استراتژی آینده نگر و تدافعی چگونه بر عملکرد و کارایی سرمایه گذاری تأثیر میگذارند
تفاوت استراتژی آینده نگر نو آورانه و استراتژی تدافعی چیست؟
قبل از اینکه ما بخواهیم به صورت تخصصی در مورد مباحث مربوط به استراتژیها و تاثیرات آنها بر روی وضعیت بازار کار و سرمایه صحبت کنیم، باید تفاوتها را در این زمینه مورد بررسی قرار دهیم. استراتژی آینده نگر و استراتژی تدافعی دو مدل مهم از انواع استراتژی به حساب میآیند که به علت دارا بودن یک سری ویژگیهای کلیدی پر اهمیت هستند. شما باید بتوانید با تعریفهای کلی این دو مبحث به طور کامل آشنا شوید تا سپس به سراغ جزئیات مربوط به انواع استراتژی برویم. امروز ما نظریههای مختلف را در مورد انواع استراتژی بررسی میکنیم و نتیجه نهایی را در این زمینه دریافت میکنیم. پس، اگر شما هم به عنوان یک مدیر شرکت قصد دارید تا استراتژیهای به کار رفته در سازمان خود را بهبود ببخشید، ادامه مقاله امروز ما را از دست ندهید. امروز ما همه موارد مربوط به انواع استراتژی آینده نگر را مورد بحث قرار میدهیم.
تعریف استراتژی آینده نگر
استراتژی آینده نگر معمولا در شرکتهایی به کار میرود که در سبک آینده نگری فعالیت میکنند. این شرکتها به دنبال محصولات جدید و فوق العاده اند. آنها به دنبال استثمار فرصتهای بازار هستند. این شرکتها معمولا بخش بزرگی از بودجه خود را به مباحث مربوط به تحقیق و توسعه بازار اختصاص دادهاند. علاوه بر این مبحث، این شرکتها دامنه محصولات گسترده ای در اختیار کاربران قرار میدهند. آنها دوست دارند تا سریعا ترکیب محصولات خود را تغییر دهند تا بتوانند در بازار مربوط به حوزه فعالیت خود، بهترین سطح قدرتی را دریافت نمایند.
استراتژی آینده نگر به شرکتهای مختلف اجازه میدهد تا انعطاف پذیری بالایی داشته باشند. آنها میتوانند هر گونه سرمایه گذاری مربوط به فناوری مکانیکی را از سیستم خود حذف کنند. سرمایه گذاری بر روی محورهای مکانیکی شاید چالش برانگیزترین مبحثی باشد که شما باید به آن توجه داشته باشید. به عبارت دیگر، یک استراتژی آینده نگر میتواند اختیار مدیران را بیشتر کند. این مباحث باعث میشود تا شرکت بدون تاخیر به تغییرات بازار واکنش نشان دهد و نقشهای تولیدی پر رنگتری هم داشته باشد. البته، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که برای استفاده از این استراتژی باید یک پیش نیاز ویژه داشته باشید. شما باید سرمایه گذاری عظیمی را بر روی خلاقیتها و نوآوریهای مختلف قرار دهید. در ضمن، شما باید زمینه را برای مدیران جهت پیش سرمایه گذاری در پروژههای خاص فراهم کنید. این مسئله باعث میشود تا عملکرد تیم مدیریتی خیلی قوی تر شود.
نظریههای مختلف در مورد استراتژی آینده نگر
مطمئنا در مورد استراتژی آینده نگر نظریههای مختلفی ارائه شده است. به کار گیری فناوریهای متنوع به صورت همزمان و با سطوح پیچیدگی مختلف به کارمندان ماهری نیاز دارد که باید به آنها توجه ویژهای شود. آنها باید بتوانند به صورت بهینه از فناوریهای مختلف استفاده نمایند. این نظریه توسط محققی با نام تایگر و همکارانش در سال 2008 ارائه شده است. جدا از این نظریه، در سال 2016 نظریه خاصی توسط نویسی و همکارانش ارائه شد. در این تحقیق استدلال شده است استراتژی آینده نگر تجاری به سرمایه گذاری گستردهای نیاز دارد. این فعالیت میتواند زمینه را برای مدیران در جهت پیش سرمایه گذاری در پروژههای خاص مهیا سازد.
این تحقیق در مورد استراتژی آینده نگر نشان داده است که پروژههایی که ارزش خالص منفی دارند، میتوانند اختیار قابل ملاحظهای در جهت تصمیم گیری هم داشته باشند. این مسئله باعث میشود تا قطعیت در مورد عملکرد مدیریتی کاهش پیدا کند. معمولا دارا بودن اختیارهای زیاد و رویههای عملکردی ضعیف باعث میشود تا میزان قطعیت موجود در سیستم کاهش پیدا کند. در نتیجه، عملکرد مدیریتی شما با مشکلات جدی رو به رو خواهد شد. محققانی با نامهای هودارت و کی در سال 2007 طی تحقیقهایی که در زمینه استراتژی آینده نگر داشتند، به این نتایج مهم دسترسی پیدا کردند.
رفتار مدیرهای مختلف با رویکردهای مربوط به استراتژی آینده نگری و نو آورانه
مدیران میتوانند از فرصتهای ایجاد شده در جهت بیش سرمایه گذاری استفاده کنند. آنها میتوانند پروژههایی که خالص ارزش فعلی منفی دارند را مورد استفاده قرار دهند. این فعالیت از نظر محققی با نام جنسن در سال 1986 ارائه شد. محققانی با نامهای مایرز و ماجلوف در سال 1984 نشان دادند که عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت، باعث میشود تا تصمیمهای سرمایه گذاری ناکارا شوند. از طرف دیگر، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که سرمایه گذاران پروژههای سرمایهای را به عنوان یک نشانه مهم از جریانهای نقد بیشتر در آینده تصور میکنند. این مسئله باعث میشود تا ارزش شرکت افزایش پیدا کند. این نظریه هم توسط گراهام و فرنگتیر قر در سال 2000 مطرح شده است.
مدیرانی که به این صورت فعالیت میکنند، میتوانند ترغیب شوند تا با بیش سرمایه گذاری، نتایج مختلفی همچون افزایش عملکرد قیمت سهام را دریافت کنند. این مبحث هم توسط بیز جان و همکاران در سال 1993 مطرح شده است. در نتیجه، ما میتوانیم به این مبحث دسترسی پیدا کنیم که اختیارات مدیریتی بیشتر، نظارت را سهل گیرانهتر میکنند. در نتیجه، نیاز به سرمایه گذاری بالاتر رفته و همین مسئله باعث میشود تا میران در جهت پیش سرمایه گذاری تشویق شوند. این پیش سرمایه گذاریها مربوط به پروژههایی هستند که ارزش فعلی منفی دارند. پس میتوانیم استراتژی عملکردی استراتژی عملکردی فرض کنیم که استراتژی آینده نگر تجاری نگر، باعث میشود تا بیش سرمایه گذاری در تصمیمهای مدیریتی نقش مهمی ایفا کنند.
