استاپ لاس یا حد ضرر در فارکس چیست؟ +6 نکته طلایی برای تعیین حد ضرر
یکی از ابتدایی ترین موضوعات در سیگنال فارکس تعیین حدضرر یا استاپلاس (stop loss) برای معاملات هست که بعضی از معاملهگران تازه کار یا حتی باتجربه با سهل انگاری در تعیین یا عدم تعیین حد ضرر معاملههای خود ریسک بزرگی را متحمل میشوند. حتی امکان از دست رفتن بخش عظیمی از سرمایه شون وجود دارد. در این مطلب سعی شده تا تعریف کاملی از استاپ لاس، اهمیت تعیین این نکته طلایی و نحوه محاسبه درست میزان آن برای شما عزیزان ارائه شود. همچنین 6 نکته طلایی که هر تریدری در هنگام تعیین حد ضرر مد نظر دارد تشریح شده تا شما عزیزان به درست ترین و اصولی ترین حالت ممکن استاپ لاس معاملات را تعیین کنید و توی بازار فارکس در کم ریسک ترین حالت ممکن معامله کنید.
حد ضرر یا استاپ لاس چیست؟
حدضرر یا استاپ لاس (stop loss) محدوده قیمتی هست که با رسیدن قیمت به آن، معامله به صورت خودکار بسته میشود .
هر معامله گر در هنگام ورود به موقعیتهای معاملاتی با دو پارامتر اساسی مواجه میشود که تعیین درست و اصولی آنها نقش مهمی در آن معامله دارد; حد ضرر(Stop Loss) و حد سود(Take profit). همانطور که اشاره شد حد ضرر عددی هست که با رسیدن قیمت به آن معامله در ضرر بسته میشود و حد سود آن محدوده قیمتی هست که تریدر برای کسب سود خود از معامله در نظر داشته و با برخورد قیمت به ان عدد معامله در سود بسته میشود.
حالا که مفهوم کلی استاپ لاس توضیح داده شد بهتر هست که با اهمّیت این سپر طلایی بیشتر آشنا بشیم.
اهمیت حد ضرر برای معاملات:
حفظ سرمایه و معامله اصولی یکی از مهمترین نکات در بازارهای مالی هست. هنگام ورود به یک معامله این اصل باید در نظر گرفته شود و تنها بخش کوچکی از سرمایه درگیر شود یا به عبارت دیگر باید روی قسمتی از کل سرمایه ریسک کنیم. با تعیین درست و اصولی حد ضرر برای معاملات همه این نکات رعایت میشود و حتی با رسیدن قیمت به حدضرر و فعال شدن آن، مدیریت سرمایه حساب به درستی رعایت شده و از ضررهای بزرگ درصورت نقض تحلیل جلوگیری میشود.
یکی دیگر از مواردی که میتوان به اهمّیت استاپ لاس پی برد زمان اخبار مهم اقتصادی و سخنرانی سران بانکها و گزارشات مهم است. در چنین مواقعی مارکت با حرکتهای بزرگی همراه میشود که در صورت حرکت بازار در خلاف جهت معامله، امکان ضررهای بزرگ به وجود میآید. ولی اینجاست که حدضرر به کمک معامله گران میآید و از ضررهای بعضا بزرگ جلوگیری میکند.
درهنگام آغاز به کار سشنهای مهم بازار مثل سشن لندن و نیویورک هم بازار با حرکتهای بعضا غیر قابل پیشبینی یا سریع همراه میشود که در این مواقع هم اهمیت استاپ لاس بیش از پیش به چشم میآید.
تا به اینجا با مفهوم کلی و اهمیت حدضرر آشنا شدیم ولی شاید این سوال براتون پیش بیاد که چطوری باید اصولی و منطقی استاپ لاس را تعیین کرد. برای فهم این مطلب کاربردی ادامه این مطلب رو از دست ندهید.
محاسبه حدضرر برای معاملات
محاسبه میزان حدضرر رابطه مستقیمی با میزان حجم تعیین شده برای معامله دارد. نکتههایی که در رابطه با این موضوع باید رعایت شود درگیر کردن بخش منطقی از کل سرمایه در هر معامله هست. مثلا بهتر است که برای هرموقعیت معاملاتی نهایتا 2 تا 3 درصد از کل سرمایه درگیر شود. با مثال زیر مفهوم کلی این مطلب براتون واضح میشود.
