روی خوش بورس به انتظارات


انتظارات تورمی

18 اردیبهشت، در حالی که چشم همه فعالان اقتصاد جهان به اتاق کنفرانس کاخ سفید دوخته شده بود، ترامپ با بیان تصمیمش در خصوص خروج از برجام و اعمال شدیدترین تحریم‌های اقتصادی علیه ایران دنیا را شگفت‌زده کرد.

18 اردیبهشت، در حالی که چشم همه فعالان اقتصاد جهان به اتاق کنفرانس کاخ سفید دوخته شده بود، ترامپ با بیان تصمیمش در خصوص خروج از برجام و اعمال شدیدترین تحریم‌های اقتصادی علیه ایران دنیا را شگفت‌زده کرد.

تصمیمی که به شدت از سوی هم‌پیمانان اروپایی ایالات متحده مورد نکوهش قرار گرفت. در میان هیاهوی این خبر، رئیس‌جمهور کشورمان به پایبندی ایران مشروط بر حمایت‌های مادی و معنوی از برجام از سوی سایر هم‌پیمانان تاکید کرد که به نظر می‌رسد موجبات همبستگی هرچه بیشتر ایران با اتحادیه اروپا را بیش از پیش فراهم سازد. حمایتی که انتظار می‌رود با فشارهای نظارتی ایالات متحده کمرنگ شود. اما باید دید این تنش و تغییر استراتژی ایالات متحده در مورد ایران چه پیامدهایی برای اقتصاد کشور و به‌تبع آن برای بازار سرمایه خواهد داشت؟ بزرگ‌ترین تاثیر منفی اقتصادی این تنش بر اقتصاد کشور از آنجا شروع می‌شود که درآمد ارزی نفت کشور که بعد از امضای برجام با اطمینان نسبی توسط دولت کسب می‌شد از این پس با نظارت شدید و گسترده وزارت خزانه‌داری ایالات متحده بر معاملات ارزی دولت در بانک‌های سرتاسر جهان در هاله‌ای از ابهام قرار می‌گیرد.

این بخشی از همان منبع ارزی محسوب می‌شود که به‌ عنوان پشتوانه عملیاتی بانک مرکزی برای ورود به بازار ارز و مدیریت و تسهیل معاملات همواره مورد استفاده بوده است. در دسترس نبودن این منابع ارزی برخلاف گذشته منطقاً بر قیمت ارز به ویژه دلار آمریکا اثر مخرب خواهد داشت. اما جالب اینجاست که این افزایش قیمت عمدتاً به علت پیش‌بینی فعالان بازار در خصوص رای منفی ایالات متحده، از یک ماه قبل به افزایش هیجانی قیمت ارز دامن زد و موجب شد بانک مرکزی به اجبار به سیاست ارز تک‌نرخی روی آورد.

برخلاف تاکید رسانه‌ها بر این موضوع که دولت با اعمال این سیاست موفق‌شده قیمت ارز را مدیریت کند و به نوعی کاهش دهد، آنچه به طور عمده از نظر کارشناسان غافل ماند افزایش ارز مبادله‌ای به‌ عنوان مثال دلار آمریکا از 3800 تومان (هر دلار) به 4200 تومان (هر دلار) بود.

تاثیر افزایش قیمت ارز مبادله‌ای بر بازار سرمایه را به دو طریق می‌توان تحلیل کرد. در سمت مثبت تحلیل، همان‌گونه که سال‌هاست عملکرد شرکت‌های پتروشیمی به علت تاثیر عمده بر شاخص‌های بازار سرمایه، بر روند جهت‌گیری این بازار اثرگذار بوده است، می‌توان ادعا کرد با افزایش قیمت ارز مبادله‌ای، میزان فروش (ریالی) این شرکت‌ها در مقایسه با سال گذشته افزایش خواهد یافت و این در حالی است که بهای تمام‌شده این صنعت رشد چندانی را تجربه نخواهد کرد و بر این اساس پیش‌بینی می‌شود ارزش بازاری سهام این شرکت‌های ارزآور رو به رشد باشد. این همان رخدادی است که بازار سرمایه با اعمال‌ تحریم‌ها در دوره نهم و دهم ریاست‌جمهوری تجربه کرد.

علاوه بر این دست از تحلیل‌های بنیادین، یکی از عوامل اثرگذار بر روند بازار سرمایه در کوتاه‌مدت، انتظارات تورمی سرمایه‌گذاران است. این مفهوم که عمدتاً در اقتصاد رفتاری بحث می‌شود، از دسته عواملی خواهد بود که تمامی سطوح اقتصاد کشور از سطح خرد تا روی خوش بورس به انتظارات سطوح تصمیم‌گیری دولتی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. انتظارات تورمی همان مفهومی است که دولت یازدهم کمر همت بست تا با استفاده از همین ابزار «برجام» آن را مدیریت کند و از تب روانی تورم که در بطن جامعه جا خوش کرده بود بکاهد. این تلاش همه‌جانبه موجب شد تا نرخ تورم از 35 درصد در پایان دولت دهم به حدود 10 درصد در پایان دولت یازدهم برسد.