تعریف استراتژی تدافعی
استراتژی تدافعی بر روی کارایی در تولید و توزیع خدمات یا کالاهای خاص تمرکز دارند. آنها ترکیب محدودی از کالاها یا خدمات را پیش خود نگه میدارند. شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، تمرکز خود را بر روی کسب مزیت رقابتی در بازار گذاشتهاند. شرکتهای پیشروی فعال در این زمینه بکار گیرید. استراتژی تدافعی T میتواند چندین محصول را با کیفیتهای مختلف تولید نمایند. اما این شرکتها به احتمال زیاد محصولات متصلی دارند. این نظریه هم توسط چن و همکاران در سال 2016 ارائه شده است.
این مدل از شرکتها نمیتوانند برای حداکثر سازی کارایی تولید بر روی تقویت قابلیتهای فنی و اجرایی فناوریهای مورد نظر شما هم تاثیر گذار باشند. این نظریه هم توسط همبریک در سال 2003 ارائه شده است. در این مورد، نویسی و همکاران استدلالهای خاصی دارند. آنها میگویند که حفظ قدرت چنین شرکتهایی فقط به دلیل بهبود مستمر آنها در کارایی فناوریهای مورد استفاده نمیباشد. آنها میتوانند به دلیل توانایی در عدم ورود به سرمایه، با مشکلات خاصی مواجه شوند.
مواردی که در مورد استراتژی آینده نگر در قسمتهای قبلتر به آنها اشاره کردیم، نشان دهنده سطح پایینتری از سرمایه گذاری در یک استراتژی تدافعی هستند. این استراتژیها معمولا اهمیت زیادی دارند.
وضعیت شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میکنند
شرکتهایی که از استراتژیهای تدافعی در سیستمهای خود استفاده میکنند، معمولا قوانین و مقررات سخت گیرانهتری را در زمینه مدیریت دارند. آنها سطح ریسک خود را تا حد بسیار زیادی کاهش خواهند داد. این مسئله هم طی تحقیقی که توسط مایلز و استو در سال 1978 صورت گرفت، به اثبات رسید. در متن این تحقیق آمده است که این شرکتها معمولا مدیران را ترغیب میکنند تا پروژههای پر رنگ ولی با خالص ارزش فعلی مثبت را تا حد بسیار زیادی کاهش دهند. در نتیجه، پنهان کاری سرمایه گذاری کمتر از حد تحت شرایط استراتژی تدافعی به این نتیجه میرسد که اجرای پروژه آسانتر میشود. چرا که چنین استراتژیهای قوی معمولا به سرمایه گذاری کمتر و مناسبتری نیاز دارند. این مسئله هم توسط کابانوف و براون در سال 2008 اعلام شده است.
علاوه استراتژی عملکردی بر همه موارد گفته شده در مورد استراتژی تدافعی، بنتلی و همکارانش در سال 2014 اعلام کردند که شرکتهای پیر و استراتژیهای تدافعی میتوانند از پوشش رسانهای کمتر و تحلیلهای ضعیفتری برخوردار باشند. در نتیجه، افشائیات داوطلبانه کمتری در این شرکتها صورت میگیرد. آنها محیط اطلاعاتی خود را با عدم تقارن اطلاعاتی قرار میدهند. در نتیجه، در میان استراتژی تدافعی و استراتژی آینده نگر، از این زمینه هم تفاوتهای خاصی وجود دارد.
اختیارات مدیران پیرو استراتژی دفاعی
از آنجایی که اختیارهای مدیریتی به نظارتهای دقیقتر و سرمایه گذاری کمتری نیاز دارد، شرکتهایی که پیرو استراتژی تدافعی هستند شرایط خاصی را برای مدیران مهیا میکنند. آنها مدیران را تحریک میکنند تا سود خالص را افزایش دهند و سرمایه گذاری کمتری در پروژههای ارزش مثبت داشته باشند. علاوه بر این مسئله، راجا گویالان و فنکشتین در سال 1992 و راح گریالان در سال 1997 ثابت کردهاند که مدیران شرکتهای پیر و افرادی که از استراتژی دفاعی استفاده میکنند، گرایش خاصی دارند؛ آنها به استفاده از ساختار پاداشهای نقدی علاقه نشان میدهند.
در نتیجه، این امکان وجود دارد که مدیران این شرکتها پروژههای سودآور و کوتاه مدتی را در اولویت کاری خود قرار دهند. آنها به صورت بالقوه موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در پروژههای بلند مدت خواهند شد. چرا که آنها میتوانند سطح بالایی از پاداشهای اصلی خود را پوشش دهند. در نتیجه، شما میتوانید به این نتیجه برسید که استراتژی دفاعی موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در تصمیمهای مدیریتی میشود. در ادامه ما سعی کردهایم تا برخی از تحقیقهای صورت گرفته در این زمینه را به صورت تخصصی بررسی کنیم.
نظریههای متنوع در مورد تاثیر استراتژیهای تجاری بر روی کارایی
تا کنون نام محققان زیادی را در مورد استراتژی تدافعی و استراتژی آینده نگر شنیدهایم. یکی از همین محققان بنتلی و همکارانش بود. تیم بنتلی در سال 2013 تحقیقهای زیادی را بر روی تاثیرات استراتژیهای تجاری شرکتها بر روی میزان بی نظمی گزارشهای مالی و میزان تلاش حسابرسان برای بررسی آنها انجام دادند. نتایج به این آمده از این تحقیق فوق العاده جالب بود.
تأثیر استراتژیهای کسب و کار بر میزان مالیات
محققی با نام میگینز و همکارانش در سال 2015 تاثیرات استراتژیهای کسب و کار شرکتهای آمریکایی را بر روی میزان رویه مالی آنها مورد بررسی قرار دادند. آنها در ابتدا رابطه میان استراتژیهای تجاری شرکتها و سطح اجتناب مالیاتی را مورد بررسی قرار دادند. آنها ثابت کردند که شرکتهای پیرو استراتژی آینده نگر نسبت به شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی، با اجتنابهای مالی درگیریهای بیشتری دارند. علاوه بر این مسئله، آنها نشان دادند که شرکتهای دنبالهرو استراتژی آینده نگر، در مقایسه با شرکتهای پیرو استراتژیهای تدافعی میتوانند پرخاشگریهای مالیاتی بیشتری هم داشته باشند. این مسئله باعث میشود تا مواضعات مالیاتی ناپایدارتر شوند.
رابطه بین استراتژیهای کسب و کار و گزارش حسابرسی
محققی با نام چن و همکارانش در سال 2016 نسبت به بررسی رابطه میان گزارش حسابرسی و استراتژیهای کسب و کار پرداختند. آنها با اتکا به ادبیات سازمانی پیش بینی، ثابت کردند که در نمونه شرکتهای دارای درماندگی مالی، معمولا شرکتهای پیرو استراتژی آینده نگر در مقایسه با شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی وضع بهتری دارند. چرا که آنها عدم تداوم فعالیتها و ضعفها را درون خود دریافت کرده و مورد بررسی قرار میدهند. این مسئله میتواند درون شرکتهای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار باشد.
