به نقل از جسی لیورمور: «اکثر مردم زمانی که باید بترسند امیدوارند و زمانی که باید امیدوار باشند میترسند.»
شاخص ترس و طمع بازار کریپتو
در زمینه سرمایهگذاری، ترس و طمع (Greed and fear) دو احساس قدرتمندی هستند که میتوانند روی تصمیمات سرمایهگذارها تاثیر بگذارند و به کلی بازار را دگرگون کنند. این دو حس موجب میشوند که اتفاقات ناگهانی در بازار بیفتند و نتوان با معیارهای سنجش رایج، بازار را پیشبینی کرد.
برای اندازهگیری میزان تاثیر این دو حس بر بازار، معیاری تعیین شد به نام شاخص ترس و طمع که با استفاده از آن میتوان متوجه شد که کدام یک از این احساسات روی بازار تاثیر خواهد گذاشت. این شاخص را CNNMoney ایجاد کرد و به صورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازه گیری میشود. یکی از کاربردهای اصلی شاخص ترس و طمع بررسی منطقی بودن قیمتها در بازار سهام است.
نمودار اختصاصی شاخص ترس و طمع برای بازارهای کریپتو را شرکت Alternative.me ایجاد کرده است و با استفاده از آن افرادی که قصد سرمایهگذاری در دنیای رمزارزها را دارند میتوانند شرایط بازار را بسنجند.
شاخص ترس و طمع کریپتو چیست و چه معنایی دارد؟
ترس (Fear) در بازار رمزارزها به احساس خطر و استرسی گفته میشود که مردم درباره کاهش ارزش دارایی کریپتوی خود، بهویژه بیت کوین دارند. بعد از یک سقوط عظیم در بازار کریپتو، معمولا مردم به دنبال راههایی برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی خود هستند و سرمایه خود را خارج میکنند و به بازارهای دیگر میبرند. بنابراین قیمت کاهش پیدا میکند و فرصت برای خرید مهیا میشود.
عامل ترس، یکی از قویترین احساسات در بازارهای مالی است و میتواند منجر به سقوط بازار شود.
طمع (Greed) یا حرص، عاملی است که باعث میشود سرمایهگذارها اشتیاقی برای داشتن بیشتر (پول، کالا، بیت کوین و…) بیش از آنچه واقعا نیاز دارند داشته باشند. آنها شروع میکنند به خریدن و سرمایهگذاری بیشتر و احساس FOMO یا ترس از عقب ماندن در دیگران ایجاد میکنند و طمع یا حرص، گسترش پیدا میکند. به این ترتیب قیمت افزایش مییابد و بهترین فرصت برای فروش و کسب سود است.
این رفتارها در شبکههای اجتماعی، نتایج جستوجوی گوگل، پلتفرمهای گفتوگو و… نمود مییابد و میتوان آنها را اندازهگیری و به عدد تبدیل کرد.
بررسی شاخصها چه کمکی میکنند؟
به صورت سنتی، شاخص (Index) چندین داده مختلف را دریافت میکند و با ترکیب آنها یک معیار اندازهگیری ثابت در اختیار شما قرار میدهد. برای مثال ممکن است اسم شاخص میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) به گوشتان خورده باشد. این شاخص یکی از معروفترین شاخصهایی است که برای بررسی بازار سهام مورد استفاده قرار میگیرد. DJIA یک شاخص وزنی مبتنی بر قیمت است. این شاخص ۳۰ شرکت بزرگ را که در بازارهای سهام آمریکایی لیست شدهاند با هم ترکیب میکند و سرمایهگذارها میتوانند با خرید این سهمها در سود و زیان تمامی این ۳۰ شرکت سهیم باشند.
شاخص ترس و طمع کریپتو هم یک شاخص وزنی است که برای بررسی بازار مورد استفاده قرار میگیرد و میتوان از آن به عنوان یک اندیکاتور در کنار ابزارهایی مثل تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برای پیشبینی آینده بازار استفاده کرد.
نحوه کار شاخص ترس و طمع کریپتو چیست؟
شاخص ترس و طمع رمزارزها بازهای بین ۰ تا ۱۰۰ دارد. در این مقیاس عدد صفر نشان دهنده ترس شدید و عدد ۱۰۰ هم نشان دهنده طمع غیرمنطقی است.
ترس شدید با اعدادی بین ۰ تا ۲۴ اندازهگیری میشود و اعداد بین ۲۵ تا ۴۹ هم نشان دهنده ترس هستند. عدد ۵۰ کاملا خنثی است و در صورتی که شاخص بین ۵۱ تا ۷۴ باشد هم میتوان گفت که بازار دچار طمع شده است. هر عددی هم که بالاتر از ۷۵ باشد نشان دهنده طمع شدید است.
زمانی که شاخص ترس شدید را نشان میدهد، یعنی خیلی از افراد در حال فروش رمزارزهای خودشان هستند که باعث کاهش قیمت خواهد شد و بهترین فرصت ممکن برای خرید است. زمانی هم که شاخص نشان دهنده طمع شدید است میتوانید با استفاده از هیجان بازار، ارزهای خودتان را به بالاترین قیمت ممکن بفروشید و سودهای کلانی به دست بیاورید.
شاخص ترس و طمع کریپتو چه چیزی را اندازهگیری میکند؟
برخلاف اسمی که دارد، این شاخص فقط میزان حرص و طمع بیت کوین را اندازهگیری میکند و کل بازار کریپتو را مدنظر قرار نمیدهد (البته به نظر میرسد که قرار است به زودی آلت کوینهای معروف هم به این شاخص اضافه شوند). با این وجود بیت کوین هم روی احساسات و هم روی قیمت دیگر ارزهای موجود در بازار تاثیر مستقیم دارد و به همین خاطر حتی در صورتی که روی این ارز سرمایه گذاری نمیکنید میتوانید از شاخص ترس و طمع بیت کوین برای سرمایهگذاری روی دیگر ارزها استفاده کنید.
