بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه در بازار بورس و اوراق بهادار، معمولاً بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری میکنند. بنابراین هرگز تمایل خروج با زیان از یک سهم را ندارند. در شرایطی که بیشترین سود کسب شده این معامله گران معمولآ حدود ۱۰ درصد میباشد، در سابقه خرید و فروش های آنها زیان های بیشتر از ۳۰ درصد نیز دیده میشود. میتوان نتیجه گرفت که یک معامله زیان ده سود ۳ معامله سود ده را از بین می برد!
به یاد داشته باشید تنها یک گروه در بازار بورس هستند که در کف کف میخرند و در سقف سقف میفروشند. “دروغگوها”
آشنایی با اندازه پوزیشن و نحوه محاسبه آن در معاملات
به تعداد واحدهای سرمایهگذاری شده در یک اوراق بهادار خاص توسط یک سرمایه گذار یا معامله گر اندازه پوزیشن (Position Size) معاملاتی اتلاق میشود. برای مشخص کردن اندازه پوزیشن معاملاتی ، حتما اندازه حساب و تحمل ریسک سرمایه گذار باید در نظر گرفته شود.
مدیریت ریسک موضوع بسیار مهمی است بزرگ بودن پورتفوی سرمایه گذار مهم نیست این مدیریت ریسک است که سرمایه گذار را موفق میکند. در غیر این صورت، ممکن است سریع با شکست مواجه شده و ضررهای قابل توجهی متحمل شود. گاهی هفتهها یا حتی ماهها پیشرفت با یک معامله ضعیف یا اشتباه از بین می رود.
تعیین اندازه پوزیشن در بسیاری از سرمایهگذاریها مفهوم مهمی است، سرمایهگذاران برای تعیین میزان واحدهای سهامی که میتوانند خریداری کنند، از اندازه پوزیشن استفاده میکنند که به آنها کمک میکند ریسک را کنترل کرده و بازده را به حداکثر برسانند. تعیین اندازه معاملاتی بیشترین ارتباط را در معاملات روزانه وارزی(فارکس)دارد. حتی با اندازهگیری صحیح اندازه پوزیشن، اگر گپ قیمتی سهام پایینتر از حد ضرر باشد، سرمایهگذاران ممکن است بیش از محدودیتهای تعیین شده خود ضرر کنند.
اهمیت محاسبه اندازه پوزیشن
برای تعیین اندازه ریسک در هر معامله ،اندازه پوزیشن و فاصله آن تا حد ضرر دو عامل تعیین کننده هستند. روشی اشتباه که بیشتر معامله گران از آن استفاده میکنند محاسبه اندازه پوزیشن و سپس حد ضرر را در نزدیکی آن قرار میدهند تا ریسکشان به حداقل برسد. اولین قدم برای انجام معاملات تعیین اندازه ریسک در هر معامله است. معمولا توصیه میشود که از ریسک یکسانی در همه معاملات استفاده کنید و به همه آنها فرصت برابر دهید. ریسک در معامله باید بین ۱ تا ۳ درصد باشد. در نظر داشته باشید ریسک بالای ۵٪ معامله نیست بلکه قمار است زیرا ورود به یک بازار بزرگ با ریسک زیاد میتواند تأثیر جدی و بدی برروی سرمایه شما بگذارد. هنگامی که ریسک خود را در هر معامله مشخص کردید، آنگاه دیگر باید استاندارد شما باشد. اگر ۲ درصد باشد، در هر معاملهای ریسک شما ۲٪ است. هرگز بر اساس احساسات خود تصمیم نگیرید. تمامی اعداد بالا، میزان زیان شما روی کل سرمایه است نه در یک معامله.
نحوه تعیین ریسک حساب
مهمترین نکته در محاسبه ریسک حساب معاملاتی، معامله گر حاضر است چه درصدی از کل موجودی حساب خود را برای سرمایهگذاری در یک معامله در بازارهای مالی به خطر بیاندازد.
مطالعه بیشتر:
قانون ۲ درصد
در حالت کلی یک معامله گر نباید بیش از ۲٪ از کل حساب خود را در یک معامله واحد به خطر بیندازد.البته این در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایهگذاری است باید آن را متناسب با بازارهای بیثبات ارزهای تعیین حد ضرر ثابت دیجیتال تنظیم کرد. قانون ۲٪ یک استراتژی مناسب برای سبکهای سرمایهگذاری است که معمولاً شامل ورود تنها به چند پوزیشن بلند مدت است. و معمولا برای بازارهایی که دارای نوسانات کم هستند مناسب است. اما اگر میخواهید در بازارهای مالی فعالیت کنید، و کمی محافظهکارانه عمل کنید، بهتر است که به جای ۲ درصد، ۱ درصد از سرمایه خود را ریسک کنید. این قانون حکم میکند که شما نباید در یک معامله بیش از ۱٪ از کل سرمایه خود را به خطر بیندازید. اما این یعنی که شما فقط با ۱٪ سرمایه موجود خود وارد معاملات میشوید؟ قطعا نه! این فقط به این معنی است که اگر تحلیل شما اشتباه است و به حد ضرر خود رسیدید، شما فقط ۱٪ از کل حساب خود را از دست خواهید داد.
