به بهانه انتشار کتاب: تحلیل تکنیکال شکاف های قیمت
برای هر معاملهگری بسیار مهم است که از شکافهای قیمت و کاربرد آنها اطلاع کافی داشته باشد. به طور کلی شکافهای قیمت را اینگونه تعریف کرده اند:
محدودهای از نمودار قیمت که در آن ناحیه معاملهای انجام نشده است؛ به عبارت دیگر هیچ قیمت و حجم معاملاتی در آن ناحیه مشاهده نمیشود.
یکی از مهمترین دلایل تشکیل این شکافها این است که نقطه خواندن چارت قیمت آغازین یک کندل، در نقطه پایانی کندل قبل قرار ندارد و بر این اساس به شکاف قیمت، «شکاف حقیقی» (True or full Gap) نیز میگویند چرا که در نمودار واقعاً یک فضای خالی و تهی ایجاد مینماید البته نوع دیگری از شکافها به نام «شکافهای جزئی» (Partial Gap) وجود دارد که در آن هیچگونه فضای خالی در نمودار قیمت مشاهده نمیشود.
تعریف
به طور کلی فاصله يا شکاف عبارت است از:
- نقطه حداقل نرخ در روز جاري بالاتر از نقطه اوج روز گذشته يا نقطه اوج نرخ در روز جاري پایینتر از نقطه حداقل روز گذشته است. اغلب در نتيجه انتشار اخبار در طول شب به وجود ميآيد.
- ناهماهنگي ميان مبالغي که تاريخ وصول آنها فرا رسيده و ميزان وجوه نقد واصل شده. اين حالت ميتواند براي يک بانک يا براي افراد معاملهگر به وجود آيد.
- ناهماهنگی بين سررسيدها و جریانهای نقدي در يک بانک يا دفتر وضعيت يک معاملهگر. ظهور اين ناهماهنگی عملاً حضور نرخ بهره است.
در رابطه با تشکیل شکافهای قیمت نقطه نظرات روانشناسی خاصی وجود دارد.
این شکافها ممکن است زمانی که به سمت پایین یا بالا تشکیل گردند بهعنوان یک حمایت یا مقاومت طولانیمدت در بازار عمل نمایند. معمولاً پس از تشکیل شکاف، قیمت آن را میپوشاند که این قضیه در بیشتر موارد مشاهده میگردد و نکته جالبتر اینکه پس از پر شدن شکاف قیمتی، بازار بازگشت میکند و در جهت تشکیل شکاف پیش میرود.
شکافها، مناطق بسیار مهمی در نمودارهای بازار هستند که بهواسطه آنها میتوان بهتر مناطق حمایت و مقاومت را شناسایی کرد. زمانی که یک شکاف صعودی پر میشود کف حفره به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند.
در این موقعیت اگر قیمت در زیر شکاف بسته شود ناحیه حمایت شکسته شده و علامت نزول قیمت را صادر میکند. بالعکس زمانی که یک شکاف نزولی پر میشود سقف حفره به عنوان یک ناحیه مقاومت عمل میکند که در این موقعیت اگر قیمت در بالای شکاف بسته شود ناحیه مقاومت شکسته شده و علامت صعود قیمت را صادر میکند.
اغلب شکافهای قیمت نشئتگرفته از برخی رویدادها میباشند برای مثال اخبار و گزارشها اقتصادی که در حدفاصل زمان بسته شدن یک بازار و آغاز بازار بعدی منتشر میشوند. احتیاجی نیست که این اخبار و گزارشها مستقیماّ با بازار موردنظر مرتبط باشند بلکه بازار ممکن است از اخبار دیگر شرکتها، گروههای صنعتی و حوادث جهانی متأثر گردد.
در شرایطی که هیچگونه خبر یا گزارشی منتشر نشود بازار در قیمت پایانی دوره قبلی خود یا در نزدیکی آن باز میشود لیکن اگر اخبار قابلتوجه یا تقاضای زیاد معامله گران وجود داشته باشد دستورهای معاملاتی افزایش مییابد و درنتیجه شکافهایی رو به بالا یا پایین تشکیل میگردد که در این مواقع حتی اگر شکاف بسیار کوچک هم باشد باز معتبر است.خواندن چارت قیمت
شکافهای قیمت در بیشتر مواقع در نمودارهای روزانه دیده میشوند. شما نمیتوانید غیر از نقطه آغازین، شکافهای واقعی (فضاهای خالی) را در نمودارهای میانروزی مشاهده نمایید.
البته استثنائاتی در این زمینه وجود دارد برای مثال زمانی که در یک بازار میزان معاملات بسیار زیاد نباشد یا اینکه اخبار اقتصادی در ساعات فعالیت بازار منتشر گردد، ممکن است یک یا چند شکاف قیمت در نمودار خواندن چارت قیمت میانروزی تشکیل گردد؛ ضمن اینکه اگر معاملات بهطور موقت متوقف شود ممکن است بازار در زمان شروع مجدد، شکافی را ایجاد نماید.
در غیر این موارد بیشتر شکافهایی که در نمودارهای میانروزی مشاهده میشود شکافهای کوچک تشکیلشده در میان بدنههای شمعها است که با توجه به همپوشانی بدنهها و سایهها هیچ فضای خالی در نمودار مشاهده نمیشود و بر این اساس شناسایی آنها به مهارت خاصی نیاز دارد.
کتاب: تحلیل تکنیکال شکاف های قیمت
کتاب: تحلیل تکنیکال شکاف های قیمت
حقیر بخشی از مباحث شکافهای قیمت را در کتاب «الگوهای هارمونیک در بازارهای سرمایه» و همچنین کتاب «مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه» مطرح کردهام لیکن کار گستردهای بر روی آن انجام ندادهام.