اما در این نوبت با خروج ایالات متحده از برجام، بازگشت این انتظارات تورمی با تیغ برنده‌تری بر اقتصاد فشار می‌آورد. اما چگونه؟

در سال‌های ابتدایی دولت نهم، رکود مانند امروز در اقتصاد ریشه ندوانده بود و افزایش قیمت‌ها که از انتظارات تورمی و تحت تاثیر مسائل سیاسی ناشی شده بود عمدتاً با حمایت عرضه‌کننده و همراهی بخش تولید همراه شد تا زمانی که در دولت دهم بهای تمام‌شده کالا و محصولات به طور عمده از درآمد بنگاه‌ها پیشی گرفت و اقتصاد تولیدی را به طور گسترده زمین‌گیر کرد. امروز پس از گذشت دولت‌های دهم و یازدهم هنوز چرخ اقتصاد تولیدی در کشور به چرخش درنیامده است و طعم تلخ رکود هنوز هم در کام تولیدکنندگان باقی‌مانده است. زمین‌گیر بودن بخش تولید همان تیغ برنده‌ای است که موجب می‌شود انتظارات تورمی آینده بدون حمایت تولید مانند آواری بر استخوان اقتصاد فشار آورد.

پس در سمت منفی تحلیل، با توجه به آنچه گفته شد نمی‌توان انتظار داشت شرکت‌های تولیدی که بهای تمام‌شده محصولات آنها به ارزهای خارجی وابستگی دارد بعد از این افزایش قیمت ارز توان گذشته را برای گسترش ظرفیت و تولید پرحجم‌تر داشته باشند. در همین حال نباید اثر طرف تقاضا را فراموش کرد. طرف تقاضا که عمدتاً مصرف‌کنندگان نهایی هستند، تحت تاثیر پیشی گرفتن هزینه‌های جاری خانوار بر درآمد، برخلاف گذشته از قدرت خرید مناسبی برخوردار نیستند که این به نوبه خود می‌تواند بازار کالا و محصولاتی را که مصرف‌کنندگان نهایی آن عموم مردم و به‌ویژه بخش میانی جامعه است به چالش بکشد.

حال اگر بخواهیم از تاثیرات مثبت و منفی ارز بر بازار سرمایه فاصله بگیریم، عامل شفابخشی که فارغ از اثر مثبت یا منفی‌اش از این پس بیشتر نقش‌آفرینی می‌کند، کمرنگ‌شدن بلاتکلیفی در اقتصاد کشور است.

روند تصمیم‌گیری در برجام متاسفانه این اجازه را به ایالات متحده می‌داد تا هرچند ماه یک‌بار بتواند سایه تردید و بلاتکلیفی را بر اقتصاد کشور بیندازد. این بلاتکلیفی در بازار سرمایه به قیمت‌گذاری نادرست و دور از واقعیت بسیاری از شرکت‌ها منجر شده بود. حال با برچیده شدن نسبی این بلاتکلیفی، شرکت‌های سرمایه‌گذاری بزرگ، بانک‌ها و همه فعالان بازار با فراغ بال بیشتری می‌توانند به تحلیل وقایع و اثرگذاری آن بر قیمت‌گذاری سهام بپردازند که در برخی موارد می‌تواند به تعدیل قیمتی مثبت شرکت‌ها بینجامد.

یکی دیگر از جنبه‌های تحلیل این اتفاق سیاسی که با بازار سرمایه مرتبط است، نحوه توزیع نقدینگی در بازارهای ارز، طلا، مسکن، پول و بازار سرمایه است. در ماه‌های گذشته شاهد آن بودیم که بازارهای ارز و طلا سرمایه‌های کلانی را به صورت هیجانی به خود جذب کردند و بازدهی دارایی‌ها در این بازارها نسبتاً با ریسک اقتصادی حال حاضر تعدیل شد. به همین دلیل به نظر می‌رسد نیاز است بار دیگر نقدینگی به بازار سرمایه سوق داده شود تا بسیاری از سهم‌های باارزشی که به دلیل بلاتکلیفی زیر قیمت ارزشگذاری شده‌اند تصحیح و تعدیل شود.

در پایان باید خاطرنشان کرد که یکی از چالش‌های بازار سرمایه وضعیت بحران‌زده صندوق‌های بازنشستگی است که سهم عمده‌ای در مالکیت شرکت‌ها در بازار سرمایه دارد. کمبود نقدینگی صندوق‌های بازنشستگی به‌ویژه صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تامین اجتماعی به حدی زیاد است که از این بحران به ‌عنوان یکی از ریسک‌های اجتماعی دهه اخیر نام‌برده می‌شود. این شرایط بحرانی موجب شده است صندوق‌های بازنشستگی از روی اجبار به فروش سهام خود حتی به قیمت‌هایی کمتر از ارزش واقعی روی آورند. این حجم از آمادگی برای خروج از بنگاهداری موجب خواهد شد تا انتظارات تورمی آینده آن‌طور که باید و شاید مانند شرایط بازار سرمایه در دولت دهم به رشد قیمت‌ها نینجامد. در این شرایط نیاز است تا سازمان بورس اوراق بهادار به کمک وزارتخانه‌های مربوطه هماهنگی مناسبی را برای در دستور کار قرار دادن خروج از بنگاهداری صندوق‌های بازنشستگی برقرار کند تا صندوق‌ها بتوانند در قیمت‌های صحیح و واقعی، از سهامشان خروج کنند تا موجبات زیان ذی‌نفعان نهایی صندوق‌ها که مستمری‌بگیران هستند ایجاد نشود.

