایین تر تاریخ رویداد را ثبت می کنیم. در این قسمت تاریخ مد نظر خود را درج کنید مثلا تاریخ 1401/04/21 در این قسمت نوشته شود. بخش سوم پیوست سند است. طبق اصول حسابداری هر سندی باید مستندی داشته باشد. در قسمت پیوست باید شماره مستندی را که سند بر اساس آن تنظیم می شود بنویسید. به طور معمول حسابدار های حرفه ای برای سرعت بخشیدن به تنظیم سند در مقابل پیوست کلمه (دارد) را قرار می دهند.

از سمت راست و قسمت بالا اولین جای خالی مختص به شماره روزنامه است. در این قسمت شماره صفحه دفتر روزنامه را درج می کنیم. در ستون شرح نیز شرح حسابی که می خواهیم سند آن را تنظیم کنیم مینویسیم. مثلا فرض کنید بانک به ما بدهی دارد. در اولین قدم در قسمت شرح کلمه بانک را می نویسم به این معنی که بانک به ما مقروض است. مبلغ بدهی را نیز به طور مثال 10000000 ریال در نظر می گیریم. ولی یک نکته بسیار مهم در این قسمت وجود دارد. رقم هایی که در ستون های بدهکار و بستانکار نوشته می شود باید از منتهی الیه سمت راست به سمت چپ نوشته شود. یعنی صفر ها را از قسمت یکان دهگان و صدگان تا آخرین رقم به ترتیب در هر خانه کوچک قرار می دهیم.

آموزش نحوه پر کردن ستون های بدهکار و بستانکار

در ادامه برای پر کردن خانه های بستانکار و بدهکار وارد عمل می شویم. مثال ذکر شده در فوق را ادامه می دهیم و فرض را بر این می گیریم که بانک به ما بدهی دارد. دقیقا به همان شیوه مفهوم بدهکار و بستانکار ای که گفتیم رقم 10000000 ریال را در ستون بدهکار درج می کنیم که در مقابل این رقم در قسمت شرح نیز بانک نوشته بودیم. سپس فرض بر این داریم که فروش انجام داده ایم. در قسمت مفهوم بدهکار و بستانکار شرح زیر بانک، کلمه فروش را می نویسیم. درست در مقابل بخش فروش نیز مبلغ 10000000 ریال را در ستون بستانکار درج می کنیم. در نهایت زیر کلمه های بانک و فروش حتما باید شرح کلی سند نوشته شود، مثلا در اینجا می نویسیم بابت فروش فاکتور شماره 13.

در نهایت یک خط مستقیم بلند در پایین سند کشیده و به اصطلاح سند خود را می بندیم تا چیز دیگری در آن اضافه نشود. یک نکته بسیار مهم دیگر این است که جمع ستون بدهکار و بستانکار باید با هم یکی باشند. یعنی در قسمت پایین سند که نوشته شده جمع، باید مجموع ستون های بدهکار و بستانکار یکی باشد. یکی دیگر از نکات مهم در تنظیم سند حسابداری این است که نباید در بین خطوط فاصله گذاری شود. به طور مثال همان واژه های بانک و فروش و … را که در ستون شرح نوشتیم باید پشت سر هم و بدون فاصله بنویسیم.

هزینه جزء در ثبت سند چیست؟

یک ستون دیگر در نمونه سند بالا به نام هزینه جزء باقی مانده است که هنوز آن را توضیح نداده ایم. این ستون برای سند هایی است که برای نوشتن آن ها نیاز به تفکیک داریم. به طور مثال میخواهیم یک سند تنظیم کنیم با عنوان هزینه عمومی و اداری، همین عبارت را در ستون شرح درج می کنیم. بدهکاری ایجاد شده در اثر این شرح به طور مثال 25000000 ریال است که آن را در ستون بدهکار درج می کنیم.

