تعریف مدیریت نقدینگی
توضیحات نوشته شده توسط سارا اسماعیلی دسته: دوره های تخصصی آموزش حرفه ای منتشر شده در 22 آذر 1400 بازدید: 894
آزمون بحران یکی از ابزارهاي مديريت ريسک بوده که ميزان آسيب پذيري و يا مقاومت مؤسسات اعتباري را در برابر شوک هاي مختلف چون شوک اعتباري يا نقدينگي تعيين کرده و همچنين نشان مي دهد که مؤسسات اعتباري تا چه ميزان مي توانند زيان هاي ناشي از وقوع اين شوک هاي احتمالي را پوشش داده و به فعاليت خود ادامه دهند . به کمک این آزمون همچنین می توان ميزان سرمايه مورد نياز مؤسسات اعتباري براي رويارويي ايمن و بدون مشکل با شوک هاي احتمالي و شرايط بحران را تعیین نمود و از پیش برای مواجهه با آن برنامه ریزی نمود.
در این دوره شرکت کنندگان با مفهوم، اهمیت و نحوه به کارگیری آزمون بحران در بانک آشنا می شوند و در پایان دوره انتظار می رود بتوانند نوع و مفروضات آزمون بحران و خصوصاً سناریوهای ریسک را شناسایی، تاثیر شوک های نادر اما محتمل را بر نقدینگی و سرمایه بانک برآورد نموده و نهایتاً بتواند گزارش مدیریتی - نظارتی بر اساس یافته های خود تهیه نماید.
- آشنایی با مبانی آزمون بحران و تحلیل حساسیت
- توانایی استدلال بر گزینش مفروضات آزمون بحران
- شناسایی سناریوهای ریسک
- ارزیابی پورتفوی اعتباری و نقدینگی بانک در حالت روتین و بحران
- ارزیابی اثر شوک بر نسبت های نقدینگی و سرمایه نظارتی
- توانایی تهیه گزارش های مدیریتی - نظارتی
محتوای دوره:
- آشنایی با آزمون بحران و جایگاه آن در حکمرانی و مدیریت ریسک (Risk governance)
- تعریف روش ها و مراحل انجام آزمون بحران در بانک ها
- شناسایی رخدادهای مخاطره آمیز (Risk events) و عوامل ریسک (Risk factors)
- فروض و روش های گزینش سناریو برای تعریف شرایط شوک و بحران
- بکارگیری مدل های اقماری و قواعد معمول (Rule-of-thumb) در تبیین اثر شوک ها
- تحلیل سناریو به کمک شبیه سازی رفتار در شرایط عادی و بحرانی
- مقایسه رفتار پورتفو در شرایط عادی و بحرانی تحت فروض مختلف
- آزمون معکوس و تحلیل حساسیت
- تدوین گزارش و ارایه نتایج
مشخصات مدرس دوره:
- دکتری اقتصاد
- سوابق مدیریتی در پژوهشکده پولی و بانکی و مؤسسه عالی آموزش بانکداری ایران
- مشاور بانک مرکزی
مخاطبان دوره: از کارشناسان تا کمیته عالی مدیریت ریسک
تعریف مدیریت نقدینگی پیش نیاز دوره: فاقد پیش نیاز
مدت دوره: 20 ساعت
زمان تشکیل کلاس:
11 بهمن الی 9 اسفند
دوشنبه ها ساعت 8:30 الی 12:30
هزینه ثبت نام:
به ازای هر نفر 13,000,000 ریال به صورت خالص
این دوره به صورت حضوری می باشد و شرط شرکت در کلاس داشتن گواهی تزریق دو دوز واکسن می باشد.
- پاسداران- ایستگاه ضرابخانه- پلاک 195
- کد پستی : 1664647111
- تلفن گویا: 41-22881640
- دورنگار دبیرخانه: 22849089
- پست الکترونیک : [email protected]
نقدینگی یعنی چه؟
به گزارش الفباخبر و به نقل از تابناک ، نقدینگی واژهای است که امروزه در بسیاری از مطالب میخوانیم و میشنویم، اما برخی از ما معنای دقیقی از آن در دست نداریم و همین امر سبب میشود گاهی اوقات در موضوعات روزمره اقتصادی متضرر شویم یا نتوانیم در مباحث مالی شرکت کنیم و به آموزش بورس ، حسابداری و . بپردازیم.
بیشتر بخوانید:
نقدینگی چیست؟
به مجموعه پول شامل سپردههای دیداری بخش غیردولتی نزد بانکها و اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و شبه پول شامل سپردههای سرمایهگذاری مدتدار ، سپردههای قرضالحسنه پسانداز و سپردههای متفرقه نقدینگی گفته میشود و در یک تعریف ساده، مجموع اسکناس و مسکوکات و منابع اعتبارات بانکی، مهم ترین اجزای تشکیل دهنده نقدینگی هستند.
به عبارت دیگر نقدینگی حجم پول نقد در خارج از سیستم بانکی است که قابلیت تورم زائی دارد بدین معنی که چنانچه حجم پول نقد بالا باشد قدرت خرید بالا رفته و باعث گران شدن کالا یا خدمات بیشتر از ارزش موجود شان میشود.
حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد. در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم با رکود در تولید خواهد شد.
حجم پول
در یک تعریف رایج، حجم پول( M1) برابر است با مجموع اسکناس و مسکوکات در دست مردم( CU) و سپردههای دیداری (DD ) .
