سرمایه گذاری بر اساس شاخص


بطور واضحی مشخص است که انگیزه برای سرمایه‌گذاری در بازار به سطوح کمتر از صفر رسیده است ! تداوم ابهامات سیاسی و اقتصادی در کنار وضعیت در هم پیچیده بازارهای جهانی موجب شده تا معامله‌گران فعلا نگرانی خاصی از بابت جا ماندن در بازار نداشته فعلا سایر بازارها را گزینه مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری بشمارند.

بورس هفته را با رنگ قرمز به پایان برد

شاخص بورس تهران در آخرین روز کاری هفته 11 هزار و 831 واحد ریخت.

شاخص کل بورس با ۱۱ هزار و ۸۳۱ واحد نزول تا رقم یک میلیون و ۳۵۵ هزار واحد کاهش یافت. شاخص کل با معیار هم‌وزن هم ۲۲۳۳ واحد کاهش یافت و در رقم ۳۹۵ هزار و ۶۷۶ واحد ایستاد. در این بازار ۲۳۵ هزار معامله انجام شد که ۲۴ هزار و ۶۲۰ میلیارد ریال ارزش داشت.

به گزارش ایسنا، صنایع پتروشیمی خلیج فارس، معدنی و صنعتی گل گهر، فولاد مبارکه اصفهان، سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین، معدنی و صنعتی چادرملو، پالایش نفت اصفهان و گسترش نفت و گاز پارسیان نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر منفی را روی بورس گذاشتند.

شاخص کل فرابورس نیز با کاهشی ۹۹ واحدی در رقم ۱۸ هزار و ۳۹۶ واحد ایستاد. در این بازار ۱۶۱ هزار معامله به ارزش ۹۸ هزار و ۴۹ میلیارد ریال انجام شد.

سرمایه گذاری صبا تامین، زغال سنگ پروده طبس، بیمه اتکای ایرانیان، گروه سرمایه گذاری میراث فرهنگی، فرابورس ایران، پتروشیمی تندگویان و پخش البرز نسبت به سایر نمادها بیشترین تاثیر منفی را روی فرابورس گذاشتند.

ارزش فعلی (PV)، ارزش خالص فعلی (NPV) و نرخ بازده داخلی (IRR) چطور محاسبه می‌شوند؟

تصور کنید سازمان‌تان قصد دارد دستگاهی به ارزش ۴۵۰ میلیون تومان بخرد. انتظار می‌رود این دستگاه تا پنج سال، بازدهی‌ای معادل ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال داشته باشد، اما هیأت مدیره‌تان تصمیم می‌گیرد این کار را انجام ندهد. این سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک است، پول موجود است و کسب‌وکار هم سودی معادل ۱۰ میلیون تومان در سال را تضمین می‌کند. پس چرا آنها تصمیم گرفتند سرمایه‌گذاری نکنند؟

در نگاه اول، تصمیمات سرمایه‌گذاری شبیه اینها، بیش از حد ساده به نظر می‌رسند. سرمایه‌گذاری کن و بعد هم سود فراوانی دریافت کن. اما ارزش پول به دست آمده در آینده، (به خاطر نرخ تورم و بهره) کمتر از ارزش پول کنونی است. بنابراین، این امکان هست که وقتی ارزش پول امروز را با آینده مقایسه کنید، درآمد ناشی از سرمایه‌گذاری، واقعا کمتر از سرمایه‌گذاری اولیه ارزش داشته باشد.

حتما فرصت‌های سرمایه‌گذاری دیگری هم برای بررسی وجود دارند. آیا سرمایه‌گذاری در جای دیگر، درآمد بهتری به همراه خواهد داشت؟ اصلا از کجا بدانیم کجا باید سرمایه‌گذاری کنیم؟ قبل از سرمایه‌گذاری چه فاکتورهایی را باید بررسی کنیم؟

در این مقاله، به سه رویکرد مهم مورد استفاده در تصمیمات سرمایه‌گذاری نگاهی می‌اندازیم:

  • ارزش فعلی (PV)؛ (NPV)؛ (IRR).

این رویکردها، پایه‌های تصمیمات سرمایه‌گذاری هستند. با یادگیری آنها، می‌توانید دلیل تصمیمات خاص سرمایه‌گذاری در سازمان‌تان را بهتر درک کنید؛ با اطمینان بیشتری در تصمیمات مالی شرکت کنید و البته تصمیم‌های درست‌تری هم بگیرید!

اگر احساس کردید برخی از فرمول‌های این مقاله پیچیده هستند، نگران نباشید. آنها را به عنوان مرجع آورده‌ایم، شما برای درک اصول اساسی PV و NPV و IRR مجبور نیستید آنها را یاد بگیرید.

اگر در دنیای مالی تازه‌کار هستید، توصیه می‌کنیم حتما مقاله‌ی کاربردی ترین اصطلاحات حسابداری مالی را مطالعه کنید.

