«پول با نشستن به دست میاد نه معاملهگری!»
۱۰ اشتباه رایج در معاملات ارزهای دیجیتال که باعث ورشکستگی شما می شود
بازار ارزهای دیجیتال با موانع بسیار کمی برای ورود روبروست، به این معنی که هر کس با اتصال به اینترنت ، تلفن هوشمند یا رایانه و اندکی سرمایه برای شروع می تواند از لحاظ تئوری تبدیل به یک معامله گر شود. متأسفانه ، اکثر مبتدیان سخت می آموزند و ورشکسته می شوند. در اینجا ۱۰ اشتباه رایج را که توسط معامله گران صورت می گیرد را به شما معرفی می کنیم که باید حتما از آنها دوری جست.
۱٫ شروع به کار با پول واقعی
هیچ دلیلی وجود ندارد که یک معامله گر مبتدی زمانی که منابعی برای انجام مبادلات شبیه سازی شده وجود دارد، از پول واقعی برای ورود به بازار و کسب تجربه در ابتدای کار استفاده کند. هر کس که تمایل دارد تا به یک معامله گر حرفه ای تبدیل شود، ابتدا باید بتواند سیستمی مبتنی بر مجموعه ای از دستورالعمل های ساده برای ورود، خروج و مدیریت ریسک سرمایه خود تهیه کند. این کار نباید با پول واقعی انجام شود. در ابتدا از پلتفرم هایی که مبادلات را شبیه سازی می کنند استفاده کنید.
۲٫ انجام مبادلات بدون در نظر گرفتن حد ضرر (stop loss)
معامله گران مبتدی به هنگام انجام معاملات، احساسی عمل می کنند، که این عمل، خودداری آنها از پذیرش ضرر را نشان می دهد. اساسی ترین مهارتی که یک معامله گر باید از آن برخوردار باشد، توانایی پذیرش ضرر و حرکت به سمت مبادله بعدی است. عدم انجام این کار دلیل اصلی ضرر معامله گران است. یک حد ضرر برای خود تعیین کنید و که بازار برخلاف میل شما بود،، آن را تغییر ندهید ، زیرا این رفتار، احتمالاً باعث ضرر بیشتر شما می شود.
۳٫ عدم حفظ تعادل
معامله گران موفق یک سبد متعادل از سرمایه های خود ایجاد کرده و آن را حفظ می کنند. برای مثال نویسنده این مقاله عنوان می کند که فقط ۱۰ درصد از سرمایه خود در ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کرده است که ۷۰ درصد از این سرمایه، مربوط به سرمایه گذاری بلندمدت بوده که بخش اعظم آن به نگهداری بیت کوین اختصاص پیدا کرده است. ۱۵ درصد دیگر از این سرمایه نقدینگی و ۱۵ درصد برای انجام مبادلات است. وی می گوید: من فقط با ۱۵ درصد از سرمایهی خود مبادله می کنم و سرمایه گذاری من برای ارزهای دیجیتال تنها ۱۰ درصد از کل سرمایه ام را تشکیل می دهد.
ایجاد توازن دوباره، فرآیند بازگشت به سرمایه قبلی و تخصیص سرمایه به دارایی هدف، بر اساس برنامهی ویژهی سرمایه گذاری است. ایجاد دوباره توازن دشوار است، زیرا ممکن است شما را مجبور به فروش کلاس دارایی هایی کند که عملکرد خوبی دارد و دارایی هایی با عملکرد بد را بخرید. این کار این اقدام متعارف برای بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی بسیار دشوار است.
۴٫ تبدیل شدن به یک معامله گر بازنده
سرمایه گذاری و تجارت متفاوت هستند. سرمایه گذاران یک میانگین سرمایه نزولی را در یک دارایی کاملا سالم و با در نظر گرفتن یک افق زمانی بلندمدت، در نظر می گیرند. اما معامله گران میزان ریسک و ضرر خود را در مبادلات تعیین می کنند. زمانی که آنها به حد ضرر می رسند، مبادله را تمام کرده و باید به سراغ دارایی دیگری بروند. هرگز به عنوان یک معامله گر، به سراغ استراتژی میانگین ضرر (average down) نروید.
۵٫ عدم ثبت وقایع و جزئیات مبادلات
معامله گران موفق برای خود برنامه دارند. بخشی از مبادلات با برنامه این است که خود را مسئول اقدامات خود بدانید. تنها راه برای انجام این کار، ثبت جزئیات یک مبادله است. این بهترین روش برای یادگیری و جلوگیری از تکرار اشتباهات در تجارت است. یک دفتر برای این منظور تهیه کرده و به آن رجوع کنید. روند فکری، وضعیت انجام مبادلات احساسی و نتایج مبادلات خود را در آن ثبت کنید. این کار فوق العاده به شما کمک خواهد کرد.
۶٫ بیشتر از حد توان ریسک کردن
در بازار ارزهای دیجیتال، افراد در صورت قرار گرفتن در مکان مناسب و در زمان مناسب به این ایده میرسند که روش زندگی خود را به منظور کسب پول تغییر دهند. در نتیجه همهی سرمایه خود را به ارزهای دیجیتال اختصاص می دهند و با قرار دادن همه سرمایهی خود به چیزی که مانند یک بلیط قرعه معاملات کورکورانه کشی است، ریسک می کنند.
۷٫ کمبود سرمایه
به قول معروف، برای کسب پول، پول لازم است. بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی، با این تصور که در خانه بر روی مبل می نشینند و کسب درآمد می کنند، وارد بازار شده اند. این تصوری کاملا اشتباه است، مگر این که قبلا سرمایه ای قابل توجه برای انجام مبادلات داشته باشید.
معامله گری که می خواهد حرفه ای باشد باید بتواند کل زندگی خود را از طریق انجام مبادلات پشتیبانی کند. به این معنی که سود وی از انجام مبادلات بتواند هزینه های زندگی را تامین کند، بدون این که نیاز باشد به سرمایه اصلی خود دست بزند. در بیشتر نقاط جهان این سرمایه باید حدود ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار برای انجام مبادلات باشد تا بتواند سود ماهیانه ۱۰ درصدی را به همراه داشته باشد.
در واقعیت، دستیابی به این موقعیت بسیار دشوار است. در نتیجه بسیاری از معامله گران مبتدی هنگامی که معاملاتشان بازده مورد انتظار آنها را ندارد و با واقعیت مواجه می شوند، تحت فشار زیادی قرار می گیرند.
۸- استفاده از اهرم یا لوریج
این کار را نکنید. طبق یک گفته معروف در فضای سرمایه گذاری، اهرم مانند یک شمشیر دو لبه است، زیرا هم می تواند بازده معاملات سود آور را افزایش دهد و هم می تواند ضرر و زیان انجام یک معامله را تشدید کند. اهرم فقط باید توسط معامله گران حرفه ای استفاده شود که سال ها سودآوری داشته اند. هیچ راه مطمئن تر و سریعتری از اهرم برای از دست دادن سرمایه وجود ندارد.
