انواع تحلیل ها را بشناسیم


در دنیای امروزی،اگر دیجیتال مارکتینگ بلد نباشید، دوام نمی‌آورید. الان وقت آن است که کار با ابزارهای بازاریابی دیجیتال را یاد بگیرید تا بتوانید مخاطب را از نقطه شروع تا خرید محصول، همراهی کنید. در دورۀ فروش اینترنتی: از میلیون تا میلیارد به صورت کامل و جامع به شما یاد می‌دهیم که چطور کسب وکار خود را در دنیای اینترنت به درآمدزایی برسانید. می‌پرسید چطور؟ مدرس این دوره در ویدیو زیر کامل براتون همه چیز را توضیح داده:

اقسام شناخت قرآن

همانطور که در بررسی و مطالعه هر کتابی سه نوع شناخت ضروری است لذا شناخت قرآن هم اقسامی دارد.

فهرست مندرجات

۱ - انواع شناخت کتاب

[ویرایش]
به طور کلی در بررسی و مطالعه هر کتابی سه نوع شناخت ضروری است:

۱.۱ - شناخت سندی یا انتسابی

در این مرحله می‌خواهیم بدانیم انتساب کتاب به نویسنده آن تا چه اندازه قطعی است؟ مثلا فرض کنید که می‌خواهیم دیوان حافظ و یا خیام را بشناسیم. اول کاری که باید بکنیم این است که ببینیم آیا آنچه که به نام دیوان حافظ مشهور شده همه اش مال حافظ است و یا تنها بعضی از قسمت هایش به حافظ تعلق دارد و بقیه اش الحاقی است. و همچنین در مورد خیام و دیگران. اینجاست که پای نسخه‌ها در میان می‌آید، آن هم قدیمی‌ترین و معتبرترین نسخه‌ها، و می‌بینیم که هیچیک از این کتاب‌ها از این نوع شناخت بی نیاز نیست. حافظی که مرحوم قزوینی چاپ کرده و در آن معتبرترین نسخه‌ها را ملاک قرار داده با حافظ‌های معمولی که در ایران یا بمبئی چاپ میشد و در خانواده‌ها وجود داشت، بسیار متفاوت است. حافظ‌هایی که ۳۰ - ۴۰ سال پیش چاپ کرده بودند در حدود دو برابر حافظ‌هایی است که امروز نسخه شناسها معتبر می‌دانند، در حالی که میان اشعاری که نسخه شناسها آنها را به اصطلاح (منحول) و مجعول می‌دانند احیانا اشعاری یافت می‌شود در سطح اشعار عالی حافظ. و یا وقتی به رباعیات منسوب به خیام نگاه می‌کنید شاید حدود ۲۰۰ رباعی پیدا کنید که همه تقریبا در یک سطح قرار دارند و اگر اختلافی هست در همان حدودی است که میان اشعار همه شاعران است. حال آنکه هر چه از نظر تاریخی به عقب بروید و به عصر خیام نزدیک تر شوید می‌بینید که از این تعداد آنچه قطعا منسوب به اوست شاید کمتر از ۲۰ رباعی باشد. و باقی یا در صحت انتسابشان تردید هست و یا آنکه قطعا به دیگران تعلق دارد.
بنابر این اولین مرحله در شناخت یک کتاب این است که ببینیم اینکه در دست ماست از نظر اسناد به گوینده و آورنده اش چقدر اعتبار دارد؟ آیا اسناد همه آن درست است یا آنکه قسمتی درست است و قسمتی نادرست؟ در این صورت چه درصدی از مطالب را می‌توانیم از نظر انتساب تایید کنیم؟ به علاوه به چه دلیل می‌توانیم بعضی را قطعا نفی و برخی را قطعا اثبات و پاره‌ای را مشکوک تلقی کنیم؟
این نوع شناخت آن چیزی است که قرآن از آن بی نیاز است و از این نظر کتاب منحصر به فرد جهان قدیم محسوب می‌شود. در میان کتاب‌های قدیمی کتاب دیگری نتوان یافت که قرنها بر آن گذشته باشد و تا این حد بلاشبهه باقی مانده باشد. مسائلی از این قبیل که فلان سوره مشکوک است، فلان آیه در فلان نسخه هست و در فلان نسخه نیست، و. در مورد قرآن اساسا مطرح نیست. قرآن بر نسخه و نسخه شناسی پیشی گرفت. جای کوچک‌ترین تردیدی نیست که آورنده همه این آیات موجود حضرت محمد بن عبدالله(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است، که آنها را به عنوان معجزه و کلام الهی آورد، و احدی نمی‌تواند ادعا کند و یا احتمال بدهد که نسخه دیگری از قرآن وجود داشته و یا دارد. هیچ مستشرقی هم در دنیا پیدا نشده که قرآن شناسی را بخواهد از اینجا شروع کند که بگوید باید به سراغ نسخه‌های قدیمی و قدیمی‌ترین نسخه‌های قرآن برویم و ببینیم در آنها چه چیزهایی هست و چه چیزهایی نیست. اگر در مورد تورات و انجیل و اوستا و یا شاهنامه فردوسی و گلستان سعدی و هر کتاب دیگر این نیاز هست، برای قرآن چنین نیازی نیست.

۱.۱.۱ - دلیل مطلب


سر این مطلب همان طور که گفته شد پیشی گرفتن قرآن بر نسخه و نسخه شناسی است. قرآن گذشته از اینکه یک کتاب مقدس آسمانی بود و پیروان با این چشم بدان می‌نگریستند، اساسی‌ترین دلیل و برهان صدق دعوی پیامبر و بزرگ‌ترین معجزه او محسوب می‌شد. به علاوه قرآن مانند تورات نبود که یک باره نازل شود و بعد این اشکال به وجود بیاید که نسخه اصلی کدام است، بلکه آیات قرآن به تدریج و در طول بیست و سه سال نازل شد و از همان روز اول نزول، مسلمین مانند تشنه بسیار سوزانی که به آب گوارایی برسد، آیات قرآن را فرا می‌گرفتند و حفظ و ضبط می‌کردند، بخصوص که جامعه آن روز مسلمین جامعه‌ای بسیط بود و کتاب دیگری وجود نداشت تا مسلمانان هم ناگزیر به حفظ آن باشند و هم ناچار از ضبط این. ذهن خالی و حافظه قوی و نداشتن سواد خواندن و نوشتن سبب شده بود تا مسلمانان تنها، اطلاعاتشان را از راه آنچه که می‌دیدند و می‌شنیدند کسب کنند، از این رو، پیام قرآن که با احساس و عاطفه آنان سازگار بود همچون نقشی که در سنگ کنده شود در قلب آنان نقش می‌بست. و چون آن را کلام خدا می‌دانستند نه سخن بشر، بر ایشان مقدس بود و به خود اجازه نمی‌دادند تا حتی یک کلمه یا یک حرف را در آن تغییر دهند و یا پس و پیش کنند و پیوسته تلاششان این بود که با تلاوت این آیات به خدا نزدیک تر شوند. مزید بر همه این‌ها ذکر این نکته ضروری است که پیامبر اکرم از همان روزهای اول عده‌ای نویسندگان خاص برای قرآن انتخاب کرد که به (کتاب وحی) معروفند. این امتیازی برای قرآن محسوب می‌شود که هیچ کدام از کتاب‌های قدیمی از آن برخوردار نبوده‌اند. نگارش کلام خدا از همان آغاز از جمله علل قطعی حفظ و مصون ماندن آن از تحریف بود.
یکی دیگر از جهاتی که سبب حسن پذیرش قرآن در میان مردم می‌گردید، جنبه ادبی و هنری فوق العاده قوی آن بود که از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می‌شود. جاذبه ادبی شدید قرآن باعث می‌شد مردم توجه شان به آن جلب شود و آن را به سرعت فراگیرند و اما بر خلاف سایر کتاب‌های ادبی نظیر دیوان حافظ و اشعار مولوی و. که علاقمندان به دلخواه در آن دست می‌برند تا آن را به خیال خود کامل تر کنند، احدی به خود اجازه دست بردن در قرآن را نمی‌داد زیرا بلافاصله این آیه :
«ولو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین»

و آیات دیگری که عظمت دروغ بستن بر خدا را آشکار می‌کند، در ذهنش نقش می‌بست و از این امر منصرف می‌شد.
به این ترتیب قبل از آن که تحریف در این کتاب آسمانی راه پیدا کند آیات آن متواتر شد و به مرحله‌ای رسید که دیگر انکار و یا کم و زیاد کردن حتی یک حرف از آن، غیر ممکن شد. بنابر این درباره قرآن نیازی نداریم که از این جهت بحثی بکنیم. همچنان که هیچ قرآن شناسی در دنیا خود را نیازمند به این گونه بحث نمی‌بیند. اما یک نکته لازم است که یادآوری شود و آن این که در اثر توسعه سریع قلمرو اسلام و اقبال چشمگیر مردم جهان به قرآن و نیز بواسطه دور بودن عامه مسلمین از مدینه که مرکز صحابه و حافظان قرآن بود این خطر وجود داشت که تدریجا لااقل در نقاط دور افتاده به عمد یا اشتباه کم و زیادها و تغییراتی در نسخه‌های قرآن رخ دهد، ولی هوشیاری و موقع سنجی مسلمین مانع این کار شد. مسلمانان در همان نیم قرن اول متوجه این خطر شدند و لهذا از حضور صحابه و حافظان قرآن استفاده کردند و برای جلوگیری از کم و زیادهای سهوی یا عمدی در نقاط دور افتاده، نسخه‌هایی تصدیق شده از مدینه به اطراف پراکندند و برای همیشه جلو اشتباهکاری را مخصوصا از طرف یهود که قهرمان چنین کارهایی به حساب می‌آیند گرفتند.