فرض کنید با یک حساب 1000 دلاری در بازار فعالیت دارید و باتوجه به قوانین مدیریت سرمایه و ریسک قراره که 2 درصد از سرمایه شما درگیر معامله شود یا به عبارت دیگر بر روی 2 درصد از سرمایه در یک معامله ریسک کنید. پس با درنظرگرفتن حجم 0.1 برای هرمعامله نهایتا تا 20 پیپ امکان ضرر وجود دارد ولی اگر حدضرر بلندتری دارید پس باید حجم معامله کمتر درنظیر بگیرید که در کل 2 درصد سرمایه درگیر معامله شود. با همین فرمول ساده و طلایی مدیریت سرمایه رو به درستی رعایت میکنید و حتی با چند ضرر متوالی هم میتوانید به راحتی جبران ضرر کنید.
تا به اینجای کار با یک سری مفاهیم ابتدایی در عین حال کاربردی در رابطه با استاپ لاس آشنا شدیم که دانستن و رعایت همین نکات نقش مؤثری در موفقیت شما در بازار فارکس خواهد داشت. درادامه با چند نکته کلیدی در رابطه با تعیین استاپ لاس آشنا خواهید شد.
6 نکته طلایی در رابطه با تعیین استاپ لاس
۱. نکته مهمی که در رابطه با تعیین حد ضرر معاملات وجود داره در نظر گرفتن اسپرد است. زمانهایی که بازار با حجم زیادی مواجه هست اسپرد هم نوسان قابل توجهی دارد و برای بعضی از جفت ارزها گاها تا چند پیپ استراتژیهای حد ضرر و سود هم نوسان میکند . همین مقدار اسپرد موجب میشود تا با نزدیک شدن قیمت به محدوده، حد ضرر فعال شود و شاید بازار درست قبل از حد ضرر شما برگردد ولی اسپرد موجب شده تا حد ضرر شما قبل از محدوده مد نظر فعال شود. در این مواقع حالت روحی نامناسبی برای تریدر رخ میدهد و امکان حرکتهای احساسی و ضرر بیشتر به وجود میآید. برای جلو گیری از این اتفاق بهتر است همیشه حد ضرر رو بسته به اسپرد حساب و بروکر چند پیپ دورتر از محدوده مد نظر قرار بدهیم تا از اسپرد در بازار متضرر نشیم.
۲.یکی از مناطقی که میتوان به عنوان نواحی خوبی برای حد ضرر در نظر گرفت، سقف و کف قیمتی روز قبل است. با توجه به این که در روز قبل قیمت در آن نواحی واکنش داشته امکان واکنش مجدد هم وجود داره پس میتوان از این نقاط به عنوان محدوده های خوبی برای استاپ لاس استفاده کرد.
۳. سطوح فیبوناچی هم محدوده های شگفتانگیزی هستند که معامله گران حرفهای بعضا به عنوان محدوده برگشتی در نظر میگیرند و حد ضرر را در آن حوالی تعیین میکنند.
۴.یک نکته فوقالعاده کاربردی و سودآور در رابطه با استاپ لاس این هست که در صورتی که معامله مقدار قابل توجهی وارد سود شد و ما اهداف بالایی را برای آن در نظر داریم، استاپ را به نقطه ورود منتقل کنیم. با این تکنیک ساده نه تنها امکان ضرر در آن معامله وجود ندارد بلکه میتوان به اهداف قیمتی بالاتری رسید و با خیالی آسوده سودهای بیشتری از بازار کسب کرد. به این تکنیک ساده ریسک فری (Risk Free) گفته میشود. مطالعه کنید: بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان
۵. پایبند بودن به استراتژی و تحلیل در بازارهای مالی یکی از اصول مهم هست که با پایبند بودن به تحلیل باید به حد ضرری هم که برای معامله مشخص شده، پایبند باشیم ولی در بعضی از مواقع با نگاه به چارت این نکته جلب توجه میکند که ممکن است بازار استراتژیهای حد ضرر و سود بعد از زدن استاپ ما و یه مقدار حرکت جزئی، برگشت قابل توجهی داشته باشد. در این مواقع باتوجه به قوانین مدیریت سرمایه اگر ممکن بود استاپ را چند پیپ عقبتر میبریم تا با برگشت احتمالی بازار نه تنها حدضرر فعال نشود بلکه آن معامله به نقطه ورود برگردد یا حتی به سود هم برسد.