۹٫ عمل به الگوی معاملات و شاخص هایی که به روشنی قابل درک نیست
معامله گران مبتدی در تجزیه و تحلیل فنی وحشتناک عمل می کنند. آنها غالبا الگوهایی که در واقع در نمودار وجود ندارد و یا بر اساس برداشت های اشتباه و نادرست از نمودار اتخاذ شده، عمل می کنند. معامله گران مبتدی باید یک سیستم ساده برای مبادلات خود داشته باشند و از تصمیم گیری بر اساس الگوها یا شاخص هایی که آنها را درک نمی کنند، خودداری کنند. با بررسی سطوح حمایت و مقاومت یا شاخص هایی واضح و قابل فهم مثل میانگین متحرک نمایی شروع کنید.
۱۰٫ عمل کردن مانند دیگران
یک اشتباه رایج دیگر که بین معامله گران مبتدی رایج است، تقلید کورکورانه از عملکرد دیگران است. به این ترتیب آنها در نهایت مبلغ زیادی را از دست می دهند یا به دلیل فوموی ایجاد شده در یک ارز، ضرر می کنند. معامله گران باتجربه عادت دارند هنگامی که خیلی شلوغ می شود از مبادله خود خارج شوند. معامله گران مبتدی ممکن است در موقعیت مبادله خود حتی زمانی که در ضرر هستند، برای مدتی طولانی باقی بمانند. معامله گران مبتدی همچنین ممکن است به دلیل عدم اعتماد به نفس در مواقع لزوم، خلاف نظر عموم عمل کنند.
همانطور که قبلاً مورد بحث قرار گرفت، بیشتر معامله گران ارزهای دیجیتال کورکورانه، افراد غریبه را در توییتر دنبال می کنند. به این ترتیب سرمایه ای را که به سختی کسب کرده اند، به راحتی از دست می دهند. به ویژه توسط افرادی که احتمالا شما را برای کسب سود خود، ترغیب به سرمایه گذاری در یک دارایی می کند.
سخن پایانی
تجارت و انجام مبادلات سخت است. اما اگر به درستی از سرمایه استفاده شود و اقدامات اساسی را برای یادگیری مبادلات و مدیریت ریسک انجام دهید، می توانید موفق شوید و سود زیادی را به دست آورید. نکته اصلی داشتن یک برنامه است. مهم نیست چه اتفاقی می افتد، به برنامه خود عمل کنید.
اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) ارز دیجیتال دشوار است! حتی اگر برای مدت کوتاه ترید کرده باشید، میدانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در واقع، هیچ معاملهگری نمیتواند از ضرر کردن اجتناب کند؛ حتی معاملهگران با تجربه که صرفا مرتکب خطاهای کمتری میشوند. بهترین معاملهگران تحلیل تکنیکال، همیشه ذهنی باز، منطقی و آرام دارند؛ آنها معاملات کورکورانه درک خوبی از استراتژیهای معاملاتی داشته و با استفاده از آن به خواندن روند بازار ادامه میدهند.
این همان کاری است که شما برای موفق شدن در تحلیل تکنیکال بازار باید انجام دهید! اگر این مهارتها را در خود توسعه دهید، میتوانید با مدیریت ریسک و تجزیه و تحلیل اشتباهات، بر اساس نقاط قوت خود ترید کنید و به پیشرفت ادامه دهید. همیشه سعی کنید آرامترین فرد در اتاق باشید، به خصوص زمانی که اوضاع آشفته به نظر میرسد. در این مقاله از ارز تودی قرار است تا شما را با ۷ اشتباه رایج که تریدرهای تازه کار در تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند، آشنا کنیم.
۷ اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یکی از پرکاربردترین روشها برای تحلیل بازارهای مالی است؛ اساسا میتوان از این تحلیل در هر بازاری، اعم از سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال استفاده کرد. در حالی که درک مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال نسبتا آسان است، تسلط بر آن کار دشواری خواهد بود. زمانی که در حال یادگیری هر مهارت جدیدی هستید، طبیعی است که در این راه اشتباهات زیادی مرتکب شوید. انجام این اشتباهات بهویژه در هنگام معامله یا سرمایه گذاری میتواند زیانبار باشد اما در نهایت از آنها درس خواهید گرفت.
اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش قابل توجهی از سرمایه خود را در بازارهای مالی بهخصوص بازار ارزهای دیجیتال از دست خواهید داد. خوب است که از اشتباهاتتان درس بگیرید، اما بهتر این است که تا حد امکان از وقوع آنها اجتناب کنید. این مقاله شما را با برخی از رایجترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال آشنا می کند. اگر به تازگی وارد دنیای معاملهگری شدهاید، بهتر است تا ابتدا با اصول و مفاهیم تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آشنا شوید. بنابراین، فکر میکنید ۷ اشتباهی که معاملهگران در آنالیز Technical مرتکب می شوند چیست؟
۱. استفاده نکردن از حد ضرر
پیش از شروع، به این نقل قول از معاملهگر کالا، اد سیکوتا (Ed Seykota) توجه کنید:
«هر معامله خوب سه اصل اساسی دارد: جلوگیری از ضرر، جلوگیری از ضرر و جلوگیری از ضرر. اگر بتوانید این سه قانون را رعایت کنید، ممکن است شانسی در معاملات خود داشته باشید.»
اگرچه ممکن است ساده به نظر برسد، اما هنوز بسیاری از افراد از اهمیت این ۳ اصل مهم در زمان انجام معاملات غافل میشوند. حفظ سرمایه در بازارهای معاملاتی و سرمایهگذاری، اصلیترین چیزی که باید همیشه به یاد داشته باشید.
معامله برای معاملات کورکورانه معاملات کورکورانه اولین بار ممکن است کار ترسناکی باشد، هنگامی که در ابتدا شروع به کار کردید، بهیاد داشته باشید که اولین قدم برنده شدن نیست، بلکه جلوگیری از باخت است؛ بههمین خاطر بهتر است تا معاملات خود را با پوزیشنهای کوچکتر شروع کنید یا حتی روی سرمایههای واقعی ریسک نکنید. شما حتی میتوانید ترید کردن را قبل از ورود، آزمایش کنید. به عنوان مثال، بخش معاملاتی فیوچر بسیاری از صرافیهای ارز دیجیتال دارای یک شبکه آزمایشی هستند که در آن میتوانید تحلیلهای تکنیکال خود را قبل از انجام معاملات واقعی آزمایش کنید. به این ترتیب، میتوانید سرمایه خود را حفظ کنید و تنها زمانی برای آن ریسک کنید که مطمئن باشید نتایج خوبی خواهید گرفت.
استفاده از حد ضرر یا Stop-Loos عاقلانهترین راه ممکن جلوگیری از از دست دادن سرمایه است. معاملات شما باید یک نقطه ابطال داشته باشد؛ این نقطه جایی است که باید بپذیرید استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است. اگر این رویکرد در معاملات خود به کار نبرید، احتمالا در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. یک معامله بد میتواند به پرتفوی شما ضرر بسیاری بزند و ممکن است در نهایت یک کیسه بازنده در دست داشته باشید و امیدوار باشید که بازار بهبود یابد.
