در روند صعودی، سطح مقاومت همیشه بالاتر از قیمت کنونی بازار است و سطح حمایت، همیشه پایینتر از قیمت فعلی.
تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه چیست؟
تحلیل تکنیکال قرن هاست که توسط معامله گران، تحلیلگران و سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد و به مقبولیت گسترده ای در بین قانون گذاران و جامعه دانشگاهی دست یافته است، به ویژه جنبه های مالی و رفتاری آن. با ما تا انتهای مطلب همراه باشید.
اگر چه تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه از قوانین و اصول از پیش تعیین شده پیروی می کند، اما تفسیر نتایج عموما ذهنی است. این موضوع بدان معناست که اگر چه جنبه های خاصی مانند محاسبه شاخص ها از قوانین خاصی پیروی می کنند، تفسیر یافته ها اغلب بر اساس تکنیک هایی است که متناسب با سبک و رویکرد هر تحلیلگر است.
از این نظر، تحلیل تکنیکال شبیه به تحلیل بنیادی است که برای مثال قوانین خاصی برای محاسبه نسبت ها دارد، اما ذهنیت را در مرحله ارزیابی افزایش می دهد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم استفاده می شود.
برخی از تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیت های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی از حرکت قیمت آتی اوراق بهادار باشد.
تحلیلگر واقعی کیست؟
تحلیلگر واقعی کسی است که بتواند:
- اصول و مغروضات تحلیل تکنیکال را توضیح دهد.
- اصول تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را مقایسه کند.
- انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال را توصیف و تفسیر کند.
- کاربرد خطوط روند، حمایت و مقاومت را توضیح دهد.
- الگوهای نمودار رایج را توضیح دهد.
- اصول تحلیل بازار بین المللی را توضیح دهد.
درک تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی که تلاش می کند ارزش اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز دارد.
ابزارهای تحلیل فنی برای بررسی روش هایی که عرضه و تقاضا برای یک اوراق بهادار بر تغییرات قیمت و حجم تأثیر می گذارد، استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های معاملاتی کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده می شود، اما می تواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار نسبت به بازار گسترده تر یا یکی از بخش های آن کمک کند.
این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا برآورد کلی ارزش معاملات خود را بهبود بخشند.
سه اصل تحلیل تکنیکال
سه اصل تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- همه چیز در قیمت لحاظ می شود.
- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
- تاریخ دوباره تکرار می شود.
همه چیز در قیمت لحاظ می شود
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری فن تکنیکال کار بیهوده ای باشد.
یک تحلیل گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده ات که هرچیزی که بتواند در قیمت تأثیر گذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
پس از درک و پذیرش جملۀ فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای ثبات عدم صحت این ادعای مغرورانه، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همۀ تحلیل گران تکنیکال (تکنسین ها) بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
چنانچه تقاضا بیش ازعرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی می باشد.
برداشت تکنسین ها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامنتالی تأثیر خود را گذاشته باشد و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم مطالعه ی صفحات آتی این کتاب کار بی فایده ای است.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آن که قیمت های آتی، روند آینده را مشخص می کنند.
در حقیقت تعداد زیادی از تحلیلگران بر این باورند که ماهیت روند ها یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم.
نظریۀ ثابت شده ای نیز وجود دارد که می گوید قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند.، به جای آن که تغییر جهت بدهند.
این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن دربارۀ حرکت است. شاید بتوان آن را اینگونه نیز مطرح کرد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارندۀ حرکت آن ها را متوقف کند.
تاریخ دوباره تکرار می شود
این موضوع در واقع روان شناسی بازار را نشان می دهد که تحلیلگران با گذشت زمان در بورس و بازارهای سرمایه واکنش های متفاوتی را نسبت به نوسانات قیمت سهام نشان می دهند.
با توجه به این موضوع احساسات معامله گران است که نشان می دهد تاریخ در حال تکرار است و نوسانات سهام و اوراق بهادار تکرار می شود.
تحلیل تکنیکال چگونه استفاده می شود؟
تحلیل تکنیکال تلاش می کند تا تقریبا حرکت قیمت هر چیزی که قابل معامله باشد و عموماً تحت تأثیر عرضه و تقاضا قرار می گیرد از جمله، سهام، اوراق بهادار و ارزهای دیجیتال را پیش بینی کند.
در سراسر این صنعت، صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده است.
تحلیل گران تکنیکال همچنین انواع متعددی از سیستم های معاملاتی را توسعه داده اند تا به آن ها در پیش بینی و معامله براساس حرکات قیمت به آن ها کمک کنند.
تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه چیست؟
تحلیل تکنیکال قرن هاست که توسط معامله گران، تحلیلگران و سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد و به مقبولیت گسترده ای در بین قانون گذاران و جامعه دانشگاهی دست یافته است، به ویژه جنبه های مالی و رفتاری آن. با ما تا انتهای مطلب همراه باشید.
اگر چه تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه از قوانین و اصول از پیش تعیین شده پیروی می کند، اما تفسیر نتایج عموما ذهنی است. این موضوع بدان معناست که اگر چه جنبه های خاصی مانند محاسبه شاخص ها از قوانین خاصی پیروی می کنند، تفسیر یافته ها اغلب بر اساس تکنیک هایی است که متناسب با سبک و رویکرد هر تحلیلگر است.
از این نظر، تحلیل تکنیکال شبیه به تحلیل بنیادی است که برای مثال قوانین خاصی برای محاسبه نسبت ها دارد، اما ذهنیت را در مرحله ارزیابی افزایش می دهد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یک رشته تجاری است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری جمع آوری شده از فعالیت های معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم استفاده می شود.
برخی از تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که فعالیت های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمت اوراق بهادار می تواند شاخص های ارزشمندی از حرکت قیمت آتی اوراق بهادار باشد.
تحلیلگر واقعی کیست؟
تحلیلگر واقعی کسی است که بتواند:
- اصول و مغروضات تحلیل تکنیکال را توضیح دهد.
- اصول تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی را مقایسه کند.
- انواع نمودارهای تحلیل تکنیکال را توصیف و تفسیر کند.
- کاربرد خطوط روند، حمایت و مقاومت را توضیح دهد.
- الگوهای نمودار رایج را توضیح دهد.
- اصول تحلیل بازار بین المللی را توضیح دهد.
درک تحلیل تکنیکال
بر خلاف تحلیل بنیادی که تلاش می کند ارزش اوراق بهادار را بر اساس نتایج تجاری مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم تمرکز دارد.
ابزارهای تحلیل فنی برای بررسی روش هایی که عرضه و تقاضا برای یک اوراق بهادار بر تغییرات قیمت و حجم تأثیر می گذارد، استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل تکنیکال اغلب برای تولید سیگنال های معاملاتی کوتاه مدت از ابزارهای مختلف نمودار استفاده می شود، اما می تواند به بهبود ارزیابی قدرت یا ضعف یک اوراق بهادار نسبت به بازار گسترده تر یا یکی از بخش های آن کمک کند.
