اصطلاح گپ در فارکس و بازارهای مالی به چه معناست؟
با توجه به اهمیت سرمایه گذاری در زمینه بورس و ارز های دیجیتال و فارکس، در این مقاله قصد داریم به اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم و پر تکرار ترین سوال های شما که ” اصطلاح گپ در فارکس چیست ” است، پاسخ دهیم. بنابراین از شما می خواهیم تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا با در اختیار گذاشتن اطلاعات بسیار در این زمینه به تمام سوال های شما پاسخ داده باشیم.
- اگر تازه کار هستید، مقاله راهنمای ورود به فارکس را بخوانید.
اصطلاح گپ در فارکس
گپ در فارکس همان شکاف قیمت در بازارهای مالی است. که از اتفاق های جنجال برانگیز است که در بازارهای مالی اتفاق میافتد. حال در این قسمت به طور مفصل پیرامون آن که اصطلاح گپ در بازار فارکس چه کاربردی دارد خواهیم پرداخت. شکاف قیمت های زیادی بر روی نمودار تحلیل فارکس اتفاق می افتد که به قسمت هایی گفته میشود که معمولاً در آن معامله انجام نشده است و روند صعودی در این نمودار بالاتر از قیمت های بالای روز قبل می باشد که باعث می شود که فضای بازی بر روی نمودار ایجاد شود که در طول روز پر نخواهد شد که به این اتفاق اصطلاح گپ اطلاق می شود.
روند نزولی زمانی اتفاق میافتد که بالاترین قیمت بازار در آن روز کمتر از قیمت های پایین در روزهای قبل باشد و یک شکاف ایجاد شود که در روند نزولی نشانه ضعف آن بازار به حساب بیاید و در روند صعودی نیز نشانه استحکام آن نمودار باشد. زمانی که نمودار های روزانه را چک کنید متوجه خواهید شد که این شکاف ها غالباً در نمودار های روزانه صورت می گیرد. شاید شما نیز این اصطلاح به گوشتان خورده که شکاف ها همیشه پر می شوند. این اصطلاح، یکی از رایج ترین اصطلاحاتی است که در کتاب های قیمتی وجود دارد. البته می توان گفت این اصطلاح همواره صدق نمیکند و بعضی اوقات خلاف آن ثابت شده است. اما این موضوع ثابت شده که زمانی که گپ ها بسته می شوند، پیش بینی های زیادی می توان از این موضوع انجام داد.
اصطلاح گپ در فارکس چه کاربردی دارد؟
در پاسخ به این سوال که گپ چیست؟، میتوان به سراغ مقالات مختلف می رفت و در فارکس تحلیل هایی را انجام داد در این قسمت قصد داریم، چند اصطلاح در گپ فارکس را نام ببریم و در این زمینه نیز اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دهیم. با توجه به تحلیل ها و شاهد هایی که پیرامون کندل ها انجام دادیم، به اصطلاح فاصله گرد یا پنجره دست پیدا کردیم. در بین یک واحد از تایم فریم که در این قسمت سرعت نوسان پیدا میکند، اصطلاحی به وجود می آید که به آن، پنجره یا فاصله اطلاق می شود.
گپ ها نشان دهنده این موضوع می باشند که زمانی که در روند صعودی نمودار با حالت صعودی روبهرو شدید، می توانید امیدوار باشید که ادامه روند در جهت باز شدن گپ صورت پیدا خواهد کرد. بنابراین با قدرت ادامه دهید و اگر به روند نزولی رسیدید می توانید معامله را به فروش باز کنید و شیوه فعالیت در فارکس خود را به این صورت تغییر دهید. اگر یک پنجره معکوس گشوده شد می توان گفت آن روند به پایان خواهد رسید. برای مثال می توان گفت اگر یک روند نزولی در این حالت نمودار دیده شود، این حال به معنی کم شدن فروش میزان آن میباشد و بازار شتاب پیدا خواهد کرد و قدرت اولیه بسیار کمتر از قدرت های بعدی می باشد. بنابراین روند نزولی رو به پایان می رود و روند صعودی جای خود را به روند نزولی خواهد داد. این مسائل را به طور عکس نیز می توان بیان نمود که در این حالت به هر حال بهتر است که معاملات خرید خود را در زمینه فارکس ببندیم و به معاملات فروش بپردازیم.
انواع اصطلاح گپ در فارکس
در این قسمت قصد داریم به انواع اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم. اصطلاحات گپ هر کدام مفاهیم و تعابیر خاص خود را دارد و برای ان که معانی هر کدام را متوجه شویم نیاز به مطالعه در این زمینه داریم.
گپ شكست
در چارت ها و در نمودار ها با توجه به ان که سطح زیر نمودار معنی خاص خود را دارد، می توان مقاومت قوی را برای سطح زیر نمودار نشان داد. در شناخت بازار نزولی یک نقطه از نمودار قیمت ها به صورت قوی سطح مقاومت نشان داده شده را می شکانند و حرکات بعدی را ایجاد می کنند و روند صعودی به نمودار می بخشند.
گپ خستگي
گپ خستگی نیز تعبیر و معنی خود را دارند. این اصطلاح نیز زمانی مورد استفاده قرار می گیرد. که در پایان روند و دوره های بزرگ، قیمت ها در جهت روند به وجود امده و بعد به حالت سابق خود بر می گردد.
گپ معمولي
گپ معمولی توانایی رخداد و ایجاد به کرات دارد و بدون ان که شما حرکات قیمت را در ان مشاهده نمایید می توانید شاهد رخداد گپ باشید. این گپ اتفاقی عادی در بازار فارکس می باشد.
ادامه دهنده يا روند
گپ های روند و یا گپ های ادامه دهنده، در میانه روند نمودار رخ می دهند. این گپ ها در یک روند صعودی ایجاد می شوند و نشان دهنده یک باره خریداران به بازار می باشد و فشار بازار در این حرکت ناگهانی را صورت خواهد داد. این گپ ها نیز بسیار کاربردی اند و تعابیر مشخصی دارند.
اصطلاح گپ در فارکس همان شکاف قیمتی
اصطلاح gap در فارکس به معنی شکاف قیمتی می باشد و اگر شما این اصطلاح را در هر سایت و منبع اطلاعاتی جستجو کنید متوجه این موضوع خواهید شد. اصطلاح گپ در بازار سهام را می توانید شناخت بازار نزولی در سایت ایران بورس نیز جستجو نمایید و تمام اطلاعات مورد نظر را دریافت نمایید. به هر حال اصطلاحات مربوط به بازار فارکس مانند اصطلاحات گپ بسیار پر کاربرد است و در صورت فعالیت در بازار فارکس ملزم به یادگیری انان می باشید.