ارزش فعلی (PV)

ارزش فعلی (PV) ارزش کنونی میزان پولی است که در آینده دریافت می‌کنید. می‌توانید از آن برای پیش‌بینی این استفاده کنید که درآمدهای آینده از یک سرمایه‌گذاری بالقوه، به پول امروز چقدر ارزش دارند.

PV بر این اصل استوار است که هر چقدر پول دیرتر به دست‌تان برسد، بیشتر ارزشش را از دست می‌دهد. اگر از شما سؤال می‌کردند که ۱۰۰ هزار تومان را همین الان دریافت می‌کنید یا یک سال دیگر، عاقلانه بود که همین الان بگیرید چون می‌توانید اکنون پول را سرمایه‌گذاری کنید و بلافاصله شروع به کسب سود کنید. بنابراین اگر نرخ بهره ۱۰ درصد باشد و همین الان ۱۰۰ هزار تومان داشته باشید، سال آينده ۱۱۰ هزار تومان خواهید داشت. اما در همین حالت، ۱۰۰ هزار تومان طی یک سال آینده، به پول امروز فقط ۹۰ هزار تومان ارزش خواهد داشت، چون شما انتظار داشتید تا طی این یک سال ۱۰ هزار تومان سود دریافت کنید.

برای محاسبه‌ی PV به نرخ بهره‌ی قابل مقایسه نیاز دارید و ساده‌ترین‌شان هم برای استفاده، اغلب نرخی است که با گذاشتن سرمایه‌‌ی خود در بانک به دست خواهید آورد.

برای مثال ممکن است شما سرمایه‌ای داشته باشید که درآمد ۱۵ میلیون تومان طی یک سال را از آن انتظار داشته باشید. این را هم می‌دانید که سرمایه‌های قابل مقایسه درآمدی ۱۵ درصدی دارند. بنابراین با نرخ ۱۵ درصدی درآمد، اکنون آن ۱۵ میلیون تومان چقدر ارزش دارد؟

این فرمولی است که می‌توانیم برای پاسخ به این پرسش استفاده کنیم:

C1 = جریان نقدینگی (درآمد) بعد از یک سال

r = نرخ درآمد یک ساله برای سرمایه‌گذاری‌های قابل مقایسه و متناسب به صورت یک کسر (یعنی ۰٫۱۵ نه ۱۵ درصد) است.

با استفاده از مثال ما، PV را به صورت زیر محاسبه کنید:

15,000,000/(1 + 0.15) = 13,043,478.26

بنابراین درآمد دارای ارزش فعلی ۱۳,۰۴۳,۴۷۸٫۲۶ تومان است. یعنی ۱۵ میلیون تومان سال بعد همین موقع، حدود ۱۳ میلیون تومان به پول امروز، ارزش دارد.

اغلب جریان نقدینگی تا چندین سال متمادی یکسان است؛ بنابراین باید معادله‌ی PV را برای انعکاس این مسئله تنظیم کنیم. در اینجا از فرمول ارزش فعلی کامل برای هر مورد نقدینگی آتی استفاده می‌کنیم:

Present Value (PV) = Ct/(1 + r)^t

Ct = جریان نقدینگی (درآمد) t سال آینده

r = نرخ درآمد به صورت کسر

t = تعداد دوره‌ها (مثلا برای ۵ سال، t=5)

اگر جریان نقدینگی در مثال بالا در طی چهار سال بود، ما PV را به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

r = 0.15 (15 percent)

15,000,000/(1 + 0.15)^4 = 8,576,298.68

بنابراین درآمد دارای ارزش کنونی ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان است. یعنی چهار سال دیگر، ۱۵ میلیون تومان دارای ارزش ۸,۵۷۶,۲۹۸٫۶۸ تومان نسبت به پول امروز است.

نرخ بازده به‌کاررفته برای محاسبه‌ی نرخ تنزیل، اغلب هزینه فرصت سرمایه نامیده می‌شود. هزینه‌ی فرصت عبارت است از هزینه‌ی سرمایه‌گذاری در مقایسه با سرمایه‌گذاری دیگر. اگر سرمایه‌ی «الف» را بخرید، پس سرمایه‌ی «ب» را نمی‌خرید، بنابراین هزینه‌ی فرصت، تفاوت بین درآمد واقعی سرمایه‌ی «ب» و درآمد واقعی سرمایه‌ی «الف» است.

ارزش خالص فعلی

ارزش خالص فعلی (NPV) در سرمایه‌گذاری، یعنی تفاوت بین هزینه‌ای که برای شروع سرمایه‌گذاری باید بپردازید و ارزش کنونی تمام جریان‌های درآمدی که از آن سرمایه‌گذاری برای شما ایجاد می‌شود. NPV به شما کمک می‌کند تا تصمیم بگیرید آیا احتمال دارد این سرمایه‌گذاری، درآمد نسبتا زیادی به همراه بیاورد (و در نتیجه ارزش خرید داشته باشد) یا نه.