آشنایی با مفهوم بازار گاوی در بازارهای مالی

آشنایی با مفهوم بازار گاوی در بازارهای مالی

بازار گاوی شرایطی از یک بازار مالی است که در آن قیمت ها در حال افزایش است یا انتظار می رود که افزایش یابند. اصطلاح "بازار گاوی" اغلب برای اشاره به بازار سهام استفاده می شود اما می تواند برای هر چیزی که معامله می شود، مانند اوراق قرضه، املاک و مستغلات، ارزها و کالاها به کار رود. از آنجا که قیمت اوراق بهادار اساسا به طور مداوم در طول معاملات افزایش و کاهش می یابد، اصطلاح "بازار گاوی" معمولا برای دوره های طولانی که در آن بخش بزرگی از قیمت اوراق بهادار در حال افزایش است، استفاده می شود. بازارهای گاوی تمایل دارند ماه ها یا حتی سال ها دوام بیاورند.

درک بازار گاوی

بازار گاوی

مشخصه بازارهای صعودی یا گاوی، خوش بینی، اعتماد سرمایه گذاران و انتظاراتی است که نتایج آن باید برای مدت طولانی ادامه داشته باشد. پیش بینی اینکه چه زمانی روندها در بازار ممکن است تغییر کند، دشوار است. بخشی از دشواری این است که اثرات روانی و حدس و گمان ممکن است گاهی اوقات نقش بزرگی در بازار بازی کند.

هیچ معیار مشخص و جهانی برای شناسایی یک بازار صعودی یا گاوی وجود ندارد. با این وجود، شاید رایج ترین تعریف از بازار صعودی وضعیتی باشد که در آن قیمت سهام حداقل 20 درصد افزایش می یابد (معمولا پس از یک افت 20 درصدی و قبل از یک افت 20 درصدی ثانویه). از آنجایی که پیش‌بینی بازارهای صعودی دشوار است، تحلیلگران معمولا می‌توانند این پدیده را پس از وقوع تشخیص دهند. یک بازار گاوی قابل توجه در قرن اخیر، دوره بین سال‌های 2003 و 2007 بود. در این مدت، S&P 500 پس از یک کاهش قبلی، با حاشیه قابل توجهی افزایش یافت. با اثرگذاری بحران مالی 2008، پس از یک دوره بازار صعودی، مجددا افت قابل توجهی رخ داد.

ویژگی های یک بازار گاوی

بازارهای گاوی معمولا زمانی اتفاق می‌افتند که اقتصاد در حال تقویت است یا از قبل تقویت شده است. آنها معمولا مطابق با تولید ناخالص داخلی قوی (GDP) و کاهش بیکاری اتفاق می‌افتند و اغلب با افزایش سود شرکت‌ها همزمان می‌شوند. اعتماد و خوشبینی سرمایه‌گذاران نیز در طول یک دوره بازار گاوی افزایش می‌یابد. تقاضای کلی برای سهام همراه با جو کلی بازار مثبت است و علاوه بر این، افزایش کلی در تعداد عرضه های اولیه در طول بازارهای صعودی وجود خواهد داشت. قابل ذکر است که برخی از عوامل فوق آسانتر از سایر عوامل قابل اندازه گیری هستند. در حالی که سود شرکت ها و بیکاری قابل اندازه گیری هستند، برای مثال، سنجش جو کلی بازار به صورت کمی دشوارتر است.

در تمام بازارهای مالی، عرضه و تقاضا مرتب در حال تضعیف و تقویت شدن هستند به طوریکه در بازارهای گاوی عرضه ضعیف خواهد بود در حالی که تقاضا قوی می باشد. در چنین بازاری سرمایه گذاران مشتاق خرید اوراق بهادار خواهند بود، در حالی که تعداد کمی حاضر به فروش هستند. همچنین در یک بازار صعودی، سرمایه گذاران بیشتری تمایل به شرکت در بازار سهام به منظور کسب سود دارند.

بازار گاوی در مقابل بازار خرسی

بازار گاوی و خرسی

نقطه مقابل بازار گاوی، بازار خرسی است که با کاهش قیمت ها مشخص می شود و معمولا در بدبینی پوشانده می شود. اعتقاد رایج در مورد منشأ این اصطلاحات نشان می دهد که استفاده از "گاو" و "خرس" برای توصیف بازارها از نحوه حمله این حیوانات ناشی می شود. یک گاو نر شاخ های خود را به هوا می زند، در حالی که یک خرس پنجه های خود را به سمت پایین می کشد. این اقدامات استعاره ای از حرکت یک بازار می باشند.

بازارهای گاوی و خرسی اغلب با چرخه اقتصادی منطبق هستند که از چهار مرحله تشکیل شده است: گسترش، اوج، انقباض و فرورفتگی. شروع یک بازار صعودی اغلب یک شاخص پیشرو برای توسعه اقتصادی است. از آنجا که احساسات عمومی در مورد شرایط اقتصادی آینده قیمت سهام را هدایت می کند، بازار اغلب حتی قبل از اینکه اقدامات اقتصادی گسترده تر، مانند رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) شروع به رشد کند، افزایش می یابد. به همین ترتیب، بازارهای نزولی معمولا قبل از وقوع انقباض اقتصادی ایجاد می‌شوند. نگاهی به یک رکود معمولی در ایالات متحده نشان می دهد که بازار سهام چند ماه قبل از کاهش تولید ناخالص داخلی در حال سقوط است. اصطلاحا می توان گفت که بازارهای مالی اغلب اتفاقات آینده را پیشخور می کنند.