تعیین ریسک معامله
از دست دادن سرمایه هم بخش جداییناپذیر معامله است. اما ممکن است بعضی از معامله گران با اینکه در محاسبات خود اشتباه می کنند اما باز هم از سرمایهگذاری خود سود دریافت میکنند، این چطور ممکن است؟ همه اینها به مدیریت صحیح ریسک ، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن برمیگردد. به این ترتیب، هر ایده معاملاتی باید دارای یک نقطه اعتبار باشد. اینجاست که می گوییم: ایده اولیه ما اشتباه بود و ما باید از این موقعیت خارج شویم تا ضررهای بعدی را کاهش دهیم. در سطح عملیتر، این به معنای جایی است که ما حد ضرر خود را تعیین میکنیم. روش تعیین این نقطه کاملاً مبتنی بر استراتژی معاملات فردی و تنظیمات خاص است. این تعیین حد ضرر میتواند برای هرشخصی متفاوت باشد، میتواند براساس نقاط حمایت و مقاومت، اندیکاتورهای مختلف، نواحی شکست، پرایس اکشن، تجربیات فردی و یا هرچیز دیگری باشد. برای تعیین حد ضرر، رویکردی متناسب با همه افراد وجود ندارد. شما باید خودتان تصمیم بگیرید که کدام استراتژی مناسب سبک شما است و بر اساس آن حد ضرر خود را تعیین کنید.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن
اکنون، تمام اطلاعات لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن دراختیار دارید. پس فرض کنید که یک سرمایه ۵,۰۰۰ دلاری دارید.و نمیخواهید بیش از یک درصد از سرمایه خود را در هر معامله از دست بدهید. پس یعنی در هر معامله خود حداکثر ۵۰ دلار حد ضرر تعیین میکنید. به محض اینکه ضرر در یک معامله، به ۵۰ دلار رسید، بر اساس این روش باید از معامله خارج شوید. فرض کنید تجزیه تحلیل خود را در مورد یک سرمایهگذاری انجام دادیم و قصد داریم ۵ درصد از کل سرمایه را وارد آن کنیم. یعنی ما حاضر شدیم با ۵ درصد سرمایه، تا ۵۰ دلار ضرر را قبول کنیم. به عبارت دیگر ، ۵٪ از پوزیشن ما باید ۱٪ از حساب ما باشد. پس ما موارد زیر را داریم:
- اندازه حساب : ۵,۰۰۰ دلار
- ریسک حساب : ۱ درصد
- فاصله تا حد ضرر : ۵ درصد
با این اطلاعات فرمول محاسبه اندازه پوزیشن به شرح زیر است:
اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / فاصله تا حد ضرر . که در مثال ما اندازه پوزیشن میشود ۵۰۰۰x۰.۰۱ / ۰.۰۵ که برابر با ۱۰۰۰ است. اندازه پوزیشن برای این ترید ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج در نقطه حد ضرر، ممکن است، ضرر بالقوه بسیار بیشتری را کاهش دهید. برای استفاده صحیح از این مدل ، باید کارمزدهایی را که میخواهید پرداخت کنید نیز در نظر بگیرید. همچنین ، باید به فکر لغزش احتمالی هم باشید، به خصوص اگر در بازاری با نقدینگی کم معامله میکنید. برای نشان دادن نحوه عملکرد، بیایید نقطه حد ضرر خود را به ۱۰٪ تغییر دهید، و باقی پارامترها را ثابت نگه دارید. با اینکار خواهید دید که اندازه پوزیشن شما به ۵۰۰ دلار کاهش مییابد. در حال حد ضرر ما در فاصله دوبرابری در ورودی ما قرار دارد. بنابراین، اگر بخواهیم همان مقدار دلار از حساب خود را به خطر بیندازیم، اندازه پوزیشنی که میتوانیم بگیریم به نصف کاهش مییابد.
اندازه پوزیشن یکی از مهمترین نکات در معامله و تجارت است. محاسبه اندازه پوزیشن به برخی از استراتژیهای دلخواه مبتنی نیست و شامل تعیین ریسک حساب و بررسی حدد ضرر قبل از ورود به معامله است. جنبه مهم دیگری از این استراتژی که به همین اندازه مهم است، اجرای آن است. هنگامی که اندازه پوزیشن و نقطه حد ضرر را تعیین کردید، هرگز نباید بعد از انجام معامله دست به تغییر در میزان آنها ببرید.
