الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب. برای مثال تصاویر زیر را مشاهده کنید.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
برای درک بهتر انواع الگوهای بازگشتی یا به گفته برخی دیگر از تحلیل گران الگوهای برگشتی این مبحث را با یک مثال شروع میکنیم. اتوبوسی را فرض کنید که در یک خیابان در حال حرکت است و میخواهد به سمت چپ بپیچد. برای اینکه چرخش ایمنی به خیابان سمت چپ خود داشته باشد در مرحله اول راهنمای سمت چپ خود را روشن میکند٬سپس قبل از اینکه به تقاطع برسد سرعت خود را کم کرده و بعد از نگاه کردن به آینه با احتیاط وارد خیابان سمت انواع الگوهای قیمت چپ می شود.
زمانی که قیمت سهم نیز در حال اتمام روند صعودی یا نزولی خود است نشانه هایی مانند اتوبوس بالا از خود نشان میدهد. به این نشانه ها الگو های بازگشتی می گویند. الگو های بازگشتی انواع متفاوتی دارند که به اختصار در این مطلب آنها را توضیح خواهیم داد.
با توجه به اینکه الگو های بازگشتی و ادامه دهنده از مطالب مهم تحلیل تکنیکال می باشند و نکات آموزشی زیادی دارند نمی توان در مطلب صرفا متنی تمام این نکات را منتقل کرد از این رو این مبحث به صورت کامل و با تمام نکات و جزیات را می توانید در دوره تحلیل تکنیکال کاریمو آکادمی آموزش ببینید.
انواع الگوهای بازگشتی
الگو های برگشتی زمانی نمایان می شوند که روند حرکت قیمت می خواهد عوض شود. یعنی در انتهای یک روند صعودی (نزولی) با دیدن الگوی برگشتی متوجه خواهیم شد که به روند صعودی(نزولی) دیگر تمام شده و روند نزولی (صعودی) شروع خواهد شد.
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب. برای مثال تصاویر زیر را مشاهده کنید.
در تصویر زیر که مربوط به الگوی بازگشتی سروشانه سقف می باشد همانطور که مشاهده میکنید بعد از مشاهده این الگو قیمت سهم افت کرده و در یک روند نزولی قرار گرفته است.
الگوهای برگشتی نزولی نیز عبارتند از سرو شانه کف٬ کف دوقلو٬ کف سه قلو و سروشانه مرکب کف. در تصاویر زیر می توانید دو مثال از الگو بازگشتی نزولی را مشاهده کنید.
الگو های برگشتی از الگو های قابل اعتماد بورس هستند که بعد از مشاهده این الگو ها می توان برای خرید یا فروش سهم اقدام کرد. الگو های بازگشتی زمانی از اعتبار بالاتری برخوردار می شوند که با واگرایی ها ترکیب شوند.
زمانی که در انتهای یک روند صعودی و یا نزولی در کنار مشاهده الگوی بازگشتی شاهد یک واگرایی باشیم اعتبار آن الگو بسیار بالا رفته و می توان با تکیه بر این دو مورد با رعایت اصول معامله گری و رعایت حد سود و زیان وارد معامله شد.
البته قطعا هرچقدر تحلیل تان منسجم تر باشد و استراتژی معاملاتی تان صرفا با الگو های کلاسیک تدوین نشده باشد می توانید معاملات بهتری را داشته باشید و سود های بهتری را ببرید .اما نمی توان از اعتبار این الگو ها چشم پوشی کرد و آنها را نادیده گرفت.
الگوهای کندل استیک
نمایش تغییرات قیمت از سالیان بسیار قبل همواره مورد توجه معامله گران و تجار بوده است. انواع مختلفی برای این نمایش وجود دارد که الگوهای شمعی، میلهای و خطی از جمله پرطرفدارترین و شناختهشدهترین انواع آن هستند. الگوهای شمعی برای اولین بار توسط تجار برنج ژاپنی مورد استفاده قرار میگرفت، بدین ترتیب در طی قراردادی این تجار سعی کردند تا قیمت بازگشایی و آخرین قیمت و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت دوره معاملاتی خود را مشخص کنند.
صدها سال بعد این استیو نیسون بود که در قالب کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی در چارت در سال 1991 برای اولین بار این الگوها را به معامله گران غربی معرفی کرد. این کتاب که در حدود 20 بخش تالیف شده است به معرفی انواع الگوهای شمعی و همچنین نامگذاری و معنای آنها پرداخته است و بدین ترتیب این سیستم شروع به گسترش محبوبیت خود در بین معامله گران غربی کرد.
استیو نیسون در مقدمه خود چنین بیان میکند: “مونهیسا هوما در بین تمام تجار برنج جزو معدود افرادی بود که میتوانست رفتار آینده برنج را پیشبینی کند، هوما از بزرگترین تجار برنج به شمار میرفت که از این تکنیک در قرن 16 استفاده میکرده است.” همچنین در این کتاب اشارهای به تاریخ آشفته و حاکی از جنگ ژاپن در قرون 14 تا 16 شده است و ذهنیتی که برای پیروز شدن در معاملهگری باید بتوانید همانند یک ژنرال جنگی بیاندیشید، استراتژی معاملاتی داشته باشید و بر روانشناسی خود نیز مسلط باشید به گونهای از آن فرهنگ آکنده از جنگ آن دوران سرچشمه گرفته است.
بنابراین در بسیاری از موارد اسامی که به الگوهای کندلی یا شمعی نیز داده شد حاکی از همین اسامی نظامی داشتند. برای مثال: الگوی ستاره صبحگاهی و ستاره شامگاهی در واقع حملات صبح و شام بودهاند، کندل سنگ قبر، کندل مرد دارآویز، کندل چکش، الگوی کندلی انواع الگوهای قیمت سه سرباز پیشرونده تنها تعدادی از مثالهای این نوع به شمار میروند.
در این مقاله از فردانامه قصد داریم تا شما را به سفری پیرامون الگوهای کندلی ببریم، بنابراین با ما همراه باشید.