NPV را به این صورت محاسبه می‌کنیم:

I = هزینه‌ی سرمایه‌گذاری شده

باشند. در مثال بالا، بیایید تصور کنیم برای کسب ۱۵ میلیون تومان درآمد در سال، باید تجهیزاتی را بخریم که ۱۳ میلیون تومان هزینه دارند. پس:

NPV = 13,043,478.26 (مثال قبل PV) – 13,000,000 (سرمایه‌گذاری)

بنابراین این سرمایه در واقع یک افزایش خالص در ارزش به میزان حدودا ۴۳ هزار و پانصد تومانی فراهم می‌کند.

فرمول NPV در این مورد به این صورت است:

NPV = (C1/(1 + r)t) – I

NPV = (15,000,000/(1 + 0.15)^1) – 13,000,000

در این مثال، احتمالا سرمایه‌گذاری ۱۳ میلیون تومانی را سرمایه گذاری بر اساس شاخص انجام بدهیم؛ چرا که این سرمایه‌گذاری توانایی بالقوه‌ی کسب مبلغ اضافی ۴۳ هزار و پانصد تومانی را به پول امروزی، در مقایسه با سرمایه‌گذاری این پول در بانک دارد.

برای محاسبه‌ی NPV در سرمایه‌گذاری‌هایی که طی چندین سال درآمد دارند، PV را برای هر سال محاسبه کنید و اینها را جمع ببندید. سپس سرمایه‌ی اولیه را کم کنید.

بنابراین فرمول NPV شبیه این است:

NPV = ∑ (Ct/(1 + r)^t ) – C0

C0 = میزان نقدینگی اولیه

Ct = جریان نقدی برای دوره زمانی مورد نظر

t = تعداد دوره زمانی

r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر

(علامت ∑ به معنی مجموع همه است. بنابراین به شما می‌گوید ارزش فعلی درآمد هر یک از سال‌های آتی را که به دست می‌آورید، با هم جمع ببندید.)

در مجموع، وقتی NPV موردنظر بیشتر از صفر است، سرمایه‌گذاری سودده خواهد بود. وقتی NPV کمتر از صفر است، سرمایه سودی نخواهد داشت. البته این محاسبات فرض را بر این گذاشته‌اند که پیش بینی جریان نقدی شما به طور منطقی نزدیک به واقعیت است.

در این مثال‌ها، تصور کرده‌ایم که نرخ بازده در طول مدت سرمایه‌گذاری ثابت می‌ماند. در دنیای واقعی، بعضی سرمایه‌گذاری‌ها دارای نرخ بهره متغیر هستند اما ما در این مقاله یک نرخ بهره ثابت را به کار برده‌ایم تا محاسبات ساده باشند. به طور مشابه فرض کرده‌ایم که همه‌ی سرمایه‌گذاری‌ها پیشاپیش انجام می‌گیرند. وقتی به این شکل نیست (و اغلب هم همین‌طور است) باید NPV خود را بر اساس جریان‌های نقدینگی خالص برای هر دوره پایه‌ریزی کنید.

مثالی از ارزش خالص فعلی

یک فرصت سرمایه‌گذاری دارید که در سه سال آتی، هر سال ۱ میلیارد تومان پرداخت می‌کند. هزینه‌ی اولیه‌ی این سرمایه‌گذاری ۲ میلیارد تومان است و نرخ بهره برای ارزیابی سرمایه‌گذاری ۱۷٫۵ درصد است. آیا در این سرمایه‌گذاری شرکت می‌کنید؟

۱. هر مورد جریان نقدی (درآمدی) سالانه را برای پروژه به پول امروزی از طریق استفاده از فرمول PV محاسبه کنید.

سال اول = PV = (C1/(1 + r)^1) = 1,000,000,000/1.175 = 851,063,829.79

سال دوم = PV = (C2/(1 + r)^2) = 1,000,000,000/1.381 = 724,309,642.37

سال سوم = PV = (C3/(1 + r)^3) = 1,000,000,000/1.62 = 616,433,738.19

۲. همه‌ی PVهای هر ۳ سال را به همدیگر اضافه کنید:

Total PV = 851,063,829.79 + 724,309,642.37 + 616,433,738.19 = 2,191,807,210.35

۳. NPV را حساب کنید.

NPV = 2,191,807,210.35 – C0

NPV = 2,191,807,210.35 – 2,000,000,000

از آنجا که NPV حدودا ۱۹۲ میلیون تومان و مثبت است، شاید ارزش سرمایه‌گذاری را داشته باشد. اما باید بررسی کنید که فرضیات درباره‌ی درآمدهای مورد انتظار و نرخ بهره قابل مقایسه چقدر صحیح است. یک تغییر کوچک و نامناسب در هرکدام از اینها، می‌تواند سود شما را به راحتی به زیان تبدیل کند.

همیشه به یاد داشته باشید که ارزیابی‌های PV و NPV به میزان دقت در تخمین‌هایی که می‌زنید بستگی دارند و تغییرات در نرخ بهره می‌تواند به طور قابل توجهی روی نتیجه تأثیر بگذارد.

