الگوهای معکوس صعودی


10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند

الگوهای نمودار یک جنبه جدایی ناپذیر از تجزیه و تحلیل فنی است ، اما قبل از استفاده برخی از آنها نیاز به یادگیری دارد. برای کمک به شما در کنار آمدن با آنها ، در اینجا 10 الگو نمودار که هر معامله گر باید بداند آموزش می دهیم.

الگوی نمودار شمعی در یک نمودار قیمت است که به شما کمک می کند تا براساس آنچه در گذشته اتفاق افتاده اند ، قیمت ها در مرحله بعدی پیش بینی شوند. الگوهای نمودار اساس تجزیه و تحلیل فنی است و نیاز به یک معامله گر دارد که بداند دقیقاً به دنبال چه چیزی است.

بهترین الگوهای نمودار

  1. سر و شانه
  2. سقف دوقلو
  3. کف دوقلو
  4. پایین گرد
  5. فنجان و دسته
  6. کنج ها
  7. پرچم
  8. مثلث صعودی
  9. مثلث نزولی
  10. مثلث متقارن

هیچ الگوی نمودار “بهترینی” وجود ندارد ، زیرا همه آنها برای برجسته کردن روندهای مختلف در بازارهای مختلف استفاده می شود. غالباً ، از الگوهای نموداری در معاملات استفاده می شود ، که دیدن باز و بسته شدن کندلی در بازار را کمی آسان تر می کند.

همانطور که گفته شد ، مهم است که “بهترین” الگوی نمودار را برای بازار خاص خود بدانید ، زیرا استفاده از یک الگوی اشتباه یا عدم دانستن اینکه کدام یک را استفاده می کنید ، باعث می شود فرصت سود را از دست دهید.

قبل از ورود به پیچیدگی های الگوهای مختلف، مهم است که به طور خلاصه سطح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. پشتیبانی به سطحی اشاره دارد که در آن قیمت دارایی متوقف می شود و دوباره برگشت می کند. مقاومت جایی است که قیمت معمولاً متوقف می شود و دوباره پایین می آید.

دلیل ظاهر شدن سطح حمایت و مقاومت به دلیل تعادل بین خریداران و فروشندگان – یا تقاضا و عرضه است. وقتی در بازار خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود دارند (یا تقاضای بیشتری نسبت به عرضه دارند) ، قیمت تمایل به افزایش دارد. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد (عرضه بیشتر از تقاضا) ، قیمت معمولاً کاهش می یابد.

به عنوان مثال ، قیمت دارایی ممکن است در حال افزایش باشد زیرا تقاضا از عرضه پیشی می گیرد. با این حال ، قیمت در نهایت به حداکثر قیمت خریداران می رسد و تقاضا در آن سطح قیمت کاهش می یابد. در این مرحله ، خریداران ممکن است تصمیم بگیرند که موقعیت خود را ببندند.

این باعث ایجاد مقاومت می شود و با شروع پیشی گرفتن عرضه از تقاضا ، با افزایش خریداران بیشتر و موقعیت های خود ، قیمت شروع به نزولی شدن به سطح حمایت می کند. هنگامی که قیمت یک دارایی به اندازه کافی کاهش یابد ، خریداران ممکن است دوباره خرید کنند زیرا قیمت اکنون قابل قبول تر است – ایجاد سطحی از پشتیبانی که در آن تقاضا شروع می شود.

در صورت ادامه خرید ، قیمت با افزایش تقاضا نسبت به عرضه ، قیمت را به سمت سطحی از مقاومت برمی گرداند. هنگامی که قیمت از سطح مقاومت عبور می کند ، ممکن است به سطح حمایت تبدیل شود.

انواع الگوهای نمودار
الگوهای نمودار به طور کلی به سه دسته تقسیم می شوند: الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه.

  • یک ادامه سیگنال ادامه یک روند مداوم است.
  • الگوهای نمودار معکوس نشان می دهد که روند ممکن است در شرف تغییر جهت باشد.
  • الگوهای نمودار دو جانبه به معامله گران می فهماند که قیمت می تواند از هر دو جهت حرکت کند – یعنی بازار بسیار بی ثبات است.

1- سر و شانه (Head and shoulders)
سر و شانه ها یک الگوی نمودار است که در آن یک قله بزرگ دارای قله کمی کوچکتر در دو طرف آن است. معامله گران به الگوهای سر و شانه ها نگاه می کنند تا یک چرخش صعودی از نزولی را پیش بینی کنند.

به طور معمول ، قله اول و سوم کوچکتر از قله دوم خواهد بود ، اما همه آنها در همان سطح پشتیبانی قرار می گیرند ، در این صورت به عنوان “خط گردن” شناخته می شود. هنگامی که قله سوم به سطح پشتیبانی بازگشت ، احتمال دارد که به یک روند صعودی به نزولی تبدیل شود.

2 – سقف دوقلو (Double top)
معامله گران برای برجسته کردن روند معکوس از آن استفاده می کنند. به طور معمول ، قیمت قبل از بازگشت به سطح پشتیبانی الگوهای معکوس صعودی ، اوج می گیرد. سپس یکبار دیگر صعود خواهد کرد قبل از اینکه دائماً بر خلاف روند غالب برگردد.