بررسی منابع موجود در خصوص شکافهای قیمت حاکی از فقدان مطالعات نظاممند در ارتباط با ماهیت و نحوه تجزیه و تحلیل آنها است. بیشتر کارهایی که اخیراً در زمینۀ تجزیه و تحلیل تکنیکال صورت گرفته بر مبنای مدلهای ریاضیاتی پیچیده بوده است.
حال آنکه بررسی دقیقتر یکی از نظریات ساده و بنیادین تجزیه و تحلیل تکنیکال، کاری جالب و در خور توجه خواهد بود ضمن اینکه بررسی شکافهای قیمت میتواند بخش مهمی از مبحث نوین «پرایس اکشن» (Price Action) یا همان بررسی رفتار قیمت بدون استفاده از اندیکاتورها و اوسیلاتورها باشد.
از این رو، کتاب حاضر که جزو معدود منابع موجود در خصوص شکافهای قیمت است را به ناشر محترم معرفی نموده تا هر چه سریعتر زمینههای چاپ این اثر ارزشمند فراهم گردد.
کتاب حاضر
کتابی که در حال حاضر منتشر شده ترجمه سرکار خانم ریحانه نظام آبادی است که پیشتر نیز ترجمه چند کتاب در حوزه بازارهای مالی را بر عهده داشتهاند.
حقیر در ترجمه پیش رو فقط به ویراستاری علمی کتاب پرداختهام ضمن اینکه در قسمتهای مختلف نیز پیشنهادهایی داشتهام تا بر این اساس خوانندگان محترم بتوانند با خواندن این کتاب تا حد زیادی بر دانش تحلیل گری خود بیفزایند.
مطالعه این کتاب ارزشمند را به تمام علاقهمندان و مشتاقان بازار سرمایه توصیه مینمایم ضمن اینکه خواندن چارت قیمت اگر درصدد کسب دانش و تجربه کامل در تحلیل گری بازار سرمایه هستید از مسیر راهی که مکرراً در کتابهای منتشره و دورههای آموزشی متذکر شدهام و در وبگاه شخصی حقیر نیز با عنوان «مسیر یادگیری دانش تحلیل در بازارهای سرمایه[1]» موجود است، غافل نشوید.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
در بازار بورس و تمام بازارهای مالی، کاربران برای بررسی نمودارها و وضعیت های مختلف روش های متفاوت تحلیلی را به کار می گیرند و این روش ها در بازارهایی که نقطه عطف آن ها عرضه و تقاضاست خودنمایی می کنند. هدف از شرکت در بورس رسیدن به سودی منطقی است و این هدف با کمک گرفتن از الگوها و تحلیل های رایج امکان پذیر می شود. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
الگوی قیمت (Price Pattern) در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
الگوی قیمت ( Price Pattern )
قبل از صحبت در مورد مفهوم الگوی قیمت لازم است تا اطلاعات مختصری درباره تحلیل تکنیکال داشته باشیم تا با هدف این محتوا بیشتر آشنا شویم.
وارد شدن به بورس نیازمند اطلاعات و دانش به خصوصی است و هر چه دانش شما در زمینه بورس و سهام بیشتر باشد بهتر می توانید به بررسی نمودارهای قیمت و حجم معاملات اقتصادی بپردازید.
اطلاعات لازم برای درک بهتر از بورس نیازمند تحلیل است تا با استفاده از آن بررسی مناسبی از وضعیت سهام مختلف داشته باشید و با توجه به اخبار مربوطه بتوانید با روش هایی معقول و منطقی عمل کنید. به طور کلی در حوزه بورس و سرمایه گذاری از دو روش تحلیل تکنیکی و تحلیل بنیادی استفاده می شود که ما در این محتوا به بررسی تحلیل تکنیکال و مفهوم الگوی قیمت می پردازیم.
در تحلیل تکنیکال شما با استناد به نمودارهای قیمت و انواع معاملات و حجم آن ها به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می پردازید؛ در واقع تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی مختص معاملات بازار بورس است که سرمایه گذاری ها و فرصت هایی که شما برای معامله دارید را بررسی می کند، این تجزیه و تحلیل به شما کمک می کند تا نسبت به وضعیت سهام و معاملات موجود آگاه شوید.
شما با استفاده از تحلیل تکنیکال می توانید روند معاملات و تغییراتی که در قیمت سهام به وجود آمده است را بررسی کنید. حرفه ای بودن در بورس تضمین موفقیت هر شخص است و برای رسیدن به این موفقیت لازم است تا به استراتژی ها و تحلیل هایی که برای رسیدن به جایگاهی برتر در خرید و فروش سهام ضرورت دارد، آگاه باشید. (1)
مفهوم الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
هر نمودار در بازار بورس از الگوهای متفاوتی حاصل می شود و بررسی این الگوها و خواندن نمودارها باید با کسب دانش بیشتر همراه باشد و این دانش به شما کمک می کند تا توانایی بررسی وضعیت های مختلف را به دست آورید.
یکی از مهم ترین فرضیات در تحلیل تکنیکال عنوان قیمت است که در واقع نشان دهنده تمام اطلاعات لازم است؛ شما با تحلیل نمودارهای قیمت و بررسی آمار نوسان آن و مشاهده تغییرات توسط تحلیل تکنیکال می توانید جریان قیمت های پیش رو را پیش بینی کنید.
فرضیه دیگر این موضوع را بیان می کند که نوسان قیمتی که در بازار سهام وجود دارد تصادفی نیست و الگوهای موجود در دوره های مختلف زمانی تکرار می شوند، بر اساس این فرضیه سهامداران و سرمایه گذاران که به معامله مشغول هستند با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال به سود بیشتری می رسند.
همان طور که اشاره کردیم قیمت تأثیر بسیاری بر تغییرات بازار سهام دارد و در تحلیل تکنیکال اصلی مهم است؛ البته ذکر این نکته ناگفته نماند که در قیمت یک سهم اصول و عوامل متعددی تأثیرگذار هستند و با توجه به این عوامل است که می توانیم نقش قیمت در تحلیل تکنیکال را مشاهده کنیم. قیمت در بازار سهام بیانگر همه چیز است و نوسان قیمت در واقع عرضه و تقاضایی را نشان می دهد که در حال شکل گیری است.