چگونه در بازارهای گاوی کسب سود کنیم؟

نحوه گسب سود در بازار گاوی

سرمایه‌گذارانی که می‌خواهند از بازار صعودی سود ببرند، باید زودتر خرید کنند تا از افزایش قیمت‌ها استفاده کنند و وقتی قیمت ها به اوج خود رسیدند، دارایی خود را بفروشند. اگرچه تعیین زمان کف و سقف دشوار است، اما بیشتر ضررها حداقلی بوده و معمولا موقتی هستند. در زیر، چندین استراتژی برجسته را که سرمایه‌گذاران در طول دوره‌های بازار گاوی استفاده می‌کنند، بررسی خواهیم کرد. با این حال، از آنجایی که ارزیابی وضعیت بازار در هر زمانی دشوار است، تمام این استراتژی ها درجاتی از ریسک را نیز شامل می شوند.

خرید و نگهداری

یکی از اساسی‌ترین استراتژی‌ها در سرمایه‌گذاری، فرآیند خرید یک اوراق بهادار خاص و نگه‌داشتن آن به مدت طولانی است. این استراتژی لزوما اعتماد و خوشبینی بالای سرمایه گذار را می طلبد. چرا که نگهداری یک روی خوش بورس به انتظارات اوراق بهادار مگر دلیلی غیر از انتظار برای افزایش قیمت آن دارد؟ به همین دلیل، خوش بینی همراه با بازارهای صعودی به تقویت رویکرد خرید و نگهداری کمک می کند.

افزایش خرید و نگهداری

افزایش خرید و نگهداری، تغییری در استراتژی خرید و نگه‌داری ساده است و ریسک بیشتری را در بر دارد. فرضیه پشت رویکرد افزایش خرید و نگهداری این است که یک سرمایه گذار تا زمانی که سهام آن به افزایش قیمت ادامه می دهد، به افزایش دارایی خود در آن سهام خاص ادامه می دهد. یکی از روش‌های رایج برای افزایش دارایی‌ها پیشنهاد می کند که یک سرمایه‌گذار به ازای هر افزایش قیمت سهام، با مقدار از پیش تعیین‌شده ای، مقدار ثابتی سهام اضافی خریداری کند.

اضافه کردن در اصلاح های قیمتی

اصلاح یک دوره کوتاه است که در آن روند کلی در قیمت اوراق بهادار معکوس می شود. حتی در طول یک بازار گاوی، بعید است که قیمت سهام صعودی مطلق باشد. بلکه احتمالا دوره‌های زمانی کوتاه‌تری وجود دارد که در آن ریزش‌های کوچک نیز اتفاق می‌افتد، حتی اگر روند کلی به سمت بالا ادامه یابد. برخی از سرمایه گذاران به دنبال اصلاحات در بازار صعودی هستند و در این دوره ها برای خرید اقدام می کنند. تفکر پشت این استراتژی این است که با فرض ادامه بازار صعودی، قیمت اوراق بهادار مورد نظر به سرعت بالا می‌رود و سرمایه گذار در دوره های کوتاه اصلاح قیمتی، سهام مورد نظر خود را با قیمت هایی پایین تر خریداری می کند و یا به دارایی خود اضافه می کند. البته در بسیاری از مواقع تشخیص اینکه یک افت قیمتی از جنس اصلاح است و یا بازار خرسی در شرف وقوع می باشد، دشوار است.

نوسان گیری

شاید تهاجمی ترین راه برای سرمایه گذاری در بازار صعودی، فرآیندی باشد که به عنوان نوسان گیری شناخته می شود. سرمایه‌گذارانی که از این استراتژی استفاده می‌کنند، نقش‌های بسیار فعالی را در بازار ایفا می‌کنند. آنها در نقاط قیمتی خاصی اوراق بهادار مورد نظر خود را خریداری کرده و حداکثر چند روز آنرا نگهداری می کنند و در نهایت به فروش می رسانند.

چه چیزی باعث افزایش قیمت ها در بازارهای گاوی می شود؟

بازار گاوی

بازارهای گاوی اغلب در کنار یک اقتصاد قوی و در حال رشد وجود دارند. قیمت سهام توسط انتظارات آتی از سود سازی و توانایی شرکت ها برای ایجاد جریان های نقدی مشخص می شود. یک اقتصاد خلاق قوی، اشتغال بالا و افزایش تولید ناخالص داخلی، همگی نشان می‌دهند که سود شرکت ها همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد و این در افزایش قیمت سهام آنها منعکس می‌شود. نرخ های بهره پایین و نرخ های مالیاتی پایین نیز برای سودآوری شرکت ها نکته ای مثبت هستند.

چرا بازارهای گاوی به بازار خرسی تبدیل می شوند؟

هنگامی که اقتصاد به یک مرحله سخت می رسد، به عنوان مثال در مواجهه با رکود یا افزایش بیکاری، حفظ افزایش قیمت سهام دشوار می شود. علاوه بر این، رکود اغلب با چرخش منفی در احساسات سرمایه‌گذار و مصرف‌کننده همراه است؛ جایی که روان‌شناسی بازار بیشتر ترس یا کاهش ریسک را نشان می دهد تا حرص و یا ریسک پذیری.

جمع بندی

در این مقاله با مفهوم بازار گاوی آشنا شدیم. بازار گاوی یا صعودی نقطه ی مقابل بازار خرسی یا نزولی می باشد. بازارهای گاوی اغلب به خاطر انتظار سرمایه گذاران از رشد سود سازی شرکت ها شکل می گیرند. البته در بورس ایران، علاوه بر رشد سود شرکت ها، انتظارات تورمی نیز نقش به سزایی در شکل گیری بازار گاوی دارد.