3- کف دوقلو (Double bottom)

الگوی نمودار کف دوقولو نشان دهنده یک دوره فروش است که باعث می شود قیمت یک دارایی به زیر سطح پشتیبانی کاهش یابد. سپس قبل از افت دوباره ، تا حدی از مقاومت بالا می رود. سرانجام ، روند معکوس و حرکت صعودی را آغاز خواهد کرد.

کف دوقولو الگوی برگشت صعودی است ، زیرا این نشان دهنده پایان روند نزولی و تغییر به سمت روند صعودی است.

4-پایین گرد (Rounding bottom)
الگوی نمودار پایین گرد می تواند به معنی ادامه یا تغییر باشد. به عنوان مثال ، در طی روند صعودی قیمت دارایی ممکن است قبل از اینکه یکبار دیگر افزایش یابد ، کمی افت کند. این می تواند یک ادامه صعودی باشد.

نمونه ای از پایین چرخش معکوس صعودی – که در زیر نشان داده شده است – این خواهد بود که قیمت یک دارایی در یک روند نزولی قرار داشته باشد و قبل از تغییر روند و ورود به روند صعودی صعودی ، یک پایین گرد گرد تشکیل شود.

معامله گران با خرید نیمه راه پایین ، در نقطه پایین و سرمایه گذاری در ادامه ، به دنبال استفاده از این الگو خواهند بود.

5-فنجان و دسته (Cup and handle)
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده سرسخت کله شق است که برای نشان دادن یک دوره احساس نزولی در بازار قبل از اینکه روند کلی سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه یابد ، استفاده می شود. فنجان شبیه الگوی نمودار پایین گرد است و دسته آن شبیه الگوی کنج است – که در بخش بعدی توضیح داده شده است.

پس از پایین شدن سطح پایین ، قیمت دارایی احتمالاً وارد یک اصلاح موقت می شود که به عنوان دسته شناخته می شود زیرا این اصلاح در نمودار قیمت به دو خط موازی محدود شده است. در نهایت دارایی از روند معکوس خارج شده و به روند کلی صعودی ادامه خواهد داد.

6-کنج (Wedges)
کنج ها به عنوان فشرده شدن حرکات قیمت بین دو خط روند شیب دار شکل می گیرند. دو نوع کنج وجود دارد: بالا صعودی و نزولی.

یک کنج در حال ظهور با یک خط روند نشان داده شده بین دو خط حمایت و مقاومت مایل به سمت بالا نشان داده شده است. در این حالت خط حمایت تندتر از خط مقاومت است. این الگو به طور کلی نشان می دهد که قیمت یک دارایی سرانجام به طور دائمی کاهش می یابد – که با شکستن سطح حمایت نشان داده می شود.

یک کنج در حال نزول بین دو سطح شیب دار رو به پایین رخ می دهد. در این حالت خط مقاومت نسبت به تکیه گاه تندتر است. نزول یک کنج معمولاً نشانگر افزایش قیمت دارایی و شکستن سطح مقاومت است ، همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است.

کنج های در حال افزایش و نزول الگوی معکوس هستند ، کنج صعودی نشان دهنده یک بازار نزولی و کنج های نزولی بیشتر به یک بازار صعودی متصل هستند.

7-پرچم (Pennant or flags)
الگوی پرچم، پس از اینکه یک دوره حرکت رو به بالا را تجربه کرد و به دنبال آن ادغام ایجاد می شود. به طور کلی ، در مراحل اولیه روند ، قبل از اینکه وارد یک سری حرکات کوچکتر به سمت بالا و پایین شود ، افزایش چشمگیری وجود خواهد داشت.

نشانه ها می توانند صعودی یا نزولی باشند ، و می توانند نشان دهنده یک ادامه یا یک وارونه باشند. نمودار فوق مثالی از ادامه روند صعودی است. از این نظر ، پرچم ها می توانند شکلی از الگوی دو طرفه باشند زیرا یا ادامه و هم نزول نشان می دهند.

اگرچه ممکن است یک پرچیم شبیه به یک الگوی کنج یا یک الگوی مثلث باشد – که در بخشهای بعدی توضیح داده شده است – توجه به این نکته ضروری است که کنج ها باریک تر از پرچم ها یا مثلث ها هستند. همچنین ، کنج ها با پرچم تفاوت دارند زیرا یک کنج همیشه صعودی یا نزولی است ، در حالی که یک پرچم همیشه صعودی است.

8-مثلث صعودی (Ascending triangle)
مثلث صعودی یک الگوی ادامه صعودی است که نشانگر ادامه روند صعودی است. مثلث های صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد بالاترین سطح قیمت مقاومت – و سپس رسم یک خط روند صعودی در امتداد پایین قیمت، روی نمودارها رسم کرد.

مثلث های صعودی غالباً دارای دو یا چند موج یکسان هستند که اجازه می دهد خط افقی ترسیم شود. خط روند نشان دهنده روند صعودی کلی الگو است ، در حالی که خط افقی سطح مقاومت تاریخی آن دارایی خاص را نشان می دهد.