۱.۲ - شناخت تحلیلی

در این مرحله بررسی تحلیلی کتاب، مورد نظر است، یعنی تشخیص این که این کتاب مشتمل بر چه مطالبی است و چه هدفی را تعقیب می‌کند؟ راجع به جهان چه نظری دارد؟ نظرش درباره انسان چیست؟ چه دیدی درباره جامعه دارد؟ سبک ارائه مطالب در آن و شیوه برخورد آن با مسائل چگونه است؟ آیا دیدی فیلسوفانه و یا به اصطلاح امروز عالمانه دارد؟ آیا قضایا را از دریچه چشم یک عارف نگاه می‌کند و یا آن که سبکش مخصوص به خود است؟ و باز سؤال دیگری در این مورد که آیا این کتاب پیامی و رهنمودی برای بشریت دارد یا نه؟ و اگر پاسخ مثبت است آن پیام چیست؟ در واقع دسته اول این پرسش‌ها مربوط می‌شود به نگرش و دید این کتاب نسبت به جهان و انسان و حیات و مرگ و. یا به عبارت جامع تر مربوط می‌شود به جهان بینی کتاب و باصطلاح فلاسفه خودمان حکمت نظری آن، ولی دسته دوم سؤال‌ها در خصوص این است که کتاب چه طرحی برای آینده انسان دارد؟ انسان و جامعه انسانی را بر اساس چه الگویی می‌خواهد بسازد؟ که این را ما به (پیام) کتاب تعبیر می‌کنیم.
در هر حال این نوع شناخت مربوط به محتوا است و درباره هر کتاب می‌توان از این نظر بحث کرد خواه آن کتاب شفای بوعلی باشد و یا گلستان سعدی. ممکن است کتابی از (دید) و (پیام) هر دو خالی باشد و یا تنها (دید) داشته باشد و نه پیام، یا آن که هر دو را دارا باشد.
در باب شناخت تحلیلی قرآن باید ببینیم قرآن مجموعا مشتمل بر چه مسائلی است و آن مسائل را چگونه عرضه کرده است. استدلالات و احتجاجات قرآنی در زمینه‌های مختلف چگونه است؟ آیا چون قرآن حافظ و حارس و نگهبان ایمان است و پیامش یک پیام ایمانی است، به عقل به چشم یک رقیب نگاه می‌کند و می‌کوشد تا جلو تهاجم عقل را بگیرد و دست و پای رقیب را ببندد و یا بالعکس همواره به چشم یک حامی و یک مدافع به عقل نگاه می‌کند و از نیروی آن استمداد می‌کند؟ این سؤالات و صدها سؤال نظیر آن، که ضمن شناخت تحلیلی طرح می‌گردد، ما را با ماهیت قرآن آشنا می‌سازد.

۱.۳ - شناخت ریشه‌ای


در این مرحله، بعد از آن که صحت استناد و انتساب یک کتاب به نویسنده اش محرز شد و بعد از این که محتوای کتاب به خوبی تحلیل و بررسی شد، باید به تحقیق در این مورد بپردازیم که آیا مطالب و محتویات کتاب فکر بدیع نویسنده آن است یا آنکه از اندیشه دیگران وام گرفته شده است. مثلا در مورد دیوان حافظ بعد از طی مراحل انواع تحلیل ها را بشناسیم شناخت سندی و شناخت تحلیلی تازه باید ببینیم، آیا حافظ، این مطالب و افکار و اندیشه‌هایی را که در قالب کلمات و جمله‌ها و اشعار آورده و با زبان مخصوص خودش بیان کرده، از پیش خود ابداع نموده یا آنکه فقط الفاظ و کلمات و زیبائی‌ها و هنرمندیها از حافظ است، اما فکر و اندیشه از دیگری یا دیگران. به عبارت دیگر پس از آن که اصالت هنری حافظ محرز شد، باید اصالت فکری او محرز شود.
این نوع شناخت درباره حافظ و یا هر مؤلف دیگری، شناختی است از نظر ریشه افکار و اندیشه‌های مؤلف. چنین شناختی فرع بر شناخت تحلیلی است. یعنی اول باید محتوای اندیشه مؤلف دقیقا شناخته شود، آنگاه به شناخت ریشه‌ای اقدام گردد. در غیر این صورت حاصل کار نظیر آثار برخی از نویسندگان تاریخ علوم می‌شود که از علوم سررشته‌ای ندارند و با این حال تاریخ علوم می‌نویسند. یا می‌توان از بعضی نویسندگان کتاب‌های فلسفی نام برد که مثلا می‌خواهند درباره ابن سینا و ارسطو و وجوه تشابه و تمایز آنها بنویسند، اما متاسفانه نه ابن سینا را می‌شناسند و نه ارسطو را. اینان با اندک مقایسه به محض اینکه بعضی مشابهت‌های لفظی پیدا کردند فورا به قضاوت می‌پردازند، حال آنکه در مقایسه باید به عمق اندیشه پی برده شود و برای اینکه عمق اندیشه متفکرانی چون ابن سینا و ارسطو درک گردد یک عمر وقت لازم است. وگرنه هر چه گفته شود تخمینی و تقلیدی و علی العمیاء خواهد بود.
در بررسی قرآن و شناخت آن، بعد از آن که مطالعه‌ای تحلیلی درباره قرآن به عمل آوردیم، آن وقت پای مقایسه و شناخت تاریخی به میان می‌آید. به این معنی که می‌باید قرآن را با تمام محتویاتش با کتاب‌های دیگری که در آن زمان وجود داشته و بخصوص کتاب‌های مذهبی آن زمان مقایسه کنیم. در این مقایسه لازم است همه شرایط و امکانات از قبیل میزان ارتباط شبه جزیره عربستان با سایر نقاط، تعداد آدم‌های باسواد که در آن هنگام در مکه زندگی می‌کردند و. را در نظر گرفت. آن وقت ارزیابی کرد که آیا آن چه که در قرآن هست در کتاب‌های دیگر پیدا می‌شود یا نه؟ و اگر پیدا می‌شود به چه نسبت است؟ و آیا آن مطالبی که مشابه سایر کتاب هاست شکل اقتباس دارد یا آن که مستقل است و حتی نقش تصحیح اغلاط آن کتاب‌ها و روشن کردن تحریفات آنها را ایفا می‌کند؟
۱. سخن یاشعر دیگری که به خود بربسته باشند.
و اگر محمد به دروغ سخنانی بما نسبت می‌داد، محققا او را به قهر و انتقام بر می‌گرفتیم و رگش را قطع می‌کردیم. سوره الحاقه آیات ۴۴ تا ۴۶

۱. ممکن است حافظ فقط یک هنرمند باشد نه یک متفکر و نه یک عارف و ممکن است در عین حال که هنرمند است مفکر و عارف هم باشد. آنچه که مسلم است این است که حافظ قبل از آن که یک شاعر باشد یک عالم بحساب می‌آمده، با کتاب‌ها و اندیشه‌های دیگران اعم از شعرا، ادبا، مفسرین، فقها و بالخصوص عرفا آشنا بوده و احیانا همه یا قسمتی از آثار آنها را از اساتید فرا گرفته است. حافظ در زمان ما بیشتر از جنبه شعریش مورد توجه است و کسی او را از علما نمی‌شناسد. حال آن که در زمان خودش عالمی بوده که گاهی هم شعر می‌گفته. در کتاب‌هایی که نزدیک زمان حافظ نوشته شده، آنجا که از او نامی به میان آمده القابی به او نسبت داده شده استکه بیشتر القاب یک عالم است تا یک شاعر. حالا در مورد این مرد عالم که با فرهنگ زمان خودش آشنا بوده و از عرفان و سیر و سلوک معنوی اطلاع زیادی داشته و منازل سلوک عرفانی را بهتر از هر شاعر فارسی زبان دیگری به زبان شعر درآورده است، این سؤال مطرح می‌شود که آیا در ارائه این افکار از جایی متاثر بوده است یا آن که همه را خود ابداع کرده؟ آیا مثلا محی الدین اندلسی که پدر عرفان اسلامی بحساب می‌آید روی حافظ اثر داشته است؟ آیا ابن فارض مصری که پیش از حافظ می‌زیسته و در ادبیات عرفانی عرب همان جایگاهی را دارد که حافظ در ادبیات فارسی دارد، در شکل گیری افکار حافظ مؤثر نبوده است؟ وظیفه شناخت ریشه‌ای بررسی این مسائل و پاسخ گویی به این سؤالات است.

