پیوت مینور و ماژور در بورس و تحلیل تکنیکال
پیوت مینور و پیوت ماژور در اصل دو نقطه محوری در تحلیل تکنیکال به شمار می روند، که برای تعیین سطح قیمت مهم هستند. بیشتر تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، پیش از انجام معاملات خود به تحلیل این دو نقطه پیوت در نمودار توجه می کنند. تا سطح مقاومت و پشتیبانی را در تحلیل به دست آورند.
در میان تمامی اصطلاحاتی که لازم است پیش از ورود به بازار بورس در مورد آنها اطلاعات بدست آوریم، اصطلاحاتی همچون پیوت مینور و ماژور بسیار مهم است. این دو نقطه در واقع مهمترین نقاط در تحلیل تکنیکال به شمار می روند.
برای معامله گران بازار بورس ضروری فرمول محاسبه نقاط پیوت است که بدانند محورها چه هستند و چگونه می توان آنها را تشخیص داد. پیوت ها نقاطی هستند که در بازار تغییر قیمت می دهند. از صعودی به نزولی و نزولی به صعودی و غیره. که این محورها، خود به انواع مختلفی تقسیم شده و استفاده می شوند. پیوت مینور و ماژور دو محور در میان محورهای پیوت فرمول محاسبه نقاط پیوت هستند.
ما در برخی موارد با نقاط مهمی در قیمت سهام ها رو به رو می شویم، و در برخی مواقع دیگر با نقاط کم اهمیت تر. از این رو لازم است معامله گران بدانند، که نباید بر روی محورهای جزئی تمرکز کنند. پیوت مینور و ماژور و دیگر پیوت ها را با استفاده از ابزار های دیگر تحلیل تکنیکال همچون الگوها، چنگال اندروز، خط روند و … می توان مشاهده کرد.
انواع پیوت های تحلیل تکنیکال کدامند؟
پیوت هایی که در تحلیل های بازار بورس به کار برده می شوند، دو دسته هستند. پیوت مینور و پیوت ماژور. هر یک از این دو نقطه در اصل معنای خاصی در تحلیل دارند. پیش از ان که بیشتر با این دو نقطه مهم در تحلیل تکنیکال آشنا شویم، باید نکته ای را بیان کنیم.
هر دو پیوت مینور و ماژور در واقع در تحلیل، نسبی می باشند. یعنی در زمان های مختلف، با یکدیگر متفاوت خواهند بود. برای این که بتوانید بهترین زمان را برای بررسی این دو نقطه انتخاب کنید، لازم است از استراتژی های معاملاتی خود بهره مند شوید.
این دسته از پیوت ها، در واقع نشان دهنده تغییر جهت های اصلی نمودار بوده، و در انتهای روند ها قرار می گیرند. تحلیل گرانی که به دنبال رسیدن به تحلیل اصلی هستند، بیشتر به نقاط پیوت ماژور توجه می کنند. در نهایت نیز باید بیان نماییم که بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال، بسته به پیوت های ماژور ترسیم می شوند.
این نوع پیوت بیشتر بر روی نقاط و جهت های کوچک و فرعی تمرکز دارد. از این رو در انتهای اصلاح ها قرار می گیرد. تحلیل گران با تمرکز بر روی پیوت مینور، روند های کوچک را نوسان گیری می نمایند. اصولا این دسته از پیوت ها، مناسب برای استفاده در ابزارهای اصلی تکنیکال نمی باشند.
اهمیت شناخت پیوت های تحلیل تکنیکال در چیست؟
برای این که بتوانید در بازار بورس به بهترین شکل ممکن سرمایه گذاری نمایید، باید با پیوت و انواع آن آشنا شوید. از این رو شناخت پیوت مینور و ماژور نیز که به عنوان دو دسته مهم پیوت های تحلیل تکنیکال به شمار می روند، بسیار حائز اهمیت است.
در صورتی که شخصی قادر نباشید این دو نقطه را بر روی نمودار کندل های تحلیل تکنیکال شناسایی کند، بدون شک به پاسخ مناسبی از انجام این تحلیل دست نخواهد یافت. که این مسئله خود به تنهایی می تواند در انجام معامله به سرمایه گذار ضرر و زیان زیادی وارد کند.
