تعبیر رهبر معظم انقلاب از جلال آل احمد
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای یادداشتی از رهبر معظم انقلاب درباره جلال آلاحمد منتشر کرده است.
به گزارش مشرق، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای امروزبه مناسبت سالگرد درگذشت جلال آل احمد، یادداشتی از رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این نویسنده برجسته تاریخ کشورمان را بازنشر کرده است.
در توضیح این یادداشت آمده است: آنچه در پی میآید پاسخهای رهبر انقلاب به پرسشهای انتشارات رواق است که در سال ۱۳۵۸ و در تبیین منش فکری و عملی جلال آلاحمد مرقوم کردهاند. متن سوالات رواق هم اینک در دست نیست، اما از فحوای پاسخ ها قابل حدس است، سؤالاتی چون نحوه آشنایی با ایدههای آلاحمد، ساحتهای نقش آفرینی فرهنگی او، واپسین منزل فکری وی و نقش او در بسترسازی برای انقلاب و. نگاه جامعالاطراف رهبری به کارنامه آلاحمد، به ویژه واپسین فصل آن، بازگوکننده نکات مهمی است که میتواند جلال پژوهان را مددکار باشد.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
با تشکر از انتشارات رواق ـ اولاً بخاطر احیاء نام جلال آلاحمد و از غربت در آوردن کسی که روزی جریان روشنفکری اصیل و مردمی را از غربت درآورد؛ و ثانیاً بخاطر نظرخواهی از من که بهترین سالهای جوانیم با محبت و ارادت به آن جلال آل قلم گذشته است. پاسخ کوتاه خود به هر یک از سؤالات طرح شده را تقدیم میکنم:
۱ـ دقیقاً یادم نیست که کدام مقاله یا کتاب مرا با آلاحمد آشنا کرد. دو کتاب «غربزدگی و دستهای آلوده» جزو قدیمیترین کتابهایی است که از او دیده و داشتهام. اما آشنایی بیشتر من بوسیله و برکت مقاله «ولایت اسرائیل» شد که گله و اعتراض من و خیلی از جوانهای امیدوار آن روزگار را برانگیخت. آمدم تهران (البته نه اختصاصاً برای این کار) تلفنی با او تماس گرفتم. و مریدانه اعتراض کردم. با اینکه جواب درستی نداد از ارادتم به او چیزی کم نشد. این دیدار تلفنی برای من بسیار خاطرهانگیز است. در حرفهایی که رد و بدل شده هوشمندی، حاضر جوابی، صفا و دردمندی که آن روز در قلّهی «ادبیات مقاومت» قرار داشت، موج میزد.
۲ـ جلال قصهنویس است (اگر این را شامل نمایشنامهنویسی هم بدانید) مقالهنویسی کار دوّم او است. البته محقّق و عنصر سیاسی هم هست. اما در رابطه با مذهب؛ در روزگاری که من او را شناختم به هیچوجه ضد مذهب نبود، بماند که گرایش هم به مذهب داشت. بلکه از اسلام و بعضی از نمودارهای برجستهی آن بهعنوان سنتهای عمیق و اصیل جامعهاش، دفاع هم میکرد. اگرچه به اسلام به چشم ایدئولوژی که باید در راه تحقق آن مبارزه کرد، نمینگریست. اما هیچ ایدئولوژی و مکتب فلسفی شناختهشدهای را هم به این صورت جایگزین آن نمیکرد. تربیت مذهبی عمیق خانوادگیاش موجب شده بود که اسلام را ــ اگرچه بهصورت یک باور کلی و مجرد ــ همیشه حفظ کند و نیز تحت تأثیر اخلاق مذهبی باقی بماند. حوادث شگفتانگیز سالهای ۴۱ و ۴۲ او را به موضع جانبدارانهتری نسبت به اسلام کشانیده بود. و این همان چیزی است که بسیاری از دوستان نزدیکش نه آن روز و نه پس از آن، تحمّل نمیکردند و حتی به رو نمیآوردند!
اما تودهای بودن یا نبودنش؛ البته روزی تودهای بود. روزی ضد تودهای بود. و روزی هم نه این بود و [نه] آن. بخش مهمی از شخصیت جلال و جلالت قدر او همین عبور از گردنهها و فراز و نشیبها و متوقّف نماندن او در هیچکدام از آنها بود. کاش چند صباح دیگر هم میماند و قلههای بلندتر را هم تجربه میکرد.
۳ـ غربزدگی را من در حوالی ۴۲ خواندهام. تاریخ انتشار آن را به یاد ندارم.
۴ـ اگر هر کس را در حال تکامل شخصیت فکریاش بدانیم و شخصیت حقیقی او را آن چیزی بدانیم که در آخرین مراحل این تکامل بدان رسیده است، باید گفت «در خدمت و خیانت روشنفکران» نشان دهنده و معیّن کنندهی شخصیت حقیقی آل احمد است. در نظر من، آلاحمد، شاخصهی یک جریان در محیط تفکر اجتماعی ایران است. تعریف این جریان، کار مشکل و محتاج تفصیل است. امّا در یک کلمه میشود آن را «توبهی روشنفکری» نامید. با همهی بار مفهوم مذهبی و اسلامی که در کلمه «توبه» هست.
جریان روشنفکری ایران که حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداری از فضل «آلاحمد» توانست خود را از خطای کجفهمی، عصیان، جلافت و کوتهبینی برهاند و توبه کند: هم از بدفهمیها و تشخیصهای غلطش و هم از بددلیها و بدرفتاریهایش.
آلاحمد، نقطهی شروع «فصل توبه» بود. و کتاب «خدمت و . » پس از غربزدگی، نشانه و دلیل رستگاری تائبانه. البته این کتاب را نمیشود نوشتهی سال ۴۳ دانست. به گمان من، واردات و تجربیات روز به روز آلاحمد، کتاب را کامل میکرده است. در سال ۴۷ که او را در مشهد زیارت کردم؛ سعی او در جمعآوری مواردی که «کتاب را کامل خواهد کرد» مشاهده کردم. خود او هم همین را میگفت.
البته جزوهای که بعدها به نام «روشنفکران» درآمد، با دو سه قصه از خود جلال و یکی دو افاده از زید و عمرو، به نظر من تحریف عمل و اندیشهی آلاحمد بود. خانواده آلاحمد حتی در «نظام نوین اسلامی» هم، تاکنون موفق نشدهاند ناشر قاچاقچی آن کتاب را در محاکم قضایی اسلامی محکوم یا تنبیه کنند. این کتاب مجمعالحکایات نبود که مقداری از آن را گلچین کنند و به بازار بفرستند. اثر یک نویسندهی متفکر، یک «کل» منسجم است که هر قسمتش را بزنی، دیگر آن نخواهد بود. حالا چه انگیزهای بود و چه استفادهای از نام و آبروی جلال میخواستند ببرند بماند. ولی به هر صورت گل به دست گلفروشان رنگ بیماران گرفت.