9-مثلث نزولی (Descending triangle)
در مقابل ، یک مثلث نزولی نشان دهنده ادامه نزولی روند نزولی است. به طور معمول ، یک معامله گر در تلاش برای سودآوری از بازار در حال سقوط ، در یک مثلث نزولی وارد موقعیت کوتاه می شود.

مثلث نزولی به طور کلی تغییر می کند و حمایت را می شکند زیرا نشان دهنده بازاری است که فروشندگان تسلط دارد ، به این معنی که قله های متعاقباً پایین تر هستند و بعید است که معکوس شوند.

مثلث های نزولی را می توان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت شیب دار به سمت پایین تشخیص داد. سرانجام ، این روند حمایت شکسته خواهد شد و روند نزولی ادامه خواهد یافت.

10-مثلث متقارن (Symmetrical triangle)
الگوی مثلث متقارن بسته به بازار می تواند صعودی یا نزولی باشد. در هر صورت ، به طور معمول یک الگوی ادامه دار است ، به این معنی که بازار پس از شکل گیری الگو معمولاً در همان جهت ادامه خواهد یافت.

مثلث های متقارن زمانی شکل می گیرند که قیمت با یک سری قله های پایین تر و فرورفتگی های بالاتر همگرا شود. در مثال زیر ، روند کلی نزولی است ، اما مثلث متقارن به ما نشان می دهد که یک دوره کوتاه از چرخش های صعودی وجود داشته است.

با این حال ، اگر روند مشخصی قبل از شکل گیری الگوی مثلث وجود نداشته باشد ، بازار می تواند در هر دو جهت شکسته شود. این مثلث های متقارن را به الگویی دو طرفه تبدیل می کند – به این معنی که در بازارهای ناپایدار استفاده می شوند ، جایی که مشخص نیست که قیمت دارایی به کدام سمت حرکت می کند. نمونه ای از یک مثلث متقارن دو طرفه را می توان در زیر مشاهده کرد.

خلاصه الگوهای نمودار شمعی
تمام الگوهای توضیح داده شده در این مقاله شاخص های فنی مفیدی هستند که می توانند به شما کمک کنند تا درک کنید که چگونه یا چرا قیمت دارایی به یک روش خاص حرکت کرده است – و به چه روشی ممکن است در آینده حرکت کند. این به این دلیل است که الگوهای نمودار قادر به برجسته کردن مناطق پشتیبانی و مقاومت هستند ، که می تواند به یک معامله گر کمک کند تصمیم بگیرد که آیا باید یک موقعیت خرید یا فروش را باز کنند. یا اینکه آیا باید سفارش های باز خود را تغییر و احتمالاً ببندند.

الگوی سر و شانه معکوس (Reverse Head and Shoulder)

الگوی «سر و شانه‌ی معکوس» یا Reverse Head & Shoulder یک الگوی بازگشتی صعودی است که در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود و می‌تواند باعث صعودی شدن روند بشود. این الگو از سه دره متوالی و مجاور بهم تشکیل شده است که اندازه دره میانی از سایر دره ها بزرگتر بوده و معمولا حدود دو الی سه برابر آنهاست. به دره میانی اصطلاحا «سر» یا «راس» میگوییم و دره های کناری را شانه راست و شانه چپ می نامیم. تمام نکاتی که قبلا درباره الگوی سروشانه مستقیم گفته شد در مورد الگوی سروشانه معکوس نیز عینا صادقند.

شکسته شدن خط گردن در الگوی سروشانه معکوس موجب صدور سیگنال خرید می‌شود. هنگامیکه قیمت، خط گردن را به سمت بالا میشکند، روندنزولی تبدیل به صعودی گشته و قیمت حداقل به اندازه فاصله سر تا خط گردن به صعود خودش ادامه خواهد داد. در صورت ثبت سفارش خرید اندکی بالاتر از خط گردن باید از شانه راست بعنوان حدضرر استفاده نموده و حدضرر را اندکی پایینتر از شانه راست قرار دهید. در تصویر زیر می‌توانید الگوی سروشانه معکوس را بر روی نمودار سهام پالایشگاه اصفهان (شپنا) مشاهده نمایید.

اگر یک اندیکاتور مانند مکدی را در کنار الگوی سروشانه مستقیم یا معکوس به کار ببرید همواره باید شاهد وقوع واگرایی بین سر و شانه چپ باشید. همچنین علامت جبری اندیکاتور مکدی باید بین شانه های چپ و راست، تغییر فاز بدهد. بعدا در فصل مربوط به اندیکاتورها، این نکات را مجددا بطور مفصل مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال؛ آنچه برای معامله‌گری باید بدانید

الگوی سر و شانه یا Head And Shoulders

استفاده از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلف در بازارهای مالی تقریباً به امری اجتناب‌ناپذیر تبدیل شده است. البته با توسعه ابزارهای تحلیل تکنیکال در سال‌های اخیر به واسطه ورود هوش مصنوعی به این حوزه، روش‌های گوناگونی پیش روی تحلیلگران تکنیکال قرار گرفته است. در بین روش‌های مختلف تحلیل تکنیکال، الگوهایی که در نمودار قیمت دارایی‌ها ایجاد می‌شود، نقش مهمی در پیش‌بینی روندها در بازار دارند. در این بین الگوی سر و شانه یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار می‌رود که به طور جدی مورد توجه تحلیلگران تکنیکال قرار دارد.