نقطه سر به سر و تحلیل نقطه سر به سری

به طور کلی نقطه ی سر به سر (break even point) نقطه ای است که در آن درآمدها با هزینه ها برابر است و این نقطه نشان می دهد که یک سرمایه گذاری چه زمانی انواع تحلیل ها را بشناسیم می تواند به سود برسد. نقطه ی سر به سر را می توان به صورت برابری فروش و هزینه یا برابری ورودی ها و خروجی ها بیان کرد که همگی یک معنا دارند و به هر شکل در نقطه ی سر به سر نه سودی وجود دارد و نه زیانی . اصطلاحی که شاید در بین فعالان بازار و سنتی ها به صورت « یر به یر » بیان شود ! معمولاً نقطه ی سر به سر برای صاحبان کسب و کارها – چه تولید چه بازرگانی و یا خدماتی – از اهمیت بالایی برخوردار است و از کارمندان خود می خواهند که همواره این نقطه را محاسبه کنند و در نظر داشته باشند.

تحلیل نقطه سر به سری این امکان را فراهم می آورد که ارتباط بین هزینه های ثابت، هزینه های متغیر و سود ناشی از کسب و کار را بشناسیم. همچنین می توان با استفاده از این تحلیل متوجه شد که چه میزان از محصول در قیمت مشخص باید فروخته شود تا کسب و کار به مرز سود دهی برسد. نقطه ی سر بسر را می توان با استفاده روابط بسیار ساده ی ریاضی و یا به صورت نمودار نشان داد. اما برای شناخت و محاسبه ی نقطه ی سر به سر نیاز به دانستن انواع هزینه ها در کسب و کار داریم. در هر کسب و کاری اعم از تولیدی، خدماتی یا بازرگانی هزینه ها یا ثابت هستند یا متغیر.

هزینه های ثابت (fixed costs)

این هزینه های به محض تصمیم گرفتن برای ورود به کسب و کاری به وجود می آیند و مستقیماً ارتباطی با حجم و میزان تولید ندارند. این هزینه های شامل هزینه های سربار مثل هزینه های اجاره و هزینه هایی مثل هزینه ی ماشین آلات و کارگر . می باشد. البته باید توجه داشت که برخی از هزینه های ثابت کاملاً ثابت نیستند و معمولاً بخشی ثابت و بخشی متغیر دارند.

هزینه های متغیر (variable costs)

این هزینه های ارتباط مستقیم با میزان تولید دارند. هزینه های مثل هزینه های مواد اولیه در کارخانجات تولیدی از جمله ی هزینه های متغیر هستند. در همین جا بد نیست اشاره کنیم که منظور از هزینه ی متوسط متغیر، هزینه ی متغیر به ازای هر واحد محصول است.

معمولاً نمی توان هیچ هزینه ای را به طور کامل متغیر یا ثابت دانست و اکثر هزینه ها در کسب و کار دارای هر دو بخش ثابت و متغیر هستند. مثلاً هزینه های کارگر که اغلب آن را می توان هزینه های ثابت در نظر گرفت زیرا حتی در زمان تعطیلی کارخانه نیز مدیریت این هزینه ها را پرداخت خواهد کرد، اما باز هم بخش کوچکی هزینه ی متغیر دارد (اضافه کاری و . )

محاسبه ی نقطه ی سر بسر

همان طور که اشاره شد نقطه ی سر بسر نقطه ای است که در آن نه سودی وجود دارد و نه زیانی، بنابراین در نقطه ی سر بسر رابطه ی زیر برقرار است.

(تعداد محصول تولید شده و فروخته شده×قیمت هر محصول)- هزینه های ثابت تولید- (هزینه های متغیر تولید×تعداد محصول تولید شده)

اگر هزینه های ثابت تولید را با F یا همان fixed costs و هزینه های متغیر تولید هر واحد محصول را با V یا variable costs و میزان محصول تولید شده و فروخته شده را با q یا quantity و قیمت فروش هر محصول را با p یا Price نشان دهیم، برای محسابه ی نقطه ی سر به سر (break even) می توان از رابطه ی زیر استفاده کرد.

مهمترین مزیت آگاهی از نقطه ی سر بسر شناخت رابطه ی موجود بین هزینه های ثابت و متغیر با قیمت فروش و میزان تولید و فروش در کسب و کار است. رابطه ای در کسب و کارهای مختلف با توجه به ماهیت آنها می تواند متفاوت باشد. همچنین در تکنیک های بودجه ریزی و capital budgeting یکی از مهمترین شاخصها همین نقطه ی سر بسر است و در پایان اولین کاربرد این شاخص کلیدی، آگاهی از حداقل میزان تولید و فروش برای جلوگیری از زیان در شرکت است، که عدم آگاهی از آن می تواند بسیار خطرناک باشد !

تحلیل نموداری

تحلیل نقطه سر به سری یکی از 10 ابزار و مفهوم کلیدی مدیریت است.

10 مفهوم کلیدی مدیریت

این مطلب توسط آقای سید حمیدرضا عظیمی و با استفاده از منابع زیر تالیف شده است.

دانلود این مطلب از کتابخانه پایگاه اطلاع رسانی صنعت

منابع مورد استفاده در این مطلب:

نظرات

با سلام و سپاس فراوران
در رابطه با نقطه سربه سر آیا محدوده عددی وجود دارد منظورم این است مثلا ما وقتی نقطه سر به سر یک طرح توجیهی را حساب کردیم می توانیم بگوییم اگر کمتر یا بیشتر از محدوده مشخص شود این طرح قبول است یا نه ؟امیدوارم منظورم را درست بیان کرده باشم

آنالیز SWOT چیست و چگونه می‌تواند کسب و کار شما را متحول کند؟

در این مقاله روش تجزیه و تحلیل SWOT را به همراه جدول SWOT برای‌تان آماده کرده‌ایم. داشتن درک درستی از مدل سوات می‌تواند دید شما را نسبت به جوانبی از کسب‌و‌کارتان باز کند که شاید خودتان هم از آن خبری نداشته باشید! در انتهای مقاله، برای اینکه مفهوم سوات را بصورت عملی مشاهده کنید، دو نمونه کاربردی از این تحلیل را پیش پای‌تان گذاشته‌ایم. در همین راستا پیشنهاد می‌کنیم سری هم به ۳۶۵ بوک بزنید، چرا؟ چون ما در ۳۶۵ بوک خلاصه صوتی برترین کتاب‌های دنیا در زمینه بازاریابی و کسب و کار را معرفی کرده‌ایم و اگر بیزینسی دارید و یا فکر راه‌اندازی یک کسب و کاری در سر دارید، این کتاب‌ها در این مسیر می‌تواند به شما کمک کند.

هدیۀ نوین: پرسش‌نامۀ رایگان SWOT

آیا قصد دارید کسب و کار خود را با ماتریس سوات تحلیل کنید؟ ما یک پرسش نامه شامل آموزش، نمونه عملی سوات و دو جدول سوات و استراتژی های راهبردی آن را برای شما آماده کرده‌ایم.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.

واژه SWOT یعنی چه؟

در ابتدا بیایید کمی در مورد خود واژه "SWOT" حرف بزنیم و ببینیم که اصلا این واژه انگلیسی چه معنی دارد.

واژه SWOT از کنار هم قرار دادن حروف اول چهار کلمه‌ی Strengths (نقاط قوت)، Weaknesses (نقاط ضعف)، Opportunities (فرصت‌ها) و Threats (تهدید‌ها) ساخته شده است. همانطور انواع تحلیل ها را بشناسیم که از اسمش پیداست، این تکنیک به ما کمک می‌کند تا به نقاط قوت و ضعف خودمان پی ببریم، فرصت های پیش روی خودمان را بشناسیم، و تهدیدهای احتمالی را به شیوه موثری مدیریت کنیم.