چون شرح که هزینه های عمومی و اداری نام داشت دارای زیر عنوان های متعددی بود در نتیجه باید این هزینه ها را نیز در ادامه عنوان اصلی خود در قسمت شرح درج کنیم. به طور مثال هزینه پذیرایی را زیر هزینه های عمومی در قسمت شرح می نویسیم. در بخش هزینه های جزء نیز مبلغی که به آن اختصاص دادیم را می نویسیم. در ادامه نیز به همان روشی که در بالا آموزش داده شد بستانکار را مشخص می کنیم. مبلغ بستانکار را در ستون مربوط به خودش مینویسم. مثلا بستانکار را بانک در نظر گرفته و در قسمت شرح بانک را نوشته و در ستون بستانکار مبلغ 2500000 ریال را می نویسم.

حسابداری

مفهوم سرقفلی در حسابداری با مفهومی که این واژه در بازار دارد کاملا متفاوت است سرقفلی در حسابداری goodwill است و سرقفلی در مفهوم عامیانه همان key monye می باشد.

سرقفلی حق کسب و پیشه است که در دو صورت شناسائی و ثبت میشود 1) خرید سرقفلی 2)تغییر ساختار مالکیت (اما نه همیشه )

سرقفلی،عبارت است از مجموعه عواملی که موجب می شود قیمت سهام یا سهم الشرکه،بیش از ارزش دفتری آن ارزیابی شود،این عوامل عبارتند از:

1) محل یا وضعیت جغرافیایی شرکت.
2) داشتن وضعیت انحصاری یا نیمه انحصاری در تجارت یا استفاده از مزایای خاص نسبت به سایررقبا.
3) حسن شهرت تجاری یا تخصص شرکا.
4) وجود علایم تجاری موثر در جلب مشتری وتبلیغات مطلوب آن.
5) داشتن مدیریت لایق و کارکنان علاقه مند.

عوامل فوق غیر مادی و نامشهود بوده و ممکن است شرکتی به خاطر دارا بودن این عوامل سودی بیش از سود متعارف شرکتهای مشابه در صنعتی که فعالیت دارد کسب نماید . به این عوامل اصطلاحا "سرقفلی" گویند .

به عبارت دیگر سرقفلی عبارت است از مبلغی که خریدار حاضر است مازاد بر ارزش واقعی دارایی های مشهود، پرداخت نماید. سرقفلی در مواقع خاصی ثبت می شود، (مانند ورود و خروج شرکاء، فوت شریک، انحلال و تصفیه شرکت، ومواردی ازاین قسم. اگر بین شرکاء توافق شود که سرقفلی ثبت شود:

سرقفلی _ بدهکار
حساب جاری شرکاء _ بستانکار

لازم به ذکر است که منظور از شرکاء، کسانی هستند که قبل از این در شرکت سهیم بوده اند. مثلا هنگام ورود آقای x ، از سرقفلی چیزی به او نمی رسد، بلکه سرقفلی فقط به حساب جاری شرکاء قبلی منظور می شود(مگر این که آقایx مبلغی مازاد سرمایه خود مشخصا برای سر قفلی پرداخت کرده باشد، که در این صورت به همان مبلغ حساب جاری آقای x هم بستانکار می شود

سرقفلی _ بدهکار
حساب جاری شرکاء _ بستانکار
حساب جاری آقایx _ بستانکار

مفهوم بدهکار و بستانکار

اسناد و مدارک مثبته در حسابداری

در حسابداری به مجموعه اسناد و مدارکی که دلالت بر وقوع یک معامله و یا یک رویداد مالی مشخص دارد، اسناد و مدارک مثبته گفته می شود. مانند قبوض آب و برق، گاز، تلفن، فیش بانکی، فاکتور دریافت خدمات، چک، سفته، فاکتور خرید مفهوم بدهکار و بستانکار و فروش و … لازم به ذکر است اسناد مثبته حتماً نبايد چاپی و دارای شکل بخصوصی باشد. بلکه شکل اسناد متنوع و ممکن است دست نویس باشد.