شاخص ترس و طمع کریپتو شامل پنج عنصر مهم است:
- نوسان: ۲۵٪ از شاخص ترس و طمع را تغییرات و نوسان قیمت تشکیل میدهد. نوسان قیمت فعلی بیت کوین را با میانگین ۳۰ و ۹۰ روزه مقایسه میکند و از آن برای محاسبه میزان ترس بازار استفاده میکند.
- حجم/شتاب بازار: ۲۵٪ دیگر از شاخص ترس و طمع با بررسی حجم/شتاب بازار محاسبه میشود. برای محاسبه این شاخص حجم و شتاب معاملات بازار بیت کوین با میانگین ۳۰ و ۹۰ روزه مقایسه خواهد شد و سپس نتایج با هم ادغام میشوند. نتایج به دست آمده نشان دهنده مقدار طمع موجود در بازار هستند.
- شبکههای اجتماعی: شبکههای اجتماعی هم ۱۵٪ از شاخص ترس و طمع را تشکیل میدهند. برای محاسبه این شاخص هشتگهای توییتر در مورد بیت کوین مورد بررسی قرار میگیرد. در این شاخص از سرعت و تعداد لایک و ریتوییتها برای محاسبه استفاده میشود. در صورتی که میزان لایک و ریتوییتها خیلی زیاد باشد، بدین معنی است که میزان طمع بازار زیاد است. در آینده قرار است تعاملات Reddit هم برای این منظور مورد بررسی قرار بگیرد.
- دامیننس بیت کوین: سهم این معیار ۱۰٪ است و برای محاسبه ترس و طمع در بورس آن از سهم بیت کوین در بازار کلی رمزارزها استفاده میشود. هرچقدر دامیننس بیت کوین بیشتر باشد، به این معنی است که مردم سرمایه خودشان را از آلت کوینها بیرون میکشند و به جای آن بیت کوین میخرند زیرا بیت کوین ارز مطمئنتری است. هرقدر هم که میزان دامیننس بیت کوین کمتر باشد، بدین معنی است که طمع بازار بیشتر است و مردم ترجیح میدهند در ارزهای پر ریسکتر سرمایهگذاری کنند.
- ترند روز: ترندها نیز در شاخص ترس و طمع سهمی برابر با ۱۰٪ دارند. برای محاسبه این معیار از دادههای گوگل ترندز برای محاسبه میزان سرچهای مربوط به بیت کوین استفاده میشود.
احتمالا شما هم متوجه شدهاید که جمع این مقادیر ۸۵٪ است. در گذشته مقدار باقیمانده با استفاده از نظرسنجیها محاسبه میشد اما در حال حاضر این نظرسنجیها متوقف شدهاند و هنوز معلوم نیست برای این ۱۵٪ از چه اطلاعاتی استفاده میشود.
آیا میتوان از این شاخص برای تحلیل بلند مدت استفاده کرد؟
این شاخص در بازار رمزارزها برای بازههای طولانی مدت کاربرد ندارد زیرا ممکن است هر بار که بازار صعودی یا نزولی میشود احساسات بازار چندین بار تغییر کنند. این تغییرات برای کسانی که نوسانگیری میکنند مناسب هستند اما در صورتی که قصد دارید رمزارزهای خودتان را هولد کنید و مدت زمان طولانی آنها را نگه دارید، پیشبینی بازار فقط با استفاده از شاخص ترس و طمع کار خیلی سختی است. برای اینکه یک دید طولانی مدت نسبت به بازار داشته باشید، باید جنبههای دیگر بازار را هم مورد بررسی قرار دهید.
سخن نهایی
شاخص ترس و طمع روش سادهای است که با استفاده از آن میتوانید معیارهای مختلفی مثل احساسات بازار را مورد بررسی قرار دهید. به جای اینکه این موارد را خودتان به تنهایی مورد محاسبه قرار دهید، میتوانید از اندیکاتورهای مختلف برای بررسی ترندهای گوگل، شبکههای اجتماعی و… استفاده کنید. در صورتی که قصد ترس و طمع در بورس دارید از این شاخص استفاده کنید هم بهتر است معیارها و اندیکاتورهای دیگر را مورد بررسی قرار دهید تا دید متعادلتری نسبت به بازار داشته باشید.
شاخص ترس و طمع چیست؟
معاملهگران اغلب در زمان رشد قیمتها حریص میشوند که در نتیجه آن احساس فومو در بازار وجود میآید و بالعکس زمانی که بازار نزولی میشود، با دیدن تغییرات قیمتی منفی به صورت غیرمنطقی اقدام به فروش ارزهای دیجیتال خود میکنند. شاید پیش از این نیز شنیده باشید که در بازارهای مالی دو نوع تحلیل تکنیکال و فاندامنتال وجود دارد، اما برخی از معاملهگران از شیوه دیگری هم برای ارزیابی شرایط بازار استفاده میکنند که از آن به عنوان تحلیل احساسات یاد میشود.
وجود شاخصهایی که با گرفتن دادههای اولیه، احساسات حاکم در بازار و وضعیت معاملهگران را ارزیابی میکنند، میتواند دید خوبی نسبت به روند فعلی و احتمالات پیشرو در اختیار فرد معاملهگر قرار دهد. یکی از این شاخصها که احساسات بازار را نشان میدهد، شاخص ترس و طمع (Fear and Greed) نام دارد.
اجزای شاخص ترس و طمع
جمعآوری داده ها برای این شاخص از پنج منبع زیر صورت میگیرد که هرکدام دارای وزنی متفاوت است. ( این وزن به صورت درصد در هر فاکتور بیان میشود)
به منظور داشتن تجسمی معنادار از تغییر احساسات در بازار، هر داده مانند دادهی روز قبل ارزشگذاری شده است. شاخص فعلی در حال حاضر به علت نوسانات بالا فقط مختص به بیت کوین است.
نوسانات (۲۵٪)
در این فاکتور نوسانات فعلی و حداکثر مدنظر است. قیمت معاملات بیت کوین و مقایسه آن با مقادیر میانگین مربوط به معاملات در ۳۰ و ۹۰ روز گذشته نیز یک مورد نیاز به بررسی است، زیرا که افزایش غیرمعمول نوسانات نشانهای از بازاری اشباع از ترس است.