چگونه می توان نقاط اصلی را برای انجام معاملات در پیوت مینور و ماژور شناسایی کرد؟ این شاید اصلی ترین سوالی باشد که همه ما درگیر آن هستیم. اما اجازه دهید ابتدا بپرسیم پیوت چیست؟ پیوت ها در واقع نقاطی هستند، که نمودار قیمت در آنها تغییر می یابد. اگر به تصویر زیر دقت کنید، می توانید به راحتی پیوت ماژور و پیوت مینور را مشاهده کنید.
نقاط اصلی محوری هستند. زیرا آنها تمایل دارند، که تقریباً سطح حمایت و مقاومت ایجاد کنند یا اینکه خودشان سطح مهم جدیدی را به وجود آورند. توجه به این نکات است که خریداران و فروشندگان لازم است در زمان انجام تحلیل تکنیکال به آن بسیار توجه نمایند.
در تصویر بالا شما با دو نوع پیوت ماژور و مینور روبرو هستید. نقاطی که به رنگ سبز مشخص شده اند، در واقع پیوت ماژور در تحلیل تکنیکال می باشند. در حالی که نقاط به رنگ نارنجی، پیوت مینور به شمار می روند.
جوانب مثبت و منفی توجه به پیوت مینور و ماژور
بدون شک توجه به هر کدام از این نقاط، می تواند جوانب مثبت و منفی را برای تحلیلگر به همراه داشته باشد. از جمله مهمترین این جوانب باید به موارد زیر اشاره نماییم:
- مزایای معاملات نوسان با استفاده از تحلیل تکنیکال: همانطور که ما در ابتدای این مقاله مشخص کردیم، چندین چیز وجود دارد که این استراتژی تجاری را برای معامله گران جذاب می کند. از این میان مجموعه و ذهنیت با پتانسیل درآمد بالا، دو مقوله مهمی هستند که ما فراموش کرده ایم. هر دوی این مقوله ها بسیار مهم هستند.
- معایب تجارت نوسان با استفاده از تحلیل تکنیکال: با این حال اگر سبک تجاری شما یک راهکار عالی برای برداشتن گام مناسب است، اقدام سریع برای رسیدن به نتیجه مثبت، می تواند به سرعت به نتیجه منفی تبدیل شود. مانند تمام سبک های تجاری، جوانب مثبت تنها جوانب مثبتی هستند اگر آنها متناسب با تجارت و سبک ذهنی شما نباشند، می توانند نتیجه معکوس به بار آورد.
نحوه محاسبه نقاط محوری یا پیوت ها در تحلیل تکنیکال
محاسبه پیوت مینور و ماژور به عنوان دو نقطه محوری برای برخی از افراد خسته کننده است. اما معامله گرانی هستند که هنگام فرمول محاسبه نقاط پیوت ارائه تنظیمات کوتاه مدت تجاری، این روش را بسیار مطمئن می دانند. از سوی دیگر نیز اخبار یا رویدادهای اقتصادی و خرید و فروش نیز می تواند با تنظیمات روزانه و با استفاده از نقاط محوری ترکیب شده و نتیجه مطلوبی را برای معامله گر به ارمغان آورد.
به طور کلی می توانیم بگوییم که، معامله گران برای تغییر محدوده قیمت بالقوه، و پیش بینی قیمت بعدی، معمولا به نقاط محوری همچون پیوت مینور و ماژور نگاه می کنند. معامله گران با تماشا کردن این دو نقطه، می توانند در این خصوص اطلاعات به دست آورند که آیا سود یا زیان بیشتری در شرف وقوع است یا خیر؟
فرمول های نقاط پیوت مینور و ماژور، همراه با نقاط محوری روز، سطوح پشتیبانی و مقاومت را ایجاد می کنند. فرمول اصلی با بدست آوردن میانگین بالا، پایین و نزدیک به قیمت قبلی، نقطه محوری را در تحلیل تکنیکال بدست می آورد.
از این رو، اولین سطح پشتیبانی با ضرب نقاط پیوت مینور و ماژور در دو، و سپس کسر بالاترین حد، محاسبه می شود. اولین سطح مقاومت نیز با ضرب این نقاط در دو و سپس کم کردن کمترین حد، محاسبه می شود. شاید برای بسیاری از افراد عادی، محاسبه این نقاط کار دشواری باشد.
اما تحلیلگرانی که سالها در بازار بورس حضور داشته و برای سرمایه گذاری موفق از تحلیل های مختلف همچون تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و … استفاده کرده اند، به راحتی می تواند سطح پشتیبانی و مقاومت را در پیوت مینور و ماژور محاسبه کنند.
