دوره استراتژی کسب و کار


مراحل برنامه ریزی استراتژیک در سازمان
چگونه باید استراتژی‌ را تدوین و اجرا کرد؟

برنامه‌ریزی استراتژیک به معنای استفاده از ابزارهایی برای دستیابی به آرمان‌های سازمان است. در تمامی مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک، نه‌تنها به داشته‌ها، بلکه به خواسته‌ها و آرمان‌های سازمان نیز باید توجه نمود. مدیریت استراتژیک در سازمان، دارای افق بلندمدت و جامع‌نگر است. مدیریت استراتژیک درباره‌ شناسایی و توصیف استراتژی‌هایی بحث می‌کند که مدیران می‌توانند برای دستیابی به عملکرد بهتر و مزیت رقابتـی برای سازمان خود به‌ کار گیـرند. سازمانی دارای مزیت رقابتـی است که سودآوری آن بالاتر از میانگین سودآوری تمام شرکت‌های فعال در آن صنعت باشد.

چنانچه به مباحث مربوط به مدیریت استراتژیک علاقه‌مند هستید، توصیه می‌کنیم که این مقاله را تا انتها دوره استراتژی کسب و کار مطالعه نمایید و به فایل صوتی جناب آقای دکتر سپندارند، از اساتید برجسته دوره ‌MBA مرکز آموزش‌های کاربردی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران، گوش فرا دهید.

مفهوم برنامه‌ریزی استراتژِیک/ مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت استراتژیک عبارت است از برنامه‌ریزی برای تعیین اهداف و مقاصد سازمان و تجزیه‌ و تحلیل و ارزیابی مستمر تمامی نیازها و توانمندی‌های آن برای دستیابی به این اهداف و مقاصد.

تغییرات در محیط‌ کسب‌وکار، سازمان‌ها را ملزم می‌کند تا استراتژی‌های موفق خود را به طور مداوم ارزیابی کنند. فرایند مدیریت استراتژیک به سازمان‌ها کمک می‌کند تا وضعیت فعلی خود را تحلیل نمایند، استراتژی‌ها را مشخص کنند، آن‌ها را به کار گیرند و اثربخشی استراتژی‌های اعمال شده را تجزیه‌وتحلیل کنند. مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک، شامل پنج گام‌ اساسی است که بسته به محیط سازمان، در کاربرد و به‌کارگیری متفاوت هستند.

تاریخچه‌ای از مدیریت استراتژیک

از گذشته تا به امروز، روش‌ها و استراتژی‌های گوناگونی برای به‌کارگیری مدیریت استراتژیک در سازمان‌ها تدوین و اجرا شده و به‌مرور این روش‌ها دچار تغییر و تحول گردیده است. ریشه‌ مدیریت استراتژیک مدرن در دهه 1950 و 1960 میلادی شکل‌گرفته است؛ هنگامی که پیتر دراکر (Peter Drucker)، از متفکران برجسته حوزه مدیریت که از او به‌عنوان پدر علم مدیریت یاد می‌شود، با مطرح نمودن این سؤال که «کار اصلی ما چیست؟» باعث شد که سازمان برای بقا در آینده اهدافی تعیین کند و برای دستیابی به اهداف، استراتژی‌ها و راهبردهایی تدوین نماید و سپس این استراتژی‌ها را به مرحله‌ اجرا برساند. همچنین او، این ایده را عنوان کرد که هدف یک کسب‌وکار، جذب مشتری است و آنچه که مشتری خواهان آن است، تعیین‌کننده چیستی یک کسب‌وکار است و وظیفه اصلی مدیریت، جمع‌آوری منابع و توانمندسازی کارکنان، برای رسیدگی موثر به نیازها و ترجیحات در حال تکامل مشتریان است.

مزیت رقابتی، اصطلاحی که در سال 1957 توسط دانشمند جامعه‌شناس و حقوق‌دان، فیلیپ سلزنیک (Philip Selznick) معرفی شد، بر ایده شایستگی‌های اصلی و مزیت رقابتی در مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک متمرکز بود. این امر مقدمه‌ای بر ایجاد چارچوبی جهت ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک سازمان در رابطه با تهدیدها و فرصت‌های موجود در محیط خارجی آن شد که نهایتاً منجر به خلق ماتریس SWOT توسط آلبرت هامفری (Albert Humphrey) در دهه 60 میلادی شد.