اصطلاح گپ در تحلیل تکنیکال
زمانی که بین دو کندل و یا بین دو بازه زمانی شاهد ایجاد شکاف قیمتی باشیم به اصطلاح می گوییم گپ در فارکس مشاهده نموده ایم. در این فاصله نه عرضه و تقاضا ای رخ می دهد و نه خرید و فروشی انجام می گیرد. به همین دلیل یک شکاف قیمتی در نمودار ایجاد می شود که به تحلیل ان می توان گفت تا چه زمانی حالت دور شدن فارکس از خرید و فروش مشاهده می شود. مناطق مهمی بر روی روند نمودار است که اگر نقطه ورود و خروج ان را بتوانیم تشخیص دهیم، توانسته ایم نقطه حمایتی و مقاومتی نمودار را تشخیص بدهیم و نقاطی که شکاف نموداری داشته ایم را تشخیص داده باشیم. بد نیست این را هم بدانید که در بازار زمانی که اخبار و رویداد های مهمی رخ بداند برگشت های سریع در انتظارمان خواهند بود که در پی ان افزایش سرمایه و اخبار خاصی برای یک شرکت رخ می دهند و شکاف های قیمتی گسترده ای بر روی قیمت ها و سرمایه شرکت ایجاد خواهد شد. گپ تریدینگ و گپ ها در فارکس نیاز به تحلیل بسیار بالا دارد و نمی توان بدون شناخت ان دست به فعالیت در فارکس زد.
اصطلاح گپ در فارکس
شکاف قیمتی که بین دو بازه زمانی ایجاد شود را ما در بازار فارکس به نام گپ می شناسیم و از ان با این اصطلاح یاد می کنیم. در فاصله ای که بر روی نمودار گپ ایجاد شده و شکاف قیمتی داریم کم تر می توانیم شاهد ایجاد معامله بین معامله گران باشیم. حتی خرید و فروش و تقاضا نیز در بازه گپ بسیار کمیاب می شود. دلایل زیادی می تواند باعث ایجاد گپ در بازار فارکس شود. اخبار و اطلاعاتی که به یک باره به عنوان خبر فاش می شود بر روز بازار فارکس اثر گذار است و منجر به ایجاد گپ و شکاف بر روی نمودار خواهد شد. به هر حال با افشا شدن اطلاعات سود دهی و ضرر دهی غیر منتظره و یکباره یک گپ قیمتی مثبت و یا منفی ایجاد خواهد شد.
گپ در بازار های مالی
به دلایل مختلف و متنوع شاهد ایجاد گپ ها در بازار های مالی می باشیم. دلایل تکنیکی و بنیادی ایجاد کننده گپ می باشند و اگر در شرکتی درامدی بیش از انتطار به دست آید، در روز بعد قیمت این شرکت به گپ رو به رشد دچار خواهد شد. این جمله تعابیر خاصی دارد. یک تعبیر مشخص ان این است که قیمت سهم این شرکت رکورد جدیدی خواهد داشت. در فصل بعد توانایی بازگشایی با قیمتی بیشتر را خواهد داشت و به همین دلیل توانایی ایجاد گپ را داشته است. در نهایت باید بگوییم پیشنهاد ایران بورس به شما مطالعه پست مدیریت ریسک در فارکس می باشد.
سوالات متداول
گپ به معنای شکاف قیمتی در بازار می باشد که بر روی نمودار فارکس قابل مشاهده است.
بله اصطلاح گپ همان شکاف قیمتی می باشد.
به دلایل تکنیکی و مختلف که اخبار سیاسی و اطلاعات سیاسی از جمله آن می باشد.
زیرا گپ از ملزومات بازار فارکس می باشد و بدون شناخت محتوا و معنای گپ نمی توان به بازار فارکس چیره و غالب گشت و دانستن معنای آن مهم می باشد.
بررسی روند قیمت اتریوم و کرو : 10 مرداد
آیا یخهای زمستان سخت بازار ارزهای دیجیتال در حال آب شدن است؟
- مرداد ۱۰, ۱۴۰۱
- ۲۰:۳۶
با وجود شرایط بغرنج رکود در بازارهای جهانی، سرمایهگذاران همچنان بر این باورند که در بلندمدت ارزهای دیجیتال کماکان بهعنوان یک فناوری و دارایی دیجیتال واجد ارزش هستند. در نتیجه در حال حاضر میتوان گفت تمام شرط بندیهای کنونی خریداران با در نظر گرفتن بازهای بین 6 تا 12 ماه آینده انجام میشود. در واقع سوال اصلی اینجاست که آیا رکود اقتصادی میتواند دوباره بازار ارزهای دیجیتال را زمین بزند؟ یا فصل سرد و بازار نزولی ارزهای دیجیتال رو به پایان میرود و باید منتظر ثبت قلههای جدید در یک سال پیش رو باشیم؟ پاسخ این سوال هرچه باشد، به نظر میرسد سیاستگذاران نهادهای مالی خود را برای اعمال کنترل بیشتر بر دنیای نوپای ارزهای دیجیتال آماده کرده باشند. چرا که روز گذشته رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار آمریکا اعلام کرد این نهاد تلاش خواهد کرد اقدام به ثبت و قانونگذاری برای فعالیت پلتفرمهای رمزارزی نموده و توکنهای رمزارزی را در صورت لزوم بهعنوان اوراق بهادار خواهد شناخت. مسالهای که میتواند تاثیرات عمیق و بلندمدتی بر بازار رمزارزها داشته باشد.
بیت کوین(BTC) این روزها بهترین ماه خود از نظر عملکردی در یک سال اخیر را به پایان رسانده و در ماه جولای تقریبا 27% افزایش قیمت داشته است. بهعلاوه لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که رمزارز برتر بازار همچنان رابطه مستقیم قیمتی خود با بازار سهام شرکتهای فناوری ایالات متحده آمریکا، که بهترین ماه خود را از سال 2020 را پشت سر میگذارد، حفظ کرده است. در نتیجه در طول ماه گذشته، مانند چندین ماه اخیر، قیمت ارزهای دیجیتال با عملکرد شاخصهای بازار سهام و بخصوص بازار NASDAQ همراهی کردهاند. در نتیجه بیتکوین پس از آن که کندل هفتگی قبلی خود تقریبا بهصورت دوجی بست، کندل هفتگی جدید را با استراحت قیمت شروع و لمس سطح حمایتی 23000 دلار شروع کرده است. در ادامه هفته در صورت عبور قیمت بیت کوین از سطح حمایتی 23000 دلار و شکسته شدن خط میانی کانال صعودی فعلی، این رمزارز بهسمت محدوده حمایت 22200 دلار و سپس 20000 دلار روانه خواهد شد. در مقابل، تشکیل الگوهای صعودی در بازه زمانی 6 ساعته و 4 شناخت بازار نزولی ساعته روی سطوح حمایتی کلیدی نمودار، نویدبخش ورود مجدد خریداران به بازار خواهد است که در این صورت اول مقاومتهای 25500 و 26000 دلار را هدف قرار خواهند داد.