قدرت بازار/حجم (۲۵٪)
در این جزء نیز اندازهی حجم و قدرت بازار فعلی (که با آخرین مقادیر میانگینهای ۳۰ و ۹۰ روزه مقایسه میشود) مورد بررسی قرار میگیرد. وقتی در تایم روزانه شاهد حجم بالای خرید در بازار صعودی هستیم ، میتوان گفت که بازار بیش از حد حریص (صعودی) عمل میکند.
رسانه های اجتماعی (۱۵٪)
تعداد پستهایی که با هشتگهای متفاوت برای هر کوین در توییتر منتشر میشود و سرعت بازخوردهایی که برای هر پست در یک بازهی زمانی مشخص دریافت میشود از عوامل این فاکتور شاخص هستند. نرخ بازخوردهای غیرمعمول و به تعداد زیاد باعث افزایش علاقهی عمومی به یک کوین میشود که به رفتاری حریصانه در بازار ختم خواهد شد.
نظرسنجی ها (۱۵٪)
با استفاده از نظرسنجیهای هفتگی از سرمایهگذاران دربارهی اینکه بازار را چگونه ارزیابی میکنند، میتوان شمایی کلی از احساسات گروهی از سرمایهگذاران دریافت کرد.
تسلط (۱۰٪)
تسلط یک کوین، سهم یک ارز دیجیتال از کل بازار را نشان میدهد. به خصوص افزایش تسلط ارزش بازار بیت کوین ناشی از ترس و در نتیجه کاهش سرمایهگذاری بیش از حد بر روی آلتکوینها است و در واقع بیت کوین به پناهگاه امن ارزهای دیجیتال تبدیل شده است. از طرف دیگر، هنگامی که تسلط بیت کوین کم میشود، مردم با سرمایه گذاری بر روی آلت کوین های پر خطرتر، حریصتر میشوند و رویای شانس خود را در حرکت صعودی بزرگ بعدی میبینند. به هر حال با بررسی تسلط آلت کوینها، میتوان گفت بیشتر شدن علاقهی عمومی به یک آلت کوین میتواند باعث به وجود آمدن رفتاری حریصانه (صعودی) در آن کوین به خصوص شود.
روندها (۱۰٪)
با بررسی جستارهای مختلف مربوط به بیت کوین در گوگل و تغییر حجم در این جستارها میتوان از دیدی دیگر به این روندهای احساسی در بازار نگاه کرد. برای مثال اگر از Google Trends برای کلمهی “Bitcoin” استفاده کنید، اطلاعاتی کاربردی دریافت نخواهید کرد.
اما در صورت جست و جو کردن عبارت “bitcoin price manipulation” (دستکاری قیمت بیتکوین) میشود دید که این جستار برای مثال در ماه گذشته به مقدار %۱,۵۵۰ رشد در تعداد جست و جوها داشته است، پس میتوان گفت که این مساله نشانهی ترس در بازار است.
محدوده شاخص ترس و طمع بیت کوین
همانطور که اشاره شد، این شاخص هر روز عددی بین 0 تا 100 را برای احساسات آن روز مشخص میکند، اما این اعداد چه معنایی دارند؟
توسعهدهندگان این شاخص، بازهی 0 تا 100 را به 5 محدوده تقسیم کردهاند که در ادامه به آنها میپردازیم.
ترس شدید (Extreme Fear) 0-25
در این محدوده احساسات عموم سرمایهگذاران و فعالان بازار نسبت به بیت کوین منفی است و میتوان برداشت کرد که بیت کوین با قیمتی کمتر از ارزش واقعی خود معامله میشود.
ترس (Fear) 25-50
هنگامی که شاخص در این محدوده قرار دارد میتوان برداشت کرد که معاملهگران با دیدگاهی کوتاهمدت و میانمدت ترس دارند و انتظارات بازار نزولی است.
خنثی (Neutral) 50
در این بازه، حرکات بازار منطقی است و میتوان استدلال کرد که از دیدگاه اکثر فعالان، بیت کوین نزدیک به قیمت واقعی خود معامله میشود.
طمع (Greed) 50-75
در این محدوده نگرش بازار صعودی است و سرمایهگذاران حاضر قیمتهای بالاتری برای خرید پرداخت کنند.
طمع شدید (Extreme Greed) 75-100
هنگامی که شاخص به این حدود برسد، میتوان دریافت که مردم حاضرند قیمتهای بسیار بالاتری برای خرید بیت کوین پرداخت کنند و از دیدگاه بیشتر افراد، بازار صعودی بوده و همه به آن خوشبین هستند.
شایانذکر است که باید با شاخص ترس و طمع بیت کوین نیز مانند شاخصها و اندیکاتورهای دیگر برخورد کرد؛ زیرا اینها همه ابزارهایی برای فهمیدن شرایط بازار و پیشبینی آینده آن هستند و اطلاعات قطعی نمیدهند.
اصلاح بازار سهام و چرخه «ترس» و «طمع»
خروج نقدینگی از بورس و خروج پولهای حقیقی نماگری برای آنست که عنوان تحلیل برخی از اهل فن را بپذیریم که «ترس به بورس بازگشت».
به گزارش ایبِنا، کمپین جهانی «هفته سرمایهگذار» هر سال به مدت یک هفته در ماه اکتبر با نظارت آیسکو برگزار میشود و نهادهای نظارتی و مشارکتکنندگان در این رویداد به انعکاس ابتکارات، نوآوریها و اقدامات انجام شده در حوزههای آموزش سواد مالی و حمایت از سرمایهگذاران میپردازند. شعار سازمان بورس و اوراق بهادار برای «هفته جهانی سرمایه گذار» که به آیسکو اعلام شده، «اگر به فکر سرمایهگذاری با بازدهی خوب هستید، دانش مالی ترس و طمع در بورس کسب کنید» است.