تعریف شمعها یا کندلها
کندلها بر طبق قراردادی که انجام شده است به واسطه 4 قیمت تعریف میشوند: قیمت بازگشایی کندل، آخرین قیمت کندل، بیشترین قیمت کندل و همچنین کمترین قیمت کندل. با در دست داشتن این 4 قیمت شما میتوانید هر کندلی بسازید. قوانین بسیار سادهای بر آن حاکم است، اگر آخرین قیمت از قیمت بازگشایی بیشتر باشد کندل معمولا به رنگ سبز نشان داده میشود و یک کندل صعودی است (البته این رنگ صرفا یک قرارداد است و در محیطهای مختلف به رنگهای مختلفی نشان داده میشود) و اگر برعکس این وضعیت را داشته باشیم کندل نزولی است که معمولا به رنگ قرمز نشان داده میشود.
همچنین اگر بالاترین یا پایین ترین قیمت خارج از بازه بین قیمت بازگشایی و آخرین قیمت باشد با خطی نازک نشان داده میشود که معمولا با اسامی مانند سایه و حتی فیتیله شمع خوانده میشوند. همچنین بخش مستطیلی شکل آن را نیز بدنه کندل مینامند. باید توجه داشته باشید که سایه شمع میتواند هم در قسمت بالا و هم در قسمت پایین شمع وجود داشته باشد.
دلیل شکلگیری الگوهای شمعی
با توجه به وضعیت قرارگیری این کندلها در کنار هم امکان صحبت کردن پیرامون وضعیت حرکت بازار وجود دارد. در واقع تمام ابزارهای تکنیکال از جمله الگوهای شمعی را شاید بتوان دال بر ارزیابی صحت و سلامت روانی بازار دانست، بنابراین دقت کردن به الگوهای خاصی که در شرایط عدم سلامت کامل بازار شکل میگیرند میتواند در پیشبینی و بررسی وضعیت حرکت بازار مورد توجه قرار داد. برای مثال با شنیدن نام الگوی سیاه تاریک (Dark Cloud Cover) یا الگوی مرد دارآویز (Hanging Man) به سادگی پی خواهید برد که بازار در وضعیت مناسبی به سر نمیبرد.
اگر بخواهیم الگوهای کندلی را تقسیم بندی کنیم میتوان الگوهای تک کندلی و دو یا چند کندلی را تقسیمبندی منطقی برای این الگوها دانست. البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که الگوهای چند کندلی نیز در تایم فریمهای مختلف و یا حتی با تکنیک تبدیل کندل میتوانند به الگوهای تک کندلی تبدیل شوند.
در تحلیل این الگوهای کندلی باید به احساسات پشت یک کندل و محلی که الگوی مورد نظر ایجاد میشود بسیار توجه کرد. برای مثال تفاوت الگوی چکش و الگوی مرد دارآویز در این است که چکش در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و الگوی مرد دارآویز در انتهای یک روند صعودی در حالی که شاید از جهت رنگ و شکل یکسان باشند. در ادامه به نامگذاری بخضی از الگوهای شمعی کاملا شناخته شده خواهیم پرداخت.
ردیف | نام الگو | اسم لاتین | نوع الگو | شکل الگو |
1 | چکش | Hammer | تک کندلی | |
2 | چکش معکوس | Inverse Hammer | تک کندلی | |
3 | مرد دارآویز | Hanging man | تک کندلی | |
4 | ستاره ثاقب | Shooting Star | تک کندلی | |
5 | دوجی سنگ قبر | Grave stone | تک کندلی | |
6 | دوجی سنجاقک | Dragon fly | تک کندلی | |
7 | دوجی (دارای انواع مختلفی است) | Doji | تک کندلی | |
8 | الگوی پوشای صعودی و نزولی | Engulfish | دو کندلی | |
9 | الگوی ابر سیاه | Dark cloud cover | دو کندلی | |
10 | الگوی نفوذی | Piercing pattern | دو کندلی | |
11 | ستاره صبحگاهی | Morning star | سه کندلی | |
12 | ستاره شامگاهی | Evening star | سه کندلی | |
13 | الگوی هارامی | Harami | دو کندلی | |
14 | الگوی هارامی کراس | Harami Cross | دو کندلی | |
15 | الگوی سه سرباز سفید | Three white soldiers | سه کندلی | |
16 | الگوی سه کلاغ سیاه | Three black crowns | سه کندلی |
تفسیر الگوهای کندلی
به طور کلی معمولا الگوهای کندلی را به دو نوع تقسیم میکنند که استیو نیسون نیز از همین رویکرد در کتاب خود بهره برده است. الگوهای کندلی برگشتی و الگوهای کندلی ادامه دهنده. اینکه توالی کندلها به چه ترتیبی باشد میتوان مشخص کننده جو حاکم در بازار یا به عبارت سادهتر خرسی یا گاوی بودن بازار را به دست آورد. هر کدام از این الگوهای کندلی sentiment یا احساسی را در بازار ارائه میدهند که میتوان بر اساس آن وارد موقعیتهای خرید یا فروش شد.
توجه داشته باشید که هر کدام از الگوهای ارائه شده در جدول مفهوم خاصی را در نمودار القا انواع الگوهای قیمت میکند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میشود.
الگوی چکش و مرد دارآویز
الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشود. از نظر ظاهری بدنه خیلی کوچکی و سایهای بسیار بلند دارد. رنگ بدنه در این کندل معمولا اهمیت زیادی ندارد اما اگر بدنه سبز رنگ باشد میتواند نمود قدرت بیشتری را داشته باشد.
بهترین حالت برای ظهور این کندل شرایطی است که بدنه در حدود و دامنه کندلهای دیگر ظاهر شود و سایه آن پایینتر از روند کندلهای قبلی باشد. عبارت ژاپنی که برای کندل چکش مورد استفاده قرار میگیرد تاکوری است، تاکوری ابزاری است که برای اندازهگیری عمق آب استفاده میشود. بنابراین اگر این کندل در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود به این معنی است که احتمال به انتها رسیدن حرکت قبلی وجود دارد.
اگر بخواهیم به طور خلاصه ویژگیهای یک کندل چکش قدرتمند را بیان کنیم:
- رنگ بدنه اهمیت زیادی ندارد اما بدنه باید در مقابل سایه کوچک باشد.