مجموعه الگوها در تحلیل تکنیکال به صورت تجربی تشخیص داده می‌شوند. این الگوها از این جهت اهمیت دارند که پس از وقوع آن‌ها معمولاً جهت‌گیری خاصی در روند قیمت یک دارایی صورت می‌پذیرد؛ بنابراین اهمیت شناخت و کاربرد این الگوها در معامله‌گری بسیار زیاد است. در این مقاله روی نقش الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال تمرکز می‌شود. ابتدا بررسی می‌شود که الگوی سر و شانه چیست و در ادامه نحوه به‌کارگیری الگوی head and shoulders در معاملات تشریح می‌شود.

فهرست عناوین مقاله

الگوی سر و شانه چیست؟

الگوی سر و شانه یا Head And Shoulders یکی از قدیمی‌ترین و در عین حال پرکاربردترین الگوها در تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود. نام‌گذاری این الگو به سبب شکل ظاهری آن صورت گرفته است. در واقع این الگو در نمودار قیمت یک دارایی به صورت سه قله تشکیل شده است که به طور متوالی پشت سر هم قرار می‌گیرند. قله وسط که در واقع نوعی سقف قیمتی هم است، بالاتر از دو قله دیگر قرار می‌گیرد و از این جهت شکلی شبیه سر و در کنار آن دو شانه تشکیل می‌شود.

شناسایی الگوی سروشانه در تحلیل تکنیکال کار نسبتاً راحتی است و تحلیلگران مبتدی نیز می‌توانند آن را به راحتی تشخیص دهند. همچنین نشانه دیگری که در این الگو وجود دارد، یک خط مبنا است که اصطلاحاً به عنوان خط گردن شناخته می‌شود. اما سؤال اساسی این است که وقوع الگوی سر و شانه نشانه چه رخدادی در نمودار قیمت دارایی است؟

آنچه در بالا توصیف شد به معنای پایان یک روند صعودی در قیمت دارایی است و به احتمال زیاد پس از وقوع این الگو قیمت دارایی از حالت صعودی وارد فاز نزولی می‌شود. اما الگوی سر و شانه معکوس یا کف نیز وجود دارد که وقوع آن به معنی پایان یک روند نزولی و آغاز روند صعودی در نمودار قیمت دارایی است. در ادامه توضیح مفصلی در خصوص این الگو داده می‌شود.

الگوی سر و شانه در نمودار به چه شکلی ظاهر می‌شود؟

نوبت به آن می‌رسد که نحوه شکل‌گیری الگوی سر و شانه در نمودار قیمت یک دارایی بررسی شود. به طور کلی الگوی سر و شانه در نمودار قیمت یک دارایی در بازه‌های زمانی مختلف قابل رویت است و به همین دلیل تمام تحلیلگران تکنیکال می‌توانند از آن استفاده کنند. شکل الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به دو صورت زیر قابل رویت است:

1- الگوی سر و شانه سقف

الگوی head and shoulders سقف در انتها یک روند صعودی قیمت به وقوع می‌پیوندد. شکل زیر تصویر واضحی از نحوه شکل‌گیری این الگو در نمودار قیمت یک دارایی را به تصویر می‌کشد. همان‌طور که قابل مشاهده است، پس از طی شدن یک روند صعودی، ابتدا شانه سمت چپ در نمودار شکل می‌گیرد. این شانه یک قله قیمتی به شمار می‌رود و پس از آن روند قیمت کاهشی می‌شود. پس از مدت کوتاهی روند کاهشی مجدداً تغییر کرده و افزایش قیمت آغاز می‌شود.

در این حالت رشد قیمت تا شکل‌گیری یک قله بالاتر از شانه سمت چپ ادامه پیدا می‌کند و پس از تشکیل سر، مجدداً روند کاهش قیمت آغاز می‌شود. در ادامه باز هم روند کاهشی تغییر کرده و افزایش قیمت به وقوع می‌پیوندد. در این حالت قله دیگری تشکیل می‌شود که اصطلاحاً به آن شانه راست گفته می‌شود. این قله نیز حتماً پایین‌تر از قله قبلی (سر) خواهد بود. پس از این قله، روند نزولی شدیدی در قیمت دارایی ایجاد می‌شود.

الگوی سر و شانه سقف

البته آنچه در عمل به وقوع می‌پیوندد، همواره به طور دقیق آن چیزی که در بالا گفته شد، نیست. بلکه ممکن است روندهای جزئی در نمودار قیمت دارایی در بین سر و شانه‌ها ایجاد شود. خط گردن نیز همان‌طور که در تصویر فوق قابل رویت است، به نوعی مبنای شکل‌گیری الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود.