احمد یزدانپناه اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) در هفته جهانی سرمایهگذار در یادداشتی اختصاصی برای ایبِنا به بررسی اصلاح بازار سهام پرداخت و از ترس های این اتفاق مهم در اقتصاد کشور نوشت که در ادامه میخوانید:
بازار سهام در دو و سه هفته قبل با ریزش شاخص، باز بحث «اصلاح» قیمتی را داغ کرد. دلیل قانع کننده و به قول بورسی ها بنیادی برای این اصلاح به صحنه نیامد جز اینکه بدرستی گفته شد هر صعودی برای همیشه نیست همانطور که هر نزولی. خروج نقدینگی از بورس و خروج پول های حقیقی نماگری برای آنست که عنوان تحلیل برخی از اهل فن را بپذیریم که «ترس به بورس بازگشت». البته این ترس همان نگرانی فعالان بازار سهام از شایعه افزایش نرخ بهره بانکی و ابهام در فرجام برجام و یکی دو عامل دیگر بود. این ترس ها و دغدغه ها موجب شد که «رفتار هیجانی» احتمالی سرمایه گذاران بازار را با نااطمینانی بیشتری همراه کند. در این یادداشت مراد آنست بطور خلاصه و ساده به اهمیت رفتار سرمایه گذاران در زمان «اصلاح» شاخص بورس با تکیه بر تأثیر دو شکل دهنده اصلی رفتار آنان یعنی «ترس» و «طمع» اشاره شود.
در وال استریت گفته ای معروف و قدیمی است که می گوید «بازار های مالی بر دو محور، یعنی دو هیجان قدرتمند، «ترس» و «طمع» میچرخند. سرمایه گذار قدر و نامی بورس که شهرت جهانی دارد، وارن بافت در نامه ای در سال ۱۹۸۶ به سهامداران شرکت خود نوشت «گاه و بی گاه شاهد طغیان و جولان دو بیماری بشدت مسری، «ترس» و «طمع» هستیم، چیزی که بین اهالی و جامعه سرمایه گذاری همیشه رخ خواهد داد. » این رفتار هیجانی سرمایه گذار که بیشتر از همه از ترس و طمع او ناشی می شود، مسئول بالا رفتن سرسام آور قیمت سهام در یک بازار سهام رو به افزایش و صعودی یعنی «بازار گاو نشان» (Bull market) و پس از آن مسئول ریزش و سقوط قیمت سهام در بازار «خرس نشان» است.
در بازار سهام برای برخی شرایط بازار از نماد بعضی حیوانات استفاده می شود؛ برای مثال با توجه به نحوه حمله گاو وقتی بازار به باور و انتظار سرمایه گذاران روند صعودی بخود خواهد گرفت عنوان «بازار گاوی» و بر عکس آنرا «بازار خرسی» می گویند. من در کلاس «اقتصاد مالی» خود پیشنهاد «بازار گاو نشان» و «خرس نشان» را مطرح می کنم شبیه «آدامس خروس نشان». وقتی طمع و آز و ولع بر رفتار سرمایه گذار سلطه پیدا می کند می گویند «بازار خوکی» شده است (Pig market). پس شاید این پیشنهاد بتواند تعدیلی باشد.ترس و طمع در بورس ترس و طمع در بورس ترس و طمع در بورس
چگونه طمع بر قیمت سهام و بازده ها اثر می گذارد؟
جف بروس، مدیرعامل آمازون زمانی از وارن بافت پرسیده بود «تز شما درباره سرمایه گذاری بسیار ساده است، چرا هر کس عیناً از شما آنرا کپی نمی کند». او جواب داده بود، «زیرا هیچکس نمی خواهد پله به پله ثروتمند شود». جواب بافت گویای عصاره «طمع» در رفتار سرمایه گذاریهاست. سرمایه گذاران می خواهند که به سرعت سود عایدشان شود و این بازارهای «گاو نشان» هستند که فرصت خوبی را بر کسب سود در یک دوره زمانی کوتاه در اختیار آنها می گذارد. وقتی قیمت ها روند صعودی پیدا می کنند، مردم بیشتر و بیشتری پول بیشتر و بیشتری را برای سرمایه گذاری در سهام اختصاص می دهند. قیمت سهام هم از قانون عرصه و تقاضا تبعیت می کند. با بالا رفتن تقاضا (پول بیشتر)، قیمت سهام بالاتر می روند و سودها رشد می کنند. رشد و فزونی سودها موجب طمع بیشتر شده و پول بیشتر وارد شده برای سرمایه گذاری یا خرید بیشتر به بورس ها و بازار سهام، قیمت ها را بیش از حد (حد آن چیست؟) بالا می ترس و طمع در بورس برد. با اوج گرفتن قیمت سهام یا دارایی ها دیگر در بازارهای مالی بازار با «حباب قیمتی» مواجه می شود، یعنی قیمت ها از «ارزش ذاتی» و یا بنیادی خود فاصله زیادی می گیرند. مثل تمام حبابها سرانجام حباب دارایی ها هم می ترکند و قیمت ها سقوط می کنند. لذا سرمایه گذارانی که سهام خود را در قیمت ها بسیار بالا خریده بودند با «اصلاح» بازار سهام دچار ضرر و زیان های سنگینی می شوند.
چگونه ترس بر قیمت سهام و بازده ها اثر می گذارد؟
وقتی قیمت یک دارایی مثل سهم داغ داغ شود، سرانجام بازار آن را «اصلاح» می کند. ظهور و بروز بازارهای «خرس نشان» (بازارها با روندی کاهشی در قیمت ها) می تواند بعلت عوامل متعددی صورت گیرد، اما بیشترین عامل مشترک بین آنها به کندی سطح فعالیتهای اقتصادی جامعه و کسادی و بی رونقی اقتصادها مربوط می شوند. عموماً دیده شده که سرعت افت قیمتهای سهام در بازار خرس نشان سریع تر از آهنگ رشد آنهاست.