- سایه پایین باید به اندازه کافی بلند بوده و سایه بالایی کوچکی داشته باش یا اصلا نداشته باشد.
- سایه پایین حداقل باید به اندازه دو برابر بدنه باشد.
تمام نکات گفته شده در بالا پیرامون کندل مرد دارآویز نیز صحت دارد فقط باید توجه داشته باشید که الگوی مرد دارآویز در انتهای روند صعودی ظاهر میشود و اگر رنگ بدنه کندل قرمز باشد این الگو قدرت بیشتری پیدا میکند.
الگوی پوشای نزولی و صعودی
الگوی پوشا یا Engulfish Pattern را میتوان یکی از قدرتمندترین الگوهای کندلی دانست. در علم ترکیب کندلها میدانیم که جمع کردن دو کندل مطرح شده تبدیل به همان الگوی چکش با بدنه کوچک خواهد شد. الگوی پوشا الگویی دو کندلی است که از دو کندل با رنگ مختلف تشکیل شده است. منطقه این است که کندل دوم در جهت خلاف حرکت کندل قبلی شکل میگیرد و تمام دامنه کندل قبلی را میپوشاند.
اگر به طور مشخص بخواهیم راجع به الگوی پوشای صعودی صحبت کنیم انواع الگوهای قیمت در ابتدا باید توجه کنیم که این الگو باید در انتهای روند نزولی و در جایی که پتانسیل برگشت قیمت وجود دارد یا به اصطلاح در ناحیه PRZ قرار داریم. سپس این الگوی دو کندل شامل یک کندل نزولی است که میتواند سایه داشته باشید یا نداشته باشد و سپس یک کندل (اگر از نوع ماروبوزو باشد ایدهآل است) تمام دامنه حرکت کندل قبل انواع الگوهای قیمت را تحت پوشش قرار میدهد و کندلی صعودی است.
این الگوی کندلی از نوع الگوی برگشتی است و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی به عنوان سیگنال خرید در نظر گرفته میشود. توجه داشته باشید همانطور که گفته شد کندل باید در روند کاملا مشخص صعودی و نزولی باید قرار گرفته باشد. حال هرچقدر اختلاف نسبت بدنه روز اول به روز دوم بیشتر باشد این الگو قدرت زیادی دارد.
در حالت الگوی پوشای نزولی یا Bearish Engulfish Pattern داستان بر عکس است و همین مسائل باید در انتهای روند صعودی ایجاد شود و رنگ کندلهای اول و دوم نیز متفاوت باشد.
کلام آخر
الگوهای کندلی مبحثی بسیار محبوب در حوزه تحلیل تکنیکال و نمودار خوانی است و آشنایی با زبان کندلها میتوان راه تحلیلگری و معامله گری را برای شما بسیار هموار سازد. در مقالات دیگری به دیگر انواع الگوهای کندلی نیز خواهیم پرداخت. توصیه میکنم مقالات فردانامه در حوزه الگوهای کندلی مطالعه بکنید و اگر موضوعی بود که در این مقاله بدان اشاره نشده بود حتما آن را با ما در میان بگذارید.
الگوهای پرایس اکشن
امروزه کسب درآمد از بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال رونق بسیاری گرفته است و اغلب مردم به دنبال راهی برای موفقیت در این مسیر هستند. بدیهی است که موفقیت در این راه و یافتن مسیر درست، بدون آموزش و یادگیری تحلیلها و روشهای مختلف میسر نخواهد بود. یکی از پرطرفدارترین و مفیدترین استراتژیها در این راستا، پرایس اکشن است. در این مقاله با ما همراه باشید تا به طور کامل به معرفی بهترین الگوهای پرایس اکشن بپردازیم.
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن (price Action) یک استراتژی و روند تحلیلی است که بر پایه حرکت و نوسانات قیمت یک سهم بر روی نمودار استوار است. این استراتژی در واقع به نوعی تحلیل تکنیکال است و در انواع و اقسام بازارهای سرمایه، ارزهای دیجیتال و … بهخوبی جواب میدهد. با این تحلیل به بررسی و ارزیابی روند و پیشبینی قیمت سهمهای مختلف پرداخته میشود. پرایس اکشن دارای الگوهای متعددی است که تحلیل گران و فعالان بازار مطابق آنها عمل میکنند. تجربه نشان داده است که اغلب کسانی که مطابق با این الگوها خرید و فروشهای خود را انجام میدهند، به سودهای بیشتری رسیده و کمتر از دیگران ضرر خواهند کرد. در ادامه قصد داریم تا 13 نمونه از الگوهای پرایس اکشن را به طور جامع و کامل معرفی کنیم و اطلاعات لازم درباره آنها را در اختیار شما قرار دهیم.
الگوهای پرایس اکشن
شاید برای شما جالب باشد که بدانید بیش از 100 نوع الگوی مختلف برای Price Action وجود دارد که تعدادی از آنها محبوبیت بیشتری دارند. لازم به ذکر است که این الگوها قطعی نبوده و احتمال دارد که همه چیز در آنها مطابق با میل شما پیش نرود و این موضوع به شرایط دیگر وابسته به بازار مرتبط است. الگوهای موجود انواع مختلفی دارند که باید با انواع آنها نیز آشنا باشید.
الگوهای ادامهدهنده در واقع پترنهایی هستند که نشان دهند ادامه حرکت قیمت در همین جهت فعلی بازار هستند. نوع دیگری از الگوها، الگوهای برگشتی نام داشته و زمانی آنها را مشاهده میکنید که در روند قیمت تغییر وجود داشته باشد. هر دوی این روندها از چندین کندل تشکیل شدهاند. علاوه بر این دو نوع، الگوی دیگری نیز وجود دارد که تنها از یک یا دو کندل تشکیل شده است. این مدل را الگوهای کندلی و یا نمودار شمعی مینامند که میتوانند جزئی از الگوهای ادامهدهنده و یا برگشتی باشند. حال که با انواع مختلف الگوها آشنا شدیم، نوبت به معرفی 13 الگوی برتر در Price Action میرسد.