۵ ـ به نظر من سهم جلال بسیار قابل ملاحظه و مهم است. یک نهضت انقلابی از «فهمیدن» و «شناختن» شروع میشود. روشنفکر درست آن کسی است که در جامعهی جاهلی، آگاهیهای لازم را به مردم میدهد و آنان را به راهینو میکشاند. و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده است؛ با طرح آن آگاهیها، بدان عمق میبخشد.
برای این کار، لازم است روشنفکر اولاً جامعهی خود را بشناسد و ناآگاهی او را دقیقاً بداند. ثانیاً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامدها نهراسد. در این صورت است که میشود: العلماء ورثة الانبیاء.
آلاحمد، آن اولی را به تمام و کمال داشت (یعنی در فصل آخر و اصلی عمرش). از دوّم و سوّم هم بیبهره نبود. وجود چنین کسی برای یک ملّت که به سوی انقلابی تمامعیار پیش میرود، نعمت بزرگی است. و آلاحمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است. و این برای یک انقلاب، کم نیست.
۶ ـ این شایعه (باید دید کجا شایع است. من آن را از شما میشنوم و قبلاً هرگز نشنیده بودم.) باید محصول ارادت به شریعتی باشد و نه چیز دیگر. البته حرف فی حد نفسه، غلط و حاکی از عدم شناخت است. آلاحمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند. برای مسلمانی او همان چیزهایی لازم بود که شریعتی را مسلمان کرده بود. و ای کاش آلاحمد چند سال دیگر هم میماند.
۷ـ آن روز هر پدیدهی ناپسندی را به شاه ملعون نسبت میدادیم. درست هم بود. امّا از اینکه آلاحمد را چیزخور کرده باشند، من اطلاعی ندارم، یا از خانم دانشور بپرسید یا از طبیب خانوادگی.
۸ ـ مسکوت ماندن جلال، تقصیر شماست ـ شمایی که او را میشناسید و نسبت به او انگیزه دارید. از طرفی مطهری و طالقانی و شریعتی در این انقلاب، حکم پرچم را داشتند. همیشه بودند. تا آخر بودند. چشم و دل «مردم» (و نه خواص) از آنها پر است. و این همیشه بودن و با مردم بودن، چیز کمی نیست. اگر جلال هم چند سال دیگر میماند . افسوس.
راههای عملی پول درآوردن
فاجعهبارتر از همه این که طبق گزارشهای منتشرشده در رسانههای آمریکایی، خانواده بایدن، از اعتیاد و رابطه غیراخلاقی و سوءاستفادهٔ جنسی پسر «جو بایدن» از نوه او اطلاع داشتهاند.
****
هنگامی که هانتر بایدن، معتاد به مواد مخدر در بهار ۲۰۱۹ میلادی، درست شش روز قبل از اینکه پدرش نامزدی خود را برای ریاست جمهوری آمریکا اعلام کند، رایانهٔ آبخوردهٔ خود را در یک تعمیرگاه مکبوک در شهر دلاوِر رها کرد، در واقع بمبی ساعتی را فعال کرد که در سایهٔ کمپین انتخاباتی پدرش، کسی حواسش به آن نبود.
اسرار کثیف موجود در لپتاپ هانتر تقریباً کمپین ریاستجمهوری پدرش را از مسیر خارج کرد و یکی از بزرگترین پنهانکاریهای رسانهای در تاریخ آمریکا را به جریان انداخت.
اما این داستان، بدون پیرایه و حشو و زوائد، دربارهٔ محتوای واقعی لپتاپ و آنچه چینیها در مورد بایدنها میداند، توسط روزنامهنگار نیویورکپست، میراندا دیواین، فاش شد.
دیواین در کتاب خود، عملیات سانسور هماهنگ توسط کمپانیهای بزرگ فناوری اطلاعات، نهادهای رسانهای و عوامل اطلاعاتی سابق را برای خفهکردن پوشش روزنامه نیویورکپست حول ماجرای لپتاپ هانتر بایدن را با قلم خود ثبت کرده است.
این لپتاپ گنجینهای از اسناد شرکت، ایمیلها، پیامهای متنی، عکسها و صداهای ضبطشده در طول یک دهه، اولین شواهدی را ارائه کرد که نشان میداد جو بایدن، رئیسجمهور جو بایدن، در سرمایهگذاریهای پسرش در چین، اوکراین و فراتر از آن (بهرغم تکذیبهای مکرر) دست داشته است.
این بینش صمیمانه در مورد سبک زندگی نامناسب هانتر نشان میدهد که او قادر به نگهداشتن یک شغل نبود، چه رسد به اینکه دهها میلیون دلار در معاملات تجاری بینالمللی پرقدرت توسط طرفهای خارجی به او پرداخت شود، مگر اینکه چیز ارزشمند دیگری برای فروش داشته باشد - که البته او «داشت». او پسر معاون رئیسجمهوری بود که قرار بود چند سال بعد به کرسی ریاست جمهوری هم برسد.
لپتاپ جهنمی: هانتر بایدن، بیگتک و رازهای سیاهی که رئیسجمهور میخواست پنهان کند» کتابی ۲۰۷ صفحهای از میراندا دیواین، خبرنگار تحقیقی و عضو تحریریهٔ پایگاه خبری «نیویورکپست» است. نویسندهٔ کتاب، ستوننویس نیویورکپست و همکار (مشارکتکننده) فاکسنیوز است. او همچنین برای رسانههای استرالیایی به عنوان ستوننویس دیلیتلگراف و مشارکتکننده اسکاینیوز کار میکند. او در کوئینز نیویورک به دنیا آمد و در توکیو و سیدنی بزرگ شد و در دانشگاه نورثوسترن شیکاگو تحصیل کرد. او که بر حسب تحصیلات خود، یک ریاضیدان هم هست، دو فرزند دارد و در حال حاضر با همسرش در نیویورک زندگی میکند.
لپ تاپ جهنمی» اطلاعات برگرفته از لپتاپ رهاشده هانتر بایدن را ارائه میدهد. این کتاب اطلاعات بسیاری از رایانامهها، پیامها و اسناد موجود در لپتاپ را گردآوری و به هم متصل میکند. این اطلاعات، با دادههایی از منابع دیگر الحاق شده تا اصطلاحاً دوقبضه تأیید شود و همچنین پیشزمینههای لازم دربارهٔ فکتهای لپتاپ برای خواننده فراهم باشد.