در سمت دیگر بازار، آلت کوین ها شرایط مناسبی نداشته و مشغول نوسان نزولی هستند. در این میان، تنها توکن پولکادات (DOT) با 1.8% صعود توانسته خود را در محدوده سودآور بازار حفظ کند. اما سایر آلت کوین های مطرح بازار از جمله پالیگان (MATIC)، آوالانچ (AVAX) و سولانا (SOL) نزدیک به 6% کاهش قیمت را در همین بازه زمانی ثبت کردهاند. در ادامه، توجه شما را به نوسانات قیمت 20 رمزارز برتر بازار در 24 ساعت منتهی به نگارش این مطلب جلب میکنیم. همچنین، با بررسی نمودار بازه زمانی روزانه و 4 ساعته دو رمزارز اتریوم (ETH) و کرو(CRV) در 10 مرداد و تحلیل تکنیکال چارت قیمت آنها، به ارزیابی فرصتهای پیشروی معاملهگران خواهیم پرداخت.
منبع: Quantify Crypto
سدهای پیشروی اتریوم
نمودار قیمت اتریوم در 10 مرداد و در بازه زمانی روزانه نشان میدهد چطور این رمزارز پس از بهنمایش گذاشتن یک عملکرد فوق العاده در هفته گذشته، این بار در عبور از مقاومت میانگین متحرک ساده 100 در بازه روزانه بازمانده و آن را پس زده است. قرارگیری خط 61.8% فیبوناچی اکستنشن در قیمت 1800 دلار نیز کار را برای خریداران اتریوم (ETH) سختتر کرده است. بخصوص که در اندیکاتور MACD نیز خط MACD در حال رفتن به زیر خط سیگنال بوده و با تشکیل هیستوگرامهای نزولی از تمایل روند به کاهش قیمت خبر میدهد. بنابراین چنانچه فروشندگان بتوانند کنترل بازار را در دست بگیرند، قیمت ابتدا تا سطح P1 در 1500 دلار ریزش کرده و در صورت شکستن این سطح به سمت ناحیه حمایتی 1280 دلار روانه خواهد شد. در مقابل، در سناریوی صعودی سقف مقاومتی خریداران عبور کامل از سطح 1800 دلار خواهد بود.
نمودار قیمت بازه زمانی روزانه اتریوم (ETH) – منبع: TradingView
نمودار قیمت اتریوم در 10 مرداد و در بازه 4 ساعته تصویر کاملتر و دقیقتری از نحوه عملکرد روند قیمت رمزارز دوم بازار به ما نشان میدهد. مطابق این نمودار، میبینیم قیمت اتریوم (ETH) در بازه 4 ساعته برای تشکیل سقف بالاتر تلاش کرده، اما در همین حین در اندیکاتور RSI الگوی سقف پایینتر تشکیل داده است. این واگرایی منفی، حاکی از کاهش انرژی روند صعودی است که معمولا با ریزش قیمت و استراحت کوتاهمدت آن همراه خواهد بود. در نتیجه میتوان گفت اولین ایستگاه مد نظر فروشندگان در مسیر نزولی رسیدن به سطح 38.2% فیبوناچی و میانگین متحرک ساده 50 در قیمت 1600 دلار و سپس حرکت بهسمت ناحیه حمایتی 1500 دلار خواهد بود. در مقابل و در سناریوی صعودی اگر خریداران بتوانند دوباره قیمت را به بالای 1700 دلار برسانند، هدف بعدی آنها سطح 1800 دلار و فراتر از آن خواهد بود.
نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته اتریوم (ETH) – منبع: TradingView
سرنوشت کرو در دست فروشندگان
نمودار قیمت کرو در 10 مرداد و در بازه زمانی روزانه به ما نشان میدهد که این توکن در تثبیت قیمت خود بالای سطح 1.5 دلار ناموفق بوده و پس از آخرین برخورد به این ناحیه مقاومتی تغییر جهت داده است. نکتهای که باید در تحلیل رفتار قیمتی کرو (CRV) در نظر داشته باشید این است که در حال حاضر سدهای مستحکمی در مسیر پیشروی فروشندگان تشکیل شده که میتواند ریزش قیمت این توکن را بسیار دشوار کند. اولین هدف فعلی فروشندگان کرو در بازه زمانی میانمدت، رسیدن به سطح 1.2 دلار یعنی نقطه تلاقی با پیووت روزانه P1 و خط میانگین متحرک ساده 21 است. هدف بعدی آنها نیز دستیابی به قیمت 1 دلار (ناحیه سبز رنگ) خواهد بود که آن هم با سطح 61.8% فیبوناچی و خط داینامیک میانگین متحرک ساده 50 نیز همپوشانی دارد. بنابراین، نقاط حمایتی مد نظر میتوانند نقاط ورودی مناسبی برای خریدارانی باشند که میخواهند قیمت این دارایی دیجیتال را نخست تا سطح 1.5 دلار و در ادامه تا رسیدن به محدوده مقاومتی R1 در 1.7 دلار تقویت کنند.
نمودار قیمت بازه زمانی روزانه کرو (CRV) – منبع: TradingView
نمودار قیمت کرو در 10 مرداد و در بازه زمانی 4 ساعته نیز نشاندهنده تلاقی روند قیمت با حمایتهای داینامیک میانگین متحرک ساده 50 و 100 است. در صورت بالا رفتن فشار فروش و شکسته شدن این خطوط، کرو (CRV) احتمالا در اولین قدم بهسمت محدوده حمایتی 1.25 دلار روانه خواهد شد. اندیکاتور تکنیکال RSI نیز با رسیدن به مقداری کمتر از 50، از این سناریوی نزولی حمایت میکند. در مقابل، اگر حمایت سطح 61.8% فیبوناچی بتواند جلوی ریزش بیشتر قیمت را بگیرد، قیمت کرو میتواند پس از تشکیل الگوهای کندلی صعودی بر روی این ناحیه بهسمت سقف مقاومتی 1.45 دلار و 1.5 دلار حرکت کند.
نمودار قیمت بازه زمانی 4 ساعته کرو (CRV) – منبع: TradingView
آموزش جامع بازار آتی
حتما در دنیای بازار های مالی با بازار هایی دارای اهرم و بازار های فیوچرز حالاتی که معاملات شما چندین و چند برابر ارزش واقعی دارایی شما به شما سود می رسانند رو برو شده اید در این مقاله با ما همراه باشید با آموزش جامع بازار آتی (بازار فیوچرز بورس ایران) و نحوه کسب سود در آن
آموزش جامع بازار آتی و خصوصیات آن
اشخاصی که قصد انجام ترید در این بازار را دارند، باید شناخت و دانش کافی با دانش بازار آتی کالا داشته باشند. اما در پاسخ به این سوال باید گفت که قرارداد آتی، قرار دادی که کاملا شرعی و قانونی بوده و این قرارداد و عهد بین خریدار و فروشنده بر جهت یک مبلغ معین در زمان حاضر انعقاد میشود اما تحویل کالا به آینده (در سررسید مقرر) موکول میشود.