دلایل متعددی را برای سقوط شدید قیمت ها در بازار خرس نشان می توان ارائه کرد ولی در یک کلمه دلیل بنیادی آن «ترس» است. وقتی قیمت ها تند و تیز (Sharply) افت می کنند، ترس سرمایه گذاران آنست که نکند این کاهش ها بیشتر شوند و لذا فروش آنها بر پایه این ترس و وحشت خواهد بود. همانطور که اشاره شد، قیمت سهام هم از عرصه و تقاضا در بازار آن متابعت می کند.
در یک بازار خرس نشان، عرضه سهام بالاست، چرا که بیشتر سرمایه گذاران فروشندهاند. این دلهره و ترس برای فروش موجب می شود که قیمت سهام با شیب تندی افت نماید. سرانجام، قیمت ها با این کاهش ها به سطحی می رسند که ارزندگی آنها، به قول فعالان بورس ها، جذاب می شود (سهام ارزان شده) و در نهایت به پایین ترین حد خود یعنی نقطه «قعر» چرخه بازار سهام می رسند و فرصت خوب و ارزنده ای برای سرمایه گذاری را رقم می زنند.
اثر رفتار سرمایه گذار در اصلاحات بازار :
شما نمی توانید بازار را کنترل کنید، ولی می توانید بر اعمال و تصمیمات خود کنترل داشته باشید. این اقدامات و اعمال شما هستند که تعیین کننده سود یا زیان شما چه در بازار سهام و چه در سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری مشترک می باشند.
فرض کنید شما آن علم و تجربه لازم را بر بهره مندی بهینه از بازارهای مالی ندارید. پس بهترین فکر آنست که از طریق صندوق ها و بازارگردانها وارد بازار پیچیده سرمایه گذاری های مالی شوید. بفرض اگر شما ۱۰۰، ۰۰۰ تومان (اعداد فرضی و کوچک در مثال آورده شده اند) می خواهید در یک صندوق سرمایه گذاری مشترک، سرمایه گذاری کنید که «ارزش خالص دارایی» هر «واحد» سرمایه گذاری در آن صندوق، یعنی NAV آن، ۱۰۰ تومان است و لذا شما ۱۰۰ واحد خریداری میکنید، NAV مزبور ابتدا بالا می رود و به ۱۱۰ می رسد و سپس کاهش یافته و ۹۰ تومان می شود. گرچه ارزش بازار وجوه شما حالا کمتر از قیمت خرید شماست، ولی این فقط نه یک زیان فرضی و موهومی است نه یک ضرر و زیان واقعی. در طول زمان، ارزش بازار سرمایه گذاری شما ممکن است با بهبود بازار سهام بالا رود. در نهایت سود بردن و یا زیان کردن شما بستگی به اقدام و عمل و شیوه رفتار شما دارد. انتخاب شما می تواند یکی از موارد زیر باشد :
۱- ترس از اینکه ارزش بازار وجوه سرمایه گذاری شده شما حتی پس آن کم شدن باز هم کمتر شود، دست به نقد نمودن آن می زنید (Redeem). با این اقدام شما ضرر و زیان فرضی اشاره شده در بالا را یعنی تومان ۱۰.۰۰۰ = (۹۰ – ۱۰۰) × ۱۰۰ را به یک ضرر واقعی ۱۰.۰۰۰ تومانی تبدیل کرده اید.
۲- تصور کنید ارزش بازار سرمایه گذاری شما باز بیشتر کاهش یابد و شما این فرصت برایتان بدست آمده که آنرا با هزینه کمتری دوباره خریداری کنید. فرض می کنیم گمانه های شما درست از آب درآمده و NAV صندوقی که شما در آن سرمایه گذاری کرده اید به ۸۰ تومان تنزل پیدا کرده است، اگرچه ۸۰ تومان، پایین ترین قیمتی است که با آن مواجه شده اید، ولی بعید است شما در آن قیمت سرمایه گذاری کنید، چرا که شما ترس آن را خواهید داشت که نکند از آنهم بیشتر افت کند. بطور تقریب در تمامی بازارهای خرس نشان افت بازار، بیشتر از ناحیه ترس زیاد بین سرمایه گذاران بوده است. اکثر کارشناسان سرمایه گذاری پذیرفته اند که تقریباً تبیین زمان و فرصت نقطه قعر یک بازار خرس نشان غیر ممکن است. بیشتر سرمایه گذارانی که ضرر کرده اند در پی آنند قبل از سرمایه گذاری مجدد خود از بهبود بازار سهام مطمئن و خاطر جمع شوند. با این وجود، چرخش اوضاع از نقطه قعر چرخه بازار، که همان بهترین زمان سرمایه گذاری است، بسوی بهبود معمولاً خیلی سریع اتفاق می افتد.
بنابراین، تا آن زمان که شما به سرمایه گذاری مجدد اقدام کنید، قیمت ها بطور قابل ملاحظه ای از نقطه قعر بالاتر رفته اند. فرض کنید که «ارزش خالص دارایی» (NAV) ۹۵ تومان است. شما بقول فعالان بازار سهام قبلاً معادل ۹۰.۰۰۰ تومان نقد شده بودید، یعنی حالا از محل فروش سهام خود این مبلغ را دارید. بنابراین شما ۹۴۷.۴ واحد خریداری خواهید کرد. بفرض اینکه در عرض یکسال NAV آن صندوق به ۱۱۰ تومان برسد، ارزش بازار (Market value) سرمایه گذاری شما ۱۰۴۲۱۰ تومان خواهد شد. بنابراین، سودی معادل ۴۲۱۰ تومان عایدتان شده است.
۳- ابداً هیچ کاری نکنید، به «طرح سرمایه گذاری» خود وفادار بمانید، هر چند قیمتها کاهش یافته اند. ارزش بازاری سرمایه گذاری شما ممکن است بالا رود، پایین بیاید و دوباره افزایش یابد. وقتی NAV سرمایه گذاری شما ۱۱۰ تومان است، سود شما ۱۰.۰۰۰ = (۹۰ – ۱۱۰) × ۱۰۰ تومان خواهد شد. هیچ اقدامی نکردن و اسیر هیجانات و احساسات نشدن و بر «ترس» و «طمع» غلبه داشتن بهترین طرز رفتار و اقدام در این مثال است.