در دهه 80 میلادی نیز یکی از اساتید مدرسه‌ کسب‌وکار هاروارد (HBS) به نام تئودور لویت (Theodore Levitt)، استراتژی متفاوتی که متمرکز بر مشتری، به‌جای تولید بود، ارائه داد.

مراحل برنامه ریزی استراتژیک کدام‌اند؟

به‌طورکلی، مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک در سازمان‌ها فرایند واحدی دارد و هر سازمانی به دنبال تعیین اهداف و راه دستیابی به اهداف و در نهایت ارزیابی عملکرد خود در محقق نمودن اهداف است. مراحلی که برای فرایند مدیریت استراتژیک ذکر می‌شود، عبارت‌اند از؛

  • ارزیابی مسیر استراتژیک کنونی سازمان

برای تدوین یک برنامه استراتژیک و برنامه‌های بلندمدت سازمان، می‌بایست در ابتدا از وضعیت کنونی شرکت و مسیر استراتژیک آن مطلع باشیم. بدون داشتن اطلاعات کافی نمی‌توان در مورد نقاط ضعف و قوت سازمان و نیز تهدیدها و فرصت‌های موجود در صنعت، تحلیل درستی داشت و مسلما در دیگر مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک به مشکل خواهیم خورد.

  • شناسایی و ارزیابی نقاط ضعف و قوت داخلی و تهدیدها و فرصت‌های خارجی

کاری که امروزه سازمان‌ها برای تحلیل عوامل بیرونی و درونی خود در برنامه‌ریزی استراتژیک انجام می‌دهند، عموماً مشابه یکدیگر است. بخش مدیریت استراتژیک سازمان در ابتدا نظرات اعضای عالی‌رتبه سازمان و تصمیم‌گیرندگان را در مورد نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصت‌ها و تهدیدهای احتمالی که ممکن است در شرکت و صنعت موجود باشد و به ذهن آن‌ها می‌رسد، دریافت می‌کند. سپس با بررسی و مقایسه این نظرات با داده‌های موجود و اطلاعاتی که در دست دارد، نقاط ضعف و قوت و فرصت‌ها و تهدیدهای احتمالی را تعیین و ارزیابی می‌کند.

ارزیابی هر یک از این عوامل نیاز به ابزار سنجش دارد. ابزار مدیریت استراتژیک برای این کار، استفاده از ماتریس‌های تحلیل عوامل درونی (IFE) و عوامل بیرونی (EFE) می‌باشد. فرایند انجام این کار بدین شکل است که پس از تعیین این عوامل، برای هر یک از آن‌ها وزن و ضریبی تعیین می‌شود که بیانگر درجه‌ اهمیت آن عوامل برای سازمان است و مجموع ضرایب داده شده به این عوامل در هر ماتریس برابر یک خواهد بود. سپس به این عوامل نمراتی از یک تا چهار داده می‌شود. مفهوم این نمرات این است که هرچه بیشتر باشد، این عوامل در وضعیت مطلوب‌تری قرار دارند؛ به‌این‌ترتیب که نمره یک به معنای خیلی بد، نمره‌ دو به معنای بد، نمره سه به معنای خوب و چهار به معنای خیلی خوب است. در نتیجه به نقاط قوت و فرصت‌ها فقط اعداد سه و چهار و به نقاط ضعف و تهدیدها فقط اعداد یک و دو نسبت داده می‌شود. در نهایت با ضرب کردن وزن عامل در نمره‌ مربوط به آن، عدد نهایی به دوره استراتژی کسب و کار دست می‌آید که نمره نهایی هر عامل است و مجموع تمام نمرات نهایی همه عوامل در ماتریس IFE بیانگر قدرت شرکت و در ماتریس EFE بیانگر جذابیت صنعت است. به این معنا که هرچه عدد به چهار نزدیک‌تر باشد، مطلوب‌تر و هرچه به یک نزدیک‌تر باشد نامطلوب‌تر است.