6.محدودههای حمایتی اعم از سطوح رند، سطوح افقی مهم و. هم اعداد معتبری برای تعیین استاپ لاس هستند که پتاسیل برگشت قیمت در این نواحی بالا هست. نکتههایی که در این مورد باید مد نظر داشت همان بحث در نظر گرفتن اسپرد و محدوده قیمتی مناسب برای تعیین استاپ لاس است.
در این مقاله سعی شد تا مفهوم کلی حدضرر و چند نکته فوقالعاده کاربردی در رابطه با آن توضیح داده شود. درصورتی که این مطلب براتون کاربردی بوده و یک دید جدید در رابطه با حدضرر برای شما ایجاد کرده، خوشحال میشیم تا نظرات خود را برای ما بنویسید.
۷ مشکل بزرگ حد ضرر و چگونگی حل آنها (بخش دوم)
مبحث حد ضرر و نحوه قرار دادن آن یکی از مسائلی که بحثهای فراوانی پیرامون آن وجود دارد و حتی بسیاری از تریدرها ممکن است به درستی آن را درک نکرده باشند. در این مطلب قصد نداریم تا یک استراتژی خاص برای استفاده از حد ضررها را به شما نشان دهیم بلکه میخواهیم نگاهی به اصول استفاده از حد ضرر داشته باشیم که قطعا به همه معاملهگران کمک میکند تا روش خود را بهبود ببخشند.
۵- حد ضررهای واضح بدون فضای کافی
تا الان چند بار شده که یک موقعیت ایدهآل را دیده باشید و بعد از ورود به معامله، قیمت قبل از اینکه در مسیر مدنظر شما حرکت کند مستقیما حد ضرر شما را زده باشد؟ این سناریویی است که خیلی از تریدرها با آن برخورد میکنند و اغلب آنها تصمیم میگیرند که معاملات بعدی خود را بدون حد ضرر انجام دهند؛ چه ایده بدی!
اگر مدام حد ضرر شما قبل از اینکه قیمت به سمت هدفتان برود فعال میشود، به احتمال زیاد حد ضررتان را روی سطحی قرار میدهید که دیگر تریدرها نیز حد ضررشان را قرار دادهاند. مخصوصا اگر موقعیتهای خیلی واضح را ترید میکنید، برای تریدرهای حرفهای و بانکها خیلی ساده است که محل قرار گیری حد ضرر تریدرهای عادی را پیدا کنند.
بنابراین حد زیان خود را با مقداری فاصله قرار دهید.
۶- افزایش دادن حد ضرر
این هم یکی دیگر از اشتباهات تریدرهاست که حد ضرر خود را افزایش میدهند. زمانی که تریدر آماده پذیرش زیان نیست، حد ضرر خود را بزرگتر کرده و در واقع معتقد است (بخوانید امیدوار است) که تحلیلاش درست میباشد. این مورد زمانی که تریدر حد ضرر معقولی را انتخاب نکرده شایعتر میباشد. اگر شما از این مشکل رنج میبرید و مدام حد ضررهای خود را افزایش میدهید راه حل این است که وقتی معاملهای را انجام دادید، برنامه معاملاتی خود را ببندید و از کامپیوترتان دور شوید. این کار حتی باعث میشود که اعتماد به استراتژی معاملاتیتان نیز در شما افزایش یابد.
۷- جابجا کردن حد ضرر و بدون ریسک کردن معاملات
جابجا کردن حد ضرر (Stop Trailing) و بدون ریسک کردن معاملات (Risk Free/Break Even) مواردی هستند که بعضی از افراد آنها را به درستی متوجه نشدهاند. در واقع ما از این دو روش برای محافظت کردن از سود معاملات و همچنین باقی ماندن در پوزیشنهایی که در طی یک روند پرقدرت و مناسب اخذ کردهایم استفاده میکنیم. اما اگر به درستی آنها را به کار نبریم میتوانند باعث خراب شدن یک استراتژی خوب شوند.
دلیل اینکه چرا جابجا کردن حد ضرر معمولا به درستی کار نمیکند این است که تریدرها به دلیل ترس یا طمع خود این کار را انجام میدهند. آنها خیلی زود حد ضرر را جابجا میکنند تا پوزیشن خود را بدون ریسک کرده باشند و مانع زیانده شدن تریدشان شوند و یا سود دریافتی را به بازار پس ندهند.
یک چارت را به صورت دلخواه باز کنید. خواهید دید که قیمت به شکل امواج حرکت میکند (منظورمان امواج الیوت نیست!). تریدری که حد ضرر را خیلی زود و خیلی نزدیک به قیمت جابجا میکند، درکی از رفتار طبیعی قیمت ندارد.