M1= CU + DD
نقدینگی
تعریف دیگری که برای پول ذکر میشود، تعریف گسترده پول یا حجم نقدینگی است . نقدینگی (M2) برابر است با مجموع حجم پول (M1) و شبه پول(T).
M2 = M1 + T
کارکرد نقدینگی
میزان نقدینگی در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات میباشد و نقدینگی باید با گردشی که دست افراد جامعه دارد تکافوی جریان کالاها و خدمات را بنماید. بدین ترتیب قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی پیدا میکند.
رشد بی رویه نقدینگی، باعث رشد سریع تقاضا برای کالاها و خدمات شده و چون در کوتاه مدت عرضه کالا و خدمات محدود است این امر منجر به ایجاد تورم در اقتصاد می شود. کنترل حجم نقدینگی هدف نهایی کشورها برای رسیدن تعریف مدیریت نقدینگی به اهداف کلان اقتصادی مثل ایجاد رشد در تولیدات، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداخت های خارجی و ایجاد اشتغال است.
در واقع کنترل نقدینگی به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف نهایی اقتصاد است. بدین منظور حجم نقدینگی به گونه ای در نظر گرفته می شود که با حمایت از رشد تولیدات داخلی در حد ظرفیت های تولیدی از بروز تورم جلوگیری نماید. مقامات پولی کشورها با استفاده از سیاست های پولی رشد نقدینگی را تحت کنترل قرار میدهند.
رشد نقدینگی شامل پولهایی میشود که خارج سیستم پولی و مالی باشد و بجای تولید ، صرف خرید و فروش کالا شود.
مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبرو است. دلیل اصلی این چالش این است که بیشتر منابع بانکها از محل سپردههای کوتاهمدت تامین مالی میشود. علاوه بر این تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میشود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
وظیفه اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهدات کوتاهمدت مالی و سرمایهگذاریهای بلند مدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات و در نتیجه ورشکستگی قرار میدهد. نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی، نوع خاصی از تخصیص ناکارآمد منابع است که باعث کاهش نرخ سوددهی بانک به سپردههای مردم و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.
مدیریت نقدینگی به معنی توانایی بانک برای ایفای تعهدات مالی خود در طول زمان است. مدیریت نقدینگی در سطوح مختلفی صورت میگیرد. اولین نوع مدیریت نقدینگی به صورت روزانه صورت پذیرفته و به صورت متناوب نقدینگی مورد نیاز در روزهای آتی پیشبینی میشود. دومین نوع مدیریت نقدینگی که مبتنی بر مدیریت جریان نقدینگی است، نقدینگی مورد نیاز را برای فواصل طولانیتر شش ماهه تا دو ساله پیشبینی میکند. سومین نوع مدیریت نقدینگی به بررسی نقدینگی مورد نیاز بانک در شرایط بحرانی میپردازد.
تاثیر پولشویی بر حجم نقدینگی
زمانیکه با پولشویی یعنی پولی که از راههای غیر قانونی مانند قاچاق کالا ، مواد مخدر ، آدم فروشی و غیره به دست میآید طی مراحلی به پول قانونی و مشروع تبدیل میشود.
پشتوانه پول بایستی داراییهای قانونی باشد ؛ بخشهای غیر قانونی به عنوان پشتوانه نقدینگی محاسبه نمیشوند. همچنین هر چه بخشهای غیر قانونی افزایش یابد ، با توجه به محدودیت منابع، نقدینگی نیز کاهش می یابد. از این رو این ساختار نقدینگی، باعث کاهش بخشهای غیر قانونی میشود.
اما زمانیکه ایجاد نقدینگی در دست دولت و بر اساس تقاضا باشد، هر چه بخشهای غیر قانونی افزایش یابد ؛ تقاضای نقدینگی بیشتر شده و به نفع دولت است ؛ چون میتواند نقدینگی بیشتری ایجاد کند.
وجود این ساختار ظالمانه در نظام نقدینگی ، باعث ایجاد و ادامه حیات بخشهای غیر قانونی میشود.
بنابراین تا این نظام نقدینگی اصلاح نشود ؛ تلاش جدی برای حذف این بخشهای غیرقانونی نیز انجام نمیشود.
بخشهای غیر قانونی مثل مواد مخدر، علاوه بر کاهش تولید نقدینگی در ایران و افزایش مصرف نقدینگی در ایران ، باعث افزایش مصرف غیر مفید و تولید غیر مفید و در نهایت عدم مطلوبیت فراوان برای جامعه نیز میشود.
کنترل بخشهای غیر قانونی و مضر، زمانی در جامعه امکانپذیر است که بر اساس سیاست نقدینگی، ضرر این بخشها برای جامعه مشخص باشد ؛ نه اینکه دولتها از وجود این بخشها، منافع فراوان برده تعریف مدیریت نقدینگی و ملتها ضرر کنند. دولتها و ملتها باید به یک اندازه متضرر شوند تا اقدام جدی برای از بین بردن آنها انجام شود.
از این رو بهترین سیاست برای جلوگیری از پولشویی ، خارج کردن داراییهای غیر قانونی از پشتوانه نقدینگی است.
نسبت نقدینگی؛ از تعریف تا کاربرد
در فرایند سرمایهگذاری برای داشتن انتخابهای مطمئنتر و همینطور اتخاذ تصمیمات بهینهتر در محل سرمایهگذاری و انتخاب شرکتها از یکسری استانداردها استفاده میکنیم و توجهمان را معطوف به برخی پارامترهای مهم در صورتهای مالی خواهیم کرد. از جمله مهمترین این پارامترها میتوان به سود خالص شرکت و مواردی از آن قبیل اشاره کرد.