جمع بندی:
در احوالات زندگی نابغه ای چون اسحاق نیوتون آمده است که او به وسوسه و هیجان حاکم بر بازار سهام با خرید یکی از داغترین سهام آن زمان بورس انگلیس مبلغ هنگفتی را در یک سرمایه گذاری سفته بازانه از دست داد. پس از آن زیان نیوتون گفته بود «من توانستم حرکات اجرام آسمانی و سماوی را محاسبه کنم، ولی قادر به تحلیل رفتار جنون آمیز آدمیان نشدم». پس غلبه بر هیجانات و شناخت آنها در بازارهای مالی کاری است که تمرین و ممارست و خودسازی خاص خود را می خواهد. قیمت های سهام منعکس کننده رفتار سرمایه گذاری جمعی تمامی سرمایه گذاران است. گرچه طمع و ترس غریزه های اساسی و سوخت دو موتور محرک رفتار سرمایه گذاری ها هستند، ولی بیشترین ضربه ها را هم بر منافع و منابع مالی شما وارد می آورند. باید حق داد که در یک بازار پر تلاطم و مواج حفظ آرامش و دوری از هیجان زدگی ها کاری «نه به همین سادگی» است. ولی اگر شما اجازه ندهید طمع و ترس بر رفتار سرمایه گذاری شما اثر بگذارد، آنگاه شما در تحقق و دستیابی به اهداف مالی خود بسیار قوی تر عمل خواهید کرد.
کلام آخر، توصیه معروف وارن بافت که گفته در بازار سهام «وقتی دیگران حریص اند، شما بترسید و وقتی سایرین می ترسند شما حریص باشید.»
* قیمت هر واحد سرمایه گذاری در صندوق های سرمایه گذاری یا همان «ارزش خالص دارایی» یا NAV در انتهای هر روز بصورت زیر محاسبه می شود:
چگونه بر ترس در معاملات غلبه کنیم؟
ترس در معاملات باعث میشود درست درزمانی که معاملهگر میداند دقیقاً چهکاری باید انجام دهد، از انجام آن ناتوان باشد. درمقاله پیشین با عنوان اعتماد به نفس در معاملات با شما سخن گفتیم. در این مقاله به توضیح مبسوط رابطه ترس و معامله گری خواهیم پرداخت.
ترس در معاملات احساسی است ناخوشایند، اما طبیعی. ترس در واکنش به «خطرات واقعی» ایجاد میشود. عبارت «خطرات واقعی» تعریف ترس از اضطراب را جدا میسازد.
ترس در معاملات در مقابله با شرایط ناآشنا و متغیر ایجاد میشود. ذهن انسان متمایل به شرایطی است که آن را بهخوبی بشناسد. حال معاملهگر و محیط کاملاً پویا و متغیر بازار سرمایه را در نظر بگیرید.
دلایل ترس در معاملات
۱- ضرر و زیان درگذشته
اینکه معاملات قبلی خود را بازیان بستهایم یا اکنون معامله بازی داریم. آیا معامله باز که در زیان به سر میبرد باعث میشود که نتوانیم بهموقع معامله خود را ببندیم و تصمیم درست را در مورد این معامله انجام دهیم. برای پیشگیری از این مشکل باید موارد زیر رعایت شود:
- باید استراتژی مشخصی داشته باشیم
- قبل از ورود حد ضرر را مشخص کرده باشیم
- با اطمینان کامل وارد معامله شویم
- بایستی تمام اشتباهات و احساسات و دلایل خود را نوشته باشیم
- از تکرار اشتباهات در معاملات بعدی خودداری کنیم
۲- اهداف غیرواقعی
داشتن اهداف غیرمنطقی از بازار سرمایه باعث شکست در بازار میشود. برای ورود به یک معامله باید تمام احتمالاتی که راجع به آن میتوان در نظر گرفت را ثبت کرد. بهترین پاسخ را که برای هرکدام وجود دارد را باید مدنظر داشت تا با اعتماد و اطلاع کامل بهترین تصمیم در هرلحظه گرفته شود. این کار باعث میشود معاملهگر دچار ترس و تردید نگردد.
۳- سرمایه متناسب
معاملهگر باید سرمایهای را وارد بازار کند که بداند با از دست دادن آن شرایط رفاهی اولیه و کلی زندگی لطمهای نمیبیند.
۴- اعتماد به اخبار غیر موثق و سایر افراد
این موضوع که بدون علم کافی تنها با تکیهبر شایعات و صحبت دیگران خریدوفروش انجام دهیم بهمانند راه رفتن بر لبه پرتگاه است. بهترین کار این است که خودمان با توجه به روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی خریدوفروش انجام دهیم. همیشه ترس و طمع در بورس به مطالعه و افزایش اطلاعات بپردازیم. این کار میزان ترس شخص را بهشدت کاهش میدهد. معاملهگر میداند که با اطلاعات کامل و بر اساس استراتژی شخصی این معامله را انجام داده و بهترین تصمیم را میگیرد.
۵- ناکارآمد بودن علم
انتقال علم از حوزه علم به عمل کار مشکلی است. آنچه در کتابها میآموزیم با آنچه عملاً بهکاربرده میشود بسیار متفاوت است. اگر شخصی کاملترین و بهترین اطلاعات را داشته باشد هرگز بااحساس ترس و عدم کنترل خود نمیتواند معاملهگر موفقی باشد و با شکست مواجه میشود. باید معامله کردن را عملی آموخت. یاد بگیریم با ترس و هیجانات خود چگونه مقابله کنیم تا موفق شویم.
بیشتر معامله گران به دو دلیل احساسی ترس و طمع، پول خود را در بازارهای معاملاتی از دست میدهند.
احساس ترس، خود را حداقل به دو صورت عمده نشان میدهد:
- ترس از دست دادن پول
- ترس از دست دادن سود
ترس از دست دادن پول
ترس از دست دادن پول زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر ابتدا موقعیتی را آغاز میکند. سپس متوجه میشود که معامله به ضررش در حال انجام است.