حسابداران، پس از وقوع هر رویداد مالی اسناد و مدارک مربوط را جمع آوری می کنند. این مدارک نشان دهنده تاریخ، مبلغ و ماهیت رویداد مالی است، و به خاطر همین است که باید اسناد مثبته روشن، واضح و معتبر باشند تا اشخاص بتوانند به عنوان مبنای کار از آنها استفاده کنند.

اسناد مثبته از یکطرف پیش نیاز تجزیه و تحلیل رویداد مالی هستند تا ثبت حسابداری صورت بگیرد و از طرفی دیگر برای پیگیری های بعدی دارای نقش مهمی هستند. لازم به ذکر است یک بایگانی مناسب و منظم و مرتب در یک موسسه برای اسناد مثبته و اسناد حسابداری بسیار اهمیت دارد.

اسناد و مدارك مثبته عبارت اند از :

1) رسید پرداخت وجه : این فرم توسط صندوقدار موسسه مورد استفاده قرار می گیرد. به وسیله این فرم بابت هر مبلغی که از محل صندوق پرداخت میشود از دریافت کننده وجه، رسید اخذ می شود.

2) فاکتور : وقتی کالایی به فروش می رود لازم است فروشنده، فاکتور فروش را صادر نماید که این فاکتور برای خریدار به عنوان فاکتور خرید و برای فروشنده به عنوان فاکتور فروش می باشد. البته برای فروش خدمات نیز فاکتور فروش خدمات صادر می شود.

3) دستور پرداخت چک : به وسیله این فرم بابت هر چکی که پرداخت می شود از دریافت کننده چک، رسید اخذ می شود.

4) رسید انبار : به آن قبض انبار نیز می گویند و این قبض بابت تمامی کالاهایی که وارد انبار می شود صادر می گردد.

5) حواله انبار : برای خروج هر کالایی از انبار باید ابتدا درخواست کتبی صورت بگیرد و مقام مجاز نیز ذیل برگه درخواست کالارا امضا نماید. بعد از تکمیل فرم درخواست کالا، درخواست کننده و یا نماینده ایشان به انبار مراجعه می نماید و کالاهای مورد درخواست را به شرط موجود بودن در انبار، دریافت می کند. در موقع تحویل کالا به درخواست کننده باید فرم حواله انبار تکمیل شود و از تحویل گیرنده کالاها نیز امضای لازم اخذ شود.

دارایی چیست؟

? دارایی در علم حسابداری، عبارتست از کلیه اموال و حقوقی که دارای ارزش پولی باشند.

⭕️دارایی‌های یک واحد ممکن است پدیده‌های عینی و مشهود باشند. مثل زمین، ساختمان، موجودی نقدی و موجودی کالا، یا به صورت حقوق مالی و امتیازات غیر قابل رویت، مثل سرقفلی و مطالبات از اشخاص.

⭕️دارایی‌ها عرفاً به گروه‌های متمایزی تقسیم می‌شوند.دو گروه که مورد استفاده بیشتری دارند عبارتند از دارایی‌های جاری و دارایی‌های ثابت.

⬅️ دارایی‌های جاری: این دارایی‌ها اقلامی هستند که انتظار می‌رود در طی یک سال یا یک دوره عملیاتی از تاریخ تنظیم ترازنامه (هر کدام که طولانی تر است) به وجه نقد تبدیل، یا مصرف و یا فروخته شوند. معمولاً دارایی‌های جاری بر حسب سرعت تبدیل شدن به وجه نقد و یا مصرف در ترازنامه منعکس می‌گردند. مانند: بانک ها- صندوق- تنخواه گردان- بدهکاران- پیش پرداخت ها- موجودی کالا و ملزمات اداری.

