تخمین رابطه بلندمدت قیمت حقیقی نفت خام و ارزش واقعی دلار آمریکا مقاله
ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﺧﺎم و ارزش دﻻر آﻣﺮﻳﻜﺎ، دو ﻣﺘﻐﻴﺮ اﻗﺘﺼﺎدی ﻣﻬﻢ و ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬار ﺑﺮ اﻗﺘﺼـﺎد ﺟﻬـﺎﻧﻲ ﻫﺴـﺘﻨﺪ. ﻫـﺪفاﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮرﺳﻲ وﺟﻮد ﻳﺎ ﻋﺪم وﺟﻮد راﺑﻄﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﭘﺎﻳﺪار ﺑﻴﻦ اﻳـﻦ دو ﻣﺘﻐﻴـﺮ اﺳـﺖ. ﺑـﺮای اﻳـﻦ ﻣﻨﻈـﻮر، ازآزﻣﻮنﻫﺎی ﻫﻢﺟﻤﻌﻲ و ﻋﻠﻴﺖ ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﺑﺮای دوره 1:5891 ﺗﺎ 4:8002 اﺳـﺘﻔﺎده ﺷـﺪه اﺳـﺖ. ﻧﺘـﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴـﻖﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ 01 درﺻﺪ اﻓﺰاﻳﺶ در ﻗﻴﻤﺖ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﻧﻔﺖ ﺧﺎم، ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻛﺎﻫﺶ 8/1 درﺻﺪی ارزش واﻗﻌﻲ دﻻرﻣﻲﺷﻮد. ﺟﻬﺖ ﻋﻠﻴﺖ ﻧﻴﺰ از ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﺑﻪ ﻗﻴﻤﺖ دﻻر آﻣﺮﻳﻜﺎ اﺳﺖ. ﺑﻪﻋﻼوه، ﺑﺎ ﺗﺨﻤـﻴﻦ راﺑﻄـﻪ ﺗﺼـﺤﻴﺢﺧﻄﺎی ﻛﻮﺗﺎه ﻣﺪت ﺑﺮای ﻣﻌﺎدﻟﻪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﻧﺮخ ارز دﻻر ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣـﻲﺷـﻮد ﻛـﻪ در ﺻـﻮرت اﻧﺤـﺮاف ﻧـﺮخ ارزواﻗﻌﻲ دﻻر از روﻧﺪ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺧﻮد، اﻳﻦ ﺷﻜﺎف ﺑﺎ ﻧﺮخ 3/4 درﺻـﺪ در ﻫـﺮ دوره ﺗـﺮﻣﻴﻢ ﻣـﻲﺷـﻮد ﺗـﺎ اﻳـﻦﻛـﻪدوﺑﺎره ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺧﻮد ﺑﺎزﮔﺮدد.
Crude oil price and the U.S. effective exchange rate are two main economic variables that have had real effects on world welfare situation. The aim of this paper is to test whether there is a stable long-run relationship between oil prices and the U.S. dollar، expressed in real term. To this end، we perform co-integration and causality tests between the two variables، using quarterly data from 1985:1 to 2008:4. Our results show that a 10% rise in the oil price coincides with a 1/8% depreciation of dollar in long-run، and that the causality runs from oil price to the dollar. Furthermore، we estimate the Vector Error Correction Model (VECM) to analyze the short-run behavior of real effective exchange rate and the speed of adjustment when it deviates from its long-run path. Results show that the speed of adjustment is 4/3 percent for each period that means in each period (or each season) the deviation of real effective exchange rate dollar from long-run path shrink to reach its long-run path.
خلاصه ماشینی:
"Key Words: Price of crude oil, effective exchange rate, Johansen-Juselius method, error correction model, co-integration JEL: C13, C22, C59 ﻣﻘﺪﻣﻪ ارزش دﻻر آﻣﺮﻳﻜﺎ و ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﺧﺎم دو ﻣﺘﻐﻴﺮ اﻗﺘﺼﺎدی ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﻛـﻪ ﺗﻐﻴﻴـﺮات آﻧﻬـﺎ ﺗـﺄﺛﻴﺮات ﺑـﻪ ﺳﺰاﻳﻲ در روﻧﺪ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎد ﺟﻬﺎﻧﻲ ﺑﺮﺟﺎی ﻣـﻲﮔـﺬارد. آزﻣﻮن آﻣﺎری روﻧﺪ زﻣﺎﻧﻲ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺪل از آﻧﺠﺎﻳﻲﻛﻪ اﻏﻠﺐ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻛﻼن اﻗﺘﺼﺎدی ﻧﺎﭘﺎﻳﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ، و در ﻣﺪل ﻫـﻢاﻧﺒﺎﺷـﺘﮕﻲ ﺟﻮﻫﺎﻧﺴـﻦ- ﺟﻮﺳﻴﻠﻴﻮس ﻫﻤﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎی ﻣﺪل ﺑﺎﻳﺴﺘﻲ اﻧﺒﺎﺷﺘﻪ از درﺟـﻪ اول ﺑﺎﺷـﻨﺪ ﺗـﺎ ﺑﺘـﻮان از اﻳـﻦ روش اﺳـﺘﻔﺎده ﻛﺮد، ﻟﺬا اﺑﺘﺪا ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻴﻢ ﻛﻪ دو ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻧﺮخ ارز ﻣﺆﺛﺮ دﻻر و ﻗﻴﻤﺖ ﺣﻘﻴﻘﻲ ﻧﻔﺖ دارای اﻳﻦ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﻟﺬا اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻓﻮق در اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻼﻣﺎﻧﻊ ﻣﻲﺑﺎﺷﺪ. ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮی و ﭘﻴﺸﻨﻬﺎدات ﻫﻤﺎﻧﻄﻮر ﻛﻪ ارزش واقعی دلار در ﻣﻘﺪﻣﻪ ﺑﻴﺎن ﺑﻴﻦ ﺷﺪه اﺳﺖ، اﻳﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺟﻮاﺑﮕﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﺳﺆالﻫﺎی زﻳـﺮ ﺑـﻮده اﺳﺖ: ________________________________________________________________ 1- Granger Causality Test )4002(,2- Enders 3- Granger-Sims Causality Test )6991( 4- Enders(2004), Haffman & Crowder 1- آﻳﺎ ﺑﻴﻦ ﻗﻴﻤﺖ واﻗﻌﻲ ﻧﻔﺖ ﺧﺎم و ارزش واﻗﻌﻲ دﻻر، راﺑﻄـﻪ ﺑﻠﻨـﺪ ﻣـﺪت ﭘﺎﻳـﺪار و ﻣﻌﻨـﻲداری وﺟﻮد دارد ﻳﺎ ﺧﻴﺮ؟ 2- ﻗﻴﻤﺖ واﻗﻌﻲ ﻧﻔﺖ ﺧﺎم و ارزش واﻗﻌﻲ دﻻر ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﻴﺰان ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ 3- آﻳﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ در ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺖ ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻐﻴﻴﺮ در ارزش دﻻر ﻣﻲﮔﺮدد ﻳﺎ ﺑﺎﻟﻌﻜﺲ ؟ﺑﻪ ﻋﺒـﺎرت دﻳﮕـﺮ ﻛﺪام ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻋﻠﺖ ﻣﺘﻐﻴﺮ دﻳﮕﺮ اﺳﺖ و راﺑﻄﻪ ﻋﻠﻲ ﺑﻴﻦ اﻳﻦ دو ﻣﺘﻐﻴﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ؟ 4- در ﺻﻮرت وﻗﻮع ﻳﻚ ﺷﻮک ﺑﺮ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻧﺮخ ارز دﻻر و ﻳﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺖ، اﻳﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ آﻳﺎ دوﺑـﺎره ﺑﻪ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﻠﻨﺪﻣﺪت ﺧﻮد ﺑﺎز ﻣﻲﮔﺮدﻧﺪ؟ ﺳﺮﻋﺖ ﺗﻌﺪﻳﻞ ﭼﮕﻮﻧﻪ اﺳﺖ؟ ﻧﺘﺎﻳﺞ ذﻛﺮ ﺷﺪه در ﻗﺴﻤﺖ ﻗﺒﻞ، ﺟﻮاب ﻫﺮ ﻳﻚ از ﺳﺆاﻻت را ﺑﻪ وﺿـﻮح ﻣﺸـﺨﺺ ﻣـﻲﻛﻨـﺪ."
نرخ واقعی دلار چقدر است؟
یک کارشناس اقتصادی با بیان اینکه برمبنای یک روش اقتصادی نرخ واقعی ارز در اقتصاد ایران عددی بین ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است، گفت: در صورتی که تحولات سیاسی تاثیر مثبتی در رشد اقتصادی کشور داشته باشد، میتواند قدرت پول ملی را افزایش دهد.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، مهدی رباطی کارشناس اقتصادی در خصوص قیمت واقعی نرخ ارز در اقتصاد ایران گفت: نرخ ارز یکی از مهم ترین متغیرهای اقتصاد کلان است که اغلب کشورها در بحث تنظیم تجارت خارجی خود با یکدیگر برروی این موضوع جنگ ارزی دارند.
وی افزود: متغیر نرخ ارز تا حدود زیادی تنظیم کننده درآمدهای صادراتی کشورها و در واقع تنظیم کننده تراز تجاری و تراز پرداختی کشورها است. به همین دلیل دولتها روی متغیر نرخ ارز بسیار حساس هستند.
جدیدترین قیمت دلار و یورو در صرافی ملی | ۱۹ بهمن ۱۴۰۰
رباطی با بیان اینکه نرخ ارز یک متغیر مستقل در اقتصاد کشورها نیست، گفت: به عبارت دیگر شما نمیتوانید نرخ ارز را با سیاستهای دستوری مانند سایر متغیرهای مستقل در اقتصاد کلان(مثل نرخ بهره) مدیریت کنید. نمیتوان گفت که نرخ ارز کشور ما از این به بعد یک نرخ مشخص است.