ترس شدید از دست دادن سرمایه میتواند موجب شود تا معاملهگر بلافاصله زیانهای خود را کاهش داده و باکمی ضرر از معامله خارج شود.
این خسارات کوچک و جزئی، بهسرعت میتوانند به میزان قابلتوجهی افزایش یابند. چنین زیانهایی بهمرورزمان باعث میشوند که معامله گران روحیه و اعتماد خود را از دست بدهند.
راه غلبه بر ترس درمعاملات و از دست دادن سرمایه
- به خودتان یادآوری کنید که یک جراح برای دریافت مدرک تحصیلیاش پول بسیار بیشتری را صرف میکند.
- سرمایهگذاری در آموزش همیشه بهترین نوع بازگشت سرمایه است.
- هر یک از معامله باخت و ضرر را بهخوبی تجزیهوتحلیل کنید تا متوجه اشتباهات خود شوید.
- قوانین معاملات خود را اصلاح کنید.
ترس از دست دادن سود
ترس دیگر، ترس از دست دادن سود در معاملات برد و سودآور است. هنگامیکه معاملهگری موقعیت خود را سودآور میبیند، هراس و ترس از تغییر شرایط در هرلحظه بر او چیره میشود.
به نقل از جسی لیورمور: «اکثر مردم زمانی که باید بترسند امیدوارند و زمانی که باید امیدوار باشند میترسند.»
بدین ترتیب، معاملات برد و سودآور خود را با به دست آوردن سود کمی سریع به اتمام میرسانند.
برد یا باخت شما مهم نیست، مطلبی که مهم است:
- اینکه چقدر برنده میشوید درزمانی که درست اقدام میکنید
- چقدر از دست میدهید درزمانی که اشتباه اقدام کردهاید
بهجای تمرکز افکارتان بر فکرهای منفی، به پیروزی بزرگ درزمانی که درست اقدام میکنید تمرکز کنید.
چهار روش اصلی برای غلبه بر ترس در معاملات
تغییر درک و طرز فکر راجع به از دست دادن
برای غلبه بر ترس از دست دادن پول، هرگونه پول ازدستداده شده را بهعنوان هزینه تحصیل در نظر بگیرید. علاوه بر این، سود غیرقابلبرگشت را بهعنوان پول خود در نظر نگیرید. آنها صرفاً سودی نوشتهشده بر روی کاغذ هستند. کسی نمیتواند به خاطر از دست دادن پولی که هنوز به او تعلق ندارد بترسد.
قوانین واضح و مشخصی برای کاهش ضرر و به دست آوردن سود داشته باشید
از تکنیکهای تجسم استفاده کنید تا تمرکز خود را از احتمال از دست دادن دورنگه دارید
تا زمانی که به حد محافظتی توقف ضرر نرسیدهاید، نباید ترس از دست دادن شما را محصور کند
نگران نباشید. اگر حد ضرر خود را درست و متناسب انتخاب کرده باشید زمانی که به آن قیمت رسیدید با اطمینان خارج شوید. ولی اگر هنوز به آن قیمت نرسیدهاید نباید ترس ضرر کردن و از دست دادن سود و سرمایه شمارا محصور کند.
ترس و طمع در بورس
شاید این توصیف، کمی بزرگنمایی به نظر برسد اما حقیقتی است که اغلب اوقات به حقیقت میپیوندد. تحت تأثیر قرار گرفتن توسط احساس ترس و طمع، میتواند اثرات مخرب سنگینی روی سرمایهگذاران و کلیت ترس و طمع در بورس بازار سهام بگذارد. در دنیای سرمایهگذاری معمول است که میگویند: «با ترکیب فلسفههای سرمایهگذاری ارزشی و رشدی یک استراتژی معاملاتی قدرتمند و خاص خودتان بسازید.» اگرچه داشتن روش معاملاتی شخصی، بسیار مهم است و همواره به داشتن یک مسیر شخصی سازی شده توصیه میشود اما قبل از آن معامله گران باید ترس و طمع و اثرات این دو احساس را به درستی بشناسند و توانایی کنترل آنها را در خود پرورش دهند. دورههای آموزشی و کتابهای زیادی در این زمینه وجود دارند که میتوانید آنها را مطالعه کنید. هدف ما در مطلب حاضر این است که نشان دهیم، زمانی که فرد تحت تأثیر ترس و طمع قرار میگیرد، چه اتفاقی میافتد.
وقتی طمع به جانمان میافتد!
در بیشتر موارد، سرمایهگذاران به دلیل زیادهخواهی، درگیر حرص و طمع میشوند. از این گذشته، مردم همواره تمایل دارند در کمترین زمان ممکن بیشترین ثروت را به دست آورند. ظهور اینترنت در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی نمونه مناسبی در این زمینه است. در آن زمان اینگونه به نظر میرسید که تمام کاری که یک تاجر موفق باید انجام دهد، راهاندازی وبسایتی برای کسب و کارش است. حتی نوع فعالیت نیز در این زمینه محدودیتی ایجاد نمیکرد. سرمایهگذاران فقط به دنبال دیدن پسوند «com.» بودند. تمایل به خرید سهام شرکتهای اینترنتی و استارت آپها به یکباره افزایش یافت. سرمایهگذاران با میل سیریناپذیری سهام میخریدند و همین موجب شد، کل بازار تحت تأثیر این جو روانی کاذب قرار گیرد. سهام این شرکتها به قیمتهای نجومی و غیرواقعی رسیدند که درنهایت موجب شکلگیری یک حباب قیمتی در بازار سهام شد. این حباب قیمت در اواسط سال ۲۰۰۰ متلاشی گشت و به دنبال آن در سال ۲۰۰۱ اکثر شاخصهای اصلی نیز دچار ریزش شدند. ذهنیت «یک شبه ثروتمند شدن» داشتن استراتژی معاملاتی مشخص، پایبند بودن به آن استراتژی و توانایی حفظ سود را کاملاً تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع بسیار دشوار است که در میان این حجم از هیجان به فلسفه معاملاتی خود پایبند باشید. آلن گرین اسپن، رئیس پیشین فدرال رزرو در مورد افرادی که سودای ثروت زود هنگام را در سر میپرورانند، میگوید: «این مدل کسب ثروت، نامتعارف و نامعقول است.»