شاید نحوه محاسبه این دو نقطه با یکدیگر متفاوت باشد، اما چندان با روش های دیگر تفاوتی ندارند. در بهترین حالت، انواع مختلف پیوت مینور و ماژور فقط در محلی که سطح قیمت ترسیم می شود متفاوت است. پس رفتار قیمت، صرف نظر از این نقاط فرمول محاسبه نقاط پیوت محوری مورد استفاده، تغییر نمی کند.
تمام نقاط محوری از همان مفهوم محور یا نقطه میانی پیروی می کنند که سپس با سه سطح پشتیبانی و مقاومت دنبال می شود. بسته به اینکه از کدام بستر معاملاتی استفاده می کنید، می توانید سطح پشتیبانی و مقاومت را تا پنج درجه بالاتر نیز پیدا کنید.
نحوه شناسایی پیوت ماژور
اگر به تحلیل تکنیکال در بازار توجه نمایید، شاهد تغییر جهت های بسیاری خواهید بود. بیشتر معامله گران برای ان که بتوانند بازار معاملاتی مورد نظر خود را تحلیل کنند، به جای پیوت مینور، به پیوت ماژور توجه می کنند. زیرا این پیوت ها از پایه ای ترین نقاط در تحلیل به شمار می روند.
در صورتی که شخصی قادر نباشد به درستی این پیوت ها را شناسایی نماید، تحلیل درستی انجام نخواهد داد و در نتیجه در انجام معامله با شکست مواجه خواهد شد. بهترین روش برای شناسایی پیوت ماژور و پیوت مینور تمرین و کسب تجربه است.
اما به طور کلی برای این که بتوانید پیوت ماژور را در تحلیل شناسایی کنید، می توانید از دو روش استفاده نمایید:
روش اول: روند جدید سطح قیمتی، باید تا ۳۸% روند قبلی را اصلاح نموده باشد. در صورتی که این مقدار کمتر از ۳۸% باشد، پیوت ماژور نبوده و پیوت مینور است. برای این که اصلاح ۳۸% رو بتوانید تشخیص دهید، می توانید از ابزار های فیبوناچی اصلاحی تحلیل تکنیکال استفاده کنید.
روش دوم: در این روش باید به تغییر فازهای اندیکاتور مک دی توجه نمایید. برای این که بتوانید پیوت ماژور را در تحلیل مورد شناسایی قرار دهید، ابتدا باید یک فاز مثبت و سپس یک فاز منفی در اندیکاتور مک دی انتخاب نمایید.
پس از ان پایین ترین یا بالاترین سطح قیمت را در قیمت مورد نظر تعیین نموده، و آن را به عنوان پیوت ماژور در نظر بگیرید. این دو روش راهکاری عالی و ساده هستند که به تشخیص پیوت های مینور و ماژور کمک می کنند. البته این مسئله را نیز در نظر داشته باشید که استفاده از هر دو روش به صورت همزمان، برای این که پیوت مینور و پیوت ماژور را شناسایی نمایید لازم و ضروری است.
آموزش اندیکاتور پیوت پوینت pivot point
یکی از روشهای استفاده از نواحی حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اندیکاتور پیوت پوینت میباشد. این پیوتها که به انواع مختلفی از جمله پیوت کلاسیک یا استاندارد و پیوت کاماریلا و پیوت فیبوناچی تقسیم میشود، هرکدام بصورت جداگانه محاسبه میگردد که در ادامه به توضیح هرکدام از آنها و نحوه استفاده از پیوتها خواهیم فرمول محاسبه نقاط پیوت پرداخت.
پیوت پوینت چیست؟
اندیکاتور پیوت پوینت میانگینهای بالاترین و پایینترین قیمتهای پایانی را نشان میدهد که در یک جلسه معاملاتی یا یک روز معاملاتی رخ میدهد. Pivot Points نوعی اندیکاتور است که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشود و مبنایی را برای تعیین روند بازار فراهم میکند.
به بیان ساده، پیوت سطح قیمتی است که توسط معاملهگران حرفهای برای ارزیابی صعودی یا نزولی بودن قیمتها استفاده میشود.
اساس تقریباً تمام اشکال تحلیل تکنیکال، مفاهیم اصلی حمایت و مقاومت است. اینها را میتوان به عنوان سطوحی در نظر گرفت که انتظار میرود میدانهای اصلی نبرد در نبرد بین خرسها و گاوها باشند. با نزدیک شدن بازار به آنها، برخی از معاملهگران انتظار دارند که قیمت در این نواحی واکنش نشان دهد و دچار تغییر روند یا با شکست آنها ادامه روند دهد.