الگوی Head and shoulders
الگوی Head and shoulders یا به عبارت دیگر سر و شانه یک پترن برگشتی در میان الگوهای پرایس اکشن محسوب میشود. این مدل بعد از یک روند صعودی نمایش داده شده و خبر از تغییر روند و نزولی شدن سهم میدهد. شکل این الگو کاملا از نام آن مشخص است و به این صورت است که ابتدا از یک حرکت صعودی کوچک شروع میشود، سپس یک حرکت صعودی بزرگتر خواهیم داشت و در مرحله آخر یک حرکت صعودی دیگر مشابه با حرکت اول نیز خواهیم دید. دو روند صعودی کوچکتر در این حرکت نقش شانهها را داشته و حرکت صعودی بزرگتر را میتوان به سر نسبت داد. وقتی چنین حالتی را روی نمودار مشاهده کردید، باید انتظار یک تغییر روند و نزولی شدن قیمت را داشته باشید. البته لازم به ذکر است که این مدل از الگوهای پرایس اکشن بهصورت معکوس و از نزولی به صعودی نیز شکل میگیرد.
الگوی Exhaustion Bar
این مدل الگو در واقع به تحلیل اتفاقات در حال وقوع میپردازد. این حالت زمانی را به تصویر میکشد که گروهی (خریداران یا فروشندگان) قالب بر گروه دیگر بوده و اصطلاحا بازار را در دست گرفتهاند. پس از گذشتن مدتزمانی، گروه قالب قدرت خود را از دست داده و به اصطلاح خسته میشود. در این زمان گروه دیگر پرقدرتتر از قبل وارد میدان میشود. تحلیل گران بازار توصیه میکنند که بالای خط این نمودار اقدام به خرید و پایین آن اقدام به فروش کنید تا نتیجه بهتری را به دست آورید.
الگوی Cup and handle
این الگو به معنای فنجان و دسته بوده و در دسته نمودارهای صعودی قرار میگیرد. شکل cup and handle نمایانگر ادامه حرکت صعودی با قدرت بیشتری است. شکل این الگو در ابتدا به صورت حرف U بوده و سپس در سمت راست دسته برای آن ظاهر خواهد شد. این مدل از الگوهای پرایس اکشن نیز دارای حالت نزولی بوده و تحلیل آن نیز به صورت معکوس انجام میشود.
الگوی Double Top یا Double Bottom
معادل فارسی این الگو جفت دره یا در حالت معکوس جفت قله میشود که در تصویر آن نیز به صورت کامل واضح است. این الگو برای زمانی به کار برده میشود که قیمت یک سهم برای دو بار متوالی به یک اندازه صعود و یا نزول کند. تحلیل این الگوی پرایس اکشن به این صورت است که قیمت این سهم توانایی بیشتر کم شدن یا بیشتر بالا رفتن را ندارد و بعد از تاچ کردن قله و یا دره در روند معکوس حرکت خواهد کرد.
الگوی Wedge
Wedge به فارسی به الگوی گوه یا قاچ ترجمه شده و در دسته الگوهای برگشتی قرار میگیرد. این الگو در واقع میان دو خط همگرا قرار گرفته و نوسانات آن خارج از این دو خط نخواهد بود. این مدل الگو هم به صورت صعودی و هم به صورت نزولی وجود دارد. چنانچه الگوی گوه به رو به پایین باشد، احتمال بالا رفتن قیمت سهم وجود دارد و در صورتی که نمودار معکوس و بالارونده باشد، نتیجه نیز عکس خواهد بود.
الگوی Triangle
از دیگر الگوهای پرایس اکشن، میتوان به الگوی مثلث اشاره نمود. این مدل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار گرفته و به سه دسته مثلث بالارونده، مثلث پایینرونده و مثلث متقارن تقسیم میشود. در مثلث متقارن به علت تقارن موجود، نمیتوان تشخیص داد که مسیر حرکت صعودی خواهد بود یا نزولی!
الگوی Rectangle
از سادهترین و محبوبترین الگوهای پرایس اکشن میتوان به این الگو یا همان مدل مستطیل اشاره نمود. این روند هم در دسته الگوهای برگشتی و هم در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرد. این الگو را شما زمانی میتوانید ببینید که نمودار روند صعودی یا نزولی خود را طی کرده و در حال تثبیت خود است. در این حالت معاملات بازار بین خطوط مقاومتی و حمایتی انجام میشود.
الگوی Flag
الگوی Flag یا به عبارت دیگر پرچم نیز از دیگر الگوهای انواع الگوهای قیمت ادامهدهنده موجود است. این الگو دو نوع صعودی و نزولی داشته و معمولا بعد از یک صعود یا یک نزول قدرتمند شکل میگیرند. وقتی این پترن را مشاهده کردید باید انتظار معکوس شدن روند قبلی را داشته باشید.
الگوی کانال
به عنوان یکی از پرکاربردترین و یا شناختهشدهترین الگوهای پرایس اکشن میتوان به الگوی کانال یا Channel اشاره نمود. این مدل شباهت زیادی به مدل پرچم داشته و شما از طریق جزئیات ریزی مانند طولانیتر بودن آن و یا تعداد بیشتر پرچمهایش میتوانید آن را تشخیص دهید. لازم به ذکر است از آنجایی که این الگو تعداد کندل بیشتری دارد، قابلاعتمادتر و معتبرتر از پرچم خواهد بود. این الگو نیز در دو نوع بالارونده و پایینرونده وجود داشته و تحلیل آن نیز کاملا مشابه با الگوی پرچم انجام میشود.
الگوی Pin Bar یا Hammer
این الگو به نام میخ نیز شناخته میشود؛ چراکه از یک کندل واحد ساخته شده است. Pin Bar را به وفور در نمودارهای بازار میتوانید مشاهده کنید. الگوی میخ یا چکش در دسته الگوی بازگشتی قرار گرفته و شما بعد از مشاهده آن میتوانید پیشبینی یک تغییر روند را داشته باشید. این مدل نیز در انواع الگوهای قیمت دو نوع صعودی و نزولی وجود دارد. برای اینکه با اطمینان بیشتری بتوانید به این الگو استناد کنید، باید به مکانی که ظاهر شده است نیز دقت کنید.