در حقیقت، این اطلاعاتی است که قبل از انتخابات ۲۰۲۰ و زمانی که این رسوایی توسط روزنامه نیویورکپست فاش شد، میبایست همچون بمبی کل فضای سیاسی آمریکا را تحتتأثیر قرار میداد. برخی از این اطلاعات اکنون در معرض دید عموم قرار گرفته است، اما محتویات لپتاپ قبل از انتخابات ۲۰۲۰ در یک پنهانکاری عظیمِ سازمانیافته که توسط غولهای فناوری اطلاعات، رسانههای بزرگ، شرکتهای مالی بزرگ و دولت فدرال مهندسی شده بود، از دید عموم دور ماند.
دیواین در کتاب خود، زندگی آشفته و آشفته هانتر بایدن را مستند میکند که روزانه هزاران دلار خرج مواد مخدر، فاحشهها و هتلهای مجلل میکند. کتاب، حکایتی تکاندهنده و مشمئزکننده از ویرانیهایی است که هانتر بر زندگی همسران، فرزندان و زنانی که در زندگیاش بودند، تحمیل کرده است. در کتاب، اسناد معاملات مبهم و مرموز او در روسیه، چین، اوکراین و جاهای دیگر منتشر شده است. هانتر برای حمایت از سبک زندگی خود به پول زیادی نیاز دارد اما هیچ مهارت قابل فروشی ندارد. در عوض، او از برند «کسب و کار خانوادگی بایدن» برای باز کردن راه خود در تجارت و سیاست، به نحوی دست و دلبازانه و البته کاملاً بیاحتیاط استفاده کرده است. او در واقع، فروشندهٔ ارتباطات و پیوندهای درونی خود در حاکمیت آمریکا به طرفها و دار و دستههای بدنام و تبهکار خارجی بود.
همه اینها توسط پدر و موقعیت دولتی پدرش امکانپذیر شده و حتی ارتقاء یافته است. این کتاب دلیل محکمی را نشان میدهد که پدرش (رئیسجمهور جو بایدن) بهرغم انکار مکررش، در برخی از این سرمایهگذاریها و اعمالنفوذها شخصاً دست داشته است. این موضوع سؤالات متعددی را ایجاد میکند. به عنوان مثال، آیا رئیسجمهور بایدن در جریان این اعمال نفوذها برای منفعت شخصی و خانوادگی، منافع ملی آمریکا را به خطر میاندازد؟ آیا او از این معاملات سود مالی داشته است؟ آیا او در برابر اخاذی از سوی رقبای خارجی آمریکا، آسیبپذیر است؟ آیا این میتواند برخی از اقدامات مشکوک او را در دوران معاونت رئیس جمهور یا ریاست جمهوری توضیح دهد؟
اصل ماجرا خیلی ساده شروع شد. در واقع، تخدیر ذهنی همیشگی و سبک زندگی عیاشانهٔ هانتر بایدن، این بار بدجوری کار دست او داد. او در بهار ۲۰۱۹، در میان دورههای مصرف کراک و تلاش با فاحشهها، زندگی در هتلها و بوی بد دود و الکل، تصمیم عجیب و غریبی گرفت. او سوار خودرو شد، به یک مغازه خدمات رایانهای رفت و لپتاپ خود را برای تعمیر در آنجا گذاشت. روز بعد او برگشت تا یک هارد اکسترنال به کارمند بدهد تا محتویات آن استخراج شود. سپس دیگر برنگشت و سراغی از لپتاپ و هارد خود نگرفت.
اینکه چرا هانتر دو هفته قبل از اعلام ریاست جمهوری پدرش، به جای خرید یک رایانهٔ جدید، تصمیم گرفت رایانهاش را به یک مغازهٔ محلی تعمیرات رایانه ببرد (و در نهایت آن را رها کند)، شاید خود یک کیس روانکاوانهٔ جذاب باشد. برخی روانکاوان فرویدی شاید این تصمیم را نوعی پیروزی ناخودآگاه هانتر، برای ضربهزدن به پدرش تفسیر کنند؛ اما به هر حال از این تصمیم سرنوشتساز، کتاب جذاب و تأثیرگذار میراندا دیواین بیرون آمد.
شرح جذاب دیواین از معاملات تجاری سخیف خانواده بایدن که از محتویات هارد دیسک هانتر به دست آمده است، از جایی شروع میشود که گزارشهای درخشان نیویورکپست حول این موضوع، در ایام کارزار انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ میلادی به ناگهان متوقف شد.
بسیاری از جزئیات قبلاً به صورت جزئی گزارش شده است. دیواین آنها را با گزارشهای مستقیم جدید در مورد مکاتبات و اسنادی که از لپتاپ بیرون کشیده شده است، به هم پیوند داد و ارتباط آنها را تحرکات مبهم و مشکوک دوران معاونت ریاست جمهوری جو بایدن و ایام کارزار انتخاباتی او، کشف کرد.
این کتاب یک وقایعنگاری ویرانگر از فساد سیاسی است که دامنهٔ ان از مرزهای آمریکا فراتر میرود، از اوکراین گرفته تا مکزیک و چین، مکاتبات خصوصی هانتر بایدن نشان میدهد که چگونه او و خانوادهاش از موقعیت پدرش برای پیشبرد تجارتهای کمزحمت اما پرسود، ان هم با مشارکت عوامل خارجی مشکوک استفاده کردند – و چگونه اقدامات رسمی جو گاهی مستقیماً به نفع حامیان مالی خانوادهاش بوده است.
در بهترین حالت، جو بایدن به عنوان یک پدر بدبخت ظاهر میشود که طرحهای پول سازی آشکارا غیراخلاقی پسرش را تسهیل میکند. در بدترین حالت و همانطور که برخی از متنها و ایمیلهای هانتر نشان میدهند، جو یکی از شرکتکنندگان آگاه و ذینفع کسبوکار خانوادگی بود.
به نظر میرسید که این واقعیت که ارزش بازار هانتر برگرفته از موقعیت پدرش بود، باعث ایجاد کینه در شخصیت نامتعادل بایدن جوان هم شده بود، حتی با وجود اینکه او همچنان به پول درآوردن از این نام (نام پدرش) ادامه میداد. هانتر در پیامهایی به دخترش گلایه کرده که به مدت سه دهه از قبیلهٔ بایدن حمایت مالی کرده است و "پاپ" (لقب جو بایدن در خانواده) نیمی از حقوق او (هانتر) را کاهش میدهد. سوابق مالی و مکاتباتی که توسط دیواین گزارش شده است نشان میدهد که پول از حسابهای تجاری هانتر برای پوشش صورتحساب AT&T جو و هزینههای تعمیر و نگهداری خانه شخصی استفاده شده است و بخشی از حداقل یک معامله بزرگ در چین برای بایدن بزرگ در نظر گرفته شده است.