به بیان دیگر قرارداد آتی کالا، قراردادی است که فروشنده براساس آن عهد می بنند در زمان تعیین شده ( وقت مشخصب که در قرارداد ذکر می شود)، میزان و یا تعداد معینی از کالای ذکر شده در قرارداد را به مبلغی که در زمان حال و هم اکنون تعیین می کنند، بفروشد و در جهت مقابل نیز، شخص دیگر قرارداد که همان خریدار است، عهد می بندد که آن کالا را با حالت و خصوصیت استاندارد شده که در متن قرارداد ذکر شده است، خریداری کند.
پس می توان نتیجه گرفت که به قراردادی که طی آن کالایی را اکنون و در زمان حال و با مبلغ مشخصی خریداری کنیم اما تحویل و پرداخت وجه آن در آینده (سررسید در نظر گرفته شده در قرارداد) صورت بگیرد، قرارداد آتی گفته می شود.
تذکر: تسلط بر دانش بازار آتی کالا به شما نشان می دهد که کالای تحویلی که در قرارداد آتی کالا ذکر شده است، باید دارای خصوصیت کیفیت و کمیت باشد و زمان دقیق تحویل و محل تحویل آن نیز به طور شفاف در قرارداد ذکر شده باشد.
بررسی بازار آتی و معاملات داخل آن
به طور نمونه یک کشاورز به جهت فروش گندم، در تاریخ اول مهر ماه 1400 عهد می بندد که 5000 کیلوگرم از محصول خود با خصوصیات معین (کیفیت آن باید در قرارداد ذکر شود) را به ارزش 25 میلیون تومان در تاریخ اول دی ماه 1400 (سه ماه بعد)، تحویل خریدار بدهد؛ خریدار نیز در قرارداد عهد می بندد که این 5000 کیلوگرم گندم با خصوصیات ذکر شده را به مبلغ 25 میلیون تومان در تاریخ اول دی ماه 1400 از کشاورز خریداری کند؛ این نمونه، نمونه ای ساده از قرارداد آتی است.
دلیل به وجود آمدن چنین قرارداد هایی، این است که خریداران و فروشندگان دارایی، به دنبال کاهش خطر های معاملاتی خود هستند و صاحبان مشاغل و کسب و کارها همیشه از خطر های پیش بینی نشده که ممکن است به کسب و کارشان آسیب وارد کند، دوری می کنند. تریدر ها بازار آتی کالا چه به جهت خریدار و چه به جهت فروشنده باید بر دانش بازار آتی آگاهی داشته باشند.
به جهت نمونه صاحب یک کارگاه تولیدی قصد ندارد مواد اولیه مورد استفاده کارگاه خود را هر دفعه به مبلغ جدید بخرد؛ یا به عبارت دیگر وقتی که یک صادر کننده زعفران (به جهت خریدار) با تولید کننده زعفران (به جهت فروشنده)، قرارداد آتی زعفران منعقد می کند، هر دو جهت این ترید به دنبال کاهش خطر های موجود در بازار کار خود هستند که این امر اهمیت یادگیری دانش بازار آتی را دو چندان می کند.
از یک طرف خریدار، با منعقد کردن قرارداد آتی، ترسهای خود مبنی بر عدم تامین مواد اولیه با مبلغ مناسب در تاریخ معین را رفع می کند و از جهت دیگر، فروشنده نیز با منعقد کردن قرارداد آتی، فروش محصول خود را در تاریخ مشخص شده تضمین می کند و نگرانی از بابت عدم فروش محصول خود در بازار ندارد؛ به این صورت است که قرارداد آتی برای هر دو طرف ترید، دارای مزایای مناسبی است اما خریداران و فروشندگان بدون شناخت کافی بر روی دانش بازار آتی نمی توانند عملکرد خوبی در این بازار داشته باشند.
در بخش بعدی این آموزش بازار آتی کالا باید به ابهامات این مدل قرارداد ها اشاره کنیم؛ ابهامی که پیش می آید این است که اگر هر یک از طرفین ترید ( خریدار یا فروشنده)، به تعهدات ذکر شده در متن قرارداد عمل نکند، چه اتفاقی می افتد؟
این سوال برای بسیاری از اشخاصی که جدیدا با بازار آتی آشنا شده اند، پیش می آید. برای رفع این ابهام، دانش بازار آتی می تواند گره گشا باشد. باید خاطر نشان کرد که در بازار معاملات آتی بهمنظور اطمینان از انجام تعهدات طرفین (خریدار یا فروشنده)، هر یک از طرفین ترید درصدی از ارزش قرارداد مذکور را را تحت جهت «وجه تضمین لازم» نزد کارگزار و در حساب در اختیار قرار میدهند که متناسب با تغییر ارزش قرارداد های آتی، دارایی هر یک از طرفین تعدیل میشود.
صندوق طلا بازار آتی
به این امر توجه کنید که وجه تضمین لازم در حقیقت به دو بخش تقسیم میشود؛ بخش اول «وجه تضمین اولیه» است و بخش دوم «وجه تضمین اضافی» که این بخش بر مبنای اختیار و میزان خطر موجود در بازار، متناسب با نوسانات مبلغ نقدی دارایی پایه تعیین شده و به وجه تضمین اولیه اضافه میشود؛ بنابراین مبلغ وجه تضمین لازم، متغیر و از طریق بورس کالا تعیین و حداقل دو روز معاملاتی قبل به طرفین ترید اعلام می شود.
توجه کنید که بازار معامله های آتی یکی از زیر مجموعه های بازار مشتقه است و خود بازار مشتقه نیز یکی از بازار های زیرمجموعه بورس کالا ایران است. پس می توان گفت که تمامی قوانین و دستورالعمل های بورس کالا در آن اجرا خواهد شد؛ بنابراین دانش بازار آتی زیر مجموعه ای از قوانین و دستورالعمل های بورس کالا است.
جذابیت های بازار آتی برای فعالان:
وجود اهرم در معاملات بازار آتی
بازار آتی یکی از بهترین بازارهای سرمایهگذاری برای اشخاص خطر پذیر محسوب میشود؛ پس لازم است که علاقه مندان ترید در بازار آتی در ابتدا خطر های این بازار را در نظر بگیرند و با دانش بازار آتی نیز آشنا باشند و شخصیت معاملاتی و استراتژی خاص خود را مشخص کنند.
بازار آتی که یکی از زیر مجموعه های بورس کالا است، دارای خطر هایی نیز هست که اشخاص و فعالان در این بازار بایستی با این خطر ها آشنا باشند؛ باید اشاره کرد که این بازار نکات مثبت و مزیت های فراوان نیز دارد که باعث افزایش علاقه فعالان به این بازار شده و جذابیت هایی را برای این اشخاص به همراه داشته است.