الگوی Engulfing
الگوی انگالفینگ نیز یکی از مهمترین الگوهای پرایس اکشن بوده و اغلب به تریدرها توصیه میشود که آشنایی لازم را با آن را داشته باشند. این الگو دو کندل داشته و در دسته پترنهای بازگشتی قرار میگیرد. در الگوی نزولی این مدل، کندل اول صعودی و کندل دوم نزولی و بزرگتر است. برای حالت صعودی نیز معمولا کندل اول نزولی بوده و کندل دومی بزرگتر و معکوس است. در حالت صعودی، پیشبینی بازار روند صعودی بوده و برای نمودار معکوس پیشبینی معکوس خواهد بود. در تحلیل این مورد نیز مانند الگوی چکش، محل قرارگیری اهمیت بسیاری در میزان احتمال وقوع پیشبینی خواهد داشت.
الگوی Reversal Bar
Reversal Bar نیز در دسته بازگشتیها قرار خواهد گرفت. برای نوع نزولی و صعودی این الگو تحلیلها متفاوت انجام میشود. همچنین این الگو از خط حمایتی خوبی نیز برخوردار خواهد بود و کمک میکند تا قیمت آن نسبت به کندل بعدی بیشتر شود، این موضوع را میتوان یکی از نشانههای وقوع این پترن در نمودار دانست.
الگوی Three Bar Pullback
Three Bar Pullback نیز از اعتبار بالایی برخوردار بوده و اگر به درستی آن را تشخیص دهید میتوانید با درصد بالایی پیشبینی کنید که همان روند قبلی، برقرار خواهد بود. این الگو نیز دارای مدل صعودی و نزولی است. در نوع صعودی، الگو دارای یک کندل صعودی و سه کندل نزولی بوده و مدل نزولی آن دقیقا معکوس این حالت خواهد بود.
سخن پایانی
برای اینکه بتوانید در هر نوع بازار مالی، ایرانی یا خارجی، به سود خوبی برسید، باید طبق یک استراتژی خوبی پیش بروید. یکی از استراتژیهایی که بسیاری از فعالان این حوزه را به سودهای کلانی رسانده، پرایس اکشن است. به اغلب تریدرهایی که در این حوزه فعالیت میکنند توصیه میشود که آگاهی خود را نسبت به این روند و همچنین الگوهای پرایس اکشن بهروز نگه داشته و بالا ببرند. در این مقاله 13 تا از رایجترین و پرکاربردترین الگوهای Price Action را به شما معرفی کردیم تا راحتتر بتوانید آنها را شناسایی کرده و بر پایه آنها بازار را پیش بینی کنید.
موثرترین الگوهای مثلثی در تحلیل تکنیکال
الگوها در تحلیل تکنیکال ، ابزاری هستند که میتوانید براساس آن رفتار آینده بازار و قیمت را پیشبینی کنید. با استفاده از الگوها به استراتژی معاملاتی خود، دست مییابید. با استفاده از الگوها و اندیکاتورها میتوانید یک معامله درست و کم ریسک انجام دهید؛ زیرا، آنها اطلاعات مهمی در رابطه با رفتار و تفکر سرمایهگذاران در اختیار شما قرار میدهند. الگوی مثلث از جمله الگوهای ادامه دهنده هستند. این نوع از الگوها نشان میدهند که روندهای خنثی طی فعالیت قیمت، یک توقف مقطعی قیمت است و پس از طی این روند، مجددأ در همان جهت پیشین به حرکت خود ادامه میدهند.
انواع الگوهای مثلثی
انوع الگوهای مثلثی که در گروه الگوهای ادامهدهنده قرار دارند، به شرح زیر است:
- الگوهای مثلث متقارن
- الگوهای مثلث افزایشی
- الگوهای مثلث کاهشی
- الگوهای مثلث انبساطی (پهنشونده)
هر کدام از مثلثها، شکل متفاوت خود را دارند و بالطبع نوع پیشبینی در هر یک متفاوت است.
الگوی مثلث متقارن چیست:
الگو مثلث متقارن (The Symmetrical Triangle Pattern) زمانی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و یا نزولی قیمت، در طول زمان به ناحیهای کوچکتر نزدیک میشود. در این الگو، حرکت به سمت بالا و یا پایین کمتر از قبل است. در واقع، این حرکت نسبت به آخرین حرکت رو به بالا و پایین، زیاد نیست. نوسانات رو به بالا در این الگو، در نقطهی پایینتر شکل میگیرد و نوسانات رو به پایین از نقطهای بالاتر تشکیل میشود. بعد از وصل کردن سقف نوسانهای بالا و کف نوسانهای پایین، یک مثلث متقارن در مکانی که دو خط روند به سمت یکدیگر حرکت میکنند، تشکیل میشود.
قیمتها ممکن است در الگوی مثلث، چندین بار به سمت بالا یا پایین حرکت کنند. به همین خاطر، بهتر است که صبور باشید تا ۳توسان بالا و پایین شکل بگیرد. سپس، الگو مثلث را ترسیم کنید. این الگو در بیشتر مواقع، نشاندهنده یک توقف کوتاه در روند است؛ زیرا، مثلث متقارن در اکثر مواقع یک الگو ادامه دهنده است.
مثلث متقارن چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
زمان تشکیل محدوده مثلث، یک زمان خاص و مشخص میباشد. در واقع، مکان تقاطع دو خط موجب ایجاد الگو میشود. در اینجا یک قانون کلی وجود دارد که میگوید، قیمتها باید محدودهی بین ۲/۳ الی ۳/۴ فاصله افقی قاعده تا راس مثلث، الگو را بشکنند و همسو با روند قبلی به حرکت ادامه دهند. دوخط روند رسم شده در این الگو، در نهایت یکدیگر را قطع میکنند. از همین جهت، فاصله انواع الگوهای قیمت زمانی در هنگام رسم این دو خط قابل اندازه گیری است. در این الگو، زمانی که خط روند بالایی را میشکند، اخطاری برای شروع روند است. حال فرض کنید که ۳/۴ زمان کل گذشته است و آثاری از شکست خط روند مشاهده نمیشود. این حالت، اخطاری برای از دست رفتن پتانسیل خط به حساب میآید. در چنین حالتی، قیمتها به نوسان ادامه میدهد و از نقطه راس بالاتر میروند.