⬅️دارایی‌های ثابت: این دارایی‌ها، اقلامی مشهود با عمری طولانی می‌باشند که در جریان عملیات موسسه مورد استفاده قرار می‌گیرند. دارایی‌های این گروه به مرور زمان و پس از استفاده مکرر مستهلک می‌گردند به همین دلیل برای هر یک از دارایی‌های ثابت استهلاک منظور می‌شود. (به استثناء زمین که مستهلک نمی‌گردد) مانند:زمین- ساختمان- تاسیسات- ماشین آلات وتجهیزات- ابزارآلات- وسائل نقلیه ومنصوبات- قالب ها- لوازم آزمایشگاهی و دارایی‌های سرمایه‌ای موجود در انبار.

⭕️طبق تعریف جدیدتری که در کتاب مبانی نظری حسابداری از دارایی شده، دارایی مفهومی مالی است یعنی اموال و حقوقی که منافع آتی قابل تقویم به پول دارند و بر اثر معاملات، عملیات یا رویدادهای مشخص به مالکیت یا تسلط مالکانه یک واحد تجاری درآمده‌اند دارایی آن واحد محسوب می‌شوند.دارایی یکی از عناصر حسابداری نشان‌دهندهٔ وضعیت مالی واحد میباشد.

بدﻫﯽ

ﺗﻌﻬﺪﺍﺗﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﻭ ﻣﺆﺳﺴﺎﺕ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻌﺎﻣﻼﺕ ﻭ ﺭﻭﯾﺪﺍﺩﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﺎﺷﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﭘﻮﻝ ﯾﺎ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﮐﺎﻻ ﯾﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﯾﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺳﺎﯾﺮ ﺍﻗﻼﻡ ﺩﺍﺭﺍﺋﯿﻬﺎ, ﺗﺴﻮﯾﻪ ﺷﻮﻧﺪ: ﺑﺴﺘﺎﻧﮑﺎﺭﺍﻥ, ﺍﺳﻨﺎﺩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﯽ ﻭ ﻭﺍﻣﻬﺎ.

ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ

ﺣﻖ ﻣﺎﻟﯽ ﺻﺎﺣﺐ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﯾﮏ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﺍﺭﺍﺋﯿﻬﺎﯼ ﺁﻥ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﺴﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺪﻫﯿﻬﺎﯼ ﯾﮏ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺍﺯ ﮐﻞ ﺩﺍﺭﺍﺋﯿﻬﺎﯼ ﺁﻥ ﻣﺆﺳﺴﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ.

ﺑﺪﻫﯽ – ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ = ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ

مفهوم بدهکار و بستانکار در حسابداری :

هم چنانکه در ریاضیات علامتهائی وجود داردمثل (+ ، > ، < ، <>و. ) که هر کدام دارای مفهوم خاصی می باشند و لی به شکل ، علامت یا نماد به کار می روند . در حسابداری هم , بدهکار و بستانکار یک علامت هستند . یعنی یک نشان و یا یک نماد می باشند.

بر اساس قراردادمبلغ ثبت شده در طرف راست حساب T ، بدهکار و مبلغ ثبت شده در سمت چپ حساب T ، بستانکار محسوب می گردد . فعل بدهکار کردن به معنای ثبت ارقام در سمت راست است و فعل بستانکار کردن به معنای ثبت ارقام در سمت چپ است.

لازم به ذکراست ، مفهوم بدهکاران با بدهکار با توجه به مطالب ذکرشده یقینا فرق دارد . واین امرنباید ما را به اشتباه صوق دهد .

همچنین مفهوم بستانکاران با بستانکارفرق خواهدداشت .

درنتیجه بدهکار و بستانکاریک نشان یاعلامت درحسابداری می باشد . ولی بدهکاران و بستانکاران عنوان حسابها و به ترتیب جزء اقلام دارائی وبدهی می باشند .

افزایش هریک ازانواع دارائیهادرسمت راست (بدهکار)حساب آن دارائی ثبت می شود.

کاهش هر یک ازانواع دارائیهادرسمت چپ (بستانکار) حساب آن دارائی ثبت می شود.