آنالیز SWOT از کجا به وجود آمد؟

آلبرت هامفری، مبدع تحلیل سوات

حول و حوش دهه‌های 60 یا 70 میلادی بود که یک استاد دانشگاه به اسم آلبرت هامفری در دانشگاه استنفورد آمریکا مسئول یک پروژه تحقیقاتی بود. این استاد برای اینکه برنامه‌های استراتژیک خودشان را ارزیابی کرده و متوجه دلیل شکست آن بشود، یک تکنیک ارائه داد که اسمش تکنیک SOFT بود. دقیقا مثل روش SWOT، در روش SOFT هم حروف اول چهار کلمه کنار هم چیده شده‌اند:

حرف S به جای کلمه Satisfactory (به معنی رضایت‌بخش) برای بخش‌هایی از کار که در حال حاضر رضایت‌بخش هستند.

حرف O به جای کلمه Opportunities (به معنی فرصت‌ها) برای فرصت‌هایی که می‌توان در آینده برای پیشرفت استفاده کرد.

حرف F به جای کلمه Faults (به معنی ایرادها) برای شناسایی ایرادهای موجود در کار.

و حرف T به جای کلمه Threats (به معنی تهدیدها) برای نشان دادن تهدیدهایی که پیشرفت و موفقیت کار را عقب می‌اندازند.

حالا ممکن است بپرسید که روش سافت (SOFT) چطور به سوات (SWOT) تبدیل شد؟ در سال 1964، سمیناری به اسم "برنامه‌ریزی بلندمدت" در زوریخ (سوئیس) برگزار شد. در این سمینار، یکی از سخنرانان برای اولین بار مدل سوات را معرفی کرد و به حضار هم گفت که این مدل، اقتباسی از مدل SOFT آقای هامفری است.

تحلیل سوات (SWOT Analysis) چیست؟

خب حالا که با کلمه انگلیسی سوات آشنا شدید و فهمیدید که اصلا از کجا آمده، بیایید ببینیم تحلیل SWOT چیست.

آنالیز SWOT یکی از تکنیک‌های موثری است که کمک می‌کند عوامل درونی و عوامل بیرونی دخیل در یک موضوع را کنار هم بسنجیم و از ارتباط بین آن ها به نفع خودمان استفاده کنیم.

در دنیای امروزی،اگر دیجیتال مارکتینگ بلد نباشید، دوام نمی‌آورید. الان وقت آن است که کار با ابزارهای بازاریابی دیجیتال را یاد بگیرید تا بتوانید مخاطب را از نقطه شروع تا خرید محصول، همراهی کنید. در دورۀ فروش اینترنتی: از میلیون تا میلیارد به صورت کامل و جامع به شما یاد می‌دهیم که چطور کسب وکار خود را در دنیای اینترنت به درآمدزایی برسانید. می‌پرسید چطور؟ مدرس این دوره در ویدیو زیر کامل براتون همه چیز را توضیح داده:

تحلیل سوات: یک استراتژی

همه ما می­دانیم که برای انجام هر کاری، نیاز به یک استراتژی داریم. چه در زمینه مسائل شخصی و چه در حوزه کسب و کار. اما چیزی که بسیاری از مردم نمی­دانند این است که اصلا استراتژی خودش چه بخش‌هایی دارد و اصلا چگونه می‌توانیم از تحلیل سوات به عنوان یک استراتژی استفاده کنیم.

خیلی ساده بخواهم برای‌تان بگویم، هر استراتژی دو دسته بزرگی از عوامل را شامل می­شود: عوامل درونی و عوامل بیرونی. حالا اگر کمی دقت کرده باشید، متوجه می­شوید که نقاط قوت و نقاط ضعفی که آنالیز SWOT به شما نشان می‌دهد، معمولا عوامل درونی هستند درحالی که فرصت ها و تهدیدها عموما به عنوان عوامل خارجی شناخته می­شوند.

همانطور که قبلا عرض کردم، یکی از بزرگ‌ترین مزایای آنالیز SWOT این است که نه تنها در حوزه کسب و کار، بلکه در زمینه تصمیم‌گیری‌های شخصی نیز می­تواند کمکی بزرگی به شما بکند. دیگر وقت آن است که کمی در مورد هر کدام از این موارد صحبتی بکنیم تا حق مطلب کامل ادا شود.انواع تحلیل ها را بشناسیم

S: نقاط قوت شما چیست؟

برای پیدا کردن جواب این سوال، چند سوال کلیدی از خودتان بپرسید. کسب‌ و کار ما چه مزیت‌هایی برای مشتریان دارد؟ ما چه کاری را بهتر از بقیه انجام می‌دهیم؟ نظر مردم درباره‌ی ویژگی‌های مثبت ما چیست؟ چه فاکتورهایی باعث افزایش فروش ما شده؟ امتیاز ما نسبت به سایر رقبا چیست؟ با خودمان چند چندیم؟

دقت داشته باشید که وقتی دارید نقاط قوت خودتان را ارزیابی می‌کنید، باید آن ها را در مقایسه با رقبای خود در نظر بگیرید. برای نمونه، اگر همه رقبای شما محصولاتی با کیفیت بالا ارائه می‌دهند، دیگر تولید محصولات با کیفیت بالا نقطه قوت شما نیست، بلکه یک ضروریت است. بهتر است برای پیدا کردن نقاط قوت خودتان، ببینید که چه عامل یا عواملی شما را از بقیه جدا می‌کند و برگ برنده شما در عرصه رقابت است.

بزرگ‌ترین نقطه قوت من اینه که نقاط ضعفمو نادیده میگیرم.

W: نقاط ضعف شما چیست؟

بعد از شناسایی نقاط قوت، نوبت به نقاط ضعف‌تان می‌رسد. از خودتان بپرسید: لازم است کدام بخش کارمان را بهتر کنیم؟ کدام کار باعث کاهش فروش‌مان شده؟ بهتر است بی‌خیال کدام کار بشویم؟ مشتریان نقاط ضعف ما را در چه چیزی می‌بینند؟ و یا کسب‌وکار ما از بیرون چه‌شکلی است؟

دنبال یه کار پر درآمد از اینترنتی؟

تو دوره فرصت‌های اینترنتی بهترین راه رو بهت نشون میدیم!
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.

O: فرصت‌های پیش رو را ارزیابی کنید.

به نظر من مفیدترین و لذت­بخش ترین قسمت آنالیز SWOT همین پیدا کردن فرصت‌ها و استفاده از آن‌هاست. شاید بپرسید برای کشف فرصت‌ها به چه چیزی نیاز دارید؟ برای پیدا کردن فرصت‌ها به دو مرحله‌ی قبلی نیاز دارید و علاوه بر آن، باید چشم‌ و گوشتان را نسبت به وقایع اطرافتان باز کنید و آگاه باشید. فرصت‌هایی که ممکن است برای شما رخ دهند و استفاده از آن‌ها شما را چندین قدم رو به جلو هدایت کنند. چنین فرصت هایی حتی می‌توانند از جنس یک رویداد معمولی باشند.

فرض کنید شما یک کتاب‌فروشی آنلاین دارید و روز 24 آبان روز کتاب و کتابخوانی است. شما برای این روز برنامه‌ی خاصی در نظر می‌گیرید یا به‌سادگی از خیرش می‌گذرید؟! شما می‌توانید با استفاده از این رویداد معمولی، هم فروش خود را افزایش دهید و هم برای برندسازی تلاش کنید. می‌پرسید چطور؟ به سادگی! ارسال رایگان کتاب، برگزاری جشن امضا، تخفیف‌های مناسب(نه بیش از حد!)، برگزاری مسابقه کتابخوانی، خبر چاپ یک کتاب جدید و خیلی کارهای دیگر یعنی استفاده از فرصت!

البته موضوعی که بیان کردم فقط یک مثال ساده برای روشن سازی مطلب بود، وگرنه فرصت های بسیار زیادی وجود دارند که منتظرند شما شناسایی­شان کرده و از آن ها استفاده کنید. برای نمونه، تغییرات جدید در سبک زندگی مردم (اینکه مردم بیش از پیش به دنیای مجازی روی آورده اند)، یا تغییر هنجارها و الگوهای اجتماعی (مثل ایجاد صفحات اینترنتی برای تبریک مناسبت ها یا استفاده از اپلیکیشن ها برای خرید و فروش ارز گرفته تا سفارش غذا) همگی مصداق هایی از فرصت هایی هستند که می­توانید به بهترین شکل از آن ها بهره منده شوید.

T: تهدیدها را به فرصت تبدیل می‌کنیم!