  • تعیین اهداف در برنامه ریزی استراتژیک

در این مرحله با بهره‌گیری از ماتریس SWOT (Strength, Weakness, Opportunity, Threat)، پس از بررسی و تحلیل عوامل درونی و بیرونی، چندین راهکار و استراتژی برای استفاده بهینه و به‌موقع از فرصت‌ها و نقاط قوت و تقویت یا تقلیل نقاط ضعف تدوین و ارائه می‌شود. روش تحلیل SWOT به این صورت است که عوامل درونی و بیرونی تعیین شده در دو ماتریس IFE و EFE را به‌مانند شکل زیر نوشته، و انواع استراتژی‌های SO، ST، WO، WT را برای این عوامل تعیین می‌کنیم.

به‌طورکلی در این روش، ما به دنبال تعیین همه‌ استراتژی‌های ممکن برای بهره‌گیری از عوامل درونی و بیرونی هستیم تا بتوانیم موفقیت آینده‌ سازمان را تضمین کنیم. ماتریس SWOT تنها استراتژی‌های پیش‌رو در کسب‌وکار را به ما نشان می‌دهد، اما اینکه کدام‌یک را باید انتخاب و عملیاتی کرد، با طی مراحل بعد مشخص می‌شود.

برای اینکه بدانیم که در مراحل بعدی برنامه‌ریزی استراتژیک کدام دسته استراتژی‌های تهاجمی، رقابتی، محافظه‌کارانه و یا تدافعی را انتخاب کنیم، باید از ماتریس داخلی خارجی (IE) و یا ماتریس گروه مشاوران بوستن (BCG) بهره جویید.

این ماتریس دو محور عمودی و افقی دارد که آن را به چهار بخش تقسیم نموده است. محور عمودی بیانگر سهم نسبی در بازار (ناشی از نقاط قوت یا ضعف) می‌باشد که این سهم نسبی در حقیقت نسبت سهم بازار شرکت به سهم بازار بزرگ‌ترین رقیب و عدد آن بین صفر تا یک است و محور افقی بیانگر نرخ رشد فروش (ناشی از جذابیت صنعت) است که می‌تواند عددی بین 20- تا 20+ اختیار کند و عدد صفر در مرکز قرار دارد. باتوجه‌به این دو متغیر، جایگاه شرکت در این ماتریس مشخص خواهد شد.

این روش که به‌عنوان روش جنرال الکتریک یا شبکه برنامه‌ریزی استراتژیک کسب‌وکار نیز شناخته می‌شود، ابزار دقیقی است که در کلیه مراحل برنامه‌ریزی استراتژیک کاربرد دارد. ماتریس داخلی – خارجی دارای دو بعد عمودی و افقی می‌باشد که هرکدام به سه بخش ضعیف، متوسط و قوی تقسیم شده است و ماتریس مجموعاً نه بخش دارد. محور افقی ماتریس، نمایانگر عوامل داخلی و محور عمودی نمایانگر عوامل خارجی است.

باتوجه‌به نمراتی که در ماتریس‌های IFE و EFE به این عوامل داده شد، بخش ضعیف در ماتریس داخلی – خارجی، نمره 1 تا 1.99 ، بخش متوسط نمره 2 تا 2.99 ، و بخش قوی نمره‌ 3 تا 4 را شامل می‌شود، بدین صورت که به طور مثال اگر نمره نهایی عوامل داخلی شرکتی 2.5 باشد، در بخش متوسط ماتریس داخلی و خارجی جای می‌گیرد.

پس از این بخش‌بندی‌ها، 9 قسمت به‌صورت شکل زیر خواهیم داشت؛

Strategic planning

چنانچه پس از تشکیل ماتریس داخلی – خارجی، در بخش‌های سبزرنگ قرار داشته باشیم، استراتژی‌های ما استراتژی‌های تمرکز و یکپارچگی جهت رشد و توسعه خواهد بود.

قرارگیری در مناطق زردرنگ، به معنای این است که باید استراتژی‌هایی را به اجرا درآوریم که بتواند وضع موجود را حفظ نماید؛ همانند استراتژی‌های توسعه محصول و رسوخ در بازار.

اما مفهوم قرارگیری در بخش‌های قرمز، این است که باید استراتژی تدافعی (مثل کاهش و واگذاری و انحلال) در پیش گرفت.