اما گاهی اوقات توجه صرف به این موارد برای مقایسهی شرکتها با هم و یا مقایسهی عملکرد یک شرکت در طول سالیان مختلف، راهگشا نیست و برخی استانداردها و پارامترهای دیگر نیز باید موردتوجه قرار گیرد. ازاینجهت ما به مفهوم نسبتهای مالی بهعنوان ابزاری کمککننده و فوقالعاده سودمند در تجزیهوتحلیل صورتهای مالی رو میآوریم. نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در این مقاله نسبتهای نقدینگی بیشتر مدنظر ما خواهد بود و پس از ارائه تعریف کلی از نسبتهای مالی، نسبت مالی نقدینگی را تعریف کرده، دربارهی انواع آن صحبت خواهیم کرد و در پایان نیز این نسبتها را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه خواهیم کرد.
نسبتهای مالی و جایگاه تعریف مدیریت نقدینگی نسبت مالی نقدینگی
همانطور که در ابتدای مقاله اشاره کردیم گاهی اوقات صرف توجه به آیتمهای صورتهای مالی امکان مقایسه و تصمیمگیری مطلوب را برای ما فراهم نمیکند؛ ازاینجهت استفاده از نسبتهای مالی که امکان مقایسههای کمی را برای ما فراهم میکند، بسیار مطلوب خواهد بود. این نسبتهای مالی در جهت داشتن بینشی درست نسبت به فعالیتهای شرکت و مقایسهی آن در طول چندین سال و همینطور مقایسه با شرکتهای همگروه کمککننده هستند.
نسبتهای مالی انواع مختلفی دارند که در کل میتوان آنها را به پنج دستهی کلی تقسیم کرد. این دستهها عبارتاند از: نسبتهای نقدینگی، نسبتهای فعالیت، نسبتهای اهرمی ، نسبتهای سودآوری و نسبتهای ارزش بازار که هرکدام از این انواع نسبتها چندین نسبت خاص را شامل میشود. در ادامهی این مقاله به توضیح و معرفی نسبتهای نقدینگی خواهیم پرداخت اما قبل از ورود به بحث ذکر یک نکتهی پرکاربرد در تمامی نسبتهای مالی خالیازلطف نیست.
محاسبهی نسبتهای مالی و نسبت نقدینگی
برای محاسبهی نسبتهای مالی مختلف، از اقلام متفاوت صورتهای مالی استفاده میشود و در هر نسبتی به فراخور تعریف آن نسبت تمام و یا بخشی از یکقلم از صورتهای مالی بر تمام یا بخشی از قلم دیگر از صورتهای مالی تقسیم خواهد شد؛ بنابراین گاهی اوقات ممکن است صورت و مخرج یک نسبت مالی از یک صورت مالی نباشند.
به طور مثال صورت کسر از صورت سود و زیان و مخرج از صورت وضعیت مالی یا ترازنامه باشد. در چنین شرایطی توجه به تفاوت ماهوی اقلام این صورتهای مالی بسیار بااهمیت است. فراموش نکنیم که صورت وضعیت مالی بهمثابه یک عکس عمل کرده و وضعیت شرکت را در یک مقطع از تعریف مدیریت نقدینگی زمان مشخص میکند. این در حالی است که اگر صورت وضعیت را مانند یک عکس ارزیابی کنیم، صورت سود و زیان بهمانند یک فیلم خواهد بود و تحولات شرکت را در یک بازهی زمانی نشان خواهد داد؛ بنابراین به علت وجود این تفاوت در اقلام این دو صورت مالی نمیتوان آنها را بهراحتی به یکدیگر تقسیم کرده و دربارهی نتایج بهدستآمده بحث کرد.
راهکاری که در این شرایط غالباً پیشنهاد میشود آن است که هرگاه در محاسبهی یک نسبت، یکقلم از اقلام صورت سود و زیان و یکقلم از اقلام صورت وضعیت مالی داشتیم میبایست در محاسبات از میانگین قلم مربوط بهصورت سود و زیان در دو دورهی متوالی استفاده کنیم تا قدری دو عدد تقسیم شده بر هم قدری همسنخ شوند.
نسبت نقدینگی چیست؟
نسبتهای نقدینگی آن دسته از نسبتهای مالی هستند که به ما در سنجش توان مالی کوتاهمدت بنگاهها کمک میکنند. به عبارت بهتر این نسبتها در راستای ارزیابی اطلاعات توانایی شرکتها در زمینهی عمل به تعهداتشان و یا پرداخت دیون کوتاهمدتشان کمککننده هستند. میتوان گفت مقصودمان در تحلیل اینگونه از نسبتها سنجش میزان چابکی شرکتها در بازپرداخت دیون کوتاهمدتشان است.
انواع نسبتهای نقدینگی و فرمول آن
در ادامهی این مقاله به معرفی و شرح سه نسبت از زیرمجموعههای نسبتهای نقدینگی خواهیم پرداخت.
نسبت نقدینگی؛ نسبت جاری:
این نسبت اولین و رایجترینِ نسبت نقدینگی است. برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان داراییهای جاری را بر میزان بدهیهای جاری تقسیم کنیم. بدین شکل خواهیم دید که آیا داراییهای جاری که پیشبینی میشود تا در یکساله آتی به پول نقد تبدیل شوند توانایی پوشش بدهیهای جاری که در یک سال آتی سررسید خواهند شد را دارند یا خیر.