۲. ترید کردن بیش از حد
وقتی یک تریدر فعال هستید، این یک اشتباه رایج است که فکر کنید همیشه باید در حال معامله باشید. ترید کردن مستلزم حجم زیادی تحلیل، آرام نشستن و صبورانه منتظر بودن است. در برخی از استراتژیهای معاملاتی، ممکن است برای دریافت یک سیگنال قابل اعتماد برای ورود به بازار، مدت زمانی طولانی صبر کنید. ممکن است برخی از معاملهگران در طول سال کمتر از سه معامله انجام دهند و همچنان بازدهی قابل توجهی داشته باشند. جسی لیورمور (Jesse Livermore)، یکی از معاملهگران روزانه شناختهشده نقل قولی دارد :
«پول با نشستن به دست میاد نه معاملهگری!»
بنابراین سعی کنید از ترید کردن بیش از حد خودداری کنید؛ چرا که مجبور نیستید برای سود بیشتر سرمایه خود را به خطر بیاندازید. در واقع، در برخی از موقعیتهای بازار، هیچ کاری نکردن و انتظار فرصتی برای نشان دادن خود، بیشتر سودآور است. به این ترتیب، میتوانید پول خود را ایمن نگه دارید و زمانی که فرصتهای معاملاتی خوب ایجاد شد، آن را دوباره آماده سرمایهگذاری کنید. این مهم است که به یاد داشته باشید، فرصت همیشه خود را نشان میدهد؛ تنها کاری که باید انجام دهید این است که منتظر آنها باشید.
یک اشتباه مشابه و رایج دیگر، تاکید بر استفاده از بازههای زمانی کوتاه است. تحلیلهایی که در بازههای زمانی بیشتر انجام میشوند عموما قابل اعتمادتر از تحلیلهایی هستند که در بازههای زمانی پایینتر انجام میشوند. به این ترتیب، فریمهای زمانی پایین باعث ایجاد نویز زیادی در بازار میشود و ممکن است شما را وسوسه کند که بیشتر وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از اسکالپرهای (Scalpers) موفق و معاملهگران سودآور کوتاهمدت وجود دارند، معامله در بازههای زمانی پایینتر معمولاً نسبت ریسک یا سود بیشتری را به همراه دارد. به عنوان یک استراتژی معاملاتی پرخطر، مطمئنا برای مبتدیان توصیه نمیشود.
۳. ترید برای جبران خسارت
اغلب دیده میشود که معامله گران تلاش میکنند تا ضرر خود را در اسرع وقت جبران کنند. این به عنوان «معامله انتقامی» شناخته میشود. چه تحلیلگر تکنیکال باشید و چه یک معاملهگر روزانه یا یک معاملهگر نوسانی، باید از انتخابهای احساسی خودداری کنید. وقتی همه چیز به خوبی پیش میرود، یا حتی زمانی که اشتباهات کوچکی مرتکب میشوید، حفظ خونسردی آسان است. اما آیا میتوانید خونسردی خود را هنگامی که اوضاع به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میرود حفظ کنید؟ آیا میتوانید به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید حتی اگر دیگران وحشتزده باشند؟ بنابراین احساسات در بازار کریپتو نقش بسیار مهمی دارند.
شایان ذکر است که تحلیل تکنیکال شامل کلمه تحلیل میشود. بدیهی است که این امر مستلزم یک رویکرد روشمند به بازارها است، درست است؟ بنابراین، چرا میخواهید در چنین موقعیتی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر قصد دارید به یکی از بهترین معاملهگران تبدیل شوید، باید بتوانید حتی پس از مرتکب شدن فاحشترین اشتباهات، آرامش خود را حفظ کنید. از قضاوت بر اساس احساسات خودداری کنید و در عوض به سراغ یک رویکرد منطقی و تحلیلی بروید.
یه یاد داشته باشید که معامله احساسی در زمانی که شما ضرر زیادی کردهاید، نه تنها ضرر شما را جبران نمیکند، بلکه ممکن است به آن ضرر بیافزاید. در نتیجه، بعد از ضرر کردن، برخی از معامله گران ممکن است تصمیم بگیرند که برای مدتی اصلا معامله نکنند. این به آنها یک شروع تازه میدهدو همچنین اجازه میدهد تا با یک تحلیل منطقی و درستتر به معامله بازگردند.
۴. اجتناب کردن از تغییر استراتژی
اگر میخواهید یک معاملهگر بزرگ شوید، از تغییر دیدگاه خود نترسید. شرایط بازار ممکن است به طرز چشمگیری تغییر کند، اما بازار نشان داده که به تکامل خود ادامه میدهد. به عنوان یک معاملهگر، این مسئولیت شماست که این تحولات را شناسایی کرده و به آن پاسخ دهید. در یک موقعیت بازار، تاکتیکی که بسیار خوب عمل میکند ممکن است در موقعیت دیگر اصلاً کارایی نداشته باشد. پل تودور جونز تاجر بزرگ در این مورد میگوید:
«من هر روز فرض میکنم هر دیدگاهی که دارم نادرست است.»
ایدهی خوبی است که سعی کنید طرف مقابل استدلالهای خود را ببینید تا ایرادات آنها را شناسایی کنید. در نتیجه پایاننامهها و قضاوتهای شما در سرمایهگذاری دقیقتر خواهد بود. جنبهی دیگری که باید در نظر گرفت تعصب است؛ تعصبهای الکی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمگیری شما داشته باشند. تعصب، قضاوت شما را مبهم کنند و تنوع گزینههایی را که میتوانید بررسی کنید محدود کنند. اطمینان حاصل کنید که تعصبی را که ممکن است بر استراتژیهای معاملاتی شما تأثیر بگذارد را درک کنید تا بهتر بتوانید اثرات آنها را کاهش دهید.
۵. نادیده گرفتن شرایط بد بازار
بعضی اوقات مواردی پیش میآید که توانایی پیشبینی و تحلیل تکنیکال را از بین میبرد. اینها میتواند شامل رخداد قو سیاه (Black Swan Event) یا انواع دیگر موقعیتهای نامتعادل بازار باشد که توسط احساسات و روانشناسی تودهای تحریک میشود. در نهایت، بازارها توسط عرضه و تقاضا هدایت میشوند و ممکن است در برخی مواقع به شدت دچار سوگیری شدیدی شوند.
شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نظر بگیرید که یک شاخص تکانهای است. به طور کلی، اگر مقدار آن کمتر از ۳۰ باشد، دارایی نمودار شده بیش از حد فروخته میشود. آیا این نشان میدهد که وقتی RSI به زیر ۳۰ میرسد، یک سیگنال برای خرید است؟ قطعا نه! این به سادگی نشان میدهد که حرکت بازار در حال حاضر مثبت است. به بیان دیگر، RSI کمتر از ۳۰ به این معناست که فروشندگان قدرتمندتر از خریداران هستند.
در شرایط غیر عادی بازار، RSI میتواند به مقادیر بسیار بالایی برسد. ممکن است به طور بالقوه تک رقمی شود و به کمترین مقدار قابل تصور (صفر) نزدیک شود. قضاوت فقط بر اساس تجهیزات تکنولوژیکی که به خوانشهای شدید میرسد ممکن است برای شما هزینه زیادی داشته باشد. این به ویژه در موقعیتهای قو سیاه، زمانی که تفسیر فعالیت بازار بسیار دشوار است، صدق میکند. در چنین لحظاتی، هیچ ابزار تحلیلی نمیتواند جلوی حرکت بازارها را در یک جهت یا جهت دیگر بگیرد. به همین دلیل است که تجزیه و تحلیل معیارهای مختلف به جای تکیه بر یک ابزار بسیار مهم است.