اصل دیگری که باید به آن اشاره کنیم تکرار روندهاست؛ تحلیل تکنیکال نشان می دهد که قیمت در انواع روندهای بلندمدت، کوتاه مدت و خواندن چارت قیمت میان مدت حرکت و جریان گذشته را تکرار می کند. قیمت به طور کلی همیشه در حال تکرار است و بر اساس اصول و وضعیت بازار و عوامل متعددی که می تواند بر روی قیمت تأثیرگذار باشد، طی دوره های زمانی مختلف تکرار می شود. (1)
کسانی که بر اساس تحلیل تکنیکال به تجزیه و تحلیل می پردازند در واقع با استفاده از این نمودارها و تکرار قیمت ها، وضعیت های مختلف را بررسی می کنند. در بازار بورس الگو و روش هایی وجود دارد که از آن ها می توان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
نقش الگوی قیمت در تحلیل تکنیکال
مهم ترین نقش در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمت هستند که در ادامه به انواع آن ها نیز اشاره خواهیم کرد. الگوهای قیمت بر اساس خطوط، نمودار و منحنی های متعددی شناخته می شوند و برای اینکه با نقش الگوی قیمت بیشتر آشنا شویم اشاره به این موارد خالی از لطف نیست.
مفهوم خط روند یکی از عنوان هایی است که در بازار سهام به کسانی که تحلیل تکنیکال را به کار می برند، کمک می کند. در واقع خط روند مسیرهای مستقیمی بر روی نمودار هستند که توسط اتصال خطوط مقاومت و حمایت کشیده می شوند. در توضیح عنوان های حمایت و مقاومت باید این گونه بگوییم که این عنوان ها نقاط مهمی بر روی نمودار هستند که اتصال بین عرضه و تقاضا را شکل می دهند. (2)
هر زمان که تقاضا افزایش پیدا می کند از کاهش قیمت جلوگیری می شود و نقطه حمایت شکل می گیرد و در مقابل هر چه در نمودار قیمت ها به خطوط مقاومت نزدیک تر می شوند تولیدکنندگان یا همان عرضه کنندگان تمایل بیشتری به فروش نشان می دهند و به طور کلی عرضه از تقاضا پیشی می گیرد.
خطوط روند به دو بخش صعودی و نزولی تقسیم می شوند؛ خطوطی که شیبی رو به بالا دارند را خط صعودی می نامند و خطوط نزولی معمولا شیبی رو به پایین دارند. خطوط روند صعودی از اتصال چند نقطه مینیمم شکی می گیرد و در مقابل خط نزولی اتصال چند نقطه ماکزیمم است؛ توجه داشته باشید که خط روند صعودی همانند عنوان حمایت شکل می گیرد و با شکسته شدن این خط نمودار قیمت نیز تغییر می کند. (2)
ذکر این نکته شاید برای شما هم مفید باشد که بدانید هنگامی که نمودار قیمت یک سهام صعودی است، خریدن سهام و نگه داشتن آن تا پایان خط روند صعودی، بهترین انتخابی است که شما می توانید داشته باشید. همان طور که روند صعودی مسیری شبیه به حمایت دارد، روند نزولی نیز مانند مقاومت عمل می کند و در این روند نیز اگر خط روند شکسته شود نمودار قیمت تغییر می کند.
نقطه مقابل روند صعودی در خریدن سهام، فروش سهام در روند نزولی است؛ به این معنا که بهترین واکنش به این وضعیت فروش سهم و انتظار برای پایان روند نزولی است تا بعد از آن بتوانید اقدام به خرید سهم کنید. (2)
کاربرد انواع الگوهای قیمت
در بازار بورس و سهام دو نوع الگوی قیمت وجود دارد که هر کدام از این ها شامل موارد متعدد دیگری می شوند که به معرفی خواندن چارت قیمت آن ها می پردازیم.
الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامه دهنده دو نوع الگوی قیمتی هستند که شما در بازار بورس با آن ها روبرو هستید؛ در تعریف الگوهای بازگشتی به ما نشان می دهند که یک روند چگونه تغییر می کند و برعکس الگوهای ادامه دهنده توقف کوتاه در یک روند را نمایش می دهند. (2)
انواع نمودارهای مبتنی بر زمان در سامانه تریدینگ ویو
در مقالات پیشین به بررسی انواع نمودار در سامانه تریدینگ ویو پرداختیم. همانطور که بیان شد نمودارها در تریدینگ ویو به دو دسته مبتنی بر زمان و مبتنی بر قیمت تقسیم بندی می شوند. در این مقاله به معرفی انواع نمودار های مبتنی بر زمان در این سامانه قدرتمند می پردازیم.
بیشتر بخوانید:انواع نمودار قیمتی در تریدینگ ویو
معیار اصلی در خواندن این نمودارها تایم فریم و یا برش زمانی می باشد. این بدین معناست که هر بخش یا شکست در این نمودار نشان دهنده قیمت در یک زمان مشخص است. این نمودارها خود به دو دسته کلی تقسیم می شوند. نخست نمودارهای خطی بوده که جدا از کار در بازارهای مالی در سایر مسائل آماری نیز مورد استفاده وسیع قرار می گیرند.
بیشتر بخوانید: تایم فریم خواندن چارت قیمت چیست؟
نوع دوم نمودارهای OHLC هستند که نسبت به نمودار خطی اطلاعات بیشتری را در اختیار تحلیلگر قرار می دهند. این اطلاعات چهار بخش قیمت در زمان باز شدن (Open)، بالاترین قیمت (High)، پایین ترین قیمت (Low) و قیمت در زمان بسته شدن (Close) شامل می شوند. هر کدام از این نمودارها نقاط قوت و ضعف و همچنین استراتژی معاملاتی و تحلیلی مخصوص خود را نیز دارا بوده و اینکه کدام یک برای معامله شما مناسب تر باشد به دانش، تجربه، بازار و نگرش معاملاتی شما بستگی دارد.