تحلیل نسبت جاری:
نسبت نقدینگی؛ نسبت آنی:
در نسبت آنی نیز رویکرد کلی مشابه نسبت جاری است اما یک تفاوت در آن وجود دارد. در نسبت آنی که یکی از انواع نسبتهای نقدینگی است؛ چابکی بیشتر در داراییها مدنظر است و داراییهایی که به نقدشوندگی نزدیکترند را از بین داراییهای جاری انتخاب میکنیم. برای این منظور باید از آیتم موجودی مواد و کالا و همینطور پیشپرداختها که نقدشوندگی کمتری دارند صرفنظر کرده و میزان آنها را از دارایی جاری کسر کنیم. بدین ترتیب برای محاسبهی نسبت آنی مجموع موجودی مواد و کالا و پیشپرداختها را از داراییهای جاری کسر کرده و حاصل آن را بر بدهی جاری تقسیم میکنیم. قبل از مطالعهی ادامهی مقاله پیشنهاد میکنیم تا مقالهی مربوط به پیشبینی ترازنامه را مطالعه کنید.
تحلیل نسبت آنی
تحلیل نسبت آنی:
نسبت نقدینگی؛ نسبت وجه نقد:
این نسبت از تقسیم مجموع دو پارامتر وجه نقد و سرمایهگذاری کوتاهمدت بر بدهی جاری به دست میآید. این نسبت باید میزانی معقول را به خود بگیرد و نباید آنقدر بالا باشد که از جنبه عدم مولد بودن دارایی و خصوصاً وجه نقد عمل کند. اساساً نگهداری وجه نقد بالا برای شرکتها حاوی هزینه فرصت عدم سرمایهگذاری آن است چراکه نگهداری پول بهخودیخود فایدهی چندانی برای شرکت ندارد تعریف مدیریت نقدینگی و باید سعی شود تا آن را به یک جریان درآمدی، به طور مثال بهرهگیری از سپرده وصل کرد. همینطور این نسب نباید آنقدری پایین باشد که شرکت را برای پرداخت دیون و یا سایر پرداختهایش با بحران نقدینگی مواجه سازد که در آن صورت تبعاتی به همراه دارد.
تحلیل نسبت نقدینگی
تحلیل نسبت نقدینگی
در ادامهی این مقاله برای بررسی بیشتر و کمک به درک بهتر نسبتهای نقدینگی، سه نسبت جاری، آنی و وجه نقد را برای شرکت ماشینسازی اراک محاسبه کرده، روند آن را بررسی و با متوسط صنعت مربوط به آن مقایسه میکنیم. این بررسیها را برای یک بازهی پنجساله انجام خواهیم داد و ازآنجاییکه تمام اقلام موردنیاز برای محاسبه ی نسبت ها ترازنامه ای هستند صرفاً صورت وضعیت مالی شرکت را در ادامه خواهیم آورد.
صورت وضعیت مالی شرکت ماشین سازی اراک تحلیل نسبت نقدینگی شرکت ماشین سازی اراک
در طول سنوات مورد بررسی به جز انحرافی که در سال ۹۹ نسبت به ۹۸ رخداده، در کل می توان گفت نسبت جاری روندی صعودی را تجربه کرده است. نکته ی مثبتی که می توان برای شرکت در طول این سال ها به آن اشاره کرد آن است که نسبت جاری همواره عددی بالاتر از یک را تجربه کرده است که نشاندهندهی وجود توانایی کافی برای بازپرداخت دیون کوتاهمدت از طریق دارایی های جاری است.
این امر تا جایی مطلوب است که به مرحله ی عدم مولد بودن داراییها نرسد چراکه همان طور که در متن مقاله اشاره کردیم، غالباً سود از طریق داراییهای غیرجاری محقق میشود و باید سعی کرد تا جلوی پیشروی بیش از حد دارایی جاری را گرفت. در سال آخر مورد بررسی عدد نسبت جاری افزایش قابلتوجهی را تجربه کرده است و حتی میزان این نسبت از متوسط صنعت در طول این چند سال نیز بالاتر رفته است. اگر این رشد بازهم ادامه دارد باشد شاید چندان برای شرکت امری جالب نباشد.
نسبت آنی نیز در کل روندی صعودی را داشته است و حتی در سال پایانی به بیش از یک نیز رسیده است. از منظر کاهش فاصله نسبت با متوسط صنعت اقدام مثبتی صورتگرفته است اما بازهم باید از پیشروی بیش از حد آن جلوگیری کرد.
در ارتباط با نسبت وجه نقد نیز به جز انحرافی که در سال ۹۸ رخداده است، در کل میتوان گفت این نسبت روندی صعودی را تجربه کرده است و توان شرکت از منظر پرداختهای نقدی روبه بهبودی بوده است. این موضوع سبب میشود تا شرکت از بحرانهای نقدینگی دور شود و نگرانی از آن سمت وجود نداشته باشد. از طرفی افزایش این نسبت و در کل تمامی نسبتهای نقدینگی سبب افزایش اعتماد بانکها و قرض دهندگان شده و میتواند رتبه اعتباری شرکت را افزایش داده و سبب تسهیل دریافت وام برای شرکت شود.