در واقع اندیکاتور پیوت با محاسبه سقف و کف قیمتهای روز گذشته یا سشن معاملاتی گذشته یک پیشبینی از نواحی حمایت و مقاومتی را برای روز بعد انجام میدهد که میتوان از آنها برای انجام معاملات و نقاط ورود و خروج استفاده کرد.
مزایای اندیکاتور پیوت پوینت
منحصر به فرد برای ترید روزانه: فرمول نقاط محوری یا پیوتها دادههای روز معاملاتی قبلی را میگیرد و آن را در روز معاملاتی جاری اعمال میکند. به این ترتیب، سطوحی که شما به آنها نگاه میکنید فقط برای روز معاملاتی جاری قابل اجرا هستند. این باعث میشود که پیوت به شاخص منحصر به فرد نهایی برای معاملات روزانه تبدیل شوند.
تایم فریمهای کوتاه مدت: از آنجایی که دادههای نقاط محوری مربوط به یک روز معاملاتی هستند، این اندیکاتور فقط برای بازههای زمانی کوتاهتر قابل اعمال است. مثل تایم فریم ۱۵ دقیقه و پایینتر.
دقت بالا: اندیکاتور پیوت یکی از دقیقترین ابزارهای معاملاتی است. دلیل این امر این است که این اندیکاتور توسط بسیاری از معاملهگران روزانه، حرفهای و خرده فروشی به طور یکسان استفاده میشود.
استفاده آسان: اندیکاتور PP یک ابزار تجاری آسان برای استفاده است. اکثر پلتفرمهای معاملاتی این نوع اندیکاتور را ارائه میدهند.
انواع پیوت ها و نحوه محاسبه پیوت
در اینجا به سه نوع متداول پیوتها و نحوه محاسبه آنها میپردازیم:
پیوویت پوینت استاندارد یا کلاسیک standard pivot point
در این مدل پیوت یک ناحیه مرکزی یا میانگین وجود دارد که با حرف p مشخص میگردد. همچنین دارای ۴ مقاومت و حمایت میباشد که بصورت S1 تا S4 و R1 تا R4 نمایش داده میشود. این نواحی به شکل زیر محاسبه میشود.
Pivot Point (PP) = (Prior Daily High + Low + Close) / 3
برای بدست آوردن p اصلی روزانه باید مقادیر کندل روز قبل که شامل بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شده است را باهم جمع کرده و بر ۳ تقسیم کنیم.
محاسبه سایر سطوح بصورت زیر است:
R1 = (2 x Pivot Point) – Prior Daily Low
R2 = Pivot Point + (Prior Daily High – Prior Daily Low)
S1 = (2 x Pivot Point) – Prior Daily High
S2 = Pivot Point – (Prior Daily High – Prior Daily Low)
R3 = Daily High + 2 x (Pivot Point – Prior Daily Low)
S3 = Daily Low – ۲ x (Prior Daily High – Pivot Point)
مشاهده میکنید که فرمول های R1، R2، R3، S1، S2 و S3 همگی شامل مقدار PP هستند. بنابراین محاسبه درست مقدار pp بسیار مهم است. البته این محاسبات بوسیله اندیکاتور انجام میشود و سطوح روی چارت مشخص میگردد.
پیوت پوینت فیبوناچی Fibonacci Pivot point
نقطه محوری فیبوناچی شاید محبوبترین پیوت در میان معاملهگران باشد.
برای محاسبه این نوع پیوت از نقاط اصلاحی و اعداد مهم در فیبوناچی مثل ۳۸.۲% و ۶۱.۸% استفاده میکنیم.
برای محاسبه نقطه محوری پایه:
Pivot Point (P) = (High + Low + Close) / 3
محاسبه اولین سطح پشتیبانی:
Support 1 (S1) = P –
محاسبه دومین سطح پشتیبانی:
Support 2 (S2) = P –
هنگام محاسبه اولین سطح مقاومت:
Resistance 1 (R1) = P +
هنگام محاسبه دومین سطح مقاومت:
Resistance 2 (R2) = P +
هنگام محاسبه سومین سطح مقاومت:
Resistance 3 (R3) = P +
پیوت کاماریلا Camarilla Pivot Point
نقطه محوری دیگری که معاملهگران از آن استفاده میکنند، نقاط محوری Camarilla هستند. نیک اسکات پیوت، Camarilla را در دهه ۱۹۸۰ اختراع کرد. در این نوع پیوت هم مثل کلاسیک ۴ سطح حمایتی و مقاومتی و همچنین یک سطح میانگین یا pp وجود دارد.