  • اجرای برنامه استراتژیک و ارزیابی عملکرد

پس از تدوین و انتخاب استراتژی باید زمینه‌ اجرا و سپس ارزیابی آن را فراهم نمود. گذر از مرحله‌ تدوین و برنامه‌ریزی استراتژیک و قرارگیری در مرحله اجرای آن، مستلزم تغییر در مسئولیت‌ها است. به این معنا که مسئولیت از عهده استراتژیست‌ها برداشته می‌شود و به مدیران بخش‌ها و واحدهای عملیاتی محول می‌شود. این جابه‌جایی مسئولیت سبب ایجاد مشکلاتی در مرحله‌ اجرای استراتژی خواهد شد؛ بنابراین نیاز است که مسئولان بخش مدیریت استراتژیک سازمان، در مرحله‌ اجرا نیز مشارکت داشته باشند.

دوره تخصصی مدیر عامل حرفه ای دانشگاه تهران

با توجه به تغییرات سریع محیطی و از جمله تغییرات تکنولوژیک، نیاز هست مدیران ارشد راس سازمان، به دنبال دانش تخصصی مدیریت و رهبری سازمان باشند و به نگرش سنتی حاکم بر جامعه متکی نباشند. تمرکز دوره مدیر عامل حرفه ای به صورت تخصصی بر روی استراتژی های سازمان در رسیدن به اهدافش، تعامل بخش‌های مختلف سازمان، نحوه مذاکرات تجاری، مارکتینگ و برندسازی، فرآیندهای منایع انسانی و در نهایت سبک‌های نوین رهبری است.

در این دوره، استراتژی و جایگاه استراتژی در کسب و کار حائز اهمیت است و به جایگاه مدیرعامل کمک می‌کند تا درک بهتری از کارکرد استراتژی در کسب و کار خود داشته باشد. در مقاله‌ی هفت نکته‌ی غافل‌گیرکننده برای کسانی‌ که به تازگی مدیرعامل شده‌اند در مجله‌ هاروارد بیزینس ریویو (HBR) در سال 2004، اشاره شده است کسانی که به تازگی و برای نخستین بار در جایگاه مدیرعامل قرار می‌گیرند، با شگفتی‌هایی روبرو می‌شوند که هرگز انتظار آن را نداشته‌اند. این شگفتی‌ها هم برای آن‌هایی که قبلاً در همان سازمان مشغول به کار بوده‌اند و هم کسانی که از بیرون سازمان آمده‌ و به مدیرعاملی منسوب شده‌اند، وجود دارند.

دوره آموزشی استراتژی‌های مالی کسب‌وکار

دوره آموزشی استراتژی‌های مالی کسب‌وکار با هزینه 3200000 ريال توسط موسسه گروه مالی شریف برگزار می گردد. دوره بعدی قرار هست بزودی شروع شده و به مدت 8 ساعت ادامه یابد. این دوره در شهر تهران و به نشانی خیابان آزادی، روبروی استاد معین، بلوار شهید اکبری، بلوار شهید صالحی، کوچه گلستان، پلاک ۱۱ برگزار خواهد گردید

مدت: 8 ساعت

مکان: تهران - خیابان آزادی، روبروی استاد معین، بلوار شهید اکبری، بلوار شهید صالحی، کوچه گلستان، پلاک ۱۱

در چالش های کنونی کسب و کار، سرعت تصمیم گیری از اهمیت بالایی برخوردار است. به منظور افزایش سرعت تصمیم گیری لازم است تا اثرات مالی این تصمیمات راهبردی بر وضعیت کلان کسب و کار سنجیده و رصد شود. این دوره در پی آن است که استراتژی های مالی کسب و کار را به عنوان ابزار تصمیم گیری سریع معرفی و تشریح نماید.
مخاطبان:
مدیران و کارشناسان شرکت‌های تولیدی، خدماتی و بازرگانی
مدیران و کارشناسان شرکت‌های هلدینگ و مادر تخصصی
مهندسین و دانشجویان واحدهای فنی و عملیاتی شرکت‌های بورسی
مدیران و اعضای کانون‌ها و انجمن‌های تخصصی و صنفی
مدیران و موسسین شرکت‌های دانش‌بنیان و فناوری
کلیه اصناف و فعالین اقتصادی بخش خصوصی
سازمان‌ها و موسسات دولتی
سرفصل‌ها:
ایجاد ارتباط بین استراتژی سازمانی و استراتژی های مالی
انواع استراتژی های کسب و کار
برنامه ریزی مالی بنگاه اقتصادی
تجزیه تحلیل فرآیندهای مالی کسب و کار
تجزیه تحلیل قدرت تطابق پذیری بنگاه اقتصادی در شرایط عدم اطمینان
تحلیل رشد و مدل های دوره استراتژی کسب و کار رشد کسب و کار
استراتژی های توسعه کسب و کار (ادغام و تملیک، PRIVATE EQUITY)
مدیریت استراتژیک نقدینگی و وجه نقد آزاد