این اطلاعات به تحلیلگران کمک می کند تا برآورد کلی ارزش معاملات خود را بهبود بخشند.
سه اصل تحلیل تکنیکال
سه اصل تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- همه چیز در قیمت لحاظ می شود.
- قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند.
- تاریخ دوباره تکرار می شود.
همه چیز در قیمت لحاظ می شود
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری فن تکنیکال کار بیهوده ای باشد.
یک تحلیل گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده ات که هرچیزی که بتواند در قیمت تأثیر گذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
پس از درک و پذیرش جملۀ فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای ثبات عدم صحت این ادعای مغرورانه، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همۀ تحلیل گران تکنیکال (تکنسین ها) بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
چنانچه تقاضا بیش ازعرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی می باشد.
برداشت تکنسین ها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامنتالی تأثیر خود را گذاشته باشد و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم مطالعه ی صفحات آتی این کتاب کار بی فایده ای است.
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آن که قیمت های آتی، روند آینده را مشخص می کنند.
در حقیقت تعداد زیادی از تحلیلگران بر این باورند که ماهیت روند ها یکسان است و همواره کافی است که روند فعلی را ارزیابی کنیم.
نظریۀ ثابت شده ای نیز وجود دارد که می گوید قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند.، به جای آن که تغییر جهت بدهند.
این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن دربارۀ حرکت است. شاید بتوان آن را اینگونه نیز مطرح کرد که قیمت ها به روند فعلی خود ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارندۀ حرکت آن ها را متوقف کند.
تاریخ دوباره تکرار می شود
این موضوع در واقع روان شناسی بازار را نشان می دهد که تحلیلگران با گذشت زمان در بورس و بازارهای سرمایه واکنش های متفاوتی را نسبت به نوسانات قیمت سهام نشان می دهند.
با توجه به این موضوع احساسات معامله گران است که نشان می دهد تاریخ در حال تکرار است و نوسانات سهام و اوراق بهادار تکرار می شود.
تحلیل تکنیکال چگونه استفاده می شود؟
تحلیل تکنیکال تلاش می کند تا تقریبا حرکت قیمت هر چیزی که قابل معامله باشد و عموماً تحت تأثیر عرضه و تقاضا قرار می گیرد از جمله، سهام، اوراق بهادار و ارزهای دیجیتال را پیش بینی کند.
در سراسر این صنعت، صدها الگو و سیگنال وجود دارد که توسط محققان برای حمایت از معاملات تحلیل تکنیکال توسعه داده شده است.
تحلیل گران تکنیکال همچنین انواع متعددی از سیستم های معاملاتی را توسعه داده اند تا به آن ها در پیش بینی و معامله براساس حرکات قیمت به آن ها کمک کنند.
ال بروکس (AL.Brooks) کیست؟
برای تسلط نیازی به استفاده از نرم افزارهای پیچیده و اندیکاتورهای فراوان نیست، با یادگیری روند جزء به جزء کندل ها و تعیین صحیح نقاط ورود و خروج می توانید به راحتی کسب سود داشته باشید. به همین خاطر است که معامله گران بازارهای ارز دیجیتال، انجام معاملات به روش پرایس اکشن ال بروکس را جزو بهترین دوره های پرایس اکشن در جهان می دانند که از طریق آن می توان درآمدهای کلانی بدست آورد.
به بیان ساده پرایس اکشن (Price Action) یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را میدهد تا با استفاده از حرکات واقعی قیمت تصمیمات خود برای انجام معاملات را بگیرد؛ برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت میکنند.
ال بروکس کیست؟
ال بروکس متولد 23 فوریه 1952 است و از زمانی که شغل خود را 30 سال پیش به عنوان چشم پزشک رها کرده، یک معامله گر حرفه ای است. مدرک پزشکی اش را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرده است.
علاوه بر آن، هزاران مقاله علمی در خصوص بیماریها و جراحی چشم نوشته است. همچنین، پیش از اینکه در لس آنجلس موسسه آموزشی خود را افتتاح کند در دانشگاه Emory آموزش می داده.
او تکنیک های خود را با 4 قاره به اشتراک گذاشته، تکنیکهای پیشرفته اسکلپینگزرا در بورس کالای شیکاگو تدریس کرده و به صورت منظم در برنامه ی مانی شو و کنفرانسهای نمایشگاه معامله گران سخنرانی می کند و به ده ها هزار معامله گر آموزش داده چگونه معامله کنند.
او با چاپ چهار کتاب و دوره آموزشی لقب “بهترین مدرس در جهان” را دارد و مجله فیوچرز لقب “معامله گر معامله گران” را به او داده، و او برای سالها تحلیلگر تکنیکال آنها بوده.
ایشان در طول زندگی به ترید علاقه بسیار شدیدی داشته ولی در خانواده ضعیفی بزرگشده و آنها از او شغلی با درامد بالا توقع داشتن. ایشان بعدازاینکه پزشک موفقی شد و درامد قابل توجهی کسب کرد؛ او شروع به تحقیق، درباره تغییر قیمت در چارت بازار شد. یک روز با باز کردن یک معامله برای رسید شیفت کاری مجبور به بستن آن معامله شدند؛ به گفته خودشان اگر آن روز مجبور به رفتن به سرکار نمیشدند چهارصد هزار دلار سود میکردم و فهمیدم که بااینکه این اتفاق بهندرت میافتد ولی شدنی است که درامد قابلتوجهی از بازار داشت.
هدف ال بروکس چیست؟
هدف بروکس از کمک به معامله گران دیگر، آموزش نحوه پول درآوردن از طریق معامله کردن است. کسانی که بروکس را می شناسند میدانند که چقدر برای او مهم است تا هر کاری که انجام می دهد به نحو احسنت انجام دهد.
او هزاران عمل جراحی چشم انجام داده. طی هر دقیقه در روند هر عمل، او هر بیمار را بعنوان یکی از اعضای خانواده خود می دانسته. شاید افرادی در آموزش بورس و آموزش فارکس بسیار از سر فصل های پرایس اکشن را از استراتژی فارکس ال بروکس برگرفته و توضیح داده باشند.
او به سختی کار کرده تا بتواند بهترین خود را با تمرکز بالا انجام دهد. کمک به مردم برای او واقعا مهم است. وقتی او به بقیه نحوه معامله کردن را آموزش می دهد نیز همین رفتار را دارد.