سخن پایانی آکادمی دانایان
در این مقاله به معرفی و بررسی نسبتهای نقدینگی شرکتها پرداختیم و درباره ی توان مالی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت صحبت کردیم. به طور خلاصه میتوان گفت این نسبتها نباید آنقدر کم باشند که توان شرکت در پرداخت را کاهش دهند و سبب مواجهه با بحران نقدینگی شوند و همینطور نباید آنقدر زیاد باشند که بیانگر عدم مولد بودن داراییها شوند.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، پیشنهاد میکنیم با رفتن به صفحهی اصلی وب سایت ما ، از آخرین مقالات، محتواهای تحلیلی و آموزشی بهرهمند شوید.
مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی : عبارتست از کاربرد اصول ومفاهیم اقتصادی برای تصمیم گیری و حل مساله.
تعریف مدیریت مالی
مدیریت مالی عبارتست از کاربرد اصول ومفاهیم اقتصادی برای تصمیم گیری و حل مساله.
به بیان ساده می توان گفت مدیریت مالی همان اقتصاد کاربردی است.بسیاری از آنچه را که در اقتصاد خرد و کلان می آموزیم،در مطالعه اصول مدیریت مالی به کار می گیریم به طور کلی،می توان عنوان مدیریت مالی را به سه حوزه کلی ولی مرتبط تفکیک کرد:
1-مدیریت مالی:که گاهی اوقات corporate finance و یا business تعریف مدیریت نقدینگی تعریف مدیریت نقدینگی finance نیزخوانده می شود عبارتست از مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار.به بیان ساده،عبارتست از تصمیم گیری مالی در داخل واحدهای تجاری.وظیفه مدیر مالی عبارتست از حفظ نقدینگی،استفراض از بانک،تحصیل سایر شرکت ها و و انتشار اوراق قرضه و سهام است.
2-سرمایه گذاری:که با قیمت گذاری اوراق بهادار ورفتار بازارهای مالی سروکار دارد.به عنوان مثال،ممکن است وظیفه یک مدیر سرمایه گذاری،شامل ارزش گذاری سهام عادی،انتخاب اوراق بهادار برای یک صندوق بازنشستگی یا ارزیابی عملکرد پر تفوی باشد.
3-موسسات مالی:که به شرکت های مالی نظیر بانک ها مربوط می شود.قطع نظر از حوزه مدیریت مالی که در ان حیطه مشغول فعالیت هستید،از دانش مدیریت مالی مشابهی استفاده خواهید کرد.از جمله ویژگی های مدیریت مالی:
2-مبتنی بر اصول اقتصادی است.
3-از اطلاعات حسابداری به عنوان نهاده ورودی تصمیم گیری استفاده می کند.
4-مطالعه چگونگی سرمایه گذاری و افزایش بهره وری پول است.
5-دائما در حال تغییر است.
6-دارای چشم انداز جهانی است.
هدف مدیریت مالی
هدف مدیریت مالی به حد اکثر رساندن ارزش شرکت است.مفهوم این هدف بسیار پیچیده است .مدیران شرکت با ذینفعان بسیاری نظیر مالکان،بستانکاران،فعالان بازار سرمایه سروکار دارند.
این هدف ،ترجمان بیشینه ساختن ثروت سهام داران در شرکت های سهامی است که به صورت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام برابر ارزش فعلی جریانات نقدی آتی مورد انتظار مالکان است..همان طور که اشاره شد،هدف مدیریت مالی به حداکثر رساندن ثروت مالک است.تحقق این مهم از طریق حداکثر نمودن سود اقتصادی میسر است که دارای مفهومی متفاوت با سود حسابداری است.
سود اقتصادی شامل تفاوت درآمدها و هزینه هاست که این هزینه ها شامل هزینه فرصت منابع سرمایه گذاری برای وجوه است.سود نرمال،حداقل بازدهی مورد تقاضای سرمایه گذار برای وجوه خود است.به عبارت دیگر،مقدار سود در شرایطی است که سود اقتصادی صفر است.سود اقتصادی و حسابداری متفاوت هستند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت وجوه را نادیده انگاشته و مشمول رویه های حسابداری است تعریف مدیریت نقدینگی که ممکن است جریانات نقدی واقعی و واقعیت اقتصاد را نشان ندهد.
نقش مدیر مالی
شرکت های سهامی برای ادامه کسب و کار خود نیازمند انواع متنوعی از دارایی های واقعی هستند.بسیاری از این دارایی ها چون کارخانه و ماشین آلات در زمره دارایی های مشهود جای می گیرند.سایر دارایی ها مانند دانش تخصصی و حق الامتیاز نامشهود هستند.باید بابت تمام این دارایی ها وجه پرداخت شود.
شرکت های سهامی برای تامین اینوجوه نسبت به فروش ادعاهایی نسبت به این دارایی ها وجریانات نقدی عایده آنها در آینده اقدام می کنند.
این ادعاها دارایی مالی خوانده می شود.به عنوان مثال ،وقتی شرکتی از بانک وام می گیرد،بانک از او تعهد مکتوبی مبنی بر بازپرداخت اصل و بهره وام دریافت می دارد .بنابراین ،بانک وجوه نقد خود رابا یک دارایی مالی معامله کرده است .دارایی مالی فقط شامل وام بانکی نمی شود بلکه شامل انواع سهام،اوراق قرضه و…..نیز است.
جایگاه مدیر مالی میان عملیات شرکت و بازارهای مالی واقع شده است.