وی در ادامه گفت: نرخ ارز یک متغیر وابسته است که اصلیترین عامل تاثیرگذار بر آن، بحث تورم و رشد اقتصادی است. به عبارتی هر چقدر که رشد اقتصادی افزایش، نقدینگی و تورم کاهش پیدا کند، به همین نسبت ارزش پول ملی نیز افزایش خواهد یافت.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: از سوی دیگر هر چقدر که یک کشور نرخ رشد اقتصادی پایین و حجم نقدینگی بالا داشته باشد، به همان نسبت شاهد افت ارز پول ملی خواهد بود.
نرخ واقعی ارز ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان است
وی در خصوص شیوههای تعیین نرخ ارز گفت: تعیین نرخ ارز یا ارزش حقیقی آن موضوع پیچیدهای است و کارشناسان در این موضوع اختلاف نظر دارند. در نتیجه شما به راحتی نمیتوانید یک رقم مشخص را برای نرخ ارز اعلام کنید. یک روش متداول برای محاسبه نرخ ارز در اقتصاد مقایسه قدرت برابری خرید سبد مشخصی است که در اقتصاد به آن PPT گفته میشود.
وی افزود: براساس این روش، نرخ ارزش واقعی دلار ارز با توجه به تورم کشورها و مقایسه قدرت خرید یک سبد مشخص بین دو کشور محاسبه میشود. محاسبات مختلف با سال پایههای مختلف اعداد گوناگونی را به ما میدهد اما اگر بخواهیم براساس این روش محاسبات را انجام دهیم و سال پایه را ۱۳۹۰ در نظر بگیریم، به نرخی بین ارزش واقعی دلار ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان میرسیم.
رباطی گفت: عددی که در حال حاضر دلار در آن قرار دارد، با توجه به نرخ رشد اقتصادی و تورم فعلی، یک نرخ متعادل است. یقینا اگر به همین شکل شاهد افزایش نقدینگی و به دنبال آن تورم باشیم، در سالهای آینده نرخ واقعی ارز افزایش خواهد یافت.
کاهش نرخ ارز باید در نتیجه افزایش رشد اقتصادی باشد
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه تحولات سیاسی یک بعد روانی دارد، گفت: از این جهت که جامعه انتظار دارد ارز بیشتری وارد کشور شود. بعد دیگر تاثیر آن بر اقتصاد کلان است. در صورتی که تحولات سیاسی تاثیر مثبتی در رشد اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی در کشور داشته باشد، میتواند قدرت پول ملی را افزایش دهد.
وی تاکید کرد: البته در صورتی که صرفا شاهد ورود مقداری ارز به کشور باشیم و در نهایت رشد اقتصاد قابل توجهی رخ ندهد، کاهش نرخ ارز موقتی خواهد بود.
وی گفت: در نتیجه بانک مرکزی به عنوان بازارساز بازار ارز کشور، نباید اجازه دهد که نرخ ارز دارای حباب منفی شده و به پایینتر از نرخ واقعی ارز سقوط کند؛ چرا که این اتفاق سبب منفی شدن حساب سرمایه، خروج سرمایه و خروج ارز از کشور خواهد شد. ضمن اینکه تولید ملی نیز به سبب افزایش واردات به شدت لطمه خواهد خورد.
ارزش واقعی سکه
هر ارزش واقعی سکه در روزهای مشابه هفته گذشته یعنی در تاریخ پنجشنبه 24 شهریور 1401 با رقم 129,061,000 ریال داد و ستد شده بود که مقایسه قیمت روز جاری با آن، بیانگر کاهش 1.2 درصدی یا 1,555,000 ریال ارزش واقعی سکه نسبت به هفته گذشته می باشد.
قیمت ارزش واقعی سکه نسبت به 3 ماه گذشته چقدر تغییر کرده است؟
هر ارزش واقعی سکه در روزهای مشابه سه ماه گذشته یعنی در تاریخ چهارشنبه 1 تیر 1401 با رقم 140,867,000 ریال داد ارزش واقعی دلار و ستد شده بود که مقایسه قیمت روز جاری با آن، بیانگر کاهش 9.48 درصدی یا 13,361,000 ریال ارزش واقعی سکه نسبت به سه ماه گذشته می باشد.
قیمت ارزش واقعی سکه نسبت به سال گذشته چقدر تغییر کرده است؟
هر ارزش واقعی سکه در روزهای مشابه سال گذشته یعنی در تاریخ دوشنبه 9 خرداد 1401 با رقم 138,795,000 ریال داد و ستد شده بود که مقایسه قیمت روز جاری با آن، بیانگر کاهش 8.13 درصدی یا 11,289,000 ریال ارزش واقعی سکه نسبت به سال گذشته می باشد
سود روزانه سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه چقدر برآورد میشود؟
در صورتی که دیروز بخشی از سرمایه خود را به ارزش واقعی سکه تبدیل کرده بودید این اقدام موجب کاهش سرمایه شما به میزان 0.03528 درصد می گردید.
سود سه ماهه سرمایه گذاری در ارزش واقعی سکه چقدر برآورد می شود؟
در صورتی که سه ماه پیش یعنی در تاریخ چهارشنبه 1 تیر 1401 بخشی از سرمایه خود را به ارزش واقعی سکه، تبدیل کرده بودید این اقدام موجب کاهش سرمایه شما به میزان 9.48 درصد می گردید.