در اینگونه مواقع، معامله گران باید با قاطعیت هیجان خود را کنترل کنند، بر اصول معاملاتی خود پایبند باشند و بر افقهای سرمایهگذاری بلندمدت تمرکز کنند. سرمایه گذاران میتوانند با بررسی برگ خریدهای کلان اقتصادی کشور، زمانهای رکود یا ریزش بازار را هرچند بصورت حدودی پیشبینی کرده و از نابودی سرمایهشان جلوگیری کنند.
تاثیر ترس در سبک معاملههای بورسی
درست به مانند طمع، ترس هم میتواند بازار را تحت تأثیر قرار دهد. عمدهترین نشانه وجود ترس در بازار سهام، یک احساس یا جو ناخوشایند به نسبت فراگیر است که خبر از اتفاقی ناگوار در آینده میدهد. هنگامی که بازارهای مالی برای دورههای طولانی دچار سقوط و رکود میشوند، احساس ترس از زیان بیشتر، در میان معامله گران بازار به وجود میآید. اما به مانند طمع، ترس بیش از حد نیز مخرب خواهد بود. مثلا همانطور ترس و طمع در بورس که در طول دوره رونق سهام تکنولوژی، معامله گران میل بالایی برای خرید سهام داشتند، در دوران افول نیز احساس ترس سنگینی بر بازار و آنها حاکم شده بود. در طی این دوران سرمایه گذاران برای جبران ضررهایشان، سرمایه خود را از بازار سهام خارج کردند و به دنبال سرمایهگذاریهای کم ریسک در بازارهای موازی میگشتند. در این جور وقتها پول وارد بازار اوراق قرضه، صندوقهای درآمد ثابت و درآمد تضمین شده یا به عبارت دیگر، سرمایهگذاریهای کم ریسک میشود. این خروج گسترده سرمایه از بازار سهام، نشان دهنده بیتوجهی به اصول سرمایهگذاری در بلند مدت است. علت این ماجرا واهمه سرمایهگذاران از متحمل شدن ضررهای سنگینتر به شمار میرود. در نتیجه آن سرمایهگذاران به طور کلی برنامه سرمایهگذاری بلند مدت خود را فراموش میکنند. تصور کنید بخش بزرگی از سبد سهامتان ارزش بازاری خود را از دست داده است و شما برای جبران زیان قبلی، مقداری سرمایه جدید هم وارد بازار کردهاید؛ در این صورت بدترین اتفاق ممکن این است که دوباره ضرر کنید. هنگامی که استراتژی سرمایهگذاری خود را به هر دلیلی کنار میگذارید و امیدوار هستید با یک یا چند معامله پرخطر، ضررهای پیشین خود را جبران کنید، با این کار سرمایه باقیمانده را نیز به شدت در معرض ریسک قرار میدهید. بنابراین تنها راه منطقی، سرمایهگذاری در داراییهای کم ریسک و کم بازده طی دوران حاکمیت ترس بر بازار است.
تمام تفسیرهای بالا درباره ترس و طمع از نوسانات ذاتی خود بازار سهام ناشی میشوند. وقتی سرمایهگذاران آرامش روانیشان را به خاطر ضرر یا بیثباتی بازار از دست میدهند، تحت تأثیر احساسهایی قرار میگیرند که در بیشتر موارد به اشتباهاتی با عواقب سنگین تبدیل میشوند. از فعالیت در بازاری که احساس ترس و طمع بر آن غالب شده است خودداری کنید و همیشه به اصول سرمایهگذاری خود پایبند باشید. همچنین انتخاب یک ترکیب مناسب برای تخصیص دارایی، بسیار مهم است. مثلا اگر شما فردی بسیار ریسک گریز هستید، احتمالاً ترس حاکم بر بازار میتواند شما را تحت تأثیر قرار دهد. پس اصولا نباید به اندازه افراد ریسکپذیر، تعداد معاملات بالایی داشته باشید. نقلقولی از وارن بافت وجود دارد که میگوید: «اگر سبد سهام خود را در حالی که ۵۰% ارزشش را از دست داده میبینید و ترس و وحشت وجود شما را فراگرفته، نباید در این بازار فعالیت کنید.» این موضوع آنگونه هم که به نظر میرسد آسان نیست. همیشه در نظر داشته باشید که بین کنترل احساسات و جسارت معاملاتی تفاوت زیادی وجود دارد. شما باید استراتژی سرمایهگذاری خود را به مرور زمان ارزیابی کنید و به خودتان اجازه انعطاف پذیر بودن را بدهید. این انعطاف پذیری قدرت تصمیمگیری برای تغییر برنامه عملکردیتان را در اختیارتان قرار میدهد.
هوشمندانه بترسید و شجاعت پوچالی را دور بریزید
شما تصمیمگیرنده نهایی در مورد وضعیت سبد سهام خود هستید و مسئولیت تمام سود و زیانهایتان نیز بر عهده شخص شما خواهد بود. وقتی تصمیمهای معاملاتی درستی میگیرید و در سرمایه گذاری به موفقیت میرسید که بتوانید با کنترل احساسهای ترس و طمع از پیروی ترس و طمع در بورس کورکورانه شرایط بازار جلوگیری کنید. البته به یاد داشته باشید که در نظر داشتن سرمایه گذاری بلند مدت نیز در این میان نقشی مهم دارد. اما بدانید، پیروی نکردن از فلسفه سرمایهگذاری شخصیتان در میان بازار پرهیجان بورس میتواند برای شما تداعی کننده کلمه فاجعه باشد. داشتن استراتژی سرمایهگذاری یک عمل متعادل کننده برای کنترل عواطف و گرفتن تصمیمهایی عاقلانه است.
دیدگاه شما