۶. تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال، بازی احتمالات است. این بدان معنی است که مهم نیست از چه تکنیکی برای ساختن استراتژی خود استفاده میکنید، بازار هرگز دقیقا همانطور که پیشبینی میکنید عمل نمیکند. مطالعهی شما ممکن است نشان دهد که بازار با احتمال زیاد بالا یا پایین خواهد رفت، اما تضمینی در رخ دادن این اتفاق نیست.
پس در زمانی که تکنیکهای معاملاتی خود را مرور میکنید به یاد داشته باشید که نباید از بازار انتظار داشته باشد تحلیل شما را دنبال کند. اگر این کار را انجام دهید، به احتمال زیاد در یک رویداد زیادهروی کرده، بیش از حد شرطبندی میکنید و خود را در خطر ضرر مالی بزرگ قرار میدهد.
۷. پیروی کورکورانه از سایر تریدرها
تمرین، مهمترین اصل برای مسلط شدن در هر مهارتی است. این مورد زمانی که صحبت از معامله در بازارهای مالی میشود، بیشتر صدق میکند. در واقع، تغییر شرایط بازار به آن نیاز دارد. پیروی از تحلیلگران ماهر و معاملهگران یکی از بهترین روشها برای یادگیری است. اگرچه برای بهتر شدن، باید ابتدا استعدادهای خود را شناسایی کرده و آن را شکوفا کنید. این همان چیزی است که ما از آن به عنوان مزیت شما یاد میکنیم، یا چیزی است که شما را به عنوان یک معاملهگر متمایز میکند.
اگر در مورد تحلیلگران حرفهای اطلاعاتی خوانده باشید، میدانید که هر یک از آنها روشهای معاملاتی منحصر به فردی دارند. در واقع، تکنیکی که برای یک معاملهگر فوقالعاده کار میکند، ممکن است برای دیگری کاملا غیر قابل اجرا باشد. راههای زیادی برای بهرهمندی از بازار وجود دارد. اکنون تنها کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید کدام یک با شخصیت و سبک معاملاتی شما مطابقت دارد.
ممکن است تا به حال با پیروی از یک تریدر دیگر سودهای زیادی کرده باشید. با این حال، پیروی کورکورانه از سایر معاملهگران بدون درک شرایط زیربنایی، تقریبا مطمئنا در بلندمدت زیانآور خواهند بود. البته این حرف را به معنی گوش نکردن به دیگران تلقی نکنید. تنها چیزی که مهم است این است که بدانید نباید بدون بررسی کرد از صحبتهای تریدرهای دیگر حتی معروفترین و ماهرترین آنها معاملهای را شروع کنید.
کلام آخر
ما برخی از رایجترین اشتباهاتی را که افراد هنگام استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند، بررسی کردیم. به یاد داشته باشید که ترید کردن ساده نیست و معمولا بهتر است با یک چشم انداز بلند مدت آن را امتحان کنید. فراموش نکنید که هر تریدر موفقی قبلا برای رسیدن به موفقیت، این راه را طی کرده است. تنظیم دقیق تاکتیکهای معاملاتی و یادگیری نحوه ارائه ایدههای معاملاتی، تلاش زیادی میطلبد.
سوالات متداول
استفاده نکردن از حد ضرر چه عواقبی در پیش دارد؟
این نقطه جایی است که باید بپذیرید استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است. اگر این رویکرد در معاملات خود به کار نبرید، احتمالا در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت.
هنگام ضرر برای جبران خسارت چه کاری باید انجام داد؟
چه تحلیلگر تکنیکال باشید و چه یک معاملهگر روزانه یا یک معاملهگر نوسانی، باید از انتخابهای احساسی خودداری کنید.
پیروی از سایر تریدرها خوب است یا خیر؟
پیروی از تحلیلگران ماهر و معاملهگران یکی از بهترین روشها برای یادگیری است؛ اما برای بهتر شدن، باید ابتدا استعدادهای خود را شناسایی کرده و آن را شکوفا کنید و در نهایت از سایر معاملهگران متمایز شوید.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
نکاتی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق پارت اول
بیشتر معامله گران تازه کار به دلیل اعتماد به نفس بیش از حد ، شکست را تجربه می کنند پس این نکته را باید مد نظر داشته باشید که برای موفقیت در معاملات میبایست به میزان مشخصی به اعتماد به نفس متکی شد . اگر شما به تازگی معاملات را در فارکس شروع کرده و برای تبدیل شدن به یک معامله گر سودآور مشکل دارید در ادامه این مقاله ما به نکات اصلی در مورد چگونگی کسب سود در معاملات فارکس اشاره خواهیم کرد .
۱. یادگیری نحوه بررسی نمودار قیمت
اکثر افراد هنگامی که به معاملات فارکس رو میآورند در جستجوی یک استراتژی سودآور برای معاملات فارکس هستند این افراد ممکن است برخی از این استراتژی ها را از یوتیوب ، انجمن های معاملاتی ، آکادمی فارکس ، کتابها یا از هر منبعی انتخاب کنند با این حال استفاده از این استراتژیها در بازارهای فارکس آنها را به سود نمی رساند و تنها به ضرر برایشان ختم می شود .
سوالی که در اینگونه مواقع پیش می آید این است که چه چیزی اشتباه است و چطور این استراتژی برای افراد دیگر سودآور بوده اما برای آنها به ضرر تبدیل شده است ؟
باید این واقعیت را مد نظر داشته باشید که اگر شما به صورت کورکورانه به یک استراتژی معاملاتی ساده که آن را از منابع محتلف آموخته اید تکیه کنید هر بار که آن را به کار می برید بیشتر از آن که برایتان سودآور باشد باعث می شود تا به ضرر برسید . در استفاده کورکورانه از استراتژی های معاملاتی باید بدانید که اگر موفقیت به این آسانی بود همه ثروتمند می شدند .
تمامی افراد می توانند استراتژی های ساده ای مانند تقاطع مووینگ اوریج ها یا سقف دوقلو را یاد بگیرند اما اگر هر بار که نمودار را بررسی می کنید در نمودار یک الگوی سقف دوقلو را مشاهده کنید ، این موضوع مشخص میشود که شما استراتژیهای بازار را به خوبی درک نکرده اید .
اولین کاری که به عنوان یک معامله گر تازه کار باید انجام دهید این است که یاد بگیرید که چگونه می توانید نمودار قیمت را بررسی کنید . هنگامی که شما بتوانید نمودار قیمت را تحلیل کنید می توانید بفهمید که چرا قیمت رو به بالا یا رو به پایین می رود همچنین اگر این این روش را به طور کامل متوجه شوید می توانید به احتمال زیاد تحرک بعدی قیمت را نیز پیشبینی کنید .
به عنوان مثال شما یک سقف دوقلو را مشاهده می کنید که در نمودار به شما میگوید که زمان فروش رسیده است اما اگر نمودار را بهتر تحلیل کنید می توانید بفهمید که قیمت در واقع سعی در شکستن سقف دارد بنابراین به جای فروش میتوانید به دنبال فرصت هایی برای خرید بیشتر باشید . با یادگیری نحوه تحلیل نمودار به معنای واقعی کلمه میتوانید میزان ضررهای خود را معاملات کورکورانه به نصف کاهش دهید زیرا به عنوان مثال الگو به شما میگوید که زمان فروش فرا رسیده اگر از طریق نمودار آن را تحلیل کنید و احساس کنید که بازار در تلاش است تا سقف را بشکند اکنون میتوانید از ضرر خودداری کرده و حتی می توانید به جای آن از استراتژی خرید استفاده کنید .