او می داند که معامله کردن چقدر سخت است، و هیچ گاه از کشمکش هایی که معامله گران با آن روبرو هستند فراموش نمی کند. با توجه به این موضوع، هر چیزی که گفته و یا نوشته در جهت کمک به معامله گران برای رسیدن به اهدافشان که پول درآوردن از طریق معامله کردن است، بوده. این بازار برای نفع موسسات مالی ایجاد شده، ولی ما نیز می توانیم در این سود مشارکت داشته باشیم.
این یک بازی نیست. این زندگی ماست، و همه ما میخواهیم زندگی بهتری داشته باشیم و به خانواده مان کمک کنیم. این یک تجارت جدی است و بروکس آن را بسیار جدی گرفته است.
هر چند، او باور دارد که اگر معامله گری برای یادگیری نحوه آموزش خود وقت بگذارد و اگر قادر باشد آنچه را که آموخته است عملی کند، او می تواند در موقعیت مناسبی برای رسیدن به هدف خود قرار بگیرد.
انگیزه ال بروکس
خیلی وقت پیش او بعنوان جراح چشم، عاشق آموزش دادن به دانشجویان چشم پزشکی بود. بعدها او از کمک کردن به هزاران معامله گر در سراسر دنیا از سال 2009 لذت می برد. برای او بسیار مهم است که بهترین ابزار موجود را برای کمک به موفقیت در اختیار دیگران قرار دهد. که دوره های آموزشی معامله گری بروکس این ابزار می باشد.
اگر از زبان خود بروکس صحبت کنیم:
“شما در حال معامله با باهوشترین، بهترین افراد آموزشدیده در جهان هستید. بسیاری از آنها دارای مدرک MBA از مدارس برتر کشور هستند؛ میدانم زیرا یکی از دخترانم جزو آنهاست. او از مدرسه بازرگانی هاروارد فارغالتحصیل شد. درسهای آنها بهقدری زیاد است که دوره ی من تقریباً بهاندازه یک واحد در مدرسه بازرگانی است. این دروس به معاملهگران فرصتی میدهد تا مهارتهای موردنیاز خود را برای رقابت با بهترین معاملهگران جهان بیاموزند.”
نظر شخصی ال بروکس درباره دوره و سبک پرایس اکشن
ال بروکس در مصاحبههایش گفت:
“من قویاً معتقدم که این دوره اطلاعات فوقالعادهای در مورد معاملات پرایس اکشن ارائه میکند که یافتن آن در هیچ جای دیگری غیرممکن است. اینها همان تکنیکهای معاملاتی پرایس اکشن هستند که معاملهگران برتر و مدیران صندوقهای تأمینی هرروز از آنها استفاده میکنند. من هیچ منبع دیگری برای معاملهگران نمیشناسم که بتواند همه این اطلاعات بسیار ارزشمند را پیدا کند.”
“من میدانم که تریدر چقدر دشوار است و هرگز از سختی که همه معاملهگران تحمل میکنند غافل نمیشوم. با در نظر گرفتن این موضوع، هر چیزی که من میگویم یا مینویسم برای کمک به معاملهگران برای دستیابی به هدف خود برای کسب درآمد از بازار است.”
“اینیک بازی نیست. این زندگی ماست و همه ما میخواهیم زندگی بهتری داشته باشیم و به خانواده خود کمک کنیم. اینیک تجارت بسیار جدی است و من آن را بسیار جدی میگیرم. بااینحال، من کاملاً معتقدم که اگر یک معاملهگر برای یادگیری نحوه ترید وقت بگذارد و اگر بتواند آموختههای خود را به کار گیرد، در موقعیتی قرار میگیرد که به هدف خود میرسد.”
دوره آموزشی پرایس اکشن
او باور دارد که دوره آموزشی او مجموعه اطلاعاتی بی نظیری در خصوص پرایس اکشن در اختیار معامله گران قرار می دهد که پیدا کردن این اطلاعات در جایی دیگر غیر ممکن است. او براین باور است که بازارها را مؤسسات برای نفع خود ایجاد کردند، اما ما میتوانیم مشارکت داشته باشیم.
اینها همان تکنیک های معامله گری پرایس اکشنی است که معامله گران حرفه ای و مدیران سرمایه هر روز از آنها استفاده می کنند. منبعی بهتر از آموزشهای پرایس اکشن بروکس از نظر اطلاعات ارزشمند، وجود ندارد.
تیم همیارکریپتو با بررسی تمامی مراجع متد معاملهگری ال بروکس، نکات طلایی را جمع آوری کرده و دوره ای تحت عنوان دوره آموزش پرایس اکشن در مشهد و آموزش فارکس در مشهد برگزار میکند.
چشم انداز او در مورد بازار چیست؟
او به پرایس اکشن دید متفاوتی نسبت به اکثر معامله گران دارد. این امر به این دلیل است که او باور دارد هر کوچکترین تغییر قمیت که طی روز شکل می گیرد اهمیت دارد. هیچ چیزی که اتفاق می افتد بیدلیل نیستو حجم زیادی از اطلاعات در نمودار تعبیه شده است. او موقعیت معامله در بازار را به پازل تشبیه میکند، “تیکههای پازل به سادگی قابل دیدن نیست و هرکس در بازار تیکه های بیشتری ببیند سود بیشتری از بازار کسب میکند.”
هیچ کس نباید همه قطعه های پازل را ببیند تا بتواند از بازار کسب درآمد کند. او نیز ادعایی برای دیدن کل پازل ندارد. ولی حداقل او فکر می کند که بازار بسیار پیچیده تر و جذاب تر از چیزی است که همه می گویند. همچنین بیشتر لذت معاملهگری را در پیدا کردن تیکه ی پازل جدید میداند.
همیارکریپتو در این مقاله ال بروکس، معامله گری که در بازارهای مالی حرف زیادی برای گفتن دارد را معرفی کرد. استراتژی پرایس اکشن ال بروکس یکی از شگفتی های او در بازارهای مالی است که با یادگیری این استراتژی می توانید معاملات پرسودی داشته باشید.
ما در دوره های آموزش ارز دیجیتال مفاهیم دنیای مالی را به علاقه مندان آموزش می دهیم این دوره به صورت حضوری در آموزش ارز دیجیتال در مشهد و به صورت غیرحضوری به صورت وبیناری در فضای اسکای روم برگزار می شود. این دوره با توجه به نیاز دانش پژوه از پایه تا پیشرفته تعبیه شده با شرکت در این دوره از سطح مبتدی به معامله گری حرفه ای تبدیل خواهید شد.
سبک های مختلف پرایس اکشن
ما در دنیای بازارهای مالی انواع مختلفی سبک تحلیلی تکنیکال داریم. که سبک پرایس اکشن یکی از این تحلیل های تکنیکال بوده و میتوان گفت حتی انواع سبک پرایس اکشن هم وجود دارد مهمترین این سبک ها شامل؛ سبک پرایس اکشن ال بروکس، سبک پرایس اکشن rtm ، سبک پرایس اکشن لنس بگز و … که شما می توانید از این سبک ها در معاملات خود استفاده کنید.