با نزدیکشدن به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰، نامهنگاریهای هانتر، بیشتر راههای عملی پول درآوردن شبیه اعتراضات عاجزانه برادر وسطی کورلئونه در فیلم «پدرخوانده» یعنی «فردو» شده بود که از جدی گرفتهنشدن در خانواده کینه به دل داشت. یک نمونه:
"من میتوانم از پس کارها بر بیایم! من باهوشم! نه آنطور که همه می گویند، احمق نیستم. من باهوش هستم و احترام میخواهم!"
او پیامهای طولانی پرنوسان تهاجمی-منفعل برای پدرش می فرستاد که نمودار رابطهٔ توام با کینه و محبت (توأمان) او با پدرش بود.
هانتر در ژوئیه ۲۰۱۹ در مجموعهای از پیامهای متنی به جو حمله کرد:
"تصور شما از من به عنوان یک مستِ منحطِ عملیِ بدبخت، به طرزی باورنکردنی آزاردهنده است. برای ۲۰ سال احساس من این بود که به من میگویید برو در اتاق خودت و وقتی بزرگترها حرف میزنند، دهنت را ببند."
هانتر در ایمیلی به دخترش شکوه کرد:
"من همه شما را دوست دارم؛ اما هیچ احترامی دریافت نمیکنم."
برخلاف فِردو در «پدرخوانده»، هانتر از عواقب اعمال مخرب خود مصون میماند. خانواده بایدن هم همینطور. پس از اینکه تعمیرکار رایانه هارد دیسک رهاشده را به افبیآی (و سپس به «رودی جولیانی» که آن را به نیویورکپست داد) تحویل داد، مطبوعات قدیمی و کمپانیهای ارائهدهنده پیامرسانهای اجتماعی پویش پنهانکاری و بایکوت همهجانبهای را علیه گزارشهای پست به راه انداختند تا اطمینان حاصل شود که این داستان قبل از انتخابات خفه شده است.
فقدان عواقب به طرز جالبی توسط وکیل هانتر، جورج مسیرس، در یک پیام متنی در سال ۲۰۱۸ که روی همان لپتاپ یافت شد، تضمین میشود. مسیرس به دنبال این بود که بایدن جوان را دلگرم کند که اخبار مربوط به معاملات مشکوک و غیرقانونی او در چین توسط بیشتر مطبوعات نادیده گرفته خواهد شد.
مسیرس به هانتر گفت: «فکر میکنم در پایان راههای عملی پول درآوردن روز مردم با بیحوصلگی میگویند کار جهان همین است.» (به عبارتی: تا بوده همین بوده و چه میشود کرد!)"
از زمان انتشار کتاب «لپتاپ جهنمی»، به مرور برخی اطلاعات آن لپتاپ در برخی کانالها و شبکههای اجتماعی منتشر شده است. از ان جمله، عکسها و ویدئوهای متعددی از هانتر است که برهنه، مست یا نشئه، با دخترانی عمدتاً نوجوان در وضعیتی زننده دیده میشود این عکسها و ویدئوها، تأییدکننده اخبار و گزارشهای متعدد از نقش هانتر در شبکهٔ قاچاق انسان (به ویژه دختران نوجوان) از شرق اروپا هستند علاوه بر این، او یک فرد به شدت بیمار جنسی است.
کثیفترین عکسهایی که از لپتاپ بایدن منتشر شده، تصاویری از «برادرزادهٔ ۱۴ سالهٔ هانتر، ناتالی، یعنی دختر برادر درگذشتهٔ اوست که آشکارا بعد از مصرف کراک و کوکائین، در وضعیتی نیمهبرهنه به سر میبرد و به نظر میرسد عکاس این تصاویر هم خود هانتر است!
گفته میشود که هانتر نهتنها با بیوهٔ برادر خود ارتباط غیراخلاقی داشته که دختر نوجوان او را معتاد کرده و از او سوءاستفاده جنسی کرده است.
علاوه بر این تصاویر، متن پیامهای واتساپ هانتر و ناتالی هم که منتشر شده، دقیقاً مؤید رابطهٔ فضاحتبار پسر رئیسجمهور آمریکا با نوهٔ اوست. فاجعهبارتر از همه این که طبق گزارشهای منتشرشده در رسانههای آمریکایی، خانواده بایدن از ارتباط غیراخلاقی و سوءاستفادهٔ او از برادرزادهاش اطلاع داشتهاند.
منوچهر | September 5, 2022 01:03 AM |
اینگونه مسائل در خانواده «بایدن» همانند اموری چون پیک نیک رفتن یا مراسم کریسمس و عید شکرگزاری برگزار کردن عادی و طبیعی هستند، کافی است قدری با آمریکاییها حشر و نشر داشته باشید یا بطور روزمره اخبار و رسانههای مستقل آمریکا را دنبال کنید تا بفهمید مردم آمریکا از عمق روابط غیرمعمول و باصطلاح غیراخلاقی و فساد جنسی و مالی در خانواده بایدن زیاد تعجب نمیکنند، فقط به خون او تشنهاند، مثل همین ایران خودمان و فساد سهمگین بیت آغا و وابستگانش، آیا دیگر کسی مانده که خبر نداشته باشد؟
علیرضا | September 5, 2022 12:21 PM |
یارو آن قدر گیجه که نفهمیده این لپ تاپ مجموعه بزرگی از اطلاعات محرمانه و خصوصی است حتی یادش رفته لپ تاپ را از تعمیر کار پس بگیرد یعنی تو حزب دمکرات یک آدم بدرد بخور پیدا نمیشود بیل با مونیکا هیلاری با سرور شخصی اینم با پسر عملیش
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟ «خانوادهی من هیچوقت پول نداشت و همهچیز بهسختی بهدست میآمد. زمانیکه من موفق شدم هزینههای مدرسهی کسبوکارم را پرداخت کنم، همسر سابقم من را از خانه بیرون کرد. آخرین سرمایه گذاری های پرخطری که انجام دادم، بهشدت شکست خوردند و مجبور شدم برای تأمین هزینههای مدرسهی فرزندم خانهی ساحلیام را بفروشم. چه زمانی قرار است برای من اتفاق خوبی بیفتد؟ کی قرار است من میلیونر شوم؟» اینها داستانهایی بود که مشتریام برایم تعریف میکرد. همراه ما باشید در این مقاله میخواهیم دربارهی جذب ثروت صحبت کنیم.
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
من به او گفتم: «شما برای چیزهایی که ندارید کارهای بسیار زیادی انجام میدهید. هنگامیکه روی نداشتههایتان تمرکز میکنید، تنها باعث میشود که بیشتر آن را نداشته باشید. این قانون جذب است: روی هر چیزی که تمرکز کنید ، گسترش پیدا میکند. درنتیجه اگر میخواهید چیزی را از زندگیتان حذف کنید، روی آن تمرکز نکنید.»