تأثیر استراتژیهای تجاری را بر عملکرد سازمانی
ژانگ در سال 2016 در مورد استراتژیهای تجاری و تاثیر آنها بر روی عملکرد سازمانی تحقیقهای زیادی را انجام داد. این فرد اثر تعدیل کنندگی رقابت در بازار محصول را میان انواع مختلف مورد بررسی قرار داد. نتایج این تحقیقات، به شدت جالب بودند. آنها نشان دادند که شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی در مقایسه با شرکتهای پیرو استراتژی آینده نگر و تحلیلی، عملکرد قویتری دارند.
تأثیرات استراتژیهای تجاری بر بیش سرمایه گذاری
نویسی و همکارانش در سال 2016 در تحقیق ویژه ای اعلام کردند که تاثیر استراتژیهای تجاری بر بیش سرمایه گذاری، سرمایه گذاری کمتر از حد و پاداش مزیتی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق این تیمها نشان داد که شرکتهایی که استراتژی آینده نگر و مبتنی بر نو آوری را دنبال میکنند، احتمال بیشتری برای سرمایه گذاری دارند. در حالی که شرکتهایی که بر روی کارایی تکیه دارند، معمولا در معرض سرمایه گذاری کمتر از حد قرار گرفتهاند.
تأثیرات استراتژیهای سطح شرکت بر میزان ریسک
محققانی با نامهای حبیب و حسن در سال 2017، باز هم در زمینه انواع استراتژی تدافعی و نو آوری تحقیقات خاصی را انجام دادند. آنها تاثیرات این استراتژیها را بر روی سطح شرکت و ریسک سقوط قیمت آتی سهام مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که شرکتهایی که استراتژی آینده نگر را دنبال میکنند، نسبت به شرکتهای پیرو در استراتژیهای تدافعی بیشتر در معرض ریسک سقوط قیمت آتی سهام هستند. این مسئله میتواند اهمیت زیادی داشته باشد. علاوه بر این مسئله، سهام شرکتهایی که به این صورت فعالیت میکنند، به احتمال زیاد بیش از حد معمول و واقعی قیمت گذاری شدهاند. این مسئله موجب تشدید ریسک سقوط قیمت آتی سهام میشود. پس، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید تا با هیچ مشکلی در این زمینه مواجه نشوید.
تأثیرات استراتژیهای رقابتی بر روی پایداری عملکرد مالی و ریسک
آخرین تحقیقاتی که در زمینه استراتژی تدافعی و آینده نگری که ما قصد بررسی آنها را داریم، توسط دو محقق ایرانی صورت گرفته است. دو محقق ایرانی استراتژی عملکردی با نامهای مرادی و سپهوند در سال 1394 با استفاده از اطلاعات بورسی 130 شرکت، نتایج جالبی را به دست آوردند. آنها به این نتیجه رسیدند که به کار گیری استراتژی تمایز محصول نسبت به استراتژی رهبری هزینه میتواند عملکرد پایدارتری را به دست آورد. استراتژی تمایز میتواند با ریسک بیشتری همراه باشد. مجله حاجیها در سال 1397 نشان داد که استراتژی رهبری هزینه، تمایز و مسئولیت اجتماعی شرکتها را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این مسئله باعث میشود تا استراتژیهای مختلف با ریسک بیشتری همراه شوند. البته که همه این مباحث به شدت پر اهمیت بوده و تاثیرات زیادی را بر روی فعالیتهای شرکت میگذارند.
استراتژی آینده نگر و تدافعی چگونه بر عملکرد و کارایی سرمایه گذاری تأثیر میگذارند
تفاوت استراتژی آینده نگر نو آورانه و استراتژی تدافعی چیست؟
قبل از اینکه ما بخواهیم به صورت تخصصی در مورد مباحث مربوط به استراتژیها و تاثیرات آنها بر روی وضعیت بازار کار و سرمایه صحبت کنیم، باید تفاوتها را در این زمینه مورد بررسی قرار دهیم. استراتژی آینده نگر و استراتژی تدافعی دو مدل مهم از انواع استراتژی به حساب میآیند که به علت دارا بودن یک سری ویژگیهای کلیدی پر اهمیت هستند. شما باید بتوانید با تعریفهای کلی این دو مبحث به طور کامل آشنا شوید تا سپس به سراغ جزئیات مربوط به انواع استراتژی برویم. امروز ما نظریههای مختلف را در مورد انواع استراتژی بررسی میکنیم و نتیجه نهایی را در این زمینه دریافت میکنیم. پس، اگر شما هم به عنوان یک مدیر شرکت قصد دارید تا استراتژیهای به کار رفته در سازمان خود را بهبود ببخشید، ادامه مقاله امروز ما را از دست ندهید. امروز ما همه موارد مربوط به انواع استراتژی آینده نگر را مورد بحث قرار میدهیم.
تعریف استراتژی آینده نگر
استراتژی آینده نگر معمولا در شرکتهایی به کار میرود که در سبک آینده نگری فعالیت میکنند. این شرکتها به دنبال محصولات جدید و فوق العاده اند. آنها به دنبال استثمار فرصتهای بازار هستند. این شرکتها معمولا بخش بزرگی از بودجه خود را به مباحث مربوط به تحقیق و توسعه بازار اختصاص دادهاند. علاوه بر این مبحث، این شرکتها دامنه محصولات گسترده ای در اختیار کاربران قرار میدهند. آنها دوست دارند تا سریعا ترکیب محصولات خود را استراتژی عملکردی تغییر دهند تا بتوانند در بازار مربوط به حوزه فعالیت خود، بهترین سطح قدرتی را دریافت نمایند.
استراتژی آینده نگر به شرکتهای مختلف اجازه میدهد تا انعطاف پذیری بالایی داشته باشند. آنها میتوانند هر گونه سرمایه گذاری مربوط به فناوری مکانیکی را از سیستم خود حذف کنند. سرمایه گذاری بر روی محورهای مکانیکی شاید چالش برانگیزترین مبحثی باشد که شما باید به آن توجه داشته باشید. به عبارت دیگر، یک استراتژی آینده نگر میتواند اختیار مدیران را بیشتر کند. این مباحث باعث میشود تا شرکت بدون تاخیر به تغییرات بازار واکنش نشان دهد و نقشهای تولیدی پر رنگتری هم داشته باشد. البته، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که برای استفاده از این استراتژی باید یک پیش نیاز ویژه داشته باشید. شما باید سرمایه گذاری عظیمی را بر روی خلاقیتها و نوآوریهای مختلف قرار دهید. در ضمن، شما باید زمینه را برای مدیران جهت پیش سرمایه گذاری در پروژههای خاص فراهم کنید. این مسئله باعث میشود تا عملکرد تیم مدیریتی خیلی قوی تر شود.