نحوه محاسبه خطوط کاماریلا به صورت زیر است:
Resistance 4 (R4) = Closing + ((High – Low) x 1.5000)
Resistance 3 (R3) = Closing + ((High – Low) x 1.2500)
Resistance 2 (R2) = Closing + ((High – Low) x 1.1666)
Resistance 1 (R1) = Closing + ((High – Low x 1.0833)
Pivot point (PP) = (High + Low +Closing) / 3
Support 1 (S1) = Closing – ((High – Low) x 1.0833)
Support 2 (S2) = Closing – ((High – Low) x 1.1666)
Support 3 (S3) = Closing – ((High – Low) x 1.2500)
Support 4 (S4) = Closing – ((High- Low) x 1.5000)
اندیکاتور پیوت پوینت برای متاتریدر ۴ و ۵
بعد از اینکه اندیکاتور پیوت پوینت را برای متاتریدر دانلود کردید و فایل آن را در قسمت اندیکاتورها قرار دادید میتوانید آن را اجرا کنید. برای انتخاب نوع پیوت باید به تنظیمات اندیکاتور رفته و مانند تصویر زیر نوع pp مد نظر خود را انتخاب کنید. همچنین سایر تنطیمات را مانند ضخامت خطوط و تعداد دورهها و زمان آن مثل ساعتی یا روزانه یا هفتگی را نیز مشخص کنید.
اندیکاتور پیوت برای تریدینگ ویو
این اندیکاتور بر روی پلتفرم تریدینگ ویو بصورت پیش فرض نیز قرار دارد. کافی است در بخش اندیکاتورها در Tradingview عبارت Pivot Point standard را سرچ کنید و آن را اجرا نمایید.
بیشتر بخوانید: آموزش اندیکاتور تمساح
در قسمت تنظیمات اندیکاتور نیز میتوانید مشخصات پیوت و سایر تنظیمات را اعمال کنید.
توجه داشته باشید که در تریدینگ ویو در صورتی که پیوت روزانه را بخواهید باید نمودار را در تایم فریمهای ۱۵ دقیقه یا پایینتر قرار دهید و اگر پیوت هفتگی را بخواهید باید نمودار را در تایم فریم ۱ ساعته یا ۴ ساعته قرار دهید. همچنین تایم فریم روزانه پیوت ماهانه و تایم فریم هفتگی پیوتهای سالانه را نشان میدهد.
نحوه استفاده از اندیکاتور پیوت
در مرحله اول، ما میتوانیم از نقطه محوری پایه خود به عنوان راهی برای اندازهگیری جهت کلی استفاده کنیم. اگر قیمت غالب بازار بالاتر از نقطه محوری پایه باشد، نشان دهنده صعودی است. اگر بازار پایینتر از محور پایه باشد، یک بازار نزولی را نشان میدهد.
در مرحله دوم، ما میتوانیم از سطوح حمایت و مقاومت خود برای قرار دادن نقاط حد سود یا حد ضرر معاملات خود استفاده کنیم. قوانین معاملاتی پیوتها ما را ملزم میکند زمانی که اندیکاتور بازار صعودی را نشان میدهد، موقعیت خرید داشته باشیم یا در شرایط نزولی موقعیت فروش داشته باشیم. هدف شما این است که وقتی بازار به سطوح مقاومتی میرسد، موقعیتهای خرید را ببندید، یا زمانی که بازار به سطوح حمایتی کاهش مییابد، موقعیتهای فروش را ببندید.
از طرف دیگر، میتوانید از سطوح حمایت و مقاومت بهعنوان شاخص زمان باز کردن موقعیتها استفاده کنید. زمانی که بازار به مقاومت میرسد، پوزیشن فروش باز میکنید و زمانی که به خطوط حمایت میرسد پوزیشن خرید باز کنید.
استراتژی پیوت کاماریلا
در اینجا دو مورد از استراتژیهای مورد علاقه معاملهگران با استفاده از این اندیکاتور مفید آورده شده است:
کاماریلا در ناحیه رنج
محدوده رنج که به آن sideways هم گفته میشود، قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت معامله میشود.