انواع استراتژی در بورس
یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد در این مقاله میخواهیم به انواع استراتژِی و دیدگاه به بازار بورس نگاهی بیندازیم و هریک از آن ها را نقد و بررسی کنیم.
استراتژی صبر (بلند مدت)
یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد. پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های 3 ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس 1 سال است. یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.
برای تحلیل صورت های مالی هر شرکت باید به سایت codal360.ir مراجعه کند و آن ها را بررسی نماید. (علم مورد نیاز در این استراتژی تحلیل بنیادی و یا فاندامنتال است که در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت که معامله گر باید برای تشخیص ارزندگی سهم کامل به این علم تسلط داشته باشد) این استراتژی در بورس یکی از پر بازده ترین و کم ریسک ترین استراتژی ها است زیرا در اکثر مواقع دارایی سهامداران ذی نفع شرکت هایی استراتژیهای حد ضرر و سود با بنیاد قوی افزایش یافته است.
استراتژی میان مدت ( تکنیکال)
دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود ) مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.
سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟
با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود. راه های مشخص کردن حد ضرر مربوط به علم تکنیکال است و در مقاله ای مجزا به آن خواهیم پرداخت.
[/vc_column_text][vc_single_image image=”1585″ img_size=”900*500″][vc_column_text]
استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)
این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین 2 الی 20 درصد) و مدت زمان تقریبی 1 الی 5 روز. در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه میشود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام میدهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود. در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی 1 ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود. در آینده به یادگیزی این مهارتها خواهیم پرداخت.
سوال : در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟
[/vc_column_text][vc_column_text]برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژیهای بلندمدتتر را انتخاب کنید.
یک نکته بسیار مهم در مورد معاملهگری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربهتر نیز بشوید. ما در این سایت استراتژیهای حد ضرر و سود تمام تلاش خود را میکنیم تا شما هرچه سریعتر به این استراتژی دست پیدا کنید.[/vc_column_text][vc_column_text]
شاید برای شما هم مثل خیلیها این سوال پیش بیاید که از کجا میتوانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟
اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً انواع استراتژی در بورس که در بانکها و موسسات و یا کارگزاریها استفاده میشوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیادهسازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژیها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمتهای موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته میشود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.
پس راه حل چیست؟
پاسخ به این پرسش بسیار ساده است: شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.
حالا که جواب را میدانید شاید بپرسید چطور؟
در ادامه به نحوه ساخت استراتژی میپردازیم:
۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در ابزارهای معاملاتی موجود مثل پلتفرم معاملاتی کارگزاریها، برای مثال ایزی تریدر در کارگزاری مفید.
ابزاری بسیار ساده برای این منظور وجود دارد. در پلتفرمهای معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفتهاند به صورت کوتاهمدت در بازار فعالیت کنند، تایمفریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند، افرادی که برای میانمدت برنامه ریختهاند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلندمدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب میکنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحتتر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.
۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما
بعد از آنکه شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد. در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، میتوان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون میتوانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک میکنم نه صحبت از درست بودن آن. حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.
هرچند، این نکته را بدانید، تمام این ارقام بستگی به شخص شما دارند. شما باید قبل از داشتن استراتژی معاملاتی، برای خود یک استراتژی روانی تهیه کنید که در آینده به صورت مفصل درباره آن خواهم گفت.
۳. تشخیص روند کلی
شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معاملهگری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست میآورید. پس به نظر من کسی که بتواند روندها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار دادهایم. تشخیص روند میتواند با استفاده از ابزارهای ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمیتوانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین میکنیم.
۴. تعیین نقاط ورود و خروج
این مرحله یکی از مهمترین مراحل در ساخت استراتژی است. میتوان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما میتوانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید. نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم میکنند، من از آن خارج میشوم ( در بخش نظرات حدس خود را برای این موضوع بگویید). به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.
۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله
دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیینشده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر استراتژیهای حد ضرر و سود و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع میتواند به ۲ شکل صورت بگیرد:
۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)
استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما میتوانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله استراتژیهای حد ضرر و سود به آن قسمت رسید، معاملات را میبندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر میگیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:
۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم
شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه میکنید و متوجه میشوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض میکنید. تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض میکنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.
۲.مدیریت پویا
روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید. شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایینتر رفت، معامله خود را نقد میکنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه میدارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.
۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن
باور کنید من اشخاص زیادی را دیدهام که بعد از سالها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معاملهگران بارها و بارها اشتباه خود را در تریدها تکرار میکنند اما اصلاً از خود نمیپرسند ایراد کار کجاست. شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید میکنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعدها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن میرسد که این استراتژی خود را که مکتوب کردهاید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.
سیو سود در بازار مالی چیست؟ تعریف صحیح Take Profit
سود و زیان بهعنوان اصول اجتنابناپذیر در بازارهای مالی مورد قبول همه معاملهگران است. همانطور که هر بازی برد و باخت دارد، هر معاملهای در بازار مالی نیز با سود یا زیان همراه است. یک معاملهگر خوب کسی است که در زمان سود زیاد بیش از حد سرمست نمیشود و در هنگام زیان نیز افسردگی و ناراحتی تمام افکار او را احاطه نمیکند؛ چراکه او از قبل خود را برای یک از این دو حالت آماده است و بهخوبی میداند که اگر یک روز در معامله زیان میکند، روزی نیز میرسد که بازار آغوش خود را به روی او میگشاید و سودهای کلانی را عایدش میکند. هنر معاملهگر این است که مفهوم سیو سود در بازار مالی را بهخوبی بشناسد و بداند که چه زمانی باید برای سیو سود اقدام کند.
واقعیت این است که تا زمانی که از معامله خارج نشوید، نمیتوانید بگویید که سود کردهاید یا ضرر؛ این دو مفهوم زمانی معنی پیدا میکند که از تمام یا بخشی از سرمایه خود را از معامله خارج کنید. همانطور که برای خرید یک سهم در بازار مالی، تحلیل تکنیکال و بنیادی را مورد استفاده قرار میدهید، برای خارج شدن از معامله نیز باید استراتژی سیو سود را به کار ببندید. در ادامه با ما همراه باشید تا در خصوص استراتژیهای سیو سود در بازار مالی بیشتر به بحث و بررسی بپردازیم.
مفهوم سیو سود در بازار مالی چیست؟
حضور و فعالیت در بازار بازار مالی همواره با ریسک همراه است. بخشی از این ریسک ذات بازار است و کاملاً از کنترل معاملهگران خارج است؛ اما بخشی دیگر از این ریسک تا حدودی قابل مدیریت است و میتوان با اتخاذ تصمیمهای صحیح در موعد مقرر، ریسک معاملات را تا حدودی کاهش استراتژیهای حد ضرر و سود داد. استراتژی سیو سود در بازار مالی دقیقاً ناظر به بخش دوم یعنی فاکتورهای قابل کنترل در بازار بازار مالی است؛ چراکه این معاملهگر است که میتواند تصمیم بگیرد چه زمانی از معامله خارج شود.
تصور کنید شما یک سهم را در قیمت 1000 تومان تهیه میکنید. همه اساتید تکنیکال و بنیادی توصیه میکنند که با توجه به شواهدی که در دست دارید، حد سود خود را قبل از خرید یک سهم تعیین کنید. هر سهم در مسیر رشد قیمتی به نقطهای میرسد که شاید رشد قیمتش ادامه پیدا کند؛ اما ریسک ادامه مسیر بسیار زیاد است و شواهد نشان میدهد که بهزودی روند قیمت دستخوش تغییر میشود و سیر نزولی آغاز میشود.
بدیهی است که فروش یک سهم در زمانی که در مسیر صعودی قرار دارد، کار بسیار راحتی است و مشتریان دست به نقد زیادی برای خرید در صف حاضر میشوند. اما زمانی که یک سهم در سراشیبی افت قیمت قرار بگیرد، علاوه بر شما سایر دارندگان سهم نیز وارد فاز فروش میشوند. در عین حال کمتر کسی نیز حاضر میشود که یک سهم که بهتازگی در مدار نزولی قرار گرفته است را بخرد. بهاینترتیب اگر استراتژی سیو سود در بازار مالی را جدی نگیرید، عملاً ممکن است تمام سود خود در یک معامله را به طور کامل از دست بدهد.
آیا سیو سود به معنای خارج شدن از یک معامله است؟
وقتی صحبت از سیو سود در معامله میشود، برخی گمان میکنند که یعنی کل سرمایه را از یک سهم بیرون بکشیم. اما واقعیت این است که سیو سود در بازار مالی در حالت کلی به سه روش امکانپذیر است که عبارتاند از:
1- تمام سرمایه از معامله خارج شود.