سریع ترین روش آموزش ثبت سند در حسابداری

سریع ترین روش آموزش ثبت سند در حسابداری

حسابداری یکی از مشاغلی است که امروزه بازار کار پر رونقی دارد. اما در عین حال این شغل تنها برای افرادی پر درآمد خواهد بود که مهارت های قوی در این زمینه داشته باشند. یک حسابدار برای پیشرفت در این مسیر باید دامنه اطلاعات خود را گسترش دهد. بیشتر مطالعه کند و آموزش ببیند و مهارت های خود را تقویت کند. تنها در این حالت است که می تواند به موفقیت های بزرگی در شغل خود دست یابد. زیرا تقریبا مفهوم بدهکار و بستانکار تمام مشاغل موجود در جامعه به یک حسابدار کاربلد نیاز دارند.

اهمیت ثبت سند در حسابداری

در این محتوا سعی داریم که طریقه ثبت سند در حسابداری را آموزش دهیم. ثبت سند در حسابداری یکی از مباحثی است که به شدت در این حرفه مهم است. اگر بخواهیم دلایل اهمیت آن را بیان کنیم کافی است به چند نکته ساده اشاره کنیم. تنظیم سند به معنی آن است که موضوعی را قابل استناد و رسمی مفهوم بدهکار و بستانکار کنیم. در حسابداری نیز به وسیله مفهوم ثبت سند تعدادی از مدارک را معتبر و دارای ارزش حقوقی می کنیم.

به طور کلی هر شرکت یک سری بدهکاری ها یا بستانکاری ها در حساب خود دارد. علاوه بر این هر شرکت نیازمند تهیه یک سری مواد اولیه است یا این که در صدد عرضه تولیدات خود به بازار است. همه این موضوعات در تعدادی فاکتور ثبت می شوند. در پایان یک مدت مشخص، موارد ثبت شده به رئیس تجارت خانه تحویل داده می شود تا به صورت دقیق بررسی گردد. این عمل در زبان حسابداری ثبت سند نام دارد.

هر شرکت یا تجارت خانه برای این که بتواند فعالیت های خود را با نظم پیش ببرد به ثبت سند نیاز دارد. زیرا در این روش تمام درآمد و دارایی و بدهی های تجارتخانه به وضوح مشخص است. اگر مشکلی در توازن دخل و خرج و دارایی تجارتخانه ایجاد شود می توانند به راحتی به وسیله این سند ها آن را شناسایی و رفع کنند. مهم ترین موضوع در بحث ثبت سند دقت و مهارت حسابدار است. وی بایستی دقت عمل بالایی داشته باشد و تمام مسائل ریز و درشت مربوط به تجارتخانه را ثبت کند. تنها در این صورت است که سند معتبر و قابل استناد در دعاوی حقوقی می شود.

آموزش تنظیم سند

حال زمان آن فرا رسیده که با یک آموزش مفید و سریع طریقه ثبت سند در حسابداری را به شما آموزش دهیم. عکس بالا نمونه ای از یک سند حسابداری است. ابتدا در قسمت بالایی سند، شماره سند نوشته شده است. طبق شماره ای که برای مفهوم بدهکار و بستانکار سند در نظر گرفته اید آن را شماره گذاری کنید مثلا سند شماره 20. در قسمت پایین تر تاریخ رویداد را ثبت می کنیم. در این قسمت تاریخ مد نظر خود را درج کنید مثلا تاریخ 1401/04/21 در این قسمت نوشته شود. بخش سوم پیوست سند است. طبق اصول حسابداری هر سندی باید مستندی داشته باشد. در قسمت پیوست باید شماره مستندی را که سند بر اساس آن تنظیم می شود بنویسید. به طور معمول حسابدار های حرفه ای برای سرعت بخشیدن به تنظیم سند در مقابل پیوست کلمه (دارد) را قرار می دهند.