نمودار میله ای (Bars):
این نمودار از دسته نمودارهای OHLC است. نمودار میله ای خود از چهار بخش تشکیل شده که بدین شرح است:
۱- خط عمودی که نشان دهنده کل نوسان قیمت در آن بازه زمانی است.
۲- خط افقی کوچک سمت چپ که نشانده قیمت در زمان باز شدن میله است.
۳- خط افقی کوچک سمت راست که نشان دهنده قیمت در زمان بسته شدن میله است.
۴- رنگ میله که در صورت سبز بودن نشان دهنده صعود قیمت بوده و قرمز بودن نشان دهنده نزول قیمت در طول میله است.
در صورتی که قیمت طی مدت زمان تعیین شده در یک میله صعود کرده باشد و به رنگ سبز نمایش داده شود، خط افقی سمت چپ در پایین میله و خطی افقی سمت راست در بالای میله قرار می گیرد. همچنین در صورت نزول قیمت و قرمز بودن رنگ میله این جریان برعکس می شود.
نمودار شمعی (Candle Steak):
نمودار های شمعی بی اغراق پرطرفدار ترین نوع نمودارهای قیمت بوده که اکثر تحلیلگران بزرگ با استفاده از آن آنالیز خود را ارائه می دهند. این نوع نمودار که به نام شمع های ژاپنی نیز شناخته می شوند، در قرن ۱۸ میلادی توسط «مونه هیسا هما» تاجر برنج ژاپنی اختراع شد. نمودار شمعی هم مانند نمودار میله ای یک نمودار مبتنی بر زمان با معیار های OHLC می باشد.
طریقه خواندن نمودار شمعی (Candle Stick):
نمودار شمعی از سه بخش تشکیل می شود:
۱- بدنه (Body): به بخش تو پر هر کندل در نمودار گفته می شود. بدنه کندل طول تغییرات قیمت از زمان باز شدن کندل تا زمان بسته شدن آن را نمایش داده و با یک نگاه به آن می توان متوجه شد که حجم تغییرات در طول آن کندل چقدر بوده است.
۲- سایه (Shadow): به خطوط باریکی که در بالا و پایین هر کندل نشان داده می شود سایه کندل گفته می شود. سایه بالایی کندل نشان دهنده بالاترین و سایه پایین نشان دهنده کمترین قیمتی است که در طول آن کندل یک شاخص تجربه کرده است.
۳- رنگ کندل: چنانچه رنگ کندل در نمودار سبز باشد قیمت در طی کندل افزایش داشته و نقطه بازشدن قیمت در قسمت پایین بدنه قرار می گیرد. در صورتی که رنگ کندل قرمز رنگ باشد به معنی کاهش قیمت بوده و نقطه باز شدن در بالای بدنه و بسته شدن در پایین آن قرار می گیرد.
تفاوت Candles و Hollow Candles در تریدینگ ویو:
در واقع سیستم و کارکرد این دو نوع نمودار کاملاً یکی بوده و تنها تفاوت در میان آنان این است که در نمودار Hollow Candles، کندل های افزایشی بدنه ای تو خالی دارند. البته می توانید از بخش تنظیمات نمودار رنگ کندل ها را به شیوه دلخواه تغییر دهید.
نمودار شمعی هیکین آشی (Heikin Ashi):
نمودار هیکین آشی مانند نمودار Candle Stick قیمت را با استفاده از شمع یا همان کندل نشان داده و یک نمودار OHLC است. تفاوت میان این دو نمودار نحوه محاسبه قیمت است. در نمودار شمعی قیمت باز شدن و بسته شدن دقیقاً همان قیمتی بوده که یک دارایی و یا ارز در آن بازه زمانی مشخص تجربه کرده، اما در نمودار هیکین آشی بدین شکل محاسبه می شود:
قیمت در زمان باز شدن کندل: بالاترین و پایین ترین قیمت کندل گذشته تقسیم بر دو:
(Passed candle (Open + Close)) / 2
قیمت در زمان بسته شدن کندل: جمع قیمت در زمان باز شدن کندل، بسته شدن آن، بالاترین حد و پایین ترین حد تقسیم بر چهار:
(Open + High + Close + Low) / 4
قیمت های High و Low در هیکین آشی نیز مانند نمودار شمعی محاسبه می گردد.
از مزایای استفاده از نمودار هیکین آشی تأثیر کمتر نوسانات روزانه در سبز یا قرمز بودن کندل است و به لطف این خصوصیت تحلیلگران نوع روند را بهتر می توانند تشخیص دهند.
نمودار خطی Line Area و Base Line:
بزرگترین مزیت استفاده از نمودارهای خطی این بوده که هر شخصی بدون کمترین دانش در خصوص نمودار، خوانی به راحتی می تواند با یک توضیح کوتاه آن را درک کند. در نمودارهای خطی جزئیات کمتری نسبت به نمودارهای شمعی و میله ای نمایش داده می شود.
نمودار خطی هم مانند دیگر نمودار بر اساس تایم فریم کار می کند. هر شکست در نمودار خطی به معنی اتمام بازه زمانی مورد نظر کاربر می باشد. تفاوت اصلی آن با نمودار های دیگر این بوده که شکست ها در نمودار خطی تنها قیمت را در زمان بسته شدن آن برش از زمان نشان می دهد. این بدین معناست که اگر شما تایم فریم خود را روی یک روزه تنظیم کنید هر نقطه از نمودار نشان دهنده قیمت در اتمام آن روز است.