سبز شدن بورس شاخص مناسبی برای سنجش عملکرد دولت است؟

سبز شدن بورس معیار خوبی بر ای سنجش عملکرد دولت نیست

از دولت انتظار می‌رود با بهبود امنیت سرمایه‌گذاری، مدیریت تعارض منافع، کاهش مداخلات غیرضروی و تلاش برای ایجاد شفافیت در عملکرد شرکت‌های بورسی، اعتماد مردم به بازار سرمایه را تقویت نماید. در عین حال عوامل متعددی بر رونق بازار بورس اثرگذار است که لزوما همگی آن‌ها به سود اقتصاد کشور نیست. بنابراین سنجش عملکرد دولت بر اساس سبز شدن شاخص روی خوش بورس به انتظارات بورس منطقی نیست و به جای آن باید معیارهایی همچون کاهش تورم، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی مبنای سنجش قرار بگیرد.

مسیر اقتصاد / از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا اواسط مرداد ماه، درحالیکه به دلیل شیوع کرونا، بازار سهام اغلب کشورها با رکود مواجه بود، بازار سرمایه ایران بازدهی خیره کننده‌ای داشت. این بازدهی بالا در کنار تبلیغات صورت گرفته از سوی دولت و دیگر بخش‌های حاکمیتی، موجب شد در این مدت سرمایه‌های مردمی قابل توجهی روانه بازار بورس شود. اما بعد از یک دوره رشد چند ماهه، بازار سرمایه روزهای خوشی را سپری نکرد و بسیاری از سرمایه‌گذاران خرد با ضررهای کلان مواجه شدند. از روی خوش بورس به انتظارات زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم نیز تفاوت قابل توجهی در عملکرد بازار بورس رخ نداده و این بازار با سبز و قرمز شدن های نوسانی، عملا در رکود نسبی به سر می‌برد.

انتظار سهامداران از دولت چیست؟

در چنین شرایطی برخی از سهامداران از دولت و به طور خاص وزیر اقتصاد انتظار دارند شرایط را به نحوی مدیریت کند که بار دیگر بازار بورس رونق پیدا کند و روزهای سبز به این بازار بازگردد.

این انتظار اگر در قالب «کاهش مداخلات قیمتی دولت»، «مدیریت تعارض منافع»، «تقویت جایگاه نهادهای نظارتی» و «تقویت اعتماد عمومی به کارکرد منطقی بازار» مطرح شود، قابل توجیه است؛ اما برخی پا را فراتر از این می‌گذارند و از دولت انتظار دارند تمامی سیاست‌های دولت در عرصه اقتصاد با ساز بورس کوک شود که نتیجه آن سبز شدن بورس باشد. چنین افرادی به طور ضمنی، تنها معیار سنجش چنین عملکرد دولت و وزارت اقتصاد را سبز شدن شاخص بورس می‌دانند.

بر اساس قانون بازار اوراق بهادار که در سال ۱۳۸۴ به تصویب مجلس رسید، شورای عالی بورس و به طور کلی دولت موظف است از حقوق سرمایه‌گذاران در بورس حمایت کند و شرایط را برای ساماندهی، حفظ و توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارای اوراق بهادار فراهم نماید. اما این وظایف بدین معنی نیست که دولت باید تمامی سیاست‌های خود را بر مدار سبز شدن بورس تنظیم کند.

چه عواملی موجب سبز شدن بورس می‌شود؟

در شرایط فعلی اقتصاد کشور، عوامل متعددی می‌تواند به افزایش شاخص سهام شرکت‌ها و در نهایت سبز شدن بورس منجر شود؛ اما لزوما تمامی آن‌ها به سود اقتصاد کشور نیست. به طور مثال «بهبود امنیت سرمایه‌گذاری»، «مدیریت تعارض منافع» و «افزایش تولید و صادرات شرکت‌ها» از جمله مواردی است که می‌تواند ضمن کمک به اقتصاد کشور به بهبود شرایط بورس و سبز شدن آن نیز کمک کند. از طرف دیگر «انتظار افزایش نرخ ارز» و «انتظارات تورمی» یکی از معضلات اساسی اقتصاد ایران است که لازم است از تحقق آن‌ها جلوگیری شود؛ اما جلوگیری از آن‌ها ممکن است اثراتی در جهت کاهش انتظار افزایش قیمت سهام شرکت‌ها در پی داشته باشد.

از طرف دیگر ایجاد ثبات اقتصادی و پیش بینی پذیر نمودن اقتصاد، ممکن است به دلیل عملکرد هیجانی برخی از سهامداران، در کوتاه مدت اثرات منفی بر شاخص بورس بگذارد؛ اما در بلندمدت چنین اقدامی به طور حتم کارایی بازار سرمایه را افزایش می‌دهد و در راستای منافع سهامداران است.

سبز شدن بورس شاخص مناسبی برای سنجش عملکرد دولت است؟

بازار سرمایه یک فرصت برای تأمین مالی پروژه‌های کلان ملی، تأمین مالی واحدهای تولیدی، کمک به رونق تولید و تأمین بخشی از کسری بودجه دولت محسوب می‌شود. به همین دلیل از دولت انتظار می‌رود با بهبود امنیت سرمایه‌گذاری، مدیریت تعارض منافع، کاهش مداخلات غیرضروی و تلاش برای ایجاد شفافیت در عملکرد شرکت‌های بورسی، اعتماد مردم به این بازار را تقویت کند.