۲. استفاده درست از ریسک در معاملات
یکی از دلایلی که اکثر معاملهگران هنگام شروع معاملات خود سرمایه خود را از بین میبرند نتیجه استفاده از ریسک در هر معامله می باشد . در ابتدا شما باید تصمیم بگیرید که در هر معامله چه درصد از سرمایه خود را ریسک کنید
به عنوان مثال ممکن است شما یک حسابی داشته باشید که در آن 1000 دلار سرمایه دارید و میخواهید 100 درصد آن را در معامله ریسک کنید این بدان معناست که اگر وارد معامله شوید و به عنوان مثال سودی با 100 درصد سود کسب کنید بنابراین سرمایه 1000 دلاری شما تبدیل به 2000 دلار می شود البته اگر در این معامله موفق شوید ، در صورتی که در این معامله موفق نشوید تمام سرمایه شما از بین می رود .
همانطور که در مثال قبل مشاهده کردید ریسک ۱۰۰% در معاملات مانند قمار است و این قطعاً استراتژی نیست که بتوانید از آن استفاده کنید و بسیار استراتژی خطرناکی است همچنین اگر میزان ریسک بسیار کم باشد ممکن است بازده کمی را برای شما داشته باشد . استراتژی مناسب برای ریسک اینگونه است که از درصدی از سرمایه تان استفاده کنید که ترس از دست دادن آن را نداشته باشید اما در عین حال این درصد باید به در حدی باشد و به اندازه کافی بالا باشد که شما سود معنا داری را کسب کنید . معمولاً بین ۱ تا ۳ درصد در هر معامله می توانید از سرمایه خود استفاده کنید اما این مقدار برای هر فرد ممکن است فرق داشته باشد .
اگر سرمایه 1000 دلاری داشته باشید و در هر معامله یک درصد ریسک کنید این بدان معناست که اگر معامله خود را از دست بدهید ۱۰ دلار را از دست خواهید داد اما اگر برنده شوید ۱۰ دلار نیز کسب می کنید اگر نسبت ریسک به پاداش 1.1 باشد و هدف شما کسب ۱۰۰ دلار سود در هر روز باشد پس می بایست 10 معامله را به صورت موفق انجام دهید تا این ۱۰۰ دلار را کسب کنید گاهی ممکن است برای یک رسیدن به ۱۰۰ دلار معاملات بیشتری را انجام دهید پس قاعده اصلی استفاده از ریسک بدین گونه است که میزانی از سرمایه خود را در معاملات مد نظر بگیرید که نه خیلی کم باشد و نه خیلی بزرگ و از نظر عاطفی شما را تحت فشار قرار ندهد .
۳. یک نسبت ریسک به ریوارد مناسب استفاده کنید
چرا برخی از معامله گران معاملات زیادی را با موفقیت انجام می دهند اما در کل ضرر ، کل معاملاتشان از سود شان بیشتر است ؟ این موضوع میتواند به این دلیل باشد که آنها معاملات کوچکی را برنده می شوند اما ضرر های بزرگی را در برخی از معاملات به دست می آورند . ممکن است این موضوع منطقی نباشد اما اگر به اکثر معاملات توجه کنید بعضی از معاملهگران نحوه معاملاتشان بدین گونه میباشد .
حال در این حالت اهمیت نسبت ریسک به ریوارد مشخص میشود
نسبت ریسک به ریوارد چیست ؟ اگر نسبت ریسک به ریوارد شما 1.1 باشد بدین معنی است که تعداد پیپ های قیمت در زمان ورود شما در نسبت حد ضرر ، معادل تعداد پیپ های قیمت از زمان ورود شما نسبت به سودی که مدنظر دارید باشد .
اگر شما نرخ ۵۰ درصد موفقیت در معاملات را دارید و اگر نسبت ریسک به پاداش شما 1.1 باشد به طور کلی شما یک معامله گر سر به سر هستید . با این حال اگر شما همان نرخ موفقیت ۵۰ درصد را داشته باشید اما نسبت ریسک به پاداش شما 2.1 باشد حتی اگر شما نصف سود را در معاملات نا موفق از دست بدهید و نصف دیگر سود را در معاملات موفق به دست آورید شما یک معامله گر برنده هستید
به این نمونه دقت کنید
به عنوان مثال اگر سرمایه شما برای معاملات 1000 دلار باشد و نسبت ریسک شما در هر معامله 2 درصد باشد در معامله اول شما ۲۰ دلار را ریسک خواهید کرد بنابراین اگر نسبت ریسک به پاداش شما 2.1 باشد وقتی 20 دلار را از دست بدهید شما 40 دلار برنده شده اید و شما سرمایه تان را از دست نداده اید . در نمودار زیر میزان ریسک 30 پیپ و میزان پاداش 60 پیپ مشخص شده است
با نرخ موفقیت در معاملات که ۵۰ درصد می باشد اگر شما از ۲۰ معامله و به طور متوسط در ۱۰ معامله ۲۰ دلاری که برابر ۲۰۰ دلار می شود را از دست بدهید سودی کسب نحواهید کرد اما اگر شما در ۱۰ معامله با نسبت 2.1 20 دلاری 400 دلار کسب کنید بدان معنی است که شما ۴۰۰ دلار در 10 معامله سود داشته بنابراین حتی اگر در هر 10 معامله نیز برنده نشوید و در نیمی از معاملات ضرر کنید شما هنوز ۲۰۰ دلار سود خالص را کسب کرده اید .
در معاملات بعدی خود به نسبت ریسک و ریوارد دقت کنید
۵. از یک استراتژی معاملاتی ثابت شده استفاده کنید
اگر شما می خواهید بدانید که چگونه می توانید در معاملات فارکس سود معاملات کورکورانه کسب کنید باید بدانید که هیچ چیز مهمتر از استفاده از یک استراتژی معاملاتی اثبات شده نمیباشد .
یک استراتژی معاملاتی اثبات شده چیست ؟ این استراتژی بدین معناست که سال به سال در گذشته نحوه عملکرد و موفقیت آن به همگان اثبات شده است
این استراتژی ممکن است سال های سال برای شما درآمد زیادی را کسب کند و همچنین ممکن است که باعث ضرر شما شود این موضوع در بازار فارکس یک موضوع بسیار طبیعی است اما در کل میبایست این استراتژی به طور مداوم برای شما یک استراتژی سودآور باشد
در معاملات شما باید از استراتژی اثبات شده استفاده کنید زیرا در این حالت خیال شما راحت خواهد بود که این استراتژی برای شما سود بیشتری نسبت به ضرر به همراه خواهد داشت
علت اهمیت استراتژی اثبات شده معاملاتی چیست ؟
از آنجا که ممکن است بعضی اوقات در معاملات خود موفق نباشید اما اگر از یک استراتژی اثبات شده استفاده کنید ، در پایان سال به صورت کلی معاملات شما سود آور خواهد بود . در زمان ضرر باید شرایط خود را حفظ کنید و در بازار با آرامش معاملاتتان را ادامه دهید .