تفاوت نمودارهای خطی Line با Area و Baseline:
در واقع نوع رسم این نمودارها با یک دیگر تفاوتی ندارد. در نمودار Area تریدینگ ویو به شما این امکان را می دهد که محدوده داخلی نمودار خود را با رنگی دیگر به صورت تو پر در آورید. این خصوصیت زمانی بیشترین کاربرد را دارد که شما در حال مقایسه قیمت دو شاخص در یک صفحه باشید.
در نمودار Baseline نیز هر شکست نشان دهنده قیمت بسته شدن در اتمام بازه زمانی مورد نظر شما بوده و تنها یک امکان مضاعف را در اختیار شما قرار می دهد. نمودار Baseline با استفاده از یک خط میانگین قیمت را در قسمتی از زمان که کاربر در حال مشاهده آن می باشد نشان می دهد. قسمت بالایی این خط که سبز رنگ بوده، زمان هایی را که قیمت بالای خط میانگین خود قرار داشته را نمایش داده و قسمت پایینی آن که قرمز رنگ می باشد بر عکس این کار را انجام می دهد.
انواع نمودار در فارکس
می توان چنین گفت که انواع نمودار در فارکس، ابزاری اساسی و مهم برای کمک به تریدرهای فارکس در جهت تجزیه و تحلیل فنی، تا بتوانند محل مناسب سرمایه گذاری خود را تعیین کنند.
انواع نمودار در فارکس که در این مقاله به معرفی آنها می پردازیم: خطی، میله ای و شمعدان
نمودار خطی یا لاین(line)
یکی از انواع نمودار در فارکس است که ساده ترین وابتدایی ترین نمایش خط است. در حقیقت این نقاط متفاوت، قیمت یک دارایی ویژه را بر روی نمودار مشخص می کنند. سپس نقاط هم جوار به یکدیگر وصل می شوند. این نوع نمودار فارکس و درک آن بسیار ساده است.
همانطور که می بینید نمودار خطی، فقط حرکت قیمت بسته شده را نشان می دهد.
نمودار میله ای یا بار(Bar)
یکی دیگر از انواع نمودار در فارکس است. یک نمودار گرافیکی که به آن OHLC < باز (open)، زیاد (high)، کم(low)، نزدیک (close) >نیز گفته می شود، که برای ترسیم قیمت در بازارهای مالی استفاده می گردد.هر یک از علائم موجود در نمودار قیمت را در یک بازه زمانی مشخص ارائه می دهد.این نوع نمودار فارکس، قیمت باز و بسته شدن و همچنین کف قیمت و سقف قیمت را نشان می دهد.
نمودار شمعدان ژاپنی (Japanese Candlestick Charts)
طرحی است که از یک سری خطوط ضخیم تشکیل شده است(شمع) candle رنگی نشان داده شده که نسبت به شمع قبلی نزدیک تر و پایین تر است و ارائه کننده دامنه قیمت و پایین بودن و بالا بودن قیمت در آن بازه زمانی است.
اطلاعاتی که نمودار شمعی نشان میدهد با نمودار میله ای یکسان است ولی با فرمت گرافیکی شکیل تر و زیباتر.
کدام نمودار برای معاملات فارکس بهترین است؟
پس از معرفی انواع نمودار در فارکس این سوال پیش می آید که کدام نمودار از بین انواع نمودار در فارکس برای انجام معاملات بهترین است.
تریدرهای حرفه ای، باید قادر باشند که در موقعیتهای متفاوت و جهت تجزیه و تحلیل دقیق و درست بازار نحوه استفاده از هر سه نمودار را یاد بگیرند تا قادر باشند بهترین زمان و نقطه ورود به معامله را شناسایی کنند و همینطور بهترین جایگاه برای قرار دادن حد ضرر (stop loss) و همچنین دریافت سود(take profit) را تشخیص دهند.
چگونه نمودارهای فارکس را می خوانید؟
انواع نمودار در فارکس، ریت تبادل بین دو ارز و اینکه در طول زمان چطور تغییر کرده را نشان می دهند. اگر بتوانید مهارت خواندن و تحلیل نمودارها را فرا بگیرید قادر به درک بازار خواهید بود.
نمودار خطی: نمودار خطی آسانترین نمودار در فارکس است. قیمت پایانی و قیمت های دیگر با خطی بهم وصل می شوند.
زمانی که در یک خط بهم می رسند و با هم آمیخته می شوند، افزایش و سقوط یک جفت ارز را به شما نشان می دهد.
نمودار میله ای: این نمودار به سادگی نمودار خطی نیست. اما مناسب برای مواردی است که نیاز به اطلاعات بیشتری است. آنها قیمت باز و بسته شدن یک جفت ارزی و همچنین اوج و فرود را به شما نشان می دهند. پایین یک نوار عمودی پایین ترین قیمت ترید برای آن دوره و بالای صفحه، بالاترین قیمت را به شما نشان می دهد.
هش افقی در سمت چپ نمودار میله ای قسمت باز شدن قیمت و در سمت راست، هش افقی قیمت بسته شدن را نشان می دهد.
نمودار شمعدان: این نمودار نیز مانند سایر انواع نمودار در فارکس، محدوده معاملات را از یک سطح به پایین با یک خط عمودی نشان می دهد. برای آنهایی که خواهان داده و اطلاعات بیشتری هستند، بلوک هایی در وسط وجود دارد و محدوده باز و بسته شدن را نشان می دهد. چنانچه بلوک میانی پررنگ شود، جفت ارز با قیمت کمتری نسبت به زمان شروع بسته شده است و در صورتی که بلوک میانی خالی باشد یا رنگ متفاوت داشته باشد، نشان دهنده آن است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت شروع است.