1-وجوه دریافتی از سرمایه گذاران
2-وجوه سرمایه گذاری شده در شرکت
3-وجوه ایجاد شده از طریق عملیات
4/1-وجوه مجددا سرمایه گذاری شده
4/2-به سرمایه گذاران وجوه بازگردانده شده
بنابراین مدیر مالی باید به دو سوال اساسی پاسخ دهد:در چه دارایی های واقعی سرمایه گذاری کند؟و چگونه منابع لازم را برای تامین مالی این دارایی ها تجهیز کند؟
پاسخ سوال اول،سرمایه گذاری و تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای است و پاسخ سوال دوم شامل تصمیمات تامین مالی شرکت است.
تاریخچه مدیریت مالی
در سال 1900 مدیریت مالی یک رشته علمی شد.از آن زمان تاکنون وظایف و مسئولیت های مدیریت مالی همواره دستخوش تغییر بوده است و تردیدی نیست که در آینده نیز شاهد تغییرات بیشتری خواهد بود.تا سال 1900 مدیریت مالی جزئی از اقتصاد کاربردی بود.طی دو دهه 1890 و1900 چندین شرکت بزرگ امریکایی درهم ادغام شدند.78شرکتی که به دنبال این ادغام ها به وجود آمدند ،نیمی از کل تولیدات صنایع مربوط را در دست گرفتند.
این ادغام ها نیازمند سرمایه های هنگفت بود.مدیریت ساختار سرمایه یکی از وظایف مهم مدیران شدو مدیریت مالی رشته خاصی از مدیریت بازرگانی شد.یادآوری این نکته مهم است که در آن زمان،چگونگی تهیه صورت های مالی و تجزیه و تحلیل آن ها دوران طفولیت خود را می گذراند.تجزیه وتحلیل های مالی فقط در داخل شرکت ها انجام می شد.به آنان که در خارج از سازمان قرار داشتند،مانند سرمایه گذاران،گزارش هایی در مورد وضع مالی و عملکرد شرکت ها داده نمی شد تا بتوانند در زمینه های سرمایه گذاری تصمیم گیری کنند.در دهه 1920 شرکت های تولیدی مقادیر فراوانی کالا تولید کردند و سودهای کلانی بردند.این امر باعث شد مسائل برنامه ریزی و کنترل (به ویژه از نظر قدرت نقدینگی)به تدریج در مبحث مدیریت مالی مورد توجه قرار گیرد.ولی تامین مالی این شرکت ها و مسائل مبتلا به ساختار سرمایه(در مورد ادغام ها)باعث شد که موسسات تامین سرمایه به سرعت رشد یابند.سندیکاهایی که در سایه وجود موسسات تامین سرمایه پدید آمدند به تامین مالی شرکت ها(از راه تضمین خرید اوراق بهادار منتشر شده)کمک های شایانی کردند.با پیدایش صنایع جدید و اقدامات صنایع قدیم در راه دستیابی به تغییرات ناشی از تکنولوژی نوین و سازش با آن،مبحث مدیریت مالی نیز بر پایه علمی استوار شد.این رشته علمی با استفاده از علوم کامپیوتر ،پژوهش عملیاتی و اقتصاد سنجی همچنان راه تکامل می پیماید.این روش های علمی که از سال 1950یکی پس از دیگری عرضه شد به صورت ابزاری درآمد که شرکت ها برای تجزیه و تحلیل طرح های مختلف سرمایه گذاری و محاسبه ریسک و بازده از آنها استفاده می کنند.برای محاسبه حداقل بازده مورد نظر،تجزیه و تحلیل و تحقیقات زیادی انجام شده است.
در دهه 1950 نظریه ای عرضه شد به نام نظریه نوین مدیریت مجموعه اوراق بهادار یا نظریه نوین مدیریت پرتفوی.اساس ومبنای این نظریه،میزان ریسک و بازدهی است که دارنده مجموعه اوراق بهادار از ان بهره مند می شود.مساله ای که این نظریه با ان روبرو است،درجه ریسکی است که سرمایه گذار با توجه به مجموعه اوراق بهادار خود محاسبه می کند(و نه فقط ریسک متعلق به اقلام خاصی از آن پرتفوی)
با توجه به آنچه تا کنون گفته شد،سیر تکاملی مدیریت مالی دارای سه ویژگی مهم به شرح زیر است:
1-مدیریت مالی رشته نسبتا جدید و از شاخه های علم مدیریت است.
2-مدیریت مالی آن گونه که در حال حاضر به کار می رود بر تصمیم گیری استوار است واز ابزارها و روش های تجزیه و تحلیل داده ها،کامپیوتر،اقتصاد و حسابداری مالی استفاده می کند.
3-حرکت مستمر و سرعت فزاینده پیشرفت های اقتصادی،نویدبخش این است که مدیریت مالی نه تنها نقشی مهم تر برعهده می گیرد بلکه بر سرعت پیشرفت این رشته علمی باز هم افزوده خواهد شد تا بتواند راهگشای مدیران شرکت هایی باشد که همواره با مسایل و مشکلات تازه روبرو هستند.
استخراج نقدینگی (Liquidity Mining)؛ مفهوم، نحوه اجرا و مزایا
بازار رمزارزها پر از فرصتهای مختلف برای کسب درآمد است. کسانی که توان مالی بالا اما قدرت ریسک کمی دارند میتوانند به استخراج ارز دیجیتال روی آورند و افرادی که قدرت ریسک و توان یادگیری بالایی دارند با ترید و نوسانگیری عایدی قابل توجهی بدست میآورند.