2- الگوی سر و شانه کف یا معکوس

الگوی سر و شانه معکوس در انتها یک روند نزولی قیمت به وقوع می‌پیوندد. شکل زیر تصویر روشنی از نحوه شکل‌گیری این الگو در نمودار قیمت یک دارایی را به تصویر می‌کشد. همان‌طور که قابل مشاهده است، پس از سپری شدن یک روند نزولی، ابتدا شانه سمت چپ در نمودار شکل می‌گیرد. این شانه یک دره قیمتی به شمار می‌رود و پس از آن روند قیمت افزایشی می‌شود. پس از مدت کوتاهی روند افزایشی مجدداً تغییر کرده و افت قیمت آغاز می‌شود.

در این حالت افت قیمت تا شکل‌گیری یک دره پایین‌تر از شانه سمت چپ ادامه پیدا می‌کند و پس از تشکیل سر، مجدداً روند افزایش قیمت آغاز می‌شود. در ادامه باز هم روند افزایشی تغییر کرده و کاهش قیمت به وقوع می‌پیوندد. در این حالت دره دیگری تشکیل می‌شود که اصطلاحاً به آن شانه راست گفته می‌شود. این دره نیز حتماً بالاتر از دره قبلی (سر) خواهد بود. پس از این دره، روند صعودی نسبتاً تندی در قیمت دارایی ایجاد می‌شود.

الگوی سر و شانه کف یا معکوس

در شکل‌گیری الگوی سر و شانه کف نیز ممکن است در بین سر و شانه‌ها، روند‌های کوچک دیگری به وقوع بپیوندد که البته در کلان قضیه اثرگذار نیستند و به همین دلیل خللی در تشخیص الگو ایجاد نمی‌کنند.

درنگی در مفهوم خط گردن

تا اینجا آشنایی نسبی با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال حاصل شد. اما شاید در خصوص مفهوم و کاربرد خط گردن در الگوی سر وشانه ابهاماتی وجود داشته باشد. به همین دلیل لازم است تا تحلیل درستی از مفهوم خط گردن در این الگو ارائه شود. در الگوی سر و شانه سقف، خط گردن به نوعی خط حمایتی تلقی می‌شود و در الگوی سر و شانه معکوس، خط گردن در واقع خط مقاومتی به شمار می‌رود.

درنگی در مفهوم خط گردن

از این خط برای تشخیص زمان ورود یا خروج از معاملات استفاده می‌شود و به کمک آن‌ها می‌توان استراتژی‌های درستی در خصوص معامله‌گری اتخاذ نمود. برای ترسیم خط گردن باید تا پس از شکل‌گیری شانه سمت چپ و راست صبر نمود. پس از آن می‌توان این خط را به راحتی ترسیم نمود و مبنای معاملات خود قرار داد. آنچه به صورت تجربی قابل درک است، یک نکته فوق‌العاده مهم است.

معمولاً پس از ترسیم خط گردن، فاصله آن با سر در الگو اندازه‌گیری می‌شود. در عمل پس از شانه سمت راست، نمودار قیمت به اندازه فاصله بین خط گردن و سر در الگو رشد یا افت را تجربه می‌کند. به این ترتیب خط گردن می‌تواند به عنوان مبنای تصمیم‌گیری برای خرید و فروش دارایی‌ها به شمار رود.

چگونه می‌توان با الگوی سر و شانه معاملات خود را مدیریت کرد؟

فوت کوزه‌گری در به‌کارگیری الگوی سر و شانه یک چیز است؛ باید تا زمان شکل‌گیری کامل الگو برای تصمیم‌گیری در خصوص خرید یا فروش دارایی صبر کرد. معمولاً پس از مشاهده شانه سمت چپ و سر در نمودار قیمت، باید نسبت به شکل‌گیری الگوی سر و شانه حساس شد و نمودار قیمت دارایی را به دقت زیر نظر گرفت. پس از آن نوبت به تشکیل شانه سمت راست می‌رسد. از اینجا به بعد تصمیم‌گیری کاملاً وابسته به میزان ریسک‌پذیری فرد معامله‌گر دارد.

به عنوان مثال الگوی سر و شانه معکوس در نمودار قیمت شکل گرفته است. پس از تشکیل شانه سمت راست دو رویکرد می‌توان اتخاذ نمود؛ رویکرد اول که محتاطانه است، صبر کردن تا زمانی است که خط گردن توسط نمودار قیمت شکسته شود. در این صورت می‌توان با اطمینان کامل وارد معامله شد. البته هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از این اتفاق، فرصتی برای ورود به معامله برای تریدر فراهم شود و شاید به طور کلی معامله را از دست بدهد.

مدیریت معاملات با الگوی سر و شانه

رویکرد دوم ورود به معامله بلافاصله پس از وقوع شانه سمت راست است. در واقع تا زمانی که نمودار خط گردن را نشکسته باشد، نمی‌توان با قطعیت گفت که شانه سمت راست شکل گرفته است؛ بنابراین این تصمیم با ریسک همراه است. دقیقاً هر دو رویکرد برای خروج از معامله در الگوی سر و شانه سقف نیز وجود دارد که انتخاب آن‌ها وابسته به روحیه تریدرها است.