می‌خواهید بدانید تهدیدهای سر راه شما چیست؟ این سوالات را از خودتان بپرسید:

چه موانعی ممکن است سدّ راه ما شوند؟ رقبای ما چه‌کار می‌کنند؟ آیا بدهی پرداخت نشده داریم؟ تغییرات دنیای تکنولوژی، تغییرات سبک زندگی یا حتی تغییر دولت، بازار ما را تهدید می‌کند؟ آیا استانداردها در انواع تحلیل ها را بشناسیم حال تغییر هستند؟ آیا نقطه‌ضعفی داریم که به ما ضربه بزند؟

هدیۀ نوین: پرسش‌نامۀ رایگان SWOT

آیا قصد دارید کسب و کار خود را با ماتریس سوات تحلیل کنید؟ ما یک پرسش نامه شامل آموزش، نمونه عملی سوات و دو جدول سوات و استراتژی های راهبردی آن را برای شما آماده کرده‌ایم.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.

دو نمونه کاربردی از تحلیل سوات

حالا که به اندازه کافی با مفهوم آنالیز SWOT آشنا شده­اید، وقت آن است که دو نمونه از پیاده‌سازی این آنالیز را به عنوان مثال بخوانید تا دیگر کار را به اتمام برسانیم.

نمونه اول: یک وبسایت رزرو هتل ایرانی

تابستان سال 96 بود یکی از سایت‌های رزرو هتل کشور فیلتر شد. پس ما تا اینجا یک تهدید (T) داریم و آن فیلترشدن سایت است. فکر می‌کنید سایت مذکور چطور این تهدید را به یک فرصت (O) ارزشمند تبدیل کرد؟ کافی بود تا به تیترهای خبری که در همه جا پخش شده بود نگاهی بیاندازید. تیتر خبرها این بود: وبسایت فلان، بزرگترین وب‌سایت رزرو هتل در کشور، فیلتر شد!

این وب‌سایت با یک حرکت هوشمندانه، این تهدید را به یک فرصت تبدیل کرد تا خودش را به عنوان "بزرگترین وب‌سایت رزرو هتل در کشور" در همه جا معرفی کرده و به این شکل برندسازی کند! البته شناخت نقاط قوت هم در این حرکت، نقش مهم و کلیدی داشت. مثلاً در متن خبر می‌خوانید که این شرکت دارای گواهینامه‌های معتبر و مورد اعتماد است و هیچ‌گونه تخلفی مرتکب نشده است. پس با شناخت نقاط قوت درونی شرکت توانستند تهدیدات بیرونی را به فرصتی برای رشد و برندسازی تبدیل کنند!

نمونه دوم: استفاده از آنالیز SWOT توسط کمپانی بین المللی استارباکس

مطمئنا حداقل برای یک بار هم که شده، اسم استارباکس به گوشتان خورده است و شاید حتی با خودتان فکر کرده‌اید که چه عواملی باعث موفقیت جهانی این کمپانی شده است. در ویدئوی زیر، تحلیل سوات بر روی این کمپانی پیاده شده است تا هم به جواب سوال‌تان برسید و هم چگونگی استفاده از آنالیز سوات را یاد بگیرید.

حالا نوبت شماست!

دیگر ما هر آنچه که بود را خدمت شما کاربران عزیز گفتیم. دیگر نوبت شماست که آستین‌ها را بالا بزنید و کسب‌و‌کارتان را ارزیابی کنید!
ما به عنوان بزرگترین آکادمی آموزش بازاریابی انواع تحلیل ها را بشناسیم آنلاین، از شما می‌خواهیم که حتماً به صفحه آموزش «راه‌اندازی کسب‌وکار» سری بزنید. در این صفحه کلی مقاله رایگان، کتاب و دوره آموزشی داریم که خواندن آن‌ها را حتماً به شما پیشنهاد می‌کنیم.
خواهشمندم با نظرات خودتان کمک کنید این مقاله را پربارتر کنیم!

حرفه حسابرسی را به طور صحیح بشناسیم …

حرفه حسابرسی یکی از ارکان مهم در حرفه مالی است و کلیه افرادی که در این شغل فعالیت می کنند باید با آن آشنا باشند. اما این آشنایی از اهمیت خاصی برخوردار است.در ادامه قصد داریم ماهیت واقعی حرفه حسابرسی را برای شما تعریف و در تاپیک های بعدی به ارائه استاندارد های حسابرسی و تجذیه و تحلیل آن بپردازیم.

حرفه حسابرسی

تعریف حسابرسی

حسابرسی یعنی بازرسی جستجو گرانه مدارک حسابداری و سایر شواهد زیر بنای صورتهای مالی .حسابرسان از راه کسب آگاهی از سیستم کنترل داخلی و بازرسی مدارک،مشاهده داراییها،پرسش از منابع داخل و خارج شرکت و اجرای سایر روشهای رسیدگی ،شواهد لازم را برای تعیین این که صورتهای مالی، تصویری مطلوب و به نسبت کامل از وضعیت مالی شرکت و فعالیتهای آن در طول دوره مورد رسیدگی ارائه می کند یا خیر،گردآوری می کنند.

حسابرسی فرایندی است منظم و با قاعده جهت جمع آوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به فعالیتها و وقایع اقتصادی،به منظور تعیین درجه انطباق این ادعاها با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش به افراد ذینفع.

فلسفه و جایگاه حرفه حسابرسی

برای اینکه فلسفه حسابرسی روشن شود لازم است نقش حسابرسی که بیان کننده عوامل موثر در تعیین نقش حسابرسی است بیان گردد . این نظریه ها که در مجموع فلسفه حسابرسی را تشکیل می دهند بطور موثر از اوائل دهه 1960 میلادی شکل گرفته اند و بتدریج تکامل یافته اند . مدلهای نقش حسابرسی ریشه در جامعه شناسی دارند . به اعتقاد جامعه شناسان موقعیت و وظیفه هر شخص در اجتماع توسط انتظارات جامعه تعیین می شود . آقای حمید راوی در مجله حسابرس در رابطه با فلسفه حسابرسی نظرات زیر را بیان کرده است:

نظریه شبه قضائی

بر طبق این نظریه ، نقش حسابرسان را قانون تعین میکند و قانون از طریق اعطای اختیاراتی به حسابرسان برای آنها نقشی شبیه قاضی قائل است. مثلا طبق ماده 148 اصلاحیه قانون تجارت ایران مصوب سال 1347 بازرسان مکلفند درباره صحت و درستی صورت دارایی و صورت حساب دوره عملکرد و سود و زیان و ترازنامه ای که مدیران برای تسلیم به مجمع تهیه می کنند و همچنین درباره صحت مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجامع عمومی گذاشته اند اظهار نظر کنند. از جمله اختیاراتی که قانون به بازرس می دهد ، دسترسی کامل به مدارک و سوابق شرکت و انجام هرگونه رسیدگی و تحقیقی است که لازم بداند. بدین ترتیب در مدل فوق نقش حسابرس در ارتباط با صورتهای مالی صاحبان کار ، مشابه نقش قاضی است در ارتباط با دعاوی قانونی.

نظریه مسئولیت اجتماعی

برخی استدلال می کنند که نقش حسابرس را نمی توان در چارچوب مسئولیتهای صرفا قانونی محدود کرد انتظارات جامعه مسئولیتهای دیگری را در مقابل حسابرس قرار می دهد، این نظرات بطور خلاصه چنین است:
1- کشف تقلب و کارهای غیرقانونی مدیران
2- گزارش درمورد کارائی و شایستگی مدیران
3- گزارش در مورد کنترلهای داخلی شرکتها
4- حفظ منابع سایر استفاده کنندگان از صورتهای مالی

نظریه مباشرت و نظارت

براساس این نظریه مدیران مباشران سهامداران تلقی می شوند. مدیران عبارتند از متخصصینی که سهامداران کار اداره و مدیریت وجوه خود را به آنها محول نموده اند. در این نظریه فرض بر این است که تمامی اطراف قضیه رفتار منطقی و معقول دارند، همچنین فرض می شود که سرمایه گذاران از خطرات فریبکاری مدیران آگاهند و مدیران نیز از نگرانی سهامداران از این بابت اطلاع دارند. به همین علت مدیریت شرکت، خود علاقمند به حسابرسی صورتهای مالی شرکت است. یکی از راههای آسوده خاطر کردن سرمایه گذاران ارائه صورتهای مالی حسابرسی شده است.

این بدان معناست که مدیریت شرکت خود علاقمند به حسابرسی صورتهای مالی شرکت است و اعتقاد دارد که اگر کیفیت حسابرسی مطلوب نباشد، سرمایه گذاران به مدیریت شرکت و صحت عمل او شک می کنند و در نتیجه ریسک سرمایه گذاری خود را بالاتر ارزیابی می کنند و لذا حاضرند سهام شرکت را به بهای کمتر خریداری کنند.