هزینه: 3,200,000 ريال

دوره آموزشی دوره آموزشی استراتژی‌های مالی کسب‌وکار جهت ارتقا سطح مهارت استراتژی مدیریت ریسک نقدینگی ، استراتژی مالی ، برنامه ریزی استراتژیک ، تصمیمات راهبردی ، استراتژی کسب‌وکار ، تحلیل رشد ، توسعه کسب و کار ، مدل توسعه کسب و کار ، Private Equity ، ادغام و تملیک ، وجه نقد آزاد ، برنامه‌ریزی مالی ، موثر خواهد بود. ضمنا این دوره برای مشاغل مدیر شرکت‌ تولیدی ، کارشناس شرکت‌ تولیدی ، مدیر شرکت خدماتی ، کارشناس شرکت خدماتی ، مدیر شرکت بازرگانی ، کارشناس شرکت بازرگانی ، کارشناس حسابداری ، کارشناس شرکت دانش بنیان ، مدیر شرکت دانش بنیان ، کارشناس مالی ، مدیر مالی ، توصیه می گردد. دانشجویان رشته های مدیریت مالی ، حسابداری ، نیز می توانند در این دوره حضور بهم رسانند

برای اطلاع از تاریخ برگزاری فرم رزرو صندلی را تکمیل فرمایید تا با شما تماس بگیریم

رزرو صندلی ارسال نظر

اگر شما مالک یک شرکت دانش‌بنیان بوده و یا از کارکنان یک شرکت دانش‌بنیان هستید، لطفا نام کامل شرکت و شناسه ملی شرکت دانش بنیان را وارد نمایید. لازم به ذکر است فقط دوره‌های آموزشی موسسات ذکرشده در این صفحه مشمول تخفیف شرکت‌های دانش‌بنیان میگردند

دوره های آموزشی BPMN,BPM و انواع BPMS ها

ضرورت برنامه ریزی استراتژیک

بسیاری از کسب و کارهای کوچک و متوسط کشور ما بصورت کاملاً سنتی اداره و مدیریت میشوند . این کسب و کارها بعضاً موفق نیز هستند منتها این نکته مهم را در نظر بگیرید که اگر آنها بصورت صحیح و علمی مدیریت شوند، میتوانند چندین برابر موفق باشند. در واقع کسب و کارهای متوسط و کوچک در کشور ما سقف پیشرفت شان خیلی بلند نیست.

یکی از مهم ترین حلقه های مفقوده در مدیریت اینگونه بنگاه ها در کشور ما برنامه ریزی است. به ویژه برنامه ریزی کلان و در سطح بنگاه که به اصطلاح برنامه ریزی راهبردی یا برنامه ریزی استراتژیک اتلاق میگردد. یک ضرب المثل مشهور ژاپنی می گوید: هنگامی که شما از تشنگی می میرید خیلی دیر است که در مورد حفر چاه فکر کنی. پایه این نوع مدیریت بر اساس میزان درک مدیران از شرکت های رقیب، بازارها ؛ قیمت ها، توزیع کنندگان، دولت ها و تمام کسانی است که به نوعی با آن سازمان در ارتباط هستند.

تعریف مدیریت استراتژیک چیست؟

اگر بخواهیم بطور خیلی لاصه مدیریت استراتژیک را تعریف کنیم باید بگوییم مدیریت استراتژیک مجموعه تصمیم ها و اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلند مدت یک شرکت را تعیین می کند.مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل. بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد.