متقاضیان معامله در بازار آتی می توانند با دانش بازار آتی، مزیت های این بازار را درک کنند. بازار آتی به شناخت بازار نزولی دلیل داشتن 2 مزیت نسبت به سایر بازار های مالی ایران، از جذابیت بیشتری برای فعالان این حوزه برخوردار است. این دو عامل عبارت اند از: وجود اهرم در معاملات و دو طرفه بودن بازار
1) وجود اهرم در معاملات:
استفاده از اهرم به این معناست که فعالان بازار آتی می توانند با چند برابر حجم پول خود، اقدام به ترید کنند. فلسفه وجودی چنین گزینه ای در معاملات بازار آتی این است که فعالان بازار، با پذیرفتن خطر ناشی از این اقدام و با وارد کردن سرمایه خود و البته تسلط بر روی دانش بازار آتی، بتوانند چند برابر سرمایه ای را که وارد این بازار کرده اند را به سود تبدیل کنند.
اما وجود اهرم در معاملات همان گونه که ممکن است باعث سود های بزرگ و چند برابری شود؛ ممکن است که باعث وارد شدن اسیب و زیان های بسیار سنگین و جبران ناپذیر به سرمایه تریدر ها شود. معمولا اشخاص حرفه ای و باهوش که تخصص و تسلط لازم را بر روی بازارهای دارای اهرم دارند، از این گزینه ها استفاده می کنند.
به جهت نمونه؛ اگر شما قصد استفاده از اهرم در بازار آتی را داشته باشید، قادر خواهید بود که با در اختیار داشتن 15 کیلو گرم زعفران و استفاده از اهرم 2، بر روی 30 کیلو گرم زعفران سرمایه گذاری کنید؛ به نوع ای که یا سود 2 برابری به همراه دارد و یا اینکه زیان 2 برابری را برای شما به همراه خواهد داشت.
تذکر: متقاضیان فعالیت در بازار آتی باید توجه داشته باشند که اهرم مالی تابع وجه تضمین اولیه در هر قرارداد است و میزان اهرم مالی نیز بهمرور زمان تغییر کند. و همچنین این بازار دارای استراتژی های متعدد برای سود سازی می باشد پیشنهادم ا به شما دوره اموزشی و استراتژی اختصاصی مجموعه حسن زاده فایننس می باشد.
2) دو طرفه بودن بازار:
یکی دیگر از بازارهای زیر مجموعه بورس کالا، بازار کالای فیزیکی است؛ تریدر ها بازار فیزیکی (نقدی) وقتیکه یک کالا ( پسته، زعفران و…) را در این بازار خریداری می کنند، فقط زمانی می توانند در این ترید سود کنند که مبلغ این کالای خریداری شده ( پسته، زعفران و…) بالا برود؛ ولی زمانی که مبلغ ها رو شناخت بازار نزولی به کاهش است یا اصطلاحا بازار نزولی است، این تریدر ها نمی توانند سودی را شناسایی کنند.
اما بازار آتی اختلاف هایی با بازار نقدی دارد به این صورت که فعالان بازار آتی هم به هنگام ریزش مبلغ ها و هم به هنگام صعود مبلغ ها می توانند سود شناسایی کنند. یعنی اینکه وقتی مبلغ کالای مورد نظر در حال بالا رفتن است، تریدر ها می توانند در مبلغ پایین تر خرید خود را انجام بدهند و پس از صعود مبلغ ها، کالای خود را در مبلغ های بالاتر بفروشند.
در طرف روبرو نیز اگر سرمایه گذاران تحلیل می کنند که مبلغ کالای مورد نظر در حال ریزش است، در مبلغ های بالاتر اقدام به پیش فروش کالا می کنند و پس از کاهش مبلغ ها اقدام به خرید همان مقدار کالا می کنند و از اختلاف بین مبلغ خرید و فروش، سود خود را شناسایی می کنند.
ممکن است مدل کالا های قابل ترید در بازار آتی برای شما ابهام داشته باشد، در ادامه دانش بازار آتی به این محصولات اشاره خواهیم کرد.
چه محصولات و کالاهایی در بازار آتی ترید می شوند؟
در حال حاضر، چند دسته کالا شامل: پسته، زعفران نگین، زعفران رشته ای درجه یک پوشال معمولی، نقره، زیره سبز و صندوق طلا و…. در بازار آتی بورس کالا ترید می شوند؛
با صعود و پیشرفت بازار سرمایه در ایران به خصوص در سالیان اخیر، مطمئنا زمینه ها و پیش نیازهای لازم برای رشد و توسعه بازار آتی نیز فراهم شده است و کالاهای گوناگون و مختلف تری می تواند در این بازار عرضه شود.
جمع بندی
درمجموع بازار آتی و معاملات آن به دلیل 2 طرفه بودن و داشتن اهرم بسیار جذاب تر و سود ساز تر از بازار سرمایه می باشد اما در کنار این امر ریسک و خطرات زیادی دارد و با توجه به ذات اهرمی بودن آن نمیتوان معاملات خیلی بلند مدت روی آن داشت و بیشتر مناسب نوسان گیری می باشد اما نکته مهم مدیریت سرمایه داخل این بازار می باشد که از هر چیزی مهم تر است.
سوالات متداول
1_ 2 عامل اصلی که باعث جذابیت بازار آتی می شود چیست؟
اولین عامل وجود اهرم در این بازار و امکان کسب سود چند برابر و دومین عامل نیز دو طرفه بودن و امکان کسب سود از ریزش می باشد
2_ به چه علت بازار معاملات آتی بیشتر مناسب نوسان گیری می باشد؟
با توجه به ذات اهرمی بودن این بازار و کسب سود یا ضرر سنگین در حرکات کوچک بازار سرمایه نمی توان معاملات بسیار بلند مدت روی آن داشت
3_ چه محصولاتی در کنار سهام در بازار آتی قابل ترید می باشد؟
در حال حاضر، چند دسته کالا شامل: پسته، زعفران نگین، زعفران رشته ای درجه یک پوشال معمولی، نقره، زیره سبز و صندوق طلا و…. در بازار آتی بورس کالا ترید می شوند
ترید در بازار گاوی و خرسی ارزهای دیجیتال چه تفاوتی دارد؟(قسمت ۱)
بازار ارزهای دیجیتال در قیاس با دیگر بازارهای مالی با نوسانات زیادی همراه است و هر لحظه این احتمال وجود دارد که با انتشار یک خبر و حتی با توییت یک چهره تأثیرگذار، جهشها و سقوطهای باورنکردنیای را شاهد باشیم؛ اما این مسئله نباید مایه نگرانی ما باشد؛ چراکه بازار این ارزها از نوع دوطرفه است. منظور از دوطرفهبودن بازار ارزهای دیجیتال این است که هم از روندهای صعودی آن میتوان به سود رسید و هم از روندهای نزولی آن؛ بنابراین کار عاقلانه این است که برای هر دو سناریوی صعودی و نزولی آماده باشیم تا بتوانیم فرصتهای کسب سود خود را به حداکثر برسانیم.