به طور کلی به کمک الگوی سر و شانه می‌توان دو مورد زیر را در تحلیل‌های خود به دست آورد:

1- تعیین حد ضرر در معامله

تعیین حد ضرر لازمه ورود به هر معامله‌ای در بازارهای مالی است. در همین راستا الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال نقش مهمی در تعیین حد ضرر ایفا می‌کند. برای این منظور شانه سمت راست در هر دو الگوی سقف و کف در نظر گرفته می‌شود. در الگوی سقف معمولاً حد ضرر را بالاتر از شانه سمت راست و در الگوی کف حد ضرر را پایین‌تر از شانه راست در نظر می‌گیرند. البته در هر دو الگو می‌توان سر را به عنوان حد ضرر در نظر گرفت که این تصمیم با ریسک بالاتری همراه است.

تعیین حد ضرر در معامله

2- تعیین حد سود در معامله

همان‌طور که اشاره شد، فاصله سر و خط گردن مبنای تعیین حد سود در معامله به شمار می‌رود. در الگوی سر و شانه معکوس معمولاً پس از تشکیل شانه راست و آغاز حرکت صعودی نمودار، خط گردن قطع می‌شود. در این مواقع پیش‌بینی می‌شود که قیمت دارایی به اندازه فاصله بین سر تا خط گردن افزایش پیدا کند؛ لذا این مسئله می‌تواند مبنای درستی در تعیین حد سود برای معاملات باشد.

مزایای الگوریتم سر و شانه در تحلیل تکنیکال

در حالت کلی نمی‌توان الگوها را در تحلیل تکنیکال با قطعیت کامل پذیرفت؛ چراکه تجربه نشان می‌دهد علی‌رغم شکل‌گیری الگوها ممکن است رفتارهای متفاوتی در قیمت دارایی مشاهده شود. با این وجود چند دلیل برای کارآمدی و مؤثر بودن الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال وجود دارد که عبارت‌اند از:

خط گردن مبنای تصمیم‌گیری بسیاری از معامله‌گران برای ورود و خروج در معاملات خود هستند و معمولاً در این نقاط افزایش حجم معاملات به طور مشهودی رخ می‌دهد. بسیاری از معامله‌گران در خط گردن متحمل ضررهای سنگینی می‌شوند و به همین دلیل با عرضه بیشتر زمینه را برای حرکت نمودار به سمت هدف قیمتی الگوی سر و شانه مهیا می‌کنند.

شانه سمت راست در هر دو الگوی سقف و کف، مبنای بسیار معتبری برای تعیین حد ضرر در معاملات به شمار می‌رود.

معایب و محدودیت‌های استفاده از الگوریتم سر و شانه چیست؟

برخی از مهم‌ترین ایراداتی که به الگوی سر و شانه می‌توان وارد کرد، عبارت‌اند از:

  • تشخیص این الگو زمان‌بر بوده و باید وقت زیادی را برای شناسایی آن صرف کرد.
  • مانند هر الگوی دیگری ممکن است به درستی عمل نکند. خط گردن در این الگو شاید بارها شکسته شود ولی آنچه که تریدرها انتظار دارند، به وقوع نپیوندد.
  • تعیین حد سود به کمک اندازه‌گیری فاصله بین خط گردن و سر، به تنهایی تصمیم درستی نیست و باید سایر فاکتورهای مؤثر در این زمینه نیز در نظر گرفته شود.

سؤالات متداول

چه ابزارهایی برای تأیید الگوی سر و شانه وجود دارد؟

بررسی حجم معاملات در کنار تشخیص این الگو مهم‌ترین ابزار برای بررسی صحت و سقم آن به شمار می‌رود.

الگوی سر و شانه در کوتاه‌مدت رخ می‌دهد یا بلندمدت؟

هر دو حالت امکان‌پذیر است و ممکن است در کوتاه‌مدت و بلندمدت شاهد این الگو باشیم.

نقش خط گردن در الگوی سر و شانه چیست؟

از خط گردن برای تعیین نقاط حمایتی و مقاومتی در روند حرکت قیمت استفاده می‌شود و معمولاً حد سود و ضرر در معامله را به کمک آن تعیین می‌کنند.

کلام پایانی

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین الگوها به شمار می‌رود که در بازه‌های زمانی مختلف قابل رویت است. در صورت تشخیص این الگو می‌توان تصمیم‌گیری‌های بسیار هوشمندانه و دقیقی برای کسب سود‌های مناسب و جلوگیری از ضررهای سنگین اتخاذ نمود. البته باید توجه داشت که الگوی سر و شانه مانند هر الگوی دیگری در تحلیل تکنیکال خالی از ایراد نیست و باید در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال و بنیادی مورد استفاده قرار گیرد.

چگونه با استفاده از کندل های پوشاننده صعودی و نزولی معامله کنیم؟

چگونه با استفاده از کندل های پوشاننده صعودی و نزولی معامله کنیم؟

کندل الگوهای معکوس صعودی های صعودی و نزولی بخش کلیدی تحلیل تکنیکال هستند. اغلب از این کندل‌‌ها برای شناسایی معکوس‌ شدن روند قیمت دارایی در بازارهای مالی استفاده می‌شود. الگوی کندل استیک پوشاننده یک الگوی بازگشتی است. در این مقاله به بررسی مفهوم الگوهای پوشاننده (engulfing pattern) و کاربرد آنها در معاملات بازارهای مالی، به ویژه فارکس، می‌پردازیم.