کدام نمودار برای ترید روزانه بهترین است؟
ببینیم که برای ترید روزانه استفاده از چه نموداری بهتر است؟ چه نموداری تریدرهای تازه کار اغلب نمی دانند که کدام بازه زمانی را در هنگام ترید کردن پیگیری کنند. اصولا برای تریدهای روزانه، نمودار تیک (tick) بهترین عملکرد و نتیجه را می دهد. نمودار تیک دقیق ترین اطلاعات را نشان می دهد و همینطور سیگنال هایی با پتانسیل بالاتری هنگام فعال بودن بازار (نسبت به یک نمودار یک دقیقه ای با بیشتر) ارائه می دهد. این نمودار حتی زمانی هم که فعالیت کمی وجود دارد هایلایت دارد.
دلیل خالی بودن قسمت هایی از نمودار
د ر انواع نمودار در فارکس، نمودار شمعدان به دلیل دارا بودن از مزایای بیشتر، مورد استفاده بیشتری هم دارد. ساختار این نوع نمودار دارای اهمیت بالایی است.سایه بالا و پایین (shadow)، وقتی رنگ آن سفید یا در اصطلاح خالی است و سایه کوتاه دارد. مفهوم آن این است که قیمت کف بالاتر از قیمت شروع است و صورت عکس آن زمانی است که بخش پایانی نسبت به قیمت باز شدن کوچکتر باشد که در اینصورت، رنگ آن مشکی می شود یا توپراست و زمانی اتفاق می افتد که خریداران قیمت را از اول صبح تا پایان روز کنترل می کرده اند و بسیار صعودی به حساب می آید (bullish) و چون سریع و در کسری از ثانیه اتفاق می افتد نمودار آن را نشان نمی دهد.
در صورت دیگر، به عنوان مثال در یک بازه زمانی چند روز گذشته که مرور و بررسی بکنیم، متوجه می شویم که در برخی قسمتها نمودار خالی است نه تنها فقط یک کندل.
دلیل این است که بروکر به L P متصل است و قیمت در آن بازه زمانی یا وجود نداشته است مثلا در آیتم طلا بازار حدود یک ساعت بسته بوده است و یا فید قیمت از طرف LP به بروکر ارسال نشده است و به همین دلیل بر روی نمودار نشان داده نمی شود و به همین سبب قسمتهایی خالی بر روی نمودار ظاهر می شود.
تایم فریم های مورد استفاده در نمودار
بعد از آنکه از انواع نمودار در فارکس گفتیم، اکنون از تایم فریم های مورد استفاده در نمودار صحبت می کنیم. تایم فریم(time frame)، واحد استاندارد زمان اندازه گیری شده روی نمودار است. در پلتفرم متاتریدر، تایم فریم ها(بازه های زمانی) عبارتند از:
- تایم فریم 1 دقیقه ای
- تایم فریم 5 دقیقه ای
- تایم فریم 15 دقیقه ای
- تایم فریم سی دقیقه ای
- تایم فریم ساعتی
– تایم فریم 4 ساعته
– تایم فریم روزانه
– تایم فریم هفتگی
– تایم فریم ماهانه
تایم فریم نمایش داده شده در متاتریدر 5 بیشتر از متاتریدر 4 است.
برای مثال، نمودار شمعی 5 دقیقه ای بیانگر آن است که هر شمعدان محدوده قیمتی را نشان می دهد که در 5 دقیقه ترید، در زمان ذکر شده در محور X نمودار نشان داده شده است.
تایم فریم های نمودار فواصل اطلاعاتی و میزان اطلاعاتی که میبینند را تغییر می دهند. زمانی که حجم معاملات زیاد است در جهت کاهش جزئیات، تایم فریم خود را افزایش دهید.
برای بهبود جزئیات، وقتی حجم معاملات کم است، تایم فریم های خود را کاهش دهید و بعد از آن در روز ترید، جهت مشاهده روندها تایم فریم را تمدید نمایید.
حمایت و مقاومت در فارکس
حمایت و مقاومت در فارکس به چه معناست؟ حمایت اغلب به عنوان یک کف در نظر گرفته می شود، که از قیمتها محافظت و نگهداری می کند. سطح حمایت زمانی رخ می دهد که کاهش قیمت متوقف می گردد، تغییر جهت می دهد و رو به افزایش می گذارد.
سطح مقاومت نیز، یک سطح قیمت است که در آن افزایش قیمت متوقف می شود، تغییر جهت می دهد و رو به سقوط می رود.
چگونگی رسم سطح حمایت و مقاومت در فارکس یک استراتژی را تشکیل می دهد. این مفهوم گرچه بسیار بین تریدرها رایج است اما بسیاری از سرمایه گذاران مفهوم حمایت و مقاومت در فارکس را درک نکرده اند. معامله گران می توانند با استفاده از استراتژی پرایس اکشن در تریدها این نقاط را یافته و برای یک معامله درست استفاده بکنند.
سخن پایانی
انواع نمودار در فارکس، اساسا به یک معامله گر اجازه می دهد تا گذشته را مشاهده کند. با استفاده از انواع نمودار در فارکس، تجزیه و تحلیل فنی یک جفت ارز راحت تر شده است. آنالیست های فنی بر این باورند که با مطالعه گذشته می توان آینده حرکت قیمت را پیش بینی کرد.
آشنایی با انواع نمودار در فارکس بخش مهمی از آموزش فارکس و آشنایی با این بازار مالی می باشد. انواع نمودار در فارکس که شامل نمودار خطی، میله ای و شمعدان است را یک به یک بررسی کردیم و نحوه خواندن و کاربرد هر یک را توضیح دادیم و به این نتیجه رسیدیم که برای یک ترید موفق آشنایی با انواع نمودار در فارکس از ابزار لازم و ضروری است.
امید که مطالب عنوان شده مورد توجه شما کاربر گرامی قرار گرفته باشد لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک گذارید.
یک نمودار قیمت چیست؟ انواع نمودارهای قیمت کدام اند؟
در ادامه آموزش های مقدماتی فارکس در این مبحث خواهید آموخت که نمودار چگونه تعریف میشود، چگونه ساخته شده است و مشخصات مختلف خواندن چارت قیمت نمودار چیست. میتوانید یکی را در تصویر زیر مشاهده کنید.