پیشنهاد میشود این فایل صوتی از آقای دارنده درباره رشد و تکامل برای ثروت را حتما گوش دهید، لطفا اینجا ضربه بزنید.
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
او از من پرسید: «چگونه وضعیت مالیام را نادیده بگیرم؟»در پاسخ به او گفتم: «تو این کار را نمیکنی و حتی نمیتوانی چنین کاری انجام دهی، چراکه این قویترین فکری است که در سرت پرورش میدهی. سعی نکن آن را نادیده بگیری، بلکه تلاش کن آن را با اندیشه ی دیگری جایگزین کنی.»
اگر یک اندیشه باعث میشود که احساس بدی پیدا کنی، آن را با اندیشهی دیگری جایگزین کن که باعث میشود احساس بهتری پیدا کنی.
او گفت: «آیا از من می خواهید وانمود کنم که فرد ثروتمندی هستم؟ واقعا چنین انتظاری دارید؟»
با لبخند به او پاسخ دادم: «در واقع درست حدس زدهای. اکنون یاد میگیری که چگونه در بازی زندگی موفق باشی. کافی است که قوانین این بازی را بیاموزی.»
قوانین جذب ثروت
۱. سختکوشی و مصممبودن اهمیت بسیار زیادی دارد اما این فقط نیمی از معادله است
اگرچه سخت کوشی یکی از عوامل موفقیت است، اما بهتنهایی کافی نیست، باید کاری کنید که تلاش تان بهخوبی جواب بدهد. شما مسئول این هستید که خودتان را در مسیر رؤیا هایتان قرار بدهید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید. تلاش بخش بسیار مهمی از معادلهی شماست، اما همهی آن نیست. نهتنها لازم است برای پولدرآوردن سخت کار کنید، بلکه باید این احساس را در خودتان ایجاد کنید که شایستهی رسیدن به آن نیز هستید.
افراد دربارهی خودشان و توانایی هایشان تردید دارند. مسئله فقط این نیست که سخت کار کنید، بلکه باید هوشمندانه تر کار کنید و به خودتان، دانش تان و شایستگی هایتان اعتماد داشته باشید. بسیاری از افراد به این موضوع دقت نمیکنند و مجبور میشوند وارد نبردی سخت با خودشان شوند، اما هنگامیکه به خودتان باور داشته باشید، میتوانید زندگی رؤیایی خود را بسازید و قوانین بازی زندگی را به سود خودتان بهکار بگیرید.
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
۲. جهان ماشین کپی بزرگ است
جهان کلمات، افکار و اعمال شما را کپی میکند و آنها را در تجربههای بعدی به شما باز میگرداند.
از خودتان بپرسید تفکر تان چگونه است؟ گفتار شما چگونه است؟ عملکردن شما چگونه است؟ انرژی و افکاری که از شما در جهان پخش میشود، درنهایت به خودتان باز میگردد. در نتیجه اگر بر چیزی تمرکز کردهاید که در زندگیتان با مشکل مواجه شده است، شما احتمال بیشترشدن آن را افزایش میدهید.
۳. اگر انرژی خود را روی چیزی بگذارید که آن را نمیخواهید، باعث میشود آن چیز را بیشتر از پیش داشته باشید
این مورد ربطی به قانون مورفی ندارد. اگر این احتمال وجود دارد که چیزی درست پیش نرود، این اتفاق تنها یک احتمال نیست بلکه چیزی قریبالوقوع است، چراکه شما تکانهی قابلتوجهی پشت این تفکر که اتفاق بدی رخ خواهد داد، قرار دادهاید و در نتیجه چنین اتفاقی میافتد. بهیاد داشته باشید که همیشه چیزی را که به آن فکر کنید بهدست میآورید، چه آن را بخواهید و چه نخواهید.
۴. اگر چیزی را میخواهید این احساس را در خودتان ایجاد کنید که واقعا آن را دارید
ازآنجاکه چیزی را بهدست میآورید که روی آن تمرکز کرده باشید، چرا بهجای ترسها، افکارتان را روی چیزهایی که میخواهید، متمرکز نکنید؟ خود را در شرایطی تصور کنید که همهی چیزهایی را که میخواهید در اختیار دارید. اگر روی چیزهایی که خواستار ش هستید تمرکز کنید، در این صورت تکانهای در پشت این افکار ایجاد میکنید.
من از او پرسیدم: «من فکر میکنم تو بهدنبال پول و آزادی ای هستی که همراهش میآورد، درست است؟»او در پاسخ گفت: «درست است، آیا همهی افراد اینگونه نیستند؟»
با لبخند گفتم: «شاید، اما تو فردی منطقی هستی، پس چرا روی افکاری تمرکز میکنی که معکوس آن را برای تو بههمراه میآورد؟»
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
۵. ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن چیزهای مشابه همدیگر را جذب میکنند
ما از قوانین جهان جدا نیستیم. هر چیزی که در جهان وجود دارد، مشابه خود را جذب میکند.
«پس تو در وضعیتی قرار داری که بهخاطر وضعیت مالیات تأسف میخوری و همهی آن به بچگیات باز میگردد. درنتیجه، جهان نیز بهسادگی همهی این افکار، کلمات و رفتارها را به تجربههای آیندهات باز میگرداند و تو در تعجب هستی که چرا وضعیت آنطور که تو میخواهی، تغییر نمیکند. تو در تعجب هستی که چرا در جذب ثروت موفق نیستی.»
۶. این به جذب مربوط میشود و نه عملکردن
اگر در زندگی به چیزی دست پیدا میکنی به این دلیل نیست که لیاقت آن را داشتهای، بلکه به این دلیل به آن میرسی که با آن متناسب هستی.
من به او گفتم: «ترس تو از اینکه نتوانی به اندازهی کافی پول دربیاوری بسیار قوی است. این تفکر بهقدری قوی است که توانسته است، ذهنیت فقر را در تو ایجاد کند. این باوری مستحکم در وجودت است که تو نمیتوانی به رفاه مالی برسی. بچگی تو باعث شده است که این ذهنیت در تو قوت بگیرد و مانند نواری مدام در ذهنت تکرار میشود. این تنها چیزی است که جهان از تو میشنود، پس جلوی آن را بگیر.» من از او پرسیدم: «آیا آماده هستی که این نوار را متوقف کنی و یک داستان جدید بنویسی؟»هر زمان که آماده بودی جنگ با خودت را متوقف کنی، زندگی جدیدت آغاز خواهد شد.