نرخ بازده داخلی

یک روش متداول دیگر برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها عبارت است از محاسبه‌ی نرخ بازده داخلی (IRR) که روش جریان نقدی تنزیل‌شده هم نامیده می‌شود.

ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایه‌گذاری، برابر صفر است.

شما وقتی IRR را محاسبه می‌کنید، آن را یک معیار مجزا برای تصمیمات سرمایه‌گذاری تعریف می‌کنید. برای مثال شاید سازمان‌تان مشخص کند که فقط پروژه‌هایی را اجرا می‌کند که بازدهی بیشتر از ۱۵ درصد داشته باشند. بعضی افراد IRR را با عنوان نرخ سود سربه‌سر می‌شناسند.

معمولا IRR به صورت درصد بیان می‌شود و اگر بیشتر از نرخ بازده در سرمایه‌گذاری‌های دیگر باشد، به این معنی است که ممکن است این سرمایه‌گذاری ارزش انتخاب و شرکت در آن را داشته باشد.

این روش در بین سرمایه‌گذارانی محبوب است که می‌خواهند از طریق سرمایه‌گذاری‌شان به نرخ درآمد مشخصی دست پیدا کنند. یک محاسبه‌ی سریع نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذاری خاص، چه نرخ بازده‌ای را طی یک دوره‌ی زمانی مشخص به ارمغان می‌آورد.

در فرمول NPV یا همان خالص ارزش فعلی، IRR جایگزین r صورت می‌شود و وقتی NPV=0 باشد، فرمول به صورت زیر درمی‌آید:

0 = ∑ (Ct/ (1 + IRR)^t) – I

محاسبه‌ی ارزش IRR می‌تواند خیلی پیچیده شود. اما شما می‌توانید یک صفحه‌ی گسترده (اکسل) ایجاد کنید یا از یک حساب آنلاین و رایگان IRR استفاده کنید تا IRR را به راحتی محاسبه کنید.

مثالی از نرخ بازده داخلی و استفاده از اکسل

فرصتی به‌د‌ست آورده‌اید که در ازای سرمایه‌گذاری ۱۰۰ میلیون تومانی، طی سه سال آتی، به ترتیب به شما ۴۲ میلیون تومان، ۴۳ میلیون تومان و ۴۵ میلیون تومان پرداخت خواهد شد. فرصت‌های دیگر نرخ بازده ۱۳ درصدی برای سرمایه‌گذاری مشابهی فراهم می‌کنند. بنابراین آیا این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد؟ یا باید در یکی از فرصت‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنید؟

پاسخ با استفاده از اکسل:

ابتدا باید داده‌هایتان را در یک ستون وارد کنید (مثلا A1:A4) . فقط توجه داشته باشید که ۱۰۰ میلیون تومان را باید با علامت منفی بنویسید. (چون هزینه‌ی سرمایه‌گذاری است)

سربرگ FORMULAS، سپس Financial و پس از آن IRR را انتخاب کنید. در پنجره‌ی باز شده در قسمت values، آدرس سلول‌ها (یعنی A1:A4) را وارد کنید. می‌توانید Guess را خالی بگذارید یا هر عددی را که خواستید در آن بنویسید (پر کردن این قسمت کاملا اختیاری است). روی ok کلیک کنید. جوابی که به دست می‌آورید ۱۴٫۱۸٪ است. یعنی نرخ بازده این سرمایه‌گذاری ۱۴٫۱۸٪ است که بزرگتر از ۱۳٪ است. پس این پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد.

IRRها مخصوصا وقتی در کنار سرمایه گذاری بر اساس شاخص NPVها استفاده می‌شوند مفید هستند. IRRها به شما کمک می‌کنند نرخ بازده سرمایه‌گذاری را به‌دست آورید. در حالی‌که NPVها به شما کمک می‌کنند تا اندازه‌ی مطلق بازده را ارزیابی کنید.

این مقاله IRRها و NPVها را در سطح بسیار ساده‌ای توضیح می‌دهد. به طور عملی، این محاسبات می‌توانند خیلی پیچیده باشند و سازمان شما احتمالا استانداردهایی دارد که برای ارزیابی درآمد پروژه به آنها نیاز دارید. با کمک بخش مالی مطمئن شوید که هر ارزیابی پروژه که انجام می‌دهید، مطابق با این قوانین است.

برای دسترسی به مطالب بیشتر در مورد این موضوع، نگاهی به کتاب اصول مالی شرکتی نوشته‌ی ریچارد ای بریلی (Richard A. Brealey) و استوارت سی مایرس (Stewart C. Myers) بیندازید. این کتاب چارچوبی استاندارد برای ارزیابی پروژه‌ها از دیدگاه مالی است.

انواع شاخص های بورس اوراق بهادار

شاخص چیست؟شاخص یک معیار آماری است که تغییرات داده های آماری مورد نظر را دربازه زمانی مشخص نشان می دهد. کلمه شاخص (Index) به معنای نمودار یا نشانگر است که با استفاده از آن می توان تغییرات ایجاد شده در متغیرهای مختلف را در بازه های زمانی خاص بررسی کرد.