جمع بندی
در این مقاله با یکی از بهترین معامله گران دنیا آقاب ال بروکس آشنا شدیم. ال بروکس در یک خانواده پر جمعیت یا وضع اقتصادی نابسامانی دنیا آمد به همین دلیل مادرش بسیار اصرار داشت تا چشم پزشک شده تا دیگر در تنگنای مالی نباشد. ایشان پس از 10 سال جراح چشم و استاد دانشگاه بودن که بسیار هم در این زمینه موفق بوده و تعداد زیادی مقالات علمی و کتاب داشته، به این نتیجه میرسد که از لحاظ مال تامین شده و تمایل دارد به معامله گر تمام وقت باشد.
ال بروکس ابتدا به صورت پاره وقت و تنها صبح ها قبل از رفتن به مطب معامله میکرد اما پس از مدتی کاملا جراحی را کنار گذاشته و یک معامله گر تمام وقت شد. او پس از بررسی های بسیار سبک پرایس اکشن ال بروکس را تدوین کرده و با همین سبک معاملاتش را انجام میداد و آنقدر سبک سودآوری بود که در چهار قاره جهان به آموزش این سبک پرداخت. ما در همیار کریپتو سبک پرایس اکشن ال بروکس را به صورت عملی آموزش میدهیم.
۱۹ واقعیت درباره تحلیل تکنیکال که دانستن آنها به شما کمک خواهد کرد!
تحلیل تکنیکال (technical analysis) را میتوان در مورد بازارها و برای ترید (trade) مورد استفاده قرار داد؛ اما همیشه سعی کنید تحلیل تکنیکال را پیچیده نکنید و از اندیکاتورهای زیاد استفاده نکنید. تنها از چند اندیکاتور ساده که کار میکنند و امتحان خود را پس دادهاند استفاده کنید.
از تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی از جمله بازار بیت کوین و ارزهای دیجیتال میتوان استفاده کرد.
تکامل تدریجی قیمت شامل تحکیم و حرکت است و من هر چیز بدون روندی را به عنوان تحکیم طبقهبندی میکنم، حتی بازگشتها را نیز برای سادهسازی در همین حیطه طبقهبندی میکنم. این نوشتار، راهنمای تحلیل تکنیکال و ترید نیست و در اینجا تنها به بررسی کلی تحلیل تکنیکال پرداخته میشود.
۱- تعریف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی جهت بازار با استفاده از دادههای گذشته است که این دادهها عمدتا قیمت و حجم معاملات هستند. البته من (نویسنده مقاله) از حجم برای ترید قراردادهای آتی استفاده نمیکنم.
۲- تحلیلگر تکنیکال کیست؟
هر فردی که به تحلیل و تحقیق در مورد بازار با استفاده از دادههای گذشته و اندیکاتورها بپردازد، در واقع یک تحلیلگر تکنیکال است و در نقطه مقابل تحلیلگر فاندامنتال قرار دارد.
اگر شما هم در حال سنجیدن قیمت و ترید با استفاده از نمودار و غیره هستید، در واقع یک تحلیلگر تکنیکال هستید.
۳- تحلیلگران تکنیکال به چه چیزی باور دارند؟
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که اقدام قیمت نتیجه فشار عرضه و تقاضا (Supply And Demand) است و آنها همچنین معتقدند که الگوها در طول تاریخ تکرار میشوند و اکثر اطلاعاتی که قیمت را تحت تاثیر قرار میدهد، از قبل مشخص است. این نگرش باعث شده که تحلیل تکنیکال کاملا در نقطه مقابل تحلیل فاندامنتال قرار بگیرد.
۴- آیا میدانید که منظور از قیمت در فضای تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟
قیمت را به طور ساده میتوان ترکیبی از باز و بسته شدن و بالا و پایین شدن قیمت یک جفت ارز در یک دوره زمانی خاص، مثلا یک دوره ۱ دقیقهای، ۱۵ دقیقهای و غیره دانست.
۵- تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در چیست؟
تحلیل تکنیکال با نمودار شروع میشود و تریدر در این حیطه افق زمانی کوتاهتری را در نظر میگیرد، اما تحلیل فاندامنتال با صورت مالی آغاز میشود و تحلیلگران فاندامنتال برای تحلیل بازار، رویکرد بلندمدتتری را اتخاذ میکنند. منظور از صورت مالی در فضای فارکس دادههایی مانند نرخ سود، نرخ بیکاری و غیره است.
عوامل بسیار دیگری نیز در تحلیل فاندامنتال دخیل هستند که از جمله آنها میتوان به عوامل سیاسی، حکومتی و غیره اشاره کرد که گاهی، ابراز کردن این عوامل به صورت داده بسیار مشکل است.
وقتی یک تحلیلگر فاندامنتال میخواهد به تحلیل دادهها بپردازد، میخواهد تعیین کند که آیا اقتصاد یک ارز خاص در حال قوی شدن است یا ضعیف شدن. مثلا اگر این تحلیلگر به تحلیل ارز کشور استرالیا (AUD) میپردازد و میبیند که نرخ بیکاری این کشور در مقایسه با گذشته کمتر شده است، این به معنی قدرتمندتر شدن اقتصاد آن کشور میتواند باشد.
همان طور که اشاره شد، مطالعه وضعیت بیکاری یک کشور عامل خوبی برای قضاوت در مورد رشد اقتصادی آن کشور است. اگر نرخ بیکاری در کشوری کاهش یافته باشد، این یعنی مردم پول بیشتری در جیب خود دارند و کارفرماها افراد بیشتری را استخدام میکنند. و این یعنی حکومت هم درآمد بیشتری از مالیات خواهد داشت و در کل این کاهش بیکاری، به نفع اقتصاد آن کشور خاص تمام خواهد شد.
این توضیحی بسیار اساسی در مورد نحوه کار تحلیلگران فاندامنتال و نحوه پیشبینی قیمت توسط آنها بود. این تحلیلگران این چنین به تصمیمگیری و ترید میپردازند؛ اما تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه این دادهها در نمودار موجود است و دیگر لازم نیست که از نمودار خارج شد و مشغول این قبیل امور شد.
۶- چه ابزارهایی در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند؟
در تحلیل تکنیکال از ابزارها و فنون زیادی استفاده میشود که اصلیترین آنها نمودار است. نمودار حرکت قیمت را در گذر زمان به نمایش میگذارد. سه نوع نمودار کندل استیک، میلهای و خطی، بسیار در این فضا برای ترید مورد استفاده قرار میگیرند. در فضای ترید فارکس از نمودارهای کندل استیک بیش از دیگر نمودارها استفاده میشود.