یکی از ویژگیهای جالب بازار ارزهای دیجیتال، همبستگی زیادی است که بین بیت کوین و کل این بازار وجود دارد. تا جایی که تجربه نشان داده است، هر زمان که بیت کوین روند صعودی در پیش بگیرد، تقریباً قیمت همه آلت کوینها نیز افزایش پیدا میکند و بالعکس. در واقع در بازار ارزهای دیجیتال همه نگاهها به بیت کوین است و چنین وابستگی بیش از حدی به یک دارایی خاص، در کمتر بازاری قابلمشاهده شناخت بازار نزولی است. همین موضوع بازار ارزهای دیجیتال را از بازارهای سنتی متمایز میکند و اهمیت شناخت سازوکار بازار ارزهای دیجیتال را بیش از پیش افزایش میدهد.
فعالیت در بازارهای دارایی هیچوقت متوقف نمیشود و معاملات در این بازارها بهطور پیوسته در حال انجام هستند. در این بین، نوسانات قیمت هم همواره اتفاق میافتند و بازارها وارد فازهای صعودی و نزولی میشوند.
زمانی که قیمتها برای یک مدت طولانی بهطور متوالی افزایش پیدا میکنند، میتوان گفت با یک بازار گاوی یا صعودی مواجه هستیم.
دلیل نامگذاری بازار صعودی بهعنوان «بازار گاوی» چندان مشخص نیست؛ اما اغلب مردم معتقدند که این اصطلاح به نحوه حمله گاو نر که شاخهایش را بهسمت بالا میبرد اشاره دارد. این نوع بازارها ممکن است ماهها و حتی سالها ادامه پیدا کنند و تاریخ دقیق این دوره، جز با پایان یافتنش قابلتشخیص نیست.
یکی از مشخصههای اصلی بازارهای گاوی علاوه بر بالارفتن قیمتها، افزایش اعتماد سرمایهگذاران است. در چنین بازارهایی سرمایهگذاران نسبت به آینده قیمتها خوشبین هستند و معتقدند که قیمت بالاتر خواهد رفت.
ce will go up.
غایب بزرگ سیاست بورسی
دنیایاقتصاد- محمدامین خدابخش : در طول دو سالی که از شروع روند نزولی بورس گذشته، بسیاری از تصمیمات گرفتهشده در جهت حمایت از بازار سهام ناکارآمد بوده است. دلیل این ناکارآمدی را میتوان عدم شناخت دقیق از سازوکار بازار دانست که در مواردی نظیر بهکارگیری دامنه نوسان نامتقارن و حتی خود دامنه نوسان و حجم مبنا خودنمایی میکند. این در حالی است که اگر نگاه سیاستگذاران به متغیرهای موثر، عمیقتر و تصمیمهای سیاستی آنها با احتیاط بیشتری همراه بود، احتمالا سرمایهگذاران کمتری قربانی روند نزولی بازار و البته اعتماد به نفس بیش از حد سیاستگذاران میشدند.
بازار سهام در سالهای اخیر لطمههای بسیاری از اعتمادبهنفس بیش از حد سیاستگذاران بورسی دیده است. با گذشت دو سال از شروع ریزشها در بازار سهام به آسانی میتوان فهمید که بسیاری از قوانین بهکار گرفتهشده در بازار یادشده طی این سالها نظیر دامنهنوسان نامتقارن، گذاشتن حدنصاب سرمایهگذاری در صندوقها و عوامل دیگر هرکدام لطمات خود را داشته و مانع از آن شده است تا بازار به آسانی و با حداقل مصائب به آرامش برسد. بررسی ردپای تصمیمات در عملکرد تصمیمسازان چه دولتی باشند و چه بازاری، حکایت از آن دارد که آنها با اعتمادبهنفس بیش از اندازه و به گونهای که گویا به همه عوامل پیدا و پنهان موثر بر بازار آگاه هستند، به تصمیمگیری درخصوص سرنوشت سرمایهگذاران پرداختهاند؛ مسالهای که در سالهای اخیر بهجای آنکه درمان باشد بیشتر به درد تبدیل شده است.
تجربه تلخ بورس
بازار سهام کمکم دارد به دومین سالگرد شروع ریزش سنگین قیمتها که در سال۹۹ و در روز ۲۰ مردادماه آغاز شد، نزدیک میشود. از آن زمان تاکنون، بازار تحلیل و واکاوی شرایط شکلدهنده به این سقوط قیمتی بسیار داغ بوده و تحلیلگران و کارشناسان عوامل متعددی را برای پاسخدادن به چرایی این ابرریزش سهمگین در قیمتهای سهام برشمردهاند. برخی بر این باور هستند که دلیل اصلی این ریزش دعوتی بود که از ماههای پایانی سال۹۸ از سوی دولتمردان دولت حسن روحانی برای بازکردن پای مردم به بورس انجام شد و برخی دیگر نیز کاهش شدید نرخ بهره بینبانکی را بر بازار سهام موثر میدانند؛ در کنار اینها عدهای نیز معتقد هستند که حتی اگر دو عامل یادشده روی نمیداد، با اندکی شدت و ضعف بازهم شاهد تداوم صعود قیمتها در سال۹۹ بودیم. به باور آنها روند ادامهدار تورم که در سال۹۷ آغاز شده بود بسیاری را بر آن داشت تا برای جانماندن از این قطار سریعالسیر در نهایت با نادیدهگرفتن ریسکهای موجود در بازار سهام پا به عرصه معاملات آن بگذارند و با هیجانی روزافزون صفهای انتظار گرفتن کد بورسی در کارگزاریها را طولانیتر کنند، با اینحال دلیل بروز چنین اتفاقی هرچه که باشد بهنظر میرسد عوامل شکلدهنده به آن تا حدی پیچیدگی داشتهاند که بتوان گستره دید تحلیلها را حتی به عوامل فراتر نیز بسط داد. این افزایش قیمت به شکلی غیرعادی بود که دیگر کمتر کسی درخصوص حباببودن یا نبودن آن شک دارد. با توجه به متغیرهای اقتصادی در آن زمان نمیتوان این مهم را انکار کرد که آنچه شاخصکل بورس تهران را طی کمتر از سه سال از محدوده ۹۰هزار واحدی تا ۲میلیون و ۱۰۰هزار واحد افزایش داد، ابر نوسانی بوده که به شکلگیری حباب قیمتی در بازار سهام منتهی شده است. حبابی که در نهایت به یکی از بدترین شکلهای ممکن به تخلیه آن واکنش نشان داده شد و رفت تا یکی از تلخترین تجربههای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران را رقم بزند.