شاخص بورس، عددی است که تغییرات کلی بازار بورس را نشان می دهد و در واقع بیان می کند که روند حرکتی بورس نسبت به زمان گذشته به چه میزان رشد یا افت داشته است. فعالان بازار سرمایه، موسسات مالی دولتی و خصوصی، فعالان اقتصادی، رسانه ها و شبکه های خبری زمانی که بخواهند در مورد رونق و یا رکود، بازار بورس صحبت نمایند و یا به میزان بازدهی بازار بورس اشاره نمایند، تغییرات شاخص بورس را در بازه های زمانی مختلف بررسی می کنند. معمولاً از کاهش شاخص به معنای رکود اقتصادی و افزایش آن به مفهوم رونق اقتصادی تعبیر می شود.

در بورس شاخص های مختلفی وجود دارد که محاسبات هر کدام بر اساس داده ها و فرمول های قراردادی مشخص انجام می گیرد. هر شاخص بر اساس متغیرهای خاص خودش قابل تفسیر و بررسی است و نمی توان نتایج حاصل از هر شاخص را به یکدیگر نسبت داد.

انواع شاخص های بورس اوراق بهادار

شاخص کل بورس چیست؟ ( TEPIX )

شاخص کل قیمت، مخفف کلمه TEHRAN PRICE INDEX می باشد . بورس تهران از فروردین ماه سال ۱۳۶۹ اقدام به محاسبه و انتشار شاخص قیمت خود با نام تپیکس ( TEPIX) نموده است . این شاخص نمایانگر روند عمومی قیمت در میان شرکت بورسی است و از تغییرات قیمت متأثر می شود. نکته حائز اهمیت این است که شاخص کل، میزان سود نقدی پرداختی به سهامداران را نشان نمی‌دهد. جامع، موزون و دردسترس بودن را می‌توان جزو مزایای این شاخص برشمرد.

توجه به این نکته ضروری است که شاخص ها سطح قیمت را در مقایسه با تاریخ مشخصی که تاریخ مبداء نام دارد نشان می دهند. به عبارت دیگر سطح شاخص ها نسبت به تاریخ مبداء یا همان زمان آغاز محاسبه شاخص سنجیده می شود. سال مبداء در بورس اوراق بهادار سال ۱۳۶۹ تعریف شده است به طور معمول میزان شاخص ها در تاریخ مبداء سرمایه گذاری بر اساس شاخص سرمایه گذاری بر اساس شاخص ۱۰۰ واحد درنظر گرفته می شود.

در تفسیر شاخص میزان تغییرات قیمت اهمیت بیشتری نسبت به میزان عددی خود شاخص دارد. اگر میزان عددی شاخص ۳۰۰,۰۰۰ واحد اعلام شود، این عدد به تنهایی قابل تفسیر نیست اما اگر در ماه گذشته عدد شاخص ۲۶۰,۰۰۰ واحد بوده و در ماه جاری به ۳۰۰,۰۰۰ واحد رسیده باشد تفسیر آن این است که سطح عمومی قیمت سهام شرکت ها از ماه گذشته تا کنون ۱۵ درصد افزایش یافته است.

این نکته حائز اهمیت است که شاخص کل سطح عمومی قیمت ها یا بازدهی را نشان می دهد و کاهش یا افزایش آن لزوماً بیانگر صعود یا نزول تمامی شرکت ها نیست.

شیوه محاسبه شاخص کل

روش محاسبه شاخص ماهیتی ساده و روشن دارد و از تقسیم ارزش جاری بازار سهام در هر لحظه بر ارزش جاری بازار سهام در تاریخ مبداء ضرب در صد بدست می آید.

ارزش جاری هر شرکت از ضرب تعداد سهام هر شرکت در قیمت پایانی سهام آن بدست می آید و ارزش جاری بازار نیز از جمع ارزش جاری شرکت های پذیرفته شده حاصل می شود. بنابراین با افزایش و کاهش ارزش جاری بازار سهام میزان شاخص کل نیز صعود یا نزول می کند. در صورتی که نماد شرکتی بسته باشد یا برای مدتی معامله نشود، قیمت آخرین معامله آن در شاخص لحاظ می گردد. در محاسبه شاخص کل تعداد سهام منتشر شده شرکت ها معیار وزن دهی در شاخص می باشد که این امر منجر به تاًثیر بیشتر شرکت های بزرگ در شاخص می شود مثلاً اگر کلیات بازار در حالت نزول قرار داشته باشد اما چند سهام بزرگ صعود تاثیر گذاری داشته باشند شاخص کل رشد خواهد کرد.

موارد تعدیل شاخص کل قیمت

شاخص کل قیمت در موارد زیر تعدیل می گردد و در حقیقت تغییرات ناشی از موارد زیر در مقدار شاخص اثری ندارد.

۱- ورود و خروج شرکتها: به هنگام ورود و خروج شرکت ها به دلیل افزایش یا کاهش ارزش جاری سهام، اصولا ارزش پایه سهام تعدیل میگردد تا تغییری در عدد شاخص حاصل نشود. به عبارتی با افزایش صورت کسر در مخرج آن تغییری میدهند تا حاصل تقسیم صورت بر مخرج تغییر نکند.