یک نمودار معاملاتی دنباله ای از قیمت ها است که در یک بازه زمانی مشخص ترسیم میشود. در نمودار، محور عمودی (محور y) مقیاس قیمت را نشان میدهد و محور افقی (محور x) مقیاس زمان را نشان میدهد. قیمت ها از چپ به راست در محور افقی نشان داده میشوند که جدیدترین حرکت قیمت دورترین سمت راست است.
تحلیل گران فنی (که منحصراً از طریق نمودار تجارت میکنند) از نمودارها برای تجزیه و تحلیل انواع مختلف اوراق بهادار و پیش بینی حرکت های آینده در بازار استفاده میکنند.
اگرچه متخصصین فنی تقریباً به طور انحصاری از نمودارها استفاده میکنند، اما استفاده از نمودارها فقط به تجزیه و تحلیل فنی محدود نمیشود. آنها همچنین میتوانند برای تحلیل گران بنیادی (که با استفاده از داده های بنیادی تجارت میکنند) به دلیل آسان خواندن نمایش گرافیکی حرکت یک قیمت امنیتی در یک بازه زمانی خاص، بسیار مورد استفاده قرار گیرند. یک ثبت تاریخی گرافیکی به شما کمک میکند تا تأثیر وقایع کلیدی اقتصادی و غیر اقتصادی بر قیمت یک اوراق بهادار را تشخیص دهید، به شما امکان میدهد عملکرد آن را برای مدت زمان خواندن چارت قیمت خواندن چارت قیمت مشخص ارزیابی کنید و اینکه آیا معاملات در نزدیک طرفین (اوج و فرود) قرار دارند یا این که در بین این دو هستند.
چارچوب زمانی یک نمودار قیمت
چارچوب زمانی که برای ترسیم نمودار استفاده میشود بستگی به میزان فشرده سازی داده های تجسم یافته دارد. میتوانید چارچوب زمانی روزانه (ثانیه ای، 1 دقیقه، 5 دقیقه، 10 دقیقه، 1 ساعت، 4 ساعت و غیره)، روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه داشته باشید.
اگر میخواهید جزئیات بیشتری نمایش داده شود، به داده های فشرده شده کمتری نیاز خواهید داشت. با این وجود، هرچه فشرده سازی داده ها بیشتر باشد، داده های بیشتری را می توان بر روی نمودار نمایش داد (شما نمیتوانید داده های دو ساله را در یک بازه زمانی پنج دقیقه ای مشاهده کنید).
داده های روزانه و هفتگی در نمودار های قیمت
داده های روزانه شامل داده های روزانه ای است که برای نشان دادن هر روز، به صورت یک دوره واحد بسته بندی شده است.
داده های هفتگی شامل داده های روزانه است که برای نشان دادن هر دوره پنج روزه به عنوان یک نقطه واحد داده، فشرده شده است.
هرچه داده ها دارای فشردگی بیشتری باشند، مدت زمان طولانی تری برای نمایش داده ها امکان پذیر است. معامله گران برای پیش بینی نوسانات کوتاه مدت قیمت بر روی نمودارهای متشکل از داده های روزانه و درون هر روز (مانند نمودارهای 10 دقیقه ای) تمرکز میکنند، زیرا همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، هرچه اطلاعات دارای فشردگی کمتری باشند، جزئیات بیشتری از آن ترسیم خواهد شد. با این حال، اگرچه از نظر جزئیات غنی است، اما کوتاه مدت، حاوی اتفافات تصادفی زیادی است و میتواند فرار باشد. جهش های زیاد قیمت، شکاف قیمت ها و دامنه های بسیار پایین و بالا میتواند تصویر کلی را بسیار راحت تر تحریف کند.
سرمایه گذاران در نمودارهای هفتگی و ماهانه تمرکز میکنند تا روند طولانی مدت را مشاهده کنند و حرکت قیمت در بلند مدت را پیش بینی کنند. با این وجود اکثر بازیگران باتجربه بازار از ترکیبی از نمودار کوتاه مدت و نمودار بلند مدت استفاده میکنند. از چارچوب های زمانی بزرگتر برای تجزیه و تحلیل تصویر کلی و به دست آوردن چشم انداز گسترده ای از اقدام قیمت استفاده میشود. به محض اینکه یک تصویر بزرگ آنالیز شود، میتوان از یک قاب زمانی روزانه یا حتی کوچکتر برای زوم کردن به روی چند ماه، روز و ساعت گذشته استفاده کرد.
4 روش وجود دارد که هنگام تجسم حرکت قیمت، بیشتر از آنها استفاده میشود، که شامل: خط، میله، شمعدان و هیکن آشی است. هر کدام از آنها مزایا و نقاط کور خاص خود را دارند.
نمودار خطی
نمودارهای خطی شامل یک قسمت از اطلاعات تجاری هستند که معمولاً بسته شدن (آخرین قیمت معامله شده در بازه زمانی) است. برخی از فعالان بازار که روزانه و نه به صورت یک قسمت از روز معامله میکنند، قیمت بسته شدن را بیش از قیمت باز، بالا یا پایین میدانند، زیرا اگر تنها بسته شدن را در نظر بگیریم، نوسانات داخل روز را میتوان نادیده گرفت. علاوه بر این، گاهی اوقات فقط داده های بسته شده برای برخی از شاخص ها و سهام معاملات باریک موجود است که نمودارهای خطی را تنها گزینه موجود ارائه میدهد.