از سمت راست و قسمت بالا اولین جای خالی مختص به شماره روزنامه است. در این قسمت شماره صفحه دفتر روزنامه را درج می کنیم. در ستون شرح نیز شرح حسابی که می خواهیم سند آن را تنظیم کنیم مینویسیم. مثلا فرض کنید بانک به ما بدهی دارد. در اولین قدم در قسمت شرح کلمه بانک را می نویسم به این معنی که بانک به ما مقروض است. مبلغ بدهی را نیز به طور مثال 10000000 ریال در نظر می گیریم. ولی یک نکته بسیار مهم در این قسمت وجود دارد. رقم هایی که در ستون های بدهکار و بستانکار نوشته می شود باید از منتهی الیه سمت راست به سمت چپ نوشته شود. یعنی صفر ها را از قسمت یکان دهگان و صدگان تا آخرین رقم به ترتیب در هر خانه کوچک قرار می دهیم.

آموزش نحوه پر کردن ستون های بدهکار و بستانکار

در ادامه برای پر کردن خانه های بستانکار و بدهکار وارد عمل می شویم. مثال ذکر شده در فوق را ادامه می دهیم و فرض را بر این می گیریم که بانک به ما بدهی دارد. دقیقا به همان شیوه ای که گفتیم رقم 10000000 ریال را در ستون بدهکار درج می کنیم که در مقابل این رقم در قسمت شرح نیز بانک نوشته بودیم. سپس فرض بر این داریم که فروش انجام داده ایم. در قسمت شرح زیر بانک، کلمه فروش را می نویسیم. درست در مقابل بخش فروش نیز مبلغ 10000000 ریال را در مفهوم بدهکار و بستانکار ستون بستانکار درج می کنیم. در نهایت زیر کلمه های بانک و فروش حتما باید شرح کلی سند نوشته شود، مثلا در اینجا می نویسیم بابت فروش فاکتور شماره 13.

در نهایت یک خط مستقیم بلند در پایین سند کشیده و به اصطلاح سند خود را می بندیم تا چیز دیگری در آن اضافه نشود. یک نکته بسیار مهم دیگر این است که جمع ستون بدهکار و بستانکار باید با هم یکی باشند. یعنی در قسمت پایین سند که نوشته شده جمع، باید مجموع ستون های بدهکار و بستانکار یکی باشد. یکی دیگر از نکات مهم در تنظیم سند حسابداری این است که نباید در بین خطوط فاصله گذاری شود. به طور مثال همان واژه های بانک و فروش و … را که در ستون شرح نوشتیم باید پشت سر هم و بدون فاصله بنویسیم.

هزینه جزء در ثبت سند چیست؟

یک ستون دیگر در نمونه سند بالا به نام هزینه جزء باقی مانده است که هنوز آن را توضیح نداده ایم. این ستون برای سند هایی است که برای نوشتن آن ها نیاز به تفکیک داریم. به طور مثال میخواهیم یک سند تنظیم کنیم با عنوان هزینه عمومی و اداری، همین عبارت را در ستون شرح درج می کنیم. بدهکاری ایجاد شده در اثر این شرح به طور مثال 25000000 ریال است که آن را در ستون بدهکار درج می کنیم.

چون شرح که هزینه های عمومی و اداری نام داشت دارای زیر عنوان های متعددی بود در نتیجه باید این هزینه ها را نیز در ادامه عنوان اصلی خود در قسمت شرح درج کنیم. به طور مثال هزینه پذیرایی را زیر هزینه های عمومی در قسمت شرح می نویسیم. در بخش هزینه های جزء نیز مبلغی که به آن اختصاص دادیم را می نویسیم. در ادامه نیز به همان روشی که در بالا آموزش داده شد بستانکار را مشخص می کنیم. مبلغ بستانکار را در ستون مربوط به خودش مینویسم. مثلا بستانکار را بانک در نظر گرفته و در قسمت شرح بانک را نوشته و در ستون بستانکار مبلغ 2500000 ریال را می نویسم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.