نظریههای مختلف در مورد استراتژی آینده نگر
مطمئنا در مورد استراتژی آینده نگر نظریههای مختلفی ارائه شده است. به کار گیری فناوریهای متنوع به صورت همزمان و با سطوح پیچیدگی مختلف به کارمندان ماهری نیاز دارد که باید به آنها توجه ویژهای شود. آنها باید بتوانند به صورت بهینه از فناوریهای مختلف استفاده نمایند. این نظریه توسط محققی با نام تایگر و همکارانش در سال 2008 ارائه شده است. جدا از این نظریه، در سال 2016 نظریه خاصی توسط نویسی و همکارانش ارائه شد. در این تحقیق استدلال شده است استراتژی آینده نگر تجاری به سرمایه گذاری گستردهای نیاز دارد. این فعالیت میتواند زمینه را برای مدیران در جهت پیش سرمایه گذاری در پروژههای خاص مهیا سازد.
این تحقیق در مورد استراتژی آینده نگر نشان داده است که پروژههایی که ارزش خالص منفی دارند، میتوانند اختیار قابل ملاحظهای در جهت تصمیم گیری هم داشته باشند. این مسئله باعث میشود تا قطعیت در مورد عملکرد مدیریتی کاهش پیدا کند. معمولا دارا بودن اختیارهای زیاد و رویههای عملکردی ضعیف باعث میشود تا میزان قطعیت موجود در سیستم کاهش پیدا کند. در نتیجه، عملکرد مدیریتی شما با مشکلات جدی رو به رو خواهد شد. محققانی با نامهای هودارت و کی در سال 2007 طی تحقیقهایی که در زمینه استراتژی آینده نگر داشتند، به این نتایج مهم دسترسی پیدا کردند.
رفتار مدیرهای مختلف با رویکردهای مربوط به استراتژی آینده نگری و نو آورانه
مدیران میتوانند از فرصتهای ایجاد شده در جهت بیش سرمایه گذاری استفاده کنند. آنها میتوانند پروژههایی که خالص ارزش فعلی منفی دارند را مورد استفاده قرار دهند. این فعالیت از نظر محققی با نام جنسن در سال 1986 ارائه شد. محققانی با نامهای مایرز و ماجلوف در سال 1984 نشان دادند که عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت، باعث میشود تا تصمیمهای سرمایه گذاری ناکارا شوند. از طرف دیگر، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید که سرمایه گذاران پروژههای سرمایهای را به عنوان یک نشانه مهم از جریانهای نقد بیشتر در آینده تصور میکنند. این مسئله باعث میشود تا ارزش شرکت افزایش پیدا کند. این نظریه هم توسط استراتژی عملکردی گراهام و فرنگتیر قر در سال 2000 مطرح شده است.
مدیرانی که به این صورت فعالیت میکنند، میتوانند ترغیب شوند تا با بیش سرمایه گذاری، نتایج مختلفی همچون افزایش عملکرد قیمت سهام را دریافت کنند. این مبحث هم توسط بیز جان و همکاران در سال 1993 مطرح شده است. در نتیجه، ما میتوانیم به این مبحث دسترسی پیدا کنیم که اختیارات مدیریتی بیشتر، نظارت را سهل گیرانهتر میکنند. در نتیجه، نیاز به سرمایه گذاری بالاتر رفته و همین مسئله باعث میشود تا میران در جهت پیش سرمایه گذاری تشویق شوند. این پیش سرمایه گذاریها مربوط به پروژههایی هستند که ارزش فعلی منفی دارند. پس میتوانیم فرض کنیم که استراتژی آینده نگر تجاری نگر، باعث میشود تا بیش سرمایه گذاری در تصمیمهای مدیریتی نقش مهمی ایفا کنند.
تعریف استراتژی تدافعی
استراتژی تدافعی بر روی کارایی در تولید و توزیع خدمات یا کالاهای خاص تمرکز دارند. آنها ترکیب محدودی از کالاها یا خدمات را پیش خود نگه میدارند. شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، تمرکز خود را بر روی کسب مزیت رقابتی در بازار گذاشتهاند. شرکتهای پیشروی فعال در این زمینه بکار گیرید. استراتژی تدافعی T میتواند چندین محصول را با کیفیتهای مختلف تولید نمایند. اما این شرکتها به احتمال زیاد محصولات متصلی دارند. این نظریه هم توسط چن و همکاران در سال 2016 ارائه شده است.
این مدل از شرکتها نمیتوانند برای حداکثر سازی کارایی تولید بر روی تقویت قابلیتهای فنی و اجرایی فناوریهای مورد نظر شما هم تاثیر گذار باشند. این نظریه هم توسط همبریک در سال 2003 ارائه شده است. در این مورد، نویسی و همکاران استدلالهای خاصی دارند. آنها میگویند که حفظ قدرت چنین شرکتهایی فقط به دلیل بهبود مستمر آنها در کارایی فناوریهای مورد استفاده نمیباشد. آنها میتوانند به دلیل توانایی در عدم ورود به سرمایه، با مشکلات خاصی مواجه شوند.
مواردی که در مورد استراتژی آینده نگر در قسمتهای قبلتر به آنها اشاره کردیم، نشان دهنده سطح پایینتری از سرمایه گذاری در یک استراتژی تدافعی هستند. این استراتژیها معمولا اهمیت زیادی دارند.
وضعیت شرکتهایی که از این استراتژی استفاده میکنند
شرکتهایی که از استراتژیهای تدافعی در سیستمهای خود استفاده میکنند، معمولا قوانین و مقررات سخت گیرانهتری را در زمینه مدیریت دارند. آنها سطح ریسک خود را تا حد بسیار زیادی کاهش خواهند داد. این مسئله هم طی تحقیقی که توسط مایلز و استو در سال 1978 صورت گرفت، به اثبات رسید. در متن این تحقیق آمده است که این شرکتها معمولا مدیران را ترغیب میکنند تا پروژههای پر رنگ ولی با خالص ارزش فعلی مثبت را تا حد بسیار زیادی کاهش دهند. در نتیجه، پنهان کاری سرمایه گذاری کمتر از حد تحت شرایط استراتژی تدافعی به این نتیجه میرسد که اجرای پروژه آسانتر میشود. چرا که چنین استراتژیهای قوی معمولا به سرمایه گذاری کمتر و مناسبتری نیاز دارند. این مسئله هم توسط کابانوف و براون در سال 2008 اعلام شده است.
علاوه بر همه موارد گفته شده در مورد استراتژی تدافعی، بنتلی و همکارانش در سال 2014 اعلام کردند که شرکتهای پیر و استراتژیهای تدافعی میتوانند از پوشش رسانهای کمتر و تحلیلهای ضعیفتری برخوردار باشند. در نتیجه، افشائیات داوطلبانه کمتری در این شرکتها صورت میگیرد. آنها محیط اطلاعاتی خود را با عدم تقارن اطلاعاتی قرار میدهند. در نتیجه، در میان استراتژی تدافعی و استراتژی آینده نگر، از این زمینه هم تفاوتهای خاصی وجود دارد.