تیشه ریسکهای قانونی بر ریشه بازار
بررسیها نشان میدهد که از ۲۰مرداد۹۹ و همزمان با شروع افت قیمتها ریسکهای متعددی پیشروی بازار سهام قرار داشته است. برخی از این ریسک خارجی و برخی دیگر نیز ریسکهای سیستماتیک موجود در اقتصاد ایران بودند که حضور همیشگیشان در این برهه زمانی بیشتر به چشم مردم میآمد. یکی از مهمترین این ریسکها اما ریسکهای قانونی بود که اگرچه همواره در اقتصاد ایران طی دهههای اخیر حضوری مستمر داشته، با این حال افزایش قابلتوجه ذینفعان بازار سرمایه و رشد تعداد فعالان آن به حدود ۵۰میلیون نفر طی مدتی کوتاه باعث شد تا آثار مخرب این ریسک نسبت به گذشته بیشتر به چشم بیاید.
بهطور کلی ریسک قانونی یا ریسک قانونگذاری به تمامی مخاطراتی گفته میشود که از تغییرات قوانین و یا آثار سوء آنها بر اقتصاد ناشی شده و میتواند روند حرکت طبیعی یک کسبوکار را به خطر بیندازد. در شرایطی که قواعد و چارچوبهای موثر در یک کسبوکار و یا اقتصاد به شکل دائم تغییر کند، یا تعدد آنها نوعی از ابهام در تفسیر قوانین را بهوجود بیاورد، ریسک قانونی میتواند به شکل افسارگسیخته بر نتایج و یا سود و زیان یک فعالیت اقتصادی اثر مخرب بگذارد. بررسیها نشان میدهد که عموما این نوع ریسک، بُعد مفید اندکی دارد و اگر هم قرار باشد تاثیر مثبت برای کسی داشته باشد این تاثیر بیشتر متوجه رانتخواران و افرادی است که در بازارهای مختلف از عدمتقارن اطلاعات و تبعیض در بهدست آوردن آن منفعت میبرند. بر این اساس میتوان گفت در شرایطی که ریسک قانونی بالا باشد یا قوانین به شکل سلیقهای و بدون نظر کارشناسی قابلیت تغییر مداوم داشته باشند، احتمالا تداوم پایدار ریسک قانونگذاری در یک اقتصاد میتواند به رشد و گسترش طبقهای از ذینفعان که با رانت به حیات خود ادامه میدهند، منجر شود.
نگاهی به آنچه که در طول سالهای اخیر روی داده حکایت از آن دارد که بازار سرمایه در طول این مدت همواره بیشترین آسیب را از ریسک قانونگذاری دیده که یکی از مهمترین نمونههای آن قیمتگذاری دستوری و مداخله مداوم دولتها در اقتصاد است. دلیل این امر این است که با تعیین دستوری قیمتها که در اکثر مواقع در جهت پایین نگهداشتن آنهاست، سود شرکتها کاهش مییابد. همین امر سبب میشود تا سرمایهگذاران نتوانند مطابق با انتظارات تحلیلی در بازار کسب سود کنند. اگر بخواهیم نقطه آغازین بررسی خود را در روز بیستم مردادماه بگذاریم بهخوبی خواهیم دید که بازار سهام بهعنوان بخشی از اقتصاد ایران تا چه حد از ریسک قانونگذاری آسیب دیده است. عاملی مانند دستکاری غیرمنتظره قیمتها، وجود بخشنامههای سلیقهای و قوانین کارشناسینشده در طول سالهای اخیر سببشده تا بازار سهام بهعنوان بخشی از اقتصاد ایران تحتتاثیر عوامل یادشده شاهد کاهش سود بسیاری از شرکتها و یا حتی رقمخوردن زیانهای انباشته سنگین نظیر آنچه که در خودروییها میبینیم، باشد.
در این میان عوامل متعددی نظیر میل به جلوگیری از ریزش قیمتها که با بهکارگیری دامنهنوسان نامتقارن در زمان ریاست محمدعلی دهقاندهنوی بر سازمان بورس بهاجرا در آمد تا رفت و برگشت متعدد و مداوم قیمتگذاری خودرو و کشمکشها پیرامون فروش آن در بورسکالا در کنار بسیاری از موارد دیگر مانند تعیینتکلیف پالایشیها، خوراک پتروشیمیها و سایر متغیرها تیشه به ریشه اعتماد عمومی نسبت به بازار سهام زدهاست.
بررسی دقیق شرایط حکایت از آن دارد که در طول بیش از دو سالگذشته عواملی از این دست باعثشده تا ریزش قیمتها در بازار سهام طولانی شود و سفر شاخصکل بورس از محدوده دومیلیون و صدهزار واحدی تا ابرکانال یکمیلیون و ۹۰هزار واحدی به شکلی رقم بخورد.
از آن زمان تاکنون شاخصکل نتوانسته افزایش بیش از محدوده یکمیلیون و ۶۰۰هزار واحدی را تجربه کند. تمام اینها در شرایطی رقم میخورد که معاملات بورس در طول این مدت بسیار کمرمق بوده و روند مداوم خروج نقدینگی سهامداران حقیقی حکایت از این واقعیت دارد که اعتماد از این بازار رخت بر بسته است.
تفاوت دو دیدگاه
دستکم تا به اینجا مساله افت شاخصهای بازار سهام بارها تحلیل شده و بسیاری از فعالان بازار سهام، کارشناسان و روزنامهنگاران بهخوبی میدانند که ریسکهای قانونی چه آثار مخربی بر بازار سهام و کلیت اقتصاد دارد، اما چنین نگاهی اساسا از کجا میآید؟ چرا قانونگذاران همواره بر این باور هستند که روح قوانین و دستورالعملها ایراد دارد و عموما با کوچکترین تغییری در شرایط موجود سعی میکنند قوانین را نیز تغییر دهند؟ آیا ایراد واقعا از قوانین است یا آنچه که منجر به تغییرات پیدرپی در قواعد و چارچوبهای فعالیت اقتصادی در ایران میشود در دیدگاه دیگری ریشه دارد؟
دست نامرئی بازار یکی از معروفترین عباراتی است که در متون اقتصادی و تحلیلهای مربوط به اقتصاد میتوان آن را یافت. این عبارت از آنجا ناشی میشود که آدام اسمیت سعی داشت تا نظم خودانگیخته بازارها را که ناشی از تعقیب منافع شخصی و اهداف فردی در اقتصاد است با استفاده از این تمثیل که تمامی عوامل به شکلی درونزا به وسیله دست نامرئی بازار تنظیم میشوند، بیان کند. این مهم نه به سبب قراردادی بالادستی نظیر قانون بلکه صرفا با پذیرش قاعده بازی از سوی هریک از کنشگران محقق میشود. در این دیدگاه که از سوی بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان تاکنون پذیرفته شده است، هریک از افراد بهخوبی میتوانند درست یا غلط بودن انتخاب خود را تشخیص دهند و در نهایت کلیتی که آن را بازار مینامیم را شکل دهند. این تکیه بر اهمیت دیدگاههای فردی بر شکلگیری قیمتها به آن معنا نیست که افراد اشتباه نمیکنند بلکه به این معناست که هزینههای آزمون و خطای فردی آنها در نهایت مسیری را پیشروی همگان قرار میدهد که در آن بازارها نزدیکترین عملکرد را بهکارآیی دارند و قیمتها تعیینکننده ترجیحات در کل اقتصاد هستند. چنین امری از آن جهت حائزاهمیت است که بدانیم اسمیت و سایر همسنگران او در دههها و قرنهای بعدی بر این نکته تاکید داشتند که نمیتوان شناخت بازار نزولی با گذاشتن قاعده و قانون به شکل دستوری اقتصاد را به شکل بهینه اداره کرد. در واقع هرگاه مداخله در اقتصاد زیاد شود میتوان انتظار کاهش کارآیی را داشت. دقیقا به همین دلیل است که در تاریخچه تمامی اقتصادهای پیشرفته کنونی سابقهای طولانی از اقتدارگرایی در اقتصاد و مداخله در بازارهای گوناگون وجود دارد که تمامی آنها به شکست منتهی شده است. امروزه کشورهای دیگر دریافتهاند که برای پیمودن مسیر رشد و شناخت بازار نزولی سعادت اقتصادی راهی بهجز تمکین از نظام بازار و ارزش قائلشدن برای انتخابهای افراد ندارند؛ این در حالی است که همچنان تعداد محدودی از کشورها از این مسیر پیروی میکنند و در شرایطی مانند شرایط ایران شاهد وجود بازارهای ناکارآ، تورم بالا و بیکاری افسارگسیخته هستند.