نمودار کندل استیک از مجموعهای از کندل استیکهایی ساخته شده که در کنار همدیگر قرار گرفتهاند. یک نمودار کندل استیک اطلاعات زیر را ارائه میدهد:
طول بدنه کندل استیک چیزهای زیادی را در مورد حرکت قیمت به ما میگوید و نشان میدهد که آن حرکت قیمتی خاص تا چه اندازه قدرت داشته است. در مورد کندل استیکها سخن بسیار است و آنها الگوهای زیادی را تشکیل میدهند. کندل استیک ابزاری جالب برای ترید است و بسیاری از تریدرها به استفاده از آنها علاقهمند هستند.
نمودار میلهای متشکل از تعدادی میله است که در کنار یکدیگر در یک بازه زمانی قرار گرفتهاند. نمودار میلهای نیز دقیقا همان اطلاعات نمودار کندل استیک را ارائه میدهد. تنها تفاوت نمودارهای میلهای با نمودارهای کندل استیک این است که این نمودارها بدنه ندارند.
نمودار خطی شکل سادهای از نمودار است که نقاط قیمتی را به همدیگر متصل میکند. این نقاط قیمتی اغلب قیمت بسته شدن هستند. این نمودارها در ترید و تحلیل تکنیکال زیاد مورد استفاده قرار نمیگیرند؛ زیرا اطلاعات بسیار کمی را ارائه میدهند.
۷- ما در تحلیل تکنیکال به دنبال کدام الگوهای نمودار هستیم؟
الگوهای زیادی وجود دارند و لازم نیست که همه آنها را بدانید. تنها چند الگوی ساده و مفید را یاد بگیرید، کافی است. شما باید یاد بگیرید که از یک نمودار چه چیزی بخواهید. الگوهای نمودار الگوهای قیمتی تکرار شده و خاص هستند که در نتیجه اقدام قیمت بر روی نمودارها ظاهر میشوند.
الگوهای نمودار به تریدر کمک میکنند که جهت بازار را پیشبینی کند؛ زیرا این الگوها در گذشته نیز ایجاد شدهاند و نتایج خاصی را به همراه داشتهاند. الگوهایی مانند سر و شانه، دوقله، دو کف و غیره، نمونههایی از این الگوهای پرکاربرد هستند.
مطالب زیادی در مورد این الگوها وجود دارد که میتوانید به مطالعه آنها بپردازید، اما من حقیقتا زیاد خودم را با این الگوها مشغول نمیکنم. من عادت دارم که به سادهسازی امور در این فضا بپردازم.
۸- در تحلیل تکنیکال باید در جستجوی کدام الگوهای کندل استیک بود؟
تحلیلگران تکنیکال همچنین برای پیشبینی جهت قیمت در جستجوی الگوهای کندل استیک هستند، اما فرق این الگوها با الگوهای نمودار چیست؟
الگوهای نمودار در مقایسه با کندل استیکها بسیار وسیعتر هستند و باید با دقت آنها را نظاره کرد. این در حالی است که الگوهای کندل استیک معمولا از یک یا دو کندل استیک تشکیل شدهاند و شناسایی آنها بسیار راحتتر است.
۹- کدام اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند؟
اندیکاتورهای زیادی وجود دارد که یک تریدر فارکس و ارز دیجیتال میتواند از آنها استفاده کند؛ اما تنها چند تا از این اندیکاتورها محبوب هستند و بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار میگیرند.
بسیاری از این اندیکاتورها از قیمت و تا حدودی از حجم نشات گرفتهاند و از محبوبترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین متحرک
- باندهای بولینگر (Bollinger bands)
- اس ای آر پارابولیک (parabolic SAR)
- شاخص میانگین جهتدار (ADX)
از جمله اسیلاتورهایی هم که تریدرها در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میدهند، میتوان به پنج مورد زیر اشاره کرد:
یک تریدر خوب، از این اندیکاتورها برای کمک در تصمیمگیری استفاده میکند و میداند که اندیکاتورها همه چیز نیستند و نباید برای تصمیمگیری تنها بر یکی از آنها تکیه کرد.
۱۰- پدر تحلیل تکنیکال کیست؟
چارلز داو (Charles Dow) فردی است که دارای اعتبار لازم برای این لقب است، البته احتمالا مباحثات و نظرات مخالفی در این میان موجود باشد.
۱۱- سه تئوری اصلی چارلز داو که امروز هم همچنان اعتبار دارند، کدامها هستند؟
- قیمت به همه چیز بیاعتنایی میکند.
- حرکتهای قیمت تصادفی نیستند.
- چه چیزی مهمتر از چرا است.
۱۲- تئوری قیمت همه چیز را نادیده میگیرد، چیست؟
یک تریدر تکنیکال بر این باور است که قیمت همه چیز را در خود دارد و همه اطلاعات را انعکاس میدهد؛ پس از نظر او قیمت اساس تحلیل است.
قیمت، انعکاس دهنده حاصل جمع دانش همه مشارکان بازار مانند تریدرها، سرمایه گذاران، مدیران سبد سهام و غیره است.
نپذیرفتن قیمتی که توسط این مجموعه گذاشته شده است، حماقت محسوب میشود. تحلیلگران تکنیکال از اطلاعات ابراز شده توسط قیمت، برای تحلیل و پیشبینی آینده بازار استفاده میکنند.
۱۳- تئوری حرکتهای قیمت تصادفی نیستند، چیست؟
یک تریدر تکنیکال بر این باور است که قیمت دارای روند است. البته بسیاری از تحلیلگران تکنیکال به این واقعیت نیز اعتراف میکنند که دورههایی بدون روند هم در بازار وجود دارد.
اگر حرکتهای بازار کاملا تصادفی و بدون روند بود که امکان استفاده از تحلیل تکنیکال و کسب درآمد از آن میسر نبود.
کار تحلیلگران تکنیکال پیدا کردن روندهای اصلی و کسب درآمد از آنهاست.
۱۴- تئوری چه چیزی مهمتر از چرا است، به چه معناست؟
تحلیلگران تکنیکال تنها به دو چیز علاقه دارند؛ یکی این که قیمت حال حاضر چقدر است و دیگری این که تاریخچه حرکت قیمت چیست.
قیمت، نتیجه نهایی نیروهای زیربنایی عرضه و تقاضا است و به همین دلیل است که در تحلیل تکنیکال اینقدر بر روی قیمت تاکید میشود. این بحث زیاد خوشایند تحلیلگران فاندامنتال نیست؛ زیرا آنها بیشتر به این اهمیت میدهند که چرا قیمت چنین است؟ جوابهای زیادی در تحلیل تکنیکال برای این سوال موجود است که بعضی از آنها واقعا گسترده و مفصل هستند.
پس برای یک تریدر تکنیکال بهتر است که بیشتر بر چه چیزی تمرکز کند و زیاد به چرا کاری نداشته باشد. اگر قیمت بالا برود، برای تریدر تکنیکال علت مشخص است، و دلیل آن وجود خریداران (تقاضا) بیشتر به نسبت فروشندگان (عرضه) است.