2- سودی که از زمان خرید سهم حاصل شده است، خارج شود و اصل پول در سهم باقی بماند.
3- اصل پولی که در هنگام خرید سهام پرداخت شده است، خارج شود و سود در معامله حفظ شود.
انتخاب هر یک از این سه حالت برای سیو سود در بازار مالی کاملاً مبتنی بر استراتژی شخصی معاملهگر صورت میپذیرد.
چه استراتژیهایی برای سیو سود در بازار مالی میتوان اتخاذ نمود؟
معاملهگری در بازار مالی مبتنی بر استراتژیهای فردی بنا میشود و هر کس باید پلن معاملاتی شخصی خودش را با توجه به عوامل مختلف تعریف کند. در این راستا از منظر زمانی سه استراتژی برای سیو سود در بازار مالی مطرح میشود که عبارتاند از:
1- استراتژی کوتاهمدت سیو سود در بازار مالی
در استراتژی کوتاهمدت نگاه معاملهگر در تحلیل سهام روی بازه زمانی کوتاهی متمرکز میشود. البته وقتی صحبت از استراتژیهای کوتاهمدت میشود، برخی بهاشتباه گمان میکنند که باید بازه زمانی چندروزه را در نظر بگیرند. اما واقعیت این است که بازار مالی جای شعبدهبازی نیست که یک معاملهگر بتواند ظرف چند روز دستاوردهای خیرهکنندهای را برای خود به ارمغان بیاورد. استراتژی کوتاهمدت سیو سود در بازار مالی بین سه هفته تا سه ماه را شامل میشود. با توجه به شرایطی که یک سهم در کوتاهمدت دارد، میتوان نقاط مقاومت آن را روی نمودار قیمت تا حدودی مشخص نمود. بر این مبنا فرد میتوان با رسیدن سهم به حد مقاومت، سیو سود کند.
2- استراتژی میانمدت سیو سود
در استراتژی میانمدت برای سیو سود، بازه زمانی بین 2 تا 6 ماه مدنظر معاملهگر قرار میگیرد. دست معاملهگر در این استراتژی برای اتخاذ تصمیمهای مختلف کمی بازتر است. البته تصمیمگیری در زمینه سیو سود تابع مستقیمی از میزان ریسکپذیری معاملهگر است. واقعیت این است که در استراتژی میانمدت معمولاً معاملهگران بسته به میزان ریسکپذیری از تلفیق سه روش سیو سود که در بالا اشاره کردیم، استفاده میکنند. گاهی اوقات افراد پس از یک دوره زمانی سود سهام را از معامله خارج میکنند و با اصل پول خود در معامله باقی میمانند. در برخی مواقع نیز افرادی که ریسکپذیری کمتری دارند، اصل پول خود را از معامله خارج میکنند و با سود کسب شده ادامه میدهند.
3- استراتژی بلندمدت سیو سود
در استراتژی بلندمدت برای سیو سود، مسئله تحلیل بنیادی بهطورجدی دخالت داده میشود. حداقل بازه زمانی که برای این استراتژی مدنظر استراتژیهای حد ضرر و سود قرار میگیرد، 6 ماه است. در این استراتژی فرد مبتنی بر مؤلفههای کلان اقتصادی و همچنین بررسی ارزش بنیادی دارایی اقدام به نگهداری اصل سرمایه به همراه سود آن برای مدتزمان مشخصی میکند تا قیمت سهم طبق برآورد معاملهگر به ارز ذاتی آن مبتنی بر تحلیل بنیادی دست پیدا کند. این استراتژی مختص معاملهگران صبوری است که بهخوبی میتوانند چشم خود را روی نوسانات مقطعی بازار ببندند و به انتظار بنشینند تا هدف تعیین شده برای سیو سود در بازار مالی محقق شود.
نکات مهمی که در خصوص سیو سود در بازار مالی باید بدانید
رعایت چند نکته در زمینه سیو سود در بازار مالی میتواند به اتخاذ تصمیمهای صحیحتر منتهی شود که عبارتاند از:
– هیچگاه اسیر طمع نشوید. بسیاری از سودهای کلان بهخاطر عدم پایبندی معاملهگران به استراتژیهای خود از بین میرود. زمانی که یک سهم به اهداف قیمتی که قبل از خرید تعیین کردید، دست پیدا کرد اقدام به فروش آن کنید.