اگر این موضوع را نمی توانید درک کنید و شک دارید پس باید به استراتژی خود شک داشته باشید شما باید این طرز فکر را داشته باشید که اگر در حال ضرر هستید و از یک استراتژی اثبات شده و مناسب استفاده می کنید باید این را بدانید که این اوضاع به همین گونه ادامه معاملات کورکورانه نخواهد داشت و شما تا پایان سال ، آن سال را به صورت سودآور تمام خواهد کرد .
یکی از بهترین استراتژی های اثبات شده در بازار پرایس اکشن میباشد که به تنهایی یک سیستم معاملاتی جامع و کامل میباشد که اکثر معامله گران حرفه ای و با سابقه در بازار از آن استفاده میکنند .
نه مورد از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال که باید از آنها جلوگیری کرد
تحلیل تکنیکال کار سادهای نیست. اگر حداقل برای مدت کوتاهی معامله کرده باشید، میدانید که اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ، بخشی از این کار به حساب میآید. در واقع، اجتناب از ضرر برای معاملهگران غیرممکن است، حتی برای معاملهگران باتجربه که خطاهای کمتری مرتکب میشوند.
با توجه به این گفته، بعضی از اشتباهات پیش پا افتاده وجود دارد که ممکن است هر فرد مبتدی هنگام شروع کار مرتکب میشود. بهترین معاملهگران همیشه با ذهن باز، منطقی و آرام هستند. آنها برنامه تحلیل خود را درک میکنند و به خواندن آنچه بازار به آنها میگوید، ادامه میدهند.
این همان کاری است که اگر میخواهید موفق شوید، باید انجام دهید. اگر این ویژگیها را در خود تقویت کنید، میتوانید ریسک سرمایهگذاری را مدیریت کرده، اشتباهات خود را تجزیه و تحلیل کنید، با نقاط قوت خود تحلیل را انجام دهید و مدام در حال پیشرفت باشید. سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید، بهخصوص زمانی که اوضاع بازار خوب به نظر نمیرسد.
بیایید ببینیم اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال کدامها هستند و چگونه میتوان از آنها جلوگیری کرد.
اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال رمز ارزها کدامند؟
تحلیل تکنیکال یکی از پرکاربردترین روشها برای تحلیل بازارهای مالی است. تکنیکال را میتوان در هر بازار مالی، مانند سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال به کار برد.
در حالی که درک مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال به نسبت آسان است، تسلط بر آن هنری دشوار به حساب میآید. زمانی که در حال یادگیری یک مهارت جدید هستید، طبیعی است که در این راه اشتباهات زیادی مرتکب شوید. این موضوع میتواند بهویژه در هنگام معامله یا سرمایهگذاری مضر باشد. اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست خواهید داد. درس گرفتن از اشتباهات عالی است، اما اجتناب از آنها تا حد امکان، بهتر خواهد بود.
در ادامه شما را با بعضی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال آشنا میکنیم. اگر در معاملهگری تازهکار هستید، بهتر است ابتدا اصول تحلیل تکنیکال را مرور کنید.
فراموش معاملات کورکورانه کردن کاهش ضرر
بیایید با نقل قولی از تاجر کالا اد سیکوتا (Ed Seykota) شروع کنیم:
عناصر تجارت خوب عبارتند از:
اگر بتوانید از این سه قانون پیروی کنید، ممکن است شانسی برای موفقیت داشته باشید.
یکی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال فراموش کردن کاهش ضرر است. کاهش ضرر ساده به نظر میرسد، اما خوب است که همیشه بر اهمیت آن تاکید شود. وقتی صحبت از تجارت و سرمایهگذاری به میان میآید، حفاظت از سرمایه، باید همیشه اولویت اول شما باشد.
شروع معاملهگری میتواند کاری دلهرهآور باشد. یک رویکرد اساسی که هنگام شروع کار باید در نظر بگیرید، این است که اولین قدم بردن نیست، بلکه نباختن است. به همین دلیل میتوان با سرمایه و موقعیتهای کوچکتر شروع کرد، یا حتی با سرمایههای واقعی ریسک نکرد. برای مثال، بایننس فیوچرز (Binance Futures) یک شبکه آزمایشی دارد که میتوانید در آن استراتژیهای خود را قبل از به خطر انداختن وجوهی که به سختی به دست آوردهاید، امتحان کنید. به این ترتیب، میتوانید از سرمایه خود محافظت کرده و تنها زمانی آن را به خطر بیندازید که بهطور مداوم نتایج خوبی از معاملههای آزمایشی بگیرید.
قرار دادن حد ضرر یک کار عقلانی ساده است. معاملات شما باید یک نقطه ابطال داشته باشد. درست همان نقطهای که میپذیرید ایده تجارت شما اشتباه بوده است. اگر این طرز فکر را در معاملات خود به کار نبرید، به احتمال زیاد در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. حتی یک معامله بد میتواند برای پرتفوی شما بسیار مضر باشد و ممکن است در نهایت اصل سرمایه شما کم شود و امیدوار باشید که بازار بهبود پیدا کند.
انجام بیش از حد معاملات
وقتی یک معاملهگر فعال هستید، این یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال است که فکر کنید همیشه باید در حال معامله کردن باشید. معامله مستلزم تجزیه و تحلیلهای زیاد، نشستن و صبورانه منتظر بودن است. با برخی از استراتژیهای معاملاتی، ممکن است برای دریافت یک سیگنال قابل اعتماد معاملات کورکورانه برای ورود به معامله، لازم باشد مدت طولانی صبر کنید. بعضی از معاملهگران ممکن است کمتر از سه معامله در سال را انجام دهند و همچنان بازدهی خوبی داشته باشند.
به نقل قولی از معاملهگر جسی لیورمور (Jesse Livermore) ، یکی از پیشگامان معاملات روزانه توجه کنید:
«پول با نشستن به دست میآید، نه معامله کردن.»
لازم نیست همیشه در یک معامله باشید. در واقع، در بعضی از شرایط بازار، سودآورتر این است که هیچ کاری انجام ندهید و منتظر فرصتی مناسب باشید. به این ترتیب، سرمایه خود را حفظ میکنید و زمانی که فرصتهای تجاری خوب دوباره ظاهر شدند، معامله کنید. باید بدانید که فرصتها همیشه باز خواهند گشت، فقط باید منتظر آنها باشید.
یک اشتباه تجاری مشابه، تاکید بیش از حد بر بازههای زمانی کمتر است. تحلیلها در بازههای زمانی بالاتر، اغلب قابل اعتمادتر از تحلیلهایی هستند که در بازههای زمانی پایینتر انجام میشوند. به این ترتیب، تایم فریمهای پایین باعث ایجاد اختلال زیادی در معاملات کورکورانه بازار میشود و ممکن است شما را وسوسه کند که بیشتر وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از اسکالپرهای موفق و معاملهگران سودآور کوتاهمدت وجود دارند، معامله در بازههای زمانی پایینتر به طور معمول نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) بدی را به همراه دارد. بهعنوان یک استراتژی معاملاتی پرخطر، به هیچوجه برای مبتدیان توصیه نمیشود.