خطوط کامتریلا در میان معاملهگران بسیار محبوب است زیرا هر روز این اندیکاتور محدوده جدیدی را برای معامله مشخص میکند.
معاملهگرانی که علاقمند به معکوس شدن کوتاه مدت هستند، میتوانند روی تغییر قیمت بین محورهای R3 و S3 تمرکز کنند. معاملهگران این منطقه را محدوده روزانه در نظر میگیرند که میتواند برای یک استراتژی نقطه محوری خوب برای معاملات روزانه استفاده شود. منطقهای را ایجاد میکند که معاملهگران میتوانند از آن برای تصمیمگیری در مورد زمان ورود به بازار استفاده کنند.
معاملهگران معکوس روند به دنبال حرکت قیمت به سمت نقطه مقاومت یا حمایت هستند. در صورتی که مقاومت مانع از افزایش قیمت شود، معاملهگر محدوده ممکن است در نظر داشته باشد که یک پوزیشن فروش را در نزدیکی محور R3 باز کند و پیشبینی کند که قیمت به سمت حمایت حرکت میکند.
با این حال، اگر قیمت در حدود حمایت S3 باقی بماند، یک معاملهگر ممکن است در نظر داشته باشد که موقعیت خرید را در نزدیکی آن حمایت محوری S3 با پیش بینی اینکه قیمت ممکن است به سمت مقاومت R3 حرکت کند، باز کند.
با این حال، در اینجا مهم است توجه داشته باشید که ممکن است قیمت هیچ یک از اینها را انجام ندهد و میتواند در تمام طول روز در محدوده باقی بماند. این استراتژی برای دورههایی با نوسانات کم، مانند سشن آسیایی، مناسبتر است.
پیوت کاماریلا در روند
روند یک حرکت ثابت قیمت است که برای یک دوره زمانی خاص به صعود یا نزول ادامه میدهد. استراتژی معاملاتی نقطه محوری Camarilla میتواند در بازارهای پرطرفدار بسیار مفید باشد و میتواند سطوح کلیدی برای ورود و حد ضرر و حد سود پیشنهاد دهد. اگر بازار در روند صعودی باشد، معاملهگران معمولاً به دنبال فرصتی برای خرید در S3 هستند، با حد ضرردر S4. اگر بازار در روند نزولی باشد، معاملهگران ممکن است در R3 بفروشند و حد ضرر را در R4 قرار دهند.
امیدواریم که این مقدمه مفیدی برای معاملات به کمک پیوتها بوده باشد. اینکه این روش چقدر با سبک معاملاتی شما مطابقت دارد، تنها به شما بستگی دارد. میتوانید ابتدا در یک حساب دمو روش معاملاتی خود را به کمک پیوتها انجام دهید تا به مهارت کافی برسید.
اندیکاتور محاسبه پیوت پوینت کاماریلا Camarilla Pivot Lines برای متاتریدر 4
حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که به دنبال روشی ساده برای پیدا کردن مناطق برگشت قیمت در چارت بگردید، خوشبختانه اندیکاتور Camarilla Pivot Lines این کار را برای ما به سادگی امکان پذیر کرده است.
این اندیکاتور که برای متاتریدر4 ساخته شده است با استفاده از محاسبات ریاضی، بصورت خودکار خطوط پیوت کاماریلا روی چارت برای ما رسم میکند که این خطوط قابلیت برگرداندن قیمت را دارند.
در ویدیو آموزشی زیر ، اموزش کامل استفاده از پیوت کامریلا ( Camarilla Pivot ) شرح داده شده است
برخی از مزایای اندیکاتور
1. کار کردن با آن بسیار ساده است
2. در تمام بازارهای مالی قابل استفاده است
3. لذت بخش کردن معامله برای معامله گر
4. میتوانید آن را با سیستم شخصی خودتان ترکیب کنید
5. مناسب برای معامله گران مبتدی و همچنین معامله گران باتجربه
فرمول محاسبه خطوط پیوت کامریلا
بر حسب تجربیات، خطوط H3،H4 وL3،L4 پرکاربردترین خطوط هستند و درمعاملات از آنها استفاده میشود، به همین خاطر در اندیکاتور خطوط دیگر آورده نشده تا موجب گمراهی شما نشود.