سود سالانه سرمایه گذاری در ارزش واقعی سکه چقدر بوده است؟
در صورتی که یک سال پیش یعنی در تاریخ دوشنبه 9 خرداد 1401 بخشی از سرمایه خود را به ارزش واقعی سکه، تبدیل کرده بودید این اقدام موجب کاهش سرمایه شما به میزان 8.13 درصد می گردید.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به سکه سودمندتر بوده یا خیر؟
بله ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت سکه ، افزایش 5.4 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به بیتکوین سودمندتر بوده؟
خیر ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت بیت کوین ، کاهش 10.2 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
توضیح: بیتکوین یک ارز دیجیتال است که می توانید قیمت، نمودار، آرشیو و سایر دادهها و اطلاعات آن را از پروفایل بیتکوین مشاهده نمایید.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به شیبا سودمندتر بوده یا خیر؟
خیر ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت شیبا ، کاهش 16.66 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
توضیح: شیبا یک ارز دیجیتال است که می توانید قیمت، نمودار، آرشیو و سایر دادهها و اطلاعات آن را از پروفایل شیبا مشاهده نمایید.
گزارشات ارزش واقعی سکه
قیمت ارزش واقعی سکه روز گذشته (دیروز) چند بود؟
نرخ بازگشایی قیمت ارزش واقعی سکه در روز جاری چقدر بوده است؟
نرخ بازگشایی به نخستین نرخ ثبت شده در بازارها در معاملات روز جاری گفته می شود که امروز، این نرخ برای ارزش واقعی سکه برابر با 0 بوده است.
پایینترین قیمتی که در بازار امروز برای ارزش واقعی سکه به ثبت رسید چقدر بوده است؟
قیمت ارزش واقعی سکه نسبت به ماه گذشته چقدر تغییر کرده است؟
هر ارزش واقعی سکه در روزهای مشابه ماه گذشته یعنی در تاریخ دوشنبه 31 مرداد 1401 با رقم 120,409,000 ریال داد و ستد شده بود که مقایسه قیمت روز جاری با آن، بیانگر افزایش 5.89 درصدی یا 7,097,000 ریال ارزش واقعی سکه نسبت به ماه گذشته می باشد
قیمت ارزش واقعی سکه نسبت به 6 ماه گذشته چقدر تغییر کرده است؟
هر ارزش واقعی سکه در روزهای مشابه شش ماه گذشته یعنی در تاریخ دوشنبه 9 خرداد 1401 با رقم 138,795,000 ریال داد و ستد شده بود که مقایسه قیمت روز جاری با آن، بیانگر کاهش 8.13 درصدی یا 11,289,000 ریال ارزش واقعی سکه نسبت به شش ماه گذشته می باشد
بالاترین قیمت ارزش واقعی سکه تاکنون چقدر و در چه تاریخی بوده است؟
سقف قیمت به ثبت رسیده برای ارزش واقعی سکه برابر است با 147,199,000 ریال که در تاریخ یکشنبه 22 خرداد 1401 رقم خورده است.
سود یک ماهه خرید ارزش واقعی سکه چقدر بوده است؟
در صورتی که یک ماه پیش یعنی در تاریخ دوشنبه 31 مرداد 1401 بخشی از سرمایه خود را به ارزش واقعی سکه تبدیل کرده بودید این اقدام موجب افزایش سرمایه شما به میزان 5.89 درصد می گردید.
سود شش ماهه سرمایه گذاری در ارزش واقعی سکه چقدر برآورد می شود؟
در صورتی که شش ماه پیش یعنی در تاریخ دوشنبه 9 خرداد 1401 بخشی از سرمایه خود را به ارزش واقعی سکه تبدیل کرده بودید این اقدام موجب کاهش سرمایه شما به میزان 8.13 درصد می گردید.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به طلا سودمندتر بوده یا خیر؟
خیر ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت طلا ، افزایش 5.94 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به دلار سودمندتر بوده یا خیر؟
خیر ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت دلار ، افزایش 6.45 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به اتریوم سودمندتر بوده یا خیر؟
خیر ارزش واقعی دلار ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت اتریوم ، کاهش 14.87 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
توضیح: اتریوم یک ارز دیجیتال است که می توانید قیمت، نمودار، آرشیو و سایر دادهها و اطلاعات آن را از پروفایل اتریوم مشاهده نمایید.
آیا در یک ماهه اخیر، سرمایهگذاری در ارزش واقعی سکه نسبت به سولانا سودمندتر بوده است؟
خیر ، چرا که در بازه زمانی یک ماهه، قیمت سولانا ، کاهش 7.9 درصدی را تجربه کرده در حالیکه قیمت ارزش واقعی سکه ، 5.89 درصد افزایش داشته است.
توضیح: سولانا یک ارز دیجیتال است که می توانید قیمت، نمودار، آرشیو و سایر دادهها و اطلاعات آن را از پروفایل سولانا مشاهده نمایید.
ارزش واقعی دلار
اقتصاد هر کشوری ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک متعددی دارد که پایه و اساس تعیین سیاستهای اقتصادی آن کشور خواهند بود. تقریباً یک سال ارزش واقعی دلار است که با روی کار آمدن رئیسجمهور آمریکا ریسک سیستماتیک دیگری نیز به خصوص بر اقتصاد کشور حاکم شده است که صحبتهای اخیر وی در خصوص برجام بخش اعظم اخبار روزانه را به خود اختصاص میدهد.