حدضرر ثابت یا متحرک
یکی از تکنیکهای محافظت سرمایه در آموزش فارکس (آموزش بورس) تعیین حد ضرر است.اگر از حدضرر استفاده میکنید، خواه به عنوان یک محافظ حساب یا بخشی از استراتژی معاملاتی، یعنی به اهمیت آن پی بردهاید. با این حال در بین معاملهگران بحثی وجود دارد درباره اینکه حد ضرر ثابت بهتر است یا متحرک و یا ترکیبی از هر دو.
پاسخ ساده و آسان به این سوال این است که “به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد”. اما چنین پاسخی به فهم اینکه کدام روش بهتر است کمکی نمیکند. واقعیت این است که مانند همه چیز که به شرایط بستگی دارد، در این مورد نیز هر یک از این دو روش مزایا و معایب مختص خود را دارند. بعضی از این برتریها و اشکالات به سبک معاملاتی مربوط میشود و برخی دیگر عمومی هستند.
بعضی از معاملهگران ممکن است درگیر این نوع تفکر شوند که چون به ساز و کار بهینهای برای معامله کردن دست پیدا کردهاند، این همان استراتژی معاملاتی است و قدری با حرارت و سختگیرانه نیز از آن دفاع کنند. اما فعلا به این مورد نمیپردازیم.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
تفاوت بین حد ضرر ثابت و متحرک
توضیح حدضرر ثابت بسیار ساده است: در زمان ورود به معامله حد ضرر(stop loss) آن را تعیین میکنید و اجازه میدهید در همان موقعیت بماند (یا گاهی اوقات وقتی بازار در جهت معامله حرکت میکند، آن را به سطح سربهسر منتقل میکنید). اصل مطلب این است که حد ضرر در شرایط مختلف بازار تغییری نمیکند و شما مادامی که معامله به پایان نرسیده، آن را حذف نمیکنید.
حدضرر متحرک (یا حد ضرر پویا) نسبت به شرایط مختلف بازار واکنش نشان میدهد. به عبارتی در برابر تغییرات بازار، stop loss نیز تغییر میکند. لازم به ذکر است که منظور از این روش صرفا حرکت دادن حدضرر پس از ورود به معامله نیست. بلکه به این معنی است که حدضرر مطابق معیارهایی از پیش تعیین شده و هماهنگ با استراتژی معاملاتی تغییر میکند.
برای مثال، پیش از ورود به معامله یک اندیکاتور مانند میانگین متحرک ساده (SMA) با دوره ۲۰۰ را به عنوان نقش محافظتی در نظر میگیرید. بنابراین حد ضرر روی این SMA قرار میگیرد و با حرکت آن، حد ضرر نیز جابجا میشود. در این حالت اگر قیمت از این SMA عبور کند، معامله با فعال شدن حد ضرر خاتمه مییابد.
قانون
یکی از وسوسههایی که معاملهگران همواره باید به آن غلبه کنند هنگامی است که بازار در خلاف جهت معامله و به سمت stop loss آن حرکت میکند و معاملهگر میخواهد با دور کردن حد ضرر از قیمت، فضای بیشتری به حرکات بازار بدهد. این کار اساسا ناقض تعریف حد ضرر است. حد ضرر زمانی کار میکند که مطابق معیاری تعریف شده و بدون توجه به حرکات کوتاهمدت بازار تعیین شود.
گاهی اوقات معاملهگران حد ضرر متحرک را با وسوسه جابجا کردن حد ضرر اشتباه میگیرند. این دو با هم متفاوت هستند و حد ضرر متحرک تنها برای معاملهگران منظم و قانونمندی که مطابق معیارها و قوانین تعریف شده موقعیت حد ضرر را مشخص میکنند، مفید خواهد بود.
کدام یک بهتر است؟
مزیت حد ضرر ثابت این است که پس از تعیین آن میتوانید همه چیز را فراموش کنید و منتظر نتیجه بمانید. اگر در زمان اجرای معاملات آنها را دنبال نمیکنید، در این صورت حد ضرر ثابت باعث میشود معاملات در محدوده استراتژی شما قرار بگیرند. اگر میخواهید حد ضرر معاملات را در سطوح مقاومتی قرار دهید، بدانید که در این نواحی قیمت به دلیل تجمع سفارشات ممکن است برای مدتی متوقف شود. بعلاوه،حد ضررهای ثابت نیازی به نظارت و تغییر ندارند، تنها لازم است یکبار موقعیت آنها را تعیین کنید و دیگر کاری ندارید.
اما عیب و ایراد حد ضررهای ثابت این است که مطابق شرایط در حال تغییر بازار تنظیم نمیشوند. به این معنی که ممکن است مجموع ضررهای ناشی از حد ضررهای ثابت خیلی زیاد شود.