اشخاصی هم علاقهمند به سرمایهگذاری در کریپتو علاقهمند هستند اما توان مالی چشمگیری ندارند و اهل ریسک هم نیستند. برای این افراد هم راهی مطمئن و کمدردسر برای درآمدزایی وجود دارد که استخراج نقدینگی است.
اگر شما هم به دنبال یک راهی آسان برای سپردهگذاری و کسب سود از بازار رمزارزها هستید باید هر چه زودتر با مفهوم استخراج نقدینگی آشنا شوید.
استخراج نقدینگی چیست؟
استخراج نقدینگی (Liquidity Mining) یک محرک مهم برای افرادی است که سرمایههای راکدی دارند و به خرید رمزارز نیز علاقهمند هستند. این مفهوم در ابتدا توسط صرافی IDEX ارائه شد و سپس توسط سایر پروتکلها ارتقا یافت.
استخراج نقدینگی نقش اساسی در گسترش دیفای (DeFi) داشت و باعث افزایش حجم معاملات شد. قبل از شرح کامل این پروسه بهتر است موضوعاتی را به طور مختصر بررسی کنیم.
دیفای چیست؟
دیفای مخفف عبارت decentralized finance به معنای امور مالی غیرمتمرکز است. به بیان دیگر دیفای خدمات مالی در شبکه بلاک چین است که بدون نظارت و کنترل سازمانها، نهادها و اشخاص انجام میشود. مدیریت این خدمات بر عهده قراردادهای هوشمند (Smart Contract) است.
صرافی غیرمتمرکز چیست؟
صرافی غیرمتمرکز (DEX) پلتفرمهایی هستند که دارایی توسط هیچ شخصی کنترل و مدیریت نمیشود و کاربر به تنهایی مدیریت حسابش را برعهده دارد. همچنین مراکز یا نهادهای خارجی نیز به حسابها دسترسی نداشته و کاربران با آزادی عمل کامل به معامله خواهند پرداخت.
صرافیهای غیرمتمرکز به ۳ دسته اصلی تقسیم میشوند.
دفتر سفارش درون زنجیرهای: صرافیهای غیرمتمرکز در این دفاتر سفارشها و تراکنشهای ماینرها را ثبت میکنند و نودهای شبکه مسئول حفظ و ثبت دادهها هستند.
دفتر سفارش خارج تعریف مدیریت نقدینگی از زنجیره: برخی از صرافیهای غیرمتمرکز از دفاتر برون زنجیره برای ثبت و نگهداری دادهها در یک نهاد متمرکز بهره میگیرند. صرافیها برای این کار نیاز به یک پلتفرم واسطه دارند. در نتیجه صرافیهایی که از این نوع دفاتر استفاده میکنند کاملا غیرمتمرکز نخواهند بود.
بازارساز خودکار (AMM): بازارسازهای خودکار (Automated market makers) عامل اصلی گسترش دیفای هستند. یک بازارساز خودکار به جای استفاده از دفتر سفارش، از قراردادهای هوشمند برای ایجاد و مدیریت استخر نقدینگی استفاده میکند. قراردادهای هوشمند نیز به صورت کاملا خودکار و بر اساس معیارهای معاملاتی و لحظهای، معاملات را کنترل و مدیریت میکنند.
نقدینگی بازار چیست؟
قابلیت نقد شدن یک دارایی بدون کاهش ارزش و حجم جهت انجام معاملات جدید را، نقدینگی میگویند. نقدینگی یکی از پارامترهای مهم برای بررسی هر ارز دیجیتال است. همچنین صرافیها نیز عملکرد متفاوتی در قابلیت نقدینگی دارند. برای مطالعه این موضوع باید به سه ویژگی سرعت تراکنش، اسپرد، عمق تراکنش و کاربرد توجه کرد.
سرعت تراکنش
اگر حجم نقدینگی یک صرافی یا ارز دیجیتال کم باشد، سرعت تراکنش کاربر کند خواهد بود و زمان تکمیل معامله گاهی چند روز طول خواهد کشید. این اتفاق در صرافیهای متمرکز که معاملات به صورت همتا به همتا (peer to peer) انجام میشود متداول است. در صرافیهای غیرمتمرکز برای جفتارزها با نقدینگی زیاد، پردازش یک سفارش تنها چند ثانیه زمان نیاز دارد.
اسپرد
مفهوم اسپرد (Spread) تفاوت قیمت پیشنهادی و قیمت درخواستی برای یک ارز دیجیتال را بیان میکند. ممکن است کاربر درخواست خرید رمزارزی را با قیمت A ارائه کند و قیمت پیشنهادی برای فروش B باشد. مابهالتفاوت BوA اسپرد معامله خواهد بود. هر چه اسپرد در سفارشها تعریف مدیریت نقدینگی کمتر باشد، نشاندهنده حجم نقدینگی بالاتر است.
عمق تراکنش
عمق تراکنش (Transaction Depth) برای بیان ثبات قیمت ارز دیجیتال کاربرد دارد. با بیشتر شدن عمق تراکنش، تاثیر بخش مشخصی از تراکنشها بر قیمت رمزارز کمتر خواهد بود.