اقتصاد هر کشوری ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک متعددی دارد که پایه و اساس تعیین سیاستهای اقتصادی آن کشور خواهند بود. تقریباً یک سال است که با روی کار آمدن رئیسجمهور آمریکا ریسک سیستماتیک دیگری نیز به خصوص بر اقتصاد کشور حاکم شده است که صحبتهای اخیر وی در خصوص برجام بخش اعظم اخبار روزانه را به خود اختصاص میدهد. در این میان یکی از مواردی که مورد توجه فعالان بازار و سرمایهگذاران است وضعیت آینده بازار ارز و قیمت تعادلی آن است. از یکسو برخی بر این باورند که دلار در حال حاضر در سطح تعادلی خود معامله میشود، بدین معنی که ارزش دلار با عرضه و تقاضا درست قیمتگذاری شده است. از سوی دیگر برخی معتقدند نرخ ارز به دلیل سیاستهای اقتصادی دولت در محدوده معین حفظ شده و ارزش واقعی آن بیشتر است. از اینرو در انتظار یک شوک اقتصادی و سیاسی هستند تا حباب منفی آن از بین رفته و ارزش دلار به سطح واقعی خود نزدیک شود.
در واقع روشهای متفاوتی برای محاسبه ارزش واقعی برابری ارزهای مختلف وجود دارد. اکثر این روشها به نوعی برگرفته از مفهوم شاخص برابری قدرت خرید (Purchasing Power Parity) یا ترکیب این روش با سایر شیوههای تحلیلی و محاسباتی است. در PPP به روش مطلق، نسبت هزینههای دو سبد کالای یکسان در دو کشور بر حسب پولهای ملی ارزش واقعی دلار و با لحاظ کردن وزنهای هزینه محاسبه شده که این نسبت معرف ارزش برابری آن دو واحد پولی خواهد بود، البته باید توجه داشت قیمتهای واقعی مبادلاتی ارز در بازار به علت شرایط خاص عرضه و تقاضا یا دخالتها و کنترلهای دولتی میتواند بیشتر یا کمتر از این شاخص باشد.
درباره تعیین ارزش واقعی برابری دلار و ریال، عوامل متعددی باعث میشود تا محاسبه شاخص PPP برای این دو واحد پولی با دشواری روبهرو شود که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
برای محاسبه این نرخ برابری ارز، نیاز به محصولات همانندی داریم که برای تمام کشورهای تحت مقایسه مورد استفاده عام داشته باشد. انتخاب این فهرست از محصولات مشکلترین و بحثبرانگیزترین موضوع در ساختار PPP است. انتخاب محصول یکسان به این جهت مهم است که در واقع PPP تفاوتهای سطح قیمت را اندازه میگیرد و تفاوتهای موجود در کیفیت محصول در نظر گرفته نمیشود.
مورد بعد این است که مطمئن باشیم واحد قیمتگذاری کالاها یا خدمات در تمام کشورهای مورد بررسی یکسان است. تهیه این فهرست نیز کار مشکلی است که بستگی به همگنی اقتصادی و مصرفی گروه کشورهای تحت مقایسه دارد. زیرا این امکان وجود دارد که محصولاتی که در فهرست تهیه شده، نماینده خوبی از اقلام مصرفشده در این کشور نباشد که این امر باعث ایجاد اریبی در مقایسهها شود. زیرا ممکن است کالای نوع A در هر دو کشور استفاده شود، اما ممکن است در یک کشور به عنوان یک کالای لوکس و در دیگری به عنوان کالای ضروری مورد استفاده قرار گیرد.
از اینرو به علت ارزش واقعی دلار وجود ساختارهای اقتصادی، مالی، تجاری و قانونی متفاوت در کشورهای ایران و ایالات متحده آمریکا و همچنین نبود همانندی کافی در اکثر سبدهای اقلام انتخابی مورد استفاده در دو کشور، نتایج این گزارش در دنیای واقعی قطعیت نخواهد داشت. همچنین متغیرهای مختلفی میتواند در یک محدوده زمانی بر کشور حاکم باشد که ارزش ارز را تحت تاثیر خود قرار میدهند. از جمله این متغیرها میتوان به جنگ، میزان بهرهوری و رشد اقتصادی آن کشور اشاره کرد که در نتیجه آنها نرخی را که برای تسعیر ارزها در طول زمان استفاده میشود متغیر خواهد کرد. در همین راستا برخی از تحلیلگران به درستی پیشنهاد میکنند مقایسه ریال با ارز کشورهایی که مبادلات بیشتری با ایران دارند ارجحیت دارد. با بیان نارساییهای گزارش حاضر، تاکید میشود گزارش پیش رو نتیجه یک تحلیل آماری و مبتنی بر اعداد است که ممکن است با مبالغ واقعی انحراف داشته باشد.