– اگر بازیگران حقیقی و حقوقی سهام به دنبال عرضههای شدید برای ایجاد افت قیمت سنگین هستند، سعی کنید حتماً سیو سود را در دستور کار قرار دهید. حتی اگر کل دارایی خود را خارج نمیکنید، سود حاصل را ذخیره نمایید.
– نیازی به سیو سود بهصورت یکدفعه نیست. بلکه میتوانید سیو سود را به پلهای انجام دهید تا از صحت تصمیم خود در روزهای آتی نیز اطمینان حاصل کنید.
– خروج نقدینگی از بازار بهعنوان یک سیگنال بسیار جدی برای فکرکردن در خصوص سیو سود در بازار مالی به شمار میرود.
کلام پایانی
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با مفهوم بسیار مهم سیو سود در بازار مالی آشنا کنیم. سیو سود یک از ارکان موفقیت هر معاملهگری در بازار به شمار میرود؛ چراکه بهنوعی نتیجه تمام زحمات یک سرمایهگذار در بازار وابسته تصمیم درست او در خصوص سیو سود است. سعی کنید حتماً قبل از ورود به سهام، نقطه خروج خود از آن را تعیین کنید تا در ادامه بتوانید بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنید.
فینوتیپس قصد ندارد که کلاس آموزشی باشد؛ بلکه به دنبال آن است تا محملی برای رشد همگانی مردم ایران در بازارهای مالی ایجاد کند. در همین راستا جلسات متعددی در کلابهاوس فینوتیپس برگزار میگردد تا با هم به گفتگو بنشینیم و از این طریق سواد مالی خود را برای موفقیت در بازار مالی، فارکس و بازار ارزهای دیجیتال افزایش دهیم. منتظر شما در کلابهاوس هستیم.
حد سود و حد ضرر در فارکس چیست؟ نکاتی مهم برای داشتن معاملات پر سود
یکی از راهکارهایی که شما باید برای موفقیت در بازارهای مالی بدانید دانستن حد سود و حد ضرر است. از این رو در این مطلب از فارکس365 قصد داریم به این بپردازیم که حد ضرر و حد سود در فارکس چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم. ممکن است تحتتاثیر فضای حاکم بر جامعه به بازارهای مالی رو آورده باشید اما این فضا نیازمند یک استراتژی دقیق و از پیش تعیینشده است. برای موفقیت در معاملات خود نیاز به Stop Loss و Take Profitدارید. چرا که با کاهش ریسکهای موجود و حفظ سود بتوانید در این فضا ماندگار شوید.
حد ضرر در فارکس (Stop-Loss) چیست؟
حد ضرر در فارکس به این معناست که شما در حساب معاملاتی و از طریق بروکر فارکس خود، نقطه یا محدودهای را مشخص کنید تا اگر قیمت به آن نقطه رسید معامله شما بسته شود. استاپ لاس (حد ضرر) لزوما به این معنا نیست که معاملات شما در ضرر بسته می شوند. بلکه ممکن است این نقطه سر به سر باشد یا زمانی که در سود هستید، به منظور حفظ مقدار مشخصی از سود شما عمل کند.
تمامی استراتژیهای سودده بازار از این اصل استفاده میکنند. این به این معناست که شما برای داشتن معاملات پر سود ملزم به رعایت نکات مربوط به حد ضرر و حد سود در فارکس هستید. حد ضرر کمک میکند تا در صورتی که روند بر اساس پیشبینی شما حرکت نکرد، بدانید که در کدام نقطه باید خارج شوید. اگرچه در بازارهای مالی استفاده از تحلیل تکنیکال بسیار رایج است اما حتی اگر تحلیلگر حرفهای هم باشید، از ضرر مصون نیستید. اگر بخواهیم به طور خوشبینانه به موضوع نگاه کنیم احتمال موفقیت این تحلیل ها حدود 70 درصد است. پس شما باید تدابیر لازم جهت مدیریت ریسک های پیش آمده و حفظ سرمایه تان را از ابتدا به کار بگیرید.
حد سود در فارکس (Take Profit) چیست؟
در حد سود (Take Profit) شما برای معامله خود محدوده ای مشخص می کنید که با رسیدن قیمت به آن نقطه، معامله متوقف می شود. در صورتی که قیمت به آن محدوده نرسد این دستور در کارگزاری اجرا نمی شود. داشتن حد سود هم مانند حد ضرر بسیار حائز اهمیت است. چرا که شما با حفظ سودهای خودتان است که می توانید در ضررهای احتمالی بازار از سرمایه خودتان محافظت کنید. هیچ روند صعودی تا ابد ادامهدار نخواهد بود. به همین علت است که باید هنگام شروع معامله نقطه خروج خود را هم مشخص نمایید.