در مورد حد ضررهای متحرک باید بازار را دنبال کنید تا بتوانید حد ضرر معاملات را مطابق تغییرات اندیکاتور مورد استفاده خود، جابجا کنید. بنابراین، این نوع حد ضرر بیشتر مناسب معاملهگران میانروزی یا افرادی است که میتوانند بطور مرتب معاملات خود را بررسی کنند. همانطور که پیش از این نیز گفته شد، برای این شیوه تعیین حد ضرر لازم است منظم و قانونمند باشید، چرا که باید موقعیت حد ضرر معاملات را با توجه به تغییرات اندیکاتور مورد استفاده، تغییر دهید. در این حالت ممکن است بهانههایی پیدا کنید که به طریقی قانونشکنی کنید.
در نهایت شما هستید که معایب و مزایای این دو روش را مقایسه و بررسی میکنید که کدام یک با استراتژی معاملاتی شما تناسب بیشتری دارد.
محمد انصاری
نوشتههای مرتبط
مفهوم چرخههای بازار و تحلیل تکنیکال
مقدمه: هر پدیدهای چرخههای مربوط به تعیین حد ضرر ثابت خود را دارد. این مطلب یافته جدیدی نیست. اگر به فلسفه یونانیان باستان رجوع کنید، بر این موضوع توافق نظر داشتند که دایره بیان و نمای دقیقی از کمال است، چرا که تمام پدیدهها دارای چرخه هستند. در این میان، بازارهای مالی و فارکس که انعکاسی هستند از تغییر […]
الگوهای نموداری – کانالهای قیمتی
مقدمه: کانال قیمتی یکی از الگوهای ادامه روند است که میتواند شیب منفی یا مثبت داشته باشد و توسط دو خط روند در بالا و پایین کانال، محدود میشود.کانال قیمتی در آموزش فارکس می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد.زیرا نشان دهنده یک روند شفاف در سقف ها و کف هاست. خط روند بالایی ناحیه […]
الگوهای نموداری – فنجان و دسته
الگوهای نموداری در آموزش فارکس برای معامله گران بسیار معروف و مورد علاقه هستند.اما باید خاطر نشان کنم, اینکه یک الگو در کجای مارکت اتفاق می افتد(اصالت منطقه)در نحوه عمل کردن آن بسیار موثر است.فنجان و دسته یک الگوی ادامه روند صعودی است که در آن یک ناحیه رِنج و خروج از آن وجود دارد. […]
چگونه با نمودار خطی معامله کنیم؟
گاهی اوقات در طول دوران معاملهگری و ابتدای آموزش فارکس، احساس سردرگمی داشتهام. نمودارهایم بقدری شلوغ بود که نمیتوانستم یک تصمیم واضح بگیرم. خلاصه همه تحلیلها و بررسیها حسابی درهم و بینظم بود. هر وقت سیگنالی در یک جهت دریافت میکردم، سایر مطالبی که آموخته بودم سیگنالی در خلاف جهت سیگنال قبلی به من میدادند. […]
۷ نکته برای تسلط بر مفهوم «آن چیزی را که میبینید معامله کنید»
در مقاله آن چیزی را که میبینید معامله کنید توضیح دادیم که اکثر معامله گران بعد از طی دوره آموزش فارکس و در ورود به معاملات بدنبال خواسته های ذهنی خود در چارت هستند.و آن چیزی را که میبینند، معامله نمیکنند. توضیح دادیم که منظور و معنای واقعی این جمله کاملا درک نشده است و با سه […]
چگونه با الگوی سر و شانه معامله کنیم؟
الگوی سر و شانه یکی از الگوهای ساده و محبوب در تحلیل تکنیکال و آموزش فارکس است که یک خط پایه و سه قله را نشان میدهد و در آن قله میانی بالاتر از دو قله دیگر قرار دارد. الگوی سر و شانه تغییر روند از صعودی به نزولی را به تصویر میکشد و هشدار […]
چرا حد ضرر در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟
بسیاری از کسانی که در بازارهای سرمایه گذاری وارد میشوند، به میزان زیان خود اهمیت بالایی نمیدهند. این در حالی است که حد ضرر داشتن برای هر گزینهای بسیار لازم است. اگر در جایی سرمایه گذاری کنید که در یک سال 20 درصد ضرر کرده، سال بعد باید 25 درصد سود داشته باشد تا سرمایه اولیهتان به حالت پیش از سرمایه گذاری برگردد.
تا حالا در بازاری سرمایه گذاری کردهاید که ضرر کرده باشید؟ بسیاری از ما به احتمال زیاد حداقل یک بار در زندگی وارد بازاری شدهایم که مقداری پول از دست بدهیم. در این حالت چه میکنید؟
منتظر میمانید تا دوباره سود کند یا سریع از آن بازار خارج میشوید؟ اینجاست که اهمیت حد ضرر معلوم میشود. نوسان جزیی اساسی از بازارهای مالی است و ممکن است همیشه ضرر و سود در آن رخ دهد. به همین دلیل فرار از بازار با یک ضرر کم ممکن است کار چندان خوبی نباشد.