اختیارات مدیران پیرو استراتژی دفاعی
از آنجایی که اختیارهای مدیریتی به نظارتهای دقیقتر و سرمایه گذاری کمتری نیاز دارد، شرکتهایی که پیرو استراتژی تدافعی هستند شرایط خاصی را برای مدیران مهیا میکنند. آنها مدیران را تحریک میکنند تا سود خالص را افزایش دهند و سرمایه گذاری کمتری در پروژههای ارزش مثبت داشته باشند. علاوه بر این مسئله، راجا گویالان و فنکشتین در سال 1992 و راح گریالان در سال 1997 ثابت کردهاند که مدیران شرکتهای پیر و افرادی که از استراتژی دفاعی استفاده میکنند، گرایش خاصی دارند؛ آنها به استفاده از ساختار پاداشهای نقدی علاقه نشان میدهند.
در نتیجه، این امکان وجود دارد که مدیران این شرکتها پروژههای سودآور و کوتاه مدتی را در اولویت کاری خود قرار دهند. آنها به صورت بالقوه موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در پروژههای بلند مدت خواهند شد. چرا که آنها میتوانند سطح بالایی از پاداشهای اصلی خود را پوشش دهند. در نتیجه، شما میتوانید به این نتیجه برسید که استراتژی دفاعی موجب سرمایه گذاری کمتر از حد در تصمیمهای مدیریتی میشود. در ادامه ما سعی کردهایم تا برخی از تحقیقهای صورت گرفته در این زمینه را به صورت تخصصی بررسی کنیم.
نظریههای متنوع در مورد تاثیر استراتژیهای تجاری بر روی کارایی
تا کنون نام محققان زیادی را در مورد استراتژی تدافعی و استراتژی آینده نگر شنیدهایم. یکی از همین محققان بنتلی و همکارانش بود. تیم بنتلی در سال 2013 تحقیقهای زیادی را بر روی تاثیرات استراتژیهای تجاری شرکتها بر روی میزان بی نظمی گزارشهای مالی و میزان تلاش حسابرسان برای بررسی آنها انجام دادند. نتایج به این آمده از این تحقیق فوق العاده جالب بود.
تأثیر استراتژیهای کسب و کار بر میزان مالیات
محققی با نام میگینز و همکارانش در سال 2015 تاثیرات استراتژیهای کسب و کار شرکتهای آمریکایی را بر روی میزان رویه مالی آنها مورد بررسی قرار دادند. آنها در ابتدا رابطه میان استراتژیهای تجاری شرکتها و سطح اجتناب مالیاتی را مورد بررسی قرار دادند. آنها ثابت کردند که شرکتهای پیرو استراتژی آینده نگر نسبت به شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی، با اجتنابهای مالی درگیریهای بیشتری دارند. علاوه بر این مسئله، آنها نشان دادند که شرکتهای دنبالهرو استراتژی آینده نگر، در مقایسه با شرکتهای پیرو استراتژیهای تدافعی میتوانند پرخاشگریهای مالیاتی بیشتری هم داشته باشند. این مسئله باعث میشود تا مواضعات مالیاتی ناپایدارتر شوند.
رابطه بین استراتژیهای کسب و کار و گزارش حسابرسی
محققی با نام چن و همکارانش در سال 2016 نسبت به بررسی رابطه میان گزارش حسابرسی و استراتژیهای کسب و کار پرداختند. آنها با اتکا به ادبیات سازمانی پیش بینی، ثابت کردند که در نمونه شرکتهای دارای درماندگی مالی، معمولا شرکتهای پیرو استراتژی آینده نگر در مقایسه با شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی وضع بهتری دارند. چرا که آنها عدم تداوم فعالیتها و ضعفها را درون خود دریافت کرده و مورد بررسی قرار میدهند. این مسئله میتواند درون شرکتهای مختلف از اهمیت زیادی برخوردار باشد.
تأثیر استراتژیهای تجاری را بر عملکرد سازمانی
ژانگ در سال 2016 استراتژی عملکردی در مورد استراتژیهای تجاری و تاثیر آنها بر روی عملکرد سازمانی تحقیقهای زیادی را انجام داد. این فرد اثر تعدیل کنندگی رقابت در بازار محصول را میان انواع مختلف مورد بررسی قرار داد. نتایج این تحقیقات، به شدت جالب بودند. آنها نشان دادند که شرکتهای پیرو استراتژی تدافعی در مقایسه با شرکتهای پیرو استراتژی آینده نگر و تحلیلی، عملکرد قویتری دارند.
تأثیرات استراتژیهای تجاری بر بیش سرمایه گذاری
نویسی و همکارانش در سال 2016 در تحقیق ویژه ای اعلام کردند که تاثیر استراتژیهای تجاری بر بیش سرمایه گذاری، سرمایه گذاری کمتر از حد و پاداش مزیتی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق این تیمها نشان داد که شرکتهایی که استراتژی آینده نگر و مبتنی بر نو آوری را دنبال میکنند، احتمال بیشتری برای سرمایه گذاری دارند. در حالی که شرکتهایی که بر روی کارایی تکیه دارند، معمولا در معرض سرمایه گذاری کمتر از حد قرار گرفتهاند.
تأثیرات استراتژیهای سطح شرکت بر میزان ریسک
محققانی با نامهای حبیب و حسن در سال 2017، باز هم در زمینه انواع استراتژی تدافعی و نو آوری تحقیقات خاصی را انجام دادند. آنها تاثیرات این استراتژیها را بر روی سطح شرکت و ریسک سقوط قیمت آتی سهام مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که شرکتهایی که استراتژی آینده نگر را دنبال میکنند، نسبت به شرکتهای پیرو در استراتژیهای تدافعی بیشتر در معرض ریسک سقوط قیمت آتی سهام هستند. این مسئله میتواند اهمیت زیادی داشته باشد. علاوه بر این مسئله، سهام شرکتهایی که به این صورت فعالیت میکنند، به احتمال زیاد بیش از حد معمول و واقعی قیمت گذاری شدهاند. این مسئله موجب تشدید ریسک سقوط قیمت آتی سهام میشود. پس، شما باید به این مسئله هم توجه داشته باشید تا با هیچ مشکلی در این زمینه مواجه نشوید.