این امر موجب می شود که هزینه های تامین مالی شرکت افزایش یابد و رشد شرکت با کندی مواجه شود، بنابراین نظریه، مدیریت خود دارای انگیزه های قوی جهت تاکید بر ارتقای کیفیت نظارت است و خواهان حسابرسی مستقل است. این مدلها همزمان با تاکید متقابل بر یکدیگر در تعیین نقش کنونی حسابرس و نحوه گزارشگری دخالت داشته اند، در عین حال، مدل مسئولیت اجتماعی حسابرس بیش از مدلهای دیگر پاسخگویی تحولات اخیر گزارشگری است.

انواع حسابرسی

صاحبنظران تقسیم بندی های مختلفی از انواع حسابرسی ارائه کرده اند. به عنوان مثال آقای آرنز (arens) در کتاب نگرش جامعی بر حسابرسی، حسابرسی را به 3 نوع عملیاتی، مالی و رعایت تقسیم بندی کرده است.

تقسیم بندی دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که یکی در این جا ذکر می شود:

– انواع حسابرسی از نظر تابعیت سازمانی:

حسابرسی مستقل: این نوع حسابرسی توسط افرادی مستقل از شرکت صورت می پذیرد که کارکنان واحد مورد رسیدگی نمی باشند و انتخاب آنها به عهده واحد مورد رسیدگی نیست.

– حسابرسی داخلی: معمولاً این نوع حسابرسی در مؤسسات بزرگ مشاهده می شود. حسابرسان داخلی در ارکان مؤسسات مورد حسابرسی هستند و در چارت سازمانی مؤسسه جایی برای آنان در نظر گرفته شده و حدود وظایف و اختیارات آنان روشن شده است.

هدف اصلی حسابرسی داخلی، ارزیابی نحوه انجام وظایف محول بر واحدهای مختلف مؤسسه است. کارکنان حسابرسی داخلی معمولاً زیر نظر مدیر عامل یا مقام ارشد دیگری می باشند. این موقعیت بالا در ساختار سازمانی مؤسسه، اطمینان می دهد که حسابرسان داخلی به اکثر واحدهای مؤسسه دسترسی داشته باشند. لازم است حسابرسان داخلی مستقل از رؤسای قسمتها و مدیرانی باشند که کار آنان را حسابرسی می کنند.

– انواع حسابرسی از نظر دلیل ارجاع کار:

مانند حسابرسی شرکت های سهامی عام مطابق مقررات بورس اوراق بهادار تهران.

در چنین حالتی انجام حسابرسی یک کنترل اختیاری است و می تواند توسط صاحبان سهام مورد درخواست واقع نشود.

– انواع حسابرسی از نظر نوع رسیدگی:

حسابرسی صورت های مالی:

عبارت است از اظهار نظر تخصصی نسبت به مطلوبیت صورت های مالی در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری.

این نوع حسابرسی که توسط مؤسسات حسابرسی صورت می پذیرد، بررسی صورت های مالی شامل ترازنامه، صورت های سود و زیان یا سود (زیان) انباشته و گردش وجوه نقد و یادداشت های همراه را شامل می شود.

حسابرسی رعایت عبارت است از جمع آوری و ارزیابی شواهد به منظور دستیابی به یافته هایی در خصوص رعایت قوانین و دستور العمل ها و ارئه گزارش در این رابطه. لازم به ذکراست که معیار در حسابرسی رعایت از پیش تعیین شده است. این معیار می تواند انواع تحلیل ها را بشناسیم در قالب قوانین مالیاتی و از این قبیل باشد. از این رو حسابرسی هیچ گونه نقشی در رابطه با تعیین وتشخیص معقول با مناسب بودن معیار ندارد.

حرفه حسابرسی

نوع خاصی از حسابرسی است که موضوعی مشخص و از پیش تعیین شده را در بررسی می کند و ممکن است به درخواست صاحبان سهام مؤسسه حسابرسی شونده و یا غیر از آن صورت پذیرد.

از جمله مواردی که این نوع حسابرسی انجام می گیرد عبارت است از:

– کشف تقلب و سوء استفاده کارکنان یا مدیریت در شرکت
– مطابقت صورت های مالی با قرادادهای منعقده.

فرایندی است منظم و با قاعده که به ارزیابی کارآیی، اثر بخشی، و رعایت صرفه های اقتصادی یک سازمان چارچوب کنترل های مدیریتی و گزارش نتایج ارزیابی همراه با ارائه پیشنهادات و توصیه های اصلاحی به افراد ذیصلاح می پردازد و نهایتاً منجر به استفاده بهینه از منابع سازمانی و ارتقاء بهره وری آن خواهد شد.

عموماً حسابرسان در حرفه حسابرسی عملیاتی در مورد کلیه علمیات شرکت اظهار نظر نمی کنند، بلکه یافته ها و نتیجه گیریهای خود را در مورد عملکردها، فرایندها و روش های کنترل داخلی خاص که می تواند بطور کاراتر و اثر بخش تر انجام گیرد بیان می کنند.
تا کنون در ایران حسابرسی عملیاتی به شکل گسترده انجام نمی پذیرد در صورتیکه امکانات اجرای این نوع حسابرسی فراهم آید، انتظار می رود

مزایای زیر که نتیجه این نوع حسابرسی است فراهم آید:

1- شناسایی آن دسته از هدف ها، سیاست ها و روش های سازمانی که تا کنون تعریف نشده باقی مانده اند.
2- ارزیابی اثر بخشی سیستم های کنترل مدیریت
3- ارزیابی میزان قابلیت اطمینان و فایده گزارش های مدیریت
4- شناسایی تواناییها و فرصت های بالقوه به منظور بهبود سودآور، افزایش درآمدو کاهش هزینه ها.
5- ارزیابی میزان رعایت هدف ها، سیاست ها و رویه های سازمانی
6- شناسایی معیارهای اندازه گیری میزان نیل به هدف های سازمان.
7- شناسایی راهکارهای جایگزین.
8- ارزیابی مستقل و بیطرفانه عملیات مشخص
9- شناسایی اشکالات نقاط ضعف و دلایل بروز آنها

حسابرسی مبتنی بر سیستم:

ویژگی اصلی این نحوه عمل، اتکاء بر سیستم کنترل داخلی به عنوان مبنایی جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتماد اطلاعات منعکسه در حساب هااست. در این روش، کنترل های داخلی به منزله یک منبع جدید شواهد حسابرسی در کنار انواع تحلیل ها را بشناسیم آزمون های تفصیلی، نقش اساسی پیدا می کنند. بدین لحاظ هر گاه کنترل های داخلی صاحبکار موثر ارزیابی گردد، حسابرس قادر خواهد بود برای کسب بخشی از اطمینان لازم در مورد صحت سوابق حسابداری به کنترل های مزبور اتکا نماید.

حسابرسی مبتنی بر ریسک: «در این روش با استفاده از روش های آماری، میزان شواهد مورد لوزم جهت ارائه اظهار نظر تعیین می شود و با در نظر گرفتن سطح اطمینان و پیش بینی زمان و هزینه، استراتژی کلی حسابرسی پایه ریزی می شود. استفاده از روش مذکور مزایایی چون کاهش هزینه و زمان عملیات جسابرسی را به همراه خواهد داشت».

قابل ذکر است که هم اکنون روش حسابرسی مورد استفاده در ایران، حسابرسی مبتنی بر سیستم است.

تحول در متدولوژی حسابرسی:

متدولوژی حسابرسی همگام با شناخت روش های مورد استفاده و روشن شدن کاستی های این روش ها به منظور بالابردن اعتماد عمومی نسبت به گزارش های حسابرسی و قابلیت دفاع از آنها و نیز به دلیل پیچیدگی روزافزون فعالیت های مربوط به کسب و کار، تغییر یافته است. تغییرات کیفی در متدولوژی حسابرسی اغلب در مقاطعی از زمان صورت گرفته که نارسایی هایی روش های موجود در محافل حرفه ای و یا محاکم قضایی کشورها مورد سؤال قرار گرفته و دست اندرکاران این حرفه را به چاره جویی جهت رفع نارسایی ها و نهایتاً تکمیل و اصلاح و نحوه کلی حسابرسی را داشته است. در این مسیر تکامل روش های زیر را می توان یافت:

حسابرسی مبتنی بر سند رسمی یا “حسابرسی رویدادهای مالی”:

این نحوه عمل حسابرسی ، سندرسی را مبنای اصلی کار قرار می دهد و معاملات را به طور نمونه یا کامل از نقطه نظر مستندات و شواهد اعتبار و دقت ثبت های حسابداری مورد سند رسی قرار می دهد. کنترل محاسبات، بررسی طبقه بندی رویدادهای مالی و تطبیق صورت های مالی با دفاتر، بخشی از بررسی های این نحوه عمل است.