۱۵- برای تحلیل تکنیکال احتیاجی به مدرک دانشگاهی ندارید
برای تحلیل نمودار نیازی به مدرک دانشگاهی نیست و نمودار چیز چندان پیچیدهای نیست، اما برای تحلیل فاندامنتال بهتر است که مدرک اقتصاد داشته باشید؛ زیرا تحلیل فاندامنتال دارای مفاهیم و نکات زیادی است.
نکته مثبت دیگری که در مورد تحلیل تکنیکال وجود دارد، این است که میتوان آن را در همه بازارهای جهانی اعمال کرد؛ چیزهایی مانند سطوح حمایت، مقاومت، الگوهای نمودار و غیره را میتوان در همه بازارها مورد استفاده قرار داد. چارچوب زمانی (تایم فریم) نیز در این میان زیاد اهمیت ندارد و این مفاهیم را در همه تایم فریمها میتوان مورد استفاده قرار داد.
۱۶- آیا لازم است همه چیز را در تحلیل تکنیکال بدانیم تا تریدر سودآوری باشیم؟
خیر! داشتن دانش تکنیکال به معنی تضمین سودآوری و موفقیت نیست.
ترکیب دانش تکنیکال و روشهای صحیح مدیریت سرمایه است که شما را به موفقیت میرساند. ممکن است باور نکنید، اما افرادی در فضای ترید وجود دارند که تنها بر چیزهایی مانند معکوس شدن قیمت متکی هستند و چیدمان ترید خود را بر طبق آنها تنظیم میکنند.
۱۷- چیزهای اصلی که تحلیلگران تکنیکال در یک نمودار مشاهده میکنند
وقتی که قیمت به سمت بالا حرکت میکند، این یک روند صعودی نامیده میشود.
وقتی که قیمت به طرف پایین حرکت میکند، این یک روند نزولی نامیده میشود.
با استفاده از استراتژیهایی مانند تقاطع میانگین متحرک، میتوان بر روندها سوار شد و از جریان بازار کسب سود کرد.
شناخت سطوح حمایت بسیار مفید است؛ این سطوح جاهایی هستند که قیمت پس از برخورد به آنها، معکوس میشود. این سطوح مکان بسیار مناسبی برای خرید هستند.
شناخت سطوح مقاومت نیز بسیار مفید است؛ این سطوح برعکس سطوح حمایت هستند و به نقاطی گفته میشود که قیمت تا آنجا بالا میرود و سپس برمیگردد. این نقاط جاهایی مناسب برای فروش هستند.
در روند صعودی، سطح مقاومت همیشه بالاتر از قیمت کنونی بازار است و سطح حمایت، همیشه پایینتر از قیمت فعلی.
دامنههای ترید یا کانالهای قیمت قبل از حرکتهای صعودی و نزولی، برای مدتی تشکیل میشوند که به صورت افقی یا مایل هستند و تا مشخص شدن روند میتوان در این کانالها ترید کرد.
۱۸- هسته تحلیل تکنیکال چیست؟
هسته تحلیل تکنیکال قیمت است.
هدف تحلیل تکنیکال ، پیشبینی حرکتهای قیمت در آینده است. قیمت در این فضا مهمترین بخش است؛ زیرا قیمت اغلب قبل از توسعه فاندامنتال خود را نشان میدهد. بنابراین مشاهده مستقیم آن کاملا منطقی است.
تحلیل چیست و انواع روش های آن کدامند؟
معامله در بازارهای مالی شما را وادار به تحلیل میکند، شما نمیتوانید اقدام به معامله کنید بدون آن که درک و فهمی از آن داشته باشید، درواقع تحلیل همین درک، فهم و مهم تر از این دو تفسیر شما از داده هاست که منجر به اقدامات شما می شود.
اما وقتی از تحلیل صحبت میکنیم دقیقا منظور ما چیست؟ ما در تحلیل فرآیندهای پیچیده را درک، ارزیابی و مجددا خلق میکنیم، این خلق در پیش بینی مسیر آینده معنی پیدا میکند.
درواقع هر تحلیل سه بخش اصلی دارد:
۱- تجزیه و تحلیل
۲- پیش بینی
۳- اجرا
چرا تحلیل می کنیم؟
هدف از تحلیل چیزی فراتر از صرفا فهم و افزایش دانستههای ما درباره ی یک موضوع است، ما تحلیل میکنیم تا مبتنی بر نتایج آن تصمیم بگیریم، درواقع به دیوار تحلیل تکیه کنیم، هرچقدر درون و اجزای این تحلیل دقیق تر بررسی شده باشند، دیوار محکم تری برای خود ساخته ایم. لذا هدف از تحلیل کاملا کاربردی است و همین اهمیت تحلیل را روشن میکند.
فرض کنید شما را به صورت حضوری به کارخانه فولاد مبارکه اصفهان میبریم، این شرکت را به عنوان یک فرصت جهت سرمایه گذاری به شما معرفی میکنیم، فرض کنید فولاد مبارکه اصفهان برای اجراسازی یک فاز جدید تولیدی به مبلغی سرمایه لازم دارد و تصمیم به فروش بخشی از سهام خود دارد، چه میکنید؟
- چشم خود را میبندید و پولی را که تمام سرمایه شماست وارد این شرکت میکنید؟
- گزارشات قبلی شرکت را میخوانید بدون این که بدانید فاز جدید تولیدی دقیقا چه فعالیتی دارد؟
- از کسی میخواهید توضیحاتی به شما بدهد؟
اهمیت این که اشاره شد فرض کنید تمام سرمایه زندگیتان را میخواهید وارد این شرکت کنید به خودی خود روشن است، این دقیقا اهمیت و جایگاهی است که تحلیل دارد و بسیاری از تحلیل گران آن را تا سطوحی که به صورت موردی از شما پرسیدیم پایین میآوردند، لذا دقت کنید اگر محتوایی را به عنوان تحلیل روبروی شما گذاشتند، لزوما آن تحلیلی نیست که بشود به آن تکیه کرد و تصمیم گیری کرد، شاید صرفا خواندن گزارشات است، شاید شنیده است و… .
در تحلیل آن چنان باید در دل موضوع بروید که گویی شما خود مدیر آن کارخانه اید، از تمام فرآیندهای آن خبر دارید و مهم تر از همه، میتوانید آینده شرکت را تحلیلگر تکنیکال کیست؟ ترسیم کنید.
فراموش نکنید در بازارهای مالی ما دنبال این سوال مهم هستیم: درآینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ گذشته ها گذشته است، هرچقدر هم مهم باشد، هیچ پاسخی جایگزین ترسیم چشم انداز آینده نمیشود و تنها پاسخ به این سوال راهگشا خواهد بود.