تأثیرات استراتژیهای رقابتی بر روی پایداری عملکرد مالی و ریسک
آخرین تحقیقاتی که در زمینه استراتژی تدافعی و آینده نگری که ما قصد بررسی آنها را داریم، توسط دو محقق ایرانی صورت گرفته است. دو محقق ایرانی با نامهای مرادی و سپهوند در سال 1394 با استفاده از اطلاعات بورسی 130 شرکت، نتایج جالبی را به دست آوردند. آنها به این نتیجه رسیدند که به کار گیری استراتژی تمایز محصول نسبت به استراتژی رهبری هزینه میتواند عملکرد پایدارتری را به دست آورد. استراتژی تمایز میتواند با ریسک بیشتری همراه باشد. مجله حاجیها در سال 1397 نشان داد که استراتژی رهبری هزینه، تمایز و مسئولیت اجتماعی شرکتها را تحت تاثیر خود قرار میدهد. این مسئله باعث میشود تا استراتژیهای مختلف با ریسک بیشتری همراه شوند. البته که همه این مباحث به شدت پر اهمیت بوده و تاثیرات زیادی را بر روی فعالیتهای شرکت میگذارند.
بررسی تاثیر هوشمندی استراتژیک بر استراتژی سازی مبتنی بر بداهه و عملکرد چابک در شرکتهای دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات
پژوهش حاضر بدنبال طراحی چارچوبی نظام مند با هدف بررسی تاثیر هوشمندی استراتژیک و استراتژی مبتنی بر بداهه بر عملکرد چابک و در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات می باشد و از این طریق سعی دارد تا در توسعه دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با استراتژی پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق توسط نمونه گیری تصادفی از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بوسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هوشمندی استراتژیک و استراتژی مبتنی بر بداهه بر عملکرد چابک شرکت های دانش حوزه فناوری اطلاعات موثر می باشند. همچنین نقش میانجی گری استراتژی مبتنی بر بداهه در اثر گذاری هوشمندی استراتژیک بر عملکرد چابک شرکت های دانش بینان ایرانی نیز مورد تایید قرار گرفت.
کلیدواژهها
- هوشمندی استراتژیک
- بداهه استراتژیک
- عملکرد چابک
- شرکتهای دانش بنیان
عنوان مقاله [English]
Investigating the Effects of Strategic Intelligence on Strategic Improvisation and Agility in IT Knowledge-Based Firms
نویسنده [English]
External environment of organizations includes in uncertainty, ambiguity and transformation. In these circumstances, strategic directors of organizations track an approach using the intuitive decision making skills and improvisational capabilities which result in quick decisions in facing challenges and help them improve the performance by responding to external changes quickly. The current research look for designing an organized framework in regards to the concepts of strategic intelligence, strategic improvisation and Agility performance in connection with each other and in Iranian knowledge based companies, trying to take action regarding development of available frontiers of knowledge in this area. This research is an applied-surveying type. The required data for this research has been collected through questioners by random sampling of knowledge based companies which are active in the field of information technology in Iran. Meanwhile, structural equations method is used through making use of Smart PLS ˡ software for data analysis. The obtained results indicate that the strategic intelligence and strategic improvisation are effective on Agility performance of Iranian knowledge based companies. Meanwhile the mediation role of strategic improvisation on effectiveness of strategic intelligence on Agility performance of Iranian Knowledge based companies is verified.
کلیدواژهها [English]
- Strategic Intelligence
- strategic improvisation
- Agility performance
- Knowledge-Based Firms
مراجع
- مظلومی، نادر؛ هرندی، عطاءاله . (1393). تبیین نقش هوشمندی راهبردی بر عملکرد نوآورانه: با تأکید بر نقش میانجی سرعت تصمیمات استراتژیک، فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی، 20: 129-148.
- هرندی، عطاءاله. (1393). تبیین نقش سرمایه اجتماعی و انتقال دانش در یادگیری سازمانی شرکتهای دانشبنیان، فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 1(4)، 161-182.
- April K and Bessa J. (2006). A Critique of the Strategic Competitive Intelligence Process within a Global Energy Multinational, Problems and Perspectives in Management, 4(2): 86-99.
- Baum, J.R. and Wally, S. (2003), Strategic decisions speed and firm performance, Strategic Management Journal, 24(11):154-172.
- Brown, S.L. and استراتژی عملکردی Eisenhardt, K.M. (1997). The Art of Continuous Change: Linking Complexity Theory and Time-Pased Evolution in relentlessly Shifting Organizations, Administrative Science Quarterly, Vol. 42: 1-34
- Cavalcanti E P. (2005). The Relationship between Business Intelligence and Business Success, Journal of Competitive Intelligence and Management, 3(1): 6-15.
- Chou D C, Tripuramallu H B, and Chou A Y. (2005). BI and ERP integration, Information Management & Computer Security, 13(5): 340-349.
- Cunha, M.P. and Cunha, J.V. (2006). Towards a Complexity Theory of Strategy. Management Decision, Vol. 44, No. 7, 839-850.
- Dooley, K., (2004). Complexity Science Models of Organizational Change. Handbook of Organizational Change and Development. S. Poole and A. Van De Van (Eds), Oxford University Press. 354- 373.
- Evgeniou T. and Cartwright P. (2005). Barriers to information Management, European Management Journal, 23(3): 293-299.
- Falletta S. (2008). Hr Intelligence Advancing People Research and Analytics, IHRIM Journal, XII (3): 21-31.
- Fleisher C.S and Bensoussan B E. (2007). Business and Competitive Analysis: Effective Application of New and Classic Methods. Upper Saddle River, New Jersey: Financial Times Press.
- Jansen, Rob J.G., Curseu, Petru L., Vermeulen, Patrick A.M., Geurts, Jac L.A., Gibcus, Petra. (2013). Information processing and strategic decision-making in small and medium-sized enterprises: The role of human and social capital in attaining decision effectiveness, International Small Business Journal, 31(2): 192-216.
- Johannesson J and Palona I. (2010). Environmental Turbulence and the Success of a Firm's Intelligence Strategy: Development of Research Instruments, International Journal of Management, 27: 448- 459.
- Michaeli R., Simon L, (2008), An illustration of Bayes, theorem and its use as a decision making aid for competitive intelligence and marketing analysts, European Journal of Marketing, 42(7/8): 804-813.
- Packard, T. (2010). Staff Perceptions of Variables Affecting Performance in Human Service Organization, Nonprofit & Voluntary Sector Quarterly, 39(6): 971-990.
- Pamela, Johns., Consulting, Latitude. (2010), Competitive intelligence in service marketing a new approach with practical application, Marketing Intelligence & Planning, 28(5): 551-570.
- Rouach D and Santi P. (2001). Competitive Intelligence Adds Value: Five Intelligence Attitudes, European Management Journal, 19: 552-559.
- Sabrina., B, Laïd., B, and Jean-Luc., M. (2012). Towards an Information Intelligence and knowledge Management Process in the Context ofInformation Technologies, Journal of Organizational Knowledge Management, 1: 1-9.
- Stacey, R. (2011). Strategic management and organizational dynamics: The challenge of complexity to ways of thinking about organizations. Harlow. England: Pearson Education, Ltd.
- Yulia, Aspinall. (2011). Competitive intelligence in the biopharmaceutical industry: The key elements, Business Information Review, 28(2): 101-104.