حسابرسی مبتنی بر ترازنامه:

در این نحوه عمل حسابرسی، حسابرس کوشش خود را بر اثبات اقلام مندرج در ترازنامه متمرکز می نماید. در این روش فرض بر این است که وجود دارایی ها و بدهی ها مؤید وقوع معاملات و نقل وانتقالات مالی مربوط است. مزیت این نحوه عمل، صرفه جویی در مدت زمان حسابرسی و انجام آن در یک مرحله بعد از پایان سال مالی است. این روش هر چند وجود دارایی ها و بدهی ها را اثبات می کند، لیکن شواهدی حاکی از اعتبار معاملات ثبت شده بدست نمی دهد.

وظیفه حسابرس خارجی

همانگونه که از محتوای دو هدف فوق الذکر استنباط می شود وظیفه حسابرس خارجی صرفاً رسیدگی به صورتهای مالی و ارزیابی عملکرد مالی شرکت مزبور در چارچوب قوانین و مقررات پذیرفته شده و مواد اساسنامه شرکت است . در حقیقت هدف حسابرس از رسیدگی به صورتهای مالی طبق استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی عبارت است ازاظهار نظر نسبت به اینکه آیا صورتهای مالی و نتایج و تغییرات در وضعیت مالی را طبق اصول مورد قبول حسابداری که بطور یکنواخت اعمال شده است بنحو مطلوب نشان می دهد یا خیر

تحول هدف های حسابرسی

هدف اصلی از حسابرسی در سال های قبل از ابتدای قرن بیستم کشف تقلب بود. در نیمه اول این قرن، هدف حسابرسی از کشف تقلب فاصله گرفت و به سوی هدف جدید یعنی این که آیا صورت های مالی را منصفانه ارئه می دهد یا خیر تغییر کرد. به عبارت صحیح تر: «هدف از حسابرسی صورت های مالی این است که حسابرس بتواند درباره این که صورت های مزبور از تمام جنبه های با اهمیت طبق اصول متداول حسابداری تهیه شده است اظهار نظر کند».

کشف تقلب هنوز به عنوان یکی از هدف های جزئی حسابرسی مطرح است، چرا که وجود تقلب یا اشتباه به طور مؤثری بر اظهار نظر حسابرس نسبت به صورت های مالی تأثیر می گذارد.

نقش اصلی حرفه حسابرسی

دلیل اصلی وجود حسابرسی مستقل افزایش اعتبار صورت های مالی است. اجرای این نقش، حسابرسان را در موقعیتی منحصر به فرد در جامعه قرار می دهد. اعتبار دادن به صورت های مالی به معنای ایجاد اطمینان از مطلوبیت ارائه و قابیلیت اتکای آنها ست. افرادی صلاحیت افزایش صورت های مالی را دارند که:
اولاً: صلاحیت فنی لازم برای اجرای یک رسیدگی را داشته باشند.
ثانیاً: مستقل از شرکت مورد رسیدگی باشند تا جامعه نسبت به واقع بینی و بی طرفی آنان اطمینان حاصل کند.

استفاده از عبارت حسابرسی شده در صورت های مالی به این معناست که ترازنامه، صورت سود و زیان، سود و زیان انباشته و صورت گردشی وجود نقد شرکت همراه یک گزارش حسابرسی است که توسط حسابرسان مستقل تهیه شده که در آن نظر حرفه ای خود را نسبت به مطلوبیت ارائه صورت های مالی شرکت اظهار کرده اند.

آموزش نوسان گیری در سهم و نکات کلیدی آن

نوسان گیری سهم در بورس

نوسان گیری در بورس به عنوان یکی از فعالیت های سرمایه گذاران محسوب می شود و در این مقاله قصد داریم در خصوص فاکتورهای نوسان گیری در بورس صحبت کنیم. به طور کلی روش های مختلفی برای کسب سود و بازدهی در بازار سرمایه وجود دارد و بر همین اساس سرمایه گذار در بازار سرمایه می تواند به دو روش بازدهی کسب کند که شامل سود سرمایه ای و سود نقدی با حضور در مجامع است. كسب سود سرمايه اي که شامل نوسان قیمت سهام در بازار است و معمولا روش دشوار تری است ولی به دلیل جذابیت آن و ایجاد هیجان برای کسب سود سریع، عمده سرمایه گذاران نیز در بازار سرمایه به دنبال این روش برای کسب بازدهی هستند. به همین دلیل قصد داریم در این مقاله در خصوص نوسان گیری در بورس و روش های آن صحبت کنیم.

احتمالا تا به حال در مورد نوسان گیری توسط سرمایه گذاران در بازار بسیار شنیده اید و یا مقالات زیادی نیز در این خصوص مطالعه کرده اید ولی تا به حال نیز به یک روش درست و منطقی برای کسب بازدهی با استفاده از این روش نرسیده اید. اما سوال اینجاست که آیا با روش ها و تکنیک های فعلی سرمایه گذار به راحتی می تواند در بازار نوسان گیری کند؟؟ ریسک کسب بازدهی در نوسان گیری به چه میزان است و یا برخی سوالات دیگر که قصد داریم در این مقاله به یک نتیجه گیری کلی در این خصوص برسیم.

تعریف انواع تحلیل ها را بشناسیم نوسان گیری در بورس

قبل از توضیح در مورد نوسان گیری بهتر است ابتدا نوسان را توضیح دهیم. نوسان را میتوان تغییرات قیمت سهام در کوتاه مدت نام برد و افرادی که در بازه زمانی کوتاه مدت کار میکنند و از نوسان قیمت ها استفاده می کنند را نوسان گیر می گویند. معمولا درصدهای نوسان گیری در بورس برای یک معامله گر حرفه ای بین 5 تا 10 درصد است و هیچ سرمایه گذاری با این هدف هیچ وقت ریسک بیشتری را متحمل نمی شود.

حال سوال اینجاست که آیا همه سرمایه گذاران می‌توانند در بازار سهام نوسان گیری کنند؟؟ پاسخ به این سوال خیر است چرا که نوسان گیری در بازار سهام و یا سایر بازارهای مالی نیاز به تجربه و شناخت بازار و داشتن مهارت در تابلوخوانی و بازار خوانی دارد و می توان گفت که هر سرمایه گذاری قادر به انجام این کار نیست. ممکن است گاهی اوقات بسیاری از سرمایه گذاران با ورود به بازار سرمایه و طمع سودهای کوتاه مدت، به دنبال نوسان گیری باشند اما طولی نمی کشد که متضرر می شوند و بخشی از سرمایه خود را از دست میدهند چرا که همانطور که در بالا گفته شد نوسان گیری به دانش و تجربه و مهارت خاصی نیاز دارد و چه بسا بسیاری از افراد ماهر و پرتجربه در بازار هم متحمل زیان می شوند. تجربه شخصی بنده و صحبت با بسیاری از معامله گران بازار نیز موید همین مطلب می باشد که نوسان گیری در بلند مدت به زیان سرمایه گذار ختم خواهد شد و شاید درصد کمی از سرمایه گذاران با استفاده از این نوع روش معاملاتی در بازار منتفع می شوند و عده زیادی از سرمایه گذاران که با هدف نوسان‌گیری و به صورت کوتاه مدت وارد سهم می‌شوند ؛ متحمل زیان می‌شوند و بخش زیادی از سرمایه خود را از دست میدهند.

البته افرادی که در بازار سرمایه به دنبال نوسان گیری هستند به دو دسته تقسیم می شوند که شامل موج و موج سوار هستند.دسته اول سرمایه گذارانی هستند که شروع کننده یک موج در یک صنعت یا سهم می باشند. بدین صورت که ابتدا در یک سهمی آرام آرام شروع به خرید می‌کنند و زمانی که سهم به اصطلاح خشک شد، سهم را انواع تحلیل ها را بشناسیم صف خرید و شروع به پخش اخبار مثبت در سایت ها و شبکه های اجتماعی می‌کنند. با پخش اخبار مثبت، رفته رفته عوام بازار وارد سهم می شوند و شاهد صف خریدهای پرحجم در سهم هستیم. در این مرحله موج سوار ها وارد سهم می شوند و در واقع این افراد کسانی هستند که اخبار به هر دلیلی به گوششان می‌رسد و به دنبال خرید سهم هستند. قیمت سهم افزایش می یابد ( معمولا 15 تا 20 درصد ) و رفته رفته عرضه سهام شرکت نیز زیاد می شود و موج ( گروه اول ) از سهم خارج می‌شوند. حال اگر بازیگر جدید در این مرحله وارد سهم شود شاهد ادامه افزایش قیمت هستیم در غیر این صورت سرمایه گذارانی که در مرحله آخر رشد سهم و صرفا به دلیل اخبار مثبت وارد سهم شده اند، زیان و در نهایت هم با شناسایی زیان از سهم خارج می شوند.