مثالی که در اینجا زده شد جهت شفاف کردن اهمیت تحلیل بوده و ممکن است شما هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیرید، اما وقتی اقدام به خرید سهام شرکت ها میکنید نیز گویی دقیقا در همین موقعیت هستید.
بازارهای مالی محل فعالیت تعداد زیادی از فعالان است و این تفاوت در رویکردهای معاملاتی به خودی خود پویایی این بازار را به همراه دارد، هوشمندانه تر از اینکه ببینید سایرین چه میکنند، این است که بدانید خودتان روی چه شرکتی سرمایه گذاری کرده اید و شناخت خود را آنقدر از آن بالا ببرید که بتوانید محتمل ترین آینده از شرکت را ترسیم کنید.
این مرحله ای است که آن را خلق کردن میدانیم و این سطح از اتکا به شما قدرت تصمیم گیری میدهد و تحلیل یعنی رسیدن به این مرحله، نه ماندن در مرحله خواندن گزارشات و شنیده ها و… .
تحلیلگر کیست؟
نکته ای که در همینجا به آن اشاره خواهیم داشت آن است که در توضیحات ما هم به تحلیلگر و هم به معامله گر اشاره داشتیم، آیا این دو یک مفهوم اند و تفاوتی ندارند؟ به طور قطعی جواب خیر است. پاسخ دقیق تری برای آن که تحلیلگر چیست در این خواهد بود که تفاوت تحلیلگر و معامله گر روشن شود، بسیاری از افراد تحلیلگران خوبی هستند ولی معامله گران ضعیفی اند و بالعکس، بسیاری از افراد معامله گران خوبی اند ولی تحلیلگران حاذقی نیستند، گرچه به عقیده نگارنده حالت دوم کمتر است چراکه کسی که معامله گر خوبی است، توانایی درک و تجزیه و تحلیل امور را نیز دارد. نکته مهم متفاوت بین این دو آن است که در معامله گری دنیایی از مهارتهای روانشناختی، مدیریت سرمایه و… نهفته است که در کتاب ها و منابع نوشته نشده و جز با تجربه معامله گری به دست نمیآید و این تفاوتی است که معامله گران و تحلیل گران دارند، شاید اگر دنبال ایجاد یک تمایز مشخص باشیم، باید بگوییم معامله گران از تحلیل تحلیل گران برای تصمیم گیری استفاده میکنند.
بسیاری از تحلیل گران، صرفا خواندن گزارشات مالی شرکت ها را تحلیل تلقی میکنند، ولی همانطور که در بخش اول اشاره شد تحلیل سه تحلیلگر تکنیکال کیست؟ بخش دارد و تا اجرا ادامه دارد.
انواع تحلیل
دو نوع کلی از تحلیلهای رایج مورد استفاده فعالان بازارهای مالی تحلیل بنیادی و تکنیکال است. در تحلیل بنیادی تحلیلگران اقدام به تفسیر شرایط شرکت از ابعاد مالی میکنند که منجر به دست یافتن به مفهوم مهم و پر کاربردی به نام ارزش ذاتی میگردد و در تحلیل تکنیکال، تحلیلگران اقدام به تفسیر رفتارهای قیمتی سهم در ادوار گذشته میکنند تا بتوانند مبتنی بر الگوهای به جا گذاشته شده آینده را پیش بینی کنند.
در بازارهای مالی شما با حجم زیادی از داده ها روبرو هستید، تحلیل ابزار شماست برای آن که با چشمان بسته اقدام به معامله نکنید، هریک از انواع تحلیل به یکی از ابعاد این داده ها میپردازد که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت:
۱- تحلیل بنیادی
مثال خرید بخشی از سهم کارخانه فولاد مبارکه اصفهان را به یاد آورید، فرآیندی که برای سرمایه گذاری در این شرکت پیش میبرید را با خود مرور کنید، ما هم با شما مرور میکنیم:
- بررسی داده های گذشته و تاریخی شرکت
- بررسی فرآیندهای عملیاتی شرکت
- بررسی رقبا و سایر بازیگران صنعت
- بررسی شرایط صنعت مربوطه
- بررسی چشم انداز صنعت، تقاضا، تکنولوژی و…
- بررسی ریسک های فعلی و اتی
- بررسی مشکلاتی که سر راه تولید و فروش شرکت است
- بررسی شرایط صنعت در اقتصاد جهانی
- بررسی فاکتورهای اقتصاد کلان همچون نرخ بهره، تورم، ارز و…
تحلیل بنیادی، مهارت مدل سازی فرآیند منطقی تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری در شرکت، با تمرکز با انواع فاکتورهای بالاست که با شما مرور کردیم، فرایند منظم فکر کردن، از کجا به کجا رسیدن و بررسی دقیق دادههای مالی شرکت ها در تحلیل بنیادی میگنجد.
اینکه پولی که مانند خون در رگهای شرکت در جریان است چه مسیری را طی میکند، در بررسی این مسیر شما درگیر بررسی فرآیندهای عملیاتی، بازاریابی، ریسک، فروش، تامین مواد و… شرکت ها نیز خواهید شد.
بدون شک شما سهام شرکت فولاد مبارکه را نمیخرید که هفته آینده بفروشید، لذا داشتن چشم انداز چندین ساله از صنعت و عملیات شرکت از اهمیت برخودار است.
در تحلیل بنیادی، تحلیل گران با مفهوم مهمی به نام ارزش سر و کار دارند، یعنی نتیجه بررسیهای خود را در قالب این مفهوم خلاصه میکنند، ارزش نشان دهنده آینده است.
درواقع مفهومی آتی را به امروز بر میگرداند، آینده را تخمین میزند و سوالی که مطرح می کند این است که آیا با در نظر گرفتن این چشم انداز، امروز این شرکت ارزش خرید دارد یا خیر؟ اگر قیمتی که به شما ارائه میدهند از ارزش مد نظرتان کمتر باشد، درواقع ارزان تر است و دارایی را میخرید و در غیر این صورت خیر.
به صورت دقیق تر و تخصصی تر، باید مفهوم ارزش گذاری را بازترکنیم، که با توجه ب اینکه تمرکز این مقاله بر تحلیل بنیادی است به یکی از مهمترین روشهای ارزش گذاری (به بیان دقیق تر ارزشیابی) بسنده میکنیم. ارزش گذاری تنزیل جریانات نقدی آتی به امروز است.
درواقع جریانات نقدی را برای سه تا ۵ سال به طور معمول پیش بینی میکنند و از آنجائی که این اعداد مربوط به حال حاضر نیست و در سالهای آتی تحقق پیدا میکند، نزخ تنزیلی را برای آن در نظر میگیرند که به نوعی بازدهی مورد انتظار سرمایه گذار از فاصله زمانی امروز تا آینده ای است که جریانات نقدی در آن زمان تحقق پیدا میکند.