فرآیند مدیریت استراتژیک

فرآیند مدیریت استراتژیک را می‌توان به چهار مرحله تقسیم کرد:

  • تحلیل وضعیت
  • تدوین استراتژی
  • اجرای استراتژی
  • ارزیابی استراتژی

در این مطلب ۷ دلیل ذکر میکنیم که بر اساس آنها باید نسبت به انجام برنامه ریزی استراتژیک اقدام کنید.

  • تشدید رقابت داخلی و خارجی. در این شرایط لزوم آینده نگری و محیط نگری بیش از پیش احساس میشود که این دو مقوله از ارکان اصلی برنامه ریزی استراتژیک است.
  • با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامه‌ای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس می‌شود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست.
  • برنامه ریزی استراتژیک در سطح شرکتی معمولاً آماده سازی جهت بهره گیری از فرصت های آینده و مواجهه با خطرات و روند بازار است.
  • برنامه ریزی استراتژیک با کاهش هزینه ها، افزایش انگیزه کارکنان، مقابله با تهدیدات یا بهتر شدن، تبدیل تهدید ها به فرصت ها، پیش بینی احتمال روند بازار و بهبود کلی عملکرد یاری رسانی می کنند.
  • در برنامه ریزی استراتژیک اطمینان حاصل میشود که چالش های خارجی مورد توجه قرار گرفته و شرایط نامساعد حل می شود و تهدیدات مورد بررسی قرار می گیرد تا آنها را به فرصت های احتمالی تبدیل کنند
  • برنامه ریزی استراتژیک بنگاه را با یک استراتژی واحد با استفاده از هدف های روشن هماهنگ می سازد.
  • بسیاری و تقریباً اکثر بنگاه های اقتصادی پیشرو با ابعاد دوره استراتژی کسب و کار مختلف (متوسط، بزرگ و کوچک) برنامه ریزی استراتژیک انجام داده اند.

این نکته مهم را در نظر داشته باشید که معمولاً انجام برنامه ریزی استراتژیک را پروژه ای بزرگ و پیچیده جلوه میدهند. در حالی که واقعاً اینطور نیست.

شما خودتان هم میتوانید برنامه ریزی استراتژیک برای خود انجام دهید.

برای این منظور یک وبینار مفید برگزار خواهیم کرد و در آن به شما آموزش میدهیم که چگونه خودتان بتوانید بدون صرف هزینه زیاد برای کسب و کار خود برنامه ریزی استراتژیک تهیه کنید.

تحلیلگر کسب و کار

همیشه در دنیای کسب و کار مدیران به تغییرات زیادی سر و کار دارند و مواجه و مدیریت این تغییرات یکی از دغدغه‌های همیشگی آن‌ها است.

کنترل و پایش استراتژی

رویکردهای سنتی در پی کنترل نتایج واقعی با استانداردها است. پس از انجام کار، مدیر آن را ارزیابی کرده و از کنترل و ارزیابی استراتژی ها به عنوان درون داد کنترل فعالیت های آینده استفاده می کند. اگرچه این رویداد جایگاه خود را دارد ؛ لیکن برای کنترل و ارزیابی استراتژی ها مناسب نیست. در انتظار پایان یافتن استراتژی باقی ماندن، غالبا ۵ سال یا بیشتر طول می کشد، در این مدت تغییرات بسیاری رخ می دهد که بر موفقیت های نهایی استراتژی تاثیر عمده ای دارند. بنابر این مفاهیم و رویکردهای مرسوم کنترل باید برای تبدیل کنترل های استراتژیک، که کنترل و ارزیابی استراتژی ها ی بلند مدت را در بر می گیرد، تعدیل یا تعویض شوند.

تدوین سند استراتژی

استراتژی نیاز حیاتی هر کسب ‌و کار است. هر شرکتی برای آغاز مسیر جدیدی که انتخاب کرده و حرکت به سمت ناشناخته‌های آن، نیازمند نقشه‌ راهی است که آن را استراتژی می‌نامیم.

دوره هوش تجاری

دوره هوش تجاری (BI) برای مدیران

شما می‌آموزید چگونه استراتژی شرکت خود را ارزیابی کنید و نتیجه بگیرید که مسیر را به درستی در راستای اهدافتان طی می‌کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.