قابل استفاده در سشن های :
London . New York
قابل استفاده در تایم فریم های :
M1 M5 M15 M30 H1 H4
قابل استفاده در جفت ارز :
تمام جفت ارز ها
اگر با نحوه نصب اندیکاتور camarilla pivot lines در متاتریدر 4 آشنایی ندارید ، به پست آموزشی نصب اندیکاتور در متاتریدر مراجعه کنید
استراتژی معامله بر اساس خطوط پیوت کامریلا Camarilla Pivot ( روش های ترید با کامریلا )
با استفاده از این اندیکاتور میتوان دو نوع استراتژی را در نظر گرفت
1- ورود به معامله در برخورد قیمت به خطوط و برگشت آن تا خط قبلی
2- ورود به معامله پس از شکست خطوط و انتظار رسیدن به خط بعدی
در تصویر زیر تنظیمات اصلی اندیکاتور محاسبه خطوط پیوت پوینت کامریلا Camarilla Pivot شرح داده شده است
بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
در بازارهای مالی همچون بورس و ارزهای دیجیتال، نقاط پیوت ازجمله مفاهیم اساسی هستند که تحلیلگران بازار و تریدرها از آن در ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل خطوط روند، چنگال اندروز، الگوهای قیمتی و … استفاده میکنند. در حقیقت تشخیص صحیح سطوح کف و سقف قیمت، یکی از اصلیترین اهداف تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و ازجمله مؤثر ترین ابزارها جهت تشخیص این سطوح و همچنین بررسی روندهای قیمتی درگذشته و حال حاضر، پیوت (pivot) است.
اساساً در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی همچون بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و … مفهوم پیوت به حدی حائز اهمیت است که در صورت عدم آشنایی صحیح با آن، تقریباً هیچکدام از الگوهای قیمتی را نمیتوان بهدرستی تشخیص داد. ازاینرو، در این مطلب قصد داریم تا به بررسی مفهوم پیوت و انواع آن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی فرمول محاسبه نقاط پیوت بپردازیم.
پیوت (Pivot) چیست؟
اساساً مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، به نقاط محوری و حائز اهمیتی اطلاق میشود که تریدرها (معاملهگران) یا تحلیلگران بازار، با تشخیص آنها قادر خواهند بود تا الگوهای قیمتی یک سهم یا یک دارایی را ترسیم کنند. در واقع تحلیلگران با تکیهبر ابزارهای مورداستفاده در تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، خطوط روند، الگوهای قیمتی و … بهوسیله این نقاط، تا حد زیادی تغییرات روند قیمتی را در نمودارها مشخص میکنند. بهصورت کلی این نقاط تغییرات موجود در روندهای قیمتی را از حالت صعودی به نزولی یا بالعکس آن را نشان میدهند.
در بیانی ساده، پیوتها به نقاط چرخش قیمت یک سهم یا دارایی در نمودارهای قیمتی گفته میشود که در این نقاط، نمودار قیمت تغییر جهت خواهد داد. از طرفی پیوت ها همان شاخصهای روزانه معاملات سهام یا داراییها هستند و برعکس دادههای نوسانی و دیگر میانگینها، در طول روز ثابت هستند. درواقع این بدین معنا است که تریدرها قادر خواهند بود تا از پیوت ها در راستای پیشبرد اهداف خود و تنظیم یک برنامهریزی مطلوب استفاده کنند. مثلاً تریدری اطلاع دارد که اگر قیمت به پایین پیوت بیاید، در جلسه معاملاتی پیش رو، سهم یا دارایی را بفروشد و بالعکس، اگر قیمت به بالای پیوت برود، اقدام به خرید آن سهم یا دارایی کند.
علاوه بر این موارد، بهطور کلی پیوتها طبق ماهیتی که دارند، به ۲ دسته پیوت قیمتی و محاسباتی و بر اساس قدرت بازگشتی خود در نمودارها، به ۲ دسته پیوت مینور (Minor Pivot) و پیوت ماژور (Major Pivot) تقسیمبندی میشوند که در ادامه هرکدام از این انواع را موردبررسی قرار خواهیم داد.
اما پیش از آن ضروری است تا به معرفی سطوح مختلف در نقاط پیوت بپردازیم.