این دو دیدگاه البته عقبههای فلسفی نیز دارند. احترام به قواعد بازار آزاد از نوعی «خردگرایی تکاملی» نشات میگیرد که در آن ساختار تمامی بنیانهای اجتماع در طولهزاران سالشکلگرفته و نمیتوان آنها را با عتاب و خطاب، آنهم بدون پرداخت هزینههای گزاف عوض کرد، در مقابل «خردگرایی بر ساختارگرایانه» نیز وجود دارد که میگوید میتوان با یک نگاه متمرکز ناشی از خرد انسان امروزی قواعد را بازتعریف کرد و بر کارآیی آنها افزود. پرواضح است که تجربه بشری نشان داده نوع دوم خردگرایی تاکنون به طرق مختلف و با تجربههای گوناگون شکستخورده است.
مشکل از جایی ناشی میشود که فکر کنیم میتوان ماهیت چیزها را شناخت و تماما بر مبنای این شناخت کلیه امور را به باد قضاوت گرفت؛ این در حالی است که نه فقط در بازار سهام بلکه در کلیت اقتصاد باید این نکته مهم را به خاطر سپرد که درک بشر از همهچیز هیچگاه آنقدر بسیط و جامعالاطراف نبوده که بتوان شناخت او از مسائل گوناگون را بهمنزله تمامی چیزی دانست که در واقع حادث میشود. اینکه شناخت بازار نزولی چگونه میشود این ادعا را اثبات یا رد کرد، امری است بسیار مفصل که پرداختن به آن نگاهی ویژه به فلسفه را میطلبد، اما باید همینقدر دانست که نگاه قانونگذاران در ایران طی دهههای پیش و پس از انقلاب نشان داده که آنها نوع دوم خردگرایی یعنی خردگرایی برساختار گرایانه را؛ آنهم احتمالا بدون آنکه اغلب تاکنون نام آن را شنیده باشند بهکار بستهاند. این نوع از دیدگاه به سبب آنکه در جوامع سنتیتر مقبولیت عام دارد در طول قرنها ذهنیت مدیریتی ایران را شکل داده است و مانع از آن شده تا آنها سازوکارهای طبیعی موجود در جوامع طبیعی را ارج نهند. همین امر در نهایت حتی هنگامی که بشر پا به دوره مدرن گذاشته در تمامی سازوکارهای کنونی رسوخ کرده است و مانع از آن میشود تا دیدگاههای سنتی در جهت دستوردادن به قیمتها برای کاهش یافتن و عوامل دستوری دیگر از میان بروند.
چه باید کرد
تمامی این عوامل نشان از آن دارد که احتمالا برای تغییر دیدگاه مدیریتی، چه در اقتصاد و چه در بازار سرمایه باید کارهای ریشهای انجام شود. طیف وسیع این کارها میتواند از نظام آموزشی آغاز و تا سطوح بالا مدیریتی ادامه پیدا کند، تا قوانین و مقررات از این رهگذر هم با دید بلندمدت تدوین شوند و نگاه شکلدهنده به آنها با طبیعت انسانها و واقعیات زندگی آنها سازگارتر شود. زمانیکه سیستم مدیریتی سازمان بورس اقدام به محدودکردن دامنهنوسان میکند و (نظیر آنچه که در نیمه دوم سال۹۹ تا ماههای نخست۱۴۰۰ شاهد بودیم، عملا این واقعیت را نشان میدهد که درک صحیحی از چرایی فروش در بازار سهام و سازوکار قیمتها ندارد.) زمانیکه مدیریت سازمان سقف و کف اجباری برای خرید سهام توسط صندوقهای با درآمد ثابت تعیین میکند، یعنی اساسا از این مساله که افراد حق فعالیت در داراییهای بدون ریسک را دارند؛ یا آگاهی ندارد و یا نمیخواهد بپذیرد که ابزاری برای کنترل ریسک تا چه حد برای تداوم فعالیت در بازارهای پرریسک حائزاهمیت است. تمامی اینها از این دیدگاه یا بهتر بگوییم اعتمادبهنفس کاذب ناشی میشود که فرد یا افرادی قائل به تمام و کمال بودن آگاهی خود نسبت به یک بازار باشند و سعی کنند تا با محدودکردن همه جنبههای تکنیکی یک کسبوکار حال، چه سرمایهگذاری در بازار سهام باشد یا فعالیت در بازاری دیگر، سرکوب کنند؛ این در حالی است که برخلاف آموزههای اقتصادی و تجربیات بورسیها در سالهای اخیر بارها مشاهده کردهایم که نگاه قیممابانه چه بر سر بازارها میآورد و محدودیتهای معاملاتی تا چه حد از آزادی عمل سرمایهگذاران میکاهد. همانطور که در گزارشهای قبلی نیز بارها موردتوجه قرار گرفته، دلیل استفاده مصرانه از سازوکارهایی نظیر حجم مبنا و دامنهنوسان که نظیر آنها تنها در ایران یافت میشود، این است که سرمایهگذار فکر میکند با اعمال محدودیت بر زوایای گوناگون رفتار مردم میتواند از بروز نوسان بیشتر در قیمتها جلوگیری کند.
این در حالی است تجربیات دو دهه اخیر نشان میدهد هر دوی این موارد نهتنها از بیشواکنشی یا افت بیش از حد قیمت جلوگیری نکردهاند، بلکه تنها توانستهاند به ایجاد بحران کمک کرده و ضمن تعمیق رکود یا افزایش حباب بازارهای روندهای فرسایشی را به بازارها تحمیل کنند.
دیدگاه شما