به طور کلی، مثلثها، ترکیبی از قیمت و زمان میباشند. محدوده قیمت را میشود با دو خط نزدیک شونده نشان داد. با تفسیر این دو خط، میتوانید نقطه تکمیل الگو را پیدا کنید. همچنین، متوجه خواهید شد که در چه نقطهای خط روند بالایی شکسته میشود و دوباره روند قبلی باز خواهد گشت.برای اینکه الگوی مثلث تکمیل شود و شکست خط روند مورد اعتماد واقع شود، چندین ملاک وجود دارد. یکی از مهمترین آنها، هنگامی است که قیمت پایانی در خارج از خط روند تثبیت شود.
الگوهای مثلث افزایشی
الگوی مثلث افزایشی و یا صعودی، یکی از حالتهای مختلف الگوهای مثلث متقارن محسوب میشود ولی از لحاظ پیشبینی تفاوتهایی با الگوی متقارن دارد. معمولأ مثلثهای افزایشی در روندهای صعودی ظاهر میشوند و به عنوان الگوهای ادامهدهنده عمل میکنند ولی گاهی اوقات به عنوان الگوهای تشکیلدهنده کف نیز عمل میکنند. زمانی که خریداران قدرت کافی برای عبور از سطح مقاومتی نداشته باشند و نتوانند در سطح مشخصی سفارشگذاری کنند، خط قیمت را به سمت بالا هدایت خواهند کرد. در چنین شرایطی، مثلثی مانند مثلث قایمالزاویه از برخورد خط روند افقی (خط بالا) با خط روند صعودی (پایین) شکل میگیرد که در این نوع مثلث، شکست معمولأ از قسمت ضلع افقی (بالا) اتفاق میافتد و روند صعودی با این شکست، ادامهدار خواهد بود.
در واقع، خریداران به تدریج قدرتمند میشوند چرا که قیمت کف، روی خط روند صعودی قرار دارد و آن قدر به سطح مقاومت فشار وارد میکند تا در نهایت، از خط مقاومت عبور کند و آن را بشکند. به این ترتیب، روند صعودی ادامه خواهد یافت. در تحلیل تکنیکال زمانی میتوانیم از الگوی مثلث افزایشی، سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم که قیمتها در محدوده بین یک سطح مقاومت افقی (بالایی) و یک خط حمایت صعودی (پایینی) در نوسان باشد و در ادامه، روندی صعودی و یا نزولی (به ندرت) شکل بگیرد. در چنین شرایطی، ارزش معاملات به طور چشمگیری افزایش مییابد و این حرکت برگشتی به خط حمایت بعد از شکست غیرمعمول نیست و با حجم معامله کمی انجام میپذیرد. در این الگو، این نکته را باید در نظر بگیرید که به طور معمول خریداران موفق میشوند و مقاومت را در هم میشکنند. البته برای رسیدن به این موفقیت، باید سفارش خرید خود را بالای خط مقاومت قرار دهید.
این مقاله را حتما بخوانید: ارزش معاملات چیست؟!
الگوی مثلث کاهشی:
الگوی مثلث کاهشی و یا نزولی، یکی دیگر از حالتهای مختلف الگوهای مثلث متقارن محسوب میشود ولی از لحاظ پیشبینی تفاوتهایی با الگوی متقارن دارد. معمولأ مثلثهای کاهشی در روندهای کاهشی ظاهر میشوند و به عنوان الگوهای ادامهدهنده عمل میکنند. البته گاهی اوقات به عنوان الگوهای تشکیلدهنده سقف نیز عمل میکنند. زمانی که فروشندگان به صورت تدریجی قدرت را از خریداران میگیرند و بازار را در دست میگیرند، قیمت به آهستگی کاهش مییابد. در چنین شرایطی، مثلثی مانند مثلث قایمالزاویه از برخورد خط روند نزولی (بالا) و خط روند افقی (پایین) شکل میگیرد که شکست معمولأ از (پایین) اتفاق میافتد و روند نزولی با این شکست ادامهدار خواهد بود.
در واقع فروشندگان به تدریج قدرتمند میشوند، چرا که قیمت سقف، روی خط نزولی قرار دارد و آنقدر به خط حمایتی توسط فروشندگان فشار فروش وارد میشود تا در نهایت از خط حمایت عبور کند و آن را بشکند. به این ترتیب، روند نزولی قیمت ادامه خواهد یافت. در تحلیل تکنیکال زمانی میتوانیم از الگوی مثلث کاهشی، سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم که قیمتها در محدوده بین یک سطح حمایت افقی (پایینی) و یک خط مقاومت نزولی (بالایی) در نوسان باشد و در ادامه، روند نزولی و یا صعودی (به ندرت) شکل بگیرد. در چنین شرایطی حجم معاملات به طور چشمگیری افزایش مییابد.
الگوی مثلث پهن شونده :
یکی از غیر معمولترین و کمیابترین الگوها، الگوی مثلث پهنشونده(The Broadening Formation) است. که مانند یک مثلث واژگون میباشد. در تمام الگوهای بالا، ما شاهد دو خط همگرا بودیم که به یکدیگر نزدیک میشدند. اما در این الگو، همانطور که از اسمش پیدا است، خطوط آشکارا از یکدیگر دور میشوند و یک مثلث پهن را به وجود میآورند. نام دیگر این الگو، بلندگوی دستی میباشد.
حجم معاملات در این الگو نیز متفاوت میباشد. در سایر الگوهای مثلثی، هنگامی که به راس نزدیک میشدیم، حجم کاهش پیدا میکرد. در صورتی انواع الگوهای قیمت که، در این الگو، حجم همسو با افزایش قیمت، افزایش پیدا میکند. تحلیلگران این الگو متوجه احساسی بودن بازار و غیرقابل پیشبینی بودن آن میشوند. یکی از عوامل موثر در تشکیل این الگو، علاقمندی زیاد سرمایهگذاران به خرید میباشد. در بیشتر مواقع، این الگو باعث تشکیل یک سقف قوی و بزرگ در بازار میشود.