از حد سود و حد ضرر معمولا به شکل ترکیبی در کنار هم استفاده می شود و به کمک آن می توانید ریسک به ریوارد معماملات خود را تعیین کنید.
چگونگی محاسبه حد ضرر و حد سود در فارکس
این طبیعت انسان هاست که شکست را نپذیرند و این موضوع در بازار هم صدق می کند. هنگامی که معامله شما وارد ضرر می شود شما دائم فکر می کنید بازار اشتباه کرده و باید برگردد و آن قدر در آن معامله می مانید تا چیزی از سرمایه شما باقی نماند. این موضوع زمانی که معامله شما در سود است نیز صدق می کند و طمع به شما اجازه فروش نمی دهد. اما ویژگی تریدرر موفق این است که بداند دقیقا کجا باید وارد معامله شود و کجا خارج شود در این قسمت به روش محاسبه Stop Loss و Take Profit می پردازیم.
روش تعیین کردن این نواحی یک نسخه ثابت نیست که بتوان آن را برای همه یکسان در نظر گرفت از این رو شما باید شخصیت، روحیات و استراتژی معاملاتی خود را در نظر بگیرید. در زیر به روش های پرکاربردی که تحلیل گران اغلب آن را به کار می گیرند، می پردازیم.
استفاده از مدیریت سرمایه
هنگامی که قصد بازکردن معامله ای را دارید دقت داشته باشید حجم و محدوده ای که برای حد ضرر در نظر می گیرید به گونه ای باشد که بیش از 2 الی 3 درصد از سرمایه تان به خطر نیفتد. بهترین روش این است که وقتی پوزیشن شما سود آور شد حد ضرر خود را به نقطه سر به سر منتقل کنید. برای داشتن حد سود نیز این بستگی به خود شما دارد. اغلب تریدرها با رسیدن به قیمت های مورد نظرشان به صورت پله ای از معامله خارج می شوند.
استفاده از نواحی حمایتی و مقاومتی (Support and Resistance Zone)
نواحی حمایت و مقاومت دو مفهوم مهم در تحلیل تکنیکال هستند. حمایت و مقاومت سطوح قیمتی هستند که حساسیت زیادی دارند و اکثر تغییر روندها در این نقاط انجام می شود. اساس تحلیل تکنیکال بر اساس تکرار پذیری است یعنی ما گذشته بازار را بررسی می کنیم تا رفتارهای معامله گران را در گذشته تحلیل کنیم. برای تعیین نواحی حمایتی شما می توانید سقف و کف های تاریخی را در نظر بگیرید. علاوه بر این اعداد روانی نیز در این موضوع حائز اهمیت هستند. برای استفاده از این نواحی باید تایم فریمی که قصد معامله در آن را دارید مشخص کنید. پس از به دست آوردن این سطوح می توانید برای تعیین حد ضرر و حد سود خود اقدام کنید.
استفاده از اندیکاتور و اسیلاتورها
روش دیگری که می توانید برای تعیین حد سود و حد ضرر در فارکس به کار ببرید، استفاده از اندیکاتور است. شما با توجه به استراتژی که استفاده می کنید ممکن است از ایچی موکو، مووینگ اوریج، فیبوناچی و … استفاده کنید. پس از به کارگیری این ابزار شما نقاطی را در دست خواهید داشت که با توجه به حجم معملات خود می توانید از آن ها برای تعین نقاط ورود و خروج استفاده کنید.
استفاده از کانال های سیگنال معتبر
فرقی نمی کند در معامله گری حرفه ای باشید یا آماتور، استفاده از یک کانال سیگنال معتبر به شما کمک خواهد کرد تا در زمان خود صرفه جویی کنید. تیم فارکس 365 مفتخر است با داشتن کادری مجرب و حرفه ای از تحلیل گران فارکس، در کانال VIP فارکس که تمامی خدمات آن به صورت رایگان در اختیار شما قرار می گیرد، معاملات مناسب و سود آور را شناسایی و حد ضرر و حد سود هر پوزیشن را نیز در هر سیگنال برای شما تعیین می کند. این سیگنال ها دارای ریسک به ریوارد بالا هستند و می توانند در مدت کمی سود زیادی را برای شما ایجاد کنند. پس فرصت را از دست ندهید و همین الان در کانال ما عضو شوید.
دیدگاه شما