۲-افزایش سرمایه از طریق آورده و یا مطالبات سهامداران: به علت اینکه با افزایش سرمایه از طریق آورده و یا مطالبات سهامداران، ارزش جاری سهام افزایش می یابد، لذا در این موارد نیز، ارزش پایه سهام باید به گونه ای تعدیل گردد تا تغییری در عدد شاخص حاصل نگردد.

۳-ادغام شرکتها: در صورت ادغام دو یا چند شرکت در هم نیز می بایست در ارزش پایه سهام تغییر داده شود تا عدد شاخص تغییر نکند.

ولی در برخی موارد نیازی به تعدیل شاخص نمی باشد که این موارد عبارتند از:

۱-افزایش سرمایه از محل اندوخته: زیرا در این حالت، همان مبلغ اندوخته که متعلق به سهامداران بوده، به صورت سهام جدید به آنها داده می شود، پس تغییری در حقوق صاحبان سرمایه اتفاق نیفتاده، لذا در این حالت نیازی به تعدیل شاخص نیست.

۲- تجزیه و تجمیع سهام: دراین حالت نیز تعداد سهام منتشره تغییر یافته و چون به تناسب آن قیمت سهم نیز تغییر می یابد لذا نیازی به تعدیل شاخص نیست. الیته لازم به ذکر است که در ایران عملاً اینکار امکان پذیر نیست و ارزش اسمی هر سهم بطور ثابت ۱۰۰۰ ریال می باشد.

۳- پرداخت سود نقدی: در این حالت نیز چون اصلا به تناسب پرداخت سود نقدی، قیمت سهام نیز، کاهش می یابد لذا نیازی به تعدیل نیست.

شاخص قیمت و بازده نقدی ( TEDPIX): نشان دهنده سطح عمومی بازدهی کل قیمت و سود سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بازار بورس است. این شاخص از فروردین ۱۳۷۷ در بورس تهران محاسبه و منتشر شده است. این شاخص کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس را دربر دارد و شیوه وزن دهی و محاسبه آن همانند شاخص کل قیمت ( TEPIX) است و تنها تفاوت میان آن دو در شیوه تعدیل آن ها است.

شاخص بازده نقدی ( TEDIX ):شاخص بازده نقدی بیانگر سطح عمومی سود نقدی پرداختی شرکت های بورسی در زمان مجامع عمومی به سهامداران است. پس اگر این شاخص نزول نماید بیانگر این نکته است که در مجامع عمومی عادی سالیانه سود نقدی کمتری پرداخت می گردد و شرکت ها بصورت میانگین سود کمتری را بصورت نقد بین سهامداران تقسیم می کنند.

شاخص صنایع ( شاخص صنعت و شاخص مالی)

تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران بر اساس ماهیت فعالیت خود در صنایع مختلفی طبقه بندی شده اند. این سرمایه گذاری بر اساس شاخص طبقه بندی که بر اساس روش ISIC صورت می گیرد، منجر به تفکیک بیش از ۴۰ صنعت در بورس تا به امروز شده است.

بصورت کلی شرکت های پذیرفته شده در بورس به دو گروه صنعت و مالی تقسیم شده اند که گروه مالی شامل شرکت های هستند که در خدمات واسطه گری های مالی فعالیت می کنند مانند: بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری، بیمه ها و … در بخش صنعت شرکت های تولیدی و صنعتی فعالیت می کنند مانند: شرکت های پتروشیمی، خودروسازی، فلزات اساسی و غیره …

سازمان بورس به محاسبه شاخص قیمت برای این دو گروه که با نام شاخص مالی ( Financial Index ) و شاخص صنعت ( Industrial Index ) منتشر می شود نیز می پردازد و هر دو در طراحی، محاسبه و تعدیل از معیارهای شاخص کل قیمت پیروی می کنند.

شاخص ۵۰ شرکت فعال تر:این شاخص نشان دهنده سطح عمومی قیمت ۵۰ شرکت فعال تر بورسی می باشد که در دوره های سه ماهه صورت می گیرد. آنچه که در انتخاب ۵۰ شرکت مزبور بیشترین اهمیت را دارد تعداد روزهای داد و ستد شرکت هاست. سازمان بورس میزان نقدشوندگی یا فعالیت شرکت ها را ملاک اصلی برای گزینش ۵۰ شرکت قرار داده است. در واقع شرکت هایی که در این شاخص قرار می گیرند، قابلیت نقدشوندگی بیشتری نسبت به سایر شرکت های موجود در بورس اوراق بهادار را خواهند داشت. این شاخص میانگین وزنی این ۵۰ شرکت را ارائه می نماید.