اهمیت حجم معاملات در انواع الگوی مثلث در بازار بورس:
همانطور که در بالا متوجه شدید، حجم معاملات همسو با نوسانات قیمت، در راس مثلث کاهش پیدا میکند. (این قاعده در مثلث پهن شونده صدق نمیکند.) همزمان با نفوذ قیمت در خط روند، یعنی زمانی که الگو تکمیل شده است، حجم معاملات افزایش مییابد. در الگوهای برگشتی در روند صعودی، حجم معاملات نقش پررنگتری نسبت به روندهای نزولی دارند؛ زیرا، حجم بالا یکی از ارکان ضروری برای تثیبیت روند صعودی میباشد.
حتما این مقاله را بخوانید: شاخص کل از نظر تکنیکالی تا پایان تابستان رشد میکند؟!
فاکتور زمان در انوع الگوی مثلث در بورس:
آخرین بحث ما در رابطه با بررسی انواع الگوی مثلث در بورس، ابعاد زمانی آن میباشد. تحلیلگران، این الگوها را بیشتر به عنوان الگوی میانمدتی میشناسند. اغلب بیش از ۱ ماه و کمتز از ۳ ماه زمان برای تشکیل این الگو نیاز است. الگویی که در کمتر از ۱ ماه تشکیل میشود، به احتمال زیاد پرچم ۴گوش خواهد بود که از روی الگوهای کوتاهمدت پدید آمده است.
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال بورس
اگر بخواهیم الگوی مثلث در بورس را بهدرستی درک کنیم، باید کمی از تئوری پسزمینه آن بدانیم. تحلیلگران تکنیکال روند بازار را به ۳ حالت تقسیم میکنند: روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی. وقتی روند قیمتی سهمی عوض میشود (مثلا روند نزولی تمام میشود و قیمت سهم میخواهد روندی صعودی در پیش بگیرد) معمولا شاهد تشکیل «الگوهای برگشتی» در نمودار قیمت سهام هستیم. اما از دیدگاه تحلیل تکنیکال، قیمت سهام در یک روند مشخص (چه نزولی و چه صعودی) معمولا رشد مداوم ندارد، بلکه همراه با افتوخیز و استراحت و اصلاح قیمتی و زمانی است. در این بازهها که قیمت سهم اصطلاحا استراحت میکند، معمولا با تشکیل الگوهای ادامهدهنده مواجه خواهیم شد که الگوی مثلث نوعی از همین الگوهای ادامهدهنده است.
نکته یک: روی هم رفته ۲ نوع الگو داریم: الگوهای برگشتی و الگوهای ادامهدهنده. الگوی مثلث هم یکی از انواع الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید.
نکته ۲: وقتی میگوییم نمودار سهم الگوی مثلث تشکیل داده، انتظار کلیمان این است (که اگر تحلیلمان درست باشد) قیمت سهم پس از تکمیل الگوی مثلث به روند قبلی خودش ادامه بدهد. یعنی اگر قیمت سهم در حال کاهش بوده، بعد از تکمیل الگوی مثلث به کاهش ادامه بدهد و اگر در حال افزایش بوده، بعد از این الگو باز هم افزایش پیدا کند.
الگوی مثلث چگونه رسم میشود؟
از نظر فنی، الگوی مثلث زمانی تشکیل میشود که قیمت سهام نمیتواند کف یا سقف جدیدی تشکیل بدهد و برای مدتی بین دو محدوده نوسان میکند. برای رسم الگوی مثلث کافی است در نمودار سهم، سقفهای قیمتی اخیر را به یکدیگر وصل کنیم تا خط روند نزولی موقت را داشته باشیم. این خط روند در واقع ضلع بالایی مثلث را تشکیل میدهد. اگر همین کار را با کفهای قیمتی اخیر انجام بدهیم، ضلع پایین مثلث را به دست خواهیم آورد.
انواع الگوی مثلث در بورس چیست؟
الگوی مثلث انواع بسیار متنوعی میتواند داشته باشد. بهویژه که با پیشرفت روش تحلیل تکنیکال و پیدایش انواعواقسام استراتژیهای معاملاتی، تحلیلگران تکنیکال به جزئیات هرچه بیشتری در نمودار قیمت توجه میکنند و الگوها را به گروههای هرچه بیشتری تقسیم میکنند. اما در اینجا میخواهیم چهار نوع الگوی مثلث را بررسی کنیم که احتمالا بیشترین کاربرد را دارند:
- الگوی مثلث متقارن
- الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده
- الگوی مثلث کاهشی یا پایینرونده
- الگوی مثلث پهنشونده
الگوی مثلث متقارن یا The Symmetrical Triangle Pattern
الگوی مثلث متقارن، همانطور که از اسمش پیداست، زمانی روی نمودار ظاهر میشود که خط روند بالا و خط روند پایین، شکلی شبیه به یک مثلث متساویالساقین میسازند که بهنوعی تقارن دارد. تفاوت الگوی متقارن با الگوهای دیگر در این است که به هیچ طرف (بالا یا پایین) متمایل نیست و میشود گفت حالتی طبیعی و متعادل دارد. هرچند همانطور که قبلا اشاره کردیم، الگوی مثلث یک الگوی ادامهدهنده است و بیشتر اوقات قیمت سهم همان روندی را در پیش میگیرد که قبل از انواع الگوهای قیمت تشکیل الگوی مثلث داشته. مثلا اگر قبل از تشکیل الگوی مثلث قیمت سهم صعودی بوده، معمولا قیمت سهم ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی موقت) را به سمت بالا میشکند و به صعودش ادامه میدهد.
معامله بر مبنای الگوی مثلث متقارن
متداولترین استراتژی تحلیلگران تکنیکال برای معامله بر اساس الگوی مثلث این است که منتظر میمانند تا قیمت یکی از ضلعهای مثلث را بشکند و سپس در جهت شکست وارد معامله میشوند. در این استراتژی حد سود به اندازه ارتفاع مثلث در نظر گرفته میشود.