انتخاب سال پایه
شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی از سال 1315 تاکنون از سوی بانک مرکزی محاسبه و منتشر میشود و در طول زمان با توجه به تغییر سال پایه، دستخوش تغییرات متفاوتی بوده است. طی سالهای گذشته، به ترتیب سالهای 1315، 1338، 1348، 1353، 1361، 1369، 1376، 1383، 1390 و 1395 در محاسبات متغیرهای اقتصادی به عنوان سال پایه در نظر گرفته شدهاند1. این در حالی است که اخیراً با توجه به رشد قیمت نان و قیمت حاملهای انرژی در چند سال اخیر، سال 1395 به عنوان سال پایه و مبنای محاسبات قرار گرفت.
تعیین اینکه دلار در چه سالی به نرخ واقعی خود نزدیک بوده است مبهم است، به طوری که برای تایید آن باید دلار سالهای قبل را نیز بر مبنای یک سال پایه دیگر تخمین زد و از اینرو تعیین دلار واقعی و در نتیجه سال پایه واقعی به نظر کاملاً ذهنی است. اما با توجه به مواردی که در قسمت قبل به آنها اشاره شد در این گزارش سال پایه خاصی انتخاب نشده، بلکه 38 سال گذشته (از سال 1357 تا 1395)، هر سال به عنوان سال پایه فرض شده و نرخ تورم بر اساس آن سال پایه مفروض برآورد شده است، و نهایتاً نتیجه برآورد قیمت دلار به ازای هر کدام از سالها در جداول پیشرو ارائه شده است.
نرخ تورم
مساله دیگری که در محاسبات در نظر گرفته میشود، نرخ تورم سالانه ایران و آمریکاست. برای استخراج نرخ تورم سالانه ایالات متحده از آمارهای تورم رسمی اعلامشده (سایت U.S Inflation Calculator) استفاده شده است. در رابطه با تغییرات تورمی در ایران در بسیاری از سالهای مورد بررسی، به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شاخص تورم اعلامشده از سوی بانک مرکزی در بسیاری از مواقع دقیق نبوده است. در این میان به علت در دسترس نبودن اطلاعات کامل کالاها و خدمات مصرفی، اطلاعات هزینههای خانوار و وزنهای هزینه برای کلیه سالهای مورد بحث، امکان تجدید محاسبه نرخ تورم برای تکتک سالهای مذکور دشوار خواهد بود. از اینرو در محاسبات، علاوه بر تورم اعلامشده از مراجع رسمی، رشد حداقل حقوق و دستمزد اعلامشده از سوی وزارت کار (که دربرگیرنده تغییرات تورمی است) نیز استفاده شده است. با اینکه افزایش حقوق خود تابعی از تورم کشور است، با این حال سابقه تاریخی (از سال 1369 تا 1396) نشان میدهد روند افزایش حقوق در اغلب سالها نسبت به تورم همیشه با حفظ شکاف رو به پایین افزایش داده شده است. این در حالی است که به طور منطقی نرخ افزایش حقوق برای حفظ قدرت خرید مردم بوده و از اینرو حداکثر به اندازه نرخ تورم سالانه باید رشد کند. جدول زیر اختلاف رشد حقوق سالانه و تورم رسمی کشور را نشان میدهد.
آمارها نشان میدهد میزان حداقل حقوق با رشدی معادل 309 برابر، از 30 هزار ریال در سال 1369 (پس از پایان جنگ تحمیلی) به 9.299.310 ریال در سال 1396 افزایش پیدا کرده است. شاید در نگاه اول این میزان رشد این دیدگاه را به وجود آورد که سطح زندگی مردم طی این سالها افزایش یافته است، اما باید به این نکته توجه کرد که در اواخر 30 سال گذشته کیفیت زندگی مردم تغییر کرده و بهتر شده است. بدین معنی که اقلام غیرضروری و لوکس به سبد مصرفی خانوار اضافه شده که قدرت خرید آنها را تحت تاثیر خود قرار داده است. بدین ترتیب طی سالهای 1390 تا به الان شاهد کاهش رشد حقوق نسبت به تورم سالانه کشور بودیم که باعث شده قدرت خرید مردم نسبت به سالهای قبل از سال 90 کمتر شود. در مجموع هر چند شاخص حداقل حقوق معیار دقیقی از تغییرات تورمی نیست اما با فرض اینکه حداقل حقوق سالانه نتوانسته قدرت خرید مردم را در سطح سنوات قبل نیز حفظ کند، به نظر میرسد میتوان برای برآورد قیمتی دلار از آن استفاده کرد.
برآورد ارزش دلار
جدول زیر ارزش دلار را بر اساس سالهای پایه متفاوت از سال 1357 تا 1395 نشان میدهد.
همانطور که مشاهده میشود، ارقام برآوردشده از طریق تورم حداقل حقوق پایه، نوسان بیشتری در برآورد ارزش دلار (در سالهای مختلف مفروض) دارد. به طوری که حداقل سطح قیمت دلار 30 هزار ریال و حداکثر 260 هزار ریال برآورد شده است.