الگوی کندل پوشاننده (engulfing pattern) چیست؟

الگوی کندل پوشاننده از دو ستون (کندل) در نمودار قیمت تشکیل شده است. از این الگوها برای نشان دادن معکوس شدن روند بازار استفاده می‌شود. کندل دوم، از کندل اول بزرگ‌تر است، به طوری که طول کندل قبلی را کاملا می‌پوشاند. دو نوع از این الگو وجود دارد:

  1. الگوی کندل‌های پوشاننده صعودی
  2. الگوی کندل‌های پوشاننده نزولی

به صورت کلی این الگوها نشان دهنده این موضوع است که بازار پس از روند قبلی، در شرف تغییر جهت است. صعودی بودن یا نزولی بودن این سیگنال نیز به ترتیب کندل‌ها بستگی دارد.

بدنه یک کندل استیک محدوده باز تا بسته شدن یک دوره معاملاتی را نشان می‌دهد که بسته به تنظیمات نمودار، تایم فریم آن می‌تواند از یک ثانیه تا یک ماه یا بیشتر متغیر باشد. با توجه به دو خط کنار یگدیگر، می‌توان به مقایسه خوبی از وضعیت حرکت بازار از یک دوره به دوره دیگر رسید. رنگ کندل نشان می‌دهد که جهت قیمت بالا (سبز) یا پایین (قرمز) است.

برای تشکیل یک الگوی کندل‌ پوشاننده خوب، هیچ بخشی از کندل اول نباید از بخش فیتیله کندل دوم، که در بازارهای مالی به آن سایه یا شدو گفته می‌شود، فراتر رود. در این حالت بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت کندل دوم ،کل کندل اول را می‌پوشاند؛ از همین رو به این الگو، الگوی پوشاننده گفته می‌شود. البته در این حالت تمرکز بر روی بدنه کندل است نه بر روی شدو یا سایه آن.

مفهوم کندل پوشاننده صعودی

یک الگوی پوشاننده صعودی در یک روند نزولی ظاهر می‌شود. این الگو از یک کندل قرمز کوتاه در کنار یک کندل سبز بسیار بزرگ تر تشکیل شده است.

اولین کندل استیک نشان دهنده حاکم بودن روند نزولی در بازار است. اگر چه بازه دوم زمانی به قیمتی پایین‌تر‌ از دوره اول باز می‌شود، اما فشار صعودی جدید قیمت بازار را به سمت بالا می‌راند.

چگونه با استفاده از کندل های پوشاننده صعودی و نزولی معامله کنیم؟

کندل پوشاننده صعودی چه مفهومی برای تریدرها دارد؟

کندل صعودی به تریدر می‌گوید که خریداران پس از گذشت دوره نزولی قبلی، کنترل کامل بازار را در دست دارند. اگر چه در الگوی پوشاننده، شدو به اندازه کندل‌ها اهمیت ندارد؛ اما کندل دوم در یک روند صعودی می‌تواند نشانه خوبی از محل استاپ لاس یا حد ضرر برای یک پوزیشن معاملاتی بلند مدت باشد.

هنگامی که به یک الگوی پوشاننده صعودی نگاه می‌کنید، به کندل‌های قبلی نیز برای تأیید عملکرد قیمت نگاه کنید، و از شاخص‌های تحلیل تکنیکال مناسب برای تأیید معکوس شدن روند استفاده کنید.

مفهوم کندل پوشاننده نزولی

کندل پوشاننده نزولی برعکس الگوی پوشاننده صعودی است؛ این الگو شامل یک کندل سبز کوتاه است که به طور کامل توسط کندل قرمز پوشانده شده است. کندل اول نشان می‌دهد که روند صعودی در بازار غالب است؛ در حالی که کندل دوم نشان می‌دهد که فشار نزولی باعث کاهش قیمت بازار شده است. کندل دوم به قیمتی بالاتر از روز قبل باز می‌شود اما به طور قابل توجهی با قیمتی کمتر به پایان می‌رسد.

مفهوم کندل پوشاننده نزولی

مفهوم کندل پوشاننده نزولی

کندل پوشاننده نزولی چه مفهومی برای تریدرها دارد؟

یک الگوی نزولی پوشاننده به تریدرها می‌گوید که بازار به دنبال روند افزایشی قبلی قیمت‌ها، اکنون در شرف ورود به یک روند نزولی است. الگوی معکوس سیگنالی است که نشان می‌دهد تریدرهایی که معتقد بودند بازار نزولی می‌شود، اکنون بازار را تسخیر کرده‌اند و می‌توانند قیمت‌ها را حتی بیشتر نیز پایین بیاورند. این حالت اغلب به عنوان نشانه‌ای برای ورود به یک موقعیت معاملاتی کوتاه مدت در بازار دیده می‌شود.

همانطور که گفته شد، اگر چه در الگوی پوشاننده، شدو به اندازه کندل‌ها اهمیت ندارد؛ کندل دوم در یک روند نزولی می‌تواند نشانه خوبی از محل استاپ لاس یا حد ضرر برای یک پوزیشن معاملاتی باشد.