اما سهامداران نیز باید بدانند کسب سود کلان از بازار سرمایه در یک بازه بلندمدت امکان پذیر نیست و اساسا ماهیت سرمایه‌گذاری در بورس سطحی از ریسک را به همراه دارد. نکته مهمتر اینکه نباید از دولت انتظار داشت در تدوین و اجرای سیاست‌های خود، منافع سرمایه‌گذاران بورسی را به منافع عمومی کشور ترجیح دهد و تمامی اقدامات خود را با هدف سبز شدن بورس تنظیم نماید. بنابراین از آنجا که عوامل متعددی بر رونق بازار بورس اثرگذار است که لزوما همگی آن‌ها به سود اقتصاد کشور نیست، سنجش عملکرد دولت بر اساس سبز شدن شاخص بورس منطقی نیست و باید معیارهایی همچون ایجاد ثبات اقتصادی، کاهش تورم، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی مبنای سنجش قرار بگیرد.

روی خوش بورس به دلار و بازار جهانی

(تصویر شماره 1) رکورد ۷ ماهه رشد بازار سهام شکسته شد روی خوش بورس به دلار و بازار جهانی
بورسان: بورس امروز بالاخره به مدار مثبت چرخید و توانست با قدرت زیادی صعودی شود. به طوری که در پایان بازار شاخص کل با رشد بیش از ۴۰ هزار واحدی (معادل ۲.۹ درصد) همراه شد و شاخص هم‌وزن هم توانست رشد ۲.۴ درصدی را ثبت کند. این بیشترین رشد روزانه بورس از ۲۶ اسفند سال قبل یعنی طی حدود ۷ ماه گذشته بود.
به نظر می‌رسد این صعود پرقدرت بورس تهران در پی جهش‌های عجیب کامودیتی‌ها در پایان هفته گذشته بود. اتفاقی که باعث شد تقریبا تمام نمادهای بزرگ کامودیتی‌محور بورس تهران با رنج مثبت و حتی صف خرید معاملات هفته جدید را آغاز کنند. شروعی سبز که جوی مثبت در کل بازار ایجاد کرد و بسیاری دیگر از نمادها مانند بانک‌ها، خودروسازان، سرمایه‌گذاری‌ها و. را تا صف خرید پیش برد. (تصویر شماره 2) موتور جهانی بورس تهران
بحران انرژی منجر شده تا بازار جهانی بعد از چند ماه سکون دوباره به حرکت درآید و کالاها به ویژه کامودیتی‌های کربن پایه در مسیر صعودی قرار بگیرند. صعودی که طی پایان هفته گذشته به واسطه انتشار داده‌های بهتر از انتظار از آمار صادرات چین با قدرت بیشتری ادامه یافت. به طوری که مس ۹.۵ درصد، نفت ۲ درصد، روی ۱۹ درصد و آلومینیوم ۶ درصد رشد کردند؛ اغلب این کامودیتی‌ها توانستند رکوردهای چند ساله یا حتی تاریخی از خود بر جای بگذارند.
در همین حال دلار هم توانست کف مهم ۲۷ هزار تومانی را حفظ کند و دوباره در مسیر صعودی قرار بگیرد. به طوری که قیمت دلار در معاملات پشت خطی تا ۲۷۳۰۰ تومان هم رشد کرد. چنین شرایطی، یعنی جهش بازار جهانی و عدم ریزش قیمت دلار تبدیل به یک سیگنال جدی به بورس‌بازان برای خرید سهام شد. اتفاقی که منجر شد اغلب نمادهای کالامحور بورس تهران از همان ابتدای صبح با صف خرید همراه باشند. علت سبزپوشی یک دست بورس چه بود؟
به نظر می‌رسد نمادهای کامودیتی‌محور در پی رشد قیمت کالاها در بازار جهانی و حفظ کف ۲۷ هزار تومانی دلار توانستند در مسیر صعودی قرار بگیرند. اما دلیل رشد نمادهای به اصطلاح برجامی مثل بانک‌ها و خودروسازان چه بود؟
نمادهای کالامحور یا به اصطلاح دلاری بورس تهران حدود ۷۰ درصد از کل بازار سهام را تشکیل می‌دهند. حال هنگامی که تمام این نمادها صعودی می‌شوند جو مثبتی در بازار پدید می‌آید که دیگر نمادها را هم در مسیر صعود قرار می‌دهد. به عبارتی دیگر در پی رشد تعدادی از نمادها شاهد ایجاد یک رفتار توده‌ای در کل بازار هستیم که منجر می‌شود دیگر نمادهای بورسی هم در مسیر صعودی قرار بگیرند. البته نباید فراموش کرد که همین رفتار بود که باعث شد در ابتدای سال نمادهایی که در اوج ارزندگی قرار داشتند هم مغلوب جو بازار شوند و افت‌های سنگین را تجربه کنند.
دومین علتی که برای رشد امروز این دسته از نمادها به نظر می‌رسد، جاماندگی و ریزش سنگین آن‌هاست. به طوری که در حالی شاخص کل نسبت به اوج تاریخی خود افت حدودا ۳۰ درصدی داشته است که شاخص صنعت بانک‌ها حدود ۴۰ درصد و شاخص صنعت خودروسازان نزدیک به ۷۰ درصد افت داشته است. به عبارتی دیگر این افت‌های شدید منجر به ایجاد فضایی شده است که از نظر برخی از فعالان این دسته از نمادها به محدوده ارزندگی وارد شده‌اند و منتظرند تا فضای کلی بازار تا حدی بهبود یابد تا با قدرت در سمت خرید آن‌ها فعال شوند. این اتفاق به خودی خود رفتار توده‌ای بورس تهران را تشدید می‌کند که منجر می‌شود اقبال کلی به بورس افزایش یابد. بازار به روایت آمار
در پایان معاملات امروز تنها ۲۳ درصد نمادها در مدار منفی معاملات بودند که از این میان ۹ واحد درصد نمادها با صف فروش‌هایی به ارزش ۳۲۰ میلیارد تومان مواجه بودند. در سمت مثبت بازار هم ۲۹ درصد نمادها صف خریدهایی به ارزش ۱۳۷۰ میلیارد تومان را تجربه کردند. (تصویر شماره 3)
ارزش معاملات خرد امروز مقداری صعودی شد و به ۵۲۵۰ میلیارد تومان رسید. در بین صنایع بیشترین ارزش معاملات را شیمیایی‌ها، فلزات و پالایشی‌ها داشتند و در بین نمادها هم شپنا، پالایشی یکم و دارا یکم بیشترین ارزش معاملات را داشتند.
حقیقی‌ها بعد از مدت‌ها امروز دوباره در سمت خرید فعال‌تر شدند و توانستند خالص خرید ۵۵۰ میلیارد تومانی را ثبت کنند. بیشترین ورود پول حقیقی به صنایع شیمیایی، فلزات و پالایشی و نمادهای فولاد، زاگرس و کاوه بود. حقوقی ها هم در حالی در هیچ صنعتی به طور ملموس خریدار نبودند که در بین نمادها بیشترین خالص خرید را در فسبزوار، وبملت و سمگا داشتند.