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
«مسئله این نیست که پول دربیاوری یا نه، اینکه دربارهی خودت و زندگیات چگونه فکر میکنی، تجربه ی بعدیات را مشخص خواهد کرد. آیا احساس میکنی که میتوانی آن را به اتمام برسانی؟ آیا احساس خوشبختی میکنی؟ آیا فکر میکنی در زندگی حرفهای یا شخصیات به موفقیت بزرگی دست پیدا کردهای؟ آیا روابطی داری که از داشتن آنها احساس رضایت میکنی؟ آیا در خودشناسی پیشرفت کردهای؟ آیا به خودت باور داری و آیا باور داری که لیاقت همهی چیزهایی را که میخواهی، داری؟»اما راهی برای تغییر این بازی وجود دارد.
روی سلامتی و دانش تان تمرکز کنید، چراکه شما را برای کسب همهی چیزهایی که میخواهید آماده میکند و موجب جذب ثروت میشود. ثروت به این دلیل که شما کار خاصی انجام دادهاید جذبتان نمیشود، بلکه به این دلیل جذب میشود که به خودتان اجازه دادهاید، احساس ثروتمندبودن کنید. در اینجا سه عملی را معرفی میکنیم که به کسب موفقیت و جذب ثروت کمک میکنند.
چگونه از قوانین جذب ثروت استفاده کنیم؟
- روی چیزهایی که ندارید یا هرگز نمیتوانید آنها را داشته باشید تمرکز نکنید. جهان چیزی را به سمتتان میفرستد که روی آن تمرکز میکنید. دیگر بر شکستخوردن تمرکز نکنید. زمانی که پولدار شدید، هیج ا نزده شوید و روی کارهایی که میخواهید انجام دهید تمرکز کنید.
- توجه خود را از روی چیزهایی که شما را ناراحت میکنند بردارید و آنها را با اندیشه های خوشایندتر جایگزین کنید. اگرچه تمرکز روی اندیشههای منفی آسانتر است، اما نمیتوانند چیزی را که بهدنبال آن هستید، برای شما بهارمغان بیاورند. اگر اندیشهای شما را ناراحت میکند، آن را با اندیشهی دیگری که باعث میشود حس بهتری داشته باشید جایگزین کنید. این اندیشهی تازه میتواند در جهت چیزی که میخواهید، تکانهای ایجاد کند. اندیشهی جدید نباید موضوع اندیشهی پیشین را داشته باشد. بلکه فقط کافی است اندیشهی بهتری باشد. هدف این است که با استفاده از افکار، جنبش شما بیشتر شود. جنبش بیشتر، همیشه و در همهی حوزههای زندگی منجر به نتایج بهتری میشود.
پیشنهاد میشود این فایل صوتی از آقای دارنده درباره رشد و تکامل برای ثروت را حتما گوش دهید، لطفا اینجا ضربه بزنید.
چطو در زندگی ثروت را جذب کنیم؟
- توجه داشته باشید که شما نباید وقوع چیزی را محقق کنید، بلکه فقط باید شرایط را برای وقوع آنها فراهم کنید. سعی کنید احساس خوبی در خودتان ایجاد کنید. هنگامیکه حس خوبی دارید، میتوانید تحرک بیشتری داشته باشید، افراد بهتری را به خود جذب کنید و در جذب موقعیتهای بهتر، م وفق تر عمل کنید. چنین معادلهای نهتنها در جذب ثروت بیشتر کمکتان میکند، بلکه عشق و خوشحالی بیشتری نیز به سراغ شما میآید.
برگرفته از : www.chetor.com
در اینستاگرام و تلگرام همینطور یوتیوب و آپارات ما را نیز دنبال کنید
یادداشت رهبر معظم انقلاب درباره جلال آل احمد | مقاله «ولایت اسرائیل» گله و اعتراض من و خیلی از جوانهای امیدوار آن روزگار را برانگیخت
به گزارش همشهری آنلاین، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای امروز به مناسبت سالگرد درگذشت جلال آل احمد، یادداشتی از رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این نویسنده برجسته تاریخ کشورمان را بازنشر کرده است. در توضیح این یادداشت آمده است: آنچه در پی میآید پاسخهای رهبر انقلاب به پرسشهای انتشارات رواق است که در سال ۱۳۵۸ و در تبیین منش فکری و عملی جلال آلاحمد مرقوم کردهاند. متن سوالات رواق هم اینک در دست نیست، اما از فحوای پاسخ ها قابل حدس است، سؤالاتی چون نحوه آشنایی با ایدههای آلاحمد، ساحتهای نقش آفرینی فرهنگی او، واپسین منزل فکری وی و نقش او در بسترسازی برای انقلاب و. نگاه جامعالاطراف رهبری به کارنامه آلاحمد، به ویژه واپسین فصل آن، بازگوکننده نکات مهمی است که میتواند جلال پژوهان را مددکار باشد. متن کامل این یادداشت به شرح زیر است: بنام خدا با تشکر از انتشارات رواق ـ اولاً بخاطر احیاء نام جلال آلاحمد و از غربت در آوردن کسی که روزی جریان روشنفکری اصیل و مردمی را از غربت درآورد؛ و ثانیاً بخاطر نظرخواهی از من که بهترین سالهای جوانیم با محبت و ارادت به آن جلال آل قلم گذشته است. پاسخ کوتاه خود به هر یک از سؤالات طرح شده را تقدیم میکنم: ۱ـ دقیقاً یادم نیست که کدام مقاله یا کتاب مرا با آلاحمد آشنا کرد. دو کتاب «غربزدگی و دستهای آلوده» جزو قدیمیترین کتابهایی است که از او دیده و داشتهام. اما آشنایی بیشتر من بوسیله و برکت مقاله «ولایت اسرائیل» شد که گله و اعتراض من و خیلی از جوانهای امیدوار آن روزگار را برانگیخت. آمدم تهران (البته نه اختصاصاً برای این کار) تلفنی با او تماس گرفتم و مریدانه اعتراض کردم. با اینکه جواب درستی نداد از ارادتم به او چیزی کم نشد. این دیدار تلفنی برای من بسیار خاطرهانگیز است. در حرفهایی که رد و بدل شده هوشمندی، حاضر جوابی، صفا و دردمندی که آن روز در قلّهی «ادبیات مقاومت» قرار داشت، موج میزد. ۲ـ جلال قصهنویس است (اگر این را شامل نمایشنامهنویسی هم بدانید) مقالهنویسی کار دوّم او است. البته محقّق و عنصر سیاسی هم هست. اما در رابطه با مذهب؛ در روزگاری که من او را شناختم به هیچوجه ضد مذهب نبود، بماند که گرایش هم به مذهب داشت. بلکه از اسلام و بعضی از نمودارهای برجستهی آن بهعنوان سنتهای عمیق و اصیل جامعهاش، دفاع هم میکرد. اگرچه به اسلام به چشم ایدئولوژی که باید در راه تحقق آن مبارزه کرد، نمینگریست. اما هیچ ایدئولوژی و مکتب فلسفی شناختهشدهای را هم به این صورت جایگزین آن نمیکرد. تربیت مذهبی عمیق خانوادگیاش موجب شده بود که