در تحلیل بنیادی یکی از مهمترین ابزارهای مورد استفاده تحلیل گران، صورتهای مالی شرکت هاست، گرچه گذشته دقیقا در آینده اتفاق نمیافتد، اما راهنمای خوبی برای ترسیم آینده خواهد بود، لذا یک تحلیل گر بنیادی باید توانایی خواندن و سپس تجزیه و تحلیل صورتهای مالی را داشته باشد.
دیدگاه های تحلیل بنیادی
دو دیدگاه از بالا به پایین و از پایین به بالا در تحلیل بنیادی مورد استفاده قرار میگیرد. در دیدگاه از بالا به پایین، تحلیل از بررسی وضعیت اقتصاد جهانی و وضعیت صنعت در جهان آغاز شده به وضعیت اقتصاد در ایران و صنعت در ایران و در نهایت تحلیل شرکت میرسد. در دیدگاه از پایین به بالا، از بررسی شرکت شروع میشود و این مسیر برعکس پیموده میشود.
سوالی که مطرح میشود این است که چه شرکتی را تحلیل کنیم، در این حالت اگر صنعت خاصی را مد نظر دارید پیشنهاد میشود از طریق رویکرد پایین به بالا فاکتورهای عملیاتی شرکت ها را مقایسه تحلیلگر تکنیکال کیست؟ و شرکت برتر را در زمان کمتر انتخاب و سپس زمان بیشتری به تحلیل دقیق آن شرکت اختصاص دهید و اگر صنعت مد نظر ندارید از طریق رویکرد بالا به پایین به بررسی وضعیت و چشم انداز صنایع پرداخته و پس از انتخاب صنعت پر پتانسیل، اقدام به انتخاب شرکت از طریق حالت اول کنید.
در بررسی صنعت پر پتانسیل نیز مطالعه گزارشات شرکتهای خارجی و گزارشات چشم انداز صنایع خارجی کمک شایانی به شما میکند، ضمن اینکه در اینجا تاکید زیادی بر این موضوع داریم که بخصوص در شرکتهایی که صادرات و یا واردات دارند، موضوع چشم انداز و وضعیت صنایع در جهان از اهمیت زیادی برخودار است.
۲-تحلیل تکنیکال
معامله گری در بازارهای مالی و اعداد را باید همراه همیشگی هم دانست، تحلیل تکنیکال در نگاه اول روند تاریخی قیمتهای معاملاتی سهام است، اما کاربرد آن به سادگی این جمله نیست و چگونگی پردازش و استفاده از این داده ها بسیار پیچیده و نیازمند دانش تخصصی است، به طوری که امروزه انواع مختلفی از تحلیل ها با پایه تکنیکال همچون تحلیل کلاسیک، امواج الیوت و… مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال یک فرض مهم را درون خود دارد و آن، این است که تمام فاکتورهای لازم برای تصمیم گیری در قیمت لحاظ شده است، لذا تحلیلگران تکنیکال تسلط کافی به این دانش را برای تصمیم گیریهای خود کافی میدانند.
فرض دیگر تکنیکال آن است که تاریخ تکرار خواهد شد و آن رفتاری که سهم در گذشته از خود نشان داده با احتمال بالایی در آینده تکرار خواهد شد، به بیان دقیق تر، بسیاری از تحلیل گران تکنیکال برای هر سهم یک شخصیت رفتاری قائل هستند و این مسئله را در تحلیلهای خود بسیار موثر میبینند.
درواقع تحلیل گر تکنیکال معتقد است که نیروهایی که بر عرضه و تقاضای بازار موثر هستند، از جمله عوامل اقتصاد داخلی، جهانی، عملیات شرکت ها و… همه و همه بر قیمت ها تاثیر میگذارند. نمودارهای معلول این عوامل هستند و آنچه که “باید” در قیمت ها دیده شده است.
یکی از مهمترین مفاهیم تحلیل تکنیکال، مفهوم روندها هستند، مطالعات زیادی روی ابزارهای شناخت روندها نیز انجام شده، در واقع اینکه تحلیل گر تکنیکال بتواند روند اصلی را تشخیص دهد از اهمیت بالایی برخودار است. علت هم آن است که قیمت ها تمایل دارند به صورت کلی (نه جزئی) در جهت روند حرکت کنند.
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در افق سرمایه گذاری
بسیاری معتقدند تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی کوتاه مدت و تحلیل بنیادی برای بازههای زمانی بلندمدت استفاده میشود، اما حقیقت آن است که تحلیل تکنیکال برای بازههای زمانی بلندمدت نیز ابزارهایی را فراهم کرده است، پس دلیل این حرف چیست؟
به صورت دقیق تر باید گفت، ابزار تحلیل تکنیکال برای تصمیم گیری در بازههای زمانی کوتاه مدت امکانی فراهم کرده که تحلیل بنیادی این امکان را در اختیار ما قرار نمیدهد و این تمایز بین این دو روش به لحاظ افق سرمایه گذاری است.
اما در ابتدای صحبت به اعداد اشاره داشتیم، ارتباط تحلیل تکنیکال و اعداد در چیست؟
اساس شکل گیری تحلیل تکنیکال بر روشهای مبتنی بر ریاضی، آمار و هندسه است. همین امر نیز این روش را در صورت استفاده صحیح با دقت بالایی همراه کرده است. همین ویژگی دانش تکنیکال باعث میشود فرد بتواند از تخصص خود در هر بازاری استفاده کند، درواقع ورود به بازار جدید در فاندامنتال نیازمند دانش بیشتر و جدید خواهد بود و این درباره تکنیکال صدق نمیکند.
تکنیکال به نوعی مهارت کار با داده ها در قالب نمودارهای قیمتی است و تفاوتی ندارد آن سهم از چه صنعتی باشد، در چه بازاری باشد و در چه اقتصادی، این مفاهیم اما در بنیادی و فاندامنتال بسیار حائز اهمیت است.
جمع بندی
اینکه شما از کدام یک از این دو نوع تحلیل استفاده کنید کاملا منطبق با سبک معاملاتی خودتان است، برخی تحلیل گران کاملا ارزشی هستند و از تحلیل بنیادی استفاده تحلیلگر تکنیکال کیست؟ میکنند، برخی دیگر کاملا رویکرد تکنیکال دارند و برخی دیگر نیز هردوی این تحلیل ها را کنار هم مورد استفاده قرار میدهند.
شاید بتوان گفت مهم تر از آن که شما از هردوی این تحلیل ها استفاده کنید، میزان مهارت شما در آن هاست، ولی قطعا بدون تحلیل، سرمایه گذاری برای شما همانند رانندگی با چشمان بسته و در تاریکی است که احتمال عدم بقا در بازارهای مالی (از بین رفتن سرمایه) را بسیار بالا میبرد.
دیدگاه شما