- Weick, K.E., (2001). Gapping the relevance bridge: Fashions meet fundamentals in management research. British journal of management, 12(s1).
- Zehir, Cemal, Ozsahin, Mehtap. (2008). a field research on the relationship between strategic decision-making speed and innovation performance in the case of Turkish large-scale firms, Management Decision, 46(5): 709-724.
بررسی تاثیر هوشمندی استراتژیک بر استراتژی سازی مبتنی بر بداهه و عملکرد چابک در شرکتهای دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات
پژوهش حاضر بدنبال طراحی چارچوبی نظام مند با هدف بررسی تاثیر هوشمندی استراتژیک و استراتژی مبتنی بر بداهه بر عملکرد چابک و در شرکت های دانش بنیان حوزه فناوری اطلاعات می باشد و از این طریق سعی دارد تا در توسعه دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با استراتژی پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق توسط نمونه گیری تصادفی از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بوسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هوشمندی استراتژیک و استراتژی مبتنی بر بداهه بر عملکرد چابک شرکت های دانش حوزه فناوری اطلاعات موثر می باشند. همچنین نقش میانجی گری استراتژی مبتنی بر بداهه در اثر گذاری هوشمندی استراتژیک بر عملکرد چابک شرکت های دانش بینان ایرانی نیز مورد تایید قرار گرفت.
کلیدواژهها
- هوشمندی استراتژیک
- بداهه استراتژیک
- عملکرد چابک
- شرکتهای دانش بنیان
عنوان مقاله [English]
Investigating the Effects of Strategic Intelligence on Strategic Improvisation and Agility in IT Knowledge-Based Firms
نویسنده [English]
External environment of organizations includes in uncertainty, ambiguity and transformation. In these circumstances, strategic directors of organizations track an approach using the intuitive decision making skills and improvisational capabilities which result in quick decisions in facing challenges and help them improve the performance by responding to external changes quickly. The current research look for designing an organized framework in regards to the concepts of strategic intelligence, strategic improvisation and Agility performance in connection with each other and in Iranian knowledge based companies, trying to take action regarding development of available frontiers of knowledge in this area. This research is an applied-surveying type. The required data for this research has been collected through questioners by random sampling of knowledge based companies which are active in the field of information technology in Iran. Meanwhile, structural equations method is used through making use of Smart PLS ˡ software for data analysis. The obtained results indicate that the strategic intelligence and strategic improvisation are effective on Agility performance of Iranian knowledge based companies. Meanwhile the mediation role of strategic improvisation on effectiveness of strategic intelligence on Agility performance of Iranian Knowledge based companies is verified.
کلیدواژهها [English]
- Strategic Intelligence
- strategic improvisation
- Agility performance
- Knowledge-Based Firms
مراجع
- مظلومی، نادر؛ هرندی، عطاءاله . (1393). تبیین نقش هوشمندی راهبردی بر عملکرد نوآورانه: با تأکید بر نقش میانجی سرعت تصمیمات استراتژیک، فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی، 20: 129-148.
- هرندی، عطاءاله. (1393). تبیین نقش سرمایه اجتماعی و انتقال دانش در یادگیری سازمانی شرکتهای دانشبنیان، فصلنامه مدیریت توسعه فناوری، 1(4)، 161-182.
- April K and Bessa J. (2006). A Critique of the Strategic Competitive Intelligence Process within a Global Energy Multinational, Problems and Perspectives in Management, 4(2): 86-99.
- Baum, J.R. and Wally, S. (2003), Strategic decisions speed and firm performance, Strategic Management Journal, 24(11):154-172.
- Brown, S.L. and Eisenhardt, K.M. (1997). The Art of Continuous Change: Linking Complexity Theory and Time-Pased Evolution in relentlessly Shifting Organizations, Administrative Science Quarterly, Vol. 42: 1-34
- Cavalcanti E P. (2005). The Relationship between Business Intelligence and Business Success, Journal of Competitive Intelligence and Management, 3(1): 6-15.
- Chou D C, Tripuramallu H B, and Chou A Y. (2005). BI and ERP integration, Information Management & Computer Security, 13(5): 340-349.
- Cunha, M.P. and Cunha, J.V. (2006). Towards a Complexity Theory of Strategy. Management Decision, Vol. 44, No. 7, 839-850.
- Dooley, K., (2004). Complexity Science Models of Organizational Change. Handbook of Organizational Change and Development. S. Poole and A. Van De Van (Eds), Oxford University Press. 354- 373.
- Evgeniou T. and Cartwright P. (2005). Barriers to information Management, European Management Journal, 23(3): 293-299.
- Falletta S. (2008). Hr Intelligence Advancing People Research and Analytics, IHRIM Journal, XII (3): 21-31.
- Fleisher C.S and Bensoussan B E. (2007). Business and Competitive Analysis: Effective Application of New and Classic Methods. Upper Saddle River, New Jersey: Financial Times Press.
- Jansen, Rob J.G., Curseu, Petru L., Vermeulen, Patrick A.M., Geurts, Jac L.A., Gibcus, Petra. (2013). Information processing and strategic decision-making in small and medium-sized enterprises: The role of human and social capital in attaining decision effectiveness, International Small Business Journal, 31(2): 192-216.
- Johannesson J and Palona I. (2010). Environmental Turbulence and the Success of a Firm's Intelligence Strategy: Development of Research Instruments, International Journal of Management, 27: 448- 459.
- Michaeli R., Simon L, (2008), An illustration of Bayes, theorem and its use as a decision making aid for competitive intelligence and marketing analysts, European Journal of Marketing, 42(7/8): 804-813.
- Packard, T. (2010). Staff Perceptions of Variables Affecting Performance in Human Service Organization, Nonprofit & Voluntary Sector Quarterly, 39(6): 971-990.
- Pamela, Johns., Consulting, Latitude. (2010), Competitive intelligence in service marketing a new approach with practical application, Marketing Intelligence & Planning, 28(5): 551-570.
- Rouach D and Santi P. (2001). Competitive Intelligence Adds Value: Five Intelligence Attitudes, European Management Journal, 19: 552-559.
- Sabrina., B, Laïd., B, and Jean-Luc., M. (2012). Towards an Information Intelligence and knowledge Management Process in the Context ofInformation Technologies, Journal of استراتژی عملکردی Organizational Knowledge Management, 1: 1-9.
- Stacey, R. (2011). Strategic management and organizational dynamics: The challenge of complexity to ways of thinking about organizations. Harlow. England: Pearson Education, Ltd.
- Yulia, Aspinall. (2011). Competitive intelligence in the biopharmaceutical industry: The key elements, Business Information Review, 28(2): 101-104.
- Weick, K.E., (2001). Gapping the relevance bridge: Fashions meet fundamentals in management research. British journal of management, 12(s1).
- Zehir, Cemal, Ozsahin, Mehtap. (2008). a field research on the relationship between strategic decision-making speed and innovation performance in the case of Turkish large-scale firms, Management Decision, 46(5): 709-724.