به گزارش ایران اکونومیست، مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت امور اقتصادی و دارایی در پاسخ به گزارش مورخ ۲۱ شهریور ماه سال جاری روزنامه اعتماد با عنوان " سهام داران بی اعتماد" تاکید کرد: بازگشت اعتماد از دست رفته سهام داران که از دوره گذشته بر جا مانده زمان بر است و دولت سیزدهم در راستای بازگشت بازار سرمایه به جایگاه اصلی خود اقداماتی جدی انجام داده است.اصلاح اساسنامه صندوقدارایکم و پالایشی یکم که ۲۰ شهریور در دولت تصویب شد از آخرین اقداماتی است که در راستای اعتمادآفرینی در سهام داران انجام شده است و البته تنها اقدام نبوده و دولت از همان ابتدا با مصوبه ۱۰ ماده ای حمایت از بازار سرمایه، عزم خود را در بازگردان اعتماد از دست رفته نشان داد.پیگیری سقف گذاری نرخ سوخت و خوراک صنایع، پیگیری کاهش .

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بورس از ابتدای سال 1400، در هر حال نوسان است و بیشتر سهامداران ترجیح داده اندسرمایه خود را از بورس خارج کنند. همین مساله سبب شده است تا معاملات بورس با کمبود نقدینگی و رکود همراه باشد.به عبارت دیگر، بورس تهران از اواسط اردیبهشت تحت تاثیر سناریوهای مختلف از برآیند بازارهای جهانی، روی خوش بورس به انتظارات اخبار مرتبط با رخدادهای بین المللی و تعدد ریسک های سیستماتیک حرکت در مدار نزولی را آغاز کرد و در مدت یادشده در وضعیتی نوسانی وارد فاز جدیدی از رکود و کاهش بازدهی شده است.این وضعیت که سهامداران و کارشناسان از آن تحتعنوان یک دوره فرسایشی همراه با ناملایمات یاد می کنند، نگاه به بورس را تغییر داده است. عملکرد بازار سرمایه نسبت به بازارهای دارایی دیگر متلاطم جلوه داده شده است؛ عملکرد .

به گزارش ایران اکونومیست، بازار سرمایه برخلاف 6 روز گذشته روندی صعودی داشت و شاخص های عملکردی بورس همگی سبزپوش بودند.بورس در جریان معاملات امروز رشد را تجربه کرد؛ اما این رشد چندان زیاد نبوده و ممکن است با هر محرکی جای خود را به افت دهد. در این روزها تکنیکالیست ها به دنبال نقطه برگشت بازار هستند و با محاسباتی شاخص را در موج پنجم و موج انتهایی نزولی می بینند و حالا با رشد قیمت دلار، این انتظار برای فعالان بازار ایجاد شده که دلار می تواند عامل محرک و آغازکننده رشد بازار سرمایه باشد.برخی از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند قیمتها در بازار به کف رسیده و سهام شرکتها در سطح ارزندهای قرار دارد. این مساله در کنار رشد قیمت دلار می تواند در کوتاه مدت منجر به رشد قیمت ها در بازار سهام شود. دلار نیمایی هم .