الگوی مثلث افزایشی یا بالارونده یا The Ascending Triangle
الگوی مثلث افزایشی شباهت زیادی با الگوی مثلث متقارن دارد، به جز اینکه ضلع بالای مثلث یا همان خط روند نزولی کوتاهمدت تقریبا حالت افقی و ضلع پایین مثلث شیب افزایشی دارد. به عبارت دیگر، شاهد تشکیل سقفهای قیمتی پیدرپی در یک محدوده مشخص هستیم، ولی کفهای قیمتی هر بار بالاتر میآیند.
چنین الگویی نشانه آن است که خریداران قدرت بیشتری دارند و فروشندگان نمیتوانند به آنها غلبه کنند. در این الگو، بازه نوسان قیمت سهم به خط روند بالایی نزدیکتر و نزدیکتر میشود و انتظار میرود قیمت بهزودی این خط روند را به سمت بالا بشکند. این نوع الگوی مثلث معمولا در روندهای صعودی پرقدرت شکل میگیرد.
الگوی مثلث کاهشی یا پایینرونده یا The Descending Triangle
الگوی مثلث کاهشی، همانطور که از اسمش میشود حدس زد، درست معکوس الگوی مثلث افزایشی است. به عبارت دیگر ضلع پایینی مثلث افقی است و ضلع بالایی شیب کاهشی دارد. این نوع الگو هم معمولا در روندهای نزولی پرقدرت ظاهر میشود و انتظار میرود که قیمت سهم ضلع پایین مثلث را به سمت پایین بشکند و به نزولش ادامه بدهد.
نکته: استراتژی معاملاتی برای الگوی مثلث افزایشی و کاهشی شبیه به استراتژی معاملاتی برای مثلث متقارن است. با این تفاوت که در مثلث کاهشی انتظار داریم قیمت سهم بعد از تکمیل الگو، به نزول خود ادامه بدهد، اما از آنجا که بورس ایران یکطرفه است و امکان فروش استقراضی ندارد، این الگو کاربرد چندانی برای انجام معامله ندارد.
الگوی مثلث پهنشونده یا انبساطی یا The Broadening Formation
این الگو کمی با ۳ الگوی قبلی متفاوت است. در ۳ الگوی قبلی ۲ ضلع بالا و پایین مثلث به یکدیگر نزدیک میشوند، اما در الگوی مثلث پهنشونده ۲ ضلع مثلث از یکدیگر فاصله میگیرند. این الگو شباهت زیادی به یکی از الگوهای بازگشتی دارد و ممکن است معاملهگران و تکنیکالیستهای تازهکار این ۲ الگو را با یکدیگر اشتباه بگیرند. به همین دلیل معامله بر اساس این الگو دشواریهای خاص خودش را دارد و به معاملهگران تازهکار توصیه نمیشود. خوشبختانه این الگو نسبتا نادر است.
حد ضرر بر اساس الگوی مثلث
تعیین حد ضرر برای معاملاتی که بر اساس الگوی مثلث انجام میشود نسبتا ساده است. فرض کنید یک مثلث متقارن را تشخیص دادهایم و قیمت ضلع بالایی مثلث را رو به بالا شکسته است و ما در جهت شکست (خرید) وارد معامله شدهایم. در این حالت باید حد ضرر را کمی پایینتر از آخرین کف نمودار در نظر بگیریم.
اهمیت حجم معاملات در الگوی مثلث
در الگوهای متقارن، کاهشی و افزایشی معمولا هرچه به قسمت انتهایی مثلث نزدیکتر میشویم، بازه نوسان قیمت کمتر میشود و حجم معاملات هم کاهش مییابد. اما وقتی موج بعدی (معمولا در جهت روند صعودی یا نزولی قبلی) آغاز میشود، حجم معاملات به شکل قابل توجهی افزایش مییابد. در واقع افزایش حجم معاملات نشانه این است که یک گروه (خریداران یا فروشندگان) بالاخره به گروه دیگر غلبه کردهاند و آمادهاند که قیمت را در جهت دلخواهشان به حرکت در بیاورند.
نکته کاربردی: تحلیلگران تکنیکال، بهویژه آنهایی که در بازار فارکس فعالیت میکنند، توصیه اکید دارند که نباید در داخل الگوی مثلث اقدام به معامله کرد. استراتژی آنها این است که تا زمان شکست الگوی مثلث منتظر میمانند تا دقیقا متوجه شوند که قیمت به کدام سمت حرکت خواهد کرد.
در بورس ایران، وقتی قیمت شروع به حرکت میکند و خط روند نزولی موقت را میشکند، ممکن است سهم با صف خرید سنگین همراه شود و خرید سهم دشوار و گاهی ناممکن باشد. بعضی از معاملهگران حرفهای بورس ایران وقتی میخواهند سهمی را بخرند، منتظر شکست خط بالای الگوی مثلث نمیمانند و سعی میکنند در همان بازهای که الگوی مثلث در حال شکلگیری است و اصطلاحا قیمت سهم در حال استراحت و کفسازی است، خریدهایشان را انجام میدهند. پیشنهاد ما این است که وضعیت بنیادی سهم را بررسی کنید و اگر از وضعیت بنیادی سهمی اطمینان دارید و فکر میکنید قیمت سهم در آیندهای نه چندان دور بالا خواهد رفت، منتظر شکست الگوی مثلث نمانید و قبل از اینکه سهم در صف خرید قفل شود، خریدهایتان را انجام بدهید.
جمعبندی
الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال مطرح میشود و یکی از الگوهای ادامهدهنده به شمار میآید. این الگو برای درک موجهای حرکتی قیمت سهام مفید است، اما در بازار ایران به دلیل وجود دامنه نوسان و تشکیل صفهای خرید و فروش پرحجم ممکن است به اندازه کافی کارایی نداشته باشد. معاملهگران حرفهای بورس ایران از این ابزار برای رصد تحرکات قیمتی سهم استفاده میکنند و با تکیه بر تحلیل بنیادی، از این الگو برای تکمیل خریدهایشان بهره میگیرند.
دیدگاه شما