اسلام را ــ اگرچه بهصورت یک باور کلی و مجرد ــ همیشه حفظ کند و نیز تحت تأثیر اخلاق مذهبی باقی بماند. حوادث شگفتانگیز سالهای ۴۱ و ۴۲ او را به موضع جانبدارانهتری نسبت به اسلام کشانیده بود. و این همان چیزی است که بسیاری از دوستان نزدیکش نه آن روز و نه پس از آن، تحمّل نمیکردند و حتی به رو نمیآوردند! اما تودهای بودن یا نبودنش؛ البته روزی تودهای بود. روزی ضد تودهای بود. و روزی هم نه این بود و [نه] آن. بخش مهمی از شخصیت جلال و جلالت قدر او همین عبور از گردنهها و فراز و نشیبها و متوقّف نماندن او در هیچکدام از آنها بود. کاش چند صباح دیگر هم میماند و قلههای بلندتر را هم تجربه میکرد. ۳ـ غربزدگی را من در حوالی ۴۲ خواندهام. تاریخ انتشار آن را به یاد ندارم. ۴ـ اگر هر کس را در حال تکامل شخصیت فکریاش بدانیم و شخصیت حقیقی او را آن چیزی بدانیم که در آخرین مراحل این تکامل بدان رسیده است، باید گفت «در خدمت و خیانت روشنفکران» نشان دهنده و معیّن کنندهی شخصیت حقیقی آل احمد است. در نظر من، آلاحمد، شاخصهی یک جریان در محیط تفکر اجتماعی ایران است. تعریف این جریان، کار مشکل و محتاج تفصیل است. امّا در یک کلمه میشود آن را «توبهی روشنفکری» نامید. با همهی بار مفهوم مذهبی و اسلامی که در کلمه «توبه» هست. جریان روشنفکری ایران که حدوداً صد سال عمر دارد با برخورداری از فضل «آلاحمد» توانست خود را از خطای کجفهمی، عصیان، جلافت و کوتهبینی برهاند و توبه کند: هم از بدفهمیها و تشخیصهای غلطش و هم از بددلیها و بدرفتاریهایش. آلاحمد، نقطهی شروع «فصل توبه» بود. و کتاب «خدمت و . » پس از غربزدگی، نشانه و دلیل رستگاری تائبانه. البته این کتاب را نمیشود نوشتهی سال ۴۳ دانست. به گمان من، واردات و تجربیات روز به روز آلاحمد، کتاب را کامل میکرده است. در سال ۴۷ که او را در مشهد زیارت کردم؛ سعی او در جمعآوری مواردی که «کتاب را کامل خواهد کرد» مشاهده کردم. خود او هم همین را میگفت. البته جزوهای که بعدها به نام «روشنفکران» درآمد، با دو سه قصه از خود جلال و یکی دو افاده از زید و عمرو، به نظر من تحریف عمل و اندیشهی آلاحمد بود. خانواده آلاحمد حتی در «نظام نوین اسلامی» هم، تاکنون موفق نشدهاند ناشر قاچاقچی آن کتاب را در محاکم قضایی اسلامی محکوم یا تنبیه کنند. این کتاب مجمعالحکایات نبود که مقداری از آن را گلچین کنند و به بازار بفرستند. اثر یک نویسندهی متفکر، یک «کل» منسجم است که هر قسمتش را بزنی، دیگر آن نخواهد بود. حالا چه انگیزهای بود و چه استفادهای از نام و آبروی جلال میخواستند ببرند بماند. ولی به هر صورت گل به دست گلفروشان رنگ بیماران گرفت. ۵ ـ به نظر من سهم جلال بسیار قابل ملاحظه و مهم است. یک نهضت انقلابی از «فهمیدن» و «شناختن» شروع میشود. روشنفکر درست آن کسی است که در جامعهی جاهلی، آگاهیهای لازم را به مردم میدهد و آنان را به راهینو میکشاند. و اگر حرکتی در جامعه آغاز شده است؛ با طرح آن آگاهیها، بدان عمق میبخشد. برای این کار، لازم است روشنفکر اولاً جامعهی خود را بشناسد و ناآگاهی او را دقیقاً بداند. ثانیاً آن «راه نو» را درست بفهمد و بدان اعتقادی راسخ داشته باشد، ثالثاً خطر کند و از پیشامدها نهراسد. در این صورت است که میشود: العلماء ورثة الانبیاء. آلاحمد، آن اولی را به تمام و کمال داشت (یعنی در فصل آخر و اصلی عمرش). از دوّم و سوّم هم بیبهره نبود. وجود چنین کسی برای یک ملّت که به سوی انقلابی تمامعیار پیش میرود، نعمت بزرگی است. و آلاحمد به راستی نعمت بزرگی بود. حداقل، یک نسل را او آگاهی داده است. و این برای یک انقلاب، کم نیست. ۶ ـ این شایعه (باید دید کجا شایع است. من آن را از شما میشنوم و قبلاً هرگز نشنیده بودم.) باید محصول ارادت به شریعتی باشد و نه چیز دیگر. البته حرف فی حد نفسه، غلط و حاکی از عدم شناخت است. آلاحمد کسی نبود که بنشیند و مسلمانش کنند. برای مسلمانی او همان چیزهایی لازم بود که شریعتی را مسلمان کرده بود. و ای کاش آلاحمد چند سال دیگر هم میماند. ۷ـ آن روز هر پدیدهی ناپسندی را به شاه ملعون نسبت میدادیم. درست هم بود. امّا از اینکه آلاحمد را چیزخور کرده باشند، من اطلاعی ندارم، یا از خانم دانشور بپرسید یا از طبیب خانوادگی. ۸ ـ مسکوت ماندن جلال، تقصیر شماست ـ شمایی که او را میشناسید و نسبت به او انگیزه دارید. از طرفی مطهری و طالقانی و شریعتی در این انقلاب، حکم پرچم را داشتند. همیشه بودند. تا آخر بودند. چشم و دل «مردم» (و نه خواص) از آنها پر است. و این همیشه بودن و با مردم بودن، چیز کمی نیست. اگر جلال هم چند سال دیگر میماند . افسوس. کد خبر 704430
فال امروز|فال 15 شهریور 1401
فروردین : تفاوت های میان دوستی و عشق کمی انسان را گیج می کند ، اما این موضوع بیشتر در مورد دیگران صدق می کند ، نه شما. این بدین معنی نیست که شما هیچ جوابی ندارید؛ بلکه معنی اش این است که حالا اکنون قصد پرسیدن سئوال های زیادی را ندارید. به نیازهای افراد دیگر توجه کنید ، برای اینکه امکان دارد ناآگاهانه مسائل مهمی که نیازمند توجه شما هستند را پوشیده نگه دارید.فال روزانه سه شنبه 15 شهریور 1401
اردیبهشت : سیاره بخت شما یعنی ونوس در تلاش است توجه شما را به سمت روابط دوستانه راههای عملی پول درآوردن همیشگی تان هدایت کند ، در حالیکه شما تلاش می کنید نیازهای خود را با نیازهای فرد دیگری هماهنگ کنید. اما امروز درحالیکه رویاهای شما با واقعیات زندگی روزمره تان منافات دارند ، شما در برابر افکار مبهم از پا در می آیید. هنوز هم ممکن است حقایق مهمی را از دست دهید ، بنابراین یک یا دو روز صبر کنید و بعد تصمیم نهایی خود را بگیرید.