به گزارش ایران اکونومیست، آنچه در ادامه می خوانید گزیده ای از مصاحبه با عبدالناصر همتی است که در کتاب «بزنگاه» نوشته حسام رضایی منتشر شده است و در آن از دلایل کاندیداتوری اش در انتخابات ۱۴۰۰ می گوید و این که نامزدشدن او، چگونه به تعمیق شکاف و شقاق در دولت وقت انجامید. او به صراحت می گوید که برخی چهره های نامدار ردصلاحیت شده، او را به اتصال با نهادهای امنیتی متهم کردند و چنین جاانداختند که همتی، مهره ای پشتیبانی شده برای معنادارشدن رقابت بوده است. این گفت وگو در آبان ماه ۱۴۰۰ در دفتر رئیس کل سابق بانک مرکزی در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران انجام شده است.همتی در ابتدای این مصاحبه با تاکید بر این که «هیچ علاقه ای به نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری نداشتم» اظهار کرد: تقریبا در خرداد سال ۹۹ در چند .

شاخص بورس اوراق بهادار تهران از 'دو میلیون' گذشت

بورس

در معاملات بعدازظهر امروز یکشنبه (دوازدهم مرداد) بیش از ۱۳ میلیون و ۵۰۰ سهم در این بازار معامله شد و ارزش معاملات بیش از ۲۳ هزار میلیارد تومان اعلام شده است.

نمادهایی نظیر فولاد مبارکه اصفهان، صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس، ملی صنایع مس ایران، نفت و گاز پتروشیمی تامین و شرکت سرمایه‌گذاری غدیر بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص کل داشته‌اند.روی خوش بورس به انتظارات

کاهش قیمت دلار ، برگزاری مجمع‌های شرکت‌های بزرگ، در کنار افزایش عرضه در بازار در روزهای اخیر باعث شده بود تا به امروز عبور از سد دو میلیونی میسر نشود. شاخص بورس اوراق بهادار تهران در اواخر اردیبهشت ماه امسال از یک میلیون عبور کرد.

شاخص کل این بازار در اولین روز کاری امسال (۵ فروردین) بیش از ۵۰۸ هزار بود؛ با این احتساب ظرف حدود چهار ماه که عمدتا اقتصاد ایران با رکود همراه بوده، این بازار ۴ برابر تقویت شده است.

منبع تصویر، Tejaratnews

از ابتدای امسال و با شیوع کرونا که تعطیلی بسیاری از کسب و کارها را در پی داشت، بورس اوراق بهادار تهران به روند رو به رشد خود ادامه داده است

به گفته برخی از کارشناسان یکی از دلایل رشد بورس از ابتدای امسال تاکنون انتظارات تورمی و افزایش نقدینگی بوده است.

بانک مرکزی حجم نقدینگی سه ماهه اول امسال را بیش از ۲۶۰۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده که این رقم که نسبت به پایان سال قبل ۷/۳ درصد افزایش داشته است.

از ابتدای امسال و با شیوع کرونا که تعطیلی بسیاری از کسب و کارها را در پی داشت، بورس اوراق بهادار تهران به روند رو به رشد خود ادامه داده است این در حالیست که تولید در بسیاری از موارد با کاهش همراه بوده است.

از ابتدای سال ۹۹ همچنین بازارهای موازی نظیر مسکن و ارز شاهد افزایش قیمت بودند.

قیمت دلار در بازار آزاد در ابتدای فروردین حدود ۱۶ هزار تومان بود که بعدا با جهش تا حدود ۲۶ هزار تومان هم پیش رفت.

بر اساس آنچه بانک مرکزی ایران اعلام کرده، در تیر ماه امسال (۱۳۹۹) قیمت متوسط معامله هر متر مربع آپارتمان در تهران به حدود ۲۱ میلیون تومان رسید؛ تیر ماه سال پیش (۱۳۹۸) این سازمان، قیمت متوسط هر متر مربع خانه معامله شده در تهران را بیش از ۱۳ میلیون تومان اعلام کرده بود.

رشد "کاذب"

بازار بورس اوراق بهادار تهران به عنوان ابزاری برای جذب نقدینگی و سرمایه‌های سرگردان با تشویق دولت از ابتدای سال بدون توجه به اتفاقات اقتصادی در ایران به رشد خود ادامه داده است؛ بنابر اعلام مرکز نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۹۸ با احتساب نفت ۷- درصد بوده است.

بعضی از تحلیلگران بازار رشد کنونی بازار بورس را "کاذب" می‌دانند؛ به گفته آنها ارزش ذاتی بسیاری از سهام‌ها بسیار کمتر از قیمت کنونی عرضه آنهاست؛ بعضی از آنها به شرکتهای زیان ده اشاره کرده‌اند که ارزش سهام آنها در شرایط رکود اخیرا چند برابر هم شده است.

آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران حدود یک ماه پیش کمک ویژه مالیاتی به شرکت‌هایی که امسال وارد بورس روی خوش بورس به انتظارات می‌شوند را تایید کرده است.

با تایید رهبر ایران، حسابرسی مالیاتی سال‌های قبل شرکت‌هایی که امسال وارد بورس می‌شوند، ممنوع می‌شود.

با تشدید تحریم های آمریکا، درآمدهای نفتی ایران به شدت کاهش یافت و دولت اواخر سال پیش اعلام کرد وابستگی بودجه به درآمدهای نفتی را در سال ۹۹ کاهش داده است؛ یکی از راه های جبران کسری بودجه در کنار افزایش درآمدهای مالیاتی جذب نقدینگی از طریق بازار سرمایه بوده است.

با افزایش تقاضا در بازار بورس بعضی منتقدان می‌گویند سقوط بورس می‌تواند ضررهای هنگفتی برای سرمایه‌گذاران به خصوص افراد کم تجربه و کسانی که با "ریسک" این بازار آشنایی ندارند، در پی داشته باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.