استفاده از تایم فریمهای کوتاهتر
استفاده از تایم فریمهای کوتاه را میتوان یکی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال به حساب آورد. اغلب، سرمایهگذاران از بازههای زمانی بسیار کوتاهی برای سرمایهگذاری استفاده میکنند. مانند معامله بیش از حد، انتخاب بازههای زمانی کوتاه نیز میتواند بازدهی شما را مختل کند. چه از یک اندیکاتور استفاده کنید و چه از الگوی نمودار پیروی کنید، مطالعه بازههای زمانی بالاتر نتایج دقیقتری را رقم میزند.
انتخاب بازههای زمانی بالاتر در حین استفاده از اندیکاتورها، سیگنالهای دقیقی به شما میدهد و الگوهای نموداری که در بازههای زمانی بالاتر قابل شناسایی هستند، قابل اعتمادتر خواهند بود. همچنین، همیشه باید سعی کنید از معامله انتقام جویانه خودداری کنید. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که یک سرمایهگذار بلافاصله پس از ضرر، برای بازیابی سرمایه خود دست به سرمایهگذاری دوباره میزند. هنگام معامله، هرگز نباید اجازه دهید احساسات شما تصمیم بگیرند.
نادیده گرفتن شرایط شدید بازار
مواقعی وجود دارد که صفات پیشبینیکننده تحلیل تکنیکال، کمتر قابل اعتماد میشوند. اینها میتوانند رویدادهای قوی سیاه (Black Swan) یا انواع دیگر شرایط شدید بازار باشند که به شدت تحت تأثیر احساسات و روانشناسی جمعی هستند. (قوی سیاه به رویدادهایی بسیار نادر اشاره دارد که اگر اتفاق بیفتند، اثراتی جبرانناپذیر به بار خواهند آورد.) در نهایت، بازارها توسط عرضه و تقاضا هدایت میشوند و ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که بازار از یک طرف به شدت نامتعادل باشند.
برای مثال، اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی است. به طور کلی، اگر این شاخص زیر 30 باشد، سهم یا ارز دیجیتال، ممکن است بیش از حد فروش در نظر گرفته شود که به آن ناحیه اشباع فروش میگویند. آیا این موضوع، به این معنی است که وقتی RSI به زیر 30 میرسد، یک سیگنال فروش فوری است؟ قطعا نه! فقط به این معنی است که حرکت بازار در حال حاضر توسط فروشندهها کنترل میشود. به عبارت دیگر، تنها نشان میدهد که فروشندگان قویتر از خریداران هستند.
RSI میتواند در شرایط فوقالعاده بازار به سطوح بسیار بالایی برسد. حتی ممکن است به یک رقم کاهش یابد، و یا به صفر نزدیک شود. حتی چنین شرایط فروش شدید ممکن است به معنای نزدیک شدن به روند نزولی نباشد.
با تصمیمگیری کورکورانه بر اساس ابزارهای تکنیکال، میتوان پول زیادی را از دست داد. این امر به ویژه در رویدادهای قوی سیاه، زمانی که پیشبینی قیمت بسیار دشوار است، صدق میکند. در چنین مواقعی، بازارها میتوانند به روند خود ادامه دهند یا جهت دیگری را در پیش بگیرند، و هیچ ابزار تحلیلی آنها را متوقف نخواهد کرد. به همین دلیل همیشه مهم است که عوامل دیگر را نیز در نظر بگیرید و تنها به یک ابزار تکیه نکنید.
فراموش کردن اینکه تحلیل تکنیکال یک بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال با مطلقها سروکار ندارد، بلکه به احتمالات میپردازد. در واقع در هر رویکردی که استراتژیهای خود را بر اساس آن قرار میدهید، هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار طبق انتظار شما رفتار کند. شاید تجزیه و تحلیل شما حاکی از آن باشد که احتمال بسیار بالایی از حرکت بازار به سمت بالا یا پایین وجود دارد، اما قطعیت ندارد.
شما باید این موضوع را هنگام تنظیم استراتژیهای معاملاتی خود در نظر بگیرید. مهم نیست چقدر باتجربه هستید، فکر اینکه بازار تحلیل شما را دنبال خواهد کرد، هرگز ایده خوبی نیست. اگر این کار را انجام دهید، مستعد بزرگسازی و شرطبندی بیش از حد روی یک نتیجه هستید که خطر ضرر مالی بزرگی را به همراه خواهد داشت.
انجام معاملات به اجبار
اگر در معاملهگری مبتدی هستید، ممکن است شناسایی معاملات برای شما چالش برانگیز باشد. اغلب، مبتدیان برای یافتن معامله، نمودار یک رمز ارز را باز میکنند، اما هیچ شانسی برای آغاز معامله در آن نمیبینند. برای یک مبتدی طبیعی است که بعضی چیزها را از دست بدهد، اما همیشه انجام معامله به اجبار، ایده بدی خواهد بود. یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ، انجام معاملات به اجبار است.
هنگامی که یک برنامهریزی تکنیکال عالی داشته باشید، نیازی به اجبار نیست. اگر نمیتوانید معاملهای مناسب برای خود پیدا کنید، بهتر است سرمایهگذاری نکنید.
انجام معامله آسان نیست و به زمان و تمرین نیاز دارد تا به مهارت لازم برسید. شما باید به طور مداوم استراتژیهای معاملاتی خود را اصلاح کنید و یاد بگیرید که چگونه ایدههای معاملاتی را به مرحله اجرا درآورید. البته، صرف نظر از اینکه شما یک معاملهگر مبتدی یا باتجربه هستید، به یاد داشته باشید که همیشه حساب معاملاتی کریپتو خود را ایمن کنید.
معامله انتقامجویانه
این موضوع رایج است که معاملهگران سعی کنند خیلی سریع ضرر قابل توجهی را جبران کنند. این همان چیزی است که ما به آن معامله انتقامی یا انتقامجویانه میگوییم. فرقی نمیکند که میخواهید یک تحلیلگر تکنیکال، یک معاملهگر روزانه یا یک نوسانگیر باشید، اجتناب از تصمیمات احساسی بسیار مهم است.
وقتی همه چیز خوب پیش میرود، یا حتی وقتی اشتباهات کوچکی مرتکب میشوید، آرام ماندن آسان است. اما آیا وقتی همه چیز به طور کلی اشتباه از آب درمیآید، آیا میتوانید آرام بمانید؟ آیا میتوانید به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید، حتی زمانی که دیگران در هراس هستند؟
به کلمه «تحلیل» در تحلیل تکنیکال توجه کنید. به طور طبیعی، این واژه به معنای رویکرد تحلیلی به بازارهاست، درست است؟ بنابراین، چرا میخواهید در چنین چارچوبی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر میخواهید یکی از بهترین معاملهگران باشید، باید بتوانید حتی پس از بزرگترین اشتباهات هم آرام بمانید. از تصمیمات احساسی خودداری کرده و روی حفظ یک ذهنیت منطقی و تحلیلی تمرکز کنید.
انجام معامله بلافاصله پس از متحمل شدن یک ضرر بزرگ، منجر به زیان بیشتر میشود. به این ترتیب، بعضی از معاملهگران ممکن است حتی برای مدتی پس از ضرر بزرگ اصلا معامله نکنند. آنها میتوانند شروعی تازه داشته باشند و با ذهنی روشن به معاملات خود بازگردند.