شاخص کلیدی عملکرد ابزار ارتباط فعالیتها با چشمانداز و استراتژی
سید محمد اعظمی نژاد* منبع: Mindtools معمولا مدیران در مورد عملکرد کارکنان زیاد صحبت میکنند و همیشه برای رسیدن به اهداف و سطوح بالاتری از عملکرد و مشارکت کارکنان در فعالیتها دغدغه دارند و اغلب از خود میپرسند که یک فرد چقدر از مهارتهای خود در انجام فعالیتهای محوله استفاده کرده است و تا چه میزان به نتایج مورد نظر رسیده است. در فرآیند سنتی ارزیابی عملکرد پاسخ به این سوال کمی سخت است، برای اینکه بتوان به فرد گفت وظایف خود را چگونه و در چه سطحی انجام داده است. آنچه که در روشهای سنتی آزار دهندهتر است این است که نمیتوان فهمید که فرد به درستی کار خود را انجام داده است یا خیر.
سید محمد اعظمی نژاد* منبع: Mindtools معمولا مدیران در مورد عملکرد کارکنان زیاد صحبت میکنند و همیشه برای رسیدن به اهداف و سطوح بالاتری از عملکرد و مشارکت کارکنان در فعالیتها دغدغه دارند و اغلب از خود میپرسند که یک فرد چقدر از مهارتهای خود در انجام فعالیتهای محوله استفاده کرده است و تا چه میزان به نتایج مورد نظر رسیده است. در فرآیند سنتی ارزیابی عملکرد پاسخ به این سوال کمی سخت است، برای اینکه بتوان به فرد گفت وظایف خود را چگونه و در چه سطحی انجام داده است. آنچه که در روشهای سنتی آزار دهندهتر است این است که نمیتوان فهمید که فرد به درستی کار خود را انجام داده است یا خیر. یا ممکن است فرد موردنظر بسیار سخت کوش و مسوولیتپذیر باشد، اما واقعا نتوانیم تشخیص دهیم در جهت اهداف استراتژی عملکردی سازمانی حرکت میکند یا خیر؟ در همین جا است که شاخصهای کلیدی عملکرد (Key process indicators با مخفف KPI)، وارد بازی میشوند و برای سطوح فردی و سازمانی مورد استفاده قرار میگیرند. KPI در سطح سازمانی معیار سنجشی است که نشان میدهد سازمان چقدر به اهداف تعیین شده خود نزدیک شده است. برای مثال چنانچه در اهداف شرکت شما، ارائه خدمات به مشتریان به بهترین شکل به عنوان یک هدف تعیین شده باشد، ممکن است KPI شما، تعداد مشتریان ناراضی شما در پایان هر هفته کاری باشد. با نظارت بر این شاخص، شما میتوانید به طور مستقیم میزان تحقق هدف ارائه خدمات به مشتریان را اندازهگیری کنید. اگر KPI شما نامناسب انتخاب شود، ممکن است نتایج معکوسی بگیرید. برای مثال، با استفاده از همان هدف ارائه خدمات به مشتریان، ممکن است اولین چیزی که به ذهن شما به عنوان KPI خطور کند، تعداد شکایتهای دریافتی باشد؛ به طور مستقیم ممکن است احساس کنید با دریافت تعداد شکایت کمتر، بهترین خدمات را به مشتریان ارائه کردهاید، اما این استنباط لزوما نمیتواند درست باشد؛ چرا که شاید مشتریان اصلا موفق به تماس واحد خدمات پس از فروش شما نشده باشند. اهداف کارکنان و KPIها؛ بخشی از مدیریت عملکرد تعیین اهداف برای کارکنان است. عامل مهم در تعیین این اهداف، همسویی اهداف شما با اهداف کلان سازمان است. این استراتژی عملکردی موضوع از ضرب المثل رایج مدیریتی «آنچه قابل اندازهگیری نباشد، قابل مدیریت نیز نخواهد بود» پیروی میکند؛ به عبارتی اگر هدفگذاری که انجام میدهید به نتیجه عددی مشخصی منتهی شود، افراد تعهد بیشتری برای رسیدن به آن خواهند داشت. وقتی هدف یک فرد در سازمان به صورت یک KPI سازمانی تعریف شود، این موضوع تضمین میکند عملکرد او مستقیما با استراتژیهای سازمان ارتباط دارد. برای مثال میتوان دید چگونه هدف یک فرد با استراتژیهای سازمانی ارتباط دارد: • چشمانداز سازمان: بهترین سازمان در ارائه خدمات و رضایت مشتری • هدف سازمان: کاهش مشتریان ناراضی تا حداکثر ۲۵ درصد • KPI سازمانی: تعداد شکایات حل نشده مشتریان در پایان هر هفته • هدف اعضای تیم: بهبود شاخص رضایت مشتری به میزان ۱۵ درصد در این بازه زمانی بعد از انجام این مرحله، هر فرد باید یک KPI منتسب به خود داشته باشد. • KPI فردی: میزان نسبت مشتریان راضی به مشتریان ناراضی (به درصد) که توسط فرد انجام شده است. استفاده از سوالات زیر به شما در تعریف یک KPI مناسب کمک میکند: درک چارچوب؛ چشمانداز برای آینده چیست؟ استراتژی چیست؟ اهداف سازمان چه هستند؟ چه نیازهایی برای حرکت در مسیر استراتژیک باید محقق شود؟ عوامل بحرانی موفقیت (قبلا در این ستون معرفی شد) کدامند؟ تعریف KPIها؛ کدام شاخصها نشان میدهند که به دنبال موفقیت اهداف و استراتژیهای سازمان هستید؟ چه تعداد شاخص باید تعریف کنید؟ شاخصها هرچند وقت یکبار باید اندازهگیری شوند؟ چه کسی مسوول هر شاخص است؟ چگونه مطمئن میشوید شاخصهای تعریف شده به میزان کافی برای افراد مرتبط آن انگیزاننده هست؟ KPIها، پاداش، شناخت و توسعه؛ وقتی شما از شاخصهای تعریف شده برای اندازهگیری نتایج سازمانی یا عملکرد کارکنان رضایت دارید، اکنون باید مطمئن شوید عناصر حمایتکننده برای نگهداری و بهبود عملکرد کارکنان در حد قابلی قبولی قرار دارد. هرشاخص قابلاندازهگیری، که انجام داده شود، مستحق پاداش هم هست! بنابراین مناسبتر است در هنگام پاداش دهی ارتباط بین KPIهای تعریف شده و نحوه عملکرد افراد را مورد ارزیابی قرار دهید. ضمن اینکه به موازات میتوانید در صورت نیاز به افراد مبتنی بر عملکرد برای آنها برنامههای آموزشی و توسعهای پیش بینی کنید. * عضو هیات رییسه کمیته تخصصی توسعه- انجمن مدیریت منابع انسانی ایران (hrjournalist.blogfa.com)
دیدگاه شما