خرداد : در حال حاضر تصورات رویایی از تجربیات عملی جالب تر به نظر می رسند ، اما این سخن بدین معنی نیست که شما تلاش می کنید تا اتفاقی بیفتد. حتی اگر شما قبلا در دوستی هایتان ثابت قدم بوده باشید ، ولی امروز دوست دارید عضو جدیدی را برای تفریح کردن معرفی کنید. متاسفانه بهتر است بعضی از رویاها را فراموش کنید ، بنابراین قبل از اینکه افکارتان را با دیگران در میان بگذارید در موردش فکر کنید.
تیر : امروز ممکن است از شما بخواهند در مورد یک مشکل خانوادگی قضاوت کنید ، اما شما دوست ندارید تنها کسی باشید که این جور مواقع بهش نیاز دارند. این سخن بدین معنی نیست که شما کار اشتباهی انجام داده اید ، بلکه معنی اش این است که شما به حس خود اطمینان ندارید و شاید خود شما هم از نصیحت های دوستان صمیمی تان سود ببرید. نظر دادن و کمک کردن به اشخاص دیگر می تواند مفید باشد ، اما باید بدانید که همه انسانها- حتی شما- دید کاملی نسبت به حقیقت ندارند.
مرداد : امروز یک سوء تفاهم کوچک بین شما و خواهر و یا برادرتان ممکن است شما را از مسیر اصلی تان منحرف کند و مجبور باشید انرژی تان را صرف حل کردن این مشکل بکنید. اگر شما خواهر و برادر ندارید ممکن است با یک دوست و یا با همسایه تان اختلاف پیدا کنید. یکی از روش های به حداقل رساندن مشکلات اجتناب از غیبت کردن است ، چراکه صحبتهای بی دلیل درمورد افراد دیگر زمینه مناسبی را برای شروع یک مشاجره و دعوا فراهم می کند.
شهریور : امروز شما دید تازه ای نسبت به شغلتان پیدا کرده اید. شاید این تغییرات ذهنی شما در نتیجه سود مالی زیادی باشد که در نتیجه کار سخت و زیاد حاصل شده است. هم اکنون شما ترجیح می دهید که به خرید بروید و همین موضوع می تواند شما را برای بیشتر کار کردن مشتاق تر کند. انگیزه ها و محرک های شما هرچه که باشند برایتان مفید و سازنده هستند چون باعث شده اند شما احساس بهتری پیدا کنید.
مهر : امروز شما خیلی پرمشغله هستید و زیاد از این موضوع راضی نیستید ، اما اطرافیانتان هم فعالیتهای شما را محدود کرده اند و به شما فرصت زیاد کار کردن را نمی دهند. فراموش نکنید که نگرش های شما به اندازه چیزهای دیگر می توانند در خوشبختی شما تأثیر داشته باشند. اگر شما شکایت کرده و غر بزنید مطمئنا روز خوبی نخواهید داشت. اما اگر انرژی های مثبت را جذب کنید و آن را به دوستانتان هم انتقال بدهید روزی بسیار خوب و عالی خواهید داشت.
آبان : شور و اشتیاق شدید شما می تواند در روابط تان با یکی همکاران یا با نامزدتان باعث بروز اختلاف بشود. اما زیاد صحبت کردن در این مورد فقط تأثیر منفی می گذارد ، مگر اینکه شما در جستجوی حقیقت و راستی باشید. مردم از این اخلاق شما که خیلی راحت حرف می زنید و خیلی راحت هم قول می دهید خسته شده اند. فراموش نکنید که نباید در مورد یک کار صحبت کنید بلکه فقط باید آن را انجام دهید.
آذر : حتی اگر شما از زندگی روزمره تان راضی هم هستید ، با فکر کردن و تمرکزکردن توانایی بهتر شدن را هم دارید. به جای اینکه بی هدف رویاپردازی کنید ، در حالیکه با احتیاط افکارتان را به مسیری می کشانید که تصاویر مثبتی را در ذهتان می پروراند ، آنها را تحت کنترل خود درآورید. شما همانگونه هستید که خودتان فکر می کردید ، بنابراین با تغییر دادن تصویرهایی که نگرش شما را می سازند ، روزهای بهتری داشته باشید.
دی : شما امروز دلتان می خواهد ساعت های متمادی به خاطرات دوران کودکی خود فکر کرده و به آن دوران شیرین برگردید ، اما شاید خودتان هم دقیقا نفهمید که واقعا دنبال چه چیزی هستید! دیدگاه های شما معمولا در حال عوض شدن است ، اما هنوز هم دوست ندارید دیدگاه جدید خود را به دیگران اعلام کنید. البته شما از قدرت متقاعد کردن خیلی بالایی برخوردارید؛ پس از این توانایی خود استفاده کنید و اصلا هم نترسید.
بهمن : امروز برنامه ریزی کردن برای اهداف بلند مدت برایتان مشکل ساز خواهد بود ، چراکه زندگی شما در حال تغییر کردن است و شما نمی توانید دقیقا بفهمید که چه چیزهایی برایتان مهم تر هستند. به جای اینکه با فکر کردن به مسائل حاشیه ای ذهن خود را منحرف کنید ، فقط روی اتفاقاتی که در زمان حال رخ می دهد تمرکز کنید. اگر این گونه عمل کنید به همه کارهایتان خواهید رسید.
اسفند : امروز ونوس زیبا برایتان مشکل ایجاد می کند ، به خاطر اینکه این سیاره ، سیاره بخت شما یعنی نپتون را که در دوازدهمین خانه شما یعنی خانه سرنوشت و تقدیر قرار دارد ، آشفته کرده است. امروز زندگی شما سرشار از عشق می شود و عنان اختیار را از شما می رباید. اما حتی اگر جذابیت های این فرد خیلی زیاد باشد ، باز هم این رفتار شایسته شما نیست!! شما می توانید با تمرکز کردن بر جنبه های معنوی و نه شخصی آرزوهای خود ، توانایی های خود را یک پله بالاتر ببرید.
دیدگاه شما