انعطافپذیر نبودن
اگر میخواهید یک معاملهگر موفق شوید، از تغییر نظر خود نترسید. شرایط بازار میتواند بهسرعت تغییر کند و این امری طبیعی است. شرایط مدام تغییر خواهد کرد. وظیفه شما بهعنوان یک معاملهگر این است که این تغییرات را بشناسید و با آنها سازگار شوید. یک استراتژی که در یک بازار خاص، بهخوبی کار میکند، ممکن است در بازاری دیگر به هیچوجه کارساز نباشد.
انعطافپذیر نبودن را میتوان یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال دانست.
بیایید ببینیم تاجر افسانهای، پل تودور جونز (Paul Tudor Jones) در مورد مواضع خود چه میگوید:
«هر روز من هر موقعیتی را که دارم، اشتباه میدانم.»
تمرین خوبی است که سعی کنید طرف دیگر استدلالهای خود را بگیرید تا نقاط ضعف احتمالی آنها را ببینید. به این ترتیب، تصمیمات سرمایهگذاری شما میتوانند جامعتر شوند.
این موضوع، نکته دیگری را نیز مطرح میکند؛ سوگیریهای شناختی. سوگیریها میتوانند بهشدت بر تصمیمگیری شما تاثیر بگذارند، قضاوت شما را تحت تاثیر قرار دهند و دامنه احتمالاتی را که میتوانید در نظر بگیرید محدود کنند. مطمئن شوید که حداقل سوگیریهای شناختی را که ممکن است بر برنامههای معاملاتی شما تاثیرگذار باشد، درک کنید تا بتوانید عواقب آنها را به طور مؤثرتری کاهش دهید.
پیروی کورکورانه از معاملهگران دیگر
اگر میخواهید بر هر مهارتی تسلط پیدا کنید، پیشرفت مداوم در آن ضروری است. این امر به ویژه در مورد معامله در بازارهای مالی صدق میکند. در واقع تغییر شرایط بازار، آن را به یک ضرورت تبدیل کرده است. یکی از بهترین راههای یادگیری، دنبال کردن تحلیلگران تکنیکال و معاملهگران باتجربه خواهد بود.
با این حال، اگر میخواهید به طور مداوم پیشرفت داشته باشید، باید نقاط قوت خود را نیز بیابید و بر روی آنها تمرکز کنید. این موضوع میتواند مزیت شما نسبت به معاملهگران دیگر باشد، چیزی که شما را از آنها متمایز میکند.
اگر مصاحبههای معاملهگران موفق را بخوانید، متوجه خواهید شد که استراتژیهای آنها به طور کلی متفاوت است. در واقع، یک استراتژی که برای یک معاملهگر بهخوبی کار میکند، ممکن است برای معاملهگر دیگری کاملا غیرقابل اجرا باشد. راههای بیشماری برای سود بردن از بازار وجود دارد. شما فقط باید پیدا کنید که کدام یک با شخصیت و سبک معاملاتی شما سازگارتر است.
ورود به معامله بر اساس تحلیل شخص دیگری، ممکن است چند بار کارساز باشد. با این حال، اگر کورکورانه سایر معاملهگران را بدون درک زمینه اصلی دنبال کنید، مطمئن باشید که در درازمدت اثرگذار نخواهد بود. البته این بدان معنا نیست که شما نباید دیگران را دنبال کنید و از آنها یاد بگیرید. نکته مهم این است که آیا شما با ایده معامله آنها موافق هستید و آیا با سیستم معاملاتی شما مطابقت دارد یا خیر. شما نباید کورکورانه سایر معاملهگران را دنبال کنید، حتی اگر آنها با تجربه و معتبر باشند.
سخن پایانی
در این بخش از آکادمی کیوسک، بعضی از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال را مرور کردیم. به یاد داشته باشید، معامله آسان نیست. به طور کلی بهتر است که با یک ذهنیت بلندمدت به آن نزدیک شوید.
کسب مهارت لازم در انجام معاملات، فرآیندی است که زمان میبرد. برای اصلاح استراتژیهای معاملاتی و یادگیری نحوه تدوین ایدههای تجاری خود، به تمرین معاملات کورکورانه زیادی نیاز دارد. از این طریق میتوانید نقاط قوت خود را بیابید، نقاط ضعف خود را شناسایی کنید و بر تصمیمات سرمایهگذاری و معاملات خود کنترل داشته باشید.
من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب مینویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.
معامله گران خوب چه می کنند؟
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، نگاهی خواهیم داشت به آنچه معامله گران خوب انجام می دهند.
چه چیزی معامله گران خوب را از معامله گران بد جدا می سازد؟ وجه تمایز آنها چیست؟
یک معامله گر خوب درک می کند که معامله کردن چیزی نیست جز صبوری و انضباط و نیاز به یک رویکرد معاملاتی دارد که این رویکرد معاملاتی باید منطبق با مشخصات روانشناختی ویژه فرد باشد.
یک معامله گر خوب بر روی روند و کلیت معاملات تمرکز می کند، و نه فقط روی نتیجه.
در مقاله امروز فهرستی از سایر کارهایی که اغلب معامله گران خوب انجام می دهند، خدمت شما ارائه می کنیم:
معاملهگران خوب چه میکنند؟
یک معامله گر خوب می داند که آیا سرمایه ریسک پذیر کافی برای دستیابی به اهداف مالی خود را در اختیار دارد یا خیر.
یک معامله گر خوب همیشه طبق قضاوت و انتخاب خودش عمل می کند. آنها کورکورانه تحت تأثیر دیگران قرار نمی گیرند و همیشه خودشان فکر می کنند.
یک معامله گر خوب هرگز بر اساس امید داشتن معامله نمی کند. آنها بازار را تحلیل می کنند و ریسک های محاسبه شده را می پذیرند.
یک معامله گر خوب زمانیکه تردید دارد، وارد بازار نمی شود.
یک معامله گر خوب بازار را دنبال نمی کند. آنها منتظر می مانند معاملات کورکورانه تا سیگنال ها بر اساس تحلیل و استراتژی معاملاتی آنها از بازار خودشان شکل گیرند.
یک معامله گر خوب بیش از حد معامله نمی کند.
یک معامله گر خوب با روند مبارزه نمی کند. گرچه آنها شاید روی پولبک ها یا سقف و کف های خلاف روند پوزیشن بگیرند، اما بخوبی می دانند که این نوسانات قیمتی موقتی است.
یک معامله گر خوب همیشه نسبت پاداش به ریسک هر معامله را می داند.
یک معامله گر خوب ضررهای خود را هر چه سریعتر می بندد. او به این امید نمی نشیند که بازار برگردد.
یک معاملهگر خوب به سودش اجازه پیشروی می دهد مگر اینکه استراتژی معاملاتی وی سیگنال خروج دهد.
یک معامله گر خوب همیشه معاملات بسته شده خود را مورد تحلیل قرار می دهد تا عبرت بگیرد چگونه می تواند معاملات خود بهبود دهد.
یک معامله گر خوب صبور است و می داند که بازه های زمانی وجود دارد که نیاز نیست او معامله کند.
دیدگاه شما