سطوح مختلف در نقاط پیوت
بهصورت کلی هفت سطح مختلف پیوت بر روی نمودارهای قیمتی وجود دارند که به شرح زیر هستند:
پیوت (pivot) یا نقطه چرخش قیمت چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
• پیوت قیمتی
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
• پیوت محاسباتی
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
- L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
- L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
- L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
- تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
- اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
- بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
- خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید های درست را تعیین کنید
- احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
- فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
تغییر فاز مک دی چیست؟
هنگامی که اندازه مک دی از مثبت به منفی یا برعکس تغییر می کند، گفته می شود که مک دی تغییر فاز داده است. از نظر علمی وقتی مک دی از صفر گذشته و از منفی به مثبت میرود، عمدتاً نشاندهنده ورود خریداران جدید به بازار است و حجم مالی بسیار خوبی برای خرید وارد بازار شده است. همچنین نشان دهنده فروشندگان جدید در بازار بوده، زیرا مک دی از مثبت به منفی تبدیل می شود.
به عنوان مثال در شکل زیر زمانی که قیمت از B به C کاهش می یابد، اصلاحی معادل 38.2% انجام شده و مک دی از فاز مثبت به فاز منفی رفته است. بنابراین به دلیل اینکه B هر دو پارامتر تغییر فاز مک دی و اصلاح بیش از 38.2%، به عنوان محور اصلی چرخش قیمت در نظر گرفته می شود و C دارای قیمت بازگشت خوبی است و این سطح نیز به عنوان محور اصلی زمین در نظر گرفته می شود.
اگر قیمت تا 38.2% اصلاح نمی شد یا مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از نکات مشخص شده ماژور نبود. بنابراین، ترکیب دو ابزار مورد بحث، یعنی اصلاح بیش از 38.2% و تغییر فاز در مک دی، نشان دهنده ماژور بودن سطوح در مناطقی که مشکوک به ماژور بودن آن است. از نظر فلسفی، منطق ترکیب این دو ابزار این است که فشار معاملاتی مناسب بر بازار زیر یک سقف وارد شود. تغییر فاز مک دی نشان دهنده ورود معامله گران یا معکوس فروشان به بازار است. چون قبل از آن بیشتر خریداران در بازار بودند.
به عنوان مثال، در شکل زیر، روی سطوحی که با کادر آبی نشان داده ایم، تغییرات چشمی قیمت را داریم. اما با نگاهی به اندیکاتور مک دی می بینیم که تغییر فازی نداشته ایم. همچنین از آنجایی که قیمت به سطح فیبوناچی 38.2 نرسیده است، پس پیوت ها مینور هستند.
ترکیب اندیکاتور مک دی و اصلاح زمانی
اگر از نظر زمانی تعداد کندل های برگشتی بیشتر از 38.2 درصد تعداد کندل های حرکتی قبلی باشد و در این اصلاح زمان مک دی تغییر فاز دهد، می گویند یک نقطه چرخش قیمت ماژور در حال شکل گیری است.
به عنوان مثال در تصویر زیر اگرچه اندیکاتور مک دی تغییر فاز داده است، اما اصلاح قیمت از نقطه B به نقطه C به سطح فیبوناچی 38.2 درصد نرسیده است، اما از نظر زمانی حدود 62 درصد حرکت AB در BC اصلاح انجام شده است. چون در صعود 52 کندل داشتیم و در حرکت BC تعداد کندل اصلاحی 35 کندل بود که حدود 68 درصد حرکت قبلی است و مک دی نیز تغییر فاز داد بنابراین سطوح B و C نقطه چرخش قیمت ماژور محسوب می شوند. در صورتی که C تصحیح زمان کمتری داشت یا اگر مک دی تغییر فاز نمی داد، هیچ یک از دو سطح اصلی B و C در نظر گرفته نمی شد.
کلام آخر
نقاط چرخش قیمت براساس محاسبات ساده بوده و برای تعدادی از معامله گران مناسب و تعدادی آن را نامناسب می دانند. هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت کجا متوقف می شود، کجا معکوس می شود یا حتی به سطوح نشان داده شده در نمودار می رسد. گاهی اوقات قیمت در همان سطح نوسان می کند. بنابراین، مانند همه اندیکاتورها، نقاط محوری باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشند و به تنهایی کاربرد کمی دارند.
همانطور که می بینید، سیستم های نقطه چرخش قیمت مختلفی وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط در تعیین اینکه از کدام سیستم استفاده می کنید بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم های چارت این کار را برای ما انجام می دهند. به سادگی نشانگر نقطه پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات مورد نظر را اعمال کنید.
دیدگاه شما