شاخص ۳۰ شرکت بزرگ

این شاخص میانگین وزنی تغییرات قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ بازار بورس اوراق بهادار را نشان می دهد که ملاک انتخاب آن ارزش روز شرکت می باشد. ارزش روز سهام شرکت از فرمول زیر محاسبه می شود:

آخرین قیمت پایانی سهام شرکت × تعداد کل سهام شرکت = ارزش روز شرکت

شرکت هایی که در این شاخص قرار می گیرند با توجه به بزرگی شرکت از لحاظ ارزش آن تغییرات قیمت آنها، اثر بسیار زیادی روی شاخص کل خواهند داشت.

شاخص آزاد شناور (TEFIX):در بازار بورس بصورت کلی سهام شرکت ها دو دسته سهامدار دارد: سهامداران عمده که برای یک دوره بلند مدت سرمایه گذاری کرده و قصد نگهداری دارد و بخش قابل توجی از سهام شرکت را دارا می باشد و بخش دوم سهامداران خرد می باشند که قسمتی از سهام قابل معامله سهام شرکت(سهام آزاد شناور) را در اختیار دارند و در زمان های مختلف سرمایه گذاری بر اساس شاخص در حال خرید و فروش هستند. شاخص آزاد شناور میانگین سطح عمومی تغییرات قیمت بخشی از سهام شرکت هایی را محاسبه می کند که در دست سهامداران خرد قرار دارد و مورد معامله قرار می گیرد.

شاخص کل (هم وزن):در محاسبه این شاخص اندازه شرکت ها ( بزرگی یا کوچک بودن شرکت ها) تاثیرگذار نیست و همه شرکت ها به میزان یکسان در این شاخص اثر می گذارند. زمانی که اکثر شرکت ها در حال کاهش قیمت هستند اما به دلیل رشد قیمت سهام چند شرکت بزرگ (در اصطلاح شاخص ساز)، باعث می شود شاخص کل حالت مثبت را نشان دهد. در این صورت شاخص هم وزن به دلیل وزن یکسان شرکت ها و اینکه اکثر شرکت ها در حال کاهش قیمت هستند حالت منفی را نشان می دهد.

شاخص بازار اول و بازار دوم:در بورس اوراق بهادار شرکت ها پذیرش شده در دو بازار اول و دوم قرار می گیرند. شرکت هایی که از نظر میزان سرمایه (حداقل ۱۰۰۰میلیارد ریال) ؛ درصد شناوری بالا(حداقل ۲۰ درصد) ؛ تعداد سهامداران و وضعیت سودآوری شرایط بهتری داشته باشند در بازار اول دسته بندی می شوند و شرکت هایی که از نظر این معیار ها در شرایط پایین تری قرار داشته باشند در بازار دوم بورس دسته بندی می شوند.

شاخص بازار اول بورس، بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکت‌هایی است که در بازار اول بورس قرار گرفته اند، و شاخص بازار دوم بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکت‌هایی است که در بازار دوم بورس دسته بندی شده اند.

شاخص کل فرابورس ( IFX ):شاخص کل فرابورس، میانگین سطح بازدهی سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده در دو بازار اول و دوم فرابورس است. این میانگین به صورت وزنی است و تمرکز آن به تعداد سهام منتشرشده شرکت‌ها در بازارهای اول و دوم فرابورس است. در محاسبه شاخص کل فرابورس تغییرات قیمت و سود نقدی سالانه سهام شرکت ها در نظر گرفته می‌شود. شاخص کل فرابورس به دلیل وزن دهی به شرکت های بزرگتر و تمرکز آن بر روی چند نماد خاص که بیشترین ارزش بازار فرابورس را در بر می گیرد نماگر خوبی برای بررسی سطح عمومی بازدهی کل بازار فرابورس نیست.

نتیجه گیری: افزایش شاخص کل، لزوماً به معنای سودآوری یا بازدهی سهام همه شرکت‌های حاضر در بورس نیست، همان‌طور که کاهش شاخص کل نیز لزوماً به معنای ضرردهی سهام همه شرکت‌ها در بورس نیست، چرا که شاخص کل، بیانگر میانگین بازدهی بورس است.

گاهی ممکن است در زمان رشد قابل ‌توجه شاخص کل بورس، تعدادی از سهام شرکت ها با افت قیمت، سهامداران خود را با زیان مواجه سازند یا در شرایطی که شاخص کل با کاهش مواجه می شود، ممکن است تعدادی از سهام ها در حال افزایش قیمت باشند، و سهامداران آن سود قابل قبولی بدست آورند. پس بنابراین تصمیم سرمایه گذاری معامله گران نباید بر اساس تحلیل شاخص کل باشد، بهتر است انتخاب سهام و سیگنال خرید و فروش نهایی صرفاً بر اساس تحلیل اختصاصی هر شرکت انجام شود.

پیش‌بینی وضعیت بورس 28 شهریور 1401 / بی‌انگیزه

بطور واضحی مشخص است که انگیزه برای سرمایه‌گذاری در بازار به سطوح کمتر از صفر رسیده است ! تداوم ابهامات سیاسی و اقتصادی در کنار وضعیت در هم پیچیده بازارهای جهانی موجب شده تا معامله‌گران فعلا نگرانی خاصی از بابت جا ماندن در بازار سرمایه گذاری بر اساس شاخص نداشته فعلا سایر بازارها را گزینه مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری بشمارند.