نمودار میله ای
یکی از محبوب ترین روش های نمودار، نمودار میله ای است. به منظور رسم هر دوره از نمودار میله ای، شما به بالا، پایین و بسته نیاز دارید. قیمت باز اجباری نیست، اما در صورت موجود بودن استفاده میشود. بالا و پایین توسط بالا و پایین نوار تجسم مییابد. قیمت باز به عنوان یک خط افقی کوتاه که در سمت چپ نوار امتداد دارد نمایش داده میشود ، در حالی که قیمت بسته یک خط افقی کوتاه است که به سمت راست گسترش یافته است. در یک نمودار روزانه، هر میله نشان دهنده میزان کم، زیاد، باز و بسته برای یک روز خاص است. نمودارهای هفتگی بر اساس باز های دوشنبه، بسته های جمعه و کم و زیاد آن هفته یک میله دارند.
استثنا در نمودارهای میلهای قیمت
برخی از نمودارهای میله ای شامل قیمت باز نیستند، به این معنی که میله فقط با قیمت بسته عبور میکند. این تغییر به داده های موجود بستگی دارد.
نمودارهای میله ای برای نمایش مقدار زیادی داده نسبت به شمعدان مناسب ترند. نمودارهای میله ای میله های منفرد نسبتاً نازک هستند و به کاربران این امکان را میدهد قبل از بهم ریختن نمودار تعداد بیشتری میله قرار دهند. نمودارهای خطی نیز شلوغی کمتری را نشان میدهند، اما جزئیات کمتری را نیز ارائه میدهند (بدون دامنه کم-زیاد). نمودارهای میله ای که فاقد قیمت باز هستند، یک روش ایده آل برای تجزیه و تحلیل بسته نسبت به بالا و پایین است.
نمودار شمعدانی
نمودارهای شمعدانی که از ژاپن منشا میگیرند، اخیراً بسیار محبوب شده اند. برای رسم نمودار شمعدانی، شما باید تمام باز، بسته و کم و زیاد قیمت را با هم داشته باشید، در حالی که برای نمودار میله ای میتوانید باز را از دست بدهید. شمعدان هفتگی براساس باز روز دوشنبه، محدوده کم هفته در داخل هفته و بسته شدن جمعه است، در حالی که شمعدان روزانه از همان سطح قیمت استفاده میکند ، اما به صورت روزانه.
بسیاری از سرمایه گذاران از نمودارهای شمعدانی استفاده میکنند زیرا خواندن رابطه بین باز و بسته را بسیار آسان میکند. شمعدان های سبز حرکت قیمت رو به بالا را نشان میدهند (وقتی که بسته شدن بالاتر از باز است)، در حالی که شمعدان های قرمز هنگام بسته شدن در زیر باز ترسیم میشوند. فاصله بین باز و بسته که به صورت مستطیل قرمز یا سبز عمودی نشان داده شده است، بدنه شمع نامیده میشود. خطوطی که به بالا و پایین بدنه میرسند به عنوان سایه شناخته میشوند و نشان دهنده بالا و پایین دوره مربوطه هستند.
هیکن آشی
کسانی که با نمودارهای شمعدانی آشنا هستند میدانند که این یکی از بهترین و سریع ترین راه ها برای درک شرایط بازار است.
معامله گران ژاپنی سعی کردند پیش بینی قیمت را آسان تر و سریعتر کنند. نمودار هیکن آشی که بعد از شمعدانی آمد، یکی از چندین موفقیت مختلف بازرگانان ژاپنی است. با استفاده از نمودارهای هیکن آشی میتوانید سریعتر پیش بینی کنید. علاوه بر این، درک و تجارت آنها از نمودارهای شمعدانی آسان تر است.
نمودار هیکن آشی مانند نمودار شمعدانی به نظر میرسد، اما روش محاسبه و رسم شمع های نمودار هیکن آشی با نمودار شمعدانی متفاوت است.
در نمودارهای شمعدانی، هر شمعدان چهار قیمت مختلف را نشان میدهد: قیمت باز، بسته، بالا و پایین. هر شمعدان جدا از دیگران است و هیچ ارتباطی با شمعدان قبلی یا بعدی ندارد.
هیکن آشی چگونه شکل گرفته است؟
در مقابل، نمودار هیکنن آشی با استفاده از برخی اطلاعات از نمودار قبلی محاسبه و ترسیم میشود:
قیمت باز: قیمت باز در نمودار هیکن آشی میانگین باز و بسته شدن نمودار قبلی است.
قیمت نزدیک: قیمت نزدیک در نمودار هیکن آشی میانگین قیمت های باز، بسته، بالا و پایین است.
قیمت بالا: قیمت بالا در نمودار هیکن آشی از بین یکی از قیمت های بالا، باز و بسته که بیشترین ارزش را دارد انتخاب میشود.
قیمت پایین: قیمت پایین نمودار هیکن آشی از بین یکی از قیمت های بالا، باز و بسته انتخاب میشود که کمترین مقدار را دارد.
نمودار هیکن آشی کندتر از نمودار شمعدانی است و به دلیل ارتباط نمودار ها بین یکدیگر، سیگنال های آن به تأخیر می افتد. این تاخیر باعث شده است که نمودار هیکن آشی شاخص خوبی برای جفت ارزهای متغیر باشد زیرا مانع از عجله و اشتباه و معامله در برابر بازار میشود.
به دلیل تاخیر، نمودار هیکن آشی تعداد کمتری از سیگنال های کاذب را دارد و مانع تصمیم گیری های نادرست میشود. از طرف دیگر، خواندن نمودارهای هیکن آشی آسان تر است، زیرا برخلاف شمعدان ها، آنها الگوهای زیادی ندارند.
برخی از بازرگانان فقط به هیکن آشی برای تجارت اعتماد میكنند. این ایده خوبی است مخصوصاً برای کسانی که به اندازه کافی صبور و منظم نیستند یا کسانی که به دلیل ورود خیلی زود و خیلی دیر خارج شدن، ضرر میکنند. این به شما کمک میکند تا بازارهای پرطرفدار را دنبال کنید، زیرا مدت طولانی تری منتظر میمانید و سپس وقتی شما در ابتدای یک روند قوی هستید، به شما امکان ورود میدهد.
دیدگاه شما