از سوی دیگر، تحمل و ادامه ضرر هم مشکلات خود را دارد. اهمیت حد ضرر اینجا معلوم میشود. خیلی از افراد حد ضرری برای بیرون رفتن از یک گزینه زیانده تعیین نمیکنند و وقتی زیان به حد بالایی میرسد، امیدوارند که بالاخره رشد قابل توجهی ایجاد و سرمایه آنها دوباره احیا شود. اما این تصور درست نیست.
برای جبران درصد مشخصی از ضرر باید درصد بالاتری سود کنید تا پول شما به مقدار قبل از ضرر بازگردد یا به اصطلاح پول شما سر به سر شود. وقتی درصد زیان به شدت بالا برود، احیا کردن اصل سرمایه هم دیگر کار سادهای نخواهد بود، چه برسد به این که سودی هم به دست بیاورید. برای اینکه این موضوع شفافتر شود، به بررسی این موضوع با ارائه چند مثال میپردازیم.
مقدار سود لازم برای جبران ضرر چقدر است؟
همانگونه که گفته شد برای جبران درصد مشخصی از ضرر باید درصد بالاتری سود کنید تا پول شما سر به سر شود یا اصطلاحا دوباره به سرمایه اولیه خود برسید. برای روشن شدن این موضوع یک مثال ساده را بیان میکنیم.
فرض کنید یک سرمایه گذار 100 میلیون تومان پول دارد و این پول را در بازاری سرمایه گذاری میکند. اگر بعد از یک سال 20 درصد ضرر کند پول او در پایان سال تبدیل به 80 میلیون تومان میشود. خیلی از مواقع این اشتباه در ذهن سرمایه گذاران پیش میآید که اگر 20 درصد ضرر کردهاند، حالا با سود 20 درصدی، دوباره پول آنها به 10 میلیون تومان میرسد. در صورتی که این نحوه محاسبه کاملا اشتباه است.
برای اینکه پول این سرمایه گذار بار دیگر از 80 میلیون تومان به 100 میلیون تومان برسد، آن گزینه در سال جدید باید 25 درصد سود بدهد، یعنی 5 درصد بیشتر از نرخی که باعث افت سرمایه فرد شد. در واقع، هنگامی که فرد سرمایه گذار ضرر کرد پولش از 100 میلیون تومان به 80 میلیون تومان افت کرد.
حالا که پولش 80 میلیون شده، با سود 20 درصدی تنها به 96 میلیون تومان میرسد که کمتر از مقدار اولیه سرمایه اوست. حالا فرض کنید مقدار زیان به 40 درصد برسد.
در این صورت پول شما از 100 میلیون تومان به 60 میلیون تومان رسیده و برای این که به مقدار اولیه خود برگردد، باید حدود 67 درصد رشد کند. تازه این به شرطی است که هزینه فرصت پول فرد در این دو سال تا بازگشت سرمایه را نادیده بگیریم.
هزینه فرصت ضررکردن
هزینه فرصت یکی از مهمترین مفاهیم اقتصادی است. ما با هر انتخابی از انتخابهای دیگر باز میمانیم. اختلاف سودی که بهترین انتخاب ممکن به ما میداد در مقایسه با انتخابی که ما کردهایم، به زبان ساده هزینه فرصت نام دارد.
در واقع، وقتی فرد یا بنگاهی گزینهای را برای سرمایه گذاری انتخاب میکند در واقع فرصت بهرهگیری از سایر گزینهها را از دست داده است. این از دست دادن فرصت استفاده از گزینههای دیگر سرمایه گذاری باعث میشود نتوانیم از این فرصتها استفاده نماییم.
در مثال بالا فرض کردیم یک سرمایه گذار در بازار خاصی اقدام به سرمایه گذاری کرده و در پایان سال 20 درصد ضرر کرده است. اگر این سرمایه گذار در بازار دیگری سرمایه گذاری کرده بود شاید بجای ضرر کردن در پایان سال سود میکرد.
در نتیجه این فرد علاوه بر ضرر 20 درصدی سرمایه خود در این بازار، فرصت استفاده از سرمایه گذاریهای دیگر را از دست داده است. چه بسا که میتوانست در بازارهای دیگر سود مناسبی را کسب کند.
صندوقهای سرمایه گذاری
اشاره کردیم که تعیین حد ضرر ثابت نادیده گرفتن اهمیت حد ضرر میتواند چه معایبی داشته باشد و چقدر سرمایه ما را با خطر مواجه کنید. یکی از عللی که چنین اشتباهی را در بازارها مرتکب میشویم این است که آگاهی کمی از روند حرکت بازارها داریم یا وقت کافی برای تحلیل مناسب سرمایه گذاری نمیگذاریم.
راهکاری که برای رفع این مساله و رسیدن به یک سرمایه گذاری اصولی داریم، استفاده از سرمایه گذاری غیرمستقیم یا به عبارتی سرمایه گذاری در صندوقهای سرمایه گذاری است. صندوقهای سرمایه گذاری درآمد ثابت و صندوقهای سهامی از جمله این صندوقها هستند.