در کنار آن متوسط ارزش دلار برآوردشده طی پنج سال گذشته (بر اساس سال پایه 1390) از طریق تورم رسمی کشور حدود 40 هزار ریال و از طریق تورم حداقل حقوق پایه به طور متوسط حدود 44 هزار ریال برآورد شده است. در ادامه میزان انحراف استاندارد برای سالهایی که سال پایه یکسانی داشتهاند محاسبه شده است. به عنوان مثال سال 1361 به مدت هشت سال به عنوان سال پایه مدنظر قرار گرفته که انحراف معیار استاندارد سالهای مذکور محاسبه شده است. پس از آن سال 1369 به مدت هفت سال به عنوان سال پایه مدنظر قرار گرفته که شاخص انحراف استاندارد برای این مدت محاسبه شده است. نتایج محاسبات در نمودار یک نشان داده شده است. همانطور که مشاهده میشود انحراف استاندارد برای پنج سال گذشته به 5.200 ریال رسیده است.
جمعبندی
طبق اطلاعات آماری ارائهشده، بازه قیمتی 40 هزار ریال تا 44 هزار ریال (متوسط 10ساله منتهی به 1395) برای ارزش ریالی دلار برآورد شده است. در این میان سطوح قیمتی 60 هزار ریال و 100 هزار ریال نیز در میان ضرایب آماری مشاهده میشود که البته عوامل متعددی وجود دارند که میتواند مانع رسیدن قیمت حال حاضر دلار به این سطوح شود. بانک مرکزی ایران خط مشی تثبیت یا تغییر قیمت دلار به دور از هیجانهای سفتهبازی را دارد. یکی دیگر از عوامل موثر، سیاستهای دولتهای مختلف برای تعیین نرخ ارز است که از جمله عوامل مهم در تعیین نرخ ارز است. البته صنایع فعال کشور در حال حاضر ضعیف بوده و قدرت تحمل این شوک قیمتی را نیز نخواهند داشت. بدین ترتیب افزایش شتابی دلار به سطوح ذکرشده به ضرر جامعه تمام خواهد شد. با توجه به تمامی موارد ذکرشده در نتیجه رسیدن قیمت دلار به سطح قیمتی مذکور طی چند سال آینده نیز بعید به ارزش واقعی دلار نظر میرسد. مگر اینکه شرایط تحریمی شدیدی همانند سال 91 بر کشور حاکم شود و درآمدهای ارزی کاهش پیدا کند که در این صورت میتوان رشد شدید نرخ ارز را انتظار داشت.
با این حال عوامل متعددی افزایش قیمت دلار را تایید میکنند. از جمله آنها میتوان به مسافرتهای خارجی به واسطه نزدیک شدن به اربعین، پایان سال میلادی، و نیز پیشبینیها در خصوص تلاش برای تکنرخی شدن ارز، سیاستهای هیجانی دولت آمریکا و امثالهم اشاره کرد که در راستای افزایش سطح قیمت دلار خواهد بود. از اینرو میتوان انتظار داشت در نیمه دوم سال جاری افزایش قیمت دلار در بالای سطح 40 هزار ریال تثبیت شود.
علاوه بر دلایلی که در قسمت بالا بیان شد، باید این نکته را نیز مورد توجه قرار داد که دولت وقت کشور، تورم را یکی از مهمترین دستاوردهای خود میداند و تقریباً دور از ذهن است که سقف قیمتی نرخ ارز را باز بگذارد. البته با وجود اینکه تورم علت رشد دلار است اما در کوتاهمدت افزایش نرخ دلار نیز رشد تورم را در پی خواهد داشت.
نرخ واقعی دلار چگونه محاسبه میشود
دلار چه قیمتی دارد؟ آیا 2000 تومان فعلی قیمت واقعی این ارز بینالمللی است یا با توجه به بحثهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که بین مسافران مترو، تاکسی و اتوبوس رد و بدل میشود دلار سه هزار تومان به بالا را واقعی بدانیم؟
برای محاسبه نرخ برابری ارزها روشهای مختلفی وجود دارد؛ مبنای کالایی که بر اساس نرخ تورم کشورها محاسبه میشود، قدرت برابری خرید که در این روش میزان پول به کار گرفته شده برای یک سبد ثابت کالایی در چند کشور مورد مقایسه قرار گرفته و نرخ تبدیل محاسبه میشود، روش دیگر بر مبنای تراز پرداختهاست که مابهالتفاوت میزان ارز وارد و خارج شده به کشور را مبنا قرار داده و با حجم نقدینگی مقایسه میکند.
همه این روشها مبنای علمی داشته و قابل اثبات هستند ولی آنچه در بازار ارز شکل میگیرد ورای این ارقام است. بازار ارز در مبنای عرضه و تقاضا مانند هر کالای دیگری به تعیین نرخ میپردازد. اگر در طرف عرضه یا تقاضا انحصارگری وجود داشته باشد این نرخ البته قابل دستکاری است.