کاربرد
اگر به میزان زیادی از رمزارز برای امور پرداختی استفاده شود، کاربرد آن رمزارز افزایش پیدا میکند تعریف مدیریت نقدینگی و در نتیجه نقدینگی آن رمزارز بیشتر خواهد بود. همچنین اگر پذیرش رمزارز از طرف فروشندگان بیشتر شود، کاربرد باز هم افزایش پیدا کرده و به رشد نقدینگی کمک خواهد کرد.
Liquidity Mining چطور صورت میگیرد؟
زمانی که کاربران اقدام به همکاری و مشارکت در پروتکلهای تامین نقدینگی میکنند، توکنهای بومی آن پروتکل به عنوان پاداش به آنها داده خواهد شد. به این صورت بخشی از سهام استخر نقدینگی (Liquidity poll) به آنها تعلق میگیرد. به طور کل فرایند واریز، سپرده گذاری (Staking) و وامدهی یک توکن خاص که منجر به ارائه نقدینگی به استخر و کسب عایدی برای سرمایهگذار است استخراج نقدینگی یا Liquidity Mining نامیده میشود.
همان طور که ذکر شد در ازای سپردهگذاری دارایی در استخر توکنهایی به کاربر اعطا میشود که در زمان برداشت سپرده نیز باید آنها را به شبکه برگرداند. این توکنها خارج از بستر دیفای قابل خرید و فروش نیستند اما ترید آنها در صرافیها و افزایش هیجانهای بازار باعث افزایش قیمت آنها خواهد شد.
بازارسازهای خودکار امکان تبادل توکن در Liquidity Mining را فراهم میکنند و سپس کارمزدهای پرداخت شده توسط معاملهگران را تجمیع کرده و بین سپردهگذاران و تامینکنندگان نقدینگی توزیع میکنند. در نتیجه بخشی از کارمزدها به عنوان پاداش به سرمایه سپردهگذار افزوده میشود.
مزایای Liquidity Mining
بهبود کلی نقدینگی
موجودی سرمایهها در استخر نقدینگی یک عامل مهم برای بهبود نقدینگی کل سیستم اقتصادی یک کشور است. سپردهها به جای ذخیرهسازی در فلزات گرانبها یا سایر اقلام بدون استفاده، در استخر نقدینگی تجمیع میشود که خدماتی همچون انجام معامله و وام ارائه میکند. به این ترتیب سرمایه در گردش افزایش مییابد. از طرفی دسترسی به این منبع نقدینگی و استفاده از خدمات آن برای همه میسر است.
بهبود کشف قیمت
کشف قیمت (Price Discovery) به معنای شناخت فعالان بازار از میزان عرضه و تقاضا بازار و پیشبینی اتفاقات آینده است. با تزریق نقدینگی به بازار مشکلاتی مثل صفهای طولانی خرید یا فروش به وجود نمیآید و قیمت رمزارز تحت تاثیر هیجانها قرار نخواهد گرفت. در نتیجه افراد و سازمانها بر اساس قیمتهای منطقی برنامههای خود را طراحی میکنند.
توزیع برابر و آسانتر
یکی از مزایای مهم استخراج نقدینگی سهولت سرمایهگذاری و عدم نیاز به سرمایههای چشمگیر است. همچنین ریسک این فرایند بسیار کم خواهد بود و در مقایسه با ترید، استخراج سختافزاری، خرید عرضه اولیه و فیوچرز یک روش مطمئن برای کسب سود محسوب میشود. Liquidity Mining به همه این شانس را میدهد تا بتوانند به آسانی در استخر نقدینگی سپردهگذاری کرده و با توجه به مقدار سرمایه، سود دریافت کنند. به علاوه تزریق سپرده در مدتزمان کمی قابل انجام است و برای کسب سود نیاز به پیگیری و صرف زمان نخواهد بود.
انواع پروتکلهای استخراج نقدینگی
پروتکلهای استخراج نقدینگی به ۳ دسته کلی تقریبا غیرمتمرکز، غیمتمرکز تدریجی و پروتکلهای مبتنی بر بازار تقسیمبندی میشوند. تفاوت این پروتکلها در روش جذب نقدینگی و اعطای پاداشها است. در حال حاضر پروتکلهای مختلفی مثل اکو (Echo)، آوه (Aave)، بالانسر (Balancer)، کامپوند (Compound) و کرو (Curve) از فرایند استخراج نقدینگی استفاده میکنند.
جمعبندی
به نظر میرسد استخراج نقدینگی به زودی جایگزینی مطمئن برای سپردهگذاری پول در بانکها یا خرید کالاهای ارزشمند و ذخیرهسازی آنها شود. در این فرایند کاربران نیازی به صرف زمان و انرژی برای کسب سود ندارند و سرمایه آنها روی یک ارز دیجیتال متمرکز شده است. همچنین سرمایه و سود حاصل از سپردهگذاری به راحتی قابل نقد شدن است. بنابراین در کنار روشهای قبلی کسب درآمد از ارزهای دیجیتال، فرایند Liquidity Mining به عنوان یک روش مطمئن و آسان و البته با حاشیه سود کمتر پتانسیل زیادی برای رشد دارد.
این فرایند از طریق افزایش نقدینگی جامعه، کمک به ثبات قیمتها، توزیع عادلانه و سهولت سپردهگذاری به بهبود اوضاع کریپتو و سپس اقتصاد جوامع کمک خواهد کرد. از همین جهت صرافیهای بسیار زیادی از استخر نقدینگی برای انجام معاملات استفاده میکنند و استخراج نقدینگی را به عنوان یک عامل تشویق کننده برای سرمایهگذاران معرفی میکنند.
دیدگاه شما