صندوقهای درآمد ثابت این ویژگی را دارند که ریسکشان ناچیز است. در واقع در آنها اصل سرمایه حفظ میشود و میزانی سود هم که در صندوقهای معتبر بالاتر از بهره بانکی است، به سرمایه گذار پرداخت میشود. در صورتی که برجام احیا شود، این صندوقها به گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری تبدیل میشوند، چرا که در آن وضعیت بهای دلار در برابر ریال کاهش مییابد.
جمع بندی
همیشه ممکن است در صورتی که وارد بازاری میشویم زیان کنیم. همان طور که در این مطلب اشاره کردیم، برای جبران ضرر یک سرمایه گذاری باید درصد بالاتری از ضرر سود کرد تا ضرر اتفاق افتاده جبران شود. این نکتهای است که گاهی از دید افراد مغفول میماند.
اینجاست که اهمیت حدد ضرر معلوم میشود. وقتی حد ضرر نداشته باشید، سرمایه شما ممکن است آن قدر پایین برود که دیگر به حد سابق خود برنگردد یا به سختی برگردد. تازه باید به یاد داشت که سرمایه گذاران در هنگام ضرر در یک بازار مشخص، علاوه بر ضرر کردن در این بازار فرصت سرمایه گذاری در بازارهای دیگر را نیز ازدست دادهاند.
همین موضوع به ضرر بالقوه آنها اضافه میکند. راهکاری که در اینجا اهمیت پیدا میکند، این است که حد ضرر برای خود معلوم کنید. اگر هم تجربه، دانش یا وقت کافی برای ورود به بازارهای سرمایه گذاری را ندارید اما میخواهید از مزایای آنها بهرهمند شوید، میتوانید از صندوق های سرمایه گذاری استفاده کنید.
صندوق های درآمد ثابت طیف مختلفی از سرمایه گذاریها را شامل میشوند که عبارتند از: صندوق سهامی، صندوق طلا و صندوق درآمد ثابت. هر کدام از این صندوقها مزایای خاص خود را دارد به عنوان مثال صندوقی مانند صندوق درآمد ثابت کیان یا صندوق ندای ثابت کیان برای افراد ریسکگریز مناسبتر است. این در حالی است که صندوق سکه طلا کیان و تعیین حد ضرر ثابت تعیین حد ضرر ثابت صندوق آوای سهام کیان یا آهنگ سهام کیان برای افراد ریسکپذیر مناسبترند.
نحوه تعیین حد سود با فیبوناچی اکستنشن
در هر معامله 3 سطح کلیدی شامل سطح ورود، حد ضرر و حد سود وجود دارد که باید شناسایی کنید. از این 3 سطح کلیدی شناسایی حد سود بسیار چالشبرانگیز است، زیرا ترکیبی از علم و هنر است. جایی که حد سود خود را قرار میدهید میتواند تأثیر شدیدی بر عملکرد سیستم معاملاتی شما داشته باشد. در واقع میتواند به معنای تفاوت بین یک سیستم بازنده و یک سیستم برنده باشد. با ما همراه باشید تا تعیین حد سود با فیبوناچی اکستنشن را به شما آموزش دهیم.
مشکل اکثر معاملهگران این است که روی نقطه ورود تمرکز میکنند اما به دو سطح دیگر توجه زیادی ندارند. آنها میخواهند با «بهترین قیمت» وارد شوند. با این حال نمیدانند، «بهترین قیمت» نسبت به جایی است که از تجارت خود خارج میشوند. به عنوان مثال، معاملهگر A ممکن است با قیمت 1.1100 وارد معامله شود و با سود 20 پیپ یعنی با قیمت 1.1120 خارج شود. اما معاملهگر B ممکن است با قیمت 1.1110 وارد شود اما در 1.1160 با سود 50 پیپ خارج شود.
بنابراین با اینکه معاملهگر A با قیمت «بهتر» وارد شده معاملهگر B با سود بیشتری از آن خارج شده است. در نتیجه اینکه کجا وارد معامله میشوید و حد ضرر خود را قرار میدهید مهم است اما شناسایی جایی که باید سطح حد سود خود را قرار دهید مهمتر است.
بنابراین باید بدانید حد سود خود را چگونه مشخص کنید. هیچ پاسخ درست یا غلطی وجود ندارد، اما یک ابزار وجود دارد که میتواند به طور قابل توجهی به شما کمک کند. تعیین حد سود با فیبوناچی اکستنشن امکانپذیر است.
فیبوناچی اکستنشن چیست و چرا از آن استفاده میکنیم؟
فهرست عناوین مقاله
فیبوناچی اکستنشن سطوحی هستند که از نسبتهای فیبوناچی استفاده میکنند تا مشخص کنند بازار ممکن است به کجا سفر کند یا حتی ممکن است در کجا معکوس شود. راههای مختلفی برای تعیین حد سود با فیبوناچی اکستنشن وجود دارد. ما در این مطلب به یکی از این راهها اشاره میکنیم.