در اقتصاد ایران با توجه به سهم بالای دولت از اقتصاد در عمل طرف عرضه و تقاضا در انحصار دولت است. سهم صادرات غیرنفتی را اگر تصور کنیم همه توسط بخش غیردولتی صورت میگیرد. در نقطه اوج خود در سال 90 معادل 30 میلیارد دلار بوده و صادرات نفتی معادل 113 میلیارد دلار، بر این اساس سهم بخش غیردولتی در طرف عرضه این بازار زیر 20 درصد خواهد بود؛ آنهم عرضهای که با ضوابط بانکی به طور کامل در اختیار بانک مرکزی است.بنابراین با هر روشی که محاسبه ارز را بخواهیم بر مبنای علمی انجام دهیم در نهایت آنچه قیمت ارز را تعیین میکند توقع و توان بانک مرکزی و دولت خواهد بود. رییس کل بانک مرکزی چندی پیش در زمانی که به نظر میرسید دلار سیر نزولی پیدا کرده در مصاحبهای گفت مگر در پنج سال پیش قیمت کالاها پایین آمده که انتظار دلار یک هزار تومان را داشته باشیم. این نوع نگرش، تعیین قیمت بر مبنای تورم را نشان میدهد. اگر بخواهیم بر این اساس قیمت را محاسبه کنیم با در نظر گرفتن سالهای پایه متفاوت میتوانیم قیمتهای متفاوتی برای دلار محاسبه کنیم.
یکی از روشهای محاسبه نرخ ارز حقیقی، تعدیل نرخ ارز اسمی بر اساس مابهالتفاوت تورم داخلی و خارجی است. در این استدلال انتخاب سال مبنا از اهمیت راهبردی برخوردار است. بهترین زمان برای تعیین سال مبنا، سالی است که عرضه و تقاضای ارز بدون دخالت دلارهای نفتی تعیین شده باشد بنابراین با انتخاب سال 1340 و با فرض محاسبه مابهالتفاوت تورم داخل ایران با آمریکا طی 50 سال گذشته، نرخ حقیقی دلار در سالجاری حدود 820 تومان برآورد میشود. همواره وضعیت نرخ حقیقی ارز از مسایل مناقشهبرانگیز طی سالیان اخیر در بین برنامهریزان و صاحبنظران اقتصادی بوده است. یکی از روشهای محاسبه نرخ ارز حقیقی، تعدیل نرخ ارز اسمی بر اساس مابهالتفاوت تورم داخلی و خارجی است. در این استدلال انتخاب سال مبنا از اهمیت راهبردی برخوردار است و انتخاب سالهای مبنای متفاوت نتایج بسیار متفاوتی را به دنبال دارد. به عنوان مثال سطح عمومی قیمتها در ایران از سال 1340 تا ابتدای سال 1390 در یک دوره 50 ساله، 780 برابر شده و سطح قیمتها در کشور آمریکا با ارز خارجی دلار، 7/42 برابر شده است. بنابراین نسبت قیمتهای آمریکا به ایران طی دوره مورد نظر 105 برابر کاهش داشته است. چنانچه سال 40 را که در آن نرخ ارز اسمی معادل76 ریال بوده به عنوان سال مبنا انتخاب کنیم، یک محاسبه ساده نشان میدهد میزان نرخ ارز اسمی در سال 90 که نرخ ارز حقیقی در این سال را معادل سال مبنا قرار میدهد معادل 8190 ریال خواهد بود. به عبارت دیگر با لحاظ سال 40 به عنوان سال مبنا، قیمت 8190 ریالی ارز در سال 90، اثرات تورم در دو کشور را زدوده و نرخ ارز حقیقی را ثابت نگاه میدارد.
حال اگر به همین روش بر مبنای، مابه التفاوت نرخ جهانی تورم با تورم داخلی بخواهیم نرخ دلار را با پایه قرار دادن سال 80 که ارز در کشور تک نرخی شده، بخواهیم نرخ برابری ریال و دلار را محاسبه کنیم به قیمتی معادل 2884 تومان میرسیم. از سوی دیگر اگر بخواهیم مبنا را براساس قدرت برابری خریدی محاسبه کنیم نرخ دلار در سالجاری میلادی بر اساس محاسبه صندوق بینالمللی پول معادل 632 تومان خواهد بود.
این ارقام در حالی محاسبه میشود که آنچه واقعا در بازار قابل دسترسی بوده ارقام دیگری است، در سه ماهه نخست سالجاری قیمت هر دلار به طور متوسط به رقمی معادل 1759 تومان رسیده و نرخ رسمی بین بانکی معادل 1226 تومان است.همانطور که اشاره شد این تفاوت قیمتها بر اساس مدیریت ارزی بانک مرکزی و نحوه عرضه و مدیریت تقاضای ارز توسط دولت ایجاد میشود و البته همه این نرخها گویای رانت بخشهایی است که میتوانند از این نحوه مدیریت دولت سود ببرند.فاصله بین 2884 تا 1754 تومان در واقع تلاش دولت برای حمایت از مصرفکنندگان ایرانی ایجاد شده است و البته مابهالتفاوت بین 632 تومان تا 1226 تومان رانت دولت از محل انحصار درآمدهای نفتی و مدیریت بازار ارز است.مابهالتفاوت بین 1226 تومان تا 1759 تومان هم رانتی است که دولت در اختیار واردکنندگان قرار میگیرد به عنوان حمایت از صادرات ولی زیان آن در واقع از جیب مصرف کننده پرداخت میشود.
حال شما باید تصمیم بگیرید کدام نرخ را ترجیح میدهید ولی آنچه بازار به شما دیکته میکند با آنچه میخواهید حتما یکی نخواهد بود.
دیدگاه شما