نوسان گیری در بورس چیست

چگونه می توان در بازار بورس نوسان گیری کرد؟

1/ نوسان گیری با تحلیل تکنیکال:

یکی از روش های نوسان گیری در بازار سرمایه که امروزه بسیاری از سرمایه گذاران از آن استفاده می کنند تحلیل تکنیکال است. چرا که سرمایه گذاران در این روش با استفاده از نمودارها در بازه های زمانی کوتاه مدت سهمی را خریداری می کنند و پس از چند درصد رشد قیمتی آن را می فروشند به عنوان مثال باید گفت خرید سهم در محدوده های حمایتی که معمولا با اقبال بازار مواجه است می تواند یکی از این روش ها باشد. البته برخی از نسبت ها نیز در تحلیل تکنیکال می تواند برای نوسان گیری مناسب باشد که یکی از این نسبت ها ATR و یا اندیکاتور AVERAGE TRUE RANGE است.

2/ نوسان گیری به کمک جو حاکم بر بازار:

گاهی اوقات مشاهده می شود که انتشار یک خبر موجب رشد دست جمعی سهام یک گروه می شود حال ممکن است خبر در حد شایعه باشد. در این حالت نیز می توان همگام با خبر سهم را خرید و در یک موقعیت مناسب آن را فروخت و شناسایی سود انجام داد.

3/ نوسان گیری به کمک اطلاعات نهائی:

گاهی اوقات مشاهده می شود که از جانب شخصی اطلاعاتی از وضعیت شرکت به دست شما رسیده که ممکن است این خبر افزایش سود شرکت و یا افزایش سرمایه پیش رو و یا … باشد. در این حالت نیز ممکن است این خبر دست به دست بچرخد و موجب رشد سهام شرکت شود . حال شما ممکن است به محض رسیدن خبر سهم را خریده و در پایان ساعت معاملات نیز با رشد قیمتی سهم آن را بفروشید و نوسان گیری کنید.

نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی

برای نوسانگیری در بورس برخی از سرمایه گذراران از فیلترهای کاربردی در بورس نیز استفاده می کنند. فیلترهای کاربردی در بورس فیلترهایی هستند که با استفاده از آنها میتوان برخی از سهام موجود در بازار را انتخاب کرد و خرید و فروش های کوتاه مدت داشت. به عنوان مثال زمانی که آخرین معامله 3 درصد بالاتر از قیمت پایانی سهم باشد میتوان با توجه به حجم معاملاتی که در بازه رو به بالا در سهم معامله می شود احتمال بالایی را برای رشد سهم در فردا در نظر گرفت و یا خرید سهم در صف فروش با در نظر گرفتن یک سری شرایط و … میتوان انتظار نوسان گیری را داشت.

نوسان گیری با استفاده از برخی فیلترهای کاربردی

نشانه های نوسان گیری در بازار

حال سوال اینجاست که در سهم چگونه نوسان گیری کنیم و چه معیارهایی برای شناخت نوسان گیری در سهم وجود دارد. در بخش زیر قصد داریم برخی از نشانه های نوسان گیری در سهم را اندکی توضیح دهیم.

1/ سفارش چینی در یک حجم مشخص

نوع سفارش گذاری در سهم می تواند یکی از نشانه های نوسان گیری در سهم باشد. همچنین گاهی اوقات در برخی از سهم هایی که در محدوده +2% معامله می شوند شاهد سفارش هایی با حجم بالا در محدوده پایین تر هستیم. به عنوان مثال سهم در محدوده 102 تومان در حال معامله است ولی در بخش تقاضا در محدوده 101 تومان حجم سفارشات بالایی را مشاهده میکنیم. این به خودی خود نشان میدهد که این سفارش به دلیل ایجاد انگیزه در سرمایه گذاران برای خرید سهام ایجاد شده و در واقع به نوعی اردر حمایتی در سهم می باشد. البته حالت عکس این قضیه هم وجود دارد به عنوان مثال سهم در محدوده -3% و در قیمت 95 تومان در حال معامله است ولی در محدوده 97 تومانی سفارش فروش با حجم بالایی قرار داده شده است . این نشان میدهد که فعلا اجازه رشد قیمتی به سهم داده نمی شود و به همین دلیل عرضه برای سهم افزایش می یابد و روند قیمتی سهم را دچار مشکل می‌کند.

2/ ایجاد شایعه در سهام با هدف افزایش و یا کاهش قیمت سهم

از دیگر مولفه‌هایی که میتواند موجب نوسان گیری در سهم شود سفته بازی است. هنگامی که سرمایه گذاران قصد سفته بازی در سهمی را دارند ( مقاله کامل در خصوص سفته بازی را در لینک بخوانید) ابتدا به خرید سهم در طی روزهای مختلف و با کدهای مختلف اقدام می کنند تا به اصطلاح شناوری موجود در سهم را جمع کنند و سپس با انتشار اخبار مثبت در سایت ها و کانال ها و کلیه شبکه های اجتماعی سرمایه گذاران دیگر را ترغیب به خریدن سهم می کنند و بعد از رشد قیمتی سهم در طی چند روز اقدام به فروش سهم و شناسایی سود میکنند و خریداران در قیمت های بالاتر نیز متضرر می شوند و یا در حالت عکس قضیه برخی از سرمایه گذاران با انتشار اخبار منفی در سهم با هدف کاهش قیمت سهم و خرید بیشتر اقدام به انتشار خبرهای منفی در خصوص سهام شرکت میکنند تا سهم مورد نیاز خود را در بازار جمع آوری کنند و بعد از آن قیمت سهام شرکت را افزایش دهند.

3/ معاملات صوری

شاید بسیار مشاهده کرده باشید که در نمادی معاملات دو طرفه بین حقیقی ها، حقوقی ها و حقیقی با حقوقی ها انجام شده باشد که معمولا این کار با هدف های مختلفی انجام می شود. گاهی اوقات این معاملات در جهت فروش سهم به یک کد حقوقی با کد شخصی است. گاهی اوقات هم با هدف جا به جایی سهم و سپس افزایش قیمت سهم انواع تحلیل ها را بشناسیم انجام میگیرد و یا این جا به جایی ها در جهت افزایش حجم معاملات است.

نشانه های نوسان گیری در بازار

در کل میتوان گفت که معاملات در بسیاری از سهم ها با استفاده از روش های گفته شده انجام می شود که برخی از سرمایه گذاران با استفاده از فرمول های تابلو خوانی در بورس قادر به تشخیص آن بوده و میتوانند از آن استفاده کنند ولی در نهایت دود آن به چشم کسانی می رود که صرفا با دانش اندک در این بازار معامله می کنند و قادر به تشخیص وضعیت های توضیح داده شده انواع تحلیل ها را بشناسیم نخواهند بود و این سرمایه گذارن نیز بازندگان اصلی نیز به حساب می آیند. در کل برای نوسان گیری در سهم نیاز است که به تحلیل تکنیکال کلاسیک مسلط باشید، تجربه فعالیت در بازار سرمایه را داشته باشید، تابلو خوانی و فیلتر نویسی بدانید. در غیر این صورت هیچ راهکار ساده ای برای نوسانگیری در بورس وجود ندارد و عمده صحبت هایی که در خصوص نوسان گیری وجود دارد بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.

چگونه سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم.

انتخاب سهم مناسب برای نوسان گیری کاری بسیار سخت در بازار سرمایه به حساب می آید و بیشتر سرمایه گذارانی که به دنبال پیدا کردن سهام مناسب برای نوسان گیری هستند عمدتا در خرید سهم دچار اشتباه شده و زیان می کنند. اما سوال اینجاست که چگونه یک سهم مناسب را برای نوسان گیری انتخاب کنیم. در بخش بالا گفتیم که تحلیل تکنیکال به عنوان یکی از ابزارهایی است که سرمایه گذاران برای نوسان گیری از آن استفاده میکنند. در تکنیک های معامله گری با خط روند توضیح دادیم که اگر بتوانیم ساختار معاملاتی با خط روند را بشناسیم؛ قادریم سود های کوتاه مدت خوبی را در بازار کسب کنیم و یا اگر برخی از تکنیک های تابلو خوانی در بورس را بدانیم به سادگی قادریم در بازار نوسان های کوتاه مدت بگیریم. بنابراین بهترین روش برای نوسان گیری در بازار سرمایه وجود ندارد و سرمایه گذاران بهتر است به دنبال این روش برای کسب سود در بازار نباشند. البته تکنیک های معاملاتی در تحلیل تکنیکال میتواند کمک بسیاری به این موضوع کند. پس زمانی به دنبال نوسان گیری در بورس باشید که به اندازه کافی در این بازار حرفه ای شده باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.