سطوح سود سیستماتیک زمانی دیده میشود که سطوح سود شما بدون توجه به آنچه بازار انجام میدهد ثابت در نظر گرفته شود. برای مثال یک سطح مقاومت ثابت به عنوان یک سطح سود سیستماتیک در نظر گرفته میشود. به شرط اینکه هیچ سطح مقاومت دیگری قبل از آن وجود نداشته باشد که بازار در آنجا معکوس شود.
حد ضرر در معاملات بورس چیست و چگونه آن را تعیین کنیم؟
در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای کالج تی بورس تهیه گردیده، به دنبال آن هستیم که درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم. چگونه حد ضرر برای معاملات خود مشخص کنیم؟ این مباحث بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بورس بدست آمده است و شامل اصول سادهای است که اجرای آنها میتواند در بلند مدت تضمین سود آوری شما در بورس باشد. با ما همراه باشید.
اهمیت معین کردن حد ضرر
آیا می توانید تصور کنید در حال رانندگی در یک اتومبیل با سرعتی بسیار بالا هستید و پدال گاز را نیز تا انتها فشرده اید؛ حال بصورت ناگهانی مانعی بزرگ را در مقابل خود می بینید و این در حالی است که در تجهیزات اتومبیل شما اصلاً چیزی بنام ترمز وجود ندارد و سرانجام…! نابودی … !
فروش سهام برای جلوگیری از زیان های بیشتر
تقریباً تمام سرمایه گذاران سهام بازار بورس باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیان های خود را حداقل میکنند.
موفقیت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیان ها نیز مرتبط میباشد. یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح میتواند شما را از زیان های سنگین حفظ کند. یکی از برتریهای معامله گران موفق نسبت به معامله گران ناموفق در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پیش بینی ما حرکت میکند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری کردهایم.
بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه در بازار بورس و اوراق بهادار، معمولاً بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری میکنند. بنابراین هرگز تمایل خروج با زیان از یک سهم را ندارند. در شرایطی که بیشترین سود کسب شده این معامله گران معمولآ حدود ۱۰ درصد میباشد، در سابقه خرید و فروش های آنها زیان های بیشتر از ۳۰ درصد نیز دیده میشود. میتوان نتیجه گرفت که یک معامله زیان ده سود ۳ معامله سود ده را از بین می برد!
به یاد داشته باشید تنها یک گروه در بازار بورس هستند که در کف کف میخرند و در سقف سقف میفروشند. “دروغگوها”
برای جلوگیری از گسترش زیان احتمالی در بازار سهام میبایست بعد از فراهم بودن شرایط مناسب برای انجام معامله و قبل از اقدام به آن، حد زیان (Stop Loss) مناسب را پیدا کنیم.
Stop Loss نقطهای است که در صورت رسیدن قیمت سهم به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا خارج میشود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت سهم به Stop Loss و خارج شدن از معامله، بلافاصله روند قبمتی سهم تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای معامله خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی میکند و احتمالآ در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب میپردازد. او سعی بر این میکند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد. بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک تعیین حد ضرر ثابت استراتژی تدوین میکند که در شرایط مختلف بازار سوددهی را برای خود تضمین میکند.
یکی از بزرگترین اشتباهات در فروش سهم، تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت سهم به حد زیان، معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان میکند و منتظر کمترشدن یا از بین رفتن زیان میماند. در این حالت سهم همچنان در حال کاهش است ولی معامله گر با امید دادن به خود، از فروش خودداری میکند. این عمل پدیده “ازدواج با سهم” نامیده میشود. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود اما در بلند مدت نتیجهای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهد داشت.
یعنی تا از دست دادن نیمی (یا بیشتر) از سرمایه خویش، البته همیشه اینطور نیست و موارد زیادی پیش میآید که ممکن است سهم ما فروخته شود و سپس سیر صعودی پیشه کند و ما را در غم از دست دادن سهم خویش داغدار کند.
این قسمت – که البته واقعیت هم دارد – همان بخش گول زنندهای است که بسیاری از سهامداران را دچار مشکل حاد میکند. عدم تعیین حد سود و ضرر در خرید و فروش سهام یعنی عدم داشتن برنامه و یعنی عدم مدیریت سرمایه و ریسک خود.
گاهی تصور میشود وقتی متحمل ضرر میشویم میتوانیم با همان مقدار سود دوباره سرمایه اولیه خود را برگردانیم، که این تصور بسیار نادرست است.
با مثال بیشتر مشخص میشود:
فرض کنید در معامله ای شما ۱۰ درصد زیان کردید، برای جبران آن دیگر سود ۱۰ درصد کافی نیست، شما باید ۱۱٫۱ درصد سود کرده تا به سرمایه اصلی خود برسید.
اگر زیان شما ۲۰درصد باشد، باید در معامله بعدی ۲۵ درصد سود کنید و اگر در معامله ای ۵۰ درصد زیان کنید باید ۱۰۰درصد سود در معامله بعدی کسب نمایید تا سرمایه اولیه شما برگردد.
چه موقع و به چه صورت حد ضرر را باید اعمال کنیم؟
فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است. یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کردهاید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایینتر رفت، میبایست اقدام به فروش سهم نمایید.
یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین میبرد. ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد. اما یک تریدر حرفهای به این نکته اینطور نگاه میکند که عدم رعایت حد ضرر موجب میشود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند. همچنین گذشت زمان و بازنگری سهم به قیمت های قبلی موجب خستگی سهامدار و فروش در ضرر بیشتر خواهد شد.
عوامل موثر در حد ضرر معاملات بازار بورس چیست؟
- وضعیت کلی بازار بورس
- خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
- مقدار ریسک
- میزان سرمایه
- قصد از سرمایه گذاری (بلند، میان یا کوتاه مدت)
- انتظارات از سهم
- تاریخچه نوسانات آن سهم
- خطوط مقاومت و حمایت قیمتی سهم
چگونه در معاملات بورس، حد ضرر را مشخص کنیم؟
روشهای متعددی برای تعیین حد ضرر در فروش سهام وجود دارد، که میتواند مبتنی بر فاصله قیمتی از قیمت خرید و یا توسط اندیکاتور خاصی تعیین شود. در ذیل به چند مورد از پرکاربردترین روشهای اعمال حد ضرر را عنوان میکنیم:
دسته اول: حد ضرر فیکس یا ثابت
این روش بسیار ساده است. در این روش معامله گر مقدار قیمتی مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته میشود.
مقدار ثابت عددی از قیمت سهام
مثلا تریدر حد ضرر برای فروش سهم را ۱۰ تومان برای خودش قرار میدهد و با کاهش ۱۰ تومانی قیمت سهام اقدام به فروش میکند. این روش در بازار بورس ایران کارایی چندانی ندارد.
درصد ثابتی از قیمت خرید
تجربه در بازار بورس ایران نشان میدهد؛ که سهامی که به خوبی و براساس مطالعه دقیق چه از نظر تحلیل بنیادی (سود، رشد، فروش و …) و چه از نظر تحلیل تکنیکال )جو بازار) انتخاب شدهاند و در زمان و قیمت مناسب خریداری شده اند، به ندرت با کاهش در حد ۳ الی ۵ درصد مواجه میشوند. بنابراین هر گاه سهام شما بیش از ۳ الی ۵ درصد (با توجه به ذات سهم مورد نظر) از قیمت خرید خود را از دست داد بدانید در چیزی اشتباه کردهاید. سهام هر گاه با کاهش شدید در قیمت مواجه میشوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین میرود، به سختی میتواند به سطح اول خود برگردند. هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، سختی بازگشت نیز بیشتر میباشد. به هر تعیین حد ضرر ثابت تعیین حد ضرر ثابت حال ممکن است استثناهایی نیز در مورد قانون درصدی مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید، چرا که این قانون شما را در مقابل زیان بیش از ۵ درصد بیمه میکند.
مقایسه با کلیت و سهام دیگر بازار
در دوران پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار بورس و صنعت مورد بررسی قرار داد. مثلاً اگر کل بازار بورس در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این میتواند یک هشدار باشد. در بازار مثبت، سهام برنده، بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد، حتی زمانی که ۵ درصد از قیمت خرید خود پایینتر نیامده باشد.
دسته دوم؛ حد ضرر مکانیکال:
این روش نیز ساده است و در این مورد معامله گر از اندیکاتورها برای تعیین حد ضرر استفاده میکند و سیگنال خروج را از اندیکاتورها دریافت میکند.
نبایدها در مورد حد ضرر
- حدضرر تان در فروش سهم نباید بیشتر از ۱۰ درصد باشد. یعنی طوری نباشد که ۱۰ درصد از مبلغ خرید سهم را ازدست بدهید.
- در یک معامله نباید حد ضررتان در فروش سهم بیشتر از ۲ درصد کل سرمایه تان باشد.
- حد ضرر را با نزدیک شدن قیمت سهم به آن، جابجا نکنید.
نتیجه گیری:
تعیین کردن حد ضرر برای فروش سهام و خارج شدن از آن بسیار ضروری است. در خرید و فروش سهام به هیچ عنوان احساسی رفتار نکنید. چنانچه سهامی که خریداری کردهاید روند نزولی دارد، با توجه به حد ضرری که مشخص کردهاید از آن خارج شوید تا بیشتر متضرر نشوید.
دیدگاه شما