در یک الگوی پوشاننده نزولی، باید یک حد ضرر در بالای شدوی کندل قرمز قرار داد؛ زیرا این قسمت بیشترین قیمتی بوده که خریداران مایل به پرداخت آن بودند.

چطور از الگوی پوشاننده استفاده کنیم؟

کندل‌های پوشاننده را می‌توان برای شناسایی معکوس‌ شدن روندها و بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. این الگوها بیشتر به عنوان بخشی از استراتژی معاملات فارکس مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ زیرا می‌توانند نشانه‌های مشخصی از محل حرکت قیمت، که در چنین بازار بی ثباتی حیاتی است، ارائه دهند.

توجه داشته باشید که کندل‌های پوشاننده تنها بخشی از استراتژی تحلیل تکنیکال هستند. برای موفقیت در یک معامله باید از چند استراتژی معاملاتی، که قبلا کارایی خود را اثبات کرده‌اند، استفاده کرد. به یاد داشته باشید که مقالات زیادی درباره این استراتژی‌های معاملاتی نوشته شده است و نیازی به اینکه تریدر تمامی آنها را شخصا امتحان کرده و در این راه سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهد نیست.

نحوه معامله درست در الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه که به الگوی HEAD AND SHOULDER معروف می الگوهای معکوس صعودی باشد یکی از الگوهای برگشتی پرکاربرد در بورس تهران می باشد. این الگو در انتهای روند رخ میدهد و روند صعودی را به روند نزولی و روند نزولی را به روند صعودی تبدیل می کند.

شکل زیر یک الگوی سر و شانه را نشان میدهد.

الگوی سر و شانه

در الگوی سر و شانه سه بخش وجود دارد که شامل شانه چپ، سر و شانه راست می باشد. همانطور که در شکل نشان داده شده است در الگوی سر و شانه، شانه ها در یک راستای یکسان قرار دارند و اگر بخواهیم به لحاظ اعتبار هم بررسی کنیم باید فاصله شانه چپ تا سر با شانه راست تا سر در یک رنج زمانی باشد. ( برای این کار بهتر است تعداد کندل های شکل گرفته در این دو محدوده را با هم بررسی کنید) چون هر چقدر تقارن بین دو طرف بیشتر باشد اعتبار الگوی سر و شانه بیشتر خواهد بود.

نکات مهم در الگوی سر و شانه

یک نکته بسیار مهم که در بسیاری از مطالب آموزشی واگرایی ها به آن توجه نمی شود واگرایی ایجاد شده در نمودار می باشد به گونه ای که برای بین شانه چپ و سر باید یک واگرایی منفی ایجاد شود که نشان از ضعف خریدار در نمودار می باشد.

از طرفی بهتر است شانه های چپ و راست شکل گرفته در نمودار در یک رنج قیمتی باشند.

در این الگو برای رسم خط گردن کافی است کف های قیمتی شکل گرفته بین سه اوج قیمتی را به هم وصل کنیم تا خط گردن به دست آید. نکته ای که باید در خط گردن مورد توجه قرار داد این است که خط گردن می تواند بدون زاویه و یا دارای زاویه 5 تا 10 درجه باشد.

برای تکمیل الگوی سر و شانه در روند صعودی بهتر است که شانه راست به زیر خط گردن نفوذ کند و تثبیت شود. این نشان میدهد که الگوی سر و شانه تکمیل شده است.

هدف قیمتی شکل گرفته در الگوی سر و شانه حداقل به اندازه “خط گردن تا سر” در الگو می باشد که در شکل بالا با فلش قرمز رنگ نشان داده شده است.

در بازارهای دو طرفه باید در هنگام گرفتن موقعیت، باید علاوه بر تعیین حد سود، حد ضرر خود را نیز در معامله تعیین کنیم. در الگوهای سر و شانه بعد از گرفتن موقعیت فروش می توان حد ضرر را در بالای شانه راست قرار داد.

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه معکوس

تمامی توضیحاتی که در خصوص سر و شانه گفتیم در بحث سر و شانه معکوس هم کاربرد دارد.

الگوی سر و شانه

نکات مهم در الگوی سر و شانه معکوس

این الگو در امتداد روند نزولی در نمودار تشکیل می شود و میتواند موجب تغییر روند نزولی شود.

در این الگو بعد از شکست خط گردن وارد معامله می شویم.

هدف قیمتی در نظر گرفته نیز حداقل به انداز فاصله سر تا خط گردن می باشد.

واگرایی که در بالا توضیح دادیم در سر و شانه معکوس هم وجود دارد.

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه

یک نکته را باید در شکست خط گردن مد نظر قرار داد و آن هم مربوط به شکست آن می باشد. زمانی میتوانیم بگوییم که خط گردن شکسته شده است که شکست پرقدرت باشد. گاهی اوقات ممکن است هنگام شکست خط گردن سهم صف خرید باشد و امکان خرید سهم هم توسط سرمایه گذار موجود نباشد. در این حالت بهتر است صبر کنید تا نمودار پولبک کند و پس از آن وارد معامله خرید شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.