پیش‌بینی وضعیت بورس 28 شهریور 1401 / بی‌انگیزه

1) پیش‌بینی بازار .

بورس24 : بورس تهران معاملات نخستین روز کاری هفته را پس از تعطیلات سه روزه، سرد و بی‌رمق آغاز کرد؛ تا جایی که به غیر از چند گروه کوچک یا تعداد محدودی نماد، در سایر صنایع فشار عرضه پیشران و حکمفرما بود و بر همین اساس شاخص کل ضمن ثبت افت حدود 11 هزار واحدی، علاوه بر دور شدن از کانال 1.4 میلیون واحد، یک گام دیگر به سطح حمایتی یک میلیون و 350 – 360 هزار واحد نزدیک‌تر شد. ثبت ارزش معاملات کمتر از 2.500 میلیارد تومانی در کنار تداوم خروج نقدینگی نشان از حال و روز وخیم بازار دارد.

بطور واضحی مشخص است که انگیزه برای سرمایه‌گذاری در بازار به سطوح کمتر از صفر رسیده است ! این را از بی‌واکنشی بازار به رسیدن دلار آزاد به کانال 32 هزار تومان و همچنین ورود دلار نیمایی به کانال 27 هزار تومان می‌توان درک کرد. تداوم ابهامات سیاسی و اقتصادی در کنار وضعیت در هم پیچیده بازارهای جهانی موجب شده تا معامله‌گران فعلا نگرانی خاصی از بابت جا ماندن در بازار نداشته فعلا سایر بازارها را گزینه مناسب‌تری برای سرمایه‌گذاری بشمارند. انتظار ما از بازار روز گذشته بیشتر بود اما از آنجایی که حتی دولت هم انگیزه‌ای برای حمایت از بازار ندارد، و در واقع بورس تهران در اولویت چندم آنهاست، طبیعی است که با چنین بازاری مواجه باشیم.

همانطور که هفته گذشته هم اشاره شد، بازار در فصل پائیز به پیشواز 3 رویداد، صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای (موسوم به گزارش‌های 6 ماهه)، انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره آمریکا و پیش‌بینی بودجه دولت برای سال 1402 خواهد رفت. بسیاری از کارشناسان تقریبا به این جمع‌بندی رسیده‌اند که روند رکودی بورس دست‌کم تا ابتدای آبان ادامه خواهد داشت سرمایه گذاری بر اساس شاخص و البته در این میان نوسانات رو به بالایی را هم تجربه خواهیم کرد اما بطور کل بعید است در کوتاه‌مدت توفیق چندانی را در بازار داشته باشیم.

اما برای امروز هم احتمالا روند عرضه و تقاضا به ویژه در نیمه نخست بازار مشابه با بازار روز گذشته باشد و در حالت خوشبینانه نیز تقویت نسبی تقاضا در نیمه دوم معاملات را داشته باشیم.

شاخص سودآوری (Profitability Index) چیست و روش محاسبه آن چگونه است

شاخص سوددهی یک طرح سرمایه گذاری،نرخی است که از تقسیم ارزش فعلی خالص جریانات نقدی ورودی بر ارزش فعلی هزینهٔ سرمایه‌گذاری به‌دست می‌آید.

شاخص سودآوری یا PI ارتباط بین هزینه های سرمایه گذاری و عواید آتی طرح را نشان می دهد. شاخص سودآوری بزرگتر از ۱ پروژه مورد قبول و شاخص سودآوری کوچکتر از یک پروژه قابل قبول نیست.

فرمول محاسبه شاخص سودآوری:

بعنوان مثال یک طرح سرمایه گذاری با سرمایه سرمایه گذاری بر اساس شاخص گذاری اولیه ۱ میلیارد تومان و ارزش فعلی خالص جریانات نقدی آتی ۱,۵ میلیارد تومان شاخص سودآوری معادل ۱.۵ خواهد داشت و نشان می دهد که اجرای پروژه دارای توجیه است. شاخص سودآوری نشان می دهد که عواید حاصل از این سرمایه گذاری به ازائ هر یک ریال سرمایه گذاری معادل ۱.۵ ریال خواهد بود.

همانگونه که از نحوه محاسبه و فرمول شاخص سودآوری پیداست، PI نوع دیگری از محاسبه NPV می باشد. زمانی که NPV مثبت است PI بزرگتر از یک و زمانی که NPV منفی باشد PI کوچکتر از یک می باشد.

تفاوت میان شاخص سودآوری و NPV: شاخص سودآوری بازدهی طرح را بصورت نرخ نمایش می دهد و حجم سرمایه گذاری و میزان جریانات نقدی پروژه را نشان نمی دهد، در صورتیکه خالص ارزش فعلی پروژه یا NPV با واحد پولی در مقام مقایسه